اگر از کسی متنفری از قسمتی از خودت در او متنفری، چيزی که از ما نيست نمیتواند افکار ما را مغشوش کند. (هرمان هسه)
Printable View
اگر از کسی متنفری از قسمتی از خودت در او متنفری، چيزی که از ما نيست نمیتواند افکار ما را مغشوش کند. (هرمان هسه)
Amigh tarin darde zendegi mordan nist balke penhan kardane ghalbi ast ke be asafnak tarin halat shekaste ast.
Asheghi yek shab ast va pashimani 1000 shab. . . hala 1000 shab pashimanam ke chera yek shab ashegh nabude am!
آنكه مست آمد و دستي به دل ما زد و رفت در اين خانه ندانم به چه سودا زد و رفت خواست تنهايي ما را به رخ ما بكشد تنه اي بر در اين خانه تنها زد و رفت
چشم هايت وقتي دروغ مي گويي زيبا تر مي شوند اگر مي خواهي زيباترين باشي هميشه به من بگو دوستت دارم
خواستم خودمو گول بزنم ؛ همه ي خاطراتم رو انداختم يه گوشه اي و گفتم : فراموش.
يه چيزي ته قلبم خنديد و گفت : يادمه
عاشقی را شرط اول ناله وفریاد نیست
تا کسی از جان شیرین نگذرد فرهاد نیست
عاشقی مقدورهر عیاش نیست
غم کشیدن صنعت نقاش نیست
ميدوني بزرگ ترين درد دنيا چيه؟ اينه كه بفهمي پناه لحظه هات يه پناه گاه ديگه داره . . .
وقتي کسي به تو گفت که از ته دل دوستت دارم، مواظب باش. چون هنوز جايي در بالاي دلش براي ديگران هست
هر چند مال من نشدي ولي ازت خيلي چيزا ياد گرفتم.
ياد گرفتم به خاطر کسي که دوسش دارم بايد دروغ بگم.
ياد گرفتم هيچ وقت هيچ کس ارزش شکستن غرورمو نداره.
ياد گرفتم تو زندگيم به اون که بفهمم چقدر دوسم داره هر روز دلشو به بهونه اي بشکنم.
ياد گرفتم گريه هاي هيچ کس رو باور نکنم.
ياد گرفتم بهش هيچ وقت فرصت جبران ندم.
ياد گرفتم هر روز دم از عاشقي بزنم ولي خودم عاشق نباشم
نقل قول:پست فینگلیش تو فروم فارسی ممنوعه دوسته عزیز :10:نقل قول:
امروز قلبم درد گرفته بود . . .!
فکر کنم یکم تپل شدی، آخه جات تنگ شده .
خوبه دیگه تو راحت تو خونه نشستی ولی من الان تعمیر گاهم میدونی چرا؟؟؟ چون خرابتم
يه سال پيش که بهم گفتي دوسم داري....احساس يه گربه رو داشتم که مي خواست بپيچه به دست و پات...
شيش ماه پيش که بهم گفتي دوسم داري...احساس يه کفترو داشتم که مي خواست پر بزنه تو آسمونا....
يه ماه پيش که بهم گفتي دوسم داري...احساس يه سگو داشتم که مي خواست واست دم تکون بده...
دو روز پيش که بهم گفتي دوسم داري....احساس يه ادمو داشتم که دلش مي خواست بيشتر فکر کنه....
و امروز که بهم گفتي دوسم داري...احساسيه خرو دارم که حس مي کنه گوشاش دراز شده...
نمي دونم اگه فردا بهم بگي دوسم داري....راستي؟چه حسي بهم دست ميده؟؟؟
دوستان اگه یه موقع تکراری بود شرمنده پستای قبلی رو وقت نکردم بخونم!!!
نگاهم کرد پنداشتم دوستم دارد.
نگاهم کرد در نگاهش هزاران شوق عشق را خواندم.
نگاهم کرد دل به او بستم.
نگاهم کرد اما بعدها فهمیدم فقط نگاه میکرد
روزگاریست در این کوچه گرفتار توام باخبر باش که در حسرت دیدار توام گفته بودی که طبیب دل هر بیماری پس طبیب دل من باش که بیمار توام
در میان دفتر رنگین دل
نام زیبای تو جادو می کند
برف سرد لحظه مرگ مرا
خاطر گرم تو پارو می کند.
احساس سوختن به تماشا نمی شود
آتش بگیر تا بدانی چه می کشم
زماني که مرا ندانسته به دنيا آوردند، پيوسته مي گفتند دوست بدار و حالا که دوست دارم مي گويند فراموش کن:41:
دوست داشتن را بايد از دختر بچه ها ياد گرفت. آنها در مقابل محبتي كه به عروسك خود مي كنند از او انتظار محبت متقابلي ندارند آنها بدون هيچ توقعي عروسكشان را دوست دارند و دوست داشتن واقعي يعني همين!!!!
درون قلب من نقش تو پیداست لبانت مثل گل خوشرنگ و زیباست مخور غصه اگر از هم جداییم که بی مهری همیشه کار دنیاست
مينويسم " د ي د ا ر"
تو اگر بي من و دلتنگ مني
يک به يک فاصله ها را بردار
ليوان ز لبت بوسه گرفت و من بوسه ز ليوان
ديدي ز لبت بوسه گرفتم به چه عنوان?
آنکه چشمان تو را اینهمه زیبا می کرد
کاش از روز ازل فکر دل ما میکرد
یا نمی داد به تو اینهمه زیبایی را
یا مرا در غم عشق تو شکیبا میکرد
هر وقت بعد 120 سال رفتي اون 2نيا وقتي خواستي از پل صراط رد شي و بهت گفتن
يکي حلالت نکرده اون منم که به اين بهونه يه بار ديگه ميخوام ببينمت
زندگي بدون عشق يعني شلوار كردي بدون كش
تمام امید آسیابون به وزش باده تا آسیابش از کار نیفته
قلبم آسیاب،
خودم آسیابون
و نفست همون باد
نقل قول:
خيلي جالب بود.مرسي
من مثل يه دريام
اگه يك بار از كنارم رد بشي يه عمر موج هام براي بوسيدن جاي پات ميان و ميرن:11:
نيست بجز عشق در اين پرده كس
اول و آخر همه عشق است و بس
بلبلان را آرزويي جز گل و گلزار نيست
دوستان را لذتي جز لذت ديدار نيست
ميدوني بنيآدم اعضاي يكديگرند يعني چي؟ يعني مثلا تو جيگر مني!
قانون آخره نيوتن :
سيب مي افته فقط به خاطره تو چون تو تنها جاذبه ي زمين هستي عزيزم
در پارکينگ خاطراتم چشماتو پارک کردم,بعدش هم دلت رو پنچر کردم تا از دلم نري
گرچه دوری ز برم همسفر جان منی
قطره ی اشکی و در دیده ی گریان منی
این مپندار که یادت برود از نظرم
خاطرت جمع که در قلب پریشان منی
خيلي عالي بود
مردان در صید عشق به وسعت نامنتهایی نامردند گدایی عشق میكنند تا وقتی مطمئن به تسخیر قلب زن نشدند اما همین كه مطمئن شدند مردانگی را در كمال نامردی به جا می اورند.
يادش بخير چه روزهايي كه در كوچه هاي قلبم فرياد ميزدي
.
.
.
نون خشكيه ! :31:
چه قدر حقيرند مردماني که نه جرأت دوست داشتن دارند ، نه ارادهي دوست نداشتن ، نه لياقت دوست داشته شدن و نه متانت دوست داشته نشدن؛ با اين حال مدام شعر عاشقانه ميخوانند