طب ایرانی مادر مکاتب پزشکی جهان
طب سنتي ايران، شايد پس از يك دوره فترت يكصد ساله و با وجود تاكيد رهبر فقيد انقلاب، حضرت آيتالله خميني (ره) و مقام معظم رهبري مبني بر احيا و گسترش آن، اخيرا مورد توجه مسئولان وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي قرار گرفته و پس از طي مراحل قانوني بهصورت يك رشته دانشگاهي به تصويب شورايعالي برنامهريزي كشور رسيده است.
اگر چه بهنظر نميرسد تاسيس مراكز درماني طب سنتي به شيوه مراكز مشابه (همانند هندوستان) بتواند زيانهاي ناشي از اين بيتوجهي و فترت طولانيمدت را جبران كند اما جاي اميدواري است كه درصورت تحقق اين امر، وقوع تحولي اساسي در اين زمينه، امكان بهرهمندي عموم مردم از اين ميراث غني ايرانيان را از مجراي رسمي و قانوني ميسر سازد. با دكتر محمد عبادياني، مدرس دانشكده طبسنتي دانشگاه علومپزشكي تهران پيرامون وضعيت طبسنتي در كشور، جايگاه و روند رو به رشد آن در دانشگاهها به گفتوگو نشستيم.
- از سابقه طب سنتي در كشورمان و روند رشد آن شروع كنيم.
در دنيا مكاتب پزشكي بسيار محدود بودند و هنوز هم هستند، اما روشها و شيوههاي درماني بسيار متعدد و متكثر بوده و هست. يك مكتب پزشكي همواره براساس يك تفكر منطقي يا فلسفي شكل گرفته. مثلا مكتب طب چيني براساس تفكر تائو (دائو) و مكتب طب هندي يا آيورودا براساس تفكر «ودا» صورت گرفته كه هر يك از اينها يك مكتب فلسفي هستند. آنچه امروز از آن بهعنوان طبسنتي ياد ميشود 3بخش دارد.
يك بخش آن «طب فولكلوريك» است و در واقع طب بومي در ميان اقوام مختلف ايراني برگرفته از تجربيات يا تعليمات صاحبان تجربه است. بخش ديگر با عملكرد عطاريها، شكستهبندها و... مرتبط است. فعاليت طبسنتي كه در قرن اخير مطرح بوده، منسوب به اين 2 گروه است. بخش سوم كه در واقع مكتب پزشكي- ايراني است و نام اصلياش «مكتب طب اخلاطي» است، براساس تفكر عناصر و اخلاط بهوجود آمده است.اين مكتب در واقع «مادر» مكاتب پزشكي جهان است و متفرعات زيادي هم دارد و تنها مكتبي است كه قابليت علمي-پژوهشي و آموزشي آن طي قرون و اعصار بر سراسر جهان پزشكي سيطره داشته است.
پس از تحولاتي كه در نظام سياسي و حكومتي ايران رخ داد بهخصوص در دوران ورود حكومتهاي استعمارگر فعاليت حكما محدود و محدودتر شد و آموزش اين مكتب پزشكي متوقف شد و رفته رفته حكماي قديم از صحنه خارج شدند، بعد هم در ايران از مكتب طب اخلاطي، نام و نشاني نماند تا اينكه در اثر مرور زمان عدهاي در جايجاي كشورمان به خاطر علقهها و نيازهايشان اقدام به جمعآوري تجربه و آموزش سينه به سينه كردند و تاكنون چراغ اين مكتب را هر قدر كمسو ولي روشن نگهداشتند. اما از حدود 10 سال قبل تا امروز شور و نشاطي در ميان طبقه پزشكان و داروسازان پديد آمد كه منجر به تصويب دوره كارشناسي ارشد طبسنتي شد. احياي طب سنتي و آكادميك شدن آن مرهون تلاش بيوقفه عزيزان گمنامي است كه تمام هستيشان را در اين راه خالصانه فدا كردند.
