7 میلیون دلار؟؟!!
:20:
اریکسون فکر می کنید الان چقدر می گیره یا کاپلو و حتی مورینو؟
:27:
Printable View
7 میلیون دلار؟؟!!
:20:
اریکسون فکر می کنید الان چقدر می گیره یا کاپلو و حتی مورینو؟
:27:
فعلا که این آقای هدایتی که معلوم نیست به کدوم مخزنی وصله که این همه پول خرج می کنه چنین پیشنهادی دادهنقل قول:
بعید هم نیست درست باشه
7 ملیون دلار میدونی چقدر میشه !!!؟
امکان نداره
7 میلیارد تومان میشه ...نقل قول:
قضیه ی فروش مامان ملانصرالدینه که از ملانصرالدین میپرسن آخه آدمم مامانشو میفروشه ... میگه انقدر گرون میگم که کسی نخره !
دروغه
عمرن
هدایتی بالای 200 میلیون دلار پول داره!:31:نقل قول:
خیلی باحاش حال میکنم...کاش پرسپولیسو میخرید.
خوب ایشون این همه پول رو از کجا آورده؟نقل قول:
به نظرت با پول حلال میشه در مدت بیست سال میلیاردر شد؟
کسی که ارث پدری نداشته و تا بیست ساله پیش هم کل داراییش به بیست میلیون هم نمیرسیده الان چجوری به قول شما 200 میلیون دلار پول داره؟
7 ملیون دلار پیشنهاد داده و بعد اون نیومده ؟! عمرا هیچ باشگاهی به مربیش اینقدر پول نمیده ! حتی باشگاهای بزرگ دنیا به بزرگترین مربیا !
بله باشگاههای بزرگ دنیا چندین برابر این مقدار پول میدن !نقل قول:
غلام حسین پیروانی رو میاورد با 7 میلیون تومن هم راضی میشد .خدا وکیلی خیلی هم بهتره :دی
اگه همچین رقمی صحت داشته باشه حتما قرارداد پیشنهادی مدتش بیش از یک سال بوده وگرنه بهترین مربیان دنیا رو میشه با این رقم(برای 1 فصل) آورد ...
حالا شما اون کله گنده هارو ول کردی اومدی گیر دادی به این جوجه پولدارا ؟؟!!!نقل قول:
هر چی باشه بازم کارش درسته که این همه زندانی رو آزاد کرده !
اینکه زندانی آزاد می کنهنقل قول:
یا در راه ورزش پولشو خرج می کنه
یا هزینه درمان حجازی رو میده و هزار تا کار خیر دیگه خیلی خوبه
در این مورد حرفی نیست
منظورم راه پولدارشدن این فرد و افراد مشابه اون بود که قطعا به یکی از ارکان قدرت وصلند که می تونن ره صد ساله رو یک شبه برن در کشورهای دیگر هم به این راحتی میشه پولدار شد؟
ضمنا حسین هدایتی خودش جزو کله گنده هاست نه جوجه پولدار
من مخالف هدایتی نیستم بلکه طرفدارش هم هستم امیدوارم پرسپولیسو بخره
جون مادرتون هرکی میدونه شغل این هدایتی چیه به منم بگه
مردم از فضولی
همه حرفت قبول جز اون تیکه قرمز .... کله گنده ها ثروتشون میلیارد دلاریه نه میلیون دلاری ...نقل قول:
حالا با یه کم تخفیف چند صد میلیون دلاری ها رو هم جزو کله گنده ها حساب کننقل قول:
ضمن اینکه کسانی که ثروتشون میلیارد دلاری باشه در دنیا هم تعدادشون معدوده چه برسه به ایران.
هدایتی هم که کاملا مشخصه ثروتش از 100 میلیارد تومن بیشتره چون تا حالا اقلا بیست میلیارد در فوتبال خرج کرده و عین خیالشم نبوده پس معلومه سرمایش بیشتر از ایناست.
ضمن اینکه نباید فقط به کارهای خوبش نگاه کرد که خیلی هم رسانه ای و در معرض دید هست شاید چندین برابر کسانی که ازش منتفع شدن کسانی باشن که ازش متضرر شدن و زیر دست و پا له شدن و نربان ترقی هدایتی بودن.
اگر به اقوام نزدیکش مراجعه کنید(البته نه اونایی که باهاش کار می کنن و زیرچترشن)می تونید بهتر بشناسیدش البته منظورم فقط ایشون نیست در مورد همه افراد معروف همینطوره.
لیست دارایی های حسین هدایتی (جناب عابر بانک) حاج حسین هدایتوویچ!!نقل قول:
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
جناب حسین هدایتی معروف به آقای عابر بانک کسی که امسال باشگاهش می خواهد مدعی اول قهرمانی لیگ امسال باشد حالا توجه همه را به خود جلب کرده است.
بهتر است کمی او را بیشتر و بهتر بشناسید.
مالک صنایع استیل آذین
مالک کارخانه های فولاد سازی و ورق
دارنده ی بزرگترین شرکت پرورش میگوی ایران
برج ساز در دبی و دارای ملک و املاک در اکثر کشورهای حاشیه ی خلیج فارس
مالک زمین ها ی کشاورزی بسیار
سهامدار بازار مبل ایران
رییس شرکتهای تجاری در ایران و خاور میانه
و چندین و چند فعالیت تجاری دیگر عناوینی است که به حسین هدایتی نسبت می دهند.
او یکی از مهمترین سهامداران بانک خصوصی تات است که تبلیغ های تلویزیونی اش را در این روزها میبینید.
سرمایه گذار هتل 23 طبقه ی سیروس
هتل 520 ملیون دلاری جزیره زیبای کیش حالا تیمی دارد که همه به آن حسادت می کنند.
او ده ها کارخانه ی بزرگ در آسیا و خاور میانه دارد و در یکی از حسابهایش در ایران بیش از 110 میلیارد تو مان پول دارد و بیش از 500 میلیارد هم در بانکهای دبی پس انداز کرده است.
حسین هدایتی مالک شرکت خاور آذین نیز هست و شرکت فجر گالوانیزه سپاهان کاشان را به مبلغ 92 میلیارد تومان خریداری کرده است.
حالا فهمیدید که کمک 5 میلیاردی هدایتی به پرسپولیس مانند این است که شما به نزدیکترین دوستتان یا به کسی که دوستش دارید 50 هزار تومان دستی تقدیم کنید.
منبع :
هفته نامه چلچراغ /شنبه 31 شهریور 88/ شماره 353/ صفحه 48
---------- Post added at 10:45 PM ---------- Previous post was at 10:43 PM ----------
هدايتي انصاري، مولتي ميلياردرهاي فوتبال
دستبهجيب، پا به توپ
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ميگويند اتوي كت و شلوارشان هندوانه را ميبرد. البته كت و شلوار يك ميليون توماني بايد هم خط اتويي همچون چاقو داشته باشد.
صحبت از پولدارهايي است كه در سال رو به پايان 1387 جزو خبرسازترين چهرههاي فوتبالي كشور بودند و با حضورشان در هيات مديره دو باشگاه پرسپوليس و استقلال، انقلابي بزرگ در عرصه بيپولي اين 2 باشگاه ايجاد كردند تا پس از سالها براي اولين بار كسي كاسه چه كنم دست مديران سرخابي نبيند.
بله! حسين هدايتي و علي انصاري را ميگوييم كه لقب مولتيميلياردرهاي ورزش را با خود دارند. البته نوشتن در مورد اموال و داراييهاي افراد حقيقي كار چندان درستي نيست و با خط قرمزهايي هم همراه است، اما براي آنكه يك مطلب خواندني براي ويژهنامه نوروز 88 خدمتتان تقديم كنيم چارهاي نداشتيم جز اين كه تا حد امكان به اين سوژه بپردازيم؛ سوژهاي كه انصافا در ميان اتفاقات ورزشي سال 87 ، اگر برجستهترين نباشد، يكي از برجستهترينهاست.
