خزیده ام میان واژه ها
خفته ام میان تلی از کاغذ
رنگ و بوم در جای جای من
می خواهم ویران کنم
این کتابخانه را
شاید نفسی بکشد
اتاق بیچاره
شاید میان این ازدحام
تو باشی
و
من ندیدمت!
Printable View
خزیده ام میان واژه ها
خفته ام میان تلی از کاغذ
رنگ و بوم در جای جای من
می خواهم ویران کنم
این کتابخانه را
شاید نفسی بکشد
اتاق بیچاره
شاید میان این ازدحام
تو باشی
و
من ندیدمت!
فکر کنم
به بوي عطر تو حساسيت دارم
همين که در ذهنم مي پيچد
از چشمم
اشک مي آيد...!
دلتنگــی را...
چگونه هجی کنم تا درک کنی
چهار ستون بدنـم
زیر سنگینی اش
تا خورده است؟؟
فـرض کـن
بـه عـکـاس بـگـویـم
تـارهـای سـپـیـد را سـیـاه کـنـد ..
و چـیـن و چـروک را مـاسـت مـالـی ..
و حـتـی از آن خـنـده هـا کـه دوسـت داری بـرایـم بـکـارد ..
بـاز هـم از نـگـاهـم پـیـداسـت چـقـدر بـه نـبـودنـت خـیـره مـانـده ام .. /.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
تمام سیگارهای
دنیا رو هم دود کنی ...
تنهایی ات ...
توجه هیچ کس رو
جلب نخواهد کرد ...
جز ...
پیرمرد سیگار فروش..
این روزها هوا خیلی غبار آلود است،
گرگ را نمیتوان از سگ تشخیص داد!
هنگامی گرگ را می شناسیم که دریده شده ایم!
تن مرد و نامرد یکی ست
روزگار باید بگذرد
تا ببینی مرد کیست
وای از نیمه شبی
که بیدار شوم
تو را بخواهم
و پاکت سیگارم خالی باشد .. /.
سیگار میسوزد، کـــــــم میشود، ولی تکـــرار میشود !!
مـن میسوزم ..
کـــــــم میشوم ..
ولی دیگر تکــرار نمیشوم ...!
جایی باید باشد
غیر از این کنج تنهایی،
تا آدم گاهی آنجا جان بدهد.
مثلا آغوشـــــــــــ ِ تو ...