آرزوها همه بر باد شده
دست يغماگري آزاد شده
بوستان رفت بتاراج خزان
خفه شد ناي ني ،از بانگ اذان
Printable View
آرزوها همه بر باد شده
دست يغماگري آزاد شده
بوستان رفت بتاراج خزان
خفه شد ناي ني ،از بانگ اذان
نه گاه ِبا تو بودنم، خبر شدم ز چند و چون
نه این زمان که می رسد خبر ز بی تو بودنم
ما به فكر خر لنگيم ، امان از من و تو
من و تو هر دو جفنگيم ، امان از من و تو
واسه این دل شکسته
واسه احساس لطیفم
که فقط دل به تو بسته
تو برویادت بمونه
دل عاشق دیوونه
تا ابد توانتظارت
همیشه ازتومی خونه
هر چه تو نقش زدي بنده زدم وارويش
هر چه مقصود تو شد ، بنده دويدم تويش
تو رخ مام وطن كندي و من گيسويش
چشم او به نشد و گشت خراب ابرويش
خوب نقاش زرنگيم ؟ امان از من و تو
من و تو هر دو جفنگيم ؟ امان از من و تو
هنوز پاکي عينه گلي واسم برگزيده اي برام بينه کلي ادم
پري ميخوامت چقدر بايد بگم هيچ به خودت گفتي چرا بايد برم
چرا ميري يعني طرف بهتر از منه يعني اون حاظره بپرستت
بدون نمي مونم هميشه منتظرت فقط ميدم يکمي مدت بهت
-----
براي جواب شعر مونيكا بود ;)
تومثل ستاره بودی
توی تاریکی شبهام
یادت صدات میکردم
نارنین من تورو میخوام
عاشقونه دلُ باختم
اما تو باور نکردی
گل عشق خاطراتُ
پیش روم پرپرمی کردی
ياس در هر جا نشان آشتي ست
ياس دامان سپيد آشتي است
ياس بوي مهرباني مي دهد
عطر دوران جواني مي دهد
دستها مي سايم
تا دري بگشايم
بر عبث مي پايم
كه به در كس آيد
در و ديوار بهم ريخته شان
بر سرم مي شكند
درخت را به نام برگ
بهار را به نام گل
ستاره را به نام نور
کوه را به نام سنگ
دل شکفته مرا به نام عشق
عشق را به نام درد
مرا به نام کوچکم صدا بزن...!