از حسين هدايتي شروع ميكنيم؛ او كه در سنين جواني پدرش را از دست ميدهد و با تلاش و زحمت خرج خانواده را در ميآورد. هدايتي 45 ساله و متولد تهران از محله دولاب است.
مالك صنايع استيلآذين، مالك كارخانههاي فولادسازي و ورق، دارنده بزرگترين شركت پرورش ميگوي ايران، برجساز و مالك زمين و املاك در ايران، برجساز در دبي و داراي ملك و املاك در حاشيه خليج فارس، مالك زمينهاي كشاورزي، سهامدار بازار مبل ايران، رئيس شركتهاي تجاري در ايران و خاورميانه و چندين و چند فعاليت تجاري ديگر عناويني است كه به حسين هدايتي نسبت ميدهند. آغاز راه پولدار شدن او، درست از ميانه اين سن و سال بود. خودش ميگويد: «22 سال است در كارخانهداري، كشاورزي و ساختمانسازي فعاليت ميكنم. به عنوان مثال، بزرگترين مجموعه پرورش ميگو را در ايران دارم. كارخانجات فولاد دارم. بخش عمده كارم متعلق به مرحوم پدرم بوده كه مربوط به قبل از انقلاب است. به حول و قوه الهي و فضل خداوند، آدم خوشروزي هستم. در قرآن ميفرمايد گروهي از شما را خوشروزي قرار داديم و فكر ميكنم من آدم خوشروزي هستم. در اين كشور يك بچه مسلمانم كه وجوهات خود را ميپردازم و يك ريال هم بدهي بيمهاي و مالياتي ندارم.»
خودش كه دراينباره حرفي نميزد اما اطرافيانش ميگويند آدم خيرخواهي است. يكي از مثالهايشان هم كمكهاي فراوان هدايتي در ساخت مسجد محلشان است. البته در مدرسهسازي، درمانگاهسازي، پلسازي و امور خيريه ديگر هم مشاركت داشته و چندين بار هم به فدراسيونهايي مثل واليبال، بسكتبال، وزنهبرداري و چند فدراسيون ديگر كمك بلاعوض كرده است.
در اين ميان همه هدايتي را با استيلآذين ميشناسند، يعني همان ناميكه روي يك باشگاه دسته اولي گذاشته شد تا با هزينه 6 ميلياردي اين مرد و همراهي دوست و بچه محلش، علي پروين، به ليگ برتر بيايد كه اين اتفاق نيفتاد. استيلآذين اولين و تنها توليدكننده تزئينات ساختماني است و به قول خود هدايتي با وجودي كه كاركنان آن دو شيفت كار ميكنند، باز هم مشتريان براي دريافت كالا بايد يك ماه در نوبت باشند! استيلآذين يكي از 40 شركتي است كه سال گذشته به خاطر حضور مثبت در ورزش، از سازمان تربيت بدني لوح تقدير گرفت.
يكي از بچه محلهاي حسين هدايتي ميگويد او دهها كارخانه بزرگ در آسيا و خاورميانه دارد؛ در يكي از حسابهايش در ايران بيش از 100 ميليارد پول دارد و بيش از 500 ميليارد هم در بانك دبي پسانداز كرده كه البته راست و دروغش پاي خودش.
بسياري از منتقدان، هدايتي را شخصي ميدانند كه حاضر است در فوتبال هزينه كند تا به شهرت برسد. اما اگر پاي صحبتهاي اين مرد بنشينيد خلاف آن را خواهيد شنيد. هدايتي معتقد است: «شهرت براي افرادي خوب است كه ميخواهند در انتخابات حضور داشته باشند و كار سياسي بكنند. آدم سياسي نيستم و نيازي هم به عكس، مصاحبه و حضور در رسانهها ندارم. خودم را يك خدمتگزار ورزش ميدانم و نگاه اقتصادي به ورزش دارم. ورزش يك نوع كار فرهنگي و خير هم هست. جوانان را از مواد مخدر و هزار كار ديگر دور نگه ميدارد و ....»
برخي هم معتقدند كه هدايتي به ورزش آمده تا از كنار آن وامهاي كلان براي كارهاي اقتصادياش بگيرد. هدايتي اين شايعه را هم اينگونه تكذيب ميكند: «هر بانك يا موسسه اقتصادي بابت ورزش به ما وام داده، اين مساله را اعلام كند. طبق قوانين روي كارخانجات خود تسهيلات گرفتهام. بر طبق مقررات جاري، براي احداث هر كارخانه 20 درصد سرمايه را سرمايهگذار ميتواند بياورد و 80 درصد تسهيلات را دولت بدهد؛ اما در شركت نايبند كه بزرگترين توليدكننده ميگو است، 80 درصد سرمايه را خودم آوردم و 20 درصد هم وام گرفتهام.»
خلاصه كلام اينكه اهداف بزرگ ورزشي در سر حسين هدايتي است كه يكي از آنها خريد سهام باشگاه پرسپوليس است. او معتقد است: «يك باشگاه ميتواند بنگاه اقتصادي باشد و به اين ترتيب، هم كار اقتصادي ميتوان انجام داد و هم كار فرهنگي و ورزشي. هنوز هم اميدوار و معتقدم كه ورزش با خصوصيسازي ميتواند درآمدزا باشد و پيشرفت هم بكند. همانطور كه ميدانيد، كنفدراسيون آسيا نيز يكي از شرايطش براي حضور كشورها در ليگ قهرماني آسيا اين است كه باشگاهها يك بنگاه اقتصادي و تجاري و درآمدزا باشند...»
با 7 هزار تومنم راضی میشه بابا من واسه تیم محلمون باش مذاکره کردمنقل قول:
ولی این هدایتیه عجب آدمیه !!!
تو خبر كه نوشته 7 ميليون پوند ! يعني 9 ميليون دلار ! بعني از فابيوكاپلو هم بيشتر :27:
خداییش دنیزلی اینقدر نمیارزه . خیلی مربیای بهتری میشه آورد .
دوستان کسی میدونه هدایتی یه میلیون تومان وام به آدم میده ؟ خیلی کارم گیره . :31:
7ميليون پوند؟؟ پس عجب ديوونه ايه! ميرفت مورينيو رو ميوورد...:31:نقل قول:
من فقط ميخوام بدونم هدايتي وقتي ميره بيرون تو كيف پولش چقدر پول داره؟
100 ميليون؟ 200 ميليون ؟...؟:31:
همونطور که گفتم زیر سوال بردن یک نام رسمی و بین المللی حرکت سیاسی تلقی میشه نه تاکید بر اون...فهمیدنش که سخت نیست! :31:
....والسلام!:20:نقل قول:
دوستانی که نگران سیاسی شدن فوتبال هستن لطفا به رفتار اعراب خورده بگیرن که این جریانات رو شروع کردن...وگرنه در بی طرفی خودشون باید شک کرد!
تاکید بر نام هنگامی که کسی اونرو زیر سوال می برد نیز سیاسی هستنقل قول:
همونطور که گفتم زیر سوال بردن یک نام رسمی و بین المللی حرکت سیاسی تلقی میشه نه تاکید بر اون...فهمیدنش که سخت نیست! :31:
هنگامی که کسی به چیزی گیر نداده که حساسیت دو کشور رو بوجود نمی آورد که تبعات سیاسی داشته باشد. مثلا شما بیا بگو مشهد رضا ، خراسان ایران ، خرمشهر قهرمان و ... اصلا اهمیتی نداره اما اگه عراق بگه محمره و ایران بگه خوزستان اونوقت سیاسی میشه!!!
اسم گفتن سیاسی نیست. وجود دو کشور و کشمکش آنها سیاسی است.
اصلا من نمی دونم برای من چه اهمیتی داره که این پاراگراف رو نوشتم!! به قول یکی از کاربرا
چه خلیج فارس چه خلیج عربی - کلا یه چاله آبه !!!#
... [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]نقل قول:
در اینصورت باید طرف گیردهنده رو ملامت کرد وگرنه دفاع از حقوق و منافع ملی واکنش طبیعی و بحق ملتهاست.نقل قول:
هنگامی که کسی به چیزی گیر نداده که حساسیت دو کشور رو بوجود نمی آورد که تبعات سیاسی داشته باشد.
اگر عراق چنین شکری بخوره با زیر پا گذاشتن اصول بین الملل یک رفتار تحریک آمیز و تجاوزکارانه نشون داده که منجر به یک درگیری سیاسی (و شاید نظامی) میشه...تبعات چنین برخوردی هم به طرف شروع کننده برمیگرده!نقل قول:
اما اگه عراق بگه محمره و ایران بگه خوزستان اونوقت سیاسی میشه!!!
همین که میدونید نمی دونید برای چی بحث میکنید خوبه! :rolleye:نقل قول:
اصلا من نمی دونم برای من چه اهمیتی داره که این پاراگراف رو نوشتم!! به قول یکی از کاربرا
چه خلیج فارس چه خلیج عربی - کلا یه چاله آبه !!
خوب درک اون کاربر محترم از مسائل به اندازه شما بوده...سر سه تا جزیره خشک و خالیش ادعا دارن(خیالات باطل) بخاطر موقعیت استراتژیک و ثروتی که خلیج فارس داره...شما میگید کلا یه چالست! [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ناگفتههای استقلال در گفتوگو با مدير مستعفی روابط عمومی؛تمام حاشیه های آقای فوتبال پاک
اتفاقاتی که طی یک سال اخیر در مجموعه مدیریتی باشگاه استقلال رخ داده تامل برانگیز است.نقل قول:
میتوانم دستخطهای واعظ را به شما نشان دهم که حتی بسیاری از این بیانیهها و یا مطالب سایت را با قلم خودش مینوشت و...
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
به گزارش خبرنگار سرویس ورزشی «فردا» مهمترین آنها جدایی امیر قلعه نویی از این باشگاه بود که دقیقا پس از کسب عنوان قهرمانی لیگ برتر رخ داد و کشمش های آن تا روزهای پایانی فصل جاری لیگ برتر نیز با بیانه ها و مصاحبه ها ادامه پیدا کرد.
قلعه نویی آخرین نفری نبود که پس از قهرمانی استقلال از این باشگاه خارج شد. جدایی نفرات بعدی اگر چه این قدر پرسر و صدا به پا نکرد، اما همه خبر از فعل و انفعالاتی درون باشگاه می دهد. قطع همکاری استقلال با بعضی نفرات مثل پیروز قربانی، منصوریان، روته مولر، رضا عنایتی و ... بازتاب هایی در محافل خبری داشت اما مواردی هم بود که کمتر کسی از آن مطلع شد؛ مثل جدایی امیر حسین فتحی مشاور و رفیق قدیمی واعظی آشتیانی که هرگز کسی دلایل آن را نفهمید.
این اواخر هم محمد حیرانی مدیر کمیته روابط عمومی باشگاه استقلال با استقلالی ها دچار تنش شد و از باشگاه استقلال کنار رفت.
مدیر روابط عمومی سابق استقلال در گفت و گویی مفصل با «فردا» به بیان دلایل جدایی اش از استقلال پرداخته است. آنچه در پی می آید بخش هایی از صحبت های اوست؛
قبل از اینکه راجع به وضعیت استقلال صحبت کنم، می خواهم در مورد نفوذ برخی آدم ها در شبکه مدیریت ورزش کشور مطالبی بیان کنم. موضوعی که شاید در نگاه اول باورپذیر نیست اما اگر مصادیق آن را ببینید، به خوبی متوجه نحوه نفوذ این افراد در ورزش و میانبرهایی که آنها در کمال گمنامی برای رسیدن به قدرت طی کرده اند، خواهید شد.
این افراد نه امروز که سال هاست وارد سیستم مدیریت ورزش کشور شده اند و با استفاده از ساده انگاری، ضعف شخصیتی، عدم اعتماد به نفس یا نیازهای دنیوی برخی مدیران به اهداف خود دست یافته اند.
متاسفانه این افراد سودجو با بهره گیری از نقاط ضعف برخی مدیران و موجه جلوه دادن خود، به آن ها نزدیک می شوند.
بعد از جلب اعتماد، زمان تخلیه اطلاعاتی است که متاسفانه برخی مدیران ورزش ما هم با سهل انگاری و یا از روی ضعف شخصیتی، رازدار نیستند و تمامی اتفاقات مثلا متن جلسه خصوصی امروز صبح شان با رئیس سازمان را پشت تلفن بازگو می کنند.
غافل از اینکه بسیاری از این اطلاعات زمینه سواستفاده افراد غیر را باز می کند.
این اطلاعات گاهی به طور مخفیانه به رسانه ها منتقل می شود و دوستان رسانه ای فرد سود جو نیز از آن بهره مند می شوند و گاهی که اطلاعات ارزشمندتر باشد، زمینه استفاده های دیگر را فراهم می کند.
برای مثال کافیست فرد سودجو متوجه شود رئیس سازمان تصمیم گرفته از میان 2 یا 3 گزینه مدیر فلان باشگاه را انتخاب کند. در حالی که هنوز تنها نامها مطرح است و با این افراد تماسی هم برقرار نشده، خب او بلافاصله و به هر طریقی با گزینه ها تماس می گیرد و مدعی می شود که از طریق دوستانم زمینه ای فراهم کرده ام که شما مدیرعامل شوید و اگر با من توافق کنید، بقیه موارد را پیگیری می کنم. کافیست طرف حرف این فرد را باور کند. وقتی نامزد مدیریت به دفتر رئیس سازمان دعوت می شود حتی اگر مذاکرات به نتیجه نرسد، تصور می کند این فرد واقعا برای او چکش زده است!
متاسفم بگویم در موارد زیادی این اتفاق افتاده! مثلا مدیرعاملی داشتیم که برای دیدن همان دست آدم ها ساعت 7 صبح به یکی از پارک های تهران می رود، تا به اصطلاح پیش از رفتن به سازمان و انتصابش به عنوان مدیرعامل، آخرین توافقات را انجام دهد و پس از آن که حکم مدیرعاملی دریافت کرد، دایم خود را بدهکار آدمی می دانست که 7 صبح در پارک ملاقات کرده!
این وامدار بودن استفاده های بعدی را راحت تر خواهد کرد. وقتی شما زمینه ساز انتصاب فلان مدیرکل یا مدیرعامل شده اید، معمولا او هم پیشنهاد شما را برای انتخاب یکی از معاونان یا مربیانش خواهد پذیرفت! و این معاون و مربی هم وامدار شما خواهند بود و الی آخر...
این راهی است که بعضی ها به سادگی طی کرده اند.
صحبت من از یک تشکیلات سازمان یافته و پیچیده نیست، بلکه تنها از دو، سه نفر صحبت می کنم که با استفاده از خلاهای موجود در ورزش و با شناسایی نقاط ضعف افراد، خود را وارد سیستم مدیریت ورزش کرده اند تا به اهداف خود برسند و اینها آفت ورزش ما خواهند بود.
متاسفانه آدم های اینچنینی به دلیل دستیابی به اطلاعات بدون هیچ سوابق تحصیلی یا ورزشی هر روز قدرتمندتر هم شده اند و الان در برخی رسانه ها صاحب نفوذند.
وقتی مدیر فلان نهاد ورزشی ما کمترین اطلاعاتی راجع به مجموعه تحت مسوولیتش ندارد قاعدتا باید از متخصص ورزش استفاده کند، اما اگر غرورش این اجازه را به او ندهد یا بترسد که آمدن افراد ورزشی موقعیت او را تضعیف کند، در این شرایط دست به دامن همین افرادی می شود .
البته این بحث گسترده است اما فکر می کنم به حد کفایت به آن اشاره کردم. اجازه بدهید راجع به این بحث بیش تر از این صحبت نکنم اما اگر مایل بودید می توانم مشخصات افرادی را که به همین طریق وارد ورزش شده اند و افرادی را که با آنها ارتباط داشته اند، برایتان بیان کنم.
اگر این حرفها را می زنم به این دلیل است که فکر می کنم وظیفه دارم قدمی در راه فوتبال پاک بردارم، وگرنه با حضور در برنامه های تلویزیون و ناپاک خواندن این و آن و از بالای عینک نگاه عاقل اندر سفیه کردن به مجری و مخاطب تلویزیونی و متهم کردن همه نمی شود فوتبال را پاک کرد.
اما چرا از استقلال جدا شدم؟
اساسا جدایی من از استقلال به دلیل عدم استقلال کافی در حوزه مسوولیتم بود.
متاسفم بگویم بر خلاف اظهارات واعظ آشتیانی ایشان درعمل به هیچ نوع سیستم مدیریتی اعتقاد ندارد و چیزی به عنوان کار تشکیلاتی در باشگاه استقلال تنها در حد حرف است. در این باره مراجعه کنید به مصاحبه های سال گذشته آقای زنگی آبادی رئیس فدراسیون دوچرخه سواری در مورد مدیریت آشتیانی.
بر اساس مدیریت آشتیانی در کمیته روابط عمومی همه چیز با دخالت مستقیم مدیرعامل یا مشاورش پیش می رود به حدی که می توانم دستخط های واعظ را به شما نشان دهم که حتی بسیاری از این بیانیه ها و یا مطالب سایت را با قلم خودش می نوشت و اصرار بر آن داشت که با وجود غلط های املایی و انشایی به روی سایت برود!
من به عنوان کارشناس روابط عمومی با باشگاه استقلال قرارداد بستم و طبیعتا به توجه به سوابق کاری ام در مطبوعات و رادیو و تلویزیون و مدرک تحصیلی ام که کارشناسی روزنامه نگاری است، توقع داشتم در کار خودم صاحب اختیاراتی باشم. اختیاراتی که دایم از سوی شخص مدیرعامل تهدید می شد.
زمانی که وارد روابط عمومی استقلال شدم طرحی را با 10 سرفصل به مدیرباشگاه ارائه کردم اما متاسفانه باید بگویم جز یکی، دو بند آن که ناقص اجرا شد، بقیه آن ها به دلیل محدودیت ها و دخالت ها تحقق نیافت.
مثلا ممنوعیت مصاحبه تلفنی پیشنهاد شخص بنده بود اما دقیقا اشاره کرده بودم که با اعمال این محدودیت باید سالن کنفرانس ساختمان باشگاه و ورزشگاه دستگردی برای برگزاری جلسات مطبوعاتی روزانه آماده شود. اتفاقی که هرگز نیفتاد و این به دلیل آن بود که مدیرعامل و مشاورانش تنها به دنبال محدود کردن بازیکنان بودند.
واعظ آشتیانی از زمان حضورش در باشگاه استقلال حتی یک بار در یک کنفرانس خبری حاضر نشده و پیشنهادهای من برای برگزاری نشست های خبری همواره از سوی مدیرعامل و مشاوران باشگاه رد شد. به اعتقاد من عدم برگزاری حتی یک کنفرانس خبری از نقاط تاریک ارتباط رسانه ای باشگاه طی دو سال اخیر است.
عنایت داشته باشید که کنفرانس های بعد از مسابقه یا پیش از بازیهای لیگ قهرمانان هم اجباری بوده و چیزی جز توضیحات فنی سرمربی یا احیانا کاپیتان تیم در آن وجود نداشت.
یکی دیگر از حوزه های خارج از اختیار من ارتباط مسوولان با خبرنگاران بود.
مصاحبه های آقای مدیرعامل از کانال دیگری هماهنگ می شد که این اتفاق در مورد مصاحبه های یکی دو بازیکن خاص یا گاهی سرمربی تیم هم وجود داشت. البته به شخصه علاقمند نبودم تبدیل به یک هماهنگ کننده مصاحبه ها بشوم اما حداقل انتظار داشتم در این قبیل موارد که مستقیما به کمیته من مربوط می شد، در جریان قرار بگیرم.
یا مثلا حضور خبرنگاران همراه استقلال هرگز تابع هیچ ضابطه ای نبود. تا سال گذشته که امیر قلعه نویی در استقلال بود، هیچ خبرنگاری حق همراهی استقلال را در سفرها نداشت، اما امسال وضعیت طور دیگری بود!
تاکید من در سفرهای خارجی همیشه این بوده که خبرنگاران و همراهان تیم در هتلی دیگر مستقر شوند. این قاعده در تمام دنیا رعایت میشود. اما استقلال که سال گذشته حتی یک خبرنگار در کنار خود نمی دید این بار با خبرنگاران و همراهانی مواجه شد که در جلساتشان حاضر می شدند، با آنها سر یک میز غذا می خوردند، در اتوبوس تیم حضور داشتند، به رختکن رفت و آمد می کردند و ...!
یک موضوع دیگر همراهی گروه های تلویزیونی است. سازمان صدا و سیما از تمکن مالی اعزام گروه خود برای پوشش مسابقات تیمهای ایرانی برخوردار است اما وقتی این گروه ها به هزینه باشگاه ها به سفر می روند، چه اتفاقی می افتد؟ نتیجه مستقیم آن حضور گاه و بی گاه آقای مدیر در فلان برنامه تلویزیون است. یعنی تریبون ملی کشور به قیمت تور مسافرتی 3 یا گاهی 4 نفر از عوامل یک برنامه تلویزیونی در اختیار افراد قرار داده می شود!
اگر قرار است باشگاه استقلال از بیت المال چنین امتیازاتی به رسانه ها بدهد، باید تابع ضوابطی باشد و این امتیاز بطور منصفانه تقسیم شود. نه اینکه چون فلان خبرنگار هفته پیش با مدیرعامل مصاحبه داشته یا او را به فلان برنامه تلویزیون دعوت کرده، در کاروان استقلال جا بگیرد.
اینها مباحثی بود که من حسب وظیفه ام بارها تذکر داده بودم اما توجهی به آن نمی شد.
حضور خبرنگاران و عکاسان در محل تمرین هم از موارد ورود آقایان به حوزه روابط عمومی بود.
برگزاری تمرینات استقلال یک یا دو روز پشت درهای بسته ایده ای بود که مرفاوی ارائه کرد و البته به جا هم هست که مربی یک یا دو جلسه با فراغ بال تاکتیک های مورد نظرش را به تیم بدهد و هیچ خبرنگاری از آن مطلع نشود.
من با ایده سرمربی تیم برای یکی دو جلسه تمرین پشت درهای بسته موافق بودم. اما تاکید داشتم حداقل یک روز قبل در این باره به ما اطلاع بدهید تا نمایندگان رسانه ها سرگردان نشوند. و خوب کم و بیش این تعامل وجود داشت.
حتی یک بار که مرفاوی مستقیما با عکاسان ورزشی برخورد کرده بود، به ایشان گفتم که می توانست موضوع را از طریق روابط عمومی به نحوی محترمانه تر حل و فصل کند. همواره معتقدم هر کس باید در جایگاه تعریف شده خود عمل کند. سرمربی تیم و آقای مظلومی مدیرتیم با این موضوع مشکلی نداشتند اما در باشگاه استقلال وضعیت دیگری بود. آقایان چندین بار سعی کردند بنا به سلیقه چند خبرنگار را محدود کنند اما من مقاومت کردم.
متاسفانه نوع نگاه به رسانه ها در دوره مدیریت واعظی آشتیانی فاقد کمترین انعطاف و کاملا غیر حرفه ای بوده است و جالب اینکه یک بار پس از بحث در این باره تاکید داشت شخصا فردی رسانه ای است و از یک فارغ التحصیل رسانه با بیش از 14 سال سابقه کار متخصص تر است!!
زمانی که وارد باشگاه استقلال می شدم، نگرانی من از تیم بزرگسالان بود که به دلیل وجود چهره های نامدار حاضر به همکاری با من نباشند اما باید بگویم به جز یکی، دو بازیکن ، بقیه نفرات و کلیه اعضای کادر فنی ، پزشکی و مدیر تیم نهایت همکاری را در امور رسانه ای با من داشتند. در حقیقت من توانستم در مسایل رسانه ای با تیم استقلال و چهره های محبوب و مشهورش تامل مناسبی داشته باشم اما هرگز نتوانستم چگونگی برخورد با رسانه ها را به مدیریت باشگاه استقلال یاد بدهم.
برای تائید نگاه غیر حرفه ای به رسانه ها کافی است نگاهی به بیانیه ها و شکایت های باشگاه استقلال از رسانه ها در ماه های اخیر بیندازید؛
کافیست یک نفر هم به عنوان مشاور رسانه ای شما از منزلش تماس بگیرد و شما را در مورد مصاحبه فلان مربی یا نقد فلان نویسنده که احیانا دور از چشم شما مانده تحریک کند! خب طبیعی ست که بلافاصله یا بیانه ای می نویسید و روی سایت باشگاه می گذارید و یا شکایت نامه ای تنظیم می کنید و به دادسرا می فرستید!
به جرات می گویم باشگاه استقلال در هیچ دوره ای به اندازه زمان واعظ درگیر مسایل حقوقی نبوده است. به نحوی که دایم دو وکیل حقوقی با باشگاه در تماس باشند. هرچند تعداد حقوق دانانی که در این یک سال به باشگاه مشاوره داده اند، بیش از اینهاست.
علاوه بر این تناقض هایی که در رفتار با رسانه ها و بقیه دیده می شود، جالب توجه است؛
وقتی شما روزنامه نگاران را "قلم به مزد" می خوانید، چگونه است که کم کم بعضی از آنها پشت در اتاق شما ظاهر می شوند؟ یا با گل و شیرینی به دفترشان می روید؟ چگونه است کسانی که در تمام عمر کوتاه مطبوعاتی شان حتی یک مقاله راجع به استقلال ننوشته اند، به جشن صعود استقلال دعوت می شوند و گوشی موبایل هدیه می گیرند؟
بحث لیدرها هم یکی از همین تناقض هاست. اگر این افراد به قول شما لمپن هستند و بی سواد و شما به دنبال لیدر جدید دکتر و مهندس می گردید، چگونه است که همان چهره ها دوباره انتخاب می شوند. آیا اینها هم یک شبه دکترای افتخاری فلسفه گرفته اند؟
وقتی گفته می شود "مدیر ورزشی نیستید" به آقایان بر می خورد. مدیر ورزشی حتما آن نیست که در جوانی اش کنار دو تا تیم فوتبال و والیبال یا احیانا با شورت ورزشی عکس داشته باشد.
مدیر ورزشی کسی است که جوانب ورزش را خود بشناسد. بداند یک ورزشکار، یک مربی، یک باشگاه و ... با چه چالش هایی در طول یک فصل روبرو می شود. بداند که بعضی ها با این تیمهای فوتبال زندگی می کنند. بداند که چطور یک نفر لیدر شده.
اینها آمدند به بهانه لمپن بودن یک عده افرادی را که از بچگی کنار این تیم در مرغوبکار و زمین شماره 2 آزادی بزرگ شده اند و تمام خاطراتشان در تمرین ها و سفرهای تیم به شهرستان ها رقم خورده، تخطئه می کنند، اما نهایتا به جایی می رسند که مجبور می شوند حرف خودشان را برگردانند و لیدر کم توقع استقلال را بالای مجلس بنشانند و هر چند جمله یک بار از زحماتشان تقدیر کنند.
از این دست تناقض ها در استقلال زیاد است، مثلا تبریک به روزنامه ای می گویند که تا همین چند وقت پیش از آنها شکایت کرده بودند! یا تناقض در برخورد با رضا عنایتی؛
سایت استقلال اوایل فصل در مطلبی از عنایتی انتقاد کرد که آن مطلب کاملا بازتاب وقایع درونی استقلال و نگرش مدیریت با عنایتی بود. حالا بعد از جدایی عنایتی به او تبریک قهرمانی می گویند برای اینکه این موضوع را مطرح کنند که مدیر قبلی روابط عمومی با عنایتی مشکل داشته است!
من سوالی دارم؛ آیا باعث اخراج این بازیکن از استقلال هم من بودم؟
اساسا آمدن عنایتی پروسه تخریب قلعه نویی و این بازیکن بود؛ برنامه طوری چیده شد که بگویند "بازیکنی که قلعه نویی می خواست ناجی استقلال در لیگ قهرمانان شود، این عنایتی است که تمام شده! من از دهان آشتیانی شنیدم که گفت: او را آوردیم که ثابت کنیم قلعه نویی اشتباه می کرده است و آخر فصل هم عنایتی را می فرستیم خانه اش!
و خب بعد از اینکه مرفاوی دایم به او بازی می داد، یک لغزش مثل ترک کردن اتوبوس تیم پس از مسابقه با ذوب آهن بدون کسب اجازه کافی بود تا عنایتی قربانی شود.
در مورد حکم کمیته انضباطی باشگاه در مورد 3 بازیکن هم باید بگویم قبل از اتمام جلسه حکم مشخص بود.
بنده شخصا در جلسه بودم وقتی عنایتی توضیحاتش را داد و خارج شد، حتی رئیس کمیته گفت که نیاز به این همه شدت در مجازات نیست، اما آقای واعظ نظر دیگری دارند! و در نهایت حکم همانی شد که قبل از جلسه گفته شده بود!
پروسه تخریب عنایتی تنها پروسه موجود در استقلال نبود. هرچند همه اینها در ادامه پروسه حذف قلعه نویی بود.
من ابتدای فصل به دوستان مطبوعاتی گفته بودم که استقلال به هیچ عنوان بازیکنی بزرگتر از فرهاد مجیدی نمی آورد. چون هر اتفاقی بیفتد، این بازیکن نباید تحت تاثیر کسی قرار بگیرد.
نگاهی به وضعیت بازیکنانی که در تیم یا هم پستی مجیدی هستند یا شرایط بستن بازوبند کاپیتانی استقلال را دارند، بیندازید!
کافی ست نگاهی به اتفاقاتی که برای این نفرات در یک سال گذشته افتاده بیندازید تا درک کنید چه اتفاقاتی افتاده است؛
پیروز قربانی از استقلال کنار گذاشته می شود چون مدعی کاپیتانی استقلال است.
رضا عنایتی با آن وضعیت مجبور به ترک باشگاه می شود چون هم همپستی مجیدی است و هم با سابقه تر از اوست.
آرش برهانی آقای گل فصل گذشته است اما تعداد بازیهایی که از ابتدا برای استقلال به میدان رفته به تعداد انگشتان دست هم نمی رسد ! حسین کاظمی ، سیاوش اکبرپور و امیرحسین صادقی هم در مقاطعی با چالش هایی روبرو شدند که بعضی از آنها رسانه ای شد.
دلیل این ها شخص مجیدی نیست بلکه کسی است که دوست دارد همه چیز را برای او فراهم کند.
توجه داشته باشید حرفهایی که من زدم هیچ یک فنی نیست و من با کیفیت فنی کار این بازیکنان کاری ندارم. چون این مسایل کاملا از هم جدا هستند. من اعتقاد دارم موفقیت تیم استقلال در ماهیت این قضایا تغییری ایجاد نمی کند چه بسا که اگر این موارد نبود استقلال نتایج بهتری می گرفت.
آروزی قلبی من موفقیت استقلال است و چه زمانی که هوادار این تیم بودم و چه از سال 75 که کار مطبوعاتی ام را به صورت افتخاری با هفته نامه استقلال جوان آغاز کردم، به دنبال موفقیت استقلال بوده ام. به همین دلیل امیدوارم این مصاحبه با حفظ امانتداری پس از دیدار استقلال – الشباب منتشر شود تا بازتاب آن در اردوی استقلال تاثیری بر روند تیم نگذارد.
کد:http://fardanews.com/fa/pages/?cid=110510
کسی چاله آب رو مالک نشده فقط اسمش رو یه چیز دیگه گفتن. این دو تا موضوع متفاوته!!!نقل قول:
همین که میدونید نمی دونید برای چی بحث میکنید خوبه! :rolleye:
خوب درک اون کاربر محترم از مسائل به اندازه شما بوده...سر سه تا جزیره خشک و خالیش ادعا دارن(خیالات باطل) بخاطر موقعیت استراتژیک و ثروتی که خلیج فارس داره...شما میگید کلا یه چالست! [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
خیلی ببخشید خیلی شرمنده که اسپم میدم اما :
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
وقتی ترکیه مولانا رو که حتی 1 مصرع شعر ترکی هم نداره مال خود میدونه و امثال شمس و بوعلی سینا و... هر روز یک مدعی پیدا میکنند و واکنش ما تنها نگاه کردن هست انتظاری نمیره که وقتی در خاک خودمون یک بیگانه به ما امر میکنه که از تمامیت ارضی کشور خود ( که دائما از سوی همین امارات کوچک با ادعاهای واهی جزایر سه گانه و تغییر نام خلیج فارس مطرح میشه ) دفاع نکنیم واکنش خاصی نشون بدیم .
اقا عجب چيزايي گفته ...
اين واعظ ...من هميشه بدم ميومد ازش و ميگفتم ادم ... هست اما ديگه ...
خب حالا چرا این موقع حساس که استقلال برای دومی می جنگه اینو منتشر کردن؟؟
death to vaez
نمی دونم ما چرا هر چند سال یکبار عاشق سیستم علی اصغری میشم
چرا مربیان موفق جهانی مثل دنیزلی نباید توی ایران کار کنند
برنگرد عزیز من!برنگرد بشین خونتون از تلوزین به امیر ف.ش بده:31:اگه برگرده هم حمایتش میکنیم!کلا من از حجازی خوشم میاد.
احتمالا ذهن كسي ياري نخواهد كرد كه براي اولين بار كدام رئيس دولت طرح "خصوصي سازي" پرسپوليس و استقلال را رسانهاي كرده اما تقريبا اين عادت تمامي دولتهاي گذشته بوده كه در آستانه رخدادي سياسي با نوشتن نامه براي رييس ورزش كابينهشان از معاون خود خواستهاند كه «طرح واگذاري اين دو مجموعه بزرگ ملي به طرفداران تيمها در دستور كار قرار گيرد.»
به گزارش ايسنا، نكته جالب و البته تقريبا مشترك در دستور رييس دولتها به روساي سازمان تربيت بدني اين بوده كه بر "ميليون هوادار" استقلال و پرسپوليس تاكيد داشتهاند و اين را هم يادآور شدهاند كه دولتهايشان براي "حمايت از اين دو باشگاه در راستاي شادي مردم و هواداران آنها از هيچ تلاش و كوششي فروگذار نكرده" است.
26 ارديبهشت سال 88 محمود احمدي نژاد رييس دولت نهم در نامهاي كه به محمدعلي آبادي نوشت از او خواست "به منظور ارج نهادن به علاقه و احساسات پرشور و ارزشمند مردم و توسعه و پيشرفت هرچه بيشتر اين باشگاهها" طرح واگذاري اين دو مجموعه ملي به "طرفداران " تيمها در دستور كار قرار گيرد.
رئيسجمهور در اين نامه اشارهاي هم به اعلام آمادگي "افراد و گروههاي مختلف" براي دريافت سهام باشگاههاي استقلال و پرسپوليس داشت و از رئيس وقت سازمان تربيت بدني خواست تا اقدامات لازم جهت واگذاري سهام اين دو باشگاه به مردم را در راستاي اجرايي كردن اصل 44 قانون اساسي انجام داده و نتيجه را اعلام كند.
در متن اين نامه آمده بود:
بسمه تعالي
جناب آقاي مهندس عليآبادي
معاون محترم رييسجمهور و رييس سازمان تربيت بدني
سلام عليكم
فوتبال ورزش زيبا، مهيج و پرطرفداري است كه به واسطه جذابيتهاي خاص آن به عنوان ورزش برتر كشور مطرح است و باشگاه هاي فرهنگي – ورزشي قديمي استقلال و پيروزي داراي ميليونها هوادار در سراسر كشور بوده و طي ساليان متمادي افتخارات فراواني براي ايران عزيز به ارمغان آوردهاند، به طوري كه به مثابه ستون فقرات تيم ملي فوتبال عمل كردهاند. مردم عزيز ما نيز عموما" به تحولات اين دو باشگاه حساسند و علاقهمندند اين دو باشگاه همواره در اوج باشند.
اگر چه دولت در سالهاي گذشته همواره با حمايت از اين دو باشگاه در راستاي شادي مردم و هواداران آنها از هيچ تلاش و كوششي فروگذار نكرده اما به منظور ارج نهادن به علاقه و احساسات پرشور و ارزشمند مردم و توسعه و پيشرفت هرچه بيشتر اين باشگاهها لازم است طرح واگذاري اين دو مجموعه بزرگ ملي به طرفداران تيمها در دستور كار قرار گيرد.
ظاهراً تا كنون افراد و گروههاي مختلفي براي دريافت سهام اين دو باشگاه اعلام آمادگي نمودهاند اما با توجه به اين كه استقلال و پيروزي متعلق به همه مردم ايران هست، شايسته است در راستاي گسترش نشاط و شادابي در ميان اقشار مختلف جامعه به ويژه جوانان و نوجوانان عزيز و در پاسخ به خيل هواداران و اعمال مديريت قوي و مناسب ، سهام اين باشگاهها در اختيار عموم مردم قرار گيرد.
لذا مقتضي است اقدامات لازم جهت واگذاري سهام اين دو باشگاه به مردم با استفاده از راهكارهاي قانوني و در راستاي اجرايي نمودن اصل 44 قانون اساسي صورت گرفته و نتيجه به اين جانب اعلام گردد.
محمود احمدي نژاد
دقايقي پس از دستور رئيسجمهور محمدعلي آبادي در گفتوگويي كه با سايت سازمان تربيت بدني انجام داد گفت: «بيشك نوع نگاه و حساسيت دكتر محمود احمدي نژاد ضامن موفقيت طرح واگذاري استقلال و پرسپوليس به مردم خواهد بود و نتايج مثبت و تاثيرگذاري را براي مجموعه اين دو باشگاه به همراه خواهد داشت. خوشبختانه امروز و با تصميم رئيسجمهوري شرايط واگذاري دو باشگاه به مردم تسهيل خواهد شد و سازمان تربيت بدني از همين امروز، اقدامات از قبل انجام داده خويش در اين خصوص را با تشكيل كميتهاي خاص با جديت و سرعت بيشتري دنبال خواهد كرد تا با فراهم آمدن شرايط اجرايي واگذاري سهام دو باشگاه گزارش اقدامات انجام شده به اطلاع رئيسجمهور محترم برسد.»
عليآبادي در اين مصاحبه كه به خبر اول روز بيست و ششم ارديبهشت سايت سازمان تربيت بدني تبديل شده بود از "برنامههاي گسترده سازمان براي واگذاري استقلال و پرسپوليس" خبر داد.
يك روز بعد فدراسيون فوتبال هم بيانيهاي در اين باره صادر و اعلام كرد اميدوار است با استقبال از دستور رئيسجمهور ديگر تيمهاي دولتي فوتبال ايران هم به سرعت و با كمك دولت و مجلس وارد اين چرخه شوند.
دوم خرداد، سايت سازمان تربيت بدني از برگزاري نخستين جلسه كارگروه واگذاري سهام استقلال و پرسپوليس خبر داد. در بخشي از اين خبر آمده بود: پيشبيني ميشود كه با توجه به تاكيد رئيسجمهوري، روند پيگيري و اجراي واگذاري استقلال و پيروزي به مردم باشتاب و سرعت لازم پيش رفته و عملياتي شود.
با توجه به استقبال گسترده سازمان تربيت بدني، فدراسيون فوتبال و برخي رسانهها از دستور رئيسجمهور در يك فاصله زماني كوتاه اين اميدواري ايجاد شد كه برخلاف مرتبههاي پيشين اين بار روند خصوصي سازي پرسپوليس و استقلال روند جديتري به خود بگيرد، حتي سخنگوي وقت سازمان تربيت بدني هم پيشبيني كرد كه "ضمن اهتمام به اصل واگذاري اين دو باشگاه در كوتاهترين زمان كه در قانون بودجه سال 88 نيز از آن ياد شده است تمامي اقدامات كارشناسي در اين جهت در كمترين زمان انجام پذيرد."
در ادامه روزهاي آغازين خرداد سير اخباري كه پيرامون واگذاري سهام استقلال و پرسپوليس به "ميليونها هوادار" منتشر ميشد، همچنان سيرصعودي داشت به طوري كه همچنان اظهارنظر مديران دو باشگاه سرخابي پايتخت و همچنين مسوولان وقت سازمان تربيت بدني درباره ايجاد "تحول" در ورزش پس از صدور دستور رئيسجمهور ادامه داشت.
در روز هشتم خرداد سازمان خصوصي سازي كشور هم با انتشار فهرست سازمانها و شركتهايي كه در اولويت واگذاري هستند اعلام كرد كه در سه ماهه چهارم سال 88 (زمستان سال قبل) صددرصد باشگاههاي استقلال و پرسپوليس از زيرمجموعه سازمان تربيت بدني ازطريق بورس به فروش ميرسد.
البته قبل از اينكه سازمان خصوصي سازي اعلام كند كه در زمستان 88 پرسپوليس و استقلال وارد بورس ميشوند محمدعلي آبادي پيشبيني كرده بود كه تا پيش از شروع ليگ نهم اين دو باشگاه واگذار شوند.
با اين حال مديريت عليآبادي در سازمان تربيت بدني مجال نداد ببيند كه آيا پيشبيني و خوش باورياش به آينده جواب ميدهد يا نه اما سعيدلو كه به سازمان آمد متوجه شد كار به اين آسانيها نيست. نه اينكه ديگر از پيگيري دستور رئيسجمهور خبر بود و نه اين كه ديگر اصلا حساسيتي وجود داشت كه قضيه واگذاري استقلال و پرسپوليس توسط سازمان تربيت بدني دنبال شود.
احتمالا به همين خاطر ماهها پس از غفلت از دستور رييس جمهور، علي سعيدلو، حبيب كاشاني و اميررضا واعظي آشتياني را به دفترش فراخواند تا اين دو "گزارشي از چگونگي برنامه تدوين شده براي خصوصيسازي" اين دو باشگاه ارائه كنند اما همين كه 351 روز پس از دستور رئيسجمهور چنين جلسهاي برگزار شده و خبري هم از ورود سرخابيها به چرخه بورس نيست به خودي خود گواه غفلت سران ورزشي به دستور رئيس دولت است. ضمن اين كه رييس سازمان تربيت بدني دولت دهم برخلاف علي آبادي كمتر اظهارنظري درباره خصوصي سازي انجام داده كه البته اين ميتواند نشات گرفته از ديد واقعبينانه سعيدلو باشد. نگاهي كه باعث شد سعيدلو در پاسخ به سوال خبرنگاري كه از او درباره پيشبيني علي آبادي براي كسب سكوي چهارمي بازيهاي آسيايي پرسيده بود، بگويد: "چهارمي در آسيا نظر علي آبادي است. هر كسي ميتواند براي خود رويا و آرزويي داشته باشد."
شايد اگر مرتبه بعد خبرنگاري از رئيس سازمان بپرسد كه عليآبادي گفته بود پرسپوليس و استقلال در "آيندهاي نزديك" و شايد "پيش از شروع ليگ نهم" وارد بورس ميشوند پس اين اتفاق كي ميافتد؟ باز هم اين اتفاق را به رويا پردازيهاي رئيس قبلي سازمان تربيت بدني حواله كند! البته كه اين تنها يك پيشبيني از نگاه علي سعيدلو است.
تمام اظهارنظرها درباره خصوصي سازي پرسپوليس و استقلال در5 سال اخير:
محمد علي آبادي: روند خصوصي سازي استقلال و پرسپوليس را دنبال خواهيم كرد تا در صورت نياز به اجرا درآوريم. 4 آذر 84، ايسنا
محمد عليآبادي: تصميمگيري براي واگذاري سهام دو باشگاه استقلال و پرسپوليس به بخش خصوصي سخت است. 19 ارديبهشت 86، ايسنا
محمد عليآبادي: همه باشگاههاي ورزشي را به بخش خصوصي واگذار ميكنيم كه البته پرسپوليس و استقلال نيز جزو اين طرح هستند. طرح اين اتفاق آماده شده و سعي ميكنيم به زودي عملياتي شود. 22 آبان 86، ايسنا
محمد عليآبادي: اگر بخش خصوصي آماده نباشد، اعلام زمان خصوصي شدن استقلال و پرسپوليس فقط يك حرف خواهد بود. 14 مرداد 87، ايسنا
محمد علي آبادي: با گفتن اين جمله كه "خصوصي سازي را انجام ميدهيم" باشگاهها خصوصي نميشوند بلكه بايد شرايط مساعد روند خصوصي سازي ايجاد شود. 28 دي 87، ايسنا
محمود احمدي نژاد: پرسپوليس و استقلال واگذار ميشوند. 26 ارديبهشت 88 ايسنا
محمد عليآبادي: تدبير رياست جمهوري در اين رابطه بسيار شايسته است. 28 ارديبهشت 88، ايسنا
محمد علي آبادي: سهام دو باشگاه به طرفدارانشان در سراسر كشور واگذار ميشود تا عملا مردم مالك اين دو باشگاه شوند. لذا در آيندهاي نزديك اين اتفاق پس از فراهم آوردن مراحل مقدماتي انجام خواهد شد. 28 ارديبهشت 88، ايسنا
محمد علي آبادي: سهام باشگاههاي استقلال و پرسپوليس سه ماه آينده به مردم واگذار ميشود. 31 ارديبهشت 88، خبرگزاري مهر
محمد عليآبادي: 70 درصد اين سهام به مردم واگذار ميشود و باقي سهام نيز در اختيار سازمان قرار ميگيرد كه توانايي مديريت اين دو باشگاه را دارد.2 خرداد 88، خبرگزاري مهر
محمد عليآبادي: نميتوان به راحتي پرسپوليس و استقلال را واگذار كرد. 5 خرداد 88، ايسنا
محمد عليآبادي: تلاش ميكنيم تا پيش از شروع فصل جديد ليگ برتر دو باشگاه خصوصي شوند. 8 خرداد 88، ايسنا
محمد عليآبادي: اجرايي شدن دستوررئيس جمهور پروسهاي زمان بر است اما با تشكيل تعاوني كه نخستين گام در اين فرآيند است، پذيرهنويسي سهام اين دو باشگاه انجام ميشود. 24 تير 88، ايسنا
علي سعيدلو: باشگاه استقلال ظرف يك هفته طرح خصوصي سازي اين باشگاه را تدوين و به سازمان ارائه كند. 17 آذر 88، ايسنا
علي سعيدلو: اطلاعات لازم را از باشگاههاي پرسپوليس و استقلال به سازمان خصوصي سازي ارائه كرديم و هنوز مشخص نيست اين تيمها به كجا واگذار ميشوند. 25 فروردين 89، ايسنا
استقلالی ها پس از چند هفته نسبت به اظهارات مدیر سابق روابط عمومی خود واکنش نشان دادند.
این یک واکنش غیر رسمی است به اظهارات حیرانی مدیر سابق روابط عمومی باشگاه استقلال که چندی قبل با مصاحبه هایی که علیه مسئولان باشگاه استقلال انجام داد موج جدیدی از حاشیه را برای تیم آبی پوشان به راه انداخت.
اما جالب است که پس از این اتفاق مسئولان باشگاه استقلال نسبت به این اظهار نظر ها واکنش نشان داده اند و مدعی شده اند حیرانی که در آن مقطع زمانی علیه باشگاه موضع گرفت شهامت این را داشته باشد که در همان روزنامه هایی که مصاحبه کرده این مسئله را بازگو کند که در سفر استقلال به قطر چه چیزی همراه خودش داشت که ماموران حراست را وادار کرد تا به او گیر بدهند؟
اگر حیرانی که ادعاهای زیادی را در مورد استقلالی ها بیان کرده توانایی این کار را دارد که اعلام کند گزارش دندان های پوسیده را چه کسی نوشت و روی خروجی سایت باشگاه قرار داد؟همان گزارشی که در مورد رضا عنایتی نوشته شده بود و باعث شد تا این بازیکن تا چند روز علیه استقلال و چارت مدیریتی اش موضع بگیرد.
این یک واکنش غیر رسمی است و مطمئنا استقلالی ها اظهارات دیگری هم دارند که بتوان در آینده آن ها را منتشر کرد.
کد:http://khabaronline.ir/news-62355.aspx
اینها همش ترفندهای تبلیغاتی برای انتخابات و جمع کردن رأی بود.
همون پارسال هم همه میدونستند که این کار حالاحالاها انجم نمیشه.
شما مگه نمی دونید که به واسطه این دو تیم چه بودجه ای از دولت می گیرند اگه این دو تیم خصوصی بشه که ....
هدف اینه که چندتا توپ رو این طرف اون طرف شوت کنن دیگه چرا انقدر بزرگش میکنن!(البته برنخوره!؟)
شما لطف کن به جای یک سال بنویس n سال
دارن مثل بقیه حرفاشون سر مردم رو گرم می کنن...
مثلاً مگه تاحالا از اول فصل قرار نشد 1000 بار اینا این مرتیکه کاشانی رو ور دارن و جاش هیئت مدیره معرفی کنن؟ 100 بار روز و وقت تعیین کردن و آخرش هم گفتن آخر فصل!
تازه اگرم این دو تا رو بخوان خصوصی کنن میدنش به دست شرکت های خصوصی خودشون!!!! مگه میشه منبع درآمدشون رو مفت بدن دست مردم یا یه شخص خاص و عادی؟
مثلا یادتون نیست یک سال پیش حرف از خصوصی سازی اینا شد و قرار شد یکیشون رو بدن به وزات صنایع و یکی دیگه رو بدن وزارت رفاه؟:2: این رو اسمش میذارن خصوصی سازی...!!! یا مثل مخابرات که مثلا خصوصی شد (ولی بدترش کردن!)
سلامتی ، شما خوب هستید انشالله...بیخیال چه توقعاتی دارید!نقل قول:
چه خبر از خصوصيسازي پرسپوليس و استقلال؟
شرايط واگذاري استقلال و پرسپوليس اعلام شد
واگذاري در سه ماهه چهارم امسال، واگذاري از طريق بازار سوم فرابورس، واگذاري يك بلوك به هواداران و يك بلوك به افراد متخصص ورزشي و قيمتگذاري بعد از برگزاري مجمع عادي ساليانه از شرايط جديد واگذاري باشگاههاي استقلال و پرسپوليس است كه از سوي معاون سازمان خصوصي سازي اعلام شد.
سيدمهدي عقدايي ـ معاون سازمان خصوصي سازي ـ در گفتوگو با ايسنا در خصوص آخرين وضعيت واگذاري باشگاه استقلال و پرسپوليس از واگذاري اين دو باشگاه در سه ماهه چهارم امسال خبر داد و گفت: طبق مصوبه هيات واگذاري قرار است باشگاه استقلال و پرسپوليس در سه ماهه چهارم سال و از طريق فرابورس واگذار شود.
وي با اشاره به اينكه باشگاه استقلال و پرسپوليس به دليل زيانده بودن نميتوانند وارد بورس شوند، افزود: اين دو باشگاه قرار است از طريق بازار سوم فرابورس واگذار شوند كه اين بازار نوعي واگذاري از طريق مزايده است.
* پرسپوليس اطلاعات نداده است
وي در مورد ارائه اطلاعات اين دو باشگاه گفت: باشگاه استقلال اطلاعات مالي خود را ارائه كرده است ولي هنوز اطلاعات مالي باشگاه پرسپوليس دريافت نشده است كه چون زمان واگذاري سه ماه چهارم سال تعيين شده لذا اين باشگاه بايد زودتر اطلاعات خود را ارائه كند.
* عرضه استقلال و پرسپوليس در دو بلوك؛ يك بلوك هواداران يك بلوك متخصصان
عقدايي در پاسخ به نحوه واگذاري اين دو باشگاه اظهار كرد: مقرر شده است كه باشگاه ورزشي استقلال و پرسپوليس در دو بلوك عرضه شود به طوري كه بلوك اول به هواداران داده شده و آنها در قالب يك شركت تعاوني اقدام به خريداري اين شركت كنند و بلوك دوم نيز آگهي شده و به يك بخش خصوصي توانمند كه در رشته ورزشي فعاليت داشته و اهليت ورزشي آن محرز شده باشد، واگذار شود.
وي اضافه كرد: يعني بلوك دوم به هر كس كه پول داشته باشد واگذار نميشود بلكه اين بلوك مخصوص متقاضياني است كه در ورزش تجربه و تخصص داشته و اهليت ورزشي آنها نيز تاييد شده باشد، كه مي تواند از ميان اشخاص حقيقي يا حقوقي باشد.
معاون سازمان خصوصي سازي با بيان اينكه هنوز در مورد ميزان بلوك ها تصميم گيري نشده است، ادامه داد: براي تعيين ميزان بلوك ها در انتظار تشكيل تعاوني هواداران هستيم كه اين تعاوني در حال تشكيل بوده ولي هنوز نهايي نشده است.
عقدايي در ادامه در خصوص نحوه قيمت گذاري اين دو باشگاه گفت: هنوز به قيمت گذاري باشگاه هاي ورزشي وارد نشدهايم زيرا بايد اطلاعات كاملي از باشگاهها به خصوص باشگاه پرسپوليس داشته باشيم.
* بعد از برگزاري مجمع عادي ساليانه، اين دو باشگاه قيمت گذاري ميشوند
وي يادآور شد: در گذشته نيز قرار بود اين دو باشگاه قيمتگذاري شوند ولي قيمت گذاري آنها در ميانه راه رها شد ولي با توجه به اينكه سه ماهه چهارم امسال زمان واگذاري اين دو باشگاه تعيين شده است لذا بعد از برگزاري مجمع عادي ساليانه، نسبت به قيمت گذاري آنها اقدام ميشود.
وي در مورد نحوه قيمتگذاري توضيح داد: كارشناس قيمت گذاري نحوه قيمت گذاري را مشخص ميكند كه ممكن است قيمت گذاري بر اساس بازيكن باشد يا بر اساس برند باشگاه؛ لذا بستگي دارد كه كارشناس براساس چه عواملي قيمت گذاري كند كه بعد از پذيرش، فرآيند قيمت گذاري انجام ميشود.
* سال 89 آخرين فرصت واگذاري استقلال و پرسپوليس
عقدايي با بيان اينكه در حال حاضر تنها اين دو باشگاه در ليست واگذاري قرار دارند، در مورد عرضه آنها در سال جاري تاكيد كرد كه باشگاه استقلال و پرسپوليس امسال حتما واگذار مي شوند زيرا در گروه دو واگذاري قرار دارند و امسال آخرين فرصت واگذاري اين دو باشگاه است.
به گزارش ايسنا در 26 ارديبهشت سال گذشته رييس جمهور طي نامهاي به رييس سازمان تربيت بدني دستور واگذاري سهام باشگاههاي ورزشي استقلال و پيروزي را به طرفداران آنها صادر كرد ولي علي رغم اين دستور و برنامه سازمان خصوصيسازي مبني بر واگذاري سهام اين دو باشگاه در سه ماهه چهارم سال 88، هنوز اين واگذاري اتفاق نيافتاده است.
خدا نکنه این دو تا واگذار بشن