جالبه زنان خانه دار 21% آمار دارن!!!!
این در حالیکه قطعا بچه دارن و مدیریت خونه روی دوش مادرهای زحمت کشه!!!!
Printable View
جالبه زنان خانه دار 21% آمار دارن!!!!
این در حالیکه قطعا بچه دارن و مدیریت خونه روی دوش مادرهای زحمت کشه!!!!
چون بیکارها یه هدفی دارن و اون گشتنه دنبال کاره شاید:27::27::27::27:نقل قول:
آمار خودکشی در ایلات متحده
به تفکیک ایالات
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اونجوری که به نظر میرسه، قسمتهای شرقی آمریکا از قسمتهای غربی، شادترند.
ایالتهای معروف شرق آمریکا : می سی سی پی، آلاباما،جورجیا، فلوریدا، کارولینا، ویرجینا، پنسیلوانیا.
شهرهای واشینگتن و نیویورک در سواحل شرقی آمریکا هستند.
ایالتهای معروف غرب آمریکا: نیومکزیکو، مونتانا، آوکلاهاما، آریزونا، آلاسکا و هاوایی هم در این گروه هستند.
شهر لاس وگاس در این قسمت آمریکاست، و همچنین شهرهای سانفرانسیسکو و لوس آنجلس در سواحل غربی آمریکا هستند.
ولی هر دو شهر سانفرانسیسکو و لس آنجلس چون در ایالت کالیفرنیا هستند، مثل ایالتهای شرقی آمار خودکشی پایینی دارند و شادترند.
خودکشی نه بیکار میشناسه نه شاغل، نه فقیر نه غنی، نه پلدار نه بی پول نه با هدف نه بی هدف! و...
ضعف ایمان؛ عدم اعتماد به خدا (اعتقاد رو که اکثریت کم و بیش زیاد یا کم دارند)
من تو زندگیم پستی بلندی های شدیدی داشتم البته راستشو بگم اکثرا تو سربالایی بودم و هستم. بخوام بگم گریتون میگیره ولی هیچ وقت به این عمل نکوهیده فکر نکردم و نخواهم کرد!
در اینجا رو تخته کن پریساجانم، موضوعات بهتری رو مطرح کن:11:
به نظر من ربطی به شاد بودن و غمگین بودن نداره.
بیشتر یک جنون آنی است،اما در بعضی کشورها،مردم سریعتر دچار این جنون سریع میشوند،چون عوامل تحریک کننده و اعصاب خرد کن توش زیاده.
برای همین این کشور مثلا میتونه آمار خودکشی بالایی داشته باشه.
به نظر من یه آدم های شاد غم و غصه و بدبختی بیشتری دارن که همش میخندن :46:
بر اساسا تجربه من کسی که خیلی غم و قصه داره بیشتر غم و بدبختیش رو تو خودش میریزه و یه کم شادیش رو با تمام وجود بروز میده:46:
سلام به دوستان گلم
به به عجب تایپیک باحالی :31:
ببینید خودکشی یه قانون یا یه روال خاص نداره که بخوایم بگیم حتما فلان قشر خاص دست به خودکشی میزنن
نه اصلا
بوده و خواهد بود افرادی که ثروتمند بودن دست به عمل خودکشی زدن
ویا افراد فقیر نیز به این کار رو آوردن
مثلا فردی پولدار که دیگه به نهایت رسیده دیگه هیچ خوشی براش وجود نداره میره خودشو نفله میکنه
خودم یکیو میشناختم
بنده خدا فقیر بود
حتی نون شبش رو به زور در میورد با چنتا بچه دیگه حسابشو بکتید
بنده خدا نتونست خودشو نگه داره و زیر بار فشار فقر خودشو کشتت:41::19:
به همهین راحتی....
واقعا ما باید از خودمون سوال کنیم تا وقتی که افرادی هستن در جامعه ما که حتی نون شب ندارن بخورن ما باید با خیال راحت سرمون رو بالشت بزاریم و راحت بخوابیم؟؟؟؟!!!!!!
کلی بگم که این موضوع سر دراز داره و خیلی وسیع هستش
در ضمن افراد خنده رو به چند دسته تقسیم میشن
امکان داره یکی الکی خوش باشه
یا واقعا کسی هست که از تهه دلش شاد باشه با مشکلاتی که داره
ولی یهو خودشو دار میزنه از پنکه
پس شادی هم دلیلی نمیشه مبنی بر اینکه طرف خودکشی نکنه
اگه عمری باقی بود باز هم نظر خودمو میگم
چاکر همه دوستان گلم:11:
نقل قول:مسلما جمعیت زنان خانه دار بیشتر از زنانه بیکاره...پس تو درصد هم باید بیشتر باشه.اگه آمارش نسبی بود یه چیزینقل قول:
البته خانه داریم بیکاریه دیگه:دی (شوخی)
بازم میگم بستگی به تعریفتون از غم و شادی داره...
---------- Post added at 08:53 PM ---------- Previous post was at 08:51 PM ----------
یه سوال فنی:
به زن مجرد هم خانه دار میگن؟!
بیخیال از بحث خارج نشیم
سلام.
تمامی آمارها نسبی ه. اگه نگاه کنید همشون، تعداد به ازای 100،000 نفر بیان شدند.
یعنی توی سیاست گزاری های کلان کشورها از این آمار استفاده میشه. منبع آمار هم سازمان بهداشت جهانیه.
تو محل ما به تازگی خیلی خودکشی باب شده تقریبا 3 یا 4 سال پیش یه پسره تو محل ما خودکشی کرد که اوازش تو همه جا پیچید و هرکسی میشنید تنش به لرزه می افتاد و دیگه من نشنیدم کسی خودکشی کنه تا اینکه تقریبا یه ماه پیش یه پسر جوان نمیدونم بخاطر چی خودکشی کرد تقریبا یه هفته بعد از اون یه پسره اول دبیرستانی زنگ سوم ازاد داشتن وقتی از مدرسه میاد بیرون (تقریبا مدرسه تو بیابون هستش) میره پشت مدرسه یه طناب میبنده به میله هایی که به دیوار مدرسه زدن تا کسی فرار نکنه و خودشو اویزون میکنه و میمیره تقریبا هفته ی پیش هم یه بچه ی 12 ساله با تسمه ی کولر خودشو از یه درخت اویزون کرده بوده که یه پسره میبینش و میارش پایین (البته پسره تقریبا اخر کار رسیده و چیزی به خفگی نمونده بوده) مادر این بچه ی 12 ساله گداست و پدرش معتاد.
ميلياردر آلمانيالاصل خودكشي كرد
رسانههاي رسمي سوئيس اعلام كردند كه ميلياردر آلمانيالاصل روز گذشته در خانه ييلاقياش در اين كشور خودكشي كرد.
به گزارش ايسنا، خانواده «گانتر ساش» در بيانيهاي اعلام كردند كه اين ميلياردر آلمانيالاصل در سن 78 سالگي در منطقه «گستاد» سوييس خودكشي كرده است.
همچنين علت اين اقدام وي بيماري شديد، كهولت سن و ضعف جسماني اعلام شده است.
به گزارش ايسنا، براساس گزارش شبكه خبري بيبيسي، اين مرد كه نوه سازنده خودروهاي «اپل» بود، سه بار ازدواج كرده و سه فرزند داشت. همچنين يكي از همسران وي «بريجيت باردو» بازيگر معروف فرانسوي است.
نتیجه اخلاقی:31:: میلیادر هم که باشی و سه تا همسر مختلف هم که داشته باشی احتمال خود کشی داری:27:
فكر مي كنم بعضي ها اعتقادات شون ضعيفه بعدشم خوشي زده زير دلشون رو . .البته بعضي هاشون هم وقتي به ته خط ميرسن گه ديگه زندگي براشون مفهومي نداره
یکی از مسائلی که فرد رو به همچین نقطه ایی میرسونه این هست که دنیایی که تصور میکرده تو ذهنش به تصویر کشیده بوده احساس کنه نبوده و ناگهان رو سرش خراب شه و از اون بدتر دنیایی که واقعا وجود داره یه دفعه محو بشه مثلا تو چند زلزله بزرگی که تو 2 دهه اخیر تو ایران افتاده ناهنجاری های رفتاری و مشکلات روحی روانی تو بین بازماندگان زیاد دیده شده افسردگی شدید خشونت و حتی قتل و میزان قابل توجه ایی خودکشی جالب تو آسیب شناسی مشکل برخورد با فرد حادثه دیده تو 24 ساعت اول حادثه رو بیشترین تاثیر تو بازپروری فرد میبینن.
من یه سوال دارم البته العان باز همتون نگین چرا میخوای خودکشی کنی فقط واسه زیاد شدن اطلاعاتم میپرسم
راحترین و بی درد ترین راه خودکشی چیه؟
سیانور
یکی از دوستان هنرمند برای کارش لازم میشه استفاده میکنه رو جعبش یه شعر چسبونده که الان یادم نیست مضمونش این بود که اگه از زندگیت خسته شدی کمی امتحانش کن.
همینجا بگونقل قول:
روش هاش که زیاده تو این تایپیک نمیگنجه :دی
این تاپیک واسه همین ایجاد شده دیگه :31:
قبلا گفتمنقل قول:
تا حالا به خودکشی فک کردی؟چرا ادما دست به خودکشی میزنن به نظرت نیما؟
کد:http://forum.p30world.com/showpost.php?p=6084177&postcount=32
خود کشی مربوط به ضعیف بودن ایمان و نا امیدی از رحمت خدا می باشد
این چیزی که شما فرمودید از نظر مذهبی درستهنقل قول:
ولی از نظر ماهیت علمی چی؟و یا روانشناسی :31:
---------- Post added at 06:44 PM ---------- Previous post was at 06:42 PM ----------
اخه اگه بیام بگم بعد تو جو قرار میگیرم خفن برات میشکافم :31:نقل قول:
یهو دیدی یه اخطار خوشمل گرفتم:31:
نباید خودکشی رو به عقل و منطق ربط داد به نظرم گاهی احساس به عقل غلبه می کنه درست مثل زمانی که عاشق می شی و عقلت این انتخاب رو پس می زنه!!!!!
خودکشی هم یه حسه که به این نتیجه می رسی ادامه دادن میسر نیست!!!!!!!!حتی اگه خوشبخت باشی یا بدبخت
حسی که می گذره و کاش آدم بتونه این حس رو مدیریت کنه!!!!!!!!!!!
خیلی قشنگ و کامل گفتینقل قول:
نباید خودکشی رو به عقل و منطق ربط داد به نظرم گاهی احساس به عقل غلبه می کنه درست مثل زمانی که عاشق می شی و عقلت این انتخاب رو پس می زنه!!!!!
خودکشی هم یه حسه که به این نتیجه می رسی ادامه دادن میسر نیست!!!!!!!!حتی اگه خوشبخت باشی یا بدبخت
حسی که می گذره و کاش آدم بتونه این حس رو مدیریت کنه!!!!!!!!!!!
ممنون
نقل قول:
من درست متوجه نشدم
ولی میشه بگین این مسئله با کدوم یک از حواس پنج گانه حس شده؟!
اگر میگین که حس شده باید از طریق حس بویایی - چشایی - شنوایی - لامسه و یا بینایی با اون در ارتباط باشین که به معنای واقعی کلمه حسش کرده باشین....
اگر که هیچکدوم اینا نباشه که شما چیزی رو حس نکردین...اونو تخیل کردین
در ضمن عشق و عاشقی کاملا توسط مغز انجام میشه نه قلب...
تا حالا جنگ بین عقل و احساس داشتی!!!!
این یکی از اون موارده دیگه!!!
========
بعضی حس ها معلوم نیست مال کدوم حس هستن!!!:31:
مثلا شده حس نداشته باشی پاشی غذا بخوری!!!!خب این الان جز کدوم حسه!!! آفرین حس تنبلیه
به نظر من افرادی که فقط ضربه ی روحی خوردند خودکشی می کنند
:10::46:فكر كنم آدم هاي بي دين و ايمان بيشتر خودكشي مي كنند. شايد هم آدم هاي گرفتار و بد بخت كه ديگه زندگي معني مفهوم خاصي براشون نداره چنين تصميمي مي گيرن:11:
خیلی پست های قشنگی خوندم
خیلی پست های قشنگ رو پاک کردم
منم معتقدم و متعهد اما این منم که معتقدم و متعهد و می دونم که در دنیای مجازی اگر تمام اسناد موجود رو بیارم که دلیل بر حق بودنم باشه "اگر کسی نخواد قبول کنه ، کار در آخر -با اینکه خیره- به جدل و مقابله می انجامه...چون من یک شخصم،یک شخص مجازی یک شخص نا شناخته و نه یک بزرگ یا راهبر یا...."
و مهم تر
اینجا بحث حول پرسش و پاسخ پزشکی می چرخه
و مسایل مذهبی یا اعتقادی یا ... باعث پرت شدن از خود بحث اصلی میشه و گاهی نیز باعث دلخوری هایی که کاملا مجازی هست.
بهتره از مسایل مذهبی و خودشناسی در این تاپیک و این انجمن بیایم بیرون و اگر بحث و مقاله ای علمی و پزشکی داریم برای موضوعمون ارائه بدیم.
خودکشی در تمام موارد ناشی از نوعی درد و رنج روانی است که شدیداً فرد را تحت تاثیر قرار می دهد و مانع از ارضای نیازهای روانی او می شوند. بدیهی است هیچ کس از سر شادی و خوشبختی اقدام به خودکشی نمی کند.
زندگی جنبه های مثبت و منفی بسیاری دارد؛ رضایت خاطر، آرامش، موفقیت، خلاقیت، شادی؛ بخشی از آن نیز بی روح، تکراری، کسل کننده، یکنواخت و در حادترین و دشوارترین شرایط مملو از تجارب دردآور، تاسف بار، اندوهناک، اضطراب آور و ناراحت کننده است. در اغلب موارد تمایل به خودکشی زمانی به اوج خود می رسد که هیجانات و عواطف منفی زندگی فرد شدت می یابند و مرتب او را آزرده و ناامید می کنند.
خودکشی در تمام موارد ناشی از نوعی درد و رنج روانی است که شدیداً فرد را تحت تاثیر قرار می دهد و مانع از ارضای نیازهای روانی او می شوند. بدیهی است هیچ کس از سر شادی و خوشبختی اقدام به خودکشی نمی کند. تنها نکته یی که این گروه از افراد از آن غافلند آن است که همین درد و رنج است که انسان و هویتش را می سازد.
خودکشی در بین جوانان به سومین عامل مرگ و میر (بعد از تصادفات و انواع سرطان ها) در بین آنان تبدیل شده است. آمارها نشان می دهند که دختران جوان بیش از پسران جوان دست به خودکشی می زنند. اما پسران بیشتر از دختران قصد خود را عملی می سازند. رفتارها و اقداماتی که منجر به خودکشی جوانان می شود حاصل مشکلات عمیق روانی ، خانوادگی و اجتماعی هستند.
مطالعات نشان می دهند که دو نوع رفتار منجر به خودکشی در جوانان وجود دارد:
۱) گروه اول؛ کناره گیری های طولانی مدت از اجتماع است که معمولاً با بی اشتهایی های عصبی نیز همراه می شود. این عده عمدتاً با برنامه و قصد قبلی اقدام به خودکشی می کنند.
۲) گروه دوم؛ جوانانی هستند که تحت فشارهای عصبی شدید قرار می گیرند. این گروه ممکن است الزاماً علائمی از افسردگی و انزواطلبی نداشته باشند اما اختلالات رفتاری گوناگونی مثل رفتارهای ضد اجتماعی، پرخاشگرانه و خودآزارگرانه از خود نشان می دهند.
جوانانی که دست به خودکشی می زنند معمولاً زمینه یی طولانی از عدم ثبات و سازگاری در خانواده، مدرسه، محل کار و اجتماع خود دارند. از آنجایی که آنها اغلب تصور می کنند که والدین، اعضای خانواده و مراقبان آنها مورد اطمینان نیستند و نمی توانند مشکل خود را با آنها در میان بگذارند لذا با یکی از دوستان شان درباره اقدام خود صحبت می کنند. به همین دلیل در بیشتر موارد درمان این گروه به تعویق می افتد.
نوجوانانی که در چنین شرایطی قرار می گیرند احتمالاً دچار احساس گناه شدید و یا شکست های پی درپی در زندگی شان شده اند و قدرت مقابله با آن را ندارند. بهترین شیوه کمک به چنین افرادی که آشفتگی های ذهنی شان موجب بروز افکار خودکشی گرایانه در آنان شده است فرونشاندن هیجانات و افکار مخرب آنان است.
به عبارت ساده تر باید تاثیر ناراحتی و پریشانی روانی آنان را بر ذهن و فکرشان کاهش داد. روان شناسان بارها به خانواده ها توصیه می کنند که اگر فرزندشان با چنین جوانانی مراوده و دوستی دارند بهتر است ابتدا با او احساس همدردی و همدلی کنند و سپس با در جریان گذاشتن والدین و اعضای خانواده اش در صدد کمک به او برآیند. اغلب خودکشی ها حاصل عدم دستیابی به نیازهای روانی هستند که مهمترین آنها عبارتند از:
▪ نیاز به پذیرفته شدن و دوست داشته شدن
▪ نیاز به پیشرفت و ترقی
▪ نیاز به داشتن خودپنداره یی مثبت از خویشتن
▪ نیاز به امنیت عاطفی
▪ نیاز به تعلق گروهی و حس ارزشمند بودن
داشتن یک حامی و راهنما می تواند بسیاری از نیازهای روانی فرد را تامین کند. احساساتی مثل درماندگی، ناتوانی، تنهایی، بی کسی و نداشتن همدل و هم صحبتی که فرد بتواند با او مشکلاتش را در میان گذارد گاه چنان او را دربر می گیرد که موجب رشد آشفتگی های ذهنی و درگیری های فکری منفی در او می شود.
خودکشی به عنوان یکی از عوارض جوامع شهری پیشرفته ناشی از نابسامانی ها ، اختلالات روانی، فشارهای عصبی و نابرابری های اجتماعی است. بحران های اقتصادی، بالا گرفتن خشونت ها و درگیری های اجتماعی نیز می تواند عاملی برای اقدام به خودکشی جوانان به عنوان افرادی که قصد ورود به آن جامعه را دارند، باشد. در حقیقت، جوان با دورنمایی از زندگی که فراروی خود می بیند احساس خلأ، ناتوانی و درماندگی شدیدی می کند و چون توان مقابله با درهم پاشیدگی های هنجارهای اجتماعی را ندارد اقدام به از بین بردن خود می کند.
خودکشی علائم هشداردهنده و سرنخ هایی دارد که در اغلب موارد کاملاً قابل تشخیص و مشاهده اند و با کمی مداخله و درگیر شدن با فرد و افکار خودکشی گرایانه او می توان مانع از اقدام او شد. در حقیقت این علائم و سرنخ ها همان رویدادها و وقایعی هستند که پیش از وقوع خودکشی شدیداً بر زندگی فرد ناامید سایه می افکنند و او را درگیر بحران های روحی روانی می کنند. جوانانی که تجارب اضطراب آور شدید، حوادث ناگوار و رخدادهای ناخوشایند متعددی داشته اند ریسک و خطر آسیب رساندن به خود در آنان افزایش می یابد. طلاق، جدایی، از دست دادن والدین، بیکاری، ناکامی های پی درپی، بیماری، جراحی و ... از جمله رایج ترین علل ضعف جوانان و اقدام آنان به خودکشی است.
معمولاً علائم هشداردهنده خودکشی به دو گونه اند؛
علائم کلامی و علائم رفتاری. صحبت ها، اظهارات و بیانات ناامیدانه، خداحافظی های مستقیم (و حتی غیرمستقیم)، جملات مرگبار، گفت وگوهای عجیب و سوال برانگیز از جمله علائم کلامی؛ و سر و سامان دادن به کارهای نیمه کاره، بخشیدن وسایل شخصی خود به دیگران، مرتب کردن امور شخصی و دادن وکالت های مستقیم از جمله علائم هشداردهنده رفتاری برای خودکشی هستند. عوامل و زمینه هایی که منجر به اقدام برای خودکشی می شوند عبارتند از:
▪ داشتن سابقه افسردگی مزمن
▪ سابقه مشکلات روانی در خانواده، به ویژه داشتن سابقه افسردگی و رفتارهای مخرب و آزاردهنده
▪ جدایی ها و گسستگی های خانوادگی
▪ مشکلات روانی یا بیماری های جسمانی مزمن و پیشرفته
▪ اعتیاد به الکل و مواد مخدر
▪ سابقه تجاوزات جنسی
▪ داشتن سابقه اقدام به خودکشی در گذشته
▪ داشتن سابقه خودکشی در خانواده و اطرافیان
▪ دوری گزینی از جمع و انزواطلبی
▪ داشتن رفتارهای پرخاشگرانه شدید در خانه، مدرسه، اجتماع و بین دوستان
▪ دسترسی به وسایل کشنده و مخرب
▪ سست شدن پیوندهای عاطفی در خانواده ها
▪ افزایش فشارهای اجتماعی برای کسب استقلال و موقعیت های بالای تحصیلی ـ شغلی
▪ ایجاد استرس های ناشی از ازدواج و تشکیل زندگی
● علائم اقدام به خودکشی
اغلب افرادی که خودکشی می کنند معمولاً از خودکشی حرف می زنند. ولی اغلب کسانی که درباره خودکشی صحبت می کنند الزاماً خودکشی نمی کنند. مهمترین و مشترک ترین علامت خودکشی، افسردگی است.
به عبارتی جوانان قبل از اقدام به خودکشی یک دوره افسردگی حاد یا مزمن را پشت سر می گذارند و چنانچه اطرافیان و اعضای خانواده نتوانند موقعیت روحی ـ روانی او را خوب تشخیص دهند و او را برای معاینات پزشکی نزد متخصصان نبرند فکر از بین بردن خود جوان را تهدید می کند. علائم هشداردهنده افسردگی در بین جوانان عبارتند از:
۱) احساس غمگینی، بی حالی و پریشانی مفرط
۲) افت تحصیلی و کاهش فعالیت های آموزشی
۳) نداشتن فعالیت جسمانی و بی تحرکی
۴) فقدان احساس لذت
۵) اختلالات مربوط به خواب (پرخوابی، خواب آلودگی، بی خوابی)
۶) اختلالات مربوط به خوردن (بی اشتهایی، پرخوری)
۷) کاهش علاقه نسبت به فعالیت های گوناگون (حتی فعالیت های خوشایندی که سابقاً از انجام آنها لذت می برده است).
● هدف از خودکشی
اکثر جوانانی که اقدام به خودکشی می کنند به دنبال هدفی مشترک هستند که مهمترین آنها عبارتند از:
الف) حل بحران:
خودکشی عملی است که به منظور رها شدن از مشکل و بن بستی که برای جوان به صورت بحران غیرقابل تحملی درآمده است، جلوه گر می شود. به عبارت دیگر، فرد خودکشی را تنها راه حل ممکن برای نجات از سردرگمی و پریشانی خود می بیند.
ب) فشارهای روانی:
در بعضی موارد نیازها، خواسته ها و آرزوهای برآورده نشده چنان تاثیری عمیق بر افکار و اذهان افراد ناامید و مستاصل می گذارد که او را به سمت و سوی خودکشی می کشاند. تمام اقدامات منجر به خودکشی حاصل و انعکاسی از یک نیاز روان شناختی ناکام مانده است.
ج) احساس ناامیدی و درماندگی:
اغلب جوانانی که شدیداً خودشان را در برابر ناملایمات و هیجانات منفی زندگی شان ناتوان و درمانده احساس می کنند و تصور می کنند مشکلات شان هیچ گاه حل نمی شود، دچار افکار آشفته و پریشانی می شوند که گاه آنها را به سوی آسیب رساندن به خودشان برمی انگیزد.
از آنجایی که جوانان با تغییرات گوناگون جسمی روانی روبه رو هستند و گاه نمی توانند خود را با این تغییرات سازگار کنند، شدیداً مستعد ابتلا به افسردگی هستند.
گاهی نیز شناخت جوانان از اجتماع آینده شان نادرست و غیرواقعی درمی آید و خود را در مقابل سختی ها ناتوان حس می کنند. در این میان، دخترهای جوان تنش و فشار بیشتری را نسبت به پسرها باید تحمل کنند زیرا مراحل رشد و بلوغ آنها زودتر آغاز می شود و آنها در سن پایین تری مجبورند با تغییرات جسمی ـ شناختی ـ روانی خود کنار آیند. علاوه بر آن، دخترها و پسرها هر یک شیوه های مختلفی برای سازگاری با استرس و فشارهای زندگی شان دارند.
دخترها در مقابله با بحران ها، احساسات شان را درونی می کنند ولی پسرها سعی می کنند با برون ریزی های تند و هیجانی، احساسات خود را بارز کنند. دخترها به دلیل تغییرات هورمونی، احتمال ابتلا به افسردگی را بیشتر دارند و در شرایط مشابه، علائم انزواطلبی، درخودماندگی و ناتوانی بیشتری از خود نشان می دهند.
د) عدم توانایی در تحمل درد و رنج:
معمولاً افرادی که درصدد خودکشی هستند، تحمل درد و رنج بیشتر را در خود حس نمی کنند. آنها سعی می کنند با خودکشی کردن از شرایط غیرقابل تحمل زندگی شان فرار کنند. خودکشی برای آنها یعنی فرار از هیجانات غیرقابل تحمل و شرایط دردناک زندگی. برای آنها پذیرش درد و ناملایمات زندگی دیگر جایی در ذهن و فکر و توان شان ندارد.
● نقش کمک ها و مداخلات خانواده ها در پیشگیری از خودکشی جوانان
جوانان در دوره یی پرتلاطم زندگی می کنند که با تغییرات چشمگیر روحی ـ روانی ـ جسمانی ـ شناختی همراه است. متاسفانه گروهی از خانواده ها به علت بی توجهی یا عدم آشنایی با روش های ارتباط برقرار کردن با نوجوان و جوانان، نمی توانند رابطه یی گرم و صمیمانه با آنها برقرار کنند و همین امر به تدریج موجب دوری آنان از خانواده می شود. در حالی که نوجوان در این زمان بیش از هر موقع دیگری نیاز به توجه، حمایت، دلگرمی و راهنمایی والدین خود دارد. اکتر نوجوانان و جوانان هنگام روبه رو شدن با موقعیت های تهدیدآمیز و تنش زا، شدیداً احساس اضطراب، تشویش و دلهره دارند.
در مواردی والدین تصور می کنند که جوان قصد بریدن از خانواده و پیوستن به اجتماع را دارد در حالی که او تنها قصد شناخت استعدادها، توانایی ها و مهارت هایش را دارد و می خواهد ارزش ها و معیارهای جامعه را محک زند. تحقیقات نشان می دهند که بسیاری از رفتارهای ناسازگارانه نوجوانان ناشی از فقدان وجود جوی عاطفی در خانواده است.
گروه دیگری از والدین چنان سرگرم مشغله های روزانه خود هستند که فرصتی برای بودن با بچه ها و شنیدن صحبت های آنان ندارند. به همین دلیل، فاصله عاطفی مابین آنها چنان زیاد می شود که هنگام بروز بحران ها و گرفتاری های زندگی یا والدین قادر نیستند به فرزندان شان کمک کنند و یا فرزندان، والدین شان را دوست خود نمی دانند تا مسائل خود را برای آنها بازگو کنند. پدر، مادر و اعضای نزدیک خانواده برای اینکه بتوانند رابطه یی مطلوب و مناسب با نوجوان شان برقرار کنند باید بتوانند با او همدلی کنند و نیازهای او را بشناسند.
صحبت کردن و حرف زدن با جوان به او اطمینان، اعتماد، دلگرمی و قوت قلب می دهد تا با تکیه به ارزش های خانوادگی، حمایت های والدین و راهنمایی های آنان از اضطراب ورود به اجتماع شان بکاهد. جوان زمانی که با والدینش مشورت می کند، در حقیقت از آنها احساس امنیت و توان مقابله با مشکلات را می گیرد.
علاوه بر آن، پدر و مادر نیز با روحیات، خصوصیات و افکار او آشنا خواهند بود و با شناخت مشکلاتش بهتر می توانند او را یاری کنند. در نظر داشته باشید هر زمان که مسائل نوجوانان و جوانان به خوبی ریشه یابی و حل شود، شرایط بروز مسائل بعدی از بین می رود.
ماندانا سلحشور
روزنامه اعتماد
ایسکانیوز ـ احساس بی ارزشی، احساس گناه و اندیشیدن درباره مرگ، خودکشی یا اقدام به خودکشی از شایع ترین نشانه های افسردگی است.
به گزارش سرویس علمی پژوهشی ایسکانیوز دکتر فربد فدایی روانپزشک در گفت وگو با ایسکانیوز گفت: بیماری افسردگی شایع ترین نوع بیماری اختلالات خلقی است .
وی عنوان کرد: از شایع ترین نشانه بیماری افسردگی خلق افسرده، لذت نبردن از زندگی ، اختلال در خواب، اختلال در اشتها و عدم تمرکز است.
فدایی ادامه داد: فرد افسرده در وجود خود احساس بی ارزشی و احساس گناه می کند و مدام در افکار خود به مرگ می اندیشد. خودکشی و اقدام به خودکشی در بیمار بسیار شایع است.
این روانپزشک تصریح کرد: داروی متداول برای درمان افسردگی فلوکستین یا پروزاک( داروی خارجی آن) است. این دارو برای درمان رفتارهای وسواسی و افکار وسواسی و اضطراب مورد استفاده قرار می گیرد.
فدایی یاد آور شد: استعمال این دارو بدون تجویز پزشک بسیار خطرناک است و این دارو می بایست تحت نظر پزشک استفاده شود.
نویسنده: سارا رضایی جاوید
عوامل خطر
تعدادی از عواملی که با خطر خودکشی در ارتباط است، عبارتند از: بیماری روانی ، اعتیاد به مواد مخدر ، و عوامل اجتماعی و اقتصادی. در حالی که شرایط خارجی مانند یک واقعه آسیب زا ممکن است محرک خودکشی باشد، اما به نظر نمی رسد که یک علت مستقل باشد.
بیماری روانی
تخمین زده می شود 87 ٪ تا 98 ٪ علل خودکشی , علت روانپزشکی و علل روانی دارد.
اختلالات خلقی مثل افسردگی عامل 30 ٪ خودکشی ها ، سوء مصرف مواد مخدر 18 ٪ ، اسکیزوفرنی 14 ٪ و اختلالات شخصیت عامل 13 ٪ خودکشی ها بوده اند . حدود 5 ٪ از افراد مبتلا به اسکیزوفرنی در اثر خودکشی فوت کرده اند.
افسردگی یکی از شایع ترین اختلالات روانی مشخص، در بخش های مختلف جمعیت جهان است که از لحاظ تعداد در حال افزایش تشخیص داده شده و اغلب یک عامل تسریع در خودکشی است. افسردگی در ایالات متحده به تنهایی 17.6 میلیون آمریکائی را هر سال تحت تاثیر قرار میدهد به عبارت دیگر 1 از 6 نفر. در عرض بیست سال آینده، انتظار می رود که افسردگی به دومین علت مهم نقطه ضعف جهان و عامل مهمی در کشورهای با درآمد بالا از جمله ایالات متحده تبدیل شود.
در حدود 75 ٪ از افرادی که خودکشی های موفق داشته اند، در طی سال قبل از مرگ خود با یک پزشک ملاقات داشته اند، 45 - 66 درصد هم در طول ماه قبل از مرگ خود. حدود 33 ٪ -- 41 ٪ از کسانی که خودکشی را به سرانجام رسانده اند، در طول سال قبل از مرگ خود با مراکز بهداشت روانی ارتباط داشته اند، 20 درصد هم در ماه قبل از آن.
تخمین های محافظه کارانه ای وجود دارند که 10 ٪ از تمام علائم روانی ممکن است به خاطر دلایل پزشکی بوده باشد، در نتایج حاصل از یک مطالعه نشان می دهد که حدود 50 درصد از افراد مبتلا به یک بیماری جدی روانی، شرایط معمولی پزشکی داشته اند که عمدتا ناشناخته مانده و درمان نشده اند و ممکن است باعث ایجاد یا تشدید نشانه های روانی شده باشند
سوءمصرف مواد
سوء مصرف مواد، دومین عامل خطر شایع در خودکشی پس از اختلالات خلقی می باشد. سوء مصرف دائمی مواد و همچنین سوء مصرف حاد مواد با خودکشی همراه است. این اتفاق را به تاثیرات نشئه کننده گی و عدم بازدارندگی بسیاری از مواد روانگردان نسبت داده اند و زمانی که با غصه های شخصی مانند عزا و سوگ همراه میشود خطر خودکشی تا حد زیادی افزایش می یابد. بیش از 50 درصد از خودکشی ها با استفاده الکل یا مواد مخدر مرتبط است. تا میزان 25 ٪ از معتادان به مواد مخدر و الکل، خودکشی میکنند. در جوانان و نوجوانان، خودکشی ناشی از سوء مصرف الکل یا مواد مخدر تا 70 ٪ نقش دارد. توصیه شده است که همه معتادان به مواد مخدر یا الکل به علت خطر بالای افکار خودکشی، مورد بررسی قرار بگیرند. یک تحقیقات در بخش خدمات زندان نیویورک نشان داده است که 90 ٪ از زندانیانی که خودکشی کرده اند سابقه سوء مصرف مواد داشته اند.
سوء مصرف مواد مخدر مانند کوکائین ارتباط بالائی با خودکشی دارد. احتمال خودکشی بیشتر در طول "کاهش" و یا مرحله خروج از کوکائین در معتادان دائمی رخ می دهد. سوء مصرف مواد مخدر ترکیبی در بزرگسالان جوانتر، نتیجه خودکشی بیشتری داشته است، در حالی که خودکشی ناشی از اعتیاد به الکل نزد افراد مسن، شایع تر است. در سن دیگو مشخص شده است که 30 ٪ افراد زیر 30 ساله ای که خودکشی کرده اند، از کوکائین استفاده کرده بودند. در شهر نیویورک در طول یک اپیدمی کراک، پی برده شد از هر پنج نفر که مرتکب خودکشی شده بودند، به تازگی کوکائین مصرف کرده بودند. مرحله"کاهش" یا خروج از کوکائین می تواند منجر به نشانه های افسردگی شدید همراه با دیگر عوارض استرس زای روانی شود که خطر خودکشی را افزایش میدهد. محققان دریافته اند که نوشیدن 6 وعده مشروب در روز منجر به یک افزایش 6 برابری خطر خودکشی میشود. استفاده از "مت آمفتامین" ارتباط بالائی با افسردگی و خودکشی و همچنین طیف وسیعی از دیگر اثرات سوء، بر سلامت جسم و روان دارد.
سوء مصرف الکل با برخی از اختلالات روانی همراه است و الکلی ها نرخ خودکشی بسیار بالائی دارند. بطورعمده نرخ بالای اختلالات افسردگی در افرادی که الکل سنگین مصرف میکنند و کسانی که سوء مصرف الکل دارند، اتفاق می افتد. این بحث قبلا مطرح شده که آیا کسانی که سوء مصرف الکل داشته اند، افرادی هستند که پیشرفت اساسی اختلال افسردگی داشته اند و خودسرانه دارو مصرف میکردند، (که ممکن است در برخی موارد درست بوده باشد) اما تحقیقات اخیر نشان داده است که در حال حاضر مصرف دائمی بیش از حد الکل، خودش به طور مستقیم باعث پیشرفت عمده اختلال افسردگی در تعداد قابل توجهی از معتادان الکل میشود.
تجویز دائمی بنزودیازپین یا سوء مصرف دائمی آن، با افسردگی و نیز خودکشی همراه است. باید زمان تجویز به خصوص در افراد تحت مخاطره، مراقبت صورت بگیرد. جوان و نوجوانان افسرده که مصرف بنزودیازپین داشته اند به میزان قابل توجهی در خطر افزایش آسیب به خود یا خودکشی بوده اند، اگر چه تعداد نمونه کم است. اثرات بنزودیازپین ها در افراد زیر 18 سال نیاز به تحقیق بیشتری دارد. هنگام استفاده از بنزودیازپین ها در جوانان و نوجوانان افسرده، به مراقبت های بیشتری نیاز دارد. وابستگی به بنزودیازپین اغلب منتج به یک تصویر فزاینده ی رو به وخامت بالینی است که شامل وخامت اجتماعی منجر به همایند امراض "کموربید" اعتیاد به الکل و سوء مصرف مواد مخدر میشود. خودکشی یک نتیجه عادی از وابستگی دائمی به بنزودیازپین است. سوء مصرف بنزودیازپین یا سوء مصرف دیگر داروهای افسردگی سیستم عصبی مرکزی(CNS)، خطر خودکشی در سوء مصرف کنندگان مواد مخدر را افزایش میدهد. 11 ٪ از مردان و 23 ٪ از زنان با عادت به سوء مصرف آرام بخش های خواب آور، خودکشی میکنند.
سیگار کشیدن
مطالعات مختلفی انجام شده است که نشان میدهد یک ارتباط مثبت بین سیگار کشیدن و افکار خودکشی و اقدام به خودکشی وجود دارد. در یک مطالعه میان پرستاران نشان داد، کسانی که بین 1- 24 نخ سیگار در روز می کشیدند دو برابر، و آنهائی که 25 نخ و یا بیشتر سیگار میکشیدند می کشیدند، چهار برابر نسبت به کسانی که تا به حال سیگار نکشیده اند، در معرض خطر خودکشی قرار داشته اند. در یک مطالعه از300.000 سرباز مرد در ارتش ایالات متحده، یک ارتباط قطعی بین خودکشی و سیگار کشیدن در باره سیگاریهائی که بیش از یک بسته در روز سیگار میکشیدند مشاهده شد مبنی بر اینکه آنها دو برابر افراد غیر سیگاری خودکشی داشته اند.
مشکلات قمار
مشکل قمار اغلب با افزایش افکار خودکشی همراه است و تلاش شده است تا با کل مردم مقایسه شود.
شروع زودهنگام مشکل قمار، خطر دائمی خودکشی را افزایش میدهد. با این حال ، اقدام به خودکشی مرتبط با قمار معمولا در افراد مسن تر بوجود می آید. مصرف مواد کموربید و اختلالات روانی کموربید، خطر خودکشی در افراد مبتلا به مشکل قمار را افزایش میدهد.
یک مطالعه بیمارستانی در سال 2010 در استرالیا نشان داد که 17 ٪ از بیماران پذیرش شده در بخش اورژانس بیمارستان آلفرد، افراد دارای مشکل قمار بوده اند.
زیستی
ژنتیک دارای اثری متغییر در حدود 30-50 ٪ بر روی خطر خود کشی دارد. بخش عمده این رابطه از طریق وراثت بیماری های روانی تاثیر میگذارد. همچنین شواهدی وجود دارد که نشان می دهد اگر والدینی خودکشی داشته باشند، پیش بینی احتمال اقدام به خودکشی در میان فرزندان آنها بسیار قوی است.
اجتماعی
به عنوان شکلی از بی اعتنایی یا اعتراض
در اواخر دوران ایرلند از طریق اعتصاب غذای منجر به مرگ، به عنوان یک تاکتیک برای اهداف سیاسی استفاده می شد. در طول مشکلات ایرلند شمالی، توسط زندانیان ارتش موقت جمهوری خواه ایرلند، دست به یک اعتصاب غذا زده شد تا اعلام کنند با آنها به عنوان اسرای جنگی برخورد کنند و نه به عنوان تروریست، این اعتصاب غذای رسوا کننده در سال 1981 به رهبری بابی استند؛ منجر به مرگ 10 نفر شد. علت مرگ توسط پزشکی قانونی به جای خودکشی به عنوان "گرسنگی ، خود خواسته" ثبت شد، پس از تظاهرات خانواده های اعتصاب کنندگان، به سادگی گواهی فوت با عنوان "گرسنگی" تغییر پیدا کرد.
خودکشی قضایی
کسی که مرتکب جرمی شده ممکن است برای فرار از محاکمه و رسوائی خودکشی کند، از جمله به قتل رساندن دیگران با یک اقدام انتحاری. هرمان گورینگ، یک رهبر عالی رتبه نازی ها و رئیس لوفت وافه ، قبل از به دارآویخته شدن توسط محکومیت وی در دادگاه نورنبرگ، با قرص سیانور خودکشی کرد. برخی از تیراندازی های مدرسه ائی، از جمله کشتار دانشگاه تک ویرجینیا، با خودکشی اقدام کننده پایان یافت.
خودکشی نظامی
در روزهای پایانی جنگ جهانی دوم ، برخی از خلبانان ژاپنی در تلاش برای پیش مرگ شدن شکست امپراتوری ژاپن، در ماموریت های انتحاری داوطلب شدند، در حالی که نیروهای زمینی ژاپن شعار زنده باد امپراتور(banzai ) سر میدادند. در پایان جنگ جهانی دوم، ژاپن یک هواپیمای کوچکی را طراحی کرد که هدفش تنها مانند ماموریت خلبانان ازجان گذشته ژاپنی بود. به طور مشابه ، واحد جنگی لوفت وافه، ماموریت Selbstopfereinsatz ( ماموریت از خود گذشتگی) را بر علیه پلهای اتحاد جماهیر شوروی به پرواز درآورد. در آلمان نازی ، بسیاری از سربازان و مقامات دولتی (از جمله آدولف هیتلر) پیش از تسلیم شدن به نیروهای متفقین خودشان را کشتند. ژاپنی ها همچنین اژدر سرنشین داری را بنام Kaitens ساختند که با انهدام زیردریایی های دشمن خودکشی میکردند.
خودکشی تکلیفی
خودکشی تکلیفی یک اقدام، و یا یک تلاش غیر مهلک است. در این اقدام منجر به مرگ، شخص به خود آسیب می رساند، با این اعتقاد که این عمل چیز بهتری را نسبت به فرار کردن از آن شرایط سخت و غیر ممکن تامین میکند. این اقدام می تواند برای نجات از برخی رسوائی ها یا مجازات ها، و یا تهدید به مرگ شدن خانواده و یا بستگان، داوطلبانه صورت بگیرد.( از نوع قتل های کنترل از راه دور). این عمل می تواند فرهنگ سنتی یا به طور کلی مورد تنفر باشد؛ می تواند به شدت به عنوان انجام آداب و رسوم" seppuku " یا کاملا انجام وظیفه باشد. خودکشی تکلیفی می تواند، از نوع حمله خلبانان ازجان گذشته ژاپنی یا خودکشی انتحاری باشد که در آن مبارز، زندگی خود را بهمراه سلاح، تحویل دشمن میدهد.
گاهی اوقات به اشراف زاده های رسوا شده رومی اجازه داده میشد تا برای فرار از محاکمه و مجازات در برابر خانواده های خود، خود کشی کنند. یکی از این نمونه ها، نرو امپراتور روم بود که طبق گزارش مجبور به خودکشی در برابر شورش و اعدام شد. صورت مدرن تر آن اروین رومل است که به اطلاع داشتن از طرح ترور هیتلر در 20 ژوئیه هیتلر محکوم شده بود. رومل به محاکمه عمومی، اعدام و قصاص در برابر خانواده اش تهدید شد، مگر اینکه خود را بکشد، که او این کار را انجام داد.
خودکشی به عنوان یک فرار
در شرایطی که ادامه زندگی قابل تحمل نباشد، برخی از مردم از خودکشی به عنوان ابزاری برای فرار استفاده می کنند. برخی از زندانیان در اردوگاه های کار اجباری نازی ها با لمس کردن نرده ها برق دار دست به خودکشی میزدند.
بر اساس گزارش موسسه علوم اجتماعی تاتا در مومبای ، در دهه گذشته 150.000 کشاورز بدهکار در هند اقدام به خودکشی کرده اند.
عوامل دیگر
عوامل اجتماعی و اقتصادی مانند بیکاری ، فقر ، بی خانمانی و تبعیض ممکن است منجر به افکار خودکشی شود. ممکن است فقر علت مستقیم نباشد اما می تواند خطر خودکشی را افزایش دهد، چنانکه خطر عمده ای برای گروه افراد افسرده است. دفاع از خودکشی به عنوان یک عامل مؤثر اشاره شده است. هوش نیز ممکن است یک عامل باشد. در ابتدا به عنوان بخشی از توضیح روانشناسی تکاملی پیشنهاد شده، که فرض برای یک خودکشی، حداقل هوش مورد نیاز است ، ارتباط مثبتی بین ضریب هوشی و خودکشی در تعدادی از مطالعات بدست آمده است. با این حال برخی از دانشمندان شک دارند که هوش بتواند یک علت خودکشی باشد، و مدت طولانی نیست که وقتی هوش با دینداری ملی دستخوش پسرفت شد، خودکشی را پیشگویی میکند و بهداشت شخصی را تعبیر میکند.
یک مطالعه نشان داد که فقدان حمایت اجتماعی ، نقص در احساس تعلق و تنها زندگی کردن، پیشگوئی های بسیار مهمی در اقدام به خودکشی بوده اند. یک مطالعه نشان داد که در میان زندانیان، خودکشی بیشتر در میان زندانیانی بوده است که جرم و جنایت خشونت آمیز داشته اند.
ترجمه شده از
کد:http://en.wikipedia.org/wiki/Suicide
__________________
جعفر پاک نیت
مدرس و مترجم زبان انگلیسی
عضو تحریریه ایران سلامت
تهديد به خودکشي شايد به اندازه اقدام به خودکشي جدي نباشد اما برخي ضروريات وجود دارد که اطرافيان فردي که تهديد به خودکشي ميکند، بايد به آن توجه داشته باشند....
اول اينکه تهديد به خودکشي را در ذهن جدي بگيريم. دوم آنکه از بحث و جدل و به چالش کشيدن فرد خودداري کنيم. نصيحت کردن يا بحث در مورد اينکه چرا تصميم به خودکشي گرفته يا اينکه تصميم او اشتباه است، کار درستي نيست. سوم اينکه نبايد فرد را خشمگين و تحريک کرد. چهارم اينکه با متانت و حوصله بايد او را آرام کرده و به شکل غيرمستقيم بايد با او صحبت کنيم. مثلا به او بگوييم: «به نظر ميرسد مشکلي داريد. ميخواهيد در مورد اين مشکل با هم صحبت کنيم؟» نکتهاي که بسيار قابلتوجه است اين است که تمامي مراحل بايد به گونهاي باشد که فرد در آينده از تهديد به خودکشي به عنوان اهرم رسيدن به خواستههايش استفاده نکند. اين مراحل بايد با ظرافت طي شود تا در آينده فرد از تهديد به خودکشي به عنوان وسيلهاي براي باجخواهي استفاده نکند. ششم اينکه وسايل خطرناک، دارو و هر نوع وسيلهاي که فرد بتواند از آن براي خودکشي استفاده کند، بايد از دسترس او دور شود و هفتم اينکه به درمانهاي زمينهاي پرداخته شود و بايد به دنبال علتيابي باشيم که چرا فرد قصد خودکشي دارد. معمولا تهديد به خودکشي در کساني ديده ميشود که به نوعي برخي صفات شخصيتي نظير زيادهخواهي يا افسردگي دارند يا مبتلا به بيماريهاي خاص رواني يا اعتياد هستند. ارجاع به روانشناس يا روانپزشک يا افرادي که به نوعي ميتوانند به فرد کمک کنند لازم است. توجه به درددل افرادي که به خودکشي تهديد ميکنند مساله مهمي است که اطرافيان بايد به آن بپردازند و با گوش شنواي فعال با متانت، صبر و حوصله گوش دهند و به شکل غيرمستقيم به حل آنها بپردازند.
تهديد به خودکشي در خانمها شايعتر اما اقدام به خودکشي در آقايان شايعتر است. زنان در مقايسه با مردان 4 برابر بيشتر تهديد به خودکشي ميکنند اما مردان معمولا موفقترند. دليل اين امر هم خشم از اطرافيان، افسردگيهاي مزمن، ناکامي و نااميدي است. در صورتي که فردي دست به خودکشي زد سريعا بايد قضيه را پيگيري کرد و اقدامهاي درماني حاد را انجام داد. خانواده بايد در اين بين آرامش خود را حفظ کرده و به هيچ عنوان گيج نشوند. لازم است برحسب نوع خودکشي ناموفق اقدامهاي روانشناختي مختص به روش خودکشي صورت پذيرد. خانواده بايد به گذشته برگردند تا متوجه شوند چرا فرد دست به چنين عملي زده است و آيا لازم است تغييراتي در روش زندگي و ارتباطها داده شود يا خير. اگر ريشههاي بيماري نظير افسردگي و اختلالهاي روانپزشکي حاد در فرد وجود دارد لازم است متخصص فن آنها را درمان کند.
روانپزشکان معتقدند همه چيز بايد به شکل شفاف بيان شود و هرگونه پنهانکاري ممکن است نتيجه معکوس به دنبال داشته باشد. اطلاعات ارائهشده بايد شفاف باشد اما نبايد همه اطلاعات را در اختيار همه قرار داد. هر سخن جايي و هر نکته مکاني دارد. بسته به زمان و مکان بايد اطلاعات به شکل شفاف داده شود.
اما خودکشي در چه افرادي بيشتر ديده ميشود؟ آمار خودکشي در خانوادههاي درهم ريخته، افسرده، خانوادههايي که به طلاق گرفتارند، افراد مجرد و معتاد بالاتر است. افرادي که از نظر مذهبي نيز اعتقادات کمتري دارند بيشتر دست به خودکشي ميزنند. بيماريهاي جسمي سنگين، سالمندي و مرگ عزيزان هم ميتواند سبب افزايش گرايش به سمت خودکشي شود. در صورتي که در يک جامعه تنشها کاهش يابد، روابط بهتر و نزديکتر شود، شايعهها کم شود، اعتياد به مواد مخدر و مشروبات الکلي پايين بيايد و درنهايت ميزان ناکاميها کاهش يابد، آمار افسردگي و به تبع آن آمار خودکشي کاهش مييابد.
pcparsi.com
فقط افرادی خود کشی میکنن که توان زندگی ندارن :29:
خوبه ناظر بخش گفت پستهای تخصصی و مربوط به اسم سرتیتر و این ها بدید....
60 قرص آدم دل درد میگیره 60 اسمارتیز و M&M هم بخوری دل درد میگیری چه برسه به قرص !!
---------------------------
دوست گلم alil1369 ااول لطف کن Cowon X7 که تازه گرفتی رو به من برسون کارت سوخت و هر چی به کارم میاد رو بده که حیف و میل نشه... .:31:
فیلم scent of a woman رو دیدی ؟!
شاید دردت, درد Al Pacino هست یه زن بگیر وقتی همش تو صف شیر و گوشت و... پوشک بچه و... نگران قبض گاز و این و اون باشی دیگه وقت این فکر ها رو نداری کسی هم بهت بگه میخوای خودت رو بکشی هر چی از زبونت در بیاد بارش میکنی.
دوستان لطفا تاپیک و منحرف نکنین!
معمولا غمگین ها که عزیزترین دوستشون رو از دست بدهند بیشتر دچار این فکرها میشن!
نه دوست عزیز ، یادمون باشه که اگه خدای نکرده خود کشی کنیم اون دنیا مسیرمون همانطور که خداوند خودش گفته ، درست جهنمه! چه مسلمان باش چه غیر مسلمان چون خودکشی اصلا کار انسان نیست! و در شان چنین موجودی با عقل و تفکری نیست!:46:نقل قول:
كساني كه چيزي از دست ميدهند
كساني كه چيزي بدست نمي آورند
كساني كه احساس پوچي ميكنند
كساني كه شاهد مرگ آرزوها يشان هستند
و ...
خودكشي يعني عوض كردن صورت مسئله
اگه فكر كنيد براي بودن در اين دنيا حتما دليلي وجود داشته ( اراده اي قوي تر از خود ما ) همون دليل براي ادامه زندگي كافيه .
فقط بايد سعي كنيم انسانيت رو درست بشناسيم ( ميدونم همتون ميشناسيد ) و بهش عمل كنيم.
ميدونيد بهترين لحظه ي زندگي من چي بود ؟
زماني كه دست يك نابينا رو گرفتم و از خيابون ردش كردم !
نه عشق بود ، نه پول ، نه زندگي و ... اون لحظه فقط احساس انسانيت رو تجربه كردم !!
دوستان امیدوارم کسی دچار سختی نشه و خودشو نابود نکنه ، امیدوارم با فکر کردن بتونین در مقابل مسائل سخت مقابله نمایید پس هرگز فکر به خودکشی نزنین دوستان ;)
همه حرفاتون قشنگه منم خودم 400 500 نفر مشاوره دادم کلی از این حرفا زدم اصلا 1 صدم درصد فکر نمیکردم روزی بخوام خودم اینکارو بکنم !
اگه تونستی جای من باشی و این حرفارو بزنی درسته !!
بخدا اینا همش حرفه احساس و فشاری که من دارم و اگه داشتی میفهمیدی یعنی چی !
چقدر خوش گذشته این چند وقته بهم ! همه کاری کردم و خیلی جاها رفتم
وقتی میدونی تا چند روز دیگه بیشتر زنده نیستی همه کاری میکنتی تا ناکام نری !
یه چند حا دیگه مونده و چندتا کاره دیگه ( یکم تاریخشو عقب انداختم)
فردا برنامه کوه دارم و دیدن دوستای قدیمیم ! و دیگه یه جامپینگ برم بام تهران و یه پینت بال و همین چیزا !!!
کلا از بچگی با برنامه بودم !
خیلی همتونو دوست دارم
New Ray جان بابت اون پیام خصوصیت هم ممنون
---------- Post added at 01:32 PM ---------- Previous post was at 01:30 PM ----------
راستی یه سری پست ارو پاک کردن یکی بود گفت لینک CV مو میخاد گزاشتم تا فکر نکنه دروغ میگم
کد:http://www.tums.ac.ir/english/faculties/cv.asp?facultyID=2525
کد:http://www.tums.ac.ir/faculties/?facultyID=2525
توی مسخره بودن زندگی شکی نیست ولی به نظر من آدم باید در مورد یه سری چیزا احساس مسئولیت کنه.مثلا تاحالا به آینده ی خونوادتون فکر کردید بعد از انجام این عمل توسط شما چی به سرشون میاد؟به این فکر کردید که چطور سرخورده و انگشت نما میشن توی اجتماع(داریم توی ایران زندگی میکنیم عزیزان با یه طرز فکر سنتی).به این فکر کردید که مادرتون یا همسرتون یه زخم دائم وجودشو فرا میگیره؟
من خیلی زودتر از اینا به پوچ بودن زندگی پی بردم ولی احساس مسئولیته دست و پای آدم و میبنده البته از این بابت ناراحت نیستم
حرفتون خیلی قشنگ بود....نقل قول:
یکی از دوستام خیلی مذهبی بود اما سر یه غفلت اچ آی وی گرفت و سریع خودکشی کرد...
سلام دوستان
یه سئوال برام پیش اومده در رابطه با خودکشی
کسایی که خودکشی میکنند ولی به دلایلی نمیمیرن حکمشون چیه
مثلا یه بابایی چند تا قرص میخوره که بمیره ولی بعد از اینکه به بیمارستان میره زنده میمونه.خوب خدا بهش لطف کرده که جونشو نگرفته.ولی خوب با اراده و اختیار خواسته که خودکشی کنه یعنی عمل خودکشی رو انجام داده
حالا سئوال من اینکه این آدم به جهنم میره؟؟