Printable View
دوست گلم كار موراتي هم اشتباه بوده بعد هم با يه مورد كه چيزي ثابت نميشهنقل قول:
اصلا جداي از اينها حتي همين موراتي يا ساكت آدماشونم روي سكو اوردن تا مدالهاي بازيكنارو بگيرن؟ اين عكسها باعث نميشه مسئله اصلي رو نديده بگيريم
علي جان همين سه جمله كه به قول شعرا به صورت پلكاني گفتينقل قول:
حقيقت تلخ تمام اين جنگ و جدلها هستن
اينكه در نهايت اين فوتباليها هستن كه ميرن و اين سياسيون هستن كه ميمونن
دوست عزیز کار موراتی اشتباه نبوده و این مساله (مدال گرفتن رییس باشگاه) عرف و رایجه؛ شما هم مطمئن باش یوفا کارش رو حساب و کتابه و پلاتینی تو رودرباسی گیر نکرده که بهش مدال داده...نقل قول:
در ضمن، مساله اصلی از نظر شما چیه؟...
این درست که شما از کاشانی خوشتون نمیاد و تو همین چند صفحه بارها اینو بیان کردین؛ (من هم تو این مورد با شما کاملا موافقم)، ولی این که همه ی حرفای دایی رو درست بدونین و کاشانی بدمن ماجرا باشه...
به نظر من کاشانی 2 تا اشتباه بزرگ تو این فصل کرد: یکی آوردن این آقا و دادن تیم دست ایشون... (که من فکر کنم یه بازی باخت-باخت بود...). دومیش هم قبول نکردن استعفای این آقا... (که اونم دادن یه شانس دیگه به یه مربی بازنده بود...)
(علیرضا خان، فکر کنم که شما سن و سالت بیشتر از منه، پس این چن خطو نزار به حساب بی احترامی من؛ بنده مخلص شما و باقی رفقا هم هستم...)
چی بگم والا...
تو دلم کلی حرفه ولی نه حوصله نوشتنو ندارم، نه اینکه با این نظراتی که دوستان تو این چن صفحه دادن، گفتنش فایده نداره...
هر کی که ندونه اوضاع از چه قراره، اگه بیاد تو این تاپیک فکر می کنه که علی دایی کاپلوئه و پرسپولیس هم این فصل مثل بارسا بازی می کرده و همه جام ها رو درو کرده...
ایکاش علی دایی تو پرسپولیس بمونه و یه سال دیگه وقت داشته باشه تا طرفداراش ببینن که این آقا از لحاظ فنی چیزی واسه گفتن نداره...
اگه به من بود که میگفتم بعد نرفتن به جام جهانی این آقا رو باید وسط تهران اعدامش کنن...(صنعت مبالغه) بازی برده رو تو تهران به عربستان ببازی و به کره مساوی بدی... تو امارات به زور 1 امتیاز بگیری جلوی تیمی که به همه تیما رفت و برگشت باخته... اونم تو شرایطی که مهدی رحمتی بشه ستاره بازی و بعد برگشتن به ایران علی آبادی بهش یه پراید واسه بازی خوبش بده... بعدش کاشف به عمل بیاد که شب قبل از بازی دردونه های مربی، نکونام وشجاعی از هتل رفته باشن بیرون عشق و صفا؛ (این همون مساله ایه که علی دایی تو نود چن ماه پیش، گفت رازیه که هیچوقت به زبون نمیاره...). اگه این نتایج صرفا به خاطر ضعف فنی ایشون بود، که مقصر نه دایی، بلکه اونایی بودن که این آقا رو آوردن... اما چیزی که زجرآوره اینه که این آقا با خودخواهی هاش باعث اون نتایج شد... 70 میلیون میخواستن که علی کریمی تو تیم ملی باشه، ولی ایشون می گفت نه...
از همه بدتر اینه که فردوسی پور ایشونو میاره تو تلویزیون و بهش 2 ساعت وقت میده که آقا طلبکار یه میلیارد قراردادش بشه...
البته یادمون نره که ایشون با خدا لابی کرده بودن...
حرف زیاده، ولی...
پ.ن. فوتبالمون هم مثل باقی چیزامونه تو این مملکت...
بابا چرا اینطوری شده اوضاع همه دارن یار میگیرن و برنامه ریزی واسه ما مربی که اکثر طرفدارا قبول داشتن رو بیرون کردن و شدیم یه لنگ در هوا ..... یکی نیست به کاشانی بگه چیکار میخوای بکنی ؟ آیا هوای یه لیدر رو داشتن به رفتن دایی و داغون کردن تیم میارزید ؟؟؟؟؟؟ هر سال باید کلی حرص بخوریم .....
يادداشت ويژه: کله‌پاچه پرسپولیس در دیگ حاج‌حبیب/ بعد از دایی چه کسی بر سر سفره می‌نشیند؟
سايت گل- دوران تیره‌ای بود. استادیوم آزادی و پنج‌هزار تماشاگر. استادیوم آزادی و پرسپولیس بازنده. استادیوم آزادی و اسطوره‌ای که تبدیل شده بود به یک سرمربی عادی که «حیاکن رها‌کن»ش ملس است. علی پروین پرافتخارترین پرسپولیسی تاریخ در چنین دورانی، در میان سیل نارضایتی پنجاه شصت هزار نفری که به استادیوم نمی‌آمدند و شعار پنج هزار نفری که در استادیوم حاضر بودند، کنار رفت تا پرسپولیس در آستانه‌ی یک دوران جدید قرار بگیرد.
نام بزرگ آری‌هان و فوتبال زیبای دنیزلی، داشت ساختمان فروریخته و باستانی پرسپولیس را از نو می‌ساخت. در آن دوران بود که مردی گم‌نام مدیر پرسپولیس شد و می‌خواست با یکی از شاگردان علی‌آقا تیم را به سمت دوران ماضی و سپری شده هل بدهد. اما ذرات مدرنیسم آن‌قدر در هوا معلق بود که چاره‌ای بود برای حفظ ظاهر هم که شده، یک ایرانی‌آمریکایی که در مکتب هلند فوتبال یاد گرفته به تیم اضافه بشود؛ که شد.
قرار نبود داستان آن‌چنان پیش برود. قرار بود ضعیف‌ترین شوالیه‌ی مدرنیسم بعد از بزرگانی نظیر آری‌هان و دنیزلی هم شکست بخورد، تا دوباره چارصددستگاه و محله‌ی عارف و دانش‌پژوهان محله‌ها و زمین خاکی‌ها حاکم بر سرنوشت پرسپولیس بشوند. اما خب قهرمانی در آن فصل، مدرنیسم را باز سرپا نگه داشت؛ حداقل به اندازه‌ی دو فصل که یک‌بار خود قطبی برگردد و دیگر بار کرانچار روی نیمکت بنشیند.
حالا دوباره در همان دوران تیره‌ی سپری شده هستیم. فصلی که با استادیوم‌های خالی و شکست‌های پیاپی گذشت. حالا جماعت دو دسته شده‌اند. طرفداران کاشانی که حاجی‌شان را با کارنامه‌ی سه قهرمانی روی دوش گذاشته‌اند و هواداران شهریار که دو قهرمانی در جام حذفی را حلوای دهن‌سوزی می‌دانند که نشان از دست‌پخت بی‌بدیل این اسطوره است. اما تکلیف جریان سوم که مدت‌هاست استادیوم را خالی گذاشته‌اند چه می‌شود؟ همان‌هایی که تیم استانکو و دنیزلی و قطبی و حتی بگوویچ را در استادیوم تنها نمی‌گذاشتند تا چیزی در شالوده‌ی قدیمی این تیم تغییر کند. تکلیف ما چیست که نه مدیریت کاشانی را می‌خواهیم و نه سرمربی‌گری دایی را. هم قدرت گرفتن لیدرها و بر صدر نشستن امثال شیث و حاشیه‌های مخرب مدیریت کاشانی آزارمان می‌دهد، هم زخم‌خورده‌ی 5شکست پیاپی و چهار گل خوردن‌ها و دربی باختن‌های دایی هستیم. ما فراموش شده‌ایم گویا.
دوران تیره و تار اواخر عمر مربی‌گری پروین، با آفتاب‌های درخشانی نظیر آری‌هان و دنیزلی روشن شد. حالا اما در وسط این دوران تیره، اسم کسانی به عنوان گزینه‌ی مربی‌گری پرسپولیس ردیف شده است که چراغ نفتی هم نمی‌توانند باشند. آن‌قدر له شده‌ایم و دوران شکوه‌مندمان را فراموش کرده‌ایم که لابد باید دعا کنیم منصور ابراهیم‌زاده، مردی که در ذوب‌آهن هم ترقی معکوس داشت و بعد از دو فصل نایب قهرمانی، این‌بار سوم شد، روی نیمکت تیم‌مان بنشیند، تا از سیستم امثال استیلی و مایلی‌کهن با کارنامه‌هایی سوخته و سیاه، در امان بمانیم. این همان زمانی‌ست که می‌گویند آدم‌ها وحشت‌زده به مار غاشیه پناه می‌برند.
مجید جلالی زمانی گفته بود در فوتبال ایران فضای شکست حاکم است و در برنامه‌ی نود علی دایی با افشای آرزومندی کاشانی برای شکست قطبی و لابد خودش، بخش دیگری از این فرهنگ شکست‌خواهی برای حریف را عیان کرد. استیلی یک عمر منتظر شکست دنیزلی و آری‌هان و قطبی و کرانچار بود. امروز یک قوم مدعی منتظر زمین خوردن کیروش هستند تا بعد از بلاژویچ و برانکو بار دیگر ناکارآمدی مربی خارجی را اثبات کنند و خود سوار بر خر مراد بشوند. بدبختی این‌جاست که ما هم آدم‌های بهتری نیستم. فضا آن‌قدر از حضور آدم‌ها و سیستم‌های درست تهی‌ست که باید یک فصل منتظر بنشینیم تا امثال استیلی و مایلی‌کهن شکست بخورند تا بلکه برای بار هزارم سنت زمین خاکی و سربند بستن و ذکر گفتن، ضعف تاکتیکی و فوتبالی‌ش را نشان بدهد تا شاید دوباره در این زمین سوخته سر و کله‌ی کسانی در قامت دنیزلی و آری‌هان یا حتی استانکو پیدا بشود.
دایی بعد از یک فصل که نشیب‌اش بسیار بیشتر از فرازش بود، رفت پای بساط کله‌پاچه‌اش و حاج‌حبیب دیگ و سفره‌‌ای دیگر را مهیا می‌کند برای نفر بعد؛ و ما هم منتظر و مشتاق که کی لقمه در دهن این یکی گیر می‌کند تا لااقل چیزی از این شیر بی‌یال و دم و اشکم، نخوره باقی بماند تا شاید در روزگار بی‌حبیب و دوستان، مرمت‌اش کنیم و به حالت اولیه برش گردانیم.
چه تیتر جالبی !نقل قول:
کله‌پاچه پرسپولیس در دیگ حاج‌حبیب/ بعد از دایی چه کسی بر سر سفره می‌نشیند؟
همینم هست واقعا !!
به قول دادکان :
چون اسم دایی از آقایان بزرگ‌تر بود، او را کوبیدند
با این وضعیت ، با این شرایطی که بر علیه کاشانی هست به شخصه فصل بعد باید فاتحه پرسپولیس رو خوند !
در مورد سر مربی به نظر من استیلی نمیشه ! بخاطر جوی که بر علیش درست شده ، اگه استیلی بشه باز هم حرف های دایی درست از آب در میاد ! گر چه این احتمال هم هست که اینقدر این مسئولین گرامی بی خیال هستن که کاری به این قضایا ندارن و کار خودشون رو می کنن ! ( مگه به قضیه انتقال تیم ها توجهی کردن ؟! به خواسته های هوادارن توجه کردن ؟! ==> ابقا شدن جناب کاشانی ! )
یه جورایی تصمیم به تضعیف پرسپولیس دارن ! انگار می خوان کاری کنن که این تیم هواداراش رو از دست بده ! قدرتش رو از دست بده ! به نظر من تمامی این اتفاقات یه سناریو از پیش تنظیم شدست و طرفداران قربانیان اون ! شاید می خوان تعادل بین استقلال و پرسپولیس برقرار بشه ! یعنی چی پرسپولیس این همه طرفدار داره ؟!
...
فقط می تونم امیدوار باشم یه روزی ( یه روزی! ) هر کسی سر جای خودش قرار بگیره ... یه روز خوب میاد !!
پرسپولیس این دو فصل کی تا حالا قوی بوده که بخوان تضعیفش کنن؟!نقل قول:
ه جورایی تصمیم به تضعیف پرسپولیس دارن !
دوست من عرف اينه كه مثلا 80 درصد يه جامعه يه كار رو انجام بدن نه اينكه دو سه نفر يه كارو انجام بدن تبديل بشه به عرف به اين ميگن استثنانقل قول:
اصل داستان اومدن ليدرها و آشناهاي كاشاني سر سكوي قهرماني
خداييش سال گذشته يادتونه همين آقا ليدرها رو اورد روي سكو اينام جام رو از بازيكنا گرفتن دور ورزشگاه ميچرخيدن ؟زشت نبود به خدا زماني كه توي ليگ تهران تماشاگرا تا كنار زمين ميومدن نه چيزي به اسم ليدر داشتيم نه اينقدر بينظم بوديم
امسال هم خودش اول اومد روي سكو دارو دسته اش پشت سرش اين مسئله اصليه كه ميشه از كنارش تقريبا به همه چيز پي برد
اين حرفا چيه دوست عزيز اختيار دارين هركسي نظرش رو ميده كه بايد احترامش رو نگه داشت:11:نقل قول:
(علیرضا خان، فکر کنم که شما سن و سالت بیشتر از منه، پس این چن خطو نزار به حساب بی احترامی من؛ بنده مخلص شما و باقی رفقا هم هستم...)
اين مسئله بعديهنقل قول:
هر کی که ندونه اوضاع از چه قراره، اگه بیاد تو این تاپیک فکر می کنه که علی دایی کاپلوئه و پرسپولیس هم این فصل مثل بارسا بازی می کرده و همه جام ها رو درو کرده...
اينكه دايي لياقت سرمربيگري پرسپوليس رو داشت؟
لياقت سرمربيگري تيم ملي رو داشت؟
اينكه آيا دايي از دستهاي پشت پرده كمك ميگيره ؟
اينكه دايي تواناييه فني داره؟
همه اينا يه مسئله فوتباليه و يه طرفدار فوتبال حق داره اين سولات رو مطرح كنه هنوز توي اروپا بعضي اوقات بعد از شش ماه يك سال يه مربي رو عوض ميكنن يا اينكه تماشاگرا به وجود يه مربي اعتراض ميكنن
اما به نظر من فعلا مسئله مهمتر توي فوتبال ما وجود و دخالت افراد سياسيه كه با خودشون آفتهاي سياست رو هم به فوتبال اوردن
مثل بزن بهادرها
مثل جريانهاي پشت پرده
مثل راه انداختن مافيا
طبيعيه كه عده اي از خود فوتباليها هم به خاطر منافعشون سراغ اين دست مايه ها ميرن
هيچ وقت نگفتم همه حرفاي دايي درسته پستهاي من هستن ديگهنقل قول:
این درست که شما از کاشانی خوشتون نمیاد و تو همین چند صفحه بارها اینو بیان کردین؛ (من هم تو این مورد با شما کاملا موافقم)، ولی این که همه ی حرفای دایی رو درست بدونین و کاشانی بدمن ماجرا باشه...
من گفتم رسيدگي به جرائم كاشاني مقدم بر جرائم داييه( هرچند مطمئنا كسي رسيدگي نميكنه )چون اين كاشانيه كه در جايي حضور داره كه نبايد باشه
شايد بگين لازم نيست همه مديران ورزشي باشن
درسته لازم نيست همه مديران ورزشي باشن اما حداقل بايد درسش رو خونده باشن يا اينكه از اين رشته شناخت داشته باشن كاشاني خودش ميگه من فقط سه ساله كه سابقه فوتبالي دارم
بعد هم معمولا تا مديرهاي ورزشي هست اشتباهه كه بريم سراغه مديرهاي غير ورزشي
در فوتبال اروپا هم مديرها غير ورزشي زيادي هست اما اكثرشون يا اينقدر در مسائل ريز تيم دخالت ميكنن يا براي خودشون معاونين فوتبالي دارن يا اينكه 90 درصد كار رو تمام و كمال به عهده سرمربي ميزارن
جالبه كه حتي در اروپا و با اون مديراي باسوادي كه واقعا مديريت رو در تمام سطوح به صورت آكادميك ميخونن وقتي سراغ فوتبال اومدن اشتباهات عجيبي داشتن
با اجازه دوستان رئالي
مگر همين پرز نبود كه تشخيص نداد ماكله له ستون تيمشه و فروختش اين دقيقا مشكل مديريت غير ورزشيها و دخالتشون در مسائل ريز تيمه
جداي از همه اين بحثا همين دو دليل شما يعني ضعف مديريت ديگهنقل قول:
به نظر من کاشانی 2 تا اشتباه بزرگ تو این فصل کرد: یکی آوردن این آقا و دادن تیم دست ایشون... (که من فکر کنم یه بازی باخت-باخت بود...). دومیش هم قبول نکردن استعفای این آقا... (که اونم دادن یه شانس دیگه به یه مربی بازنده بود...)
من بازم ميگم مسئله اصلي اين فوتبال حضور افراد سياسي در رأس تيمهاست كه اميدوارم يه روزي بياد اينجوري نباشه
واقعا همنقل قول:
آخر سر كاشاني موند و حوضش
حرفاي دايي در مورد اس ام اس زدن براي بازيكنا و حرف زدن به يه مربيه ديگه كاملا درست بود من فكر ميكنم گفتن اسم درخشان و ابراهيم زاده و مايلي كهن هم رد گم كنيه چون هدف اصلي همون استيليه
من هم خدا خدا ميكنم استيلي نياد چون واقعا بهش علاقه دارم
ميدونم سرنوشتي بهتر از دايي در انتظارش نيست
از همين حالا مشخصه كه بايد با ليدرها كنار بياد كه در طولاني مدت از توان استيلي مثل دايي خارجه
در اينكه از خداشونه تماشاگر كمتري به ورزشگاه بياد كه شكي نيستنقل قول:
یه جورایی تصمیم به تضعیف پرسپولیس دارن ! انگار می خوان کاری کنن که این تیم هواداراش رو از دست بده ! قدرتش رو از دست بده ! به نظر من تمامی این اتفاقات یه سناریو از پیش تنظیم شدست و طرفداران قربانیان اون ! شاید می خوان تعادل بین استقلال و پرسپولیس برقرار بشه ! یعنی چی پرسپولیس این همه طرفدار داره ؟
همين ساختن چيزي به نام ليدر و قدرت دادن بهشون خودش در جهت پراكنده كردن تماشاگراست
اواخر فصل كه ليدرهاي مورد نظر نبودن كم كم تعداد تماشاگراي بيشتري به آزادي ميومد
رازي که در 90 فاش شد: پيشنهاد 1/2ميلياردي به دايي از کجا بود؟
سايت گل- از برنامه پرحاشيه و طولاني 90 دو روز گذشت اما حاشيهها و تبعات آن هنوز ادامه دارد و هنوز هم با کنکاش در تکتک جملاتي که دوشنبهشب در 90 به کار رفت ميتوان نکات زيادي پيدا کرد.
يکي از نکاتي که علي دايي در لابهلاي حرفهايش به آن اشاره کرد و البته به سرعت از آن گذشت ماجراي يک پيشنهاد سنگين از طرف يکي از تيمهاي ليگ برتري بود. دايي براي اينکه ثابت کند در پرسپوليس پول برايش اهميتي نداشته گفت: «اگر دنبال پول بودم پيشنهادات ديگرم را قبول ميکردم. در همين تهران تيمي بود که براي يک فصل يکميليارد و 200ميليون تومان به من ميداد.»
به نظر شما تيمي که حاضر بود با پرداخت اين مبلغ دايي را به گرانترين مربي ليگ برتر تيديل کند کدام تيم بوده؟ با آدرسي که شهريار داده پاسخ به اين سوال کار سختي نيست. به نظر ميرسد از جوش نخوردن اين معامله هر دو طرف ضرر کردهاند. هم دايي که اين پول کلان را از دست داد و در پرسپوليس هم روزگار خوشي نداشت، و هم مالک باشگاه مورد نظر که مبلغي در همين حدود (و شايد بيشتر) را به چندين و چند مربي پرداخت کرد و بالاخره هم عاقبتبهخير نشد.
پ.ن: با یک میلیارد و دویست میشه قلعه نویی را آورد :31: ، نه کسی که با چند تا از ستاره های تیم مشکل داره!:19:
ببخشید مدیر اما این آخری رو خوب نیومدی.مگه استقلال رفت دسته 3 از طرفداراش کم شد؟نه این سناریو از پیش تعیین شده نیست این ضعف مدیریتی ماست.نداشتن برنامه دراز مدت است.نقل قول:
اما
من هیچ جای دنیا ندیدم تیمی 5 تا باخت پشت هم بیاره اونم 3 تا 4 تا بخوره رفت و برگشت به تیم رقیب ببازه روزنامه های رقیب وسط فصل تیتر بزنن خداکنه دایی باشه چون خوب به استقلالیا می بازه اما بازم سرپرست حمایتش کنه و هیچ وقت هم ندیدم که تیم و مربی دارن کار می کنن بعد سرپرست بره دنبال کمپ و مربی فصل بعد و تازه بازیکنان رو هم به یه جلسه دعوت کنه و سرمربی ...شما دیدید اینها رو؟؟؟!!!
دوست مننقل قول:
استقلال زماني به دسته سه رفت كه سياست اينقدر در فوتبال دخالت نداشت و براي بازي مثلا استقلال و دارايي 60 هزار تماشاگر ميرفت ورزشگاه
اما الان دلسردي رو ميشه به وضوح در تماشاگرا ديد
تماشاگراي يه تيم با متولد شدن تماشاگراي جديد پرتماشاگر ميمونن من فكر نميكنم بچه هاي الان با اينهمه باندبازي و سياست زدگي در فوتبال طرفدار تيمي بشن
در مورد نتايج بد دايي هم كه شكي توش نيست
اما در مورد رفتن دنبال كمپ و تماس با مربيهاي ديگه
كه الان داره كم كم ثابت ميشه
كدوم مدير بدون مشورت با مربي تيمش كمپ ميگيره و برنامه ريزي ميكنه:11: