به ما و ايضا به جيوش الله ، سيف الله و
Printable View
به ما و ايضا به جيوش الله ، سيف الله و
"چگونه دارالعماره در خون غرق شد؟"
حتما تا اینجای کار متوجه شدهاید که مختار و «مصعب بن زبیر» که نقش او در این سریال را جعفر دهقان ایفاء میکند، رابطه چندان خوب و حسنهای با هم ندارند. مصعب یک نظامی خشک و بی سیاست است که از سوی برادرش «عبدالله بن زبیر» چندان جدی گرفته نمیشود اما مختار علاوه بر قدرت شمشیر، سیاست را نیز آمیخته توان و قدرت نظامی خود کردهاست؛ به همین دلیل طبیعی است که فرد باهوشی همچون عبدالله بن زبیر او را به مصعب ترجیح داده و مختار را سپهسالار سپاه مکه کند.
در قسمت سیزدهم از سریال مختارنامه بالاخره میان این دو ملاقاتی رخ میدهد. در این ملاقات مختار با دیدن مصعب، تصویری هولناک و تکان دهنده در ذهنش شکل میگیرد. تصویری که در آن عدهای از افراد ژنده پوش با حمله به کاخ دارالعماره کوفه که پیش از این در قسمتهای قبلی شاهد آن بودهاید، با کلنگ به جان دیوارهای کاخ میافتند و در نتیجه خون فراوانی از همه جا فوران میکند و تخت حکومت کوفه را در خود غرق میکند.
به خاطر دارم که نحوه فیلم برداری این صحنه نیز از همان ابتدای شروع فیلم برداری سریال مختارنامه موضوع بسیاری از بحثها و اظهار نظرها بود. این صحنه باید بدون استفاده از جلوههای ویژه رایانهای به تصویر کشیده میشد چون در آن مقطع هنوز این بخش از کار آنقدر رشد نکرده بود که بتواند چنین صحنه ای را بی کم و کاست خلق کند.
برای فیلم برداری این صحنه حجم بالایی از خون پشت دیوارهای کاخ دارالمعاره قرار داده شد تا با ضربه های کلنگ، این خون در صحنه جریان پیدا کند.
برای بخش دیگری هم که قرار بود در آن خون وارد صحنه شده و صندلی خلافت کوفه را غرق کند، دهها هزار لیتر ماده رنگی شبیه به خون با استفاده از مخازنی در خارج از دکورهای کاخ، در صحنه مذکور به داخل کاخ پمپاژ شد تا صحنههای فوراه زدن خون و جریان یافتن آن شکل بگیرد. یک حوضچه کوچک هم در وسط شاه نشین در ابعاد مورد نیاز دوربین ساخته شد تا در این حوضچه امکان غوطه ور شدن تخت حکومت در خون به وجود بیاد.
برای تمامی این صحنه ها هم کف و دیوارهای دارالعماره به شدت عایق کاری شد تا جریان افتادن این حجم از آب در داخل کاخ باعث صدمه دیدن ستون ها و نشست ساختمان نشود.
آن روزها هر کدام از بچههای گروه صحنه و دکور را که برای شکل گیری این صحنه به داخل کاخ دارالمعاره رفت و آمد میکردند ، می دیدم، شبیه آدمهایی بودند که تازه از کشتارگاه بیرون آمده بودند! همه آنها سرتا پا قرمز شده بودند. تمام این تلاشها برای این بود که مفهومی کلیدی به مخاطب منتقل شود. آن نکته کلیدی هم این بود که مصعب بن زبیر که در ادامه داستان، نقشی تعیین کننده خواهد داشت، پایههای حکومت خود در کوفه را بر خون بنا میکند و آنقدر برای رسیدن به این حکومت خون میریزد که صندلی خلافتش در خون غرق میشود.
مدیر روابط عمومی سریال مختارنامه
منبع:
کد:http://www.khabaronline.ir/news-118240.aspx
این تعبیر نهنگ و شکارش انصافا از اون دیالوگ های معرکه میرباقری بود...:20: دارالحکومه کوفه و غرق شدن مصعب در خون واقعا فوق العاده بود!:18:
در کل قسمت توپی بود!:20: اینجور که از اسپویلر بوش میومد منظر (؟) رو می کشن... نه؟!
چرا اینقدر شخصیت عبدالله ابن زبیر رو خرافاتی نشون دادن؟ سر هر اتفاقی شروع میکنه به ورد خوندن. واقعا همینطوری بوده؟
خاشعه چه نسبتی با عبدالله بن زبیر داشت؟
«مختارنامه» پس از «هزاردستان» دومين تجربه تصويرگري ايران قلمداد ميشود
خبرگزاري فارس: يك منتقد با بيان اينكه سريال «مختارنامه» جايگاه رفيعي در كارنامه «داود ميرباقري» دارد، گفت: سريال «مختارنامه» بعد از «هزار دستان» دومين تجربه تصويرگري ايران قلمداد ميشود و برترين تلاش كارگردان اثر به حساب ميآيد.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
«حسين سلطانمحمدي» عضو انجمن منتقدان و نويسندگان سينمايي در گفتوگو با خبرنگار راديو و تلويزيون فارس در مورد سريال «مختارنامه» ساخته داوود ميرباقري، اظهار داشت: به نظر من اين مجموعه يكي از زيركانهترين انتخابها براي آنچه در حوادث كربلا و عاشورا رخ داد، چه در مقدمات رويداد كه از زمان «امام حسن (ع)» آغاز ميشود و صلح ايشان با معاويه و چه، آنچه در ادامه بروز ميكند تا انتهاي سرنوشت «مختار ثقفي» است. بهترين كسي كه ميتوان از روايت داستان زندگياش به نكات بسياري در پيرامون حماسه حسيني رسيد و دستاوردهاي خوبي براي جامعه دارد. بعد از انتخاب سوژه، ميماند انتخاب كسي كه بتواند اين شخصيت را با كمترين غلو به تصوير بكشد و آنچه در اين روايت مورد نظر بوده مطرح كند و چه كسي بهتر از «داود ميرباقري» كه امتحان پس داده در عرصه ساخت مجموعههاي ديني و مذهبي است.
وي ادامه داد: كليت كلام اين است كه اين مجموعه، براي آنچه در دل شيعه، سالهاست شعلهور مانده يعني عشق به «امام حسين(ع)»، يكي از بهترين تلاشهايي است كه تا كنون رخ نموده است و نشان داد كه تا چه اندازه، كار با خلوص نيت، اثرگذار خواهد بود.
** عمده بازيهاي «مختارنامه» تاكنون پذيرفتني است
اين منتقد در ادامه در مورد بازيهاي «مختارنامه» نيز خاطرنشان كرد: به نظر من بيشتر انتخابها براي ايفاي نقشها، انتخابهايي منطقي مينمايد بجز آنچه در «مسلم» (امين زندگاني) ديده شد كه تا اندازهاي با تاريخ انطباق ندارد. اينكه چهره اينقدر جوان باشد، كمي نامحتمل است. مديريت بازيگران و تلاش براي طبيعي بازي كردن، در اين مجموعه نكتهاي غيرقابل اغماض است. بويژه انتخاب «فرهاد اصلاني» براي ايفاي نقش «ابن زياد»، از جمله انتخابهاي دقيق باري چنين نقشي است.
سلطان محمدي تصريح كرد: «فرهاد اصلاني» بخوبي توانست نشان دهد كه چگونه توانستند افراد ساده دل و بيبصيرت را بفريبند و به جنگ «امام حسين (ع)» بفرستند. تبحر در بيان آن همه سفسطه، آسمان و ريسمان بافتنها، خيلي دقيق مينمايد و البته در نقطه مقابل آن، اجراي نه چندان دلنشين استدلال «مسلم» در برابر «ابن زياد» كه به همان قوت استدلال «ابن زياد» در بيان باطل خويش، خوب نتوانست استدلال در بيان حق خويش داشته باشد. در مجموع، عمده بازيهاي اين مجموعه تاكنون پذيرفتني مينمايد.
** «مختارنامه» بدون سكته به پيش ميرود
سلطانمحمدي در ادامه گفتوگو با فارس، اظهار داشت: سريال «مختارنامه» طوري روايت شده كه سكتهاي در داستان ديده نشده است و حتي به راحتي با فلاشبكهايي كه به وقايع كربلا و عاشورا زده ميشود، ميتوان همراه بود. البته گاهي شخصيتهايي در داستان وارد ميشوند كه پيشتر از آنها نكتهاي بيان نشده بود. مثلاً اين گونه روايت شد كه گويا «مختار ثقفي» يك خواهر بيشتر ندارد كه او نيز با «عمر سعد» (مهدي فخيمزاده) ازدواج كرده، اما ناگهان با خواهري ديگر به نام «صفيه» روبهرو ميشويم كه شوهرش نزد «يزيد» ارج و قربي دارد و ميتواند واسطه آزادي «مختار ثقفي» شود. بگذريم كه اين خواهر چرا تاكنون وساطت نكرده يا چرا همانند «نعمان بن بشير» (داوود رشيدي)، به او نيز به سبب خويشي با «مختار ثقفي» مظنون نشدهاند. ورود ناگهاني اين چنين شخصيتهايي بدون آشنايي قبلي، همانند مدد جستن از امداد غيبي است. البته در روايات تاريخي داريم كه چنين وساطتي رخ داده، اما در اين مجموعه، بدون كمترين اشارتي اين شخصيتها وارد ميشوند.
وي ادامه داد: يا همسر «زهير بن قين» (مريم بوباني) كه ميگويد من را طلاق داد تا در كربلا نباشم و اسير نشوم اما ميبينيم كه روز عاشورا در كربلاست، بدون اينكه مشخص شود چرا اسير نشد و چرا بدون ثروت بر جاي مانده از همسرش در بيابان است، آيا اين ثروت غارت شده؟ گذر زمان در اين مجموعه، بعضاً بدرستي روايت نميشود كه اين را در پاسخ به پرسش ديگري بيشتر مطرح كردهام.
** «مختارنامه» جايگاه رفيعي در كارنامه «داود ميرباقري» دارد
اين منتقد در ادامه در مورد اينكه «مختارنامه» چه جايگاهي در كارنامه «داوود ميرباقري» دارد، نيز گفت: بسيار جايگاه رفيعي دارد. اين مجموعه در زماني ساخته و نمايش داده شده كه بينندگان با تجربههاي تصويري بسياري برخورد داشتهاند. بنابراين براي جلب آنان به داستاني با چنين محتواي ارزشمندي كه در ذات خود، روايت حماسه حسيني را نهفته دارد، بايد برترين توان تصويري تدارك ديده ميشد و ميبينيم كه با برنامهريزي دقيق و پخش همزمان آن با ايام سوگواري محرم و صفر، اين اثر تصويري با بيشترين قدرت، به درون خانهها رفته و مردم را كنجكاو نگه داشته است. چنين كاري، برترين تلاش «داود ميرباقري» تا اين زمان به حساب ميآيد و بعد از مجموعه «هزار دستان» ساخته زنده ياد علي حاتمي، از نظر زمان توليد، دومين تجربه تصويرگري ايران قلمداد ميشود.
** انتخاب «فريبرز عربنيا» براي بازي در «مختار» بسيار دقيق است
وي در مورد بازي «فربيبرز عربنيا» در نقش «مختار ثقفي» نيز، اظهار داشت: به نظر من انتخاب «فريبرز عربنيا» براي بازي در نقش «مختار ثقفي» كه بسيار دقيق است. در كنار آن شخصيت «مختار ثقفي» كه بايد رعب و وحشت در دل دشمنان اهل بيت بيفكند، واجد آن عظمت و ابهت است و براي رهبري اين قيام، بزرگي يك فرمانده كه بتوان به پيشگامي وي باليد، در وي ديده ميشود. نحوه نگاه، كلام، حركت و هر چيز ديگري كه بتواند يك چنين مهابتي را ايجاد كند، در اين شخصيت ديده ميشود و بديهي است براي اين نقش، بايد بازيگري با چنين خصوصيات انتخاب ميشد و همراهي تماشاگر با اين شخصيت، از انتخاب هوشمندانه «داوود ميرباقري» نيز ناشي ميشود.
** در كمتر صحنهاي از «مختارنامه» كاستي حرفهاي ديده شده است
سلطانمحمدي در مورد مسائل فني سريال «مختارنامه» نيز خاطرنشان كرد: بهجز صحنههاي زندان كه درست ديده نميشود و بعضاً بسيار غلوآميز از جهت حركت جانوران موذي يا نحوه به بند كشيدن زندانيان است، در كمتر صحنهاي تا كنون كاستي حرفهاي ديده شده است. البته ديديم كه در صحنهاي اتاقها واجد شيشه بودند، اين را در صحنهاي كه در روز 26 آذر قرار است پخش شود، ديديم و شايد برداشت من درست نباشد زيرا به نظر ميرسد در آن دوران شيشه براي پنجره نبود. يا اينكه تاثير گذر زمان در شخصيتها كمتر ديده ميشود. فاصله صلح «امام حسن (ع)» و واقعه كربلا، بيست سال است اما اين بيست سال در چهره «مختار ثقفي» و «كيان» (رضا رويگري) كمترين نمود را داشته و حتي همسران و فرزندان «مختار ثقفي» يا «زربي» (رحمان باقريان) اين گذر زمان را نشان نميدهند و «كيان» كه اصلاً جوانتر هم شده است. وي ادامه داد: در صحنهسازي نبردها، بويژه نبرد «زهير بن قين» كه به نظرم منطقيترين نبردي بود كه تا كنون در فيلمي ديده بوديم، با كمترين پرداخت نادرست كار انجام شده است. بگذريم كه در اينجا نيز گذر زمان منطق نداشت. همسر «زهير بن قين» در كربلا با لباس فاخر حضور دارد، لباسي كه گويا بتازگي دوخته و پرداخته شده، در حالي كه ميدانيم حتي اعضاي خانواده «امام حسين (ع)» از بيم غارت توسط سپاه كوفه، لباس مندرس پوشيدند تا كمتر مورد تعرض واقع شوند. حالا اينها با اين لباسهاي فاخر، چگونه از آن معركه خارج شدند؟ نكتهاي است مورد پرسش. البته اين نكتهها نافي تلاش ماهرانه گروه سازنده نيست، تنها براي بيان بعضي ناهماهنگيها آورده شد.
** «مختارنامه» از نظر زمان از «امام علي(ع)» جلوتر است
اين منتقد در مورد اينكه آيا «مختارنامه» از سريال «امام علي(ع)» جلوتر است يا خير، به فارس گفت: قطعاً از نظر زمان جلوتر است، از نظر تعدد شخصيتها، روايتها و گستره زماني بيان روايت و توجه به جزئيات بسيار، جلوتر است. اين وسعت شخصيت، وسعت روايت و عظمت رويداد، كار بسيار سختي را شكل داده است. سريال «امام علي (ع)» در زمانه خودش اثري برتر بود و اين در زمانه خودش.
** تيتراژ ورودي «مختارنامه» سنجيده و اثرگذار است
اين كارشناس رسانه در ادامه در مورد تيتراژ ورودي سريال نيز خاطرنشان كرد: به نظر من تيتراژ ورودي كار سنجيده و اثرگذار است. استفاده از تصويري نمادين كه ميتوان نشاني از «امام حسين (ع)» باشد و پاشيدن خون به آسمان و اعلام اينكه از خونهايي كه در كربلا ريخته شد، تا ابد تاريخ و جهان رنگ خون گرفت، آسمان گريست و «مختار ثقفي» قطرهاي از درياي اشكهايي است كه در طول خلقت بشر براي «امام حسين (ع)» جاري شده، نمادهايي بسيار آگاهانه است و مفاهيم متعددي را ميتوان از اين تصاوير استنباط كرد. البته در ادامه با موسيقي بيشتر همراه ميشويم و از آغاز آمدن اسامي بازيگران، ديگر تيتراژ ابتدايي غلبه تصويري خوبي ندارد تا جايي كه نمادي از دستاني ميآيد كه ميتواند اشاره به دستي باشد كه كنار علقمه آب برداشت اما نخورد و در آن نام كارگردان آورده ميشود.
سلطانمحمدي همچنين در مورد اينكه آيا «مختارنامه» با تاريخ همخواني دارد، گفت: جستوجو در تاريخ نشان ميدهد كه بسياري از آنچه در روايت «مختار ثقفي» نشان داده شده، با تاريخ انطباق دارد. البته اين را هم ميدانيم كه در پردازش تصويري روايتهاي تاريخي، خيلي از جزئيات را فيلمنامهنويس و كارگردان طرح ميكنند و لزوماً ما به ازاي ثبت شده در تاريخ نميتوان برايش متصور بود. اما اينها در سريال«مختارنامه» به گونهاي است كه باورپذير مينمايد و جستوجوي مطالعاتي ميتواند به ما اين نكته را برساند كه امانتدار بسيار خوبي براي تاريخ بودهاند.
اين منتقد در ادامه در مورد اينكه آيا «مختارنامه» نظر علما را نيز تاييد ميكند، نيز اظهار داشت: نظر علما در چه زمينهاي؟ در اينكه «مختار ثقفي» عملكردش صد در صد مورد تاييد نبوده و نبايد بدين نحو مطرح ميشد؟كه اين مجموعه چنين ادعايي نكرده و اتفاقاً با نشان دادن ترديدها و عدم همراهيهاي وي با امام زمان خويش، اين نقيصه را نشان ميدهد. اما اينكه اين شخصيت مستمسك خوبي براي بيان وقايع كربلاست كه چنين شده است. تاكنون هم كه بجز اعلام نظر مراجع تقليد درباره نشان دادن تصوير «ابوالفضل العباس (ع)» و منع آن، درباره ساير مباحث، نكتهاي مطرح نشده و اين نشان ميدهد كه چه دقتي در چگونگي طرح اين روايت صورت گرفته است.
** بايد از ساخت سريالهايي نظير مختارنامه حمايت كرد
«حسين سلطانمحمدي» در پايان اين گفتوگو نيز خاطرنشان كرد: ساخت اين مجموعه نشان داد كه دانش و تبحر فيلمسازان و نويسندگان ما به جايي رسيده كه ميتوان بدون نگراني باورها، عقايد ديني و مذهبي را از طريق تصوير به مردم نشان داد و ارتباط ديني را فراتر از روشهاي سنتي برد.
وي گفت: ميتوان توجه را به وقايع كربلا، به دنيايي فراتر از عالم شيعه برد و ميتوان مظلوميت حماسهسازان كربلا و نيز دنائت دشمنان ايشان را مطرح كرد و با تكيه بر اين نقل تصويري و به كمك مباحث توضيحي، نظير آنچه اكنون در سيما رخ ميدهد و بعد از هر قسمت اين مجموعه، مباحثي روشنگر مطرح ميشود، بر معارف ديني برآمده از اين واقعه تاكيد كرد. بايد از چنين تلاشهايي حمايت كرد تا گامهايي بلندتر براي بيان معارف ديني با استفاده از ابزار سينما برداشت.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
جعفر دهقان ـ بازيگر نقش «مصعب بن زبير»:
مهمترين ويژگي اين نقش منفي بودن آن است
ميرباقري براي بازي در «مختارنامه» كمك بسياري به من كرد
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
جعفردهقان كه نقش «مصعب بن زبير» را در «مختارنامه» بازي ميكند و نقشش از روز گذشته ـ سوم دي ماه ـ در اين سريال آغاز شده است، بازي در اين نقش را پيچيده و دشوار خواند.
بازيگر سريال «مختارنامه» در گفتوگو با خبرنگار سرويس تلويزيون خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، افزود: نقش من در «مختارنامه» يك نقش منفي است كه با كارهايي كه تا به حال انجام دادهام، متفاوت است. اولين بار است كه در كارهاي تاريخي در نقش منفي ظاهر ميشوم. مهمترين ويژگي اين نقش براي من منفي بودن آن است.
وي تاكيد كرد: تمام تلاشم را انجام دادم تا به نقش نزديكتر شوم. داوود ميرباقري در ايفاي اين نقش به من كمك بسياري كرد چون من به اين شخصيت اشراف نداشتم. درست است كه پيرامون نقش تحقيق كردم تا اين شخصيت را بشناسم، اما مهمترين و بيشترين كار را داوود ميرباقري براي من انجام داد.
جعفر دهقان همچنين گفت: از آنجا كه كار فيلمبرداري، حدود 5 سال به طول انجاميده بود و ذهنم از نقش دور ميشد، داوود ميرباقري كمك بسياري كرد تا نقش به خوبي ايفا شود.
اين بازيگر تلويزيون ادامه داد: «مصعب بن زبير» نقش سنگيني بود كه اگر اهميت چنداني نداشت، داوود ميرباقري سراغ من نميآمد. اين نقش از هر جهت مشكل و پيچيده بود. اگر خوب درآمده زحمات ميرباقري و بقيه است و اگر بد درآمده به من برميگردد كه نتوانستم نقشم را به خوبي ايفا كنم.
جعفر دهقان كه در سريال «يوسف پيامبر(ع)» نيز حضور داشته است، در مقايسهي اين دو سريال يادآور شد: هر دو سريال جزو كارهاي فاخر محسوب ميشوند، اما فيلمنامهي مجزايي دارند و در ژانرهاي متفاوتي ساخته شدهاند بنابراين نميتوان اين دو سريال را با هم مقايسه كرد.
وي تاكيد كرد: من بازيگرم و مهم نقش و شخصيتي است كه قرار است بازي كنم. در «يوسف پيامبر(ع)» كمفروشي نكردم، در «مختارنامه» هم كم فروشي نكردم و جزو وظايف خود ميدانم براي هر نقش تلاش خود را انجام دهم.
جعفر دهقان در پايان دربارهي كارهاي جديدش به خبرنگار ايسنا گفت: «مختارنامه» و «آسمان هميشه ابري نيست» را در حال پخش دارم. سريال «تا رهايي» نيز قرار است بزودي پخش شود. تله فيلم «كوچه هفتم» و چند تله فيلم ديگر نيز آماده پخش دارم.
مثلاً داشت آیاتی از قرآن رو می خوند!( خیلی دوست داشته نشون بده که فرد بسیار مومنیه.)نقل قول:
اگه منظورتون بهنوش طباطباییه که زن برادرش بود.نقل قول:
نقل قول:نقل قول:
نه بابا :دی
یه نود 32 دارم روزی ده بار اپدیت میشه به ویروس فرصت نفس کشیدن نمیده :دی
ولی جالب بود بدون www وارد یه سایت دیگه میشد که همش انگلیسی بود امروز درست شد
=============
قسمت دیشب اون صحنه که همه جا رو خون گرفت کف بر شدم تا چند دقیقه چشام گرد شده بود چی ساخته بودن
دوستان جريان اون شمشير مصعب جي بود كه چند بار بهش اشاره شد؟
خوب این خاشعه با عایشه که خاله عبد الله بن زبیر هم بوده نسبتی داشته؟نقل قول:
یا صرفا به خاطر زیباییش تشبیهش می کردن به عایشه؟
شمشیر مصعب همون شمشیر باباش زبیر هستش که در زمان پیامبر و در جنگهای اون زمان، زبیر با اون شمشیر بسیار جنگید و به نقلی از پیامبر لقب سیف الاسلام به زبیر داده شد. ولی زبیر بعد از پیامبر از راه راست منحرف شد تا اینکه در جنگ جمل، رو در روی امام علی(ع) ایستاد و چند ماه بعد از جنگ جمل نیز توسط فردی کشته شد.نقل قول:
موفق باشین.
89/10/4
سریال خوبیه
ولی جنبه معنویش پایینه.
در تکمیل صحبت های حمید:20::نقل قول:
تا جایی که از سریال امام علی (ع) به خاطر دارم، وقتی طلحه و زبیر خودشون رو در رسیدن به خلافت (پس از عثمان) و امارته کوفه و بصره ناکام میبینند (چون حضرت علی (ع) حکم امیری این دو شهر را عماره بن شهاب و عثمان بن حنیف داده بود) به مکه میرن و با بلواییان پیراهن خونی عثمان به سردستگی عایشه و فرزندان بنی امیه هم قسم میشن.
به دنبالش به بصره لشکر کشی میکنند و در آنجا با وجود صلح نامه ای که بین عایشه و عثمان بن حنیف که پیش از رسیدن امام مهر شده بود، به بصره حمله می کنند و ریش و محاسن عثمان بن حنیف را می تراشند و حکیم بن جبله که یکی از یاران نزدیک امام بود رو شهید می کنند! یکی از عاملین و قاتلین همین خجوم عبدالله بن زبیر بودش...
حضرت علی (ع) با وجود این عمل اون ها باز میاد و با طلحه و زبیر صحبت میکنه تا از کردشون پشیمون بشن که باعث میشه زبیر از توبه کنه و با وجود اصرار عبدالله (پسرش) ترک جنگ می کنه و سر به بیابون میزاره و عربی به طمع لباس و مال زبیر، اونو میکشه!
وقتی جنگ جمل تموم میشه حضرت علی (ع) قاتل زبیر رو لعنت می کنه و دستور به قصاص اون میده...
دلیلی که باعث توبه زبیر شده بود (تو سریال امام علی (ع) هم خیلی زیبا بهش پرداخته میشه) این بود که علی (ع) با تعریف خاطره ای در زمان پیامبر اونو از کارش پشیمون میکنه (به نقل از ویکیپدیا):
راستی چند تا لینک جالب هم بدم:20::نقل قول:
علی از زبیر پرسید:«تو را به خدا سوگند میدهم! آیا به یاد میآوری روزی را که از کنار من گذشتی و رسول خدا هم که از بنی غنم میآمد بر دستان تو تکیه داده بود، و به من سلام کردو خندید، من هم خندیدم و چیزی بر آن نیفزودم. تو گفتی«پسر ابی طالب تکبّرش را کنار نمیگذارد».پیغمبر به تو فرمود: «خاموش.اومتکبّر نیست، تو بااومی جنگی و نسبت بر وی ستمگری»»؟
زبیر:
عبدالله بن زبیر:
ابراهیم بن مالک اشتر:
عبدالملک بن مروان (دشمن مختار و قاتل مصعب و عبدالله بن زبیر که متاسفانه از امویان بود)
یه نکته خیلی جالب رو راجع به عبدالملک بن مروان چند وقت پیش خوندم:
میگن وقتی عبدالملک در دارالحکومه کوفه بود و سر بریدهی مصعب رو برایش روی تخت گذاشتند، یکی از حاضرین حرفی میزند که باعث میشه عبدالملک قصر کوفه رو خراب کنه. اون میگه من سر حسین بن علی(ع) را به دستور ابن زیاد و سر ابن زیاد را به دستور مختار و سر مختار رو به دست مصعب و سر مصعب را به دستور تو روی این تخت دیدم!
برحرفی کردم و از بحث تلویزیونی سریال خیلی دور شدم... شرمنده...:11:
یاعلی:11:
این دیگه از اون حرفا بود!نقل قول:
اگر قسمت به شهادت رسیدن ابن قین و نماز ظهر عاشورا رو می دیدید هرگز این حرف رو نمی زدید.
به نظر من اتفاقا همین که شخصیت مختار و سایر کاراکتر ها رو همونطور که بوده با تمام نقاط قوت و ضعفشون به تصویر کشیده و اتفاقات و حوادث رو برای بالا بردن جنبه ی معنوی گلچین نکرده باعث شده که این سریال باورپذیر تر بشه.
اون صحنه ای که مصعب و مختار روبرو همدیگه قرار گرفتن و دوربین زوم کرد رو چشماشون صحنه ی خیلی زیبایی بود...
آخرين نظر ميرباقري درباره تصوير چهره حضرت ابوالفضل(ع) در مختارنامه
خبرگزاري فارس: كارگردان مجموعه تلويزيوني «مختارنامه» با بيان اينكه من هنوز تصميمي مبني بر حذف بخشهاي مربوط به حضرت ابوالفضل(ع) نگرفتهام، گفت: اين امر مساله سادهاي نيست و بايد مديريتش كنيم، بايد شرايطي پيش بياوريم كه انشاءالله بتوانيم به بهترين شكل آن را منعكس كنيم.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
داوود ميرباقري در گفتوگو با خبرنگار راديو و تلويزيون فارس درباره آخرين تصميمات گرفته شده پيرامون چگونگي به تصويركشيدن چهره حضرت ابوالفضل(ع) گفت: اين امر مساله سادهاي نيست و بايد مديريتش كنيم. بايد شرايطي پيش بياوريم كه انشاءالله بتوانيم به بهترين شكل آن را منعكس كنيم.
وي ادامه داد: اين بخشهاي سريال زحمتي است كه كشيده شده و نميشود كه با بوجود آمدن يك جريان، كل آن را ناديده بگيريم.
ميرباقري در پاسخ به اين سوال كه آيا اين بخشها حدف خواهند شد؟ تصريح كرد: من چنين تصميمي را تا به اين لحظه نگرفتهام.
كارگردان مجموعه تلويزيوني «مختارنامه» همچنين درباره نوراني كردن چهره حضرت ابوالفضل(ع) نيز اظهارداشت: آن هم بحثي است و فعلا يك گزينههايي هست تا ببينيم مسير بحثها و جريانها به چه سمتي پيش ميرود. فعلا هم هفت الي هشت هفته به پخش بخشهاي مربوط به حضرت ابوالفضل(ع) مانده است.
وي همچنين در پاسخ به اين سوال كه آيا از شيوههاي جديد و نويي براي به تصوير كشيدن چهره حضرت ابوالفضل(ع) استفاده خواهيد كرد؟پاسخ داد: الان من چيزي نميتوانم بگويم. در حال حاضر ما درگير يكسري مباحث خيلي پيچيده هستيم و بايد ببينيم سرانجامش چه ميشود و ببينيم اين امكان به ما داده ميشود كه به شكل خلاقانهتري با آن برخورد كنيم يا خير و هنوز اين مساله خيلي باز نشده است كه با چه شيوهاي با آن مواجه شويم.
کد:http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8910050437
نقل قول:منظور بنده این است که انگیزه های الهی را در مختار که شخصیت اصلی سریال هست نمی بینیم یا کمتر می بینیم.نقل قول:
مثلا از دید یک بیطرف و غیر مسلمان که این سریال را می بیند فکر می کند مختار به طمع قدرت و گرفتن انتقام خون شهدای کربلا قصد قیام دارد منتها انگیزه این انتقام الهی نیست و بلکه یک انگیزه شخصیست.یعنی اینگونه برداشت می شود.
و فرقی بین مثلا مختار با ابن زیاد یا ابن زبیر مشاهده نمی شود گویی دعوا بر سر قدرت بین چند گروه و منش سیاسیست.
چون می دانید که این سریال با این همه هزینه و وقت باید مبلغ اسلام هم باشد و به ویژه تشیع چون قرار است در دیگر کشورهای اسلامی هم پخش شود.ولی با این گونه ی ساخت صرفا یک سریال تاریخیه خوش ساخت می نمایاند که اثری خنثی بر عقاید مردم دارد یا حتی در مواقعی ضد تبلیغیست.
البته این ها که می گویم تا این قسمت سریال مشاهده شده ممکن است در ادامه رویه فرق کند و چهره معنوی تری ببینیم.
عكسهاي «مسعود پاكدل» از سريال مختارنامه به نمايش درآمد
خبرگزاري فارس: نمايشگاه عكس سريال «مختارنامه» با حضور دست اندركاران اين مجموعه تلويزيوني ، عكاسان و مسئولان فرهنگي هنري افتتاح شد.
به گزارش خبرنگار تجسمي فارس، در اين نمايشگاه 72 قطعه از عكس هاي مسعود پاكدل در قطع 1 و 2 متر به نمايش در آمده بود كه با استقبال گسترده بازديدكنندگان روبرو شد.
12 قطعه عكس در قطع 2 متر مربع سالن انتظار تالار وحدت را تزئين كرده بود و در سويي ديگر از اين سالن پرترههايي از بازيگران اصلي سريال مختارنامه به نمايش گذاشته شده بود.
در طبقه سوم تالار وحدت نيز مجموعهاي شامل 60 قاب عكس در كف سالن چيده شده بود كه بازديد كنندگان در دوسوي اين ديواره يك متري كه از خيمه زدن دو تابلو پشت به پشت هم ايجاد شده بود ، به تماشاي تصاوير ميپرداختند و در عين حال مجال گفتوگو پيرامون سريال مختارنامه ، تكنيك هاي توليد و تكنيك هاي عكاسي بكاررفته در هر تابلو برايشان آماده بود.
تمامي تصاوير به نمايش در آمده از صحنههاي نهايي تصويربرداري اين سريال بود و جز 6 عكس برد تبليغاتي كه پشت صحنه و آماده سازي را تصوير كرده بود، ميتوان گفت كه هيچ عكسي از پشت صحنه كار ديده نميشد.
توليد سريال مختارنامه مدت 7 سال طول كشيد كه در اين زمان پاكدل بيش از 70 هزار عكس از مراحل مختلف اين سريال ثبت كرده است.
معاون هنري وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي به همراه جمعي از مسئولان معاونت و بنياد رودكي از اين نمايشگاه بازديد كردند. شاه آبادي در جمع خبرنگاران حاضر در سالن به سوالات ايشان درباره جشنوارههاي موسيقي و تئاتر فجر پاسخ داده و بر اهميت هرچه باشكوه برگزار شدن اين جشنواره ها تاكيد كرد.
حامد ميرباقري ، محمود اردلان ، عبداله اسكندري ، مهدي پاكدل ، حسين پاكدل ، بهنوش طباطبايي ، فريبرز عربنيا ، رضا كيانيان ، محمود فلاح ، اكبر زنجانپور ، شهرام حقيقت دوست ، سيد جواد هاشمي ، علي اكبر قاضي نظام ، مهران برومند ، محسن شاه ابراهيمي، الهام پاوهنژاد، حديث ميرعظيمي، شهرام زرگر، عظيم جوانروح، اميررضا دلاوري، فرهاد اصلاني و... از جمله مهمانان اين مراسم بودند.
جمع بسياري از عكاسان تئاتر ، مطبوعات و عكاسان هنري نيز در اين روز از نمايشگاه بازديد كردند.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اتفاقا تو قسمتی که مختار داشت با مادرش تو باغ انگور طائف حرف میزد به همین نکته تو سریال اشاره شد. مادر مختار به او گفت که کار خوبی نکردی که حکومت عراق رو شرط بیعت با ابن زبیر کردی. مختار در جواب از انگیزه ی خودش برای اینکار میگه و به مادرش میگه من اگه تنها قصاص قاتلین امام(ع) و یارانش رو شرط میکردم، مطمئن بودم که ابن زبیر آدمیه که پس از پیروزی بر یزید و رسیدن به هدفش، قاتلین امام رو یا فراموش میکنه و یا میبخشه. چون اصلا قصاص قاتلین امام جزء دغدغه های عبدالله ابن زبیر نیست و میگه که این شرط رو برای این گذاشتم که بعدا بتونم قدرت این رو داشته باشم که قاتلین امام رو تعقیب کنم و به سزای عملشون برسونم.نقل قول:
پس همونطور که میبینین در این سریال به بعد معنوی و نیت الهی مختار هم اشاره شده و تنها یک اثر خنثی نیست. ضمن اینکه در سریالهای تاریخی، نمیشه از طرف خودمون، قهرمان پروری کنیم و چیزی فراتر از اونچه که شخصیت مورد پردازش سریال واقعا در تاریخ از خودش به جا گذاشته، بسازیم که خدای نکرده در تاریخ تحریفی به وجود بیاد. البته من با اینکه شما میفرمایین این سریال در برخی جاها ضد تبلیغی بوده مخالفم و تعجب میکنم. کجای این سریال اثر تخریبی بر اسلام گذاشته؟
موفق باشین.
89/10/5
به كدام بخش از مختارنامه توجه كنيم؟
رضا استادی در روزنامه جام جم نوشت:
براي بسياري از علاقهمندان سريال «مختارنامه» بازي بازيگران، دكورهاي بزرگ و گسترده، ديالوگنويسي و ساير جنبههاي هنري جذاب و ديدني است. برخي از آنها مسحور همين جنبههاي ظاهري ميشوند اما اينها همه جزئياتي است كه قرار است مخاطب را به عمق ماجرا و داستان ببرد.
دوست ندارم از تعبير «مختارنامه بعدها بيشتر درك خواهد شد» استفاده كنم؛ زيرا اثر هنري اول بايد پاسخ نياز خود در زمان حاضر را بدهد و بعد به فكر آينده باشد. حالا براساس اين استدلال كافي است از اين لايه ظاهري عبور كنيم تا به عمق داستان برويم و با جنبههاي بسيار مهمي مواجه شويم.
مختارنامه در قسمت سيزدهم خود كه جمعه شب 3 دي ماه پخش شد، حاوي چند نكته مهم در اين زمينه است. نكته اول لشكركشي«حصين بن نمير» فرمانده اموي به سمت مكه است كه آن را به فتح مكه توسط پيامبر اكرم(ص) تشبيه ميكند.
در جبهه مقابل «عبدالله بن زبير» اين حمله را به حمله سپاه ابرهه به مكه تشبيه ميكند. در چنين وضعيتي كه دو جبهه باطل براي مقابله با يكديگر از دين سوءاستفاده ميكنند، مختار ايستاده است كه با جبهه اموي مخالف است و به قصد قدرت به جبهه آلزبير نزديك شده است.
البته آلزبير هم ميانهاي با اعتقادات او ندارد و تنها به فكر بهره گرفتن از قدرت شمشير و ذهن سياستمدار مختار براي پيروزي در نبرد است. بايد به اين موارد ريزه كاريهاي ديگر داستان را هم اضافه كرد. مثلا جايي كه اشقياء با پرچم لااله الاالله مقابل امام حسين(ع) صفآرايي ميكنند و با وجود اعتقاد به اين شعار، به صف نمازگزاران روز عاشورا حمله ميكنند.
آيا چنين تناقضي قابل قبول است و آيا براي چنين رفتاري ميتوان نامي جز «استفاده ابزاري از دين» به كار برد؟ حالا از قسمتهاي بعدي خوارج هم به اين تركيب اضافه ميشوند. افرادي كه دستشان به خون امام علي(ع) و امام حسن(ع) آلوده است اما مختار براي پيروزي در جنگ با آنان متحد ميشود.
نشان دادن شكافهاي فكري و مذهبي موجود در جامعهاي كه هنوز يك قرن از فوت پيامبر(ص) آن نگذشته، يكي از مهمترين ويژگيهاي سريال مختارنامه است كه ميتواند دستمايه مطالعهاي دقيقتر درخصوص تاريخ آن دوره براي مخاطبان سريال باشد.
خوشبختانه یا متاسفانه واقعیت است و درس عبرت مهمی برای ما.شیعه واقعی بودن حرکت بر لبه تیز شمشیر استنقل قول:
جلو افتادن و عقب افتادن از ولی امر خیلی خطرناک است!
موقعی که امام حسن (ع) لشکرش را برای جنگ با معاویه محیا می کرد ، مختار کجا بود؟
بعد که جنگ شروع نشده به شکست انجامید مختار پیداش شد
مختار اونهمه برای مسلم بن عقیل زحمت کشید و خطرات را به جان خرید!
اما بعد از شنیدن خبر کشته شدن او ، به جای تسلیم باید تا آخرین نفر می جنگید و یا شهید میشد و یا به دشت کربلا به امامش خود را می رساند
حالا که همه چیز تموم شده ، مختار و سایر توابین برای پاک کردن گناه خود و پاسخ به وجدان یاد قیام میفتن
آیا برای قیام اجازه ولی امر و ولی دم که هر دو امام سجاد بودند لازم نبود؟
آیا در اسلام اتحاد با کفر و نفاق حرام نیست؟ کفر خوارجند و نفاق آل زبیر
آیا به قول مسلم بن عقیل قصاص حق راه روش خاص ندارد و طبق اسلام حق داریم افراد محارب و مجرم رو هر طور دلمون خواست مجازات کنیم؟؟؟
مختار عبرت است نه آرمان و قهرمان
دوستان!
بحث درست بودن و یا غلط بودن دلایل اعمال و رفتار مختار نیست. بحث سر اینه که این سریال با نشون دادن واقعیات زندگی مختار آیا داره تبلیغ ضد دین میکنه؟ که قطعا جواب منفیه. این سریال حوادث تلخ و کوتاهی های مختار ثقفی رو در برخی مقاطع داره بدون دخل و تصرف نشون میده و بهره اندوزی و تصمیم گیری رو به عهده ی خود مخاطب میذاره. اتفاقا اینطوری بصیرت بیننده بیشتر بالا میره وگرنه اگه فقط بنا به موعظه و نشون دادن نکات مثبت جهت تبلیغ دین بود، با یه سلسله سخنرانیهای واعظان (که بعضی وقتها صبحها از تلویزیون پخش میشه) میشد بهتر از این سریال تبلیغ دین رو انجام داد!
جناب مهدی خان!
خوب نیست که در مورد آدما اینقدر زود قضاوت کنیم. اگه به نظر شما مختار امام حسن(ع) رو تنها گذاشت و به رزاعت خودش رسید و میدون رو خالی کرد، خب میشه در مورد میثم تمار و اباذر هم در قضیه ی شهادت حضرت زهرا(س) هم همین ادعا رو کرد. پس لابد اونها هم شیعه ی واقعی نبودند. هان؟ یا مثلا مالک اشتر که در جنگ صفین گول قرآنهای سر نیزه ی معاویه رو خورد و جنگ رو بدون رضایت امیرالمونین(ع) رها کرد در حالی که کمتر از 10 ضربه ی شمشیر تا کشتن معاویه و پایان جنگ فاصله داشت؟
گاهی اوقات ابعاد یک فتنه به حدی بالا میره که دیگه تشخیص راه حق از باطل خیلی سخت میشه و صرفا به خاطر اینکه کسی آنطور که ما بعد از 1400 سال تونستیم حقیقت رو دریابیم، نتونسته وظیفه اش رو بشناسه نمیشه به طرف انگ خیانت و خودپرستی زد.
موفق باشین.
89/10/5
چرا خوب نیست؟ مشکلش کجاست؟نقل قول:
جناب مهدی خان!
خوب نیست که در مورد آدما اینقدر زود قضاوت کنیم. اگه به نظر شما مختار امام حسن(ع) رو تنها گذاشت و به رزاعت خودش رسید و میدون رو خالی کرد، خب میشه در مورد میثم تمار و اباذر هم در قضیه ی شهادت حضرت زهرا(س) هم همین ادعا رو کرد. پس لابد اونها هم شیعه ی واقعی نبودند. هان؟ یا مثلا مالک اشتر که در جنگ صفین گول قرآنهای سر نیزه ی معاویه رو خورد و جنگ رو بدون رضایت امیرالمونین(ع) رها کرد در حالی که کمتر از 10 ضربه ی شمشیر تا کشتن معاویه و پایان جنگ فاصله داشت؟
گاهی اوقات ابعاد یک فتنه به حدی بالا میره که دیگه تشخیص راه حق از باطل خیلی سخت میشه و صرفا به خاطر اینکه کسی آنطور که ما بعد از 1400 سال تونستیم حقیقت رو دریابیم، نتونسته وظیفه اش رو بشناسه نمیشه به طرف انگ خیانت و خودپرستی زد.
می بینیم و عبرت می گیریم
در مورد شهادت حضرت زهرا کسی فراخوان نداده بود و در حال جمع آوری نیرو برای جنگ با اهل بیت به اون معنی نبود.حتی خود حضرت علی هم مصلحت را در زمان خلفا بر سکوت دیده بود
یاران حضرت علم غیب داشتن که چه اتفاقی در حال وقوع است؟
اما زمانیکه امام معصوم حکم جهاد میدن ، هر کسی نیاد وضعش خیلی خرابه.مختار توسط کیان با خبر شد.حتی کیان که در سپاه امام حسن بود به مختار گفت که اون سپاه یک عرب برای ساماندهی نیاز دارد و به حرف من ایرانی گوش نمیدن
در مورد مالک اشتر هم که بسیار بسیار اشتباه فاحشی کردید.مالک نبود که گول قرآنها رو خورد! مالک سردار فاتح امیرالمومنین خیلی بصیرتش زیاد بود.بلکه عده ای از سپاهیان امام ، ایشان رو تهدید کردن که اگر بخوای با قرآن بجنگی ، خونتو میریزیم (که بعدا این عده همون خوارج معروف شدن) و شعارشان این شد : لا حکم الا لله
فاعتبروا یا اولی الابصار
هان ای دل عبرت بین، از دیده نظر کن هان ایوان مدائن را آیینه عبرت دان
جان!!؟!!:18:نقل قول:
.
.
به نظر من اولویت اول ساخت فیلم ها و سریال های تاریخی، باید ارائه حقایق و وقایع تاریخی بدون غرض ورزی و کوچک یا بزرگ نمایی مسائلش باشد! هر چه قدر تو این زمینه (که الیته بر می گرده به سناریو و فیلمنامه) کار به درستی انجام بشه، (در صورت استقبال مردم از اون سریال یا فیلم) بینندگان اون احساس بهتری از دیدن اون اثر دارند! چون متوجه میشند که سازنده اون کار، به شعور بینندش احترام گذاشته و با صرفا روایت تاریخ، حق قضاوت رو به بیننده واگذار کرده!
اما اگه ما بخوایم تاریخ رو طوری بیان کنیم که ملاک های ارزشی خودمون (خواه مثبت باشه خواه منفی - کاری با اینش ندارم) رو در تاریخ بگنجونیم یا اون رو به عنوان پیام و نتیجه گیری مستقیما تحویل بیننده بدیم، به نظر من زیاد جالب نخواهد بود!
میرباقری: تا این لحظه تصمیمی برای عدم نمایش چهره حضرت عباس(ع) نگرفتم
فارس: داوود میرباقری درباره آخرین تصمیمات گرفته شده پیرامون چگونگی به تصویرکشیدن چهره حضرت ابوالفضل(ع) گفت: این امر مساله سادهای نیست و باید مدیریتش کنیم. باید شرایطی پیش بیاوریم که انشاءالله بتوانیم به بهترین شکل آن را منعکس کنیم.
وی ادامه داد: این بخشهای سریال زحمتی است که کشیده شده و نمیشود که با بوجود آمدن یک جریان، کل آن را نادیده بگیریم.
میرباقری در پاسخ به این سوال که آیا این بخشها حدف خواهند شد؟ تصریح کرد: من چنین تصمیمی را تا به این لحظه نگرفتهام.
کارگردان مجموعه تلویزیونی «مختارنامه» همچنین درباره نورانی کردن چهره حضرت ابوالفضل(ع) نیز اظهارداشت: آن هم بحثی است و فعلا یک گزینههایی هست تا ببینیم مسیر بحثها و جریانها به چه سمتی پیش میرود. فعلا هم هفت الی هشت هفته به پخش بخشهای مربوط به حضرت ابوالفضل(ع) مانده است.
وی همچنین در پاسخ به این سوال که آیا از شیوههای جدید و نویی برای به تصویر کشیدن چهره حضرت ابوالفضل(ع) استفاده خواهید کرد؟پاسخ داد: الان من چیزی نمیتوانم بگویم. در حال حاضر ما درگیر یکسری مباحث خیلی پیچیده هستیم و باید ببینیم سرانجامش چه میشود و ببینیم این امکان به ما داده میشود که به شکل خلاقانهتری با آن برخورد کنیم یا خیر و هنوز این مساله خیلی باز نشده است که با چه شیوهای با آن مواجه شویم.
در مورد شخصیت مالک اشتر همین بس که امام علی (ع) می فرمایند: مالک در نزد من اجر و قربی را دارد که من در نزد پیامبر(ص) داشتم .
خب منم منظورم این بود که همه کس رو به یه چوب نمیشه روند وگرنه جز معصومین کسی نیست که بتونه ادعا کنه که تو کل عمرش خطایی مرتکب نشده
این قسمتشو که فقط بهش اب بسته بودن ! ( مثل سریالهای نود قسمتی ) هیچ موضوع و اتفاق جدیدی نداشت .
«مختارنامه» به قسمت چهاردهم رسيد
داوود ميرباقري:
مخاطبان از اين قسمت با ابعاد يک سريال سخت تاريخي مواجه ميشوند
جمعه اين هفته ـ دهم دي ماه ـ سريال «مختارنامه» به بخشهايي از روايت داستان ميرسد که پيش از آن داوود ميرباقري ـ کارگردان سريال ـ در توصيف آن گفته بود: « 13 قسمت نخست اين سريال مقدمه چيني است و از قسمت چهاردهم به بعد در اين سريال مخاطبان ضمن آشنايي با نحوه شکلگيري قيام مختار با ابعاد مختلف يک سريال سنگين و سخت تاريخي مواجه خواهند شد».
به گزارش سرويس تلويزيون ايسنا، مدير روابط عمومي سريال «مختارنامه» دربارهي قسمت چهاردهم مختارنامه گفت: « در اين قسمت مخاطبان شاهد بخشهاي جذابي از بازي سيامک اطلسي در نقش حصين بن نمير خواهند بود. مسعود ولد بيگي طراح چهره پردازي سريال نيز در اين قسمت در نقش نجده بن عامر سردسته خوارج مکه ايفاي نقش ميکند و بازي مجيد علي اسلام در نقش منذر نيز در سريال «مختارنامه» به پايان ميرسد. منذر کوچکترين برادر زبيريان است».
رضا استادي دربارهي برخي صحنههاي خاص اين قسمت از «مختارنامه» نيز گفت:«قسمت جديد سريال مختارنامه شامل چند حادثه و فراز مهم داستاني و تاريخي است. رويارويي سپاه امويان به فرماندهي حصين بن نمير با سپاه مکه به فرماندهي مختار يکي از بخشهاي مهم اين قسمت است که در آن آيدين خطايي يکي از قويترين مردان در نقش فارس يل يل يکي از سرداران سپاه اموي مقابل دوربين رفته است. در اين بخش جلوههاي ويژه براي خلق داستان به کار گرفته شده است».
وي با اشاره به نمايش «حمله سپاه اموي به مکه» به عنوان يکي از نقاط عطف اين قسمت از سريال مختارنامه گفت:« در اين قسمت حمله امويان با منجنيق به کعبه و آتش گرفتن کعبه با جزئيات بسيار به تصوير کشيده مي شود. اين صحنه ها جزو بخش هاي مهم و حساس سريال مختارنامه است که بيشترين وقت و انرژي صرف به تصوير کشيدن آن در ابعاد و شکل واقعي شده است».
شماره 99 ماهنامه فیلمنامهنویسی فیلمنگار منتشر شد
شماره جدید ماهنامه فیلمنامهنویسی فیلمنگار با بررسی مجموعه تلویزیونی "مختار نامه" منتشر شد. به گزارش خبرنگار مهر، در صفحات ابتدایی این شماره آمده است: اخباری درباره فعالیتهای ایرج کریمی، محمدهادی کریمی و فرید مصطفوی، معرفی فیلمهای "خیابانهای آرام" و "عروسک و یلدا"، اخباری درباره دیدار معاون سینمایی با وزیر فرهنگ عراق، فیلمنامههای ثبت شده تا 20 آذرماه و نگاهی به فیلمنامه "مختارنامه".
مطالبی درباره فیلمهای "آناهیتا"، "دیگری"، "خاطره"، نقدی بر فیلمنامه "آناهیتا"، گفتگو با عزیزالله حمیدنژاد، نگاهی به فیلمنامه "دیگری"، بررسی فیلمنامه "خوابهای دنبالهدار"، نقد فیلمنامه "خاطره"، عادات نوشتن محمدرضا گوهری، تلاشهای پراکنده برای عیار سنجی مواد خام نویسندگی برای فیلمنامه از دیگر مطالب این شماره است.
در ادامه شماره 99 میخوانیم، معرفی فیلمهای روز جهان، "بی قرار"، مرض مسری"، آژانس تعدیل"، "کد اصلی" و...، مطالبی درباره فیلمهای "توقف ناپذیر"، "مگامایند"، "دیوانگان"، "سال کبیسه"، مطلبی با عنوان حفرههای روایتی در فیلمنامههای برجسته تاریخ سینما، مطلبی درباره "استخوان زمستان"، گفتگو با دبرا گرانیک و نگاهی به این فیلم.
مثلث وایلدر، براکت و دایموند، گفتگو با بیلی وایلدر، روایت موسسه فیلم امریکا از تیم فیلمنامهنویس وایلدر و دایموند، منتخبی از دیالوگهای چارلز براکت و دایموند، کتاب دستور کار فیلمنامهنویسان، گفتگو با مایکل اپتد، نگاهی به مستند "رودخانه و جریان"، چگونه فیلمنامه کوتاه بنویسم، ترجمه فیلمنامه "نویسنده پشت پرده"، نگاهی به سکانس برگزیده این فیلم و گفتگو با ایوان مک گرگور بازیگر این فیلم.
ماهنامه "فیلمنگار" 144 صفحه و 1200 تومان است.
چهارشنبه با حضور رجبي دواني؛
ابعاد تاريخي و ديني سريال «مختارنامه» بررسي ميشود
خبرگزاري فارس: نشست تخصصي «بررسي ابعاد تاريخي و ديني سريال تلويزيوني مختارنامه» روز چهارشنبه 8 ديماه با حضور «محمدحسين رجبي دواني» و «ستار عودي» در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار ميشود.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
به گزارش خبرگزاري فارس به نقل از روابط عمومي پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات، نشست تخصصي «بررسي ابعاد تاريخي و ديني سريال تلويزيوني مختارنامه» روز چهارشنبه 8 ديماه و از سوي گروه سينما و تلويزيون پژوهشكده مطالعات هنر و رسانه ايران پژوهشگاه برگزار ميشود.
در اين نشست تخصصي، «محمدحسين رجبي دواني» پژوهشگر حوزه تاريخ اسلام و داراي مدرك دكتري تاريخ و تمدن ملل اسلامي و «ستار عودي» داراي مدرك دكتري تاريخ تمدن اسلام و دانشيار دانشگاه معارف اسلامي قم، سخنراني خواهند كرد.
بررسي مقايسهاي انگيزهها و اهداف قيام مختار و توابين، بررسي جنبههاي تاريخي شخصيت مختار، بررسي نقش و انگيزه مختار در قيام كربلا و بررسي قيام مختار بعد از حادثه كربلا از مهمترين محورهاي مورد بحث در اين نشست است.
حضور دانشجويان، استادان و پژوهشگران علاقهمند در اين نشست، آزاد است.
پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات در خيابان وليعصر (عج)، پايينتر از ميدان وليعصر (عج)، خيابان دمشق، شماره 9 واقع شده است.
اسرار تخت پرنده عبدالله بن زبیر در مختارنامه
هنگام ساخت یک فیلم سینمایی یا سریال تلویزیونی اتفاقات جالب زیادی رخ میدهد که از دید دوربین سریال پنهان میماند، اما بازگویی آنها گاهی لذت دیدن فیلم یا سریال را دو چندان میکند.
سریال «مختارنامه» هم یکی از سریالهایی است که با توجه به 10 سالی که صرف ساخت آن شده، نکات حاشیهای و جذابی دارد.
به گفته رضا استادی مدیر روابط عمومی مختارنامه مختار بعد از خروج از کوفه راهی مکه میشود. مکه جایی است که در آن آل زبیر حکومت میکنند. اگر سریال امام علی(ع) را به یاد داشته باشید، در آن عبدالله بن زبیر فرزند بزرگ سیفالاسلام زبیر حضور داشت که نقش او را مرحوم منصور والامقام ایفا میکرد.نقش عبدالله بن زبیر را هم اکبر سنگی بازی میکرد.
حالا بعد از گذشت سالها از آن مقطع تاریخی، در «مختارنامه» ایفای نقش عبدالله بن زبیر به رضا کیانیان سپرده شده است. بازیگری که با آغاز بازیاش از قسمت دوازدهم سریال «مختارنامه»، فضای کلی سریال نیز تاحدودی متاثر از این بازی شد.
مختار تصور میکند آل زبیر به دلیل دشمنی با بنیامیه میتوانند متحد خوبی برای او باشند، اما وقتی به مکه میرسد، مشاهدههایش از این حکومت و حاکم آن عبدالله بن زبیر همه تصویرهای ذهنی او را به هم میریزد.
آل زبیر با تکیه بر ثروت فراوان خود، حکومتی پرزرق و برق برای خودشان راه انداختهاند و کعبه را با طلا زینت دادهاند. حکومت اشرافی آنها جلوههای مختلفی دارد که یکی از آنها نیز تختی است که از آسمان به زمین میآید.
این تخت که توجه هر تازه واردی را به خود جلب میکند، تعبیری از تخت سلیمان است و عبدالله آن را اصطلاحا بومیسازی کرده است!
شاید این تخت با آن ظاهر و هیبت برای شما هم جذاب و سئوال برانگیز بوده است. مکانی که این تخت در آن قرار گرفته،دار العماره مکه است.
بنای دارالعماره مکه درست در همان جایی ساخته شد که دارالعماره کوفه ساخته شده است. یعنی بعد از پایان فیلمبرداری بخشهای مربوط به دارالعماره کوفه، این بنا تغییر شکل پیدا کرد و به دارالعماره مکه تبدیل شد. ارتفاع این محل از بالا تا کف زمین چیزی حدود هشت متر بود.
تخت به چهار طناب ضخیم از جنس کنف وصل بود که در بالا به یک سیم بکسل وصل میشد. در عالم واقعیت احتمالا این طنابها توسط چندین کارگر کشیده میشد تا تخت عبدالله پایین و بالا برود، اما در سریال مختارنامه این کار به کمک ابزار برقی و مکانیکی اتفاق افتاد.
به این شکل که در پشت دیوارهای این بخش از کاخ، قرقرههای افقی و عمودی به موازات هم نصب شده بود که به یک الکترو موتور برقی که معمولا در ساختمانهای در حال ساخت برای بالا بردن مصالح از آن استفاده میشود، متصل بود.
یک وزنه تعادل نیز در همین مکان قرار داشت که وزن آن حدود 200 کیلو گرم بود. این وزن معادل وزن تخت و فردی بود که بر روی آن مینشست و هر بار که نیاز به حرکت دادن این تخت بود، با فشار دادن یک دکمه تخت بالا و پایین میشد.
این طنابها به شدت محکم بودند و بر اساس محاسبههای دقیق ساخته شده بودند تا خدای ناکرده، هنگام بالا و پایین شدن کیانیان را زمین نیندازند و موجب بروز حادثه برای او نشوند.
عبدالله بن زبیر تخت گردانی هم داشت که هنگام مذاکره بر روی آن میشست. در عالم واقعیت احتمالا این تخت توسط عدهای از خدمه کاخ گردانده میشد اما در سریال مختارنامه، تخت گردان مذکور بر روی گودال عمیقی ساخته شده بود که با ابزارهای مکانیکی در داخل زمین و حول یک محور، میتوانست افراد نشسته بر روی آن را بچرخاند.
تختهای عبدالله بن زبیر و نحوه کار کردن آنها همیشه یکی از جذابترین بخشهایی بود که افراد هنگام بازدید از پشت صحنه سریال «مختارنامه» به آن توجه میکردند.
چرا امام سجاد(ع) قیام مختار را تایید نفرمود و در نهایت بر سر مختار چه آمد؟
فارس نوشت: حجتالاسلام سیدمحمود طباطبایینژاد، سرپرست گروه تحقیقاتی دانشنامه ۱۴ جلدی امامحسین(ع) ـ انتشار یافته توسط مؤسسه علمیفرهنگی دارالحدیث ـ بوده و به مدت ۱۰ سال، مطالعات گستردهای در مورد نهضت امام حسین (ع) و قیامهای پس از واقعه عاشورا داشته است، وی در این نوشتار از نگاه تاریخی و عقیدتی به قیام مختار پرداخته است. * مختار محب و ارادتمند اهلبیت (ع) بود
درباره اینكه آیا مختار شیعه بوده یا نه، باید گفت كه در آن زمان شیعهای كه ما امروز آن را مطرح میكنیم، خیلی ملموس نبود. در حقیقت بعد از امام صادق(ع) و ائمه متأخر، تفكر شیعه بسط یافته است. ما حتی شیعه ۶ امامی و ۷ امامی داریم و تا زمان امام رضا(ع)، شیعه انشقاقاتی پیدا میكند. به همین دلیل شیعه در آن زمان، افرادی بودند كه طرفدار اهل بیت(ع) و حكومت آنان بودند و این خیلی روشن نیست كه بگوییم كه آنها شیعه دوازده امامی بودند. نه درباره مختار و نه درباره خیلیهای دیگر.
حتی در مورد آنها كه در كربلا حضور داشتند، نمیتوانیم بگوییم ـ مانند آنچه كه ما از شیعه میفهمیم ـ شیعه بودند یا نه.
مختار در آن زمان بیشتر به مثابه اینكه محب اهل بیت(ع) و طرفدار آنان بود، شیعه محسوب میشود. او از محبین اهل بیت(ع) و از طرفداران خط اهل بیت(ع) بود و در آن شكی نیست و به خاطر این طرفداری به زندان رفت؛ اما امام سجاد(ع) از اینكه قتله امام حسین(ع) به دست مختار كشته شدند، دلش شاد و خوشحال شد و این به طور قطع است.
تقریباً تنها جایی كه اهل بیت(ع) بعد از واقعه عاشورا یك حالت جشن كوچك، همراه با پخش میوه برگزار كردند، زمانی بود كه مختار، سر عبیداللهبن زیاد ـ شاید هم همراه با سر عمر سعد ـ را برای امام سجاد(ع)، فرستاد، امام(ع) خیلی خوشحال شد و نقل است كه مختار را دعا كرد و فرمود؛ «جزى الله المختار خیرا» و در مدینه بین شیعیان و یا مردم اطراف خود میوه پخش كردند و جشنمانندی را برگزار كردند و گفتند كه من از خدا میخواستم تا چنین روزی اتفاق بیفتد.
* بهدلیل خفقان حاكم، امكان تأیید رسمی قیام مختار از سوی امام سجاد(ع) وجود نداشت
بنابراین اینكه مختار، اصل كارش در جهت سركوب قتله امام حسین(ع) مورد تأیید بوده، در آن شكی نیست؛ اما اینكه بگوییم كه امام سجاد(ع) تا چه حد این قیام را تأیید كرد، باید گفت كه اگر ما حتی در ظاهر تأییدیهای هم نداشتیم، نمیتوانستیم بگوییم كه ائمه یا امام سجاد(ع) مخالف كار مختار بودند؛ مگر اینكه ادله مخالف پیدا شود. ولی صرف عدم تأیید دلیل مخالفت نیست؛ زیرا به خاطر اینكه ائمه(ع) در محدودیت بسیار زیاد بودند.
آن زمان در جامعه اسلامی چند جناح پدیدار شده بود. یكی؛ «عبداللهبن زبیر» كه حجاز در دست او بود. دیگری؛ شام بود كه باقیمانده بنیامیه آنجا بودند و بعد از مختار ظهور كرد. در حقیقت مختار، كوفه را از دست فرماندار ابنزبیر درآورد. بنابراین اصطكاك شدیدی بین مختار و ابنزبیر وجود داشت و امام سجاد(ع) در مدینه، تحت حاكمیت شدید ابنزبیر حضور داشت.
تأیید علنی و رسمی امام سجاد(ع) از مختار به معنی مقابله با ابنزبیر است كه چند خصوصیت بارز داشت. یكی اینكه به شدت مخالف اهل بیت(ع) بود. وقتی كه او حاكم بود و نماز جمعه را میخواند، به هیچ عنوان اسم پیامبر(ص) را نمیآورد. وقتی علت را جویا شدند، گفت كه اهل بیت(ع) پیامبر(ص) خوشحال میشوند و یا اینكه از آن استفاده میكنند و من اسم پیامبر(ص) را به زبان نمیآورم و حتی طبق حدیثی كه از امام علی(ع) بیان شده، عبداللهبنزبیر باعث شد تا زبیر با آن همه سابقه در اسلام منحرف شود. ویژگی دیگر ابنزبیر خشونت بود. ماجرایی معروف است كه محمدبن حنفیه و ابنعباس و گروهی از بنیهاشم را كنار زمزم جمع كرد و گفت كه یا باید با من بیعت كنید یا شما را با آتش میسوزانم! هیزم هم برای این كار جمعآوری كرده بود كه مختار نیرو فرستاد و آنها را آزاد كرد.
* نمیتوان در مورد موجه بودن یا نبودن قیام مختار اظهارنظر قطعی كرد
بنابراین از یك سو امام سجاد(ع) به شدت تحت فشار و در مدینه محدود بود و اگر هم میخواست، برای ایشان امكان تأیید رسمی ـ با توجه به اینكه اهل بیت(ع) در كربلا ضربه سهمگینی متحمل شده بودند ـ مشكل بود و گرفتار امور خطرناك شدن، چندان صلاح نبود. علاوه بر اینكه قیام مختار در «كوفه» یعنی در نقطهای صورت گرفت كه مردم آن مطمئن نبودند. همانطور كه سرانجام در قضیه كربلا كوتاه آمدند و امام را تنها گذاشتند.
مختار قیامش در كوفه بود. نسبت به شام و حجاز مناطق كمتری در اختیار داشت و قیام وی نیز تا آخر تثبیت نشد و سرانجام كشته شد. پس قیام خیلی تثبیت شدهای نبود كه امام سجاد(ع) ـ ولو اینكه بخواهد ـ برای آن هزینه كند و این هزینه به صلاح هم باشد، پس حتی اگر ما تأییدی نداشتیم، در حقیقت نمیتوانیم بگوییم مورد تأیید نیست؛ اما اینكه بگوییم درصد این تأیید چقدر است، خیلی نمیتوان در تاریخ اظهارنظر قطعی كرد.
* دو دسته روایات مؤید و مخالف مختار وجود دارد
چون هم روایات مؤید مختار و هم روایاتی در مقابلش است. هرچند روایات مؤید بیشتر است و تلقی علمای شیعه این بوده كه مختار را شخصیت مثبتی بدانند؛ به خاطر اینكه كار بسیار بزرگی كرده بود، مثل آیتالله خویی كه وقتی در كتاب رجال، در باره مختار بحث میكند، روایاتی را كه مختار را تأیید میكنند ترجیح میدهد كه اتفاقاً در یكی از روایات آمده كه امام سجاد(ع) این وظیفه را به محمدبن حنفیه سپردند و به او فرمود كه وی در رابطه با مختار عمل كند.
همچنین آیتالله خویی این موضوع را كه مختار مؤسس فرقه «كیسانیه» است رد میكند؛ اما به هر حال ما حتی در انقلاب اسلامی خودمان نیز كه به رهبری فقیه عادل شكل گرفت، هم در اول انقلاب و هم اكنون، نمیتوانیم بگوییم كه هیچ تخلفی نكردهایم و هیچ تخلفی صورت نگرفته و قاعدتاً در قیام مختار هم تخلفاتی صورت گرفته است؛ اما نباید فراموش كنیم كه این مباحث مطروحه در خصوص نحوه انتقام مختار را نمیتوان باور كرد.
* مختار بهكمك ایرانیها علیه اشراف كوفه قیام كرد
نمیتوان روایات نحوه انتقام مختار را پذیرفت، چون معمولاً در مورد این ماجراها به قول ما ایرانیها «یك كلاغ، چهل كلاغ» میشود. یك جریان حاد صورت گرفت و مختار علیه اشراف قیام كرد و با همراهی ایرانیان به اشراف كوفه و اشراف عرب ضربههای سختی وارد كرد و این زمینه بسیاری از حرف و حدیثها را ایجاد میكند؛ ولو اینكه بخشی از آن میتواند واقعی باشد؛ ولی ماحصل این است كه مختار، برخی از اعمالش از جمله به جزا رساندن قتله امام حسین(ع) خیلی خوب بوده و این مقدار و اصلش مورد تأیید اهل بیت(ع) و بنیهاشم بوده و دل آنها را شاد كرده بود به طوری كه بعد از چند سال ناراحتی، اهل بیت(ع) برای اولین بار شاد شدند.
اما اینكه مختار هم كارهایش و فعالیتهایش مخلصانه بوده، چند درصدش از روی قدرتطلبی بود و چقدر نقص در كارش بوده به نظرم هیچ مورخی نمیتواند دراینباره اظهارنظر قطعی داشته باشد.
* «ابراهیم» فرزند مالك اشتر نقطه اتكای لشگر مختار بود
مختار دو بار در قصرش در كوفه محاصره شد. یك بار زمانی كه تازه روی كار آمده بود و مصلحت نمیدید كه با اشراف كوفه و قتله امام حسین(ع) در بیفتد. پیش از او توابین به سمت شام حركت كردند و در نبرد با سپاه شام به فرماندهی عبداللهبن زیاد شكست خورده و عمده آنها كشته شدند. مختار هم ابتدا مصلحت ندید كه در كوفه با قتله كه خیلی از آنها از اشراف و سرشناسان بودند، برخورد كند. بنابراین سپاهی را به فرماندهی ابراهیمبن مالك – كه فرزند مالك اشتر نخعی، بسیار شجاع و نقطه قوت مختار بود ـ مجهز كرد و به سمت شام فرستاد. اشراف كوفه كه میدانستند مختار بالاخره با آنها درگیر خواهد شد، از فرصت خالی شدن كوفه از سپاه مختار، استفاده و دارالاماره كوفه را محاصره كردند تا مختار را دستگیر كنند و به قتل برسانند.
مختار در همان زمان به ابراهیمبن مالك پیغام میدهد و محاصرهكنندگان را معطل میكند و قبل از اینكه آنها بتوانند به مختار دسترسی پیدا كنند، ابراهیمبن مالك بازمیگردد. بعد از آنكه مشخص میشود كه قتله به فكر توطئه هستند و اگر مختار سراغشان نرود، آنها به سراغ مختار خواهند رفت؛ كشتن قتله آغاز میشود.
* عبیداللهبن زیاد دقیقاً در ششمین سالروز واقعه عاشورا كشته شد
بعد از سركوبی قتله، دوباره سپاه مختار به فرماندهی ابراهیمبن مالك در حوالی شام در منطقه نهر خازر، با سپاه شام به فرماندهی عبیداللهبن زیاد درگیر و پیروز میشود و جالب است كه عبیداللهبن زیاد در سال ۶۷ هجری و روز عاشورا كشته میشود. یعنی درست ۶ سال بعد از شهادت امام حسین(ع) در همان روز به دست خود ابراهیمبن مالك كشته میشود كه بعد سرش را برای مختار میفرستد و مختار هم آن را برای امام سجاد(ع) ارسال میكند كه ایشان و بنیهاشم خوشحال میشوند.
بسیاری از سران سپاه شام كه در جنایات عاشورا در غارت و مسایل دیگر نقش داشتند، همه در این جنگ كشته میشوند. بعد كه این اتفاق میافتد، ابراهیم در همان مناطق میماند و به كوفه بازنمیگردد.
* مختار بههمراه ۵ هزار نفر از یارانش در دارالاماره كوفه كشته میشود
ظاهراً بین مختار و ابراهیم اختلافی وجود داشت كه ابراهیم حاضر به بازگشت به كوفه نمیشود و در همان مناطقی كه تسخیر كرده بود ـ موصل و اطراف آن ـ باقی ماند. اشراف بار دیگر به فكر میروند كه به نحوی شر مختار را از سر خود رفع كنند و از مصعب كه برادر عبداللهبن زبیر و حاكم بصره بود، درخواست میكنند كه با مختار بجنگد و این بار مصعب با مختار میجنگد و مختار را شكست میدهد. مختار به دارالاماره پناهنده میشود و برای بار دوم در دارالاماره محاصره میشود. حدود ۵ هزار نفر از سپاهیانش، خودشان را تسلیم میكنند كه همه توسط مصعب گردن زده میشوند و خود مختار هم در نبرد كشته میشود.
* یكی از زنان مختار نیز بهدلیل حمایت از وی كشته میشود
از جنایاتی كه در آن روز اتفاق میافتد ـ با اینكه در آن زمان مرسوم نبود متعرض زنان شوند ـ این است كه یكی از زنان مختار از شوهرش تبری میجوید؛ ولی همسر دیگرش از مختار تعریف میكند و به همین دلیل، به دستور مصعب كشته میشود.
بسیاری از سپاهیان مختار ایرانی بودند و مختار به هر حال در حمله سپاه مصعب، برادر عبداللهبن زبیر كشته میشود. همانطور كه گفته شد در آن زمان ۳ جناح بود كه یك جناح به وسیله ابنزبیر از بین رفت و پس از چندی سپاه عبدالملك به فرماندهی حجاج میآید و بساط ابنزبیر را برمیچیند و ابنزبیر در مكه كشته میشود و دوباره شام به كل سرزمینهای اسلامی حاكم میشود.
«مختارنامه» عربی هم روی آنتن ماهواره ها می رود
سرویس فرهنگی ـ نسخه عربی «مختارنامه» از جمعه 24 دی ماه، مصادف با چهاردهم ژانویه سال نو میلادی، از شبکه ماهواره اي فیلم و سریال عربی پخش خواهد شد.
مدیر سایت خبری «آی فیلم» در گفت وگو با «تابناک»، اعلام کرد: بنا بر تقاضاهای متعدد از کشورهای گوناگون عربی، سریال مختار را با بهره گیری از گروه ویژه ترجمه و دوبله برای پخش از شبکه ماهواره ای آماده کرده ایم.
«نبیل حمودة» تصریح کرد: به زودی پخش نسخه عربی «مختارنامه» را از روز جمعه چهاردهم ژوئن آغاز خواهیم کرد و روزهای شنبه نیز متناسب با ساعات محلی کشورهای عربی از عمان تا موریتانی همان بخش تکرار خواهد شد و جزییات نحوه پخش نسخه عربی «مختارنامه» در سایت خبریقابل دیدن است.کد:www.ifilmtv.com
وی تأکید کرد: «مختارنامه» با استناد به منابع معتبر تاریخی و اسناد مورد قبول فرقه های گوناگون در جهان اسلام، اعم از سنی و شيعه تولید شده است؛ البته بنا بر اقتضای متن نمایشی برخی دیالوگ ها نیز افزوده شده است و بدون شک، این سریال مورد استقبال افکار عمومی جهان عرب قرار خواهد گرفت.
وی درباره برخی اظهارنظرها درباره این سریال اظهار داشت: اصل مسلم برای هر مسلمانی، آیه شریفه ای است که می فرماید: «فبشر عبادی الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه»؛ بنابراین، به همه کسانی که درباره این سریال اظهارنظر کرده اند، توصیه می کنم شکیبا باشند و آن را با دقت ببیند و سپس درباره مضامین آن سخن بگویند.
«نبیل حمودة» همچنین افزود: سال هاست که ده ها شبکه تلویزیونی در جهان عرب، شبانه روز، فیلم ها و سریال هایی را با هدف ترویج فرهنگ و اخلاق منحط غربی با تصاویری مستهجن پخش می کنند، ولی کمتر دیده شده که با آنها مقابله ای عملی و جدی شود. این در حالی است که با پخش فیلم ها و سریال هایی فاخر و ارزشمند تاریخی، از این سو و آن سو، انتقادهایی شنیده می شود.
وی با تأکید بر حفظ احترام شخصیت های والا مقام صدر اسلام درباره مطرح شدن برخی از اشخاص مانند «عبدالله بن زبیر» در این سریال اظهار داشت: هیچ کدام از فرقه های اسلامی برای امثال ایشان، قایل به عصمت نبوده و نیستند؛ بنابراین، نقد رفتارهای آنها در برخی از مقاطع تاریخ زندگی آنها، نمی تواند مشکلی داشته باشد.
وی همچنین تأکید کرد: امیدواریم پخش این سریال، به همراه ارایه تحلیلی روشن از واقعیت های تاریخ صدر اسلام، فضایی مثبت را برای گفت وگوی سازنده و تحکیم پایه های وحدت میان امت اسلامی فراهم آورد.
سعید جان! بالای 90 درصد مطمئنم کاوه فتوحی و کارکتر حضرت ابوالفضل (ع)، شخصیت داخل عکس های شما نیست! حضرت ابوالفضل (ع) با دست های بریده شده به شهادت میرسند... اما شخصیت داخل عکس که تو تیزر تبلیغاتی مختارنامه هم هست تیربارون شده شهید میشه!
من کل تیزر های مختار رو دانلود کردم و بارها دیدم! اما فقط یه صحنه از حضرت ابوالفضل (ع) (اونم تازه حدش میزنم) موجوده.
آخر یکی از تیزر ها اسب و سوارش میان کنار رودی (احتمالا فرات).
تو یه سایت هم میگن این چهره گریم شدهی کاوه فتوحیه که باز گمون نکنم!:
ممنون بابت اطلاعات :40:نقل قول:
ببخشید خبر غلط دادم ... پست قبلیم ویرایش شد
ایشون حضرت ابوالفضل نیست بلکه وهب بن عبدالله کلبی یکی دیگر از شهدای کربلاست که در سریال پیکار و شهادتش به تصویر کشیده میشه.نقل قول:
نقل قول:
درباره وهب بن عبدالله در منابع تاريخى و مقاتل ، گزارشهاى مبهم و آشفته اى وجود دارد. برخى او را فرزند عبدالله بن عمير كلبى و ام وهب دانسته و برخى نيز بر چنين باورى نيستند. خوارزمى كه او را پسر عبدالله مى داند نوشته است كه چون عبدالله به شهادت رسيد ، ام وهب خطاب به وهب گفت : پسرم برخيز و پسر دختر پيامبر را يارى كن. وهب نيز پاسخ داد كه اى مادر چنين مى كنم و در اين راه كوتاهى نمى ورزم. سپس به ميدان رفت. خوارزمى همان رجزى را كه براى عبدالله بن عمير نقل شده است به عنوان رجز به هنگام جنگ آورده و افزوده است كه چون وهب مدتى در ميدان جنگيد به سوى مادر و همسرش بازگشت و پرسيد آيا از من راضى شديد؟ مادر پاسخ داد از تو راضى نخواهم بود مگر اينكه در مقابل پسر دختر پيامبر كشته شوى. در اين حال همسرش او را به مراقبت از جان خويش فرا خواند ، اما ام وهب گفت سخن او را گوش نده و باز گرد و در مقابل پسر دختر پيامبر بجنگ تا كشته شوى. تا او در فرداى قيامت تو را در نزد پروردگار شفاعت كند. پس وهب در حالى كه چنين رجز مى خواند به ميدان رفت.
انى زعيم لك ام وهب
بالطعن فيهم تاره و الضرب
فعل غلام مومن بالرب
حتى يذيق القوم مر الحرب
انى امرؤ ذو مره و عصب
ولست بالخوار عند النكب
حسبى بنفسى من عليم حسبى
اذا انتميت فى كرام العراب
بنا به نوشته خوارزمى ، وهب در حالى كه پس از نبردى شجاعانه دست راست و چپ خويش را از دست داده بود ، به شهادت رسيد. مادرش ام وهب چون فرزند را در اين حال ديد به كنار او رفت و خون از صورت او پاك كرد. بنا به گزارش خوارزمى شمر در اين زمان دستور داد تا عمودى بر سر ام وهب كوفته و او را به شهادت رساندند. خوارزمى به نقل از سرخسكى از ابى عبدالله حداد روايت كرده است كه وهب بن عبدالله ابتدا مسيحى بود و همراه مادرش به دست امام حسين (ع) مسلمان شد. مطابق همين روايت وى سرانجام اسير شد و او را به دستور ابن سعد گردن زدند و سرش را به سوى سپاه امام حسين (ع) پرتاب كردند. ابن شهر آشوب با آوردن قسمت اول گزارش خوارزمى بدون ذكر شهادت او ، نوشته است كه وهب اسير شد (خوارزمى ، مقتل الحسين ، الجزء الثانى ، ص 15 -16؛ المناقب ، ج 4 ، ص 101؛ معجم الرجال الحديث ، ج 19 ، ص 209؛ بحارالانوار ، ج 44 ، ص 320 و ج 45 ، ص 16 و 17؛ جلاء العيون ، ص 394 و 395؛ روضه الشهدا ، ص 109 و 298؛ الفتوح ، ج 3 ، ص 116- 117؛ الملهوف ، ص 161؛ منتهى الامال ، ص 433؛ نفس المهموم ، ص 130-131؛ امام حسن و امام حسين (ع) ، 249؛ ابصار العين ، ص 109).