سلام
یادمه در تاپیک قبلی خیلی در شر بحث شد و پاسخهایی هم داده شد.
در اون تاپیک شرها تقسیم بندی شد ، اختیار و آزادی انسان در به وجود آوردن شرهای انسانی و بخشهای زیادی از شرهای طبیعی و یا در امان بودن از شرهای طبیعی بیان شد.
درباره زلزله سوال شد و گفته شد که تا زمانی که خانه ای (غیر مستحکم)نباشد آواری هم نیست که بعد از زلزله بر سر مردم بریزد و گفته شد که دانشمندان معتقدند که از زلزله انرژی های پاک و فراوانی را میتوان استخراج کرد.
در آن تاپیک گفته شد که این عالم عالم مادی هست و عالم ماده (به علت محدودیت ماده) همراه با نقص و بطلان و زوال و ... هست. و به این نکته اشاره شد که وجود این امور در کنار سایر امور (که به مذاق ما خوش میاید) باعث به وجود آمدن نظم زیبایی در جهان شده و به قول فارابی وجود این آفات و شرها ضروری عالم مادی و طبیعی هست . در کنار شب هست که روز را میشناسیم ، درکنار سرماست که گرما را میشناسیم ، در کنار عشق است که نفرت را میشناسیم.
در آن تاپیک گفته شد که در دنیایی که بر آن قانون علیت حاکم هست ، تمام پدیده ها ( چه خیر و چه شر) یک علت تامه دارد و علتها ، معلول ها را به وجود می آورد .
گفته شد که لطف خدا سبب شده که در دنیای مادی که باید انتظار وقوع هر خیر و شری را داشت ، وقوع خیر خیلی خیلی بیشتر از شر هست و قابل قیاس نیست.
بحث امتحان الهی مطرح شد و اینکه در کتاب الهی ( که تنها راه فهم ما از حقائق عالم هست) بیان شده که هدف از خلقت انسان امتحان است و تا زمانی که شرایط سخت وجود نداشته باشد امتحان بی معنی میشود.
و جمله ای از ابن سینا :
اگر بگویند چرا خدا مانع شر در عالم نشد تا جهانی محقق شود که خیر محض است، در پاسخ باید گفت: اگر عالم مادی که تلازم اجتنابناپذیر با شرور دارد، به گونهای خلق میشد که در آن شری محقق نمیشد، دیگر، مادی نبود؛ بلکه عالم دیگری میشد که خیر محض است؛ در حالی که خداوند، چنین عالمی را پیش از این خلق کرده است.