N.p.l عزیز ممنون از زحمتی که میکشی... :)
سعی کن برای یکدست شدن تاپیک عنوان نویسنده ها رو در حالت پیشرفته در قسمت عنوان بنویسی تا حالت Bold به خودش بگیره...
موفق باشی :) ;)
Printable View
N.p.l عزیز ممنون از زحمتی که میکشی... :)
سعی کن برای یکدست شدن تاپیک عنوان نویسنده ها رو در حالت پیشرفته در قسمت عنوان بنویسی تا حالت Bold به خودش بگیره...
موفق باشی :) ;)
شارل پير بودلر كه در سال 1821 متولد گرديده است بزرگترين شاعر آخر دوران رمانتيسم فرانسه است كه آن را عصر «امپراتوري دوم» مينامند. بودلر از آن شعرايي است كه با گذشت زمان افتخار و شهرتي بيش از آنچه در دوران زندگي داشتهاند به دست آوردهاند. بهطوري كه ميتوان گفت وي به قرن بيستم بيشتر از قرن نوزدهم تعلق دارد. حيات كوتاه وي سراسر با رنج و تلخي و بدبيني آميخته بود. وي مانند ادگار آلن پو شاعر بزرگ آمريكايي، كه بودلر «داستانهاي عجيب» او را به فرانسه ترجمه كرد، از زندگي مبتذل و عادي فراري بود و چون مانند «پو» روحي عليل و بيمار داشت براي فرار از دست حقايق تلخ زندگي به دامان مخدرات پناه برد. يك اثر معلوف او «حشيش» است كه در آن از محاسن فراوان حشيش و ترياك صحبت ميكند و به كرات از ايران نيز نام ميبرد. شاهكار بسيار معروف بودلر گلهاي اسهريمني يا گلهاي بدي اوست كه شهرت جهاني دارد. اين اثر مجموعه اشعاري است كه با لحن تلخ درباره زن و شراب و لذت و فلسفه سروده شده و از نظر آنچه كه «اخلاق» ناميده ميشود، آثاري خلاف اخلاق دارد و به همين عنوان بود كه در سال 1857 بودلر به مناسبت انتشار گلهاي اهريمني به محاكمه خوانده شد و انتشار اين كتاب به آن صورت كه بود ممنوع گرديد. ويكتور هوگو درباره او ميگويد «با شعر بودلر هيجان تازهاي در نظم فرانسه راه يافته است».
مجموعههاي مهم شعر او عبارتند از: تابلوهاي پاريس، شراب، عصيان مرگ و سنگفرشها، بودلر همه عمر عاشق رنج و نوميدي و مرگ بود و به همين دليل در 46 سالگي به سراغش آمد و تن رنجور او را، كه در آن، يكي از درخشانترين نبوغهاي ادبي جهان خانه داشت، با خود همراه برد.
ژان کوکتو نویسنده و نقاش معروف فرانسوی در سال 1891 پا به عرصه جهان نهاد. او نابغه معاصر سینما و تئاتر فرانسه، نویسنده و نقاش هنرمندی است که به تئاتر و سینمای فرانسه خدمات شایانی نموده است. درضمن وی یکی از بزرگترین کارگردانان تئاتر و سینمای فرانسه محسوب می گشت، نبوغ وی در تهیه فیلم های عمیق و نمایشنامه هایی بود که مسائل بغرنج زندگی را نمودار می سازند و همین ها باعث گردید که در بیست سال اخیر او را به عنوان یک نویسنده و نماینده عالیقدر هنر تئاتر و سینمای فرانسه به جهانیان بشناساند، ژان کوکتو عضو آکادمی فرانسه بود و از آثار وی می توان، رمئو و ژولیت: اورفه و آنتیگون، را که برای تئاتر و باله نوشته شده است نام برد.
در سال 1830 در نرماندي به دنيا آمد. در روئن به مدرسه رفت و سپس در پاريس به کار روزنامه نگاري مشغول شد. نخستين رمان او با عنوان "دلدادگان" در سال 1891 انتشار يافت که بسيار موفق بود. در بين سالهاي 1859 و 1869 يعني در ظرف ده سال در حدود هفتاد رمان نوشت و به دست چاپ سپرد. "بي خانمان" (1878) و رمان ديگر او "در خانواده" (1893) دو رمان از اين هفتاد رماناند. هکتور مالو در سال 1907 درگذشت.
ادبيات کودکانه
هکتور مالو با رمان "بي خانمان" خود در کنار ژول ورن و کنتس دوسگور قرار ميگيرد و او نيز يکي از آفرينندگان دنياي ادبيات کودکانه است. کنتس دوسگور (1874-1799) نيز در اين ميان تخيلي بسيار وسيع و نيرومند دارد و با رمانهايش: دختر کوچولوهاي نمونه (1895)، خواهر گريبوي (1861) و بدبختيهاي سوفي (1864) تصوير ايده آليستي و جالبي از دوران امپراتوري دوم در فرانسه نقاشي ميکند و اين کتابها را براي سرگرميو آموزش نوههايش مينويسد.
آلن رنه لوساژ از نویسندگان دراماتیک قرن هفدهم و هیجدهم فرانسه است که در سال 1668 متولد گردید. در کودکی یتیم شد و قیمش تمام دارایی او را خورد و او مجبور گشت که خود برای امرارمعاش کار کند. بدین جهت دست به ترجمه و تألیف آثار ادبی زد و نمایشنامه هایی نیز با اقتباس از آثار ادبی اسپانیا به وجود آورد.
لوساژ گرچه تمام عمر در پاریس می زیست، لیکن با هیچ یک از محافل ادبی دوستی و رفت و آمد نداشت. تنها راه رفع احتیاجاتش هنرش بود و همیشه از جاه طلبی برحذر بود. در بعضی آثارش به شدت از وضع اجتماعات آن روز که مبنای آنها بیشتر بر کلاه برداری و حقه بازی های مزورانه بوده است انتقاد می نماید. گرچه لوساژ موضوع بیشتر داستان های خویش را از رمان های اسپانیا و نویسندگان آنها اقتباس نموده است، ولی او با هنرمندی خویش آنها را به طرز جالبتر و زیباتری درآورد که هم اکنون از بهترین آثار ادبی فرانسه به شمار می روند. برای مثال کتاب «شیطان لنگ» 1707 را نام می بریم. این کتاب به وسیله نویسنده دیگری از اهالی اسپانیا به نام «دوگوارا» نوشته شده و لوساژ نیز خود اعتراف می کند که برای خلق این اثر از نویسنده اسپانیایی کمک گرفته و موضوع داستان را از او اقتباس نموده است ولی سبکی که لوساژ در این کتاب به کار برده مسلماً جالب تر و بهتر از روش نویسنده اسپانیایی است.
آلن رنه لوساژ، در سال 1741 چشم از جهان بربست.
مهمترین آثار لوساژ عبارتند از:
«ژیل بلاس»
«شیطان لنگ»
«فارغ التحصیل سالامانک»
«ماجراهای بوشن»
«کریسپن رقیب ارباب خویش است»
«استبانیل گوانزالس»
«گر زمان دالفراش»
«تورکاه».
آندره برتون شاعر، محقق و منتقد فرانسوي به سال 1896 متولد شد. در 17 سالگي با پل والري آشنا شد و از آن پس شروع به رفت و آمد در انجمنهاي ادبي كرد. در سال 1919 اولين مجموعه اشعارش را به نام كوه رحم انتشار داد و به دنبال آن اولين اثر سوررئاليستياش به نام كوه رحم انتشار داد و به دنبال آن اولين اثر سوررئاليستياش به نام «فضاهاي مغناطيسي» منتشر شد. در 1924 اولين مانيفست سوررئاليسم را تدوين كرد. او در جنبش دادائيسم شركت داشت و سعي نمود از نوآوريهاي اين مكتب تا سر حد امكان حمايت كند ولي اين كوششها بينتيجه بود و گروه دادا سرانجام از هم پاشيد. در 1928 كتاب «ناجا» را منتشر نمود. مجله انقلاب سوررئاليسم ارگان افكار و آرمانهاي او در مورد مكتب سوررئاليسم بوده است. برتون از سال 1935 شروع به مسافرت به كشورهاي اروپايي و آمريكايي نمود. اين مسافرت تا سال 1946 به طول انجاميد و از آن پس دوباره در پاريس مقيم شد و به فعاليتهاي ادبي خود ادامه داد. وي در سال 1966 درگذشت. كتاب معروف برتون «ظروف مرتبطه» نام دارد كه از مهمترين نوشتههاي نظري اوست.
سن ژان پرس، که نام اصلیش «ماری رنه الکسی لژه» می باشد، در 31 مارس سال 1887 در گوادالوپ یکی از جزایر آنتیل در یک خانواده قدیمی از مردم بورگونی به دنیا آمد. دوران کودکی را در جزایر آنتیل به سر برد و در آغاز جوانی به فرانسه رفت و در دبیرستان مشغول تحصیل شد و در همان زمان با عده ای از جوانان خوش ذوق که بعدها از بزرگان ادب فرانسه شدند آشنایی یافت. در هفده سالگی برای اولین بار مجموعه شعر او چاپ شد.
پس از تحصیل وارد خدمت وزارت امورخارجه شد و درنتیجه مأموریت های خارج یافت و توانست، کره، ژاپن، چین و آسیای مرکزی را ببیند. پس از بازگشت به فرانسه از نزدیکترین همکاران وزیر امورخارجه شد و در تمام کنفرانس های بین المللی شرکت جست.
در سال 1940 وی به آمریکا رفت و دیگر به فرانسه بازنگشت. در سال 1959 «جایزه ملی ادبیات» به او تعلق گرفت و در سال 1960 نیز موفق به اخذ جایزه نوبل گردید، مجموعه های اشعاری که از او تاکنون منتشر شده عبارتند از: «مدایح»، «آناباس»، «تبعید»، «بادها»، «تلخ ها»، «وقایع» و «شعرهای دریایی».
فرانسوا رنه شاتوبريان، در سن مالو در سال 1768 متول شد. در دوران کودکي در سواحي برتاني پرسه ميزد و در فصر "کومبورگ" بيشتر در انزوا زندگي ميکرد. در دوران جواني در محافل اجتماعي پاريس رفت و آمد داشت. مدتي به آمريکاي شمالي رفت و چند سالي در آنجا ماندگار شد. سپس به اروپا آمد و در ارتش شاهزادگان به خدمت مشغول بود. به لندن تبعيد شد. چندي به رم رفت. با چاپ و انتشار تاليفاتش: رنه، آتالا و نوبع مسيحيت به شهرت رسيد.
به شرق سفر کرد. مدتي به سياست پرداخت. نماينده مجلس و سفير و وزير خارجه شد. در سال 1830 از سياست کناره گرفت. و کتاب "خاطرات پس از مرگ" او از سال 1848 تا 1850 بعد از مرگ او به چاپ رسيد.
شرح مكمل :
شاتو بریان در سال 1768 میلادی در سن مالو از شهرهای شمال غربی فرانسه به دنیا آمد. نام اصلی وی فرانسوا رنه بود، در سال 1786 با رتبه استواری به خدمت سربازی مشغول شد و چون آتش انقلاب در فرانسه زبانه کشید به آمریکا سفر کرد. نزدیک یک سال در کانادا و برخی دیگر از ممالک دنیای نو به سیاحت گذرانید و در سال 1792 به فرانسه بازگشت و به یاری شاهزادگان و مهاجرانی که بر ضد حکومت انقلابی در شهر گب لنتز گرد آمده بودند برخاست، ولی در آنجا مجروح شد و به انگلستان رفت. چندی بعد همین که بناپارت در فرانسه به مقام کنسولی رسید شاتوبریان بار دیگر به پاریس آمد و بدو پیوست و به مقامات دولتی رسید، اما دیری نگذشت که علتی سیاسی او را از بناپارت رنجیده خاطر و با مخالفان وی همداستان ساخت. پس راه سفر بیت المقدس پیش گرفت و کشورهای یونان، شام، مصر، تونس و اسپانیا را سیاحت کرد. در دوران بازگشت خاندان بوربن به سلطنت فرانسه شاتوبریان باز به میدان سیاست داخل شد و به مقامات سفارت و وزارت خارجه رسید. در سال 1830 پس از انقراض خاندان بوربن حیات سیاسی را ترک گفت و باقی عمر را به نویسندگی گذرانید و سرانجام در سال 1848 در پاریس درگذشت. از مهمترین آثار ادبی شاتوبریان که در ادبیات فرانسه تأثیر خاص داشته یکی داستان آتالا و دیگری حکایت رنه است، که هر دو مظهر احساسات شخصی اوست. دیگر کتاب های او عبارتند از، شهیدان و جلال مسیحیت، که از عقاید دینی وی حکایت می کند.
شارل ژوزف پل بورژه يكي از تواناترين نويسندگان و شاعران نيمه دوم قرن نوزده و آغاز قرن بيست در ادبيات فرانسه است كه به سال 1852 ديده به جهان گشود.
وي فرزن ديك دبير رياضيات بود كه به جاي عشق به اعداد، شيفته ادبيات بود و هنوز بيست سال نداشت كه مجموعهاي از اشعار او كه متضمن قطعات لطيف عاشقانه بود در پاريس انتشار يافت.
اين شاعر معروف كه سرانجام به سوي آكادمي فرانسه ره گشود و به افتخارات و نشانهاي فراوان نائل آم ديكي از بنيانگذاران مكتب ايدهآليسم در شيوههاي ادبي داستاننويسي است كه استاندال آن را آغاز نمود و پل بورژه نيز آن راد نبال كرد و رومن رولان به انتها رسانيد. اين نويسنده نامي فرانسه كوشيده است قضاوت عقل و منطق را ا زيك طرف و دل و احساس را از طرف ديگر نسبت به يك ماجراي بزرگ عشقي بسنجد و به صورت يك فيلسوف نكتهبين و موشكاف آن را مطالعه كند. وي در سال 1935 به سن 83 سالگي درگذشت. بهترين اثر او داستان «مريد» ميباشد كه نمونه كاملي است از اين مكتب نوين ادبي.
بلز ساندرار نویسنده و شاعر فرانسوی سویس الاصل، در سال 1877 در شهر لاشودوفون به دنیا آمد و در سال 1961 در پاریس چشم از جهان فرو بست. سفرهای متعدد به نقاط مختلف دنیا کرد و به مشاغل گوناگون پرداخت. در جنگ بین الملل اول در یک لپیون خارجی به خدمت سربازی درآمد و یک بازویش را از دست داد.
آثار منثور او بیشتر حماسه ای است از شرح حال خود نویسنده و داستان ماجراجویان و زراندوزان عصبی جدید. از رمان های او می توان کتاب های:
«مراواژین»
«اعتراف دان یاک»
«زندگی خطرناک»
«مرد صاعقه زده»
«دست بریده»
«بورلینگر»
«فیلم های بی تصویر»
و «طلا» را نام برد.
مادام فرانس کولت نام مستعار سیدونی گابریل کلودین کولت S.G.C.Colette نویسنده نامدار فرانسوی است که به سال 1873 در «یورگیسنیون» پا به عرصه وجود نهاد. پدرش زمانی از سرداران ناپلئون بود که در اینجا به کار کشاورزی اشتغال داشت و کولت قبل از هر چیز با طبیعت و مظاهر آن آشنا شد. تحصیلات ابتدایی را در مدرسه زادگاهش به پایان رساند و سپس برای یافتن کاری رهسپار پاریس شد. در این شهر با یک روزنامه نگار پیمان زناشویی بست. اولین آثار او به کمک شوهرش در یکسری داستان به نام (کلودین) منتشر گشت. ولی چون شوهرش می خواست داستان هایی را که زنش می نویسد به نام خود او باشد این امر منجر به جدایی بین آن دو گردید. سال ها بعد خاطرات این دوره را فرانس در کتابی به نام «دنیای موزیک هال» منتشر ساخت. کتاب های بعدی او عبارت بودند از «ولگرد» و «انزوای بر احساسات». وی در سال 1949 ریاست آکادمی «گنکور» را به عهده گرفت و وی در آن زمان نخستین زنی بود که بدین مقام دست یافت. در هشتاد سالگی طی جشن بزرگی، نشان لژیون دونور را که تا آن زمان به زنی داده نشده بود گرفت و در سن 81 سالگی درگذشت.
در دوران زندگی خود 75 کتاب و تعداد زیادی مقاله و داستان کوتاه نگاشت که از روی برخی از آنها فیلم هایی نیز تهیه گردید.
اوزن يونسكو متولد(1913)
نويسنده ونمايشنامه نويس فرانسوي روماني الاصل يكي از قائدان درام پيشرو درفرانسه است.
يونسكو دنيائي كابوس گونه مي آفريند كه بر اثر نثري ستمگرانه نيرو مي گيرد وبرد وانگاره وتفكر اساسي هنر پيشرو تكيه مي زند. انزواي بنيادي آدمي ودرهم شكستن زبان.
آوازه خوان طاس (1985) صندلي ها (1952) درس (1985) ازآثار نمايشي اين نويسنده است.
سه قصه كوتاه ازكتاب او به نام حال در گذشته و گذشته درحال برگزيده شده است كه از نظر خوانندگان مي گذرد.
Dash Ashkiعزيز
مرسي از تاپيك باارزشتون پستهاي قبلي رو editكردم و براشون عنوان گذاشتم. ;)
مونتسکیو(Montesquieu)
زندگی مونتسکیو پر از تجربیات متنوع است.وی سال 1689 در خانواده ای اصالتا شهرستانی و از اشراف پارلمان بدنیا آمد. در رشته حقوق تحصیل کرد ومدتی صاحب منصب قضایی در بوردو(Bordeaux) شد و پس از آن عضو آکادمی همین شهر گردید.پس از موفقیت اولین اثرش به نام "نامه های ایرانی"(Les Lettres persanes) وارد آکادمی فرانسه شد. در تور اروپایی که داشت از کشورهای اتریش مجارستان ایتالیا آلمان هلند و انگلستان بازدید کرد. سال 1734 ملاحظات(Les Considerations) را نوشت که در مورد تاریخ رومی ها عظمت و انحطاط روم است. اثر عظیم منتسکیو که حاصل کل عمر اوست روح القوانین(L’ Esprit des lois) می باشد او نیمی از بینایی خود را در این راه از دست داد .هرچند آثار منتسکیو اختلافات ظاهری با هم دارند همگی یک بن مایه دارند او به دنبال بررسی طرز کار جوامع و سیستمهای سیاسی است. منتسکیو در سال 1755 در گذشت.
عقاید منتسکیو
سیاسی:او با رد حکومت های استبدادی و دموکراتیک خواهان حکومتی سلطنتی است که در آن بین شاه و مردم رابطی(اشراف)وجودداشته باشد بنظر او آزادی با جدایی سه قوه قضائیه مجریه ومقننه تضمین میشود.
اجتماعی:منتسکیو مخالف شکنجه بر دگی و کشتار توسط استعمارگران است.
مذهبی:منتسکیو یگانه پرست است.او معتقد به خدای واحد خارج از مذاهب پایه گذاری شده است. او به جاودانگی روح اعتقاد دارد.
ولتر(Voltaire)
فرانسوا-ماری آروئه سال 1694 در شهر پاریس بدنیا آمد در سن نه سالگی مادرش را از دست داد. او که خواهان درخشش نزد پرنس ها بوددر این راه دچار زیاده روی شدو بدنبال هجوی علیه نایب السلطنه مدت یازده ماه در باستیل زندانی شد.با تراژدی" اودیپ"(OEdipe) و حماسه "لا لیگ"(La Ligue) که بعدها” هنریادHenriade)” (نام میگیرد ولترجنگ و مذهب را افشا می کند. پس از مشاجره ای با شوالیه روهان برای باردیگر در باستیل زندانی می شود. یک ماه بعد به انگلستان می رود. دو سال و نیم در انگلستان می ماند کشوری که بیشترین تاثیر را بر روی او می گذارد د ر بازگشتش به فرانسه فعالیتهای شگفت انگیزی را از خود به نمایش میگذارد ظرف 22روز ترازدی" زئیر"(Zaire) را می نویسد. در همین دوران است که با امیلی شاتله(Emilie Chatelet) آشنا می شود. همراه همین فرد است که ولتر پس از انتشار" نامه های فیلسوفانه"(Les Lettres philosophiques) و ممنوعیتش به سیری (Cirey) پناه میبرد. در سیر ی "دوران لویی چهارده"(Siecle de Louis XIV) را مینویسد. دوباره توسط دربار پذیرفته میشود و مدتی مورخ لویی پانزده میشود ولی بزودی محبت او را از دست می د هد و مجبور می شود فرانسه را ترک کند. به دعوت فردريک دوم در برلین ساکن می شود.اما مورد غضب شاه قرار گرفته و برلین را ترک می کند و وارد ژنو می شود. به تهیه دایره المعارف کمک می کند. در سال 1758 قلمرو فرنی(Ferney) را میخردو در آنجا آرامش و امنیتی را که به دنبالش بود می یابد و پرشور تر از پیش علیه تعصب موضع گیری می کند. در سال 1778 به پاریس بر میگردد و ر همین سال در می گذرد.
عقاید ولتر
سیاسی: او نه موافق حکومت سلطنتی است و نه جمهوری بلکه خواستار رژیمی منطبق بر قانون اساسی است.
مذهبی: او مخالف مذاهب ساختگی و طرفدار مذهب طبیعی است یعنی اعتقاد ساده به خدای واحد خالق.
اخلاقی: بنظر ولتر خدا و طبیعت اصول زندگی اند .زندگی بدون خدا به هیچ دردی نمی خورد. ولتر می گوید:" اگرخدا وجود نداشته باشد باید آنرا اختراع کنیم." ولتر معتقد است جاودانگی ورابطه روح و جسم ماورائ درک انسان است.
رسالات ولتر
بدنبال زمین لرزه لیسبون ولتر مبدل به فرد ی بد بین شده و وار د بحث و مناظره با روسو بر سر مساله مشیت الهی میشود. رساله "اشعاری در باره فاجعه لیسبون" اشاره ای به همین زمین لرزه است.
"رساله ای در باره اخلاق و روحیه ملل" نام رساله دیگری است از ولتر که در آن نشان می دهد تاریخ بشری از جنایت جنگ ها و تعصب و ظلم ساخته شده است. او نقش مردان بزرگ را نشان می دهد.
"رساله ای در باره تعصب"در این اثر او از کل بشریت در برابر تعصب و شکنجه دفاع می کند و عقاید آزادی را گسترش می دهد.
سبک ولتر
ولتر به سبک کلاسیک تمایل داشت . او راسین را بعنوان مدل خود انتخاب کرده بود.قدرت سبک او در جملات کوتاه و مردف بکارگیری استعاره و ایجاز است بگونه ای که هیچ واژه ای اضافی نیست. بخاطر همین ویژگی است که او را نویسنده ای کلاسیک می دانیم.
سایر آثار ولتر
-نامه های انگلیسی یا نامه های فلسفی(Les Lettres philosophiques)
-فرهنگ فلسفی(Dictionnaire philosophique)
-میکرومگا(Micromegs)
-زدیگ(Zadig)
-ساده لوح(Candide)
-ایرن(Irene)
-مروپ(Merope)
-سمیرامیس(Semiramis)
-انژنو(Ingenu)
-یتیم چین(Orphlin de la Chine)
ژان ژاک روسو(Rousseau )
در 28 زوئن 1712 در ژنو بدنیا آمد. مادرش چند روز پس از تولدش فوت کرد. روسو ده سال اول زندگی را با پدرش گذراند. از همان اوان جوانی به خواندن رمان روی آورد. او نزد یک حکاک مشغول به کار شد. سختی زندگی او را وادار به فرار کرد.سال 1728 به فرانسه گریخت و با مادام دو وارن(Madame de Warens) آشنا شد.زن جوان او را پذ یرفت واورا به مذهب کاتولیک گرایش داد. سپس به سوئیس رفت و شغلهایی را تجربه کرد. سال 1731دوباره نزد مادام دو وارن بازگشت وپیش او ماند. روسو عاشق مادام دو وارن شده بود و او را مامان می نامید. سال 1740 در شهر لیون (Lyon) به تدریس خصوصی پرداخت سپس در سال 1742در پاریس ساکن شد و شروع به نوشتن کمدی و یک اپرا کرد. حدود یک سال منشی سفیر در ونیز بود . با زنی از طبقه پایین به نام ترز لوسور (Therese Levasseur) ازدواج کرد که حاصل این ازدواج پنج فرزند بود.1750اثر بزرگش را نوشت "بحث درباره علوم و هنرها" که این اثر در جواب مسابقه آکادمی دیژون با موضوع تاثیر علوم و هنرها در تصفیه اخلاق بود که مقاله روسو برنده مسابقه شناخته شد. و این باعث شهرت او گردید. روسو در این اثر نشان داده بود که فرهنگ و لوکس فاسد کننده اند. سال بعد آکادمی دومین سوالش را مطرح کرد: اصول نابرابری در انسانها چیست؟ روسو با مقاله ای به نام" بحث درباره نابرابری" در این مسابقه شرکت کرد ولی این بار برنده نشد چرا که جامعه و موسساتش را نقد کرده بود.در مقاله ای دلامبر(D’ Alembert) مدیر دایره المعارف از نمایشهای تئاتری دفاع کرده بود روسو در نامه ای به او تحت عنوان "نامه ای به دلامبردرباره تماشاگران" ضمن توجیه موقعیت هموطنان ژنوی اش خاطر نشان کرد که تئاتر تماشاگران را فاسد می کند. بنظر روسو همه چیز در تئاتر بد و خطرناک است بخصوص آثار مولیر مکتب گناه و بد اخلاقی اند. این نامه نشان دهنده جدایی روسو با سایر فیلسوفها بویژه با نویسندگان دایره المعارف بود.سال 1756 روسو پاریس را ترک کرد و به مونت مورانسی (Montmorency)رفت و در منزل ارمیتژ(Ermitage) ساکن شد که متعلق به مادام د پینی بود. روسو عاشق خواهر شوهر مادام شد ولی این عشق یک جانبه بود. چندی بعد ارمیتژرا ترک کرد. این دوران دورانی است که او بزرگترین آثارش را نوشته :
قرارداد اجتماعی(Contrat social)
امیل(Emile)
الوئیز جدید(La Nouvelle Heloise)
بدنبال محکومیت امیل پاریس و خانواده اش را ترک کرد ابتدا به سوئیس رفت ولی توسط اهالی موتیه (Motiers) رانده شد. به جزیره سن پییر(Saint Pirre) پناه برد. و سال 1766 به دعوت دیوید هوم(David Hume) عازم انگلستان شد اما با این فرد نیز دچار اختلاف گردید ویک سال بعد به فرانسه بازگشت. روسو برای نشان دادن چهره واقعی خود شروع به نوشتن اثر اتو بیوگرافیک خود "اعترافات"(Les Confessions)شد . دو اثر اتوبیوگرافیک دیگرروسوعبارتند از:"روسوقاضی ژان ژاک "(Rousseau juge de Jean-Jacques) و" رویاهای گردشگر تنهایی"(Les Reveries du promeneur solitaire).روسو دوم ژوئیه 1778 بطور ناگهانی درگذشت.
سبک روسو
نوشتار روسو عاری از هرگونه صنعت ادبی است در واقع در آثار روسو با نوع خشنی و سختی مواجه هستیم ولی در عین حال لحنی هیجان انگیز دارد این امر بویژه در مناظره هایش با ولتر محسوس است که گاه با مزاح همراه می شود.
فلسفه روسو
روسو به برتری طبیعت بر اجتماع معتقد است و طبیعت را قویتر از آن می داند. روسو می گوید:" هر آنچه خوب است از طبیعت می آید و هر جه بدی است از اجتماع." روسو ایمان دارد که جامعه فاسد می کند بنابر این باید از جامعه اجتناب کنیم ولی چون ناگزیر از زندگی جمعی هستیم باید قانون اجتماعی بسیار نزدیک به طبیعت تهیه کنیم. بخاطر همین طبیعت پرستی روسو است که او را پدر بزرگ رومانتیسم می دانند.
آندره موروا Andere Mauraisنويسنده بزرگ فرانسوي در ايران بسيار مشهور است. وي اصلاً يهودي است و نام اصلي او Emile Herzog است. در سال 1885 متولد شد و اكنون تقريباً 70 سال دارد. در جنگ جهاني اول، از طرف ارتش فرانسه به سمت رابط و مترجم بين دستههاي نيروي فرانسه و انگليس تعيين شد، بدينجهت با روحيات انگليسها از نزديك آشنايي يافت، و اين آشنايي ايجاد علاقهاي كرد كه در طول سي سال، آثار ادبي و تاريخي و تحقيقي متعددي درباره انگلستان بنويسد. بهترين اين آثار دو رمان «خاموشيهاي سرهنگ برميل» و «سخنگوييهاي سروان اوگريدي» و «تاريخ انگلستان» است در جنگ اخير موروا به آمريكا رفت و از آن پس آثار فوقالعاده زيادي نوشته است كه شايد تعداد آنها به صد برسد. Climas، حلقه خانوادگي، نه فرشته و نه شيطان، دنياهاي خيالي، زندگي بايرون، زندگي شلي، زندگي ژرژسان، از آثار برجسته اوست. آخرين اثر مهم وي زندگي ويكتور هوگو است كه موروا چند سال اخير را به تأليف آن مشغول بوده است.
موروا در سال 1939 به عضويت آكادمي فرانسه انتخاب شد، و اكنوني يكي از شخصيتهاي درجه اول ادبيات اين كشور به شمار ميرود.
Bernanos - Georges
ژرژ برنانوس
ژرژ برنانوس نويسنده كاتوليك فرانسوي در روز 20 فوريه سال 1888 در پاريس پا به جهان نهاد. مؤسسات آموزشي مذهب مسيح بر طفوليت او نظارتي دقيق كردند، چنان كه ژرژ كوچك يك روحاني كوچولو شد و بعدها در مدرسه «ژزوئيت»ها عقايد مذهبي در روح او نفوذي زياد گذاشت. وقتي كه ژرژ بزرگتر شد تحت تأثير نظرات اسقف «اگرانژ» قرار گرفت، به نحويكه بين آنها مكاتبه برقرار شد و همين نامههاي شورانگيز در نهاد نويسنده بزرگ آينده شعله ايمان مذهبي را برانگيخت. در همين ايام بود كه ژرژ برنانوس گواهينامه گرفت و چند سال بعد (1906) ليسانسيه ادبيات و حقوق شد. وي اولين كتاب خود را در مارس 1926 تحت عنوان كنايهآميز «زير آفتاب اهريمني» انتشار داد.
او با انتشار اين كتاب شهرت فراواني كسب كرد و از آن پس از روزنامهنگاري دست برداشت و سال بعد «نيرنگ» را انتشار داد. او رمان «جنايت» را در سال 1935 منتشر كرد. مدتي به آمريكاي جنوبي سفر كرد و در برزيل اقامت كرد و تا سال 1945 به فرانسه بازنگشت و چون در اين سال به وطنش مراجعت كرد، فرانسه مقدمش را تهنيت گفت. او در آخرين روزهاي زندگي مانند داستايوسكي با شور و التهابي خاص چيز مينوشت. در روز 5 ژوئيه سال 1948 برنانوس ديده از جهان فرو بست.
Farrere - Claude
از برجستهترين نويسندگان معاصر فرانسوي است. وي در سال 1876 در شهر ---- متولد شده و اكنون نزديك به هشتاد سال دارد. در حيات ادبي خود بيش از هركس با پير لوتي Pierrs Loti دوست بود، از اول نيز اين دو طرز فكر مشتركي درباره ملل و حوادث اجتماعي داشتند كه علاقه به مشرق زمين و مخالفت با انگليسها را بايد از اصول آن شمرد. كلود فارر مانند پير لوتي وارد خدمت نيروي دريايي شد و سالهاي دراز در مأموريتهاي مختلف دريايي به اطراف جهان سفر كرد، و از اين سفرها خاطرات مهمي به ارمغان آورد كه زمينه كتابها و رمانهاي عالي او شده است.
در سال 1935 كلود فارر به عضويت آكادمي فرانسه انتخاب شد، علاوه بر آن وي رئيس «انجمن دوستداران پير لوتي» است كه وظيفه نشر آثار لوتي و معرفي نويسنده معروف «به سوي اصفهان» را در جهان به عهده دارد.
آثار كلود فارر غالباً حاوي انتقادهاي شديدي به جامعه اروپايي و به خصوص مظالم اروپاييان نسبت به ملل شرق است و تقريباً در همه جاي اين آثار به صراحت يا به ابهام، نسبت به انگلستان و سياست شرقي آن با مخالفت سخن رفته است.
مهمترين آثار او عبارتند از جنگ «La bataille»، محكومين به مرگ «Condamnsea mort»، متمدنين «Les civilizes». نوول «راز جزيره» از كتاب «داستانهاي دور و نزديك» او نقل شده است.
Beaumarchais - P.C
پير كارون بومارشه P.C.Beaumarchais نويسنده فرانسوي قرن هجدهم در سال 1732 در كوچه سن دنيس پاريس متولد گرديد.
در جواني يك دكان ساعتسازي در همين كوچه باز كرد و به تدريج كه كارش گرفت و وضعش بهتر شد براي خانوادههاي درباري و شاه ساعتهاي خوبي ساخت و مورد توجه واقع گشت. مدتي نيز معلم چنگ دختران شاه گرديد و بدينوسيله به دربار راه يافت و ترقي زيادي كرد بهطوري كه به زودي توانست مقام منشيگري و سپس معاونت ميرشكاري شخص شاه را به دست آورد و بدينترتيب جزو اشراف گرديد. پس از چندي به علت نوشتن مقالهاي راجع به مقامات قضايي و رسوا كردن آنها دستگير و محكوم گرديد. ولي به زودي به وسيله نوشتن رسالاتي بر عليه دستگاههاي دادگستري كشور، بدانها لطمههاي زيادي زد.
بومارشه پس از آن از طرف دولت فرانسه مقداري اسلحه براي شورشيان آمريكا برد. بعد از انقلاب كبير فرانسه دستگير و زنداني شد. ليكن چندي بعد آزاد شده و مأموريتي بدو محول گرديد و او براي انجام مأموريت به هلند رفت. سه سال بعد به فرانسه بازگشت و به پاريس آمد. ولي چندي نگذشت كه در سال 1799 در همين شهر بدرود حيات گفت.
از بومارشه آثار متعدد فراواني به جا نمانده، چه كه او در طول زندگي بيشتر وقت خويش را صرف كارهاي دولتي نمود. ولي دو اثر مشهور او «ريشتراش سويل» و «عروسي فيگارو» امروزه از شاهكارهاي ادبي فرانسه محسوب ميگردند.
Lamue - Pier
پیر لامو، از نویسندگان و داستان نویسان فرانسوی می باشد که در شهر پاریس متولد گردید. گرچه لامو آثار زیادی ندارد ولی داستان هایش جذاب و خواندنی می باشد.
یکی از کتاب های او به نام مولن روژ می باشد.
De Noailles - Contsse
کنتس دونوای که نام اصلی وی «پرنس آناماتیا برانکودان» می باشد. به سال 1876 چشم به جهان گشود. بی شک او عاشق پیشه ترین شاعره فرانسه و یکی از خونگرم ترین شاعره های دنیاست.
وی یکی از بزرگترین عاشقان سعدی است. حافظ و سعدی دوستان تنهایی و خلوت وی بوده اند و وی به طوری مفتون این دو شاعر پارسی گردیده بود که یک بار شاعره زیبای فرانسه نوشت «کاش در روزگار سعدی و حافظ بودم و از ایشان گدایی عشق می کردم». دو نوای مقدمه ای بر ترجمه «فرانتن توسن» که «گلستان سعدی» را ترجمه کرده است نوشته که از زیباترین آثار ادبیات معاصر فرانسه است. در نظر این شاعره زیبا زندگی فرصت کوتاهی است که باید حداعلای استفاده را از آن نمود.
از لحاظ ادبی شعر کنتس را با ظرافت لامارتین و دوموسه نمی توان مقایسه کرد، معهذا بسیاری از اشعار وی بسیار عالی است. دیوان های او موسومند به: سایه ایام، زندگان و مردگان، خیرگی ها، افتخار رنج، شعر عشق، قلب ناشمردنی، دل در همه جا، نیروهای جاودانی و اشعار کودکی. این شاعره زیبا به سال 1938 چشم از جهان فرو بست.
دیدرو(Diderot)
در بین نویسندگان قرن18 زندگی دیدرو شاید بهترین انعکاس دهنده حوادث روشنفکری آن دوران باشد. دنیس دیدرو(Denis Diderot) در 15 اکتبر 1713 در لانگر (Langres) بدنیا آمد.تحصیلات مقدماتی را با موفقیت پشت سر گذاشت و سال 1728 برای ادامه تحصیل به پاریس رفت و موفق به دریافت دیپلم از دانشگاه پاریس شد.اوکه در محافل ادبی شرکت می کرد و با فیلسوفها-از جمله روسو- ارتباط برقرار می نمود با افکار فلسفی آشنا گردید. به یاد گیری زبان انگلیسی ر وی آورد و با ریاضیات آشنا شد. در سال 1743 علی رغم مخالفت پدرش با آنتوانت شامپیون(Antoinette Champion) ازدواج کرد و صاحب دختری به نام آنژلیک(Anjelique) شد.
از سال 1747 دیدرو به همراه دلامبر(d’Alembert) مشغول نوشتن دایره المعارف شد.امری که به گفته خودش 25 سال از عمرش را فدا کرد..سال 1749رساله ای به نام "نامه ای در باره نابینایان"(Lettre sur les av eugles a l’ usage de ceux qui voient) نوشت و در آن با شهامت سخنان ملحدانه ای را بیان کرد و در نتیجه چندین ماه در وینسن(vincennes) زندانی شد. سال 1773 به سن پطرزبورگ(Saint-Petersbourg) رفت و چند ماهی نزد همسر تزار ماند.
با اختراع درام بورژوا دیدرو نوآوری و تحولی را در عرصه تئاتر بوجود آورد: دو درام"پسر نامشروع"(Le Fils naturel) و "پدر خانواده"(Le Pere de famille) از این نوعند .در زمینه رمان دیدرو با خلق آثاررومانی اش مواردی چون آزادی تقوا و اخلاق را به زیر سوال برد.رمانهایی چون:"مومنه"(La Religieuse) و" ژاک جبر گرا"(Jacques le fataliste) و "برادرزاده رمو"(Neveu de Rameau).
فلسفه دیدرو
فلسفه الحادی و مادی گرا است و در آثار فلسفی اش سوالاتی ر ا در باره آزاد ی و جبر گرایی مطرح می کند.در یکی از این آثار "افکار فلسفی"(Pensees philosophiques) دیدرو چهار دیدگاه متفاوت را بیان می کند: دیدگاه مسیحیان و دیدگاه توحیدیا ن و دیدگاه کافران و دیدگاه شکاکان. دیدرو اخلاق سنتی را محکوم می کند یعنی اخلاقی که بر وجود روح جاودان و شعور و آزادی است.دیدرو به آزادی بشری اعتقادی ندارد و آزادی را کلمه ای بی معنی میداند. او می گوید:" ما چیزی نیستیم جز آنچه که طبق نظم عمومی وزنجیره حوادث مناسبمان بوده تقوا و جرم نتیجه قوانینی است که دنیا را اداره می کند." دیدرو معتقد به اخلاق طبیعی است یعنی اخلاقی که می گوید:"انسان طبق طبیعتش خوب است پس اخلاق خوبی نیز خواهد داشت".
سایر آثار دیدرو
-رویای د لامبر(Le Reve de d’ Alembert)
-نامه به لاندوا(Lettr a Landois)
-تفسیر طبیعت(L’ interpretation de la nature)
-مکمل سفر بوگنویل(Supplement au voyage de Bouganville)
Malo - H
هکتور مالو
هکتور مالو، رمان نويس فرنسوي در سال 1830 متولد گرديد و به سال 1907 درگذشت.
برخي از آثار وي عبارتند از:
دلدادگان
همسران
فرزندان
رمانهايم
مهمانسراي دنيا
زد و خوردهاي ازدواج
کولي پر هياهو
رومن کالبري
بي خانمان
باخانمان
در آغوش خانواده.
De Stal - German
ژرمن دو استال
مادام ژرمن دو استال بانوی داستان نویس و مقاله نویس فرانسوی به سال 1766 از خانواده ای سوئیسی در پاریس زاده شد و در سال 1817 درگذشت.
برخی از آثار وی عبارتند از:
سوفی یا احساس های نهفته
نامه هایی درباره خصال و نوشته های ژان ژاک روسو
ارتباط ادبیات با سازمان های اجتماعی
کورین
درباره آلمان
خصال آقای نکر و زندگی خصوصی او
ده سال تبعید
مقاله های نمایشی.
استاندال(Stendhal)
هانری بیل(Henri Beyle) در سال 1783 در شهر گرونویل(Grenoble) بدنیا آمد. بدلیل تنفری که از اسمش داشت نام مستعار استاندال را بر ای خود برگزید. در سن 7 سالگی مادرش را از دست دادو بنا به خواسته پدرش طبق اصول کاتولیک و سلطنتی تعلیم دید. استاندال بدلیل ماجراجویی به ارتش ایتالیا ملحق شد و کمی بعد به میلان(Milan) شهری که او را از خود بیخود می کرد رفت و مدت 7 سال در آن شهر ماند. در بازگشت از میلان سال 1821 به سالهای ادبی پاریس رفت و آمد می کرد. و بزودی تبدیل به یکی از چهره های درخشان سالنها گردید. استاندال سالهای آخر عمرش را در در رم(Rome) گذراند.
آثار استاندال
دو شاهکار او عبارتند از"سرخ و سیاه"(Le Rouge et Le Noir) و "صومعه پارم"(La Chartreuse de Parme)
دو اثر اتوبیوگرافیک اویکی "زندگی هانری برولار"(Vie de Henry Brulard) ودیگری " خاطرات خارجی"(Souvenirs d’ Egotisme) است.
آرمانس(Armance)
لا میل(Lamiel)
لوسین لووان(Lucien Leuwen)
وقایع نامه ایتالیایی(Chroniques italiennes)
ویژگی آثار استاندال
به نظر استاندال اثر ادبی باید بازتابی از واقعیت باشد. همچنانکه سوژه" سرخ و سیاه" او از اتفاقی که در روزنامه های آنزمان نوشته شده بود گرفته شده است. استاندال مانند بالزاک خواهان ارائه تابلویی واقع گرایانه از جامعه است و همانند او بر روی نقاط تضاد بین پاریس و شهرستان تاکید می کند اما بر خلاف بالزاک توصیفات استاندال بسیار ظریفتر است.
استاندال اعتقادات آزادی خواهانه و دموکراتیک داشت ولی خلق و خویش اشرافی بود در" سرخ و سیاه" او وحدت سلطنت و کلیسا را افشا کرده و مانند روسو علیه نابرابری اجتماعی موضع گرفته است.
عشق در همه آثار استاندال وجود دارد. قهرمان استاندال همواره آماده است عاشق شود.. استاندال رساله ای به همین نام"درباره عشق"(De l’ Amour) دارد و در آن دکترین مشهور خودش یعنی متبلور شدن (Cristallisation) را ارائه داده است.
آلفردو وینیی(Alfred de Vigny)
درسال 1797 بدنیا آمد.او که در رسیدن به آرزوهای نظامی و سیاسی شکست خورده بود به ادبیات روی آورد وشکستهای احساسی اورا مبدل به فردی بدبین کرد به همین دلیل از سال 1837 زندگی تنهایی راآغاز کرد.ژورنال شاعر(Journal du poete) که پس از مرگش چاپ شد شامل تفکرات وینیی در طول این دوران است.
آثار وینیی
اشعار وینیی از دو مجموعه تشکیل شده:"اشعار قدیمی و مدرن"(Poemes antiques et moderes) و"تقدیرها"(Les Destinees)
اولین مجموعه مراحل بزرگ تاریخ بشریت را بیان کرده ودربرگیرنده تفکرات فلسفی وینیی است: در شعری به نام "موسی"(Moise) شاعر سمبل تنهایی معرفی شده است.دومین مجموعه که با زیر عنوان "اشعار فلسفی "چاپ شد وینیی افکار فلسفی اش را عمیقا بررسی کرده و با دیدی بد بینانه نسبت به زندگی برنامه ای حکیمانه و خردمندانه تهیه کرده است.شعر وینیی تن ویژه خود را مدیون سه چیز است: 1)جنبه فلسفی 2)خلق سمبل 3)قدرت جو حاکم بر اشعار
تفکرات وینیی
او انسان را محکوم جبر و سرنوشت و رها شده توسط خدا می داند.در نتیجه برای انسان دو راه باقی میماند: یا باید این رنج ها را تحمل کند ویا باید تسلیم مرگ شود.وینیی به انسان توصیه می کند در برابر مصیبتهای تقدیر روشی شایسته و مقهورانه در پیش بگیرد.
تئاتر وینیی
تنها اثر بزرگ وینیی شاترتون(Chatterton) در سال 1835 است. در این اثر وینیی بدنبال آزدی بزرگ است. در این اثر شاترتون سمبل انسان روحانی است که مادی گرایی جامعه باعث اختناق او می شود.
وینیی سال 1863 در گذشت.
Elvard - Paul
الوار
پل الوار Paul Elvard، در سال 1895 در «سندني» به دنيا آمد. پس از پايان جنگ بينالمللي اول به جمع طرفداران نهضت سوررئاليسم كه باني آن «آندره برتون» بود پيوست و در اينجا بود كه با «لوئي آراگون» شاعر معروف فرانسوي آشنا گرديد. پس از اينكه اعضاء طرفدار اين نهضت با هم اختلاف پيدا كردند و خود را از اين مجمع بيرون كشيدند او نيز از انجمن سوررئاليستها جدا گرديد و مانند آراگون كه قبل ا زاو به كمونيستها پيوسته بود به حزب كمونيست فرانسه ملحق شد. در طي جنگ دوم جهاني الوارو آراگون در رأس شاعراني بودند كه دليرانه براي حفظ وطن خود با آلمانها ميجنگيدند و اشعار خود را به عنوان سلاحي در مبارزه با آلمانها به كار ميبردند. پل الوار با اينكه از نهضت سوررئاليستها كناره گرفته بود ولي هرگز از شيوه شعر سوررئاليسم روي نگرداند. وي به سال 1952 در شهر پاريس درگذشت. مجموعه اشعار او به ترتيب عبارتند از: پايتخت درد، زندگي بيدرنگ، گل براي همه و جريان طبيعي.
Ashar - Marcel
مارسل آشار نمایشنامه نویس فرانسوی به سال 1899 متولد و به سال 1974 درگذشت برخی از آثار وی عبارتند از:
کسی که در مرگ خود زیست
می خواهی با من بازی کنی
مارلبره به جنگ می رود
من تو را دوست ندارم
زندگی زیباست
زن خاموش
دومینو
ما به والپاره زو می رویم
ژان ماه زده.
Doshineh - A.M
آندره ماری دوشینه، نویسنده و داستان نویس فرانسوی به سال 1762 متولد گردید و به سال 1794 در سن 32 سالگی چشم از جهان فرو بست.
برخی از آثار وی عبارتند از:
دختر جوان تارانت
کور
هرمس
من و مرگ.
سلام
ممنون از تاپيك جالبتون. ممكنه راجع به مكاتب ادبي اين نويسنده ها هم بيشتر مطلب بذاريد. راستي منيع اين مطالب رو به زبان فرانسه هم داريد؟
ممنون
موفق باشيد
سلام...
در مورد مکاتب ادبی هم فکر کنم قبلا یه تاپیکی در این مورد بود.
ولی خوب منم سعی میکنم در مورد نویسندگان فرانسه و مکاتب ادبیشون مطلب بزارم [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
منبع هم فارسی هستش...
ولی برای اینکه دست خالی نباشی...
میتونی بری ویکی پدیا و در قسمت فرانسوی سایت مطالبی رو در مورد نویسندگان فرانسه پیدا کنی ...
موفق باشی [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ژان پل سارتر(Jean-Paul Sartre)
در 21 ژوئن 1905 در پاریس بدنیا آمد.15 ماه بعد از تولدش پدرش را از دست داد وبا ازدواج مجدد مادرش خانواده ژان پل به روشل (Rochelle) رفته و چهار سال ناخوشایند برای ژان جوان را آنجا گذراند. سال 1920 به پاریس باز گشت و در سال 1925 وارد مدرسه عالی شد.سپس در سال 1929دررشته فلسفه پذیرفته شد و با سیمون دو بوار (Simone de Beauvoir)آشنا گردید.ایندو با اینکه سراسر عمرشان را باهم گذراندند ولی هرگز با هم ازدواج نکردند.
با آغاز جنگ جهانی دوم سارتر عازم جبهه شد و بدنبال حمله آلمان به اسارت گرفته شد. سال 1941 به پاریس اشغال شده بازگشت و استاد دبیرستان کوندورسه (Condorcet)گردید. پس از پایان جنگ جهانی سارتر رئیس فلسفه اگزیستانسیالیسم(Existentialisme) شد. او مجله "دوران مدرنگ(Les Temps Modernes) را سال 1945 انتشار داد . بین سالهای 1980-1925 زندگی سارتر مابین خلق ادبی و تفکرات فلسفی و تعهدات سیاسی در قبال کشورهای شرقی تقسیم شد: در واقع او از کشورهای جهان سوم و مبارزات آزادی خواهانه آنها دفاع می کرد.سال 1968 مبارزات دانشجویی او را به گرایشات چپی نزدیک کرد.انتشار "کلمات"(Les Mots) در سال 1963 که در بر گیرنده حکایات بچگی است وبا موفقیت همراه بود خداحافظی سارتر از عالم ادبیات به حساب می آید.این اثر برنده جایزه نوبل شد ولی سلرتر آنرا نپذیرفت. سارتر سال 1980 در گذشت.
مکتب اگزیستانسیالیسم
این مکتب که از پدیدار شناسی نشات می گیرد فلسفه کلاسیک را رد می کند و وجود را بر جوهر و ذات مقدم وبرتر می داند.در کل دو نوع اگزیستانسیالیسم وجود دارد:مذهبی و الحادی. اگزیستانسیالیسم الحادی که توسط هایدگر(Heidergger) معرفی شد بر این اصل استوار است که انسان برای توجیه هستی اش و برای معنی دادن به زندگی اش تنها باید به خودش تکیه کند.سارتر نیز یکی از اگزیستانسیالیست های ملحد است و در واقع رئیس این مکتب در فرانسه به حساب می آید.
آثار سارتر
تهوع (La Nausee)
دیوار(Le Mur)
مهلت(Le Surcis)
کلمات(Les Mots)
مگسها(Les Mouches)
پشت در های بسته(Huis Clos)
دستهای آلوده(Les Mauns sales)
مرگ بدون خاکسپاری(La mortsans sepulture)
توقیف شدگان آلتونا(Les Sequestres d’ Altona )
نکراسوف(Nekrassov)
شیطان و خد ای خوب(Le Diable et le Bon Dieu)
ادبیات چیست(Qu’ est-ce que la literature?)
بودلر(Baudelaire)
هستی و نیستی(L’ etre et le Neant)
Alecsy - Pool
پول آلکسی، نمایشنامه نویس و رمان نویس فرانسوی به سال 1847 تولد یافت و در سال 1901 درگذشت.
برخی از آثار وی عبارتند از:
شب های مدان
یادداشت های روزانه آقای مور
پایان کارلوسی پلگران
نیاز به دوست داشتن
مادام موریو
دختری که کسی با او ازدواج نمی کند.
De Sadd - Franceva
دناسيون آلفونس فرانسوا، مارکي دوساد (1814-1740) نويسنده اي است مشکل ساز و جنجال آفرين، که غالبا براي خلاص شدن از مزاحمتهايش او را به زندان ميانداختند. در همه رژيمها و به علتهاي گوناگون مطرود بود و رانده شده. بعد از مرگذش نيز به صورت يک معماي حل نشدني باقي ماند. آثار او تا مدتها موضوع بحث و جدلهاي فراوان بود و تا امروز هر کس به ذوق خود نوشتههاي او را تعبير و تفسير ميکند.
از آثار او میتوان از رمان « داستان ژولیت » نام برد .
ژيلبر للي، منتقد ادبي، در کتاب خود به نام "ساد" مينويسد:"هر نوشته اي که امضاي ساد زير آن باشد عشق است و نيايش عشق." "ايوبن فوا" در کتاب "ديدار با آدميهاي رمان ساد" مينويسد:"هر آنچه نام ساد را به دنبال دارد، عشق است. به اين معنا که ساد بي پروا ميان بر ميزند تا به حقيقت برسد. ساد متهور است و با تهور فرمها و سبکهاي گذشتگان را کنار ميگذارد و مسير جديد را طي ميکند تا بعدا عده اي به راه او بروند."
بین پيروان ساد تنها ساد نبود که چنين رمانهايي مينوشت. مارکي دوساد پيروان زيادي داشت. "رورني سن سير" (Reveroni Saint Cyr)افسري که در سالهاي آخر عمر ديوانه ش، در سال 1829 رماني نوشت به نام "پوليکا" که سراسر آن هوسراني است. تولت (Toulotte) در سال 1803 رمان "جنايات تعصب" را نوشت که در همين مايه بود. خانم بارون "گراردومه ره" (Baronne Guerard de Mere) رمان "سه راهب" را نوشته است که از همين سرچشمه سيراب شده. رمانهاي ديگري در دوران انقلاب و عصر بازگشت سلطنت به چاپ رسيد که همه آنها نقش و مهر تاليفات ساد را داشتند
سلامنقل قول:
نوشته شده توسط Dash Ashki
من تاپيكي كه شما ميفرماييد رو پيدا نكردم. :sad:
ممنون از راهنمائيتون, قبلا چندتايي متن از ويكي پديا گرفتم.
ممكنه بپرسم منبع فارسي شما كدوم سايت هست؟
موفق باشيد :rolleye:
سلام...!
دوست عزیز چون این موضوع مرتبط به این تاپیک نیست در پیغام خصوصی پیگیری شه...
موفق باشی [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
Flobere - Gustave
هر چند فلوبر (1880-1821) مدتي در پاريس زندگي ميکرد و يک سفر به مشرق زمين رفت، اما عمر او بيشتر در نرماندي سپري شده است. در واقع نويسنده اي بود که در آزمايشگاه خود مشغول تحقيق بود و به عبارت ديگر، کسي بود که در کلينيک ادبيات کار ميکرد و دو گرايش را در او ميتوان ديد. گرايشي که او را به سوي رآليسم ميبرد و گرايش ديگر که و را به رنگ آميزي و شور و هيجان داستان سوق ميدهد.
"سالامبو" (1862) و "وسوسه سنت آنتونيو" (1874-1849) در ميان تاليفات او به گرايش دوم نزديکترند. وصيت نامه ادبي فلوبر را در "بووار و پکوشه" (1880) ميتوان يافت که سرشار از پوچ گرايي و بدبيني است و چراگاهي را فراهم کرده است براي همه نويسندگان "آوانگارد" تا روزگار ما.
Alen - F
فورنیه آلن، نام واقعی وی هانری آلن فورنیه شاعر و داستان نویس به سال 1866 زاده شد و به سال 1866 زاده شد و به سال 1914 درگذشت.
برخی از آثار وی عبارتند از:
معجزه ها و مولن بزرگ.
لویی آراگون(Louis Aragon)
در سال 1897بدنیا آمد.نام واقعی اش لویی آندریو(Louis Andrieux) می باشد .در واقع او پسر غیر قانونی یک نظامی وزنی بورژوا ست که بدلیل مخفی نگاه داشتن آنچه که برای یک خانواده بورژوا عیب بود مادرش خود را خواهرش معرفی کرد ومادربزرگش خود را بعنوان مادراوجا زد.در نتیجه وقتی او شروع به نوشتن کرد نام "آراگون" را برای خود انتخاب نمود.
در سال 1928بدلیل جدا شدن از معشوقه اش نانسی کونارد(Nancy Cunard) اقدام به خودکشی نمود ولی این خودکشی ناکام ماند. در همین سال با السا تریوله(Elsa Triolet) آشنا شد یک دختر جوان یهودی اصالتا روسی.این آشنایی آراگون رادوباره به زندگی باز گرداند تا جاییکه آراگون اکثر شعرهایش را به نام او سرود.
-السا(Elsa)
- چشمهای السا(Les yeux d’ Elsa)
- سرودی برای السا(Cantique pour Elsa)
پس از به پایان رساندن تحصیلاتش در رشته پزشکی وارد بیمارستان ول دو گرس (Val-de-Grace) شد ودر آنجاآندره بروتون(Andre Breton) را ملاقات کرد.با آغاز جنگ جهانی اول هر دوی آنها عازم جبهه شدند.پس از پایان جنگ آراگون دادائیست (Dadaisme) شد ولی بدلیل پوچی موجود در دادائیسم این نهضت را ترک کرد و همراه با بروتون و چندی دیگر از جمله پل الوار(Paul Eluard) مکتب سوررئالیسم(Surrealisme) را تاسیس کرد.
"ادبیات"نام مجله ای است که آراگون و بروتون و سوپو(Soupault) منتشر میکردند و بیانیه های سوررئالیسم را در آن چاپ می نمودند. بعدها او همچون بروتون عضو حزب کمونیست شد. در واقع او عضو دو گرایش مخالف شده بود :یکی سوررئالیسم و دیگری کمونیسم. ولی زمانی که برای اولین بار به شوروی سفر کرد تا در کنفرانس نویسندگان انقلابی شرکت کند با اصول سوررئالیسم به مخالفت برخاست و از آن مکتب جدا شد .در حزب کمونیست او موفقیتهای زیادی کسب کرد:
نویسنده روزنامه "بشریت"(L’ humanite)
مدیر یک نشریه کمونیستی به نام "نامه های فرانسوی"(letters francaises)
معاون یک نشریه دوره ای به نام"عصر امروز"(Ce Soir)
به دلیل مخالفت با برخی اصول کمونیسم از این حزب دور شد و استالین را بعنوان رئیس کمونیستهابه باد انتقاد گرفت.آراگون در اواخر عمر دوباره به سوررئالیسم بازگشت و در سن 84 سالگی در گذشت.
عقاید آراگون
-آراگون کسانی را که بخاطر ایده الشان می جنگند ستایش می کند. در یک قطعه شعر به نام "قطعه ای برای به یاد ماندن"(Strophe pour se souvenir ) او شاعری ارمنی را مدح می کند که یک گروه مقاومت بوجود آورده بود تا در زمان اشغال فرانسه توسط آلمانها از کشور در برابر آلمانها دفاع کند.
-به عقیده آراگون انسان چیزی نیست مگر یک بازیچه. کسی که نمی تواند بر سرنوشتش تسلط داشته باشد.
-آزادی نزد آراگون بسیار مهم است. همچنان که پیام اکثر اشعار او می باشد.
آثار آراگون
-هفته مقدس(La Semaine Sainte)
-سفید یا فراموشی(Blanche ou l’ oubli)
-انیسه یا پاناراما(anicet ou Panorama)
-روستایی پاریس(Paysan de Paris)
-مجموعه دنياي واقعي(Le Monde Reel)