- مكتب طب اخلاطي در كنار طب رايج قرار ميگيرد يا در تقابل با آن؟
مكتب طباخلاطي كه تسامحا طبسنتي ناميده ميشود داراي پتانسيلهايي است كه اگر به كار گرفته شود قادر است در بسياري از موارد كه اصولي و زيربنايي هستند نه تنها طب رايج، بلكه ساير مكاتب پزشكي جهان را ياري رساند. اين مكتب سبب ارتقاي دانش نوين خواهد شد زيرا پنجرهاي جديد به روي جهان علم خواهد گشود. امروزه اگر حرف نويي بخواهيم به ميدان بياوريم، بايد ريشههاي آن علم را در اين مكتب بجوييم.
- اين مكتب چه بيماريهايي را درمان ميكند و تحت پوشش قرار ميدهد؟
هر مكتب پزشكي به واسطه تعريف و نگرشي كه از انسان، صحت، مرض، درمان، دارو و... دارد مسلما داراي امتيازات، موفقيتها و همچنين ضعفها يا بنبستهاي علمي است. اما نكته مهم آن است كه يك مكتب پزشكي بايد داراي پويايي باشد؛ يعني داراي مباني اجتهادي علمي باشد و چون مكتب طب اخلاطي داراي اين ويژگيهاست لذا ما نميتوانيم آن را محدود به حدود كنيم. بنابراين ما به هر ميزان كه امكانات، تجهيزات، نيروي انساني تعليم يافته و مجرب و مراكز پژوهشي متناسب تامين كنيم، امكان دخالت در درمان انواع بيماريها براي اين مكتب بيشتر و بيشتر ميشود.
پس همانگونهكه طب رايج بدون پژوهش و آموزش، توسعه نمييابد مكتب طب اخلاطي نيز نيازمند اين زمينههاست تا به كمال خود برسد. حتي اگر در اين مقطع كه فاقد نيروي انساني آموزش ديده براي مراكز درماني، فاقد سيستم داروسازي مورد نياز اين مكتب و فاقد ابزار و ادوات كلينيكي و پاراكلينيكي مورد نياز اين مكتب هستيم، بخواهم در مورد قابليت درماني اين مكتب حرفي بزنم، بايد بگويم حتي در اين شرايط و با دست خالي هم قادريم بسياري از بيماريهايي كه بهعنوان معضل پزشكي رايج شناخته شده را درمان يا حداقل كنترل كنيم.
- در طبسنتي در بخش درمان مسئلهاي به نام وحدت جسم و روح وجود دارد كه در طب رايج كمتر به آن پرداخته ميشود. در مورد جايگاه وحدت جسم و روح در طب سنتي توضيح ميدهيد؟
تعريفي كه مكتب طب اخلاطي از انسان ارائه ميكند بسيار جامعتر و كاملتر از تعريفي است كه طب آلوپاتي از انسان دارد. از آنجا كه انسان داراي 2 بعد جسماني و روحاني است، مكتب طب اخلاطي نيز داراي 2 شاخه طب جسماني و طب روحاني است. هر طبيب مكتب طب اخلاطي در آموزشها ميبايست اين دو موضوع را بهطور موازي در كنار هم بياموزد، زيرا توجه به يكي و غفلت از ديگري موجب كاهش تاثير درمان يا ناقص ماندن آن و يا موفق نبودن در درمان بيماران خواهد شد. در اين مكتب حتي براي تدابير حفظ الصحي اشخاص سالم نيز هر دو بعد را در نظر ميگيريم و به آن توجه ميكنيم.
- شيوههاي درماني اين مكتب چه شباهتهايي با طب رايج دارد؟
به قول مرحوم استاد دكتر سيدجلالالدين مصطفوي كاشاني كه بيش از 60 سال از عمر گرانمايهاش را در رابطه با تحقيق و پژوهش در مكتب طب اخلاطي گذرانده بود و اعتقاد به طب التقاطي داشت و شعارش «خوبهاي قديم و خوبهاي جديد در اختيار سلامت انسان» بود، تا امروز يكسوم از مطالب مكتب طب اخلاطي در كتب و آموزشهاي طب رايج عينا دست نخورده باقي مانده است و يكسوم ديگر آن از نظر طبرايج غيرقابل استفاده است و يكسوم باقيمانده، نه اثبات و نه رد شده است. در حاليكه پاسخ بسياري از معضلات و بنبستهاي دانش پزشكي رايج در آن وجود دارد و اين مهم در گرو فراگيري زبان فني مكتب طب اخلاطي است و تا زماني كه ترمينولوژي مكتب طب اخلاطي فراگير نشود متخصصان و دستاندركاران حرفه پزشكي قادر به كشف و درك اين معاني نخواهند شد.
- جايگاه طبسنتي و روند رشد آن در ايران در مقايسه با جايگاه طبسنتي در كشورهاي ديگر چگونه است؟
البته روند رشد اين دانش در كشورمان به خاطر نبود امكانات كافي و به كار نگرفتن نيروهاي مجرب و علاقهمند و نبود قوانين لازم، روند بسيار كند است، اما چنانچه دولتمردان و دست اندركاران توسعه اين علم قادر باشند قوانين لازم و ابزار و ادوات مورد نياز را فراهم كنند در آينده ميتوان شاهد جهش اين علم و پرچمداري آن و سيادت جهاني آن ميان ساير كشورها باشيم، زيرا مكتب طب ايراني (طب اخلاطي) كه مثل گنجي پنهان است، داراي استعداد و تواناييهاي بالقوه زيادي در حيطه درمان است، در حالي كه مكتب طب آلوپاتي با وجود شاخ و برگهاي زيادي كه دارد از ضعفها و كاستيهاي بسياري برخوردار است.
- بهعنوان مدرس دانشكده طبسنتي دانشگاه علوم پزشكي تهران اولين دوره برگزاري رشته طبسنتي را چگونه ارزيابي ميكنيد؟
صرفنظر از كاستيهايي كه قبلا عرض شد هم به لحاظ علاقه و انگيزه دانشجويان و هم به لحاظ علاقهمندي و پشتكار دستاندركاران اين دوره، آيندهاي پر از موفقيت و روشني و كاميابي را انتظار داريم.
- در كنار بخش آكادميك كه سامان گرفته است آيا براي جمعآوري آموزههاي طب بومي كه نزد مردم در نقاط مختلف كشور وجود دارد، برنامهريزي شده؟
وقتي اين رشته در سطح دانشگاههاي كشور گسترش پيدا كند قدر مسلم براي هر يك از اين مقولات راهچاره، روش تحقيق- بررسي و انتقال آن به اشخاصي كه متناسب با پتانسيلهاي طب بومي و ... هستند راهكارهايي بررسي و ارائه ميشود.
- چرا با وجود اينكه ضرورت توجه به طبسنتي در بخش درماني احساس ميشود و با وجود آكادميك شدن اين رشته، برخي از پزشكان نسبت به اين شيوههاي درماني بياعتنا هستند؟
2 علت عمده وجود دارد؛ يكي جهل است و ديگري خودباختگي. انسان نسبت به چيزي كه آگاهي ندارد عناد ميورزد بهخصوص كه اين عنادورزي با نبود تعهد اخلاقي نيز همراه باشد، زيرا كسي كه تعهد اخلاقي دارد در مورد دانشي كه نسبت به آن اشراف ندارد، اظهار نظر نميكند چه برسد به اينكه آن علم را تخطئه كند. اين نهايت تعهد نداشتن فرد نسبت به جهان دانش است. علت دوم خودباختگي افراد در برابر غرب است. اينگونه افراد ارزشهاي ميهني خودشان را در ذهن تبديل به ضدارزش كردهاند و امروز كه از طب ايراني ويژگيها، تواناييها و قابليتهايش سخن به ميان ميآيد، احساس ميكنند كه به شخصيتشان توهين ميشود و درصدد دفاع از محفوظات خود برميآيند.
