درسته در نگاه اول 2-4-4 بازی می کردن ولی در عمل کرانچار یه هافبک تهاجمی بود و عرض سمت راستشون با والکر بود که زیادتر جلو می اومد. عملا با وجود دو تا هافبک درجه یک مثل اسکات پارکر و مودریچ و وینگری مثل گرث بیل و یه هافبک تهاجمی بیکار سمت راست خط هافبک تاتنهام تو مرکز زمین خیلی قوی بود. نیمه دوم هم که ون در فارت اومد و اوضاع بدتر شد.
و ما چه کردیم؟
هیچی.
تیم با همون ترکیب قبلی به زمین اومد. یادمون نره چارلی آدام قدرت بازی دفاعی رو نداره و بیشتر بازیساز تیمه. همون 1-3-2-4 قدیمی از بازیهای پیش.
این اولین اشتباه کینگ کنی بود. باید می دید وقتی تاتنهام با این خط هافبک و وینگری مثل گرث بیل در خانه خودش بازی می کنه (در بازی ای که براشون حکم مرگ و زندگی رو داره) بهتره احتیاط رو پیش بگیره. می تونستیم هندرسون رو به مرکز زمین بیاریم (خدا رو شکر این بابا اصلا هافبک میانیه که داره راست بازی می کنه!) یا گزینه هایی روی نیمکت داشتیم. کرول می تونست روی نیمکت بشینه و با یه مهاجم بازی کنیم، در عوض یه هافبک داشته باشیم که بتونه بهتر دفاع کنه و خط هافبکشون رو مشغول کنه.
بعد از اخراج آدام اشتباه بعدی کینگ کنی بود، به جای اینکه احتیاط کنه و یه هافبک جدید به جای یکی از مهاجم ها به زمین بیاره ریسک کرد و لوکاس رو گذاشت وسط زمین و فقط هندرسون کمی عقب تر اومد. نتیجه اش هم واضح بود Assou-Ekutto که حداقل به خاطر هندرسون عقب مونده بود هم به هافبک اضافه بشه و گرث بیل برای خودش راحت ویراژ بده (در اتوبان شهید اسکرتل!)، مودریچ هم میانه زمین راحت شده بود و دو تا پاس و دو تا فرار بیل و دو تا اخطار برای اسکرتل و 9 نفره شدن تیم و بقیه ماجرا.
این بازی رو کاملا به اشتباهات تاکتیکی باختیم، نه به ضعیف بودن بازیکن هامون. بهترین بازیکن های زمین هم لوکاس، اگر و سوارز بودن که اگر نیمه اول مصدوم شد و تا یک ماه خارج از میادینه (شکستگی قفسه سینه).