سلام به همراه همیشگی انسان نور .نقل قول:
راستش در چند صفحه ی قبل این تاپیک یکی از عزیزان در این مورد مطلبی گذاشته بود که از این قراره :
Printable View
سلام به همراه همیشگی انسان نور .نقل قول:
راستش در چند صفحه ی قبل این تاپیک یکی از عزیزان در این مورد مطلبی گذاشته بود که از این قراره :
در مورد چاکرای اول چیزی ننوشته بودن ولی اینو می دونم که این چاکرا با نقاط استخوانی و سفت بدن مثل دندون ها ارتباط داره و خوب کار کردنش باعث بی عیبی این سیستم ها میشه .
سلام: دوستانی که مدعی جدا کردن روح از بدن هستند باید خدمتشون عرض کنم که در حالت جدا شدن روح از بدن بایدجسم خود را جدا از خود مشاهده کنی و در ضمن فضای موجود که با جسم خود در آن بودید را مثل قبل نمی بینید و تقریبا به عنوان مثال اگر در یک اتاق هستید پر از وسایل آن وسایل را دیگر نمی بینید. جدا کردن روح از بدن اینه. این تجربه شما را هم من داشتم اما نمی دونم چیه. به خاطر لحنم عذر می خوام.
راست می گی زمان جدا شدن روح بشدت فاصله واقعیت و توهم کم می شه
و در بخاطر تغییر دید انسان محل اشیا عوض می شه ولی اگه کسی روی خوش کنترل داشته باشه کاملا همه چیز همونطوری هست که توی واقعیت هست
سلام این پست رو تو صفحه ی قبلی زدم گفتم شاید ندیدین .نقل قول:
نوشته شده توسط shahram02 مشاهده تاپيک
اینم خصوصیات اخلاقی چاکراها . گفتنش بهتر از نگفتنشه
چاکرای هفتم :
سیستم عصبی بدن . دروازه الهی
چاکرای ششم :
توهم و خیال بوسیله قده هیپوفیز........نقطه مقابلش : دریافت الهامات
چاکرای پنجم :
تهمت – دروغ – غیبت – قضاوت – بد و خوب (یعنی بگی این خوبه یا این بده) – حب و بغض..........نقطه مقابل :صداقت
چاکرای چهارم :
کینه – تنفر – حسادت............نقطه مقابل : عشق بدون شرط
چاکرای سوم :
طمع – غرور – زیاده خواهی...........نقطه مقابل : بی نیازی
چاکرای دوم :
شهوت – زیاده خواهی – خود خواهی ...........نقطه مقابل : زیبا پرستی
سلام
بچه ها من تو جريان اين تاپيك نيستم و نميتونم حدود 220 صفحه رو بخونم
ميشه يه توضيح به من بديد تا منم تو جريان باشم؟
شما ميتونيد روحتونو از جسمتون جدا كنيد؟؟؟
دوستان سلام
شرمنده یه چند روزی سرم شلوغه
آواتارم رو حال می کنین؟!!!!
ضمن تایید حرف های دوست عزیزمون (ensan_noor) باید بگم که خب این چیزا در کل بستگی داره به میزان تمرکزشخص ، و اینکه ترس رو از خودش دور کنه و نترسه و خیلی دیگه از شرایط روحی و محیطی و .... هرچقدر میزان ترس کمتر باشه و تمرکز شخص بیشتر ، بهتر می تونه اطراف رو ببینه . نه تنها وسایل فیزیکی اطراف رو به همون شکل که هست ... بلکه حتی می تونه خیلی بهتر و واضحتر و درخشانتر هم ببینه رنگها و اجسام رو ! یعنی تا این حد .... که میگم اینا به اون عوامل بستگی مخصوصا میزان تمرکز . اگه مثلا ترس وجود داشته باشه ممکنه اطراف رو تاریک و مبهم ببینه یا شخص اگر در اون لحظه خودش رو تو آینه ببینه حتی شاید وحشت کنه ! چون ممکنه اندازه ی سرش بزرگتر از حد معمول باشه ، اجزای صورت به شکل نرمال نباشن ... ! که اگر تمرکزش رو بیشتر کنه به تدریج بر می گرده به حالت اول .نقل قول:
دوست عزیز در ابتدا خوش آمد میگم . اما گه شما به این مسائل علاقمند هستید بهتره لااقل یه نگاهی به چند صفحه ی اخیر بندازید ... تا حدودی در جریان قرار می گیرید .نقل قول:
سلام
يك سوال اساسي از دوستان دارم:
ما اينهمه داريم در مورد برون فكني بحث مي كنيم اصلا تا به حال كسي از ما برون فكني كرده؟
پس چرا خاطراتش رو تعريف نميكنه؟
من شخصا چون مدتيه كنترل شهوتم از دستم در رفته موقتا اين كارو كنسل كردم وگرنه حتما مي تونستم برون فكني كنم و خاطراتش رو براتون تعريف كنم
با سلام : من یکبار اینکار را کردم. اما با تمام روشهای شما متفاوت بود و اون چیزی که من دیدم کاملا با اون چیزی که شما ازش صحبت می کنید مغایر بود.منظورم از شما همه دوستانند. من وقتی این اتفاق برام رخ داد وحشت زده شدم. در حالی که من احضار جن کرده بوده. هم با مندل و هم بدون مندل. اونایی که تو این مسئله هستند غیر ممکن است از وحشتناک بودن و خطرناک بودن روش بدون مندل خبر نداشته باشند. منظورم از بیان این مطلب این بود که جدا شدن روح از بدن برای من فوق العاده وحشت ناک بود. با اینکه از نظر روحی و معنوی در سطح خوبی بودم. یعنی اعتماد به نفس داشتم.البته من به علت تفاوت دید با عده ای از دوستان تحت هیچ شرایطی نمی خوام وارد بحثها بشم. و فقط بیشتر سعیم این است که از مطالب دوستان چیزای خوبی پیدا کنم. (اعتراف می کنم که از دوستان چیزای خوبی یاد گرفتم.)