محفوظاتي كه بهصورت فرهنگ و باور درونيشان در آمده است. البته گروه ديگري هم وجود دارد كه بهتر است راجع به اين گروه صحبت نكنيم، چرا كه اين گروه افرادي هستند كه آيه « في قلوبهم مرض فزادهمالله مرضا» در موردشان صادق است.
لحظات قبل از مرگ: واقعا چه اتفاقي ميافتد؟
گزارشهاي مشابهي از تجربهها در لحظات نزديك به مرگ شنيده ميشود: نور سفيد زيبا و به تصوير درآمدن دوباره خاطرات.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اما دانشمندان قصد دارند كشف كنند كه واقعا چه اتفاقي براي مغز و هوشياري افراد محتضر ميافتد. پزشكان در تحقيق جديدي كه هوشياري (هوشياري حين احيا) خوانده ميشود، بيماران بيمارستانهاي اروپا و آمريكاي شمالي را كه به مرحلهاي به نام «توقف ناگهاني قلب» رسيدهاند، مورد مطالعه قرار خواهند داد. علم و دانش، منازعات زيادي را براي تعريف كردن مرگ و لحظه دقيق وقوع مرگ پشت سر گذاشته است. اما حالا، بيشتر پزشكان به مرگ، بهعنوان يك فرآيند، نه يك حادثه مينگرند.
محققان ميگويند: چيزي كه مردم در طول مدت توقف ناگهاني قلب تجربه ميكنند، پنجره بينظيري را براي فهميدن آنچه احتمالا طي فرآيند مرگ تجربه خواهيم كرد، به روي ما ميگشايد.تحقيق قبلي در مورد 10 تا 20 درصد افراديكه بعد از توقف ناگهاني قلب به زندگي ادامه دادهاند، شفافيت، فرآيند خوشساخت تفكر، استدلال، خاطرات و گاهي اوقات به ياد آوردن حوادث با ريزترين جزئيات را در لحظه روياروييشان با مرگ گزارش كرده بود.تحقيقي نشان داده افراديكه احساس آرامش، نور درخشان و حتي جدا شدن از جسم را در لحظه مرگ گزارش كردهاند، احتمالا در زندگي روزمره خود بيش از ديگران در تشخيص خواب از هوشياري دچار مشكل هستند. اين افراد در هر دو تجربيات قبل و بعد از لحظه مرگ، علائمي مثل حركات سريع چشم را موقع خواب- در حاليكه هوشيار هستند- از خود نشان ميدهند.
مرد دو دست پيوندي از جراحياش ميگويد
تنها فردی كه در جهان تحت پیوند دو بازو قرار گرفته است، در انظار عمومی ظاهر شد تا در مورد موفقیت این عمل سخن بگوید.
او احساس خود را از کامل بودن دوباره "وصفناشدنی" خواند.
به گزارش خبرگزاری فرانسه کارل مرک که چهارشنبه 8 اکتبر (17 مهر) در یک کنفرانس خبری به همراه پزشکانش در بیمارستان آموزشی دانشگاه تکنیکال در شهر مونیخ در جنوب آلمان سخن میگفت. مرک در این بیمارستان بوسیله یک گروه پزشکی 40 نفره تحت عمل جراحی پیوند هر دو دست قرار گرفته بود.
شش سال پیش حادثهای در محل کار به قطع شدن هر دو بازوی او ختم شده بود.
مرک 54 ساله که بازوهای جدیدش را نشان میداد که با یک "کرست" مخصوص که روی شانههایش نصب شده بود ، تا از دستهای در حال بهبودی حمایت میشد، گفت: "احساسم وصفناشدنی است. هر روز دستهایم توانایی حرکت بیشتری به دست میآورد."
مرک از هنگام قطع دستهایش تحت مراقبت دقیق قرار داشت. دو بار تلاش برای نصب دست مصنوعی بر روی او شکست خورده بود.
مرک گفت در منتهای نومیدی بود که از تلویزیون درباره پیشرفته در دانش پیوند اندامها شنید و برای مشورت به کلینیک Rechts der Isar دانشگاه تکنیکال مراجعه کرد. سپس جستجو برای دهنده اعضا شروع شد.
مرک با لهجه غلیظ باواریایی گفت: "خیلی سخت بود- هر روز منتظر تلفن بودم و هربار که تلفن زنگ میزد فکر میکردم که زمان پیوند رسیده است."
او گفت که بیش از همه منتظر زمانی است که نهایتا خودش بتواند غذا بخورد و لباس بپوشد.
رئیس تیم پیوند، کریستف هونکه، گفت که در مورد پیشآگهی آینده مرک بسیار خوشبین است. او گفت: "مرک دقیقا مطابق با برنامه زمانی که ما داشتیم در حال بهبودی است."
گروه پزشکی گفتند پیوند زدن دست و بخش پایینی بازو هنوز نادر هستند و عمل جراحی مونیخکه با متصل کردن مفصل آرنج و بخش بالایی بازو همراه بود، چالش بزرگتری به خاطر دستگاه ایمنی و گردش خون محسوب میشود.
دکترهای مرک در بیانیهای به دنبال جراحی 15 ساعتهشان گفتند: "تا به حال این مقدار بافت خارجی به یک فرد پیوند زده نشده است."
دکترها به طور دقیق پیشرفت مرک را که تحت فیزیوتراپی و نیز مشاوره روانی قرار دارد، زیر نظر دارند.
عمل جراحی بر روی او که اولین مورد در نوع خود در جهان به حساب میآید، در 25 و 26 جولای (4 و 5 مرداد) انجام شد.
معماي يك بيماري؛ چشمهاي باز و بسته
بيماري اسرار آميز يك زن جوان استراليايي باعث سردرگمي پزشكان شده است بهطوريكه آنها نميدانند كه آيا با يك بيماري ناشناخته و نادر عضوي روبهرو هستند يا اينكه اين خانم به نوعي بيماري روحي دچار است؟
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
«ناتالي آدلر» 24 ساله از سن 17سالگي بهطور متناوب هر 3 روز چشمانش بهطور غيرارادي بسته ميشود و سپس براي 3روز چشمهايش بهطور عادي باز است.
«ناتالي» كه در زمان بسته بودن چشمها به جز يك روزنه كوچك در چشم چپ هيچچيزي را نميتواند ببيند در هنگام بروز اين علائم دچار درد عمومي بدن و حالت تهوع نيز ميشود.
او خود ميگويد: « صبح يك روز قبل از امتحان وقتي از خواب بيدار شدم چشمهايم ورم كرده بود. ابتدا چشمهايم بهطور تصادفي بسته ميشد اما بعد از يك هفته اين بازو بسته شدنها منظم شد و به حالت 3روز باز، 3روز بسته در آمد.» حالا او بيماري است كه پزشكان هيچ تشخيصي براي آن ندارند.
پروفسور «جاستين اودي» متخصص چشم پزشكي بيمارستان «رويال ويكتوريا» در ملبورن ميگويد:« اين نوع انقباض چشمي آن هم در اين سن و سال يك مشكل ناشناخته است. شايد بتوان علت اين انقباض را به نوعي بيماري چشمي به نام«بلفارواسپاسم» نسبت داد اما به هيچ وجه نميتوان توجيه كرد كه چرا اين اتفاق با اين نظم 3روزه تكرار ميشود.»
كشف پروتئين عامل شنوايي در گوش انسان پاسخ داد: چرا برخي در تشخيص اصوات در اماكن شلوغ مشكل دارند؟
پژوهشگران فرانسوي پروتئين جديدي را كشف كردهاند كه در شنوايي نقش دارد.
به گزارش سرويس «علمي» خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اين پروتئين كه در گوش داخلي وجود دارد به انسان كمك ميكند كه بتواند صداها را از يكديگر تشخيص داده و كلام را درك كند.
پاول اوان، پژوهشگر دانشگاه اوورژن در فرانسه در اين باره گفت: اين پژوهش همچنين توضيح ميدهد كه چرا برخي از اشخاص در رستورانهاي شلوغ و يا ساير اماكن پر سر و صدا با سختي ميشنوند.
اوان افزود: اين كشف هر چند به درمان ناشنوايي كمكي نميكند، اما به تشخيص علت بروز مشكلات شنوايي در برخي از افراد كمك خواهد كرد.
اين مطالعه روي بخشي از گوش داخلي موشهاي آزمايشگاهي موسوم به كوكلي انجام شده است.
اين بخش داراي دو نوع سلول حسي است كه صداها را تشخيص ميدهند.
دانشمندان به دليل شباهتهاي بيولوژيكي با انسانها روي اين جانور آزمايشات خود را انجام دادهاند.
پژوهشگران ميگويند برخلاف يافتههاي قبلي، تحقيق جديد نشان ميدهد كه چطور اين پروتئين تحت عنوان «استروسيلين» سلولهاي حسي را فعال نگهداشته و امكان ميدهد كه گوش داخلي به طور صحيح صداها را تفكيك و متمايز كند.
پس از جراحي كاهش وزن، مصرف مولتي ويتامينها حياتي است
مطالعات اخير نشان ميدهد: پس از جراحي كاهش وزن، اشخاصي كه اين عمل را پشت سر ميگذارند، بايد ويتامينهاي مختلف را طبق تجويز پزشك مصرف كنند.
پژوهشگران در اين مطالعات روي زني آزمايش كردند كه پس از چندين جراحي دچار بيمار كمبود ويتامين شد. اين زن 27 ساله مدت سه هفته از سرگيجه، كاهش اشتها و استفراغ رنج ميبرد و به همين دليل به بيمارستان مراجعه كرده بود.
وي دو ماه قبل در بيمارستان كالج دانشگاهي لندن تحت عمل باي پس معدهاي قرار گرفته بود.
با توجه به علائم و مشكلاتي كه براي اين زن پيش آمده است، پژوهشگران در انگليس اعلام كردند كه پس از جراحي باي پس معده، مصرف مكملهاي ويتامين براي جبران كمبود ويتامينهايي كه از طريق خوردن غذا وارد بدن شده بودند، امري ضروري و حياتي است.
در اثر اين جراحي ذخاير كامل تيامين در بدن ظرف 18 تا 60 روز به پايان ميرسد و اين كمبود ميتواند باعث بروز بري بري مرطوب (مشكلات قلبي ــ عروقي) ، بري بري خشك (مشكلات سيستم عصبي) يا انسفالوپاتي ورنيك (يك اختلال عصبي شديد كه ويژگي اصلي آن مشكلات در حركت چشمها است) شود.
گفتني است، كه زن مزبور علائم هر سه عارضه را پس از جراحي داشته است.
شرح اين گزارش در مجله پزشكي لانست به چاپ رسيده است.
طرفداران موسيقي با خطر ناشنوايي روبرو هستند
پژوهشگران هشدار دادند؛ طرفداران موسيقي با خطر از دست دادن يا آسيب حس شنوايي روبرو هستند.
بررسيها نشان ميدهد كه گوش كردن به موسيقي با هدفون و صداي بلند ميتواند به شنوايي آسيب وارد كند.
بر اساس اين پژوهش، از هر 10 نفري كه از mp3 يا دستگاه پخش CD استفاده ميكنند دست كم يك نفر دچار ناشنوايي دائمي ميشوند كه علت آن صداي بسيار زياد موزيك است.
اين تحقيق كه از سوي دانشمندان در اتحاديه اروپا صورت گرفته حاكيست؛ افرادي كه بيش از يك ساعت در روز به صداي بلند موزيك گوش ميدهند پس از گذشت پنج سال با خطر آسيب دائمي به حس شنوايي روبرو ميشوند.
اين دانشمندان تاكيد كردند كه بيش از 10 ميليون نفر در سرتاسر اروپا كه بيشتر شامل كودكان و نوجوانان ميشوند در معرض خطر قرار دارند.
