نه !نقل قول:
داره تموم میشه !
Please Wait.
Printable View
نه !نقل قول:
داره تموم میشه !
Please Wait.
Regulations For The Trainees
Training Facility Mission:
This training facility will raise a new generation of model employees to serve the future of Umberella Corp. Applying the strictest and most rigorous training standards, this facility will, without regard of gender, race or creed, produce only the best candidates to be global future leaders of Umberella Coporation. We look forward to the development of your leadership qualities.
Training facility Guidelines:
Discipline, Obedience, Unity.
These three words are the basic principles which govern Umberella Corporation employees, and are to be considered the Law of this facility. Keep these words in mind at all times. Delicate yourselves to the training, and bring honour to yourself and the corporation.
James Marcus,
Director,
Umberella Coporation,
Managment Training facility
آئین نامه ها و دستورات برای کارآموزان
ماموریت بخش تسهیلات آموزشی :
این بخش نسل جدیدی از کارکنان نمونه را برای شرکت Umbrella به هدف بهره گیری از آنها در آینده ی شرکت ، پرورش خواهد داد. با اِعمال شدید ترین و سخت ترین استاندارد های آموزشی ، این بخش ، بدون وابستگی به جنس ، نژاد یا دین ، بهترین نامزد ها را برای رهبری جهانی آینده شرکت Umbrella ارائه خواهد کرد. ما خواستار بهبود کیفیت رهبری شما هستیم.
راهبرد بخش تسهیلات آموزشی:
انظبات ، فرمانبرداری ، اتحاد.
این سه کلمه ، سه اصل اساسی هستند که بر کارکنان شرکت Umbrella حکمرانی می کنند ، و باید قوانین این بخش تصور شوند. تمام مدت این کلمات رو در ذهن نگه دارید. نسبت به آموزش ها حساس و نازک بین باشید ، و برای خود و شرکت ، افتخار آفرین.
James Mavcus،
مدیر بخش،
شرکت Umbrella،
مدیریت بخش تسهیلات آموزشی.
(مترجم : ببخشید دیر شد ، هم گیر یه چیزی بودم که هنوز هم هستم هم اینکه این متن یکم اذیتم کرد)
خيلي ممنون منم فردا يكي ديگه ميزارم هر كس هم خواست به طور موقتي جاي آقا شهريار بياد بهم بگه [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] چون مثل اينكه ايشون گرفتار امتحانات شدن
اخطار به تمامي كارمندان
واكسن هايي كه در قبل مورد تحقيق و آزمايش قرار داده شده اند اكنون فاسد شده و واگير دارند. اونا در مرتبه ي امنيت شماره ي 5 هستن و در اتاق هاي زير قرار دارند.
اتاق كنترل عمل طبقه ي اول (غربي)
اتاق انجمن طبقه ي دوم (جنوب شرقي)
رمز ورود : 8:15
متشكرم
-------------------------
شرمنه كه دير شد آخه امتحانا نميزاره:19:
مگی جان و علیرضا جان سلام.خدا رو شکر فردا آخرین میان ترممه،ولی خوب دیگه هرچی ترم میره بالاتر بیشتر باید وقت گذاشت.با این حال من از فردا آزاد ترم و زودتر میتونم به ترجمه ها برسم.لطفا برام فایل بفرستین.ممنون
سلام چه عجبي پيداتون شد [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]نقل قول:
چشم ميفرستم
خوشبحالتون كه امتحاناتتون تموم شد مال من حالا اومده خفتمو چسبيده! [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
فقط اگه دير ترجمه گذاشتم شرمنده:19:
تذكر از طرف راهنما
كارت ورود كابين راننده مثل هميشه توي كيف منه . ولي من خيلي به ندرت به كارت ورود بچه هاي ديگه احتياج پيدا مي كنم تا اون چيز لعنتي رو باز كنم . به هر حال به نظر مي رسه كه من اون رو يه جايي گم كرده ام . اگه يه كارت معمولي بود مطمئنا كسي كه پيداش مي كرد برش مي گردوند ، ولي اين يه كارت متفاوته . من هم دنبال اين كارت خواهم گشت ، ولي اگر شما تصادفاً اون رو پيدا كرديد ، اون رو بر داريد و نگهش داريد .
پيشاپيش ممنونم .
ببخشيد طول كشيد ... اين بايد 3 ساعت پيش مي رسيد دستتون ...
A Verse Of PoetryThe Moon bows to the Earth,
The Earth swears loyalty to the Sun,
And the great Law of the Sun Governs all things,
This itself is the keystone,
The pointer of glory,
All our hands cannot open the door to heaven.Management Trainee's DiaryWhat is that Director Marcus is researching all the time? And what's with his weird interest in leeches? Interest? Seems more like love at times.. Rumor has it that there's something dangerous about those leeches. It is true that when Dennis just touched one, he got ill with a fever.Again today.. There were those horrible moans. Beyond that door, "let sleeping dogs..." No way I'll go near them. Even if the Director tells me, I no way want to end up like Dennis. That poor bastard. Scratching and scratching. Makes me itch just watching him.Must maybe go
IF can but hwo
Dennis gone, I go
Hungry....
Help....Mom.
یک قطعه شعرماه به زمین تعظیم میکندزمین با صداقت با خورشید عهد میبنددو قانون عالی خورشید بر همه چیز حکومت می کنداین خودش سنگ تاج استنشانه افتخاردستان همه ما نمی تواند در را به فلک باز کندیادداشت کارآموز مدیریتمدیر مارکوس چه چیزی را تمام وقت پژوهش میکند؟و چه علاقه عجیب و غریبی به زالوها دارد؟گرایش؟بیشتر زمان ها شبیه عشق به نظر میرسد.شایعه ای هست که میگه چیزهای خطرناکی در مورد آن زالوهاست.این حقیقت دارد که وقتی که دنیس به یکی از آنها دست زد همراه با تب بیمار شد.امروز دوباره از طرف اون در اون ضجه های وحشتناک شنیده میشد: "بذار سگها بخوابند...."راهی نیست که من به آنها نزدیک شوم.هرچند اگر سرپرست به من بگه،من به هیچ وجه نمیخواهم که پایانی شبیه دنیس داشته باشم.اون بیچاره حرومزاده.زخم و خراشیدگی من رو به میل شدید وامیداره وقتی بهش نگاه میکنم.شاید باید رفتاگر توانست،ولی چطور؟دنیس رفت،من گرسنه میروم....مادر کمک....
(طرف به کلی قاطی کرده:18:)
خيلي ممنون آقا شهريار من كه اصلا وقت ترجمه ندارم فقط گاهي ميام توي انجمن و ميرم امتحانام شروع شده خوش به حال شما تموم شد
ممنون از شما مگي و شهريار عزيزم .
تا به اينجا خسته نباشيد !
راستي حالتون چطوره ؟
نقل قول:
خواهش میکنم.نه بابا تازه اینا میان ترم بود.اصلیاش مونده.به هر حال من در خدمتم.هر وقت تونستید برام فایل بدید.:20:
الآن براتون ميفرستم:46:نقل قول:
------------------------
------------------------
خاطرات ماركوس 1
4 دسامبر
ما بالاخره موفق شديم...اين يه ويروس جديده!! ما اون رو اجداد (Progenitor) نامگذاري كرديم. من ميخوام به عقب برگردم و تمام جزئيات رو از اول بنويسم.
23 مارس
اسپنسر ميگه داره يك كارخونه ي جديد راه ميندازه.به هر حال اهميتي نداره من ميتونم تحقيقاتم رو روي (Progenitor) كامل كنم. اونم ميتونه هر كاري كه دوست داره انجام بده...
19 آگوست
اسپنسر بهم پيشنهاد مديريت در كارخونه ي جديدشو داده. شايد اين فقط يه پيشنهاد دوستانه باشه اما اون به طرز غير قابل كنترلي اين شغلو بهم تحميل ميكنه. اما شايد من بتونم اين كارو به نفع خودم تموم كنم. من به يك كارخونه احتياج دارم كه بتونم توش تمام راز هاي اين ويروس رو كشف كنم. جايي كه كسي سر راهم نباشه.....
30 نوامبر
لعنت به اين اسپنسر! اون دوباره شروع كرده به غرغر كردن! به نظر اون Progenitor چيزي بيشتر از يك ابزار پول دور ريز نيست. احمق! اما فوضولي هاي اون ميتونه براي تحقيق من خيلي بد بشه. اگر حدف من توسعه دادن تحقيق بر روي ويروس باشه بايد موقعيت خودم رو هم بالا تر ببرم.
19 سپتامبر
بالاخره... من تحقيقاتمو براي توسعه و ساخت ويروس از نوع Progenitor تموم كردم و تونستم نمونه ي جديدي ازش درست كنم. براي شكافتنش مجبور شدم از DNA زالو استفاده كنم... من اسم اين ويروس رو Tyrant (ظالم) يا به اختصار T گذاشتم.
23 اكتبر
اين اصلا خوب نيست! من نميتونم اين ويروس رو روي موش امتحان كنم. اين ويروس فقط بر روي انسان جواب ميده (مترجم: عجب نامرديه!:18:) اگرنه من هيچ پيشرفتي نميكنم....
15 نوامبر
به نظر مياد كه كسي به تحقيقاتم شك كرده... اما شايد اين فقط تصور خودم باشه. به هر حال اگه اونا زيادي فضولي كنن همدست خودم محسوب ميشن!
13 ژانويه
بلاخره آماده شد. زالو هاي شگفت انگيز من! اين زالوها به هيچ وجه از آزمايشي كه من روشون انجام ميدم خوشحال نيستن! (مترجم: يارو قاطي داره خفن!:27:) حالا من بر عليه اسپنسر هستم. به زودي همه چيز در كنترل من خواهد بود...
31 ژانويه
دستگاه امروز روز كاريمو بهم زد. چند نفر اومده بودن كه ويروس T و اون زالو ها رو بررسي كنن. احمق! بدون شك گروه اسپنسره.
11 فبريه
امروز من دوباره مداركي از فوضولي يك نفر توي آزمايشگاهم پيدا كردم. اگه اونا كاري بخوان انجام بدن ... من بايد خيلي مراقب باشم. من بايد با كمك ويليام (بيركين)و آلبرت(وسكر) اين مزاحم رو بيرون بندازم...
اين دو نفر تنها آدمايين كه من بهشون اعتماد دارم. البته صرف نظر از زالوهاي خوشگلم!(مترجم: به خدا اين ديوونس يه چيزيش ميشه يعني شده!:21:) اما اسپنسر... نبايد به اينجا ختم بشه نه؟ من بايد ويروس رو به مدير بعدي بسپارم و جايزم رو بگيرم....
-------------------------------
-------------------------------
واي مردم چقدر زياد بود!:24::24::24:
شانس منه ديگه!:19:
خاطرات ماركوس 2
رنجاندن ، كار ناخوشاينديه ، ولي من بچه هام رو درون كپسول مخصوص گذاشتم(=پنهان كردم) . اگه پيش خودم نگهش دارم جاش امن نخواهد بود . من اين(=كپسول) رو در اون مكان پنهان خواهم كرد ، "اگه مي خواي يه برگ رو پنهان كني ، اون رو توي يك جنگل بزار "...
براي باز كردن كپسول ، داشتن مامور ويژهي باز كننده لازمه. امكان نداره كه خدمتكارهاي (=نوكرهاي) Spencer بتونن از پس باز كردنش بر بيان...
(مترجم = اميدوارم از اون توضيحاتي كه تو متن نوشتم حالتون به هم نخوره ، هر جوري ترجمه مي كردي يه جاش مي لنگيد .)
ممنون مگي جان !
خواهش ميشه [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]نقل قول:
ولي اصلا قبول نيست چرا هر چي متن طولانيه ميوفته به من! [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
مگي جان !نقل قول:
يه بار ديگه بــر (=Bor) بزن !!:31::31:
نه:19:نقل قول:
آخه من متن ها رو به ترتيب ميدم بعد همش اون طولاني تره ميوفته به من!:18:
تازه قبل از اين كه به شما بدم يكي هم به آقا شهريار دادم ولي مثل اينكه هنوز ترجمشون تموم نشده يا امتحان داشتن:13:
نقل قول:
شانس شماس ديگه !:31:
خوب اين دفعه يدونه بزرگش رو برا من بزار كنار ، دو تا معمولي يا كم حجمش رو هم برا خودت و شهريار جون وردار ، مگي جان.
من تو اين چند وقته در حال استراحت بودم ، زحمت ها افتاده بود گردن شما دوتا ... حالا بزار جبران كنم .:46:
من تازه فهمیدم رزیدنت اویل 0 هم وجود داشته!!!
ممنون از ترجمه ها
خواهش ميشه :46:نقل قول:
يعني نميدونستيد ؟برام عجيب بود! [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
Maggy جان میشه ادامه بدی ؟
ما منتظریم ها .........
آخه آقا شهريار هنوز ترجمه نكردن ايشون ترجمه رو بزارن چشم چون من نميدونم كدوم متن رو دادم بهشون يه وقت تكراري ترجمه ميشه:46:نقل قول:
[FONT='Tahoma','sans-serif']First Investigation Unit Notes[/FONT][FONT='Tahoma','sans-serif']We are searching the facilities, and it looks like a lot of chemicals survived. Fortunately, the storage tanks are still full. We have just started and there is still a lot we don't know, but it appears that the chemicals can be mixed to produce new substances. The chemicals are scattered all about. Not because of the accident, more a result of a plain investigation. When we reopen the facilities, we have to develop a system for dealing with these chemicals. [/FONT][FONT='Tahoma','sans-serif']Red + Blue = Sulfuric Acid
Green + Red = Stripping Agent[/FONT]
اولین یادداشت واحد تحقیقاتی
ما به دنبال اتاق های ویژه ایم،و به نظر میرسد که مقدار زیادی از مواد شیمیایی سالم مانده اند.خوشبختانه،منابع ذخیره هنوز پر هستند.ما تازه شروع کردیم و همچنان چیزهای زیادی است که نمی دانیم،ولی به نظر میرسد که مواد شیمیایی میتوانند برای تولید مواد جدیدی با هم ترکیب شوند.تمام مواد شیمیایی پخش و پلا شدند.نه به خاطر آن تصاف ، بیشتر به خاطر نقشه پژوهشی.زمانی که ما ساختمان ویزه را بازگشایی کردیم،باید سیستمی برای بخش بندی مواد شیمیایی توسعه دهیم.
قرمز+آبی=اسید سولفوریک
سبز+قرمز=عامل خراش دهنده
دستتون درد نكنه اين تاپيك داشت كم كم خاك ميخورد! [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
تاپیک جالبیه ادامه بدین
منم یه چیزایی از زبان سرم میشه اگه خواستین میتونم کمکتون کنم
ولی اصلا با این مد بازیها حال نمیکنم اگه خواستین تو ترجمه کمکتون کنم فایل متن انگلیسی را برام بفرستین
ممنون از توجهتون اما گروه خيلي وقته انتخاب شده! (قبل از شروع ترجمه) [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]نقل قول:
اگه با اين طور بازي ها حال نميكنيد براي چي دوست داريد توي ترجمه كمك كنيد؟ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
به هر حال خيلي ممنون:10:
-----------------------------
-----------------------------
ليست زنداني ها
اصلاح شده ي ليست زنداني ها:
متيوز.ك
مرده. كاملا از بين رفته
ميدج. د
مرده. كاملا از بين رفته
كيت. و
باقي مانده از بيماري
ساوج. سي
آزمايش شونده به وسيله ي محققان
رويس. م
آزمايش شونده به وسيله ي محققان
ديويدز. آ
باقي مانده از بيماري
كلارك . آ
آزمايش شونده به وسيله ي محققان
النز . ج
آزمايش شونده به وسيله ي محققان
ترنس. ا
مرده. كاملا از بين رفته
كيت. آ
آزمايش شونده به وسيله ي آزمايشگاه كوههاي آركلي
جري، ا
مرده، كاملا از بين رفته
اسكات، اس
آزمايش شونده به وسيله ي محققان
ميچ. ف
آزمايش شونده به وسيله ي آزمايشگاه كوههاي آركلي
كري،ت
آزمايش شونده به وسيله ي آزمايشگاه كوههاي آركلي
روبرت، آ
آزمايش شونده به وسيله ي آزماشگاه كوههاي آركلي
مگی حالا من،لطفا فایل بفرست!
اي بابا!!:19:نقل قول:
شما يه موقع ميگي دير به دير سر ميزني يه موقع ميگي بده نوبت منه!!:18:
آخر سر بدم يا ندم؟؟؟؟:23:
گزارش بازپرس
دكتر Marcus ، كه با رئيسSpencer ، شركت آمبرلا را تاسيس كردند ، 20 سال پيش ناپديد شد . نتايج تحقيقاتش در تمام اين مدت كاملا محرمانه نگه داشته شدند . علت آن در اين مكان ، در بخش آموزش كه توسط دكتر Marcus اداره ميشد ، اشكار گرديد . خوب ، دقيقاً در اين مكان نه ، بلكه در تشكيلات محرمانهي زيرزميني بود . وقتي كه مبادرت به پايين رفتن و جستجوي آن مكان كرديم ، متوجه شديم كه مدارك و شواهدي از تحقيقات دكتر Marcus بر روي نمونهي آزمايشي ويروس-T ، با نام "Progenitor" ، بدست آورده ايم .
مداركي از سالها آزمايش هاي فجيعي كه بر روي كاركنان آمبرلا ، مانند موش آزمايشگاهي انجام شده بود .
ما نمي دانيم كه چند نفر مجبور شده اند كه موضوع مورد آزمايش قرار گيرند ، ولي بر اساس شواهد ، بيش از بيست نفر وارد اين آزمايش شده اند ؛ بعضي از آنها عمداً براي محرمانه نگه داشتن بعضي امور شركت ، به آزمايش برده شده اند .
اينكه الان دكتر كجاست ، من نمي دانم ، ولي نظر به رشد سريع شركت آمبرلا ، مي تونم حدس بزنم كه تحقيقات هنوز هم ادامه دارند . نه... آزمايشات او هنوز برقرارند و در تاريكي به گسترش ادامه ميدهند . اون چيز ها ، "ثمره" هاي تحقيقات او ، اين ساختمان رو پر كرده اند.
دست همه درد نكنه ! ممنون از شهريار و مگي ، دوستاي عزيزم !
خيلي ممنون آقا عليرضا [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
------------------------
------------------------
دفترچه ي عملكرد دروازه
براي روشن كردن هليكوپتر در شرايط ناگهاني و خيلي مهم ، راه هاي زير را انجام دهيد:
قفل ها را باز كنيد:
توي اين اتاق 4 تا قفل مكانيكي وجود داره كه مسير هاش رو توي خط پايين توضيح داديم:
در اونجا دسته هاي مكانيكي وجود داره كه هر كدوم از اونا يكي از قفل ها رو باز ميكنه.
- قسمت جنوب غربي
- قسمت شمال غربي
- قسمت جنوب شرقي
- قسمت غرب
آقا عليرضا هنوز كه نزاشتيد ميدونيد من متن رو كي بهتون دادم! [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
لطفا سريع تر! [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
خاطرات مدير لابراتوار
امروز، طبق دستور سرپرست ، Marcus ، كد ورودي سكو رو عوض كردم . بعداً از او پرسيدم كه مأخذ كد ورودي چي بوده . او گفت كه اين مبني بر يك چيز معني دار از رشد بچه هايش هست . ولي دكتر يك آدم منزوي ست. او ازدواج نكرده و مطمئناً هيچ بچه اي نداره.... منظورش چي ميتونسته باشه ؟
مگي جان دوشنبه بهم دادي !
خيلي خيلي خيلي خيلي شرمنده ام.
اگه بدوني اين هفته چه بلاهايي سرم اومد...
هنوز هم ادامه دارن.
بدبختي پشت سر بدبختي ...
مگي جان به خدا ترجمه اش 5 دقيقه هم طول نكشيد ولي خداييش خيلي خيلي گرفتار بودم ...
ازبس گرفتاري داشتم هر وقت ياد اين تيكه ترجمه ميفتادم به اندازه ي يه كوه برام بزرگ ميشد.
چند تا ديگه مونده ؟
مگی دستت درد نکنه فقط یه سوال شماره های 1 2 3 شم خودت ترجمه کردی؟ آخه همشون پسوندشون Pdf هستش چجوری بازشون کنم؟:41:
آره :10:نقل قول:
نوشته شده توسط vizzzzzzzzzzzzzzzz [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بايد برنامه ي Acrobat Reader رو داشته باشي:46:
آقا عليرضا يه ندا ميدادي متن رو تكراري براتون فرستادم! [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
قبلا خودم اينو ترجمه كرده بودم! [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
شرمنده [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
مرسی:46:
دستت درد نکنه خیلی عالی بود:31:
راستی واسه شماره 4 شم ترجمه میکنی؟:20:
اي بابا !نقل قول:
من چقدر به خاطر اين خودزني كردم !!:27:
اشكال نداره مگي جان ! تجربه است !!:31:
4 قبلا ترجمه شده:10:نقل قول:
نوشته شده توسط vizzzzzzzzzzzzzzzz [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ولي متاسفانه من زياد فعال نبودم [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
----------
----------
متاسفانه وقت امتحانات نزديكه شايد 2 هفته اي نتونم ترجمه كنم:19::19::19::19:
نقل قول:با سلامنقل قول:
من الان اين تاپيك و اين پست رو ديدم
بايد بگم خدمتتون كه بازي resident evil : zero يا همون 0 كه شما ميگين يك بازي بوده كه در سال 2002 توسط كمپاني flagship ساخته شده و كمپاني capcom ناشر اون بوده و از سري بازي هايي بوده كه nintendo تونسته با جلب تو جه capcom امتياز انحصاري توليد اون رو براي gamecube بدست بياره كه بتونه بفروشه و تو جنگ كنسول ها عقب نيوفته تو نسل 6 ام
اما ديديم كه هم xbox و هم gamecube با اين كه قدرت سخت افزاري بيشتري نسبت به PS2 از نظر پردازشگر و مقدار RAM داشتند كه باز هم با توجه به تاخير 2 ساله عرضه اين 2 كنسول و طبعا پيشرفت سخت افزاري با اختلاف تمام جنگ نسل 6 ام رو به SONY و شاهكار تاريخي اون يعني PS2 واگذار كردن و در سال 2005 رسما توليد GAMECUBE متوقف شد
و اين بازي ZERO هيچ وقت براي PS2 اصلا release نشده و اين screenshot كه گذاشتين مربوط به يك ورژن ديگه از بازي re هست
و در مورد شاهكار گرافيكي ميتونين مثال هايي مثل god of war و metal gear و silent hill 3 رو هم مد نظز داشته باشين
با تشكر :11: