این بار در ستایش دستان لرزان پیرمرد
پیرمرد ... چقدر این واژه با تو به کمال می رسد ... حریق می شود ... گرمای حریقت باعث دلگرمی ماست ... از کنده ی تو دود بلند نمی شود پیرمرد ... شعله های سرکش سر بر می آورند .
لرزش تراژدیک دستان مشت گره کرده ات از "کار جوان خوش فکر" نیست ... لرزش دستانت این بار هم نشان از سوختن ققنوس مادر دارد ... مانند نبرد سهمگین رم که ققنوسی دگربار آتش گرفت و خاکسترش تبدیل به ققنوسی شد که اندک زمانی بعد ، افسانه ی بزرگ و دست نیافتنی ای را پایان داد با شماره ی 19 ... ققنوس تازه متولد شده ات این بار کدامین قله را فتح خواهد کرد ؟
هنوز هم همان کهنه قمار باز هستی ... که می بازی ولی با سری بلند و قامتی به بلندای تاریخی شگرف و سراسر افتخار ... که می بازی اما به اصول خود پشت پا نمی زنی ... که می بازی اما با افتخار و بدون واهمه از برترین جنگجویان و هنرمندان میدان سبز ... شجاعت دوباره ات در برابر نامداران عرصه ، نشان از جوانی ات دارد پیرمرد ... چون بهتر از همه تو می دانی که ترسوها به بهشت نمیروند ...
میدانم و ایمان دارم که دگر بار خواهی آمد ... باز هم مثل یک مرد بزرگ ... بیگانه با هراس ... بدور از تن دادن به هرنوع نبرد برای پیروزی ... و اگر باز هم پاکباخته شوی ؛ با سری بلند ... "ایستاده با گرگها"
برای تو پایانی متصور نیست پیرمرد .:40:
پی نوشت : با وام از عنوان مطلب علیرضای دوست داشتنی
sir0c0
یادداشت ویژه: در نقد گزارش مزدک میرزایی در فینال لیگ قهرمانان
حملات آشكار و پنهان به منچستر يونايتد، تيمي كه همه قبل از بازي ميدانستند از بارسلونا ضعيفتر است، چه حس دروني ويژه و البته پنهاني را در گزارشگر اين مسابقه ارضا ميكرد؟
بهنام مددی
2011/5/30 0:14:00
1. دستهاي لرزان سرالكس، به ياد ماندنيترين تصويري است كه فينال ومبلي در ذهن هواداران شياطين سرخ نقش بست. هواداراني كه البته از سوي گزارشگر مثلا بيطرف ايراني در تك تك دقايق مسابقه به هيچ انگاشته شدند و تحقير كلامي را به شديدترين شكل ممكن تجربه كردند.
2. منچستر يونايتد با يكي از متوسط ترين تيمهاي تاريخ خود، سزاوارانه قهرماني ليگ برتر و نايب قهرماني ليگ قهرمانان را به دست آورد. با سرمربي مسن و پرهيجاني كه تيمش در برابر فشار بيامان يكي از بهترين تيمهاي تاريخ، جوانمردانه بازي كرد. گواه اين ادعا، گرفته نشدن حتي يك دقيقه وقت تلف شده در نيمه اول و اعلام تنها 3 دقيقه وقت تلف شده به واسطه انجام تعويضهاي پرتعداد در نيمه دوم بود.
نشان به آن نشان كه در اواخر بازي، اين دروازهبان تيم پر موقعيت و قدرتمند بود كه به واسطه اتلاف وقت از ويكتور كاساي مجارستاني كارت زرد گرفت. درست در شرايطي كه در نقطه مقابل فابيوي جوان و مصدوم، در لحظاتي كه كه فاندرسار تحت تاثير حملات پرتعداد تيم گوارديولا قرار داشت، با پاي لنگان و خارج از زمين مسابقه، به تير دروازه تكيه داده بود و به «اصل» و «هدف» تيم سرالكس فرگوسن فكر ميكرد.
3. بارسلونا سزاوارانه قهرمان اروپا شد. كيفيت بازي اين تيم، ستارههاي بينظيرش و البته آمار پايان مسابقه مهر تاييد قابل اعتنايي بر اين مدعاست اما سؤال كليدي اينجاست كه حملات آشكار و پنهان به منچستر يونايتد، تيمي كه همه قبل از بازي ميدانستند از بارسلونا ضعيفتر است، چه حس دروني ويژه و البته پنهاني را در گزارشگر اين مسابقه ارضا ميكرد؟ يونايتد تحت فشار است و يك گل هم خورده؛ ناگهان وين روني در ميانه ميدان يك حركت تيمي فوقالعاده را آغاز ميكند و به وسيله همكاري با رايان گيگز، دروازه ويكتور والدس را باز ميكند. واكنش گزارشگر اما در اين صحنه فوقالعاده است كه به داور بابت پذيرفتن يك گل آفسايد حمله ميكند.
عكسالعمل گزارشگر به خطاي دني آلوس و كارت گرفتن او هم اعجاب انگيز به نظر ميرسد:«آلوس حق داره عصبي بشه؛ داره از داور ميپرسه چرا به والنسيا كارت نميدي و به من كارت ميدي. حق هم داره!» و...
4. يكي از هواداران اينتر در يكي از فرومهاي هواداري نوشته بود:« سالهاست بازيهاي تيممان را با گزارشهاي پرهيجان اسكارپيني (گزارشگر اختصاصي و متعصب باشگاه اينتر)، از شبكه باشگاه ميبينيم و هيجانش را ميشناسيم اما واقعا صد رحمت به اسكارپيني كه يك دهم گزارشگر بازي فينال ومبلي كه از يك شبكه سراسري در ايران پخش ميشد، از يك تيم خاص حمايت نكرد.»
[HTML]http://www.goal.com/iran/news/1825/%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86/2011/05/30/2509277/%DB%8C%D8%A7%D8%AF%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA-%D9%88%DB%8C%DA%98%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%D9%86%D9%82%D8%AF-%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%B4-%D9%85%D8%B2%D8%AF%DA%A9-%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%B2%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D9%81%DB%8C%D9%86%D8%A7%D9%84-%D9%84%DB%8C%DA%AF-%D9%82%D9%87%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%A7%D9%86[/HTML]