كميسيون اروپا در حال حاضر مشغول بررسي اين مساله است كه چگونه ميتوان با اصلاحات فني، اين آسيب را به حداقل رساند.
آمارها حاكي از آن است كه روزانه بين 50 تا 100 ميليون نفر از سيستمهاي شخصي پخش موسيقي استفاده ميكنند.
كميسيون اروپا به دليل نگراني از كاربرد روزافزون اين قبيل دستگاههاي پخش موسيقي در ميان جوانان از يك هيات مستقل درخواست كرد تا اين پژوهش را به انجام رساند.
محققان ميگويند؛ بسياري از كاربران صداي ضبط خود را تا بيش از سطوح آسيب رسان و خطرناك افزايش ميدهند كه اين شيوه كاربرد نگران كننده است و بايد اصلاح شود.
اضطراب كودك با بازي تخليه ميشود / والدين در بازي كودكان مشاركت كنند
يك روانپزشك گفت: احساسات كودكان بوسيله بازي بروز پيدا كرده و تنشها و اضطرابهاي او تخليه ميشود.
دكتر قاسم دستجردي اظهار داشت: روان شناسان معتقدند بازي در كودكان معادل صحبت كردن در بزرگسالان است بنابراين نميتوان بازي را منحصر به دوره كودكي دانست بلكه بازي در تمام عمر انسان با اشكال مختلف وجود دارد همچنان كه در فرهنگ اسلام و سخنان ائمه هم بر بازي در كودكان تاكيد فراواني شده است.
اين متخصص اعصاب و روان ادامه داد: بازي در سلامت كودك و رشد اجتماعي او نقش بسزايي دارد؛ به طوري كه ثابت شده است بازي ميتواند يك نوع تجربه رقابت براي كودك باشد. پذيرش پيروزي و شكست را به او آموزش دهد. همچنين نوعي همانند سازي و الگو برداري، ابراز وجود، آموزش ارتباط با ديگران، كشف محيط پيرامون خود و ارضاء حس كنجكاوي كودك آموخته ميشود.
اين روان شناس با اشاره به تاثير بازي در رشد ذهني كودك تصريح كرد: يادگيري زبان، تقويت هوش و آموزش مفاهيم (يادگيري اشكال، فضا و حجم) از جمله اين تاثيرات است. همچنين بازي سبب رشد عاطفي كودك ميشود به عبارتي با بازي حس برتري جويي كودك ارضاء ميشود، احساسات او بروز پيدا كرده و در نهايت كودك را برون گراتر ميكند و تنشها و اضطرابهاي كودك از طريق بازي تخليه و نوعي كسب لذت، امتناع نيازها و افزايش اعتماد به نفس در كودك را ايجاد ميكند.
وي گفت: بازي سبب تقويت ارتباط والدين با كودك ميشود به شرط اين كه پدر و مادر در بازي مشاركت كرده و دخيل باشند و در حين بازي سعي كنند مسئوليت پذيري و اصول اخلاقي و تربيتي را به فرزندشان آموزش دهند.
دستجردي، انواع بازيها را به بازيهاي فيزيكي، تقليدي، نمايشي، سمبليك يا نمادي، آموزشي و خلاقيتي تقسيم كرد و در پايان توصيه كرد: والدين بايد به بازي كودكان اهميت بدهند، بازيها بايد با فرهنگ و ارزشهاي خانواده متناسب باشد، والدين در بازي دخالت نكنند بلكه بر آن نظارت كنند و بر مكان بازي از نظر امنيت فيزيكي و رواني توجه كرده و در انتخاب هم بازي و تنوع بازيها دقت نمايند.
از سوي رييس مركز تحقيقات ستون فقرات كاليفرنيا عمل جراحي آندوسكوپي ديسك گردن در ايران انجام شد
عمل جراحي اندوسكوپي ديسك گردن توسط رييس مركز تحقيقات ستون فقرات كاليفرنيا در تهران انجام شد.
پروفسور جان چيو، رييس مركز تحقيقات ستون فقرات كاليفرنيا پس از انجام اين عمل در مركز پزشكي نور در توضيح جراحي اندوسكوپي و تفاوت آن با جراحي باز گفت: جراحي آندوسكوپي روش كم تهاجمي جراحي ستون فقرات است كه طي آن كمترين صدمه به ستون فقرات وارد ميشود.
وي، نتيجه اين عمل را مشابه جراحي باز عنوان كرد و گفت: در اين جراحي شكافي بسيار كوچك توسط تجهيزات پيشرفته پزشكي ايجاد ميشود. در جراحي آندوسكوپي برخلاف جراحي باز هيچ بافتي بريده نميشود تنها با كنار زدن عضلات به محل پارگي ديسك رسيده، فشار ديسك را كم كرده و سپس ناحيه پاره شده خارج ميشود. به اين ترتيب عصب تحت فشار ديسك قرار نميگيرد. براي جمع كردن ديسك و محكمتر كردن آن از ليزر استفاده ميشود.
وي با بيان اين كه اين روش جراحي هم براي بيمار و هم براي مراكز درماني از نظر هزينه بسيار مقرون به صرفه است، ادامه داد: اين روش جراحي هيچ خونريزي ندارد. همچنين بيمار نيازي به بيهوشي نداشته و با بيحسي موضعي جراحي انجام ميشود. در اين روش جراحي به تزريق خون نيز نيازي نيست و به اين ترتيب احتمال انتقال بيماريهاي خوني در آن وجود ندارد.
جان چيو با بيان اين كه جراحي آندوسكوپي با استقبال خوب جهاني روبه رو شده است، ادامه داد: جراحي آندوسكوپي ستون فقرات برخلاف جراحي باز، در بيماران مبتلا به فشار خون بالا، ديابت و بيماريهاي قلبي به راحتي انجام پذير است. اين روش جراحي به كمك متخصصان بيوتكنولوژي ميسر شده و در حال پيشرفت است.
رييس مركز تحقيقات ستون فقرات كاليفرنيا با اشاره به مزاياي اين عمل جراحي ادامه داد: در جراحي آندوسكوپي ستون فقرات بيمار سه ساعت پس از عمل مرخص شده و نيازي به بستري ندارد. زمان بهبودي بيمار كوتاه است و پس از يك تا دو هفته قادر است به فعاليتهاي كاري خود بازگردد.
وي گفت: پس از جراحي، به مدت سه روز بايد از فعاليتهاي شديد پرهيز شود و با برنامهاي كه به بيمار ارايه ميشود به تدريج طي يك هفته فعاليتهاي وي افزايش مييابد. در اين زمينه يك كوهنورد هيماليايي سه هفته از عمل، فعاليتهاي كوهنوردي خود را از سر گرفت.
رييس مركز تحقيقات ستون فقرات كاليفرنيا شانس عود مجدد ديسك پس از جراحي در اين روش را يك درصد عنوان كرد و گفت: اين در حالي است كه درصد ريسك عود ديسك در جراحيهاي باز بين سه تا هشت درصد است.
به گفته وي، از 10 تا 15سال گذشته تكنولوژي اندوسكوپي مورد استفاده قرار ميگيرد و حدود 7 الي 8 سال است كه تكنيك اين روش بهبود يافته است. اين روش جراحي كمك ميكند كه جراحيها سادهتر انجام شود. با تجهيزات پيشرفتهاي كه در ايران وجود دارد استفاده از اين روش جراحي بسيار سريع به صورت گسترده به كار گرفته ميشود.
رييس مركز تحقيقات ستون فقرات كاليفرنيا با اشاره به برنامههاي خود براي آموزش تعدادي از پزشكان ايراني گفت: انجام عمل امروز، يكي از اين برنامههاي آموزشي است. ايرانيها افراد باهوشي هستند و سابقه چندين هزار ساله در علم پزشكي دارند كه ميتوانند با در شركت در كنگرههاي مختلف پزشكي تكنيكهاي جديد اين علم را هر چه بيشتر فرا گيرند.