مگه نه اينكه اگه مريخ نبود بار جاذبه ي موثر خورشيد روي زمين بيشتر مي شد؟ اونوقت بايد يه اتفاقات ديگه اي ميفتاد ديگه. مثلا زمين سقوط مي كرد رو خورشيد يا بايد فاصله ي بيشتري مي داشت تا پايدار بمونه... درسته؟نقل قول:
Printable View
مگه نه اينكه اگه مريخ نبود بار جاذبه ي موثر خورشيد روي زمين بيشتر مي شد؟ اونوقت بايد يه اتفاقات ديگه اي ميفتاد ديگه. مثلا زمين سقوط مي كرد رو خورشيد يا بايد فاصله ي بيشتري مي داشت تا پايدار بمونه... درسته؟نقل قول:
نه -- تو دیگه خیلی مریخ رو پهلوون فرض کردی! ... اثر گرانشی که مریخ روی زمین داره 1/16000 ام گرانشی هستش که خورشید روی زمین ایجاد می کنه .. بنابراین بود و نبودش بسیار کم اهمیت تر از اون چیزیه که فکر می کنی ... اصلاً بذار پا رو فراتر بذاریم: تاثیر گرانشی همه سیارات منظومه شمسی کمتر از 1/10000 تاثیر خورشید بر زمینه ... یعنی تاثیر گرانشی خورشید بیشتر از 99.8 درصد هستش!! ..نقل قول:
یادمون باشه که در بحث جاذبه، فاصله خیلی مهمه و جرم .. خورشید از نظر جرم، باعث میشه که این تفاوت عظیمی که گفتم پیش بیاد .. و از نقطه نظر فاصله، مثلاً فاصله اندک ماه تا زمین باعث میشه که اثر گرانشی اش دهها برابر بیشتر از گرانش همه سیارات دیگه روی هم باشه!! ...
با اون حساب، مریخ حتی از مشتری و زحل هم اثر گرانشی کمتری روی زمین داره!
راجب جاذبه عظیم توضیح بدیدن اگر مقدوره....جریان این جاذبه چیه؟؟؟
.
.
ایا در نزدیکی سیاهچاله ها زمان به صفر میرسه؟؟؟ چطور اثبات شده این موضوع؟
نیروی گرانشی مریخ 1/16000 خورشیده و مجموع نیروی گرانشی منظومه شمسی 1/10000 خورشید؟یعنی نیروی گرانشی مریخ از نیروی گرانشی منظومه شمسی منهای خورشید بیشتره؟!نقل قول:
اینی که گفتی البته ساده سازی شدید مساله اس ... ولی سوال خوبیه ..اینطوری نیستش که زمان هی کندتر و کندتر بشه (و وقتی به یه مرز خاصی به نام event horizon برسیم متوقف بشه و بعدش شروع کنه به برعکس شدن مثلا!) :نقل قول:
فرض کن شما با سفینه ات داری به اون مرز نزدیک میشی و ازش رد میشی... از نظر من که از دوردست دارم تو رو تماشا می کنم، اینطور به نظر میاد که هرچه به مرز نزدیکتر میشی، حرکتت کندتر و کندتر میشه... انگار رسیدن به مرز تا بی نهایت طول می کشه... اما این صرفاً بخاطر اینه که نوری که از سفینه تو به من می رسه، بخاطر جاذبه بسیار بالای سیاهچاله دیرتر و دیرتر به من می رسه ("اتساع زمانی ناشی از گرانش")..
اما از نقطه نظر خودت، خیلی شیک(!) از اون مرز رد میشی و چیز خاصی رخ نمیده .. و البته [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] هم بخاطر جاذبه سیاهچاله دار فانی رو وداع میگی.
احتمالاً پست [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ام در این رابطه رو خوندی... در راستای اون قدری توضیح میدم:نقل قول:
این یه جور اختلال گرانشی هستش؛ یعنی مقدار گرانشی که از این منبع یا ناحیه ثبت شده، بسیار بیشتر از اون چیزی بوده که براساس مدلها انتظار می رفته: تخمین زده ان که جرم این جاذبه عظیم برابر دهها هزار راه شیری هستش... این با هر مقیاسی، خیلی زیاده!! (هرچند در مورد جرم اش اختلاف نظر وجود داره و تخمین های دست پایین تر هم موجوده – تئوری های جدید میگن در واقع منبع اصلی، پشت کاندید فعلیه .. یه تمرکز بسیار سنگین از کهکشانها، نزدیک ابرخوشه شیپلی)
دهه 70 بود که احتمال وجود جاذبه عظیم گزارش شد و دهه 80 هم محل تقریبی اش مشخص شد ... بهرحال هرچی که هست، اثر واقعا "عظیمی" داره و تحقیقات نشون داده که نه فقط کهکشان ما و همسایه هامون، بلکه در یه دامنه ای بطول چند صد میلیون سال نوری، روی خوشه های کهکشانی تاثیر داره...
داریم در مورد کسرها صحبت می کنیم دوست من.. بنابراین هرچه مخرج کسر کوچکتر باشه، عدد در واقع بزرگتره ... نتیجه اینکه نیروی گرانش همه سیارات روی هم (عددِ 1/10000) بزرگتر از نیروی گرانش مریخ (عددِ 1/16000) هستش ... اگه بخوایم غیرکسری صحبت کنیم: تقریباً یک و نیم برابر بزرگتره.نقل قول:
اگه قطر منظومه شمسی رو یک کیلومتر در نظر بگیریم فاصله بین خورشید و ستاره مجاورش چند کیلومتر میشه؟
و همینطور فاصله بین مرز منظومه شمسی و مرز منظومه مجاور چقدر میشه؟
منظورم اینه که فاصله بین ستاره ای و منظومه ای زیاده یا کم؟یعنی کمتر از قطر یک منظومه یا بیشتر از اون و یا چند برابر اون؟
نور توی مسیر مستقیم حرکت میکنه ...ایا در نزدیکی سیاهچاله انحنا پیدا میکنه؟؟؟؟ انحنای نور چه چیزی رو میتونه در بر داشته باشه؟؟؟یعنی توی علم منجر به کشف چی میتونه بشه؟؟؟
همونطور که حدس زدی، فواصل در مقیاس نجومی بسیار دور، وسیع و حداقل با فنآوری ای که الان در اختیار بشره تقریباً دست نیافتنی به نظر میان ... فکر می کنم با همون مقیاس "سال نوری" صحبت کنیم بهتر باشه:نقل قول:
کل ابعاد منظومه شمسی ما حتی یکصدم سال نوری هم نیست!! (عکس ضمیمه) ... در مقابل، فاصله خورشید تا نزدیکترین ستاره (پروکسیما قنطورس) 4.2 سال نوریه .. معنی اش اینه که حتی سریعترین سفینه های ما، که فرضاً New Horizons هستش (سرعت: 60 هزار کیلومتر در ساعت!) بیش از 50 هزار سال در راه خواهند بود تا بهش برسن...
در نتیجه خیلی فرقی نداره که از وسط منظومه شمسی متر کنیم، یا از انتهاش! ... چون منظومه شمسی ما در مقایسه با فواصل نجومی، صدها برابر کوچکتره ...
//
تشخیص منظومه های سیاره ای (= سیستمی مثل منظومه خودمون؛ شامل ستاره و سیارات)، و در واقع تشخیص سیاره در نزدیکی یک ستاره به این سادگی ها نیست؛ به همین خاطره که در مورد وجود یا عدم وجود سیاره در نزدیکی خیلی از اونها اختلاف نظر وجود داره .. بهرحال نزدیکترین منظومه سیاره ای که اتفاق نظر خوبی درباره اش وجود داره، Epsilon Eridani هستش که حدود 10.5 سال نوری از منظومه ما فاصله داره...
کاندیدهای دیگه با فواصل [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] (6-8 سال نوری) هم وجود داره و حتی مثلاً آلفا قنطورس (4.4 سال نوری) که جزو نزدیکترین ها به منظومه ماست هم مورد توجه و بررسی قرار داره.
بلهنقل قول:
حتی ممکنه توسط سیاهچاله بلعیده بشه...
می تونه دلیلی بر ماهیت ذره ای نور باشه
با اینکه اینا همه نظریه و تئوری هستن و نه تأیید خاصی شدن و خیلیا ردشون میکنن و خیلیا طرفداریشونن ولی یه سؤالاتی تو ذهنمه...:
1 -----
جدای از انحرافی که سیاهچاله ها در زمان ایجاد میکنن، براساس نظریه هایی که اعتقاد دارن که سیاهچاله ها بالاخره به یه جایی وصلن و از طریق (فکر کنم کرم چاله ها)، چیزایی که میبلعن رو با سرعتی زیاد به جای دیگه ای میفرستن مطمئناً در این بین تمام ساختارهای جسم از هم میپاشه و پراکنده میشه...
ولی اگه فرض کنیم که در آن سوی اون کرم چاله یه سفیدچاله باشه که معکوس عمل میکنه، عین دو تا قیف که اینوری میکشه به داخل و اونوری میده بیرون و عین این باشه که فیلم رو به عقب برگردونیم، آیا امکان داره اون اجسام متلاشی شده، در آن سو دوباره شکل بگیرن...؟؟؟!!!
در خیلی از برنامه ها و یا حتی فیلم ها میبینیم که از سیاهچاله ها به عنوان میانبر مکانی و منتقل کننده یاد میشه... وقتی در اون جاذبه و میدان الکترومغناطیسی و سرعت شدیدا زیاد، تمام اتم های اجسام از هم متلاشی میشن، چطور چنین نظریه ای میدن...؟؟؟ مگر اینکه فرض کنیم که در آن سو چیزی باشه که برعکس کار کنه...!!!
2 -----
یه مباحثی هست که جاهایی خوندم که بعضاً توسط بعضی سازمان ها اجرایی شده و اون انتقال اجسام با استفاده از تبدیلشون به امواج الکترومغناطیس و انتقال و تبدیل مجددشون به جسم بوده که البته اجسام غیر زنده بودن...
همونطور که میدونیم ما الان توی شبکه های وایرلس کامپیوتری داریم همینکار رو میکنیم (البته این خیلی ساده س) و با تبدیل داده های کامپیوتری به امواج الکترومغناطیس، اونا رو به جاهای دیگه میفرستیم و در اونجاها با استفاده از مبدل معکوس، دوباره تبدیلش میکنیم به داده های کامپیوتری (مثل شبکه های سلولی موبایل یا شبکه های وایرلس خانگی)...
حالا به نظرتون همین کار برای اجسام قابل انجام نیست...؟؟؟ تمامی اجزای جسم آنلیز شده و دونه دونه با استفاده از مبدل ها به امواج الکترومغناطیس تبدیل بشن و با سرعت نور به مکانی دیگه منتقل شده و با مبدل معکوس، دوباره به جسم تبدیل بشه...
اگه اونچنان آزمایشاتی واقعیت داشته باشه میشه با ایجاد ایستگاه های فضایی، عمل انتقال در فواصل دور رو انجام داد...! :mellow:
سلام ...میخواستم با زبان ساده توضیح بدین "در فضا و زمان انحنا رخ میده یعنی چی"؟
2-در مورد سفر به گذشته توضیح دادین ....در مورد سفر به /آینده هم توضیح بدید...در مورد گذشته میگیم که با سرعت بیشتر از نور رخ میده...در مورد سفر به آینده چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
3-طبق نظریه انیشتین میگیم اگه جسمی با سرعت نور حرکت کنه جرم به بینهایت میل میکنه..در حالی که خود نور اینجوری نیست..مگه نه اینکه خود نور از فوتون تشکیل شده...در حالیکه جرم فوتون همیشه یکسان هستش...(بعضیا میگن نور جرم نداره ...پس چه جوری جذب سیاهچاله میشه؟)
با عرض سلام
این سوالات شما چندین بار پرسیده شده و چندین بار جواب داده شده!(تو همین انجمن بگردید،فقط 200 بار سیمور جان توضیح دادن!)نقل قول:
سلام ...میخواستم با زبان ساده توضیح بدین "در فضا و زمان انحنا رخ میده یعنی چی"؟
2-در مورد سفر به گذشته توضیح دادین ....در مورد سفر به /آینده هم توضیح بدید...در مورد گذشته میگیم که با سرعت بیشتر از نور رخ میده...در مورد سفر به آینده چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
3-طبق نظریه انیشتین میگیم اگه جسمی با سرعت نور حرکت کنه جرم به بینهایت میل میکنه..در حالی که خود نور اینجوری نیست..مگه نه اینکه خود نور از فوتون تشکیل شده...در حالیکه جرم فوتون همیشه یکسان هستش...(بعضیا میگن نور جرم نداره ...پس چه جوری جذب سیاهچاله میشه؟)
در مورد انحنا بهتون پیشنهاد میکنم مقاله ای که نوشتم رو بخونید با اینکه چیز زیاد جالبی نیست ولی تا حد امکان در این باره توضیح دادم
2-سفر به آینده ،مثل سفر به گذشته نیست که با رسیدن به سرعتی بشه بهش رسید، برای سفر به آینده باید از کرم چاله ها استفاده بشه که شانسی مارو به یه دنیای دیگه انتقال بدن که زمان اونجا جلوتر از ما باشه(البته بار ها درهمین باره هم بحث کردیم و گفتیم که اولا کرمچاله ها به صورت تئوری هستند و کرمچاله واقعی دیده نشده و دوم اینکه نمیشه وارد کرمچاله شد چون هم قطرش کوچکه هم به محض وارد شدن بدن متلاشی میشه)
3-این سوال رو بنده هم چند بار پرسیدم،از چندتا منبع هم اطلاعات جمع کردم:
نور دارای 2 ماهیت موجی و ذره ایه، وقتی سیاهچاله نور رو جذب میکنه نور ماهیت ذره داره.
در مورد جرمش هم ما 2تا جرم داریم: جرم سکون و جرم نسبی.
جرم سکون فوتون صفر هست ولی دارای جرم نسبی هست.
یه سوالی هم بنده از سیمور جان پرسیده بودم که طبق معادله E=m.c^2 اگر جرم فوتون صفر باشه (m=0) ،انرژیش هم صفر میشه ولی ایشون گفتن که برای محاسبه جرم فوتون از فرمول کوانتومی E=h.f استفاده میشه.
امیدوارم تونسته باشم جوابتون رو بدم
با تشکر
مسیر چرخش زمین به دور خورشید یک مدار ثابت هست؟
یا حرکت دورانی داره
و در طول دوران تغییر می کنه؟منظورم محل قرار گیریش نسبت به محور خورشیده
ضمنا لحظه اعتدال بهاری یا همون سال تحویل رو چجوری محاسبه می کنن؟
اگر اینقدر دقیق محاسبه می کنن پس چرا میگن هر چند هزار سال یه بار تقویم هجری شمسی ایرانی یه روز با سال حقیقی تفاوت پیدا می کنه!!
اگر اینجوری باشه که هیچ وقت نباید تفاوتی با سال طبیعی داشته باشه.
امیدوارم سوال رو درست فهمیده باشم:نقل قول:
در کوتاه مدت، اونچه که به ذهن من میاد بحث [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] هستش .. اینا تغییرات دوره ای در مختصات و ویژگی های مدار زمین هستند (مشخصاً شکل مدار، که بین حالت دایره ای و حداکثر بیقاعدگی اش تغییر میکنه) که هر 100 هزار سال تاثیر ضعیف و هر 400 هزار سال تاثیر قوی میذارن ...
اما در بلندمدت، دانشمندان در مورد ثبات مدار زمین (و در سطح بالاتر، ثبات منظومه شمسی و کرات موجود در اون) خیلی تحقیق کرده اند.. اکثر این مطالعات نشون داده که مدار زمین در میان مدت هم ثابت خواهد موند...
با این حال تحقیقاتی هم صورت گرفته که نشون داده مدار زمین یا سیارات دیگه دارای آشفتگی هستش ... این از یکسو معنی اش اینه که نتیجه گیری در مورد وضعیت مدارات در بلندمدت ممکن نیست و از سوی دیگه هر سیاره، حتی به کوچکی و دوری پلوتو می تونه روی وضعیت کل منظومه شمسی تاثیر بذاره.. پس حتی اعتبار دقیق ترین مدلها هم در درازمدت نامشخصه ... یعنی بعضی مطالعات نشون داده اند که کل منظومه شمسی ظرف دو تا چند صد میلیون سال آینده وارد وضعیت آشوب میشه (بهش میگن: زمان لیاپونوف) و نمیشه حکم قطعی براش داد.
در مورد اعتدال بهاری و محاسباتش این [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] رو ببین. (فارسی)نقل قول:
در مورد این قضیه که تقویم ایرانی یک روز خطا پیدا می کنه، من نمی دونم کجا شنیدی یا خوندی و جزئیات دقیقش چی بوده (منبع بده).. ولی خطای یک روزه تقویم ایرانی هر 3.8 میلیون سال یکبار رخ میده... اون تقویم میلادیه که ظاهراً هر 4000 سال حدود 1 روز عقب میفته.
منظور سوالم این بود که مدار چرخش زمین دایره ای هست یا کروی؟ چون خورشید کره هست نه دایره یعنی ممکنه مدار چرخشش در طول زمان تغییر کنه اگه بخوام بهتر توضیح بدم یعنی اینکه مثلا زمین همیشه در راستای خط استوای خورشید حرکت می کنه یا ممکنه یه زمانی در راستای مدار راس السرطان یا راس الجدی یا مدار قطبی خورشید بچرخه؟و البته خورشید که مدار راس السرطان و قطبی نداره اینو برای توضیح دادن سوالم گفتم.نقل قول:
که ظاهرا جواب سوالم همون چرخه های میلانکوویچ هست و مطلبی که شما توضیح دادین.
متاسفانه این لینکی که دادین باز نشد.نقل قول:
در مورد اعتدال بهاری و محاسباتش این [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] رو ببین. (فارسی)
در مورد اختلاف سال شمسی ایرانی با سال حقیقی هم چند جایی در موردش مطلب خونده بودم از جمله این جا:
در ضمن طول شبانه روز زمینی مگر 23 ساعت و 56 دقیقه و 4 ثانیه نیست؟کد:http://www.jamejamonline.ir/papertext.aspx?newsnum=100869428677
پس چطور ساعت های ما که 24 ساعتست و در واقع 4 دقیقه طولانی تر از روز واقعیه باعث اختلاف در طول شبانه روز نمیشه؟
این طولی که شما گفتید طول شبانه روز نجومی هست . مبنای محاسبش ستارگانی غیر از خورشید هست . برای محاسبش باید ابتدا در مکانی که هستید "نصف نهار مکان" رو در نظر بگیرید (خطی فرضی که از شمال به جنوب در کره ی آسمان وصل میشود ) . بعد یه ستاره رو در نظر بگیری ، زمان بین دوبار عبود متوالی این ستاره از نصف النهار مکان شما سال نجومی هست که میشه 23 ساعت و 56 دقیقه . اما سال خورشیدی فرق داره . روشش همینه با این تفاوت که ستاره مورد نظر خورشید خودمونه که اگه در زمان های مختلف محاسبه بشه مبانگین 24 ساعت رو داره . دلیل اختلاف روز نجومی و روز خورشیدی در اینه که زمین همزمان با اینکه دور خودش میچرخه دور خورشید هم می چرخه .نقل قول:
در ضمن طول شبانه روز زمینی مگر 23 ساعت و 56 دقیقه و 4 ثانیه نیست؟
پس چطور ساعت های ما که 24 ساعتست و در واقع 4 دقیقه طولانی تر از روز واقعیه باعث اختلاف در طول شبانه روز نمیشه؟
برای مطالعه کاملتر کتاب نجوم دینامیکی صفحات 144 تا 146 کامل در مورد روز نجومی و خورشیدی توصیح داده .
------------
همونطور که دوستمون توضیح دادن این تغییرات قابل پیشبینی نیست و عوامل زیادی روشون تاثیر داره . اما اینکه زمین و دیگر سیارات تقریبا در امتدا استوای خورشید به دور آن میچرخند از همون دوران اولیه منظومه به ارث رسیده و تقریبا به ثبات رسیده .نقل قول:
منظور سوالم این بود که مدار چرخش زمین دایره ای هست یا کروی؟ چون خورشید کره هست نه دایره یعنی ممکنه مدار چرخشش در طول زمان تغییر کنه اگه بخوام بهتر توضیح بدم یعنی اینکه مثلا زمین همیشه در راستای خط استوای خورشید حرکت می کنه یا ممکنه یه زمانی در راستای مدار راس السرطان یا راس الجدی یا مدار قطبی خورشید بچرخه؟و البته خورشید که مدار راس السرطان و قطبی نداره اینو برای توضیح دادن سوالم گفتم.
که ظاهرا جواب سوالم همون چرخه های میلانکوویچ هست و مطلبی که شما توضیح دادین.
------------
در مورد تقویم ... بله من هم خوندم که تقویم جلالی از تقویم گرگوری دقیتره .تقویم میلادی (تدوین شده در 1582م توسط پاپ گرگوری) هر 3330 سال یه روز عقب می افته ، و تقویم جلالی (تدوین شده توسط خیام و خازنی در 1079م) هر 3770 سال یکروز عقب می افته .
اما در مورد تاخیر و عقب افتادگی فکر کنم این بخاطره اینه که مانند بحث طول شبانه روز اینجا هم سال نجومی و سال فصلی(یا اعتدالی یا همان سال معمولی و مورد استفاده عموم ) مطرح هست که ایندو با هم اختلاف دارند .
اول از همه اینکه سال اعتدلالی کوتاهتر از سال نجومیه . (سال نجومی : 365 روز 5 ساعت 48 دقیقه 46 ثانیه -- سال اعتدلالی : 365 روز 6 ساعت 9 دقیقه 9.5 ثانیه) علت اون حرکت تقدیمی زمین هست . وقتی خورشید داره در دایره البروج حرکت میکنه دایره البروج هم ساکن نیست و در جهت عکس حرکت میکنه . یعنی اعتدلال بهاری خودش داره جابجا میشه و زمان رو کوتاهتر میکنه . هر 25800 سال نقطه اعتدلالی یک دور کامل میزنه .
اما سال نجومی مبناش ستارگان هستند .
در مورد سال ها هم رجوع کنید به کتاب های نجوم دینامیکی (ص 140 تا 143) و نجوم به زبان ساده (ص 256 تا 260) .
سلام دوستان
کسی میدونه مدارهای راس السرطان و راس الجدی روی کره زمین ربطی به این دو تا صورت فلکی دایره البروجی دارند یا نه.
با سلام
زمان پیدایش جهان و بیگ بنگ ممکنه از اون چیزی که تا حالا تصور میشد خیلی قدیمی تر باشه؟
یعنی خیلی بیشتر از 14 میلیارد سال؟مثلا چندین برابر این زمان؟مثلا 100 میلیارد سال پیش بوده باشه
یا حتی کمتر باشه؟
و همینطور زمان پیدایش خورشید و زمین ممکنه بیشتر یا کمتر از این زمانی باشه که تا الان تصور میشده؟
یا اینکه این زمان ها دقیق هست؟
این تخمین ها که زده شده تا حد بسیار زیادی درست هست مثل اینکه . اما بالاخره خطا هر جایی وجود داره ... ولی نه تا این حد که 14 میلیارد تبدیل بشه به 100 میلیارد .نقل قول:
برای زمین هم حدودا همین اندازه هست . البته مثلا الماسی هایی کشف شدن که عمرشون برابر عمر تخمین زده شده ی زمین هست و این کمی عجیبه .با این حال بازم حداکثر خطا حدود 0.5 میلیارد سال فراتر نباید باشه.
سلام!!
میخواستم بپرسم از کجا می فهمیم ستاره ی x(:31::31:)متعلق به چه کهکشانیه!؟!؟
نقل قول:
سلام
تقریبا همه ستارگانی که میتونیم ببینیم متعلق به کهکشان خودمون هستن. ( حتی با تلسکوپ های معمول)
در نیمکره جنوبی احتمالا میشه ستاره های کهکشانهای اقماری راه شیری ( ابر ماژلانی کوچک و بزرگ) رو با تلسکوپ معمولی دید.
در نیمکره شمالی کهکشان آندرومدا رو نمیشه دید؟
فکر کنم بشه.
البته فقط در نیمکره شمالی.
ستاره های آندرومدا رو فقط تلسکوپ های بزرگ میتونن تفکیک کنن. با تلسکوپ های آماتوری فقط توده ابر دیده میشه کل کهکشان. فکر میکنم منظور دوستمون هم ستاره هایی بوده که با چشم غیر مسلح دیده میشه.نقل قول: