پائولو کوئلیو در افتتاحیه ی نمایشگاه بین المللی فرانکفورت
از پائولو کوئلیو دعوت شده است تا سخنران مهمان در کنفرانس مطبوعاتی افتتاحیه 60 مین نمایشگاه کتاب فرانکفورت در آلمان باشد. کنفرانس مطبوعاتی روز سه شنبه 14 اکتبر از ساعت 11 صبح تا 12 ظهر در برابر 300 تا 400 خبرنگار از سراسر جهان برگزار می شود.
در این کنفرانس مطبوعاتی، مدیر نمایشگاه فرانکفورت درباره نمایشگاه صحبت می کند، رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان آلمان درباره وضعیت صنعت نشر آلمان و پائولو کوئلیو درباره تجربه اش به عنوان نویسنده در برابر اینترنت و رسانه های اجتماعی، پروژه ساحره تجربی و شیوه تغییر یافتن نقش های سنتی نویسنده، ناشران، کتابفروشان، خوانندگان، نمایندگان ادبی و کتابداران سخن می گویند.
12 / 6 / 1387
منبع : paulocoelho
لارنس فیشبرن در نقش کیمیاگر
کمپانی فیلم واینشتاین (Weinstein) مشهورترین رمان پائولو کوئلیو،
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
، را در فیلمی با بیش از 60 میلیون دلار هزینه، به روی پرده نقره ای سینما می برد.
لارنس فیشبرن، بازیگر فیلم ماتریکس، کارگردانی این فیلم و همچنین بازی در نقش شخصیت کیمیاگر را بر عهده دارد و سانتیاگوی چوپان را در راهش در صحرا یاری می دهد. فیلم برداری تا یک سال دیگر آغاز خواهد شد.
کوئلیو خود می گوید: «خوشحالم که فیلم کیمیاگر به آن صورتی که دلم می خواست، به تصویر کشیده خواهد شد، و امیدوارم روح اثر و سادگی آن در فیلم حفظ شود.»
لارنس فیشبرن هم گفته است که تبدیل این کتاب به فیلم، برای او تحقق یک رویا خواهد بود و بی صبرانه چشم انتظار کارگردانی و بازیگری در این فیلم است و امیدوار است فیلمی زیبا بسازد که حق مطلب را در مورد رمان بسیار موفق پائولو کوئلیو ادا کند. کیمیاگر داستان سانتیاگو، چوپانی اسپانیایی است که رؤیای یافتن گنجی رادر کنار اهرام مصر دارد. چوپان عازم سفر می شود و در مسیر، هم عاشق می شود و هم به حکمتی کهن دست می یابد.
خود واینشتاین که معمولاً مدیر تولید فیلم است، گفته است که خودش شخصاً تهیه کنندگی این فیلم را بر عهده خواهد داشت، همان طور که درفیلم شکسپیر عاشق نیز تمام کارهایش را رها کرد و خودش را وقف ساخت آن فیلم کرد، فیلمی که در سال 1999 هفت جایزه ی اسکار برود. او گفته است: «کیمیاگر کتابی ساده و معنوی است، و فیلمنامه هم همین فضا را حفظ خواهد کرد.»
واینشتاین در فیلم های موفقی مانند «بیمار انگلیسی»، «ویل هانتینگ خوب» و «شیکاگو» حضور داشته است. اما پس از این که هاروی واینشتاین و برادرش باب در سال 2005 کمپانی میراماکس را ترک کردند، قصد دارند موفقیت های گذشته را در شرکت فیلمسازی واینشتاین ادامه دهند.
منبع : paulocoelho
افسانه معنويت در ادبيات كوئيلو
چكيده
حقيقت انسان به روح اوست و روح، ساكن عالم غيب است؛ از اين رو، روح اگر چه اكنون در جهان ملموس مادي، هم آغوش تن خاكي به سرمي برد؛ اما ناآرام و جوياي اصل خود و خواهان بازگشت به وطن خويش در عالم ملكوت است. از همين جاست كه ميل به خيال و توهم براي تصوير پردازي عالمي ديگر، او را به خلق آثاري تخيلي و رؤيايي ازدنيايي مرموز، اسرارآميز و ناشناخته واداشته.
كوئيلو نيز مانند ميليون ها نفر انسان عصر مدرن، آواي روح را در فراق از وطن خويش شنيده و از معدود كساني است كه آن را جدي گرفته وبراي التيام درد هجران كاري كرده است؛ ولي اي كاش، او هم مانندميلياردها بشري كه ناله روح را مي شنوند و كاري نمي كنند، خاموش مي ماند و دست به كاري نمي زد؛ اي كاش، نام خدا و ياد عالم غيب، از راه آثار او به فرهنگ عمومي انسان امروزي باز نمي گشت و اي كاش، نويسنده اي چيره دست نبود يا دست كم از خدا و معنويت نمي نوشت، زيرا اين خدايي كه در آثار كوئيلو زنده شده، همان خداي ناتوان وخطاكاري است كه در آثار نيچه مرد و رابطه با عالم غيبي كه به نام جادومطرح مي كند، همان خرافات و توهماتي است كه در دوران رنسانس، مردمان را از دينداري و معنويت گرايي، ملول و رميده ساخت.
كوئيلو مي كوشد، با طرح مسئله سحر و جادو، به مصاف با نيازهاي معنوي بشر برود. به گمان او، اگر بعدي جادويي و سحرآميز به زندگي بيفزاييم، مشكل ارزش و معناي زندگي حل مي شود و شور و نشاط به زندگي پوچ غم زدگان تمدن غرب باز مي گردد.
در اين نوشتار نویسنده کوشیده است تا چيستي سحر و جادو را در انديشه و آثار كوئيلو باز كاود و نسبت آن را ا معناي زندگي بيابد و كاستي ها و كژي هاي انديشه او را بررسي نماید.
هفت گناه کبیره (پائولو کوئلیو): گناه هفتم: تنبلی
تنبلی :
تعریف در فرهنگ لغت: نام مؤنث، از واژهی لاتین Prigritia. کراهت از کار، کاهلی، تنآسایی.
تعریف کلیسای کاتولیک: تمامی موجودات زندهای که میجنبند، باید نان روزانهشان را با عرق جبین به دست آورند و همواره به فکر نتایج سهل و فوری نباشند. تنبلی یعنی فقدان تلاش جسمی یا معنوی، که روح را به انحطاط میکشد و منجر به اندوه و افسردگی میشود.
از حکایات: خوان همین که مرد، دید در جای زیبایی است، مرفه و سرشار از لذاتی که همیشه آرزو داشت. مرد سفیدپوشی نزدیک شد و گفت: «هرچه میخواهی برایت فراهم است، غذا، لذت، تفریح...»
خوان با خوشحالی هرکاری دلش میخواست کرد. بعد از سالها تفریح، مرد سفیدپوش را پیدا کرد و گفت: «هرکاری دلم میخواست کردم. حالا کاری به من بدهید تا احساس مفید بودن کنم.»
مرد سفیدپوش گفت: «متأسفم، اما کار تنها چیزی است که نمیتوانم به تو بدهم. اینجا کاری نیست.»
«یعنی میگویید تا ابد باید حوصلهام سر برود؟ ترجیح میدهم مرا ببرید به جهنم.»
مرد سفیدپوش در گوشش زمزمه کرد: «پس فکر میکنی الان کجایی؟»
از نظر وینی آلبرت: جامعه چگونه دوام بیاورد اگر فقط به فکر غذای یخزده، عکس فوری، پورهی سیبزمینی حاضرآماده، تندخوانی و ماشین حساب است؟
جامعهشناسی تنبلی: کسی که بیش از حد کار میکند و هم کسی که حاضر نیست کار کند، رفتار مشابهی دارند، میخواهند از مشکلات ذاتی انسانها فرار کنند، نمیخواهند دربارهی حقیقت و مسئولیتهای زندگی طبیعی فکر کنند.
از نظر آیین بودا: بنا به سنت، تنبلی از اصلیترین موانع بیداری روح است. به شکل تجلی مییابد: تنبلی در رفاه، که بهث میشود همواره یک جا بمانیم. تنبلی دل، وقتی احساس یأس و بیانگیزگی میکنیم. و تنبلی تلخی، وقتی هیچ چیز برایمان مهم نیست و دیگر بخشی از این دنیا نیستیم.
پندی از دائو د جینگ: سالک خودش را با راه تطبیق میدهد. انسان درستکار با تقوا سازش میکند. آن که چیزی از دست میدهد، با فقدان سازش میکند. راه با شادی میپذیرد کسی را که با راه سازش میکند. تقوا انسان درستکار را میپذیرد. آن که تسلیم فقدان شود، فقدان او را جذب خویش میکند.
پس، در پایان سال 2007: اغلب از خود میپرسیم: شوق و الهام از کجا میآید؟ شور زندگی کجاست؟ این همه تلاش به زحمتش میارزد؟ تمام سال سعی کردم مرزهایم را پشت سر بگذارم، روزی خانوادهام را تأمین کردم، رفتار خوی داشتم، اما باز هم به جایی که میخواستم نرسیدم.
رزمآور نور میداند که بیداری فرایندی طولانی است و باید مراقبه را با کار متعادل کرد برای رسیدن به مقصد. آنچه او را متحول میکند، تأمل بر آنچه به دست نیاورده نیست: این پرسش بذر انفعال و بیکنشی را در خود دارد. بله، شاید همه کار را درست انجام داده باشیم و نتیجه ملموس نباشد، اما مطمئنم که نتایجی در کار است. به یقین در مسیر مشخص خواهد شد، به این شرط که الان تسلیم نشویم.
هفت گناه کبیره : غرور ، آز ، شهوت ، خشم ، شکم پرستی ، حسد و تنبلی
منبع : paulocoelho