سلام
معادل این ها رو می خواستم :
" آسفالت کردن "
" اون خیابون آسفالتش خرابه "
یا
" اون خیابون پر از چاله چوله ست "
خیلی خیلی ممنون
Printable View
سلام
معادل این ها رو می خواستم :
" آسفالت کردن "
" اون خیابون آسفالتش خرابه "
یا
" اون خیابون پر از چاله چوله ست "
خیلی خیلی ممنون
آسفالت كردن= asphaltنقل قول:
They are going to asphalt the street
چاله چوله= pothole
Asphalt هم به عنوان فعل استفاده میشه و هم اسم؛ توضیحش هم به عنوان فعل اینه: Cover With Asphalt
That Street Has Damaged Asphalt = اون خیابون آسفالتش خرابه
That Street Is Full Of Pits = اون خیابون پر از چاله چوله ست (معنی تحت الفظی)
در مورد خیابون پر چاله چوله میتونید تو جستجوی تصویری گوگل Bumpy Road یا Uneven Road رو سرچ کنید.
اطلاعات کاملتر در مورد جاده: (کلمه جستجو شده در گوگل ---> Road Terms)
امیدوارم تونسته باشم کمک کنمکد:http://www.monkeymeter.com/road_words.php
ميشه اين رو ترجمه كنين
من فكر ميكردم آدمهاي عصر جاهليت 1000 سال پيش زندگي ميدند
نقل قول:
سلام
فکر می کنم اینطوری بگین درست باشه:
I thought the pagans lived 1000 years ago
موفق باشید :11:
عزيز جان مرسي از لطفتنقل قول:
:11:
1.
Israel's commanders had identified these bunkers through a mix of intelligence reports - signals intercepts from Hezbollah communications, satellite-reconnaissance photos gleaned from cooperative arrangements with the US military, photos analyzed as a result of IAF overflights of the region, photos from drone aircraft deployed over southern Lebanon and, most important, a network of trusted human-intelligence sources.
خودم به شکل زیر معنا کردم ولی مغلق به نظر میاد؛ خوشحال میشم از نظرات اساتید بهره ببرم.ممنونم!
فرماندهان اسراییلی، این سنگرها را در طی مجموعه ای از گزارشات اطلاعاتی شناسایی کرده بودند که عبارت بودند از: شنود خطوط مخابراتی حزب الله؛ شناساییهای ماهواره ای؛ عکس های جمع آوری شده حاصل از قرارداد های همکاری با ارتش آمریکا؛ تصاویر تجزیه و تحلیل شده حاصل از پروازهای نیروی هوایی ارتش اسراییل بر روی منطقه؛ تصاویر تهیه شده توسط هواپیماهای بدون سرنشین بر فراز جنوب لبنان؛ و از همه مهمتر، شبکه ای از منابع انسانی_اطلاعاتی مورد اطمینان.
2.
در این جمله:
On July 15, the IAF targeted Hezbollah's leadership in Beirut.
(...نیروی هوایی ارتش اسراییل، رهبری حزب الله را در بیروت مورد هدف قرار داد) به جهت ذهنیت خاص مخاطب ایرانی، ممکن است شنونده از لفظ "رهبری" معنای "رهبر" را برداشت نماید؛ چطور باید معنا کنیم تا این ابهام پیش نیاید؟
سپاسگزارم!
از این Everyday is better than yesterday میشه به عنوان هرروز بهتر از دیروز استفاده کرد ؟؟؟
سلامنقل قول:
بله ... فکر کنم بشه !
نقل قول:
به نظر من اينجا منظور از bunker پناهگاههاي زيرزميني هست و intelligence به معني جاسوسي هست.
نقل قول:
در اينجا هم leadership منظور مقر نيروهاي حزب الله هست نه شخص رهبر. البته من اينطوري برداشت مي كنم. در مجموع به نظر من فقط با يكم تغيير تو تركيب جمله هاتون ترجمه خوبي ميشه.
موفق باشيد :11: