-
خاوير مولينا
"هِرِز دلافرونتِرا" ( Jerez de la Frontera ) ، 1868 – 1956. گيتاريست و بنيانگزار مدرسه گيتار Jerez. پيشخدمتش که نويسنده اوتوبيوگرافی و خاطرات شخصی "مولينا" ميباشد، متذکر ميشود که وی در شناسايی استادانش بسيار بی ميلی نشان ميداد، احتمالاً به اين دليل که از خودآموزيهايش به طرز غريبی خجالت ميکشيد. به هر حال، تربيت استادانی چون Patino و Paco el Barbero قطعی به نظر ميرسد. Antonio Mairena از وی به عنوان غنی کننده گيتار فلامنکو ياد ميکند و وی را به Montoya شباهت ميدهد با اين تفاوت که سبک "جيپسی" (Gypsy) را از نهادش تکامل بخشيد.Fernando el de Triana در مورد Javier Molina ميگويد: "وی گيتاريستی بود که برای حفظ همخوانيها در مشکل ترين ترانه های قديمی کوشش بسياری کرد، بدون اينکه موقع خواندن خواننده اصلی کوچکترين شکـّی در اصل ترانه بکنی". Cano تکنيکهای وی را بسيار پر اهميت ميداند چرا که از روانی، زيبايی و آوايی خاص و بلورين برخوردار است و در عين حال نوتهای تزئينی و فالستها را به مناسبترين و درست ترين شکل در فلامنکو اجرا ميکند که اين همه نشان از اگاهی و دانش والای استاد دارد
-
خراردو مايا
خراردو مايا گيتاريست جوان متولد شهر مادريد در سال 1977 است اين فرد پسر گيتاريست معروف اهل مادريد فيليپ مايا ميباشد او از سن 5 سالگي نوازدگي گيتار را شروع كرده است و پس از مدت كوتاهي در سنين نوجواني توانست پا به پاي نوازندگان بزرگي همچون ديگو ال سيگالا و ال يانكيو به نوازندگي بپردازد .وي اكنون در سن 25 سالگي مشغول نوازندگي و اهنگسازي به سبك فلامنكوي مدرن است .
-
فرانس لیست
نام «فرانس لیست» با نام پیانو پیوند خورده است و به نظر می رسد این پیوند برای همیشه برقرار بماند. «لیست» به مانند اسطوره ای در عرصه نوازندگی پیانو درآمده و همگان از او به عنوان یكی از نوازندگان افسانه ای یاد می كنند. البته در مورد «لیست» نیز همچون هر پدیده برجسته دیگری خیالبافی های بی اساس و داستان پردازی های غیرواقعی چهره واقعی او را مبهم ساخته است، ولی در هر صورت بدیهیاتی در كار «لیست» همواره وجود داشته اند كه می توان بی هیچ شبهه بدان ها اطمینان كرد. «لیست» را نیز همچون بتهوون می باید كه چهره ای انقلابی در عرصه موسیقی دانست. در واقع بعد از «لیست» بسیاری از مناسبات قراردادی پیشین دستخوش تغییرات اساسی شد. «لیست» به شكلی غیرمستقیم از مكتب بتهوون برخاسته است، البته به واسطه یك میانجی به نام «كارل چونی». چونی به عنوان یكی از برجسته ترین و وفادارترین شاگردان بتهوون خود یكی از شناخته شده ترین مدرسان موسیقی حتی تا به امروز شناخته می شود. بسیاری از تمرینات آموزشی چونی مرجع اصلی نوآموزان موسیقی در روزگار ما را تشكیل می دهند. «لیست» نیز از جمله كسانی بود كه از مكتب چونی برخاسته است. شاید بتوان گفت توفیقی كه «لیست» در جایگاه یك پیانیست و آهنگساز در صحنه كنسرت به دست آورده، تاكنون نصیب هیچ كس دیگری نشده است. در آن روزگار بسیاری او را می پرستیدند و تصور می كردند كه او از آسمان ها به جانب انسان ها شتافته است. تمام شواهد و اسناد در این نكته متفق القولند كه نوازندگی «لیست» به شكل غیرقابل تقلیدی مسحوركننده بوده است تا جایی كه در كنسرت های او افراد زیادی به راستی از خود بی خود می شدند و بی اختیار خود را در خیالات خود فراموش می كردند. البته بدیهی است كه بخش مهمی از تاثیرگذاری «لیست» مستقیماً در ارتباط با جنبه های بصری اجرای آثارش نهفته است، تنها پیانیست هایی كه جادوگری نیز می دانند، قادرند آثار «لیست» را بنوازند. یكی از وجوه مشخصه موسیقی «لیست» علاوه بر جنبه های خاص نوازندگی «لیست»، روح مجار نهفته در آنها است.شاید بتوان كمتر آثاری از «لیست» یافت كه نیم نگاهی به مسلك «كولی»ها نداشته باشد. اغلب آثار «لیست» برای اجرا توسط پیانو نوشته شده اند و در آنها پیانو در مركز توجه مخاطب قرار می گیرد. به بیان دیگر در فرآیند اجرای موسیقی «لیست»، پیانو حتی از خود موسیقی اولویت بالاتری پیدا می كند. البته باید اعتراف كرد كه این تنها یك طرز نگاه مرسوم در مورد «لیست» است، چرا كه می توان ایرادات اساسی نسبت به این نوع نگرش روا داشت. همراه با تحولات زندگی شخصی «لیست» موسیقی او نیز دستخوش تغییر یا حتی به تعبیری جهش شد. تمامی آثار سال های آخر زندگی «لیست» حاكی از آنند كه تنها یك كشیش می توانسته پدیدآورنده شان باشد و به راستی نیز چنین بود. البته به لحاظ كمی می توان گفت كه آثار او غیرقابل شمارشند. گویی او آهنگسازی بوده كه تمام سال های عمر مشغول نوشتن موسیقی بوده است. هر چند كه می دانیم بخش اعظمی از ساخته های او در واقع تنظیم آثار از پیش ساخته شده برای اجرا توسط مدیوم دیگری بوده است. حجم زیاد تصنیفات «لیست» بسیاری از موسیقی شناسان را با گونه ای تردید مواجه كرده است؛ اینكه او به راستی نبوغ خلق این تعداد آثار را نداشته و لاجرم در بسیاری از مواقع به تكرار مكررات بسنده كرده است. همین امر موجب می شود كه «لیست» نوازنده در مرتبه ای بالاتر از «لیست» آهنگساز قرار گیرد. البته دید افراطی تر در این زمینه بدان جا خواهد كشید كه آثار «لیست» را یكسره بی اهمیت تلقی كنیم و تنها تحولاتی كه به واسطه قدرت طلبی های او در عرصه تسخیر اذهان عمومی صورت گرفته را جزء وقایع اساسی زندگانی «لیست» محسوب كنیم. در این صورت دستاوردهای شخصی لیست یكسره بی اهمیت خواهند شد و تنها تاثیراتی كه از جانب او به پیرامونش رسیده در درجه اهمیت قرار خواهند گرفت. ولی فراموش نكنیم كه در جای جای آثار موسیقی «لیست» بدعت های هارمونیك نقش چشمگیری در ساختمان كل اثر ایفا می كنند. در نهایت باید معترف بود كه آثار هیچ آهنگسازی به اندازه «لیست» الهام بخش واگنر در خلق مجموعه ای از بكر ترین ایده های موسیقایی قرن نوزدهم نبوده است. در میان مجموