-
چه پائیزی بود... میدونم این پائیز هیچ وقت از ذهنم نمیره... دارم سعی میکنم رهاش کنم. رها کنم که بتونم ببخشم. دارم سعی میکنم بطور کامل رهاش کنم. دارم کتابای خوب میخوونم. دارم دوباره مینویسم. دوباره تمرکز میکنم. دوباره حرکت میکنم. اینبار توقفم یه 15 روز بود. زمانم خیلی تلف نشد. سخت بود برام اما مهم این بود که تمــــــوم شد.
....
آهستگی/میلان کوندرا
-
«در بسياری از آيات كتاب آسمانی ما، قرآن سنترگ؛ و در ديرينه اثر ادبی يعنی گات های زرتشت و از آغاز سرايش شعر تا جديد ترين آثار شاعران و نويسندگان معاصر، وصف طبيعت با عميق ترين و دلنوازترين عبارات به چشم می خورد.
و همچنين در ادبيات ظنز ايران از زمان زند زاكان تا امروز كه كاريكلماتور به عنوان شاخهای تازه رسته از درخت تناور ادب فارسی با تلاش پرويز شاپور و پيروانش سر بر آورده است، با طبيعت و شرح و و صف شور انگيز آن به رندانهترين و زيركانهترين بيان آراسته شده و جضور چشمگير خود را همه جا به چشم و دل و هوش گوش فرزانگان و دانندگان بركشيده است.»
(شاه حسينی، مهری طبيعت در گفت و گو با شاعران. مجله برگ سبز، شماره 27، شهريور 1375.)
از كتاب هفتم كتاب "فلبم را با فلبت ميزان می كنم" كاريكلماتور های پرويز شاپور.
-
در جوامع دودکشی، به محض آن که نیازهای اساسی مردم ارضا شد، آرزوهای جمعی چند برابر گردید. پیشرفت به طور بیرحمانه ای تجملات یک نسل را به «ضروریات» نسل دیگر تبدیل ساخت...
(جابجایی در قدرت - ج1 - آلوین تافلر)
-
هر كلام و هر حالت شخص، نشاندهندهی ادب، شخصيت و آگاهی او می باشد. میتوانيم با آسايشی كه به همراه ادب به دست میآوريم، زندگی راحتی را در كنار هم و در اين دنيای بزرگ داشته باشيم.
از پيش گفتار كتاب "آداب معاشرت برای همه" به گردآوری و تاليف شهين دخت بهزادی
-
.
انسان همواره به خاطر رعایت ادب، بیش از حد به دیگران میدان میدهد و آنها هم از این موضوع برای آزار دادن انسان استفاده میکنند.
حیوان اندیشمند - روبر مرل
.
-
رفتار و سلوك ما با ديگران معرف شخصيت ماست. می آموزيم كه چه كار بايد كرد و چه كار نبايد كرد.
نوشته كوتاه پشت كتاب "آداب معاشرت برای همه" به گردآوری و تاليف شهين دخت بهزادی
-
آدمها به آن اندازه ای که مهربان هستند٬ احمق نیستند.
مادربزرگت رو از اینجا ببر -- دیوید سداریس
Sent from my Nexus 4 using Tapatalk 4
-
سفر به انتهای شب
لویی فردیناند سلین
فرهاد غبرایی
بهتر است خیال برت ندارد، آدمها چیزی برای گفتن ندارند.
واقعیت این است که هر کس فقط از دردهای شخصی خودش با دیگری حرف میزند.
هر کس برای خودش و دنیا برای همه.
ص 307
-
شصت سال پیش که جوان بودم، با زن جوانی آشنا شدم. او مرا دوست داشت، من هم دوستش داشتم. هشت ماه گذشت و بعد، خانه اش را عوض کرد. حالا که شصت سال گذشته، هنوز هم به یادش هستم. بهش گفتم: فراموشت نمی کنم. سال ها گذشت و فراموشش نکردم. گاهی اوقات ترس برم می داشت چون هنوز زندگی درازی در پیش داشتم، و چطور می توانستم به خودم، به خود بیچاره ام، اطمینان بدهم در حالی که پاک کن به دست خداست؟ اما حالا، آرامم. دیگر او را فراموش نمی کنم. وقت زیادی باقی نمانده. پیش از این که فراموشش کنم می میرم.
زندگی در پیش رو --- رومن گاری
-
.
- می دانم که تو فکر می کنی این فقط برای مردن است. اما بگذار باز هم به تو بگویم، وقتی یاد می گیری چگونه بمیری، یاد می گیری چگونه زندگی کنی.
"سه شنبه ها با موری" _ " مچ آلبوم"