Printable View
اتفاقا ایراداتی که به داستان دوم یعنی این بازی وارده, همینه. فقط طرفدارانش شاکی نشن! چون داستان در بعضی قسمت ها گنگ نمایان میشه.نقل قول:
در تکمیل این صحبت ها... چرا پرایس رو باید در زندان روسی اون هم بعد از 5 سال ملاقات میکردیم؟ هیچ دلیلی هم گفته نشد که چه به سر پرایس در این همه مدت گذشت. سازنده ها خیلی راحت میتونستن با یک یا دو مرحله فلش بک این قضیه رو به خوبی نشون بدند.
مراحل special ops بجز آنلايناش همه 3 ستاره هست.بيخود حرف نميزنم كه.نه من 2 روز بعد انتشار بازي بازي رو گرفتم فرداش تموم شد.رفتم تو كار s-o و دوباره تموم كرن بازي تا الان هم اينقد شده.چيزي نيست كه /اخه.شما هم خيلي بزرگش ميكنين.من خودم نسخه 4 باز رو اينقد تموم كردم از دستم در رفته حسابش!نقل قول:
تاييد ميشه.اينجاش واقعا گنگه.اصلا چي شد سوپ كاپيتان شد؟يا اصلا چجوري نيفتاد دست روس ها ولي پرايس زنداني شد؟نقل قول:
اينجاي داستان ضعيف ترين نقطه داستانه.
در حال گشت زنی در دنیای اینترنت بودم که یک مطلب جالب در مورد کاپیتان پرایس که نوشته یکنفر بود پیدا کردم .جالب هستش.
البته کمی قدیمی به نظر میرسه مال Mw1 باشه فک کنم.
کاپیتان پرایس سابقه حضور در جنگ جهانی دوم را داشت.فرمانده هنگی از ارتش انگلیس بود . رشادت های او را کمتر کسی هست که به یاد نداشته باشه .اوج رشادتش را شاید بتوان در نگه داشتن پلی در آلمان که تنها راه ورود به آن کشور برای فتحش بود را تنها باسه نفر از یاران باقی مانده زیر آتش سنگین دو سپاه آلمان نازی دانست . سیگار برگش جزوی از وجودش شده بود انگار . ایشان تقید خاصی به دود کردن سیگار قبل از عملیات داشتند حتی با اینکه ممکن بود باعث لو رفتن عملیات بشه!کاپیتان پرایس از آن موقع که رفقا و سربازانش به یاد دارند کاپیتان پرایس بوده و کسی حتی اسم کوچکش را هم نمیدانست و در آخر هم کسی نفهمید.مهم این بود که کاپیتان چه اسمش را بدانی چه ندانی فرمانده ات بود.کاپیتان در ظاهر (تا آنجا که نزدیکان از ایشان سراغ داشتند) همیشه محاسنش را به صورت لورد های انگیسی اصلاح می کرد(زیر چانه را خالی می کرد و ریش و سبیل رو به هم وصل می کرد) اعتقاد داشت این طوری اصیل تر و جنتلمنشانه تر است .جنگ جهانی دوم به پایان رسید و کاپیتان سر فراز به همراه یارانش از آن بیرون آمدند.
چند سالی گذشت که شاید در دنیای کاپیتان و یارانش کلمح البصری بیش نبود.کاپیتان را برای مبارزه با تروریسم فراخواندند.فکرش را بکن کاپیتان که هنوز عرقش از جنگ دوم جهانی خشک نشده بود را بلافاصله شصت هفتاد سال بعد می خواهندش برای مبارزه با تروریستهای اروپای شرقی و عربی.کاپیتان چاره ای نداشت و از آنجا که متواضع هم بود دستور سازمان جاسوسی انگلیس رو لبیک گفت و به سمت خاورمیانه هجرت کرد که در هجرت و تجاوز چیزهایی هست که درماندن نیست.این را کاپیتان به یکی از یاران شفیقش می گفت...
هدف "الاسد" و "عمران زاخایف" بودند دو تروریستی که زنجیره شرارتی ایجاد کرده بودند که تقریبا خاورمیانه را به اروپای شرقی وصل می کرد . این دو حتی به سلاح های کشتار جمعی مثل بمب اتم هم دست پیدا کرده بودند و هدف اصلی فرستادن کاپیتان و گروهش ، خنثی کردن زهر این گروه تروریست بود.خبرهایی رسیده بود از این که این گروه سایت موشکی در شرق اروپا دارند و مجهزند به چند کلاهک هسته ای .گویی هدف امریکا بود...
شاید این عملیات ثابت می کرد حرف های آمریکا را که باید طرح سپر موشکی در اروپای شرقی حتما اجرا شود . ایران تقریبا در بطن این جریان بود.هر چند همه اتفاقات اطرافش بود اما همیشه در توجیه نیرو ها قبل از عملیات در تصاویر ماهواره ای ایران در وسط تصویر بود.
اولین عملیات ظبط یک محموله بود که اعراب برای عمران زاخایف فرستاده بودند.عملیت سختی بود چیزی نمانده بود که کل گروه در همان ابتدا متلاشی شود.اما تدبیر کاپیتان جان همه را نجات داد. از دیگر سو نیروی زمینی ارتش امریکا عملیاتی موازی و مشترک با سازمان جاسوسی انگلیس در حال اجرا داشت .عملیات ها به هم وابسته بودند.دو نیرو باید در دو جبهه نبرد می کردند. انگلیس ها در اروپای شرقی و تفنگ داران امریکایی در حواشی خلیج فارس...
کاپیتان پرایس از سربازان دیجیتالی شرکت اکتیویزیون ، مزدور سیاست های کلان غرب علیه خاورمیانه است. دنیایی که کاپیتان به همراه کاربران در آن می جنگند call of duty نام دارد. بازی موفقی که تا کنون 5 سری از آن ساخته شده و مخاطبان زیادی هم داره.کاپیتان پرایس در سری 2 و ۴ از کاراکترهای کلیدی است. سری ۴بهترین بازی سال شناخته شد.زیرا که نسبت میان مخاطب و نحوه حضورش در بازی را متحول کرده بود.
هدف از ساخت سری ۴ این بازی القای اهمیت اجرای طرح سپر موشکی امریکا بود که چند سالی هست که از سوی سیاست مداران غربی روی آن پافشاری می شود
***
اینجا قصد ندارم خیلی درباره کم وکیف این بازی توضیح بدم.فقط می خوام بررسی کوچکی داشته باشم از سیر بازی های اول شخص و سر انجام قهرمان های اونا
تو فیلمای غربی(و اخیرا بازی) معمولا قهرمان با گذر کردن کوهی از مشکلات و مصائب ، زنده و فاتح بیرون میاد و مغرورانه سلاح بدست زندگی رو فریاد میزنه و زنده بودن رو.
زنده بودن شرط اساسی ماندگاری این قهرمانا هست. همه این قهرمانا یه جورایی وامدار هرکول اساطیر یونانن . پسر خدای خدایان ، زئوس ( داستان تولد هرکول بماند که خیلی ضایعست خودتون برید بخونید). او که تقریبا روی هر چی خدا بود تو کوه المپ رو کم کرد و از پس همه امتحانا و فتنه ها پیروز و سربلند بیرون اومد.هرکول زنده موند حتی بعد از اونیکه به دنیای مردگان رفت ...
چند سالی هست که انگار جنس قهرمانای هالیوودی تغییر کرده.نجات سرباز رایان ، فیلمی که شاید در دوران خودش یک کم زود بود که نمایش داده بشه از جرقه های اولیه این نگاه بود.شاید اگه الان پخش مجدد بشه بازم موفق باشه.فیلم 300 و ماتریکس و... هم قهرماناش تقریبا همین طوری بودن
برسیم به بازی ها ، که اولین بار در یک بازی ،کاربر که شما باشی و هم رزم همون کاپیتان در نبردها (call of duty 5) در انتهای بازی کشته میشی .حتی در تیترژ پایانی که مربوط به پخش اخبار درباره موفقیت عملیات شما هست نامی از شما هم برده نمیشه.شما در این بازی کشته میشه بدون این که حتی شناخته بشی... بقولی میشی شهید گمنام در راه اهداف ضد تروریستی
صحنه آخر موقعی که شما باید زاخایف رو بکشی رو شرح می دم .گمان می کنم این صحنه اشک خیلی از کاربرا رو درآورد و یا حداقل اونا رو متاثر کرد :
شما میان نیروهای تروریست و یک پل که در حال خراب شدنه گیر کردین .نیروهای کمکی دارن میان اما شما قطعا تا اون موقع دووم نمیارین.کاپتان پرایس اینو میگه. ناگهان انفجاری.هلیکوپتر به سمت شما شلیک می کنه.شما تقریبا از هوش رفتی و گنگ و منگ به اطراف نگاه می کنی یکی از هم رزما سراغت میاد تا تو رو به گوشه ای بکشه که تو تیر رس دشمن نباشی .در همین لحظه تیری می خوره و جلو چشمای شما کشته میشه .شما داغون روی زمین افتادین یه سمت دیگه رو نگاه می کنین می بینین کاپتان افتاده و داره با خودش کلنجار میره. انگار اونم دیگه زیاد موندنی نیست.در همین لحظه زاخایف نزدیک میشه و شما می بینید که یکی یکی به دوستای شما تیر خلاص می زنه. دوباره روتون به سمت کاپیتان میره .کاپیتان اسلحه کمری رو سمت شما میندازه تا کار رو تموم کنین چون دیگه بره خودش توانی نمونده. شما زاخایف رو می کشین.در همین لحظه نیروهای کمکی میان. به شما کمک می کنن و سوار برانکاردتون میکنن تا با بالگرد منتقلتون کنن.نگاهی به کاپیتان می کنید که افتاده . سربازی مدام نفس مصنوعی بهش میده مشت تو سینش می زنه اما کاپیتان دیگه رفته...
نقل قول:
اتفاقا ایراداتی که به داستان دوم یعنی این بازی وارده, همینه. فقط طرفدارانش شاکی نشن! چون داستان در بعضی قسمت ها گنگ نمایان میشه.
در تکمیل این صحبت ها... چرا پرایس رو باید در زندان روسی اون هم بعد از 5 سال ملاقات میکردیم؟ هیچ دلیلی هم گفته نشد که چه به سر پرایس در این همه مدت گذشت. سازنده ها خیلی راحت میتونستن با یک یا دو مرحله فلش بک این قضیه رو به خوبی نشون بدند.
البته خیلی بد هم بازی رو به برزیل ربط داده بودن!!نقل قول:
تاييد ميشه.اينجاش واقعا گنگه.اصلا چي شد سوپ كاپيتان شد؟يا اصلا چجوري نيفتاد دست روس ها ولي پرايس زنداني شد؟
اينجاي داستان ضعيف ترين نقطه داستانه.
خیلی موضوع تابلویی هستش که یه تبهکار روس بیاد از برزیل اسلحه بگیره!!
این قضیه مثه زیره به کرمان بردنه, خیلی بهتر از این میشد داستان رو به برزیل ربط میدادن!
کلا منم همچین با داستانش حال نکردم!
چرا بازی رو 53 درصد تموم میشه؟
در قسمت کمپین یه سری مااموریت های جانبی هم هست که با کامل کردن اونا بازی 100 درصد میشه!نقل قول:
چرا بازی رو 53 درصد تموم میشه؟
واسه من رو 58 درصد تموم شد ولی حسش نبود برم کاملش کنم :دی
برا سوسلا خوب نیست برو هدیش کن :10:نقل قول:
خب بالاخره ديشب از Uncharted 2 دل كنديم اومديم سروقت اين بازي ! اون مرحله No Russian از همه بيشتر من كشتم : دي ! حالا دفعه ي بعد معذرت خواهي مينكم ازشون .
بسيار عالي بود تا اينجا كه خيلي چسبيده .
به نظر من به این دلیل از برزیل اسلحه خریدن چون نمیخواستن مردم رو با اسلحه روسی بکشن !!!! و میخواستن صحنه سازی به صورت کامل انجام بشه !!!نقل قول:
بالاخره این بازی رو خریدم،بر خلاف بقیه بازی های خوب که بلافاصله بعد از عرضشون می خریدمشون اینو خیلی دیر گرفتم اما الان دارم نصبش میکنم.