-
ساده است
ساده است نوازش سگي ولگرد
شاهد آن بودن كه چگونه زير غلتكي ميرود
و گفتن كه سگ من نبود.
ساده است ستايش گلي
چيدنش و از ياد بردن
كه گلدان را آب بايد داد.
ساده است بهره جويي از انساني
دوست داشتنش بي احساس عشقي
او را به خود وانهادن و گفتن
كه ديگر نمي شناسمش.
ساده است لغزش هاي خود را شناختن
با ديگران زيستن به حساب ايشان
و گفتن كه من اينچنيم.
ساده است كه چگونه مي زيي.
باري زيستن سخت ساده است
و پيچيده نيز هم.
از مجموعه چيدن سپيده دم
احمد شاملو
-
همه عمر برندارم سر از این خمار مستی
که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی
تو نه مثل آفتابی که حضور و غیبت افتد
دگران روند و آیند و تو همچنان که هستی
-
دشوارترین باور
پذیرش باطل بودن چیزی است که
به گمان حق
هستی خویش را به پای آن ریخته ایم ...
-
اگر مقصد پرواز است قفس ویران بهتر ...
پرستویی که مقصد را در کوچ می یابد از ویرانی لانه اش نمی هراسد ...
-
ما همه آدمیم و بهشت همین زندگیست و هرکس به اندازه ای که از میوه ی آن درخت ممنوع
می خورد خود را بیشتر تبعیدی زمین و غریب زمانه می بیند .
دکتر علی شریعتی
-
خدایا :
به من توفیق
تلاش در شکست
صبر در نومیدی
رفتن بی همراه
جهاد بی سلاح
کار بی پاداش
فداکاری در سکوت
دین بی دنیا
مذهب بی عوام
عظمت بی نام
خدمت بی نان
ایمان بی ریا
خوبی بی نمود
گستاخی بی خامی
مناعت بی غرور
عشق بی هوس
تنهایی در انبوه جمعیت
دوست داشتن بی آنکه دوست بداند
روزی کن .
دکتر علی شریعتی
-
سالیانی دراز
گرفتار قفس بوده ای
به جرم بلند پروازیهایت
اینک
قفس را گشوده اند
و تو
آزادی و رها
اما پریدن را از یاد برده ای
به چه کار آیدت آزادی
پرواز مرده است !
-
اگر برای هر کاری علتی لازم داریم، پس وجود خدا هم علتی میخواهد. و اگر هم امکان وجود چیزی بدون علت میرود،پس چرا خداوند را بدون علت قبول کنیم و طبیعت را همان خدا نپنداریم؟میبینید که بدین طریق ثابت کردن خدا کار مهملی است، ونظیر طرز تفکر هندی هاست مه میگفتند دنیا بروی یک فیل قرار گرفته و آن فیل هم سوار بر یک لاک پشت است.اما همینکه از ماجرای لاک پشت جویا میشدید از شما میخواستند که موضوع صحبت را عوض کنید. بهر صورت اثبات وجود خدا از این راه با معنی تر از مثال فوق نیست...
-
آنچه گالیله و نیوتن در علم نجوم انجام دادند،داروین برای زیست شناسی انجام داد.سازش جانداران اعم از حیوان و گیاه با محیطی که در آن زیست میکنند، از مطالب مورد علاقۀ علمای مابعدالطبیعه در قرن 18 و اوایل قرن 19 میبود.این سازش بر مبنای هدف آفرینش توضیح داده میشد.توضیح ایشان حقیقتاً در پاره ای از مواقع خسته کننده میشد. مشکل میتوان باور کرد که خرگوش ها هم اگر خداشناس بودند،از اینکه راسو ها طبیعتی بینهایت مساعد با شکار خرگوش دارند،سپاسگزار میشدند.ویا مثلاً در مورد کرم کدو سکوتی تعمدی وجود داشت....
-
میوه های خام زمین هم برای رزق انسانها آفریده شده بودند،حتی،بنابراعتقاد گروهی از متالهین،دم سفید خرگوش هم بر طبق هدف خاصی آفریده شده است.شاید بدین جهت که شکار آنها برای صیادان آسانتر بوده باشد.البته مقداری هم عدم تناسب بچشم میخورد.مثلاً پلنگ و شیر کمی زیادتر از حد معمول درنده هستند،تابستان زیادی گرم است و زمستان هم زیادی سرد است. ولی تمام این چیزها از وقتی که حضرت آدم آن سیب را خورد شروع شد و قبل از آن همۀ درندگان سبزی خوار بودند و تمام فصول هوای بهار را داشتند. اگر آدم بخوردن هلو و شلیل و انگور و گلابی و آناناس قناعت نموده بود،ما هنوز هم از برکت وجود نعمت های فوق بهره مند بودیم...