سلام سلام تروخدا سوتی بنویسین اکه ننوشتین جک بنویسید ابته باحال مث اون لا لنگیه
Printable View
سلام سلام تروخدا سوتی بنویسین اکه ننوشتین جک بنویسید ابته باحال مث اون لا لنگیه
دیزگاه خودتو نشون بده این طلبکار میخواد ببیندت
ایول داریوش بالاخره یه نکته مشترک داشتیم و خبر نداشتیم :10:نقل قول:
نقل قول:چی داداش دیزگاه منمنقل قول:
چی تو دیگه جون خودم تکه انداختی ها؟ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]نقل قول:
ظاهر میشویم [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]نقل قول:
این طلبکار هم از فامیلامونه نبینین چقدر شبیه هست :31:
عزیزان دل برای اطلاع شما هخم بگم دیزگاه چی نیست بلکه یه مکان هست
دیزگاه ییلاق ما یه که در دوران گذشته (ساسانی و صفوی و اون موقعها ) کاربرد نظامی داشته و یه دژ نظامی بوده و بهمین دلیل بهش میگفتن دژگاه که بعد تبدیل شد به دیزگاه یه سه چهار هزار سالی هم قدمت داره ( تو شبکه یک و شبکه چهار هم چندین بار نشونش داده منطقه آق اولر ، دیزگاه )
یه چیز دیگه هم دیزگاه و این منطقه ما تنها منطقه ی ایران هست که هیچ گاه هیچ قدرتی نتونست تسخیرش کنه نه مغول ها ، نه اسکندر و نه عربها
خب چون این عزیز دل انگیز هم سوتی میخواد ما هم یکی دیگه تعریف نماییم
ما ساندویچی مدرسمون ساندویچ هاش عتیقه بود و فقط برا چاپلوسی به معلمها ساندویچ درست و حسابی میداد
یه روز اقای محمدی دستیار معلممون بهم پول داد برم به اسمش ساندویچ بگیرم منم رفتم دو تا گرفتم یکیش را دادم بهش فردایی رفتم گفتم اقای محمدی ساندویچ میخواد و دو سه تا گرفتم و با بچه ها زدیم تو رگ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] خلاصه بعد چند بار تکرار
یه دفعه دوباره رفتم گفتم آقای محمدی گفت 6 تا ساندویچ بده و زود بده چون عجله داره ولی وقتی توی ساندویچی را نگاه کردم دیدم خود محمدی نشسته تو ساندویچی [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
وقتی ازش پرسیدم از کجا فهمیدی گفت یه روز خودش رفته بود ساندویچ بگیره و ساندویچیه گفته بود اقای محمدی چقدر ساندویچ میخوری امروز 6 نفر برات ساندویچ گرفتن اوردن
خلاصه بعد از اون بود که دیگه فقط به شرطی میدادن برای معلمها ساندویچ ببری که باید ازش یه دست خط میگرفتی (البته بماند دست خطش را هم جعل کردیم )
با با تو دیگه کی هستینقل قول:
ایول
مر30 که توجه کردی جیگمل
اگه بازم سوت ی داشتی بگو.پ
:40:
ما فرقونتیم داداش :10:نقل قول:
سوتی که زیاده بازم میگیم حالا
شما هم مر29+1
اول دبیرستان یه معلم ادبیات داشتیم که شهرستانی بود .
چون درسش عقب بود ،گفت یه روز قبل از امتحان بیاید بقیشو درس بدم و ناهار همه هم بامن .
ما هم رفتیم .
به ناهار که نکشید ولی وقتی کلاس با 20 تا دانش آموز تموم شد یه 1000 تومنی به من داد گفت برو واسه همه بستنی مگنوم بگیر !!!
فکر کردم داره شوخی میکنه .
بهش گفتم بقشو چیکار کنم ، گفت بقیشم مال خودت برو صفا کن .
منم رفتم واسه همه چیتوز طلایی گرفتم .
هه هه هه...! چه معلم شوتی!!
چی توز طلایی دونه ای 50 تمون بوده اون زمان؟؟ :31:
یه شب عموم گفت بیا خونمون بخواب تا شب بزاریم یه DVD تصویری رایت بشه چون خیلی طول میکشید.
خلاصه شب رفتیم و یک ساعت ADD کردیم و عموم هم یک DVD-RW داد چون DVD خام نداشت. من هم گذاشتم تو درایو و گفتیم میزاریم شب شروع شه و صبح هم برمیداریم چون خیلی خیلی طول میکشید رایت بشه. (بچه میدونن چی میگم چون رایت DVD با Nero Vision یعنی از اینجا تا تهران پیاده بریم.) خلاصه من کلید Burn رو زدم و مانیتور رو خاموش کردم و دیگه رفتیم پی کارمون و خوابیدیم.
صبح که شد پا شدم دیدم عموم هم پا شده و رفتیم مانیتور رو روشن کردیم.
یهو دیدم یه پیام دو قسمتی وسط صفحه اس. عموم خوشحال شد که رایت شده ولی من فقط سرخ شدم.
چون DVD توش پر بوده و قبل از رایت باید Erase میشده!!!
حلا میخوای فرقونم باشی حرفی نیس(ما کوچکتیم) :31:ولی چرا داش؟ من ابجی جونتم:36:نقل قول:
ببخشید اشتباه چاپی شدنقل قول:
شما را هم به جمع آبجی هامون تو پی سی اضافه کردیم [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
خوش اومدین :11: [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]