-
دلم روشن بود که یک روز،
از زوایای گریه هایم ظهور می کنی!
حالا هم،
از دیدن ِ این دو سه موی سفیدِ آینه تعجب نمی کنم!
فقط کمی نگران می شوم!
می ترسم روزی در آینه،
تنها دو سه موی سیاه منتظرم باشند
و تو از غربت ِ بغض و بوسه برنگشته باشی!
تنها از همین می ترسم ...
هی بد نیستیم! TEC
-
مي توني بيشتر از اين منُ آزرده كني!
گل سرخ قلبمُ زرد و پژمرده كنی
مي توني خط بكشي رو نشونُ اسم من
از خودت دورم كني دور دور تا گم شدن
اما در خاطر تو من موندگارم نازنين
تا غروب اين زمين تا طلوع واپسين
-
ناز میکن که به صد گونه نیاز آمدهایم
ما گدایان به نیاز از پی ناز آمدهایم
چنگ بر حلقه آن کعبه جان باز زدیم
بر شکنج سر زلفت به فراز آمدهایم
لاله رویا ، به رخت خال سیه جلوه گرست
لب فرو بسته همان محرم راز آمدهایم
در خودم پیچم و از آتش شوقت لبریز
چو سپندی سر آتش به گداز آمدهایم
بزم می بود و نوای نی و ساقی سرمست
این چنین بود که ما هم به نماز آمدهایم
یوسفا رخ تو برافروز که ما مغبچگان
کف بریدیم و پیات بهر نیاز آمدهایم
به هوای سر کویت چو خسی در میقات
پی آن قافله ما هم به حجاز آمدهایم
پرده از رخ بفکن ، ناز بکن ، جلوه فروش
تا به دیدار تو ، این راه دراز آمدهایم
...
-
مي توني از ياد من خودتُ رها كني
مثل گريه تو خودت منٌ بي صدا كني
مي توني دل بسپري به فراموشيِ من
رنگ حاشا بزني به غم تنها شدن
اما در خاطر تو من موندگارم نازنين
تا غروب اين زمين تا طلوع واپسين
-
نه می تونیم برگردیم نه رد شیم از تو این بن بست
منم می دونم این احساس نباید باشه اما هست
-
تیریست به قلب سرطانپرور فرعون
سنگی كه به پیشانی قارون بنویسید
هر زخم به زخمی، كه چنین است عدالت
تا كی بنشینیم كه قانون بنویسید؟
هیهات كه صبحی بدمد زین شب بیشور
آینده همان است كه اكنون بنویسید
-
دلم نمی خواهد چشمانم را باز کنم
تلاش می کنم بخوابم
مرا ببوس
نوازش گرم دست خیالی ِ تو
و
لالایی سرد برف
برای آسوده خوابیدن کافیست
شب بخیر آسمان من
...
-
نمی دانم هوی خیبر بود
یا کربلا
نمی دانم ضجه ی فاطمه بود
یا زینب
ندیدم
ضربه ، ضربه ی ابن ملجم بود
یا یزید
لکن هنوز
فاطمه ، فاطمه بود
و عباس ، عباس
خیبر از آن علی بود
و کربلا از آن حسین
-
ندانمت به حقیقت که در جهان به چه مانی
جهان و هر چه درو هست صورتند و تو جانی
-
یه ذره گی فرید اینجا
بالایه هزار خلد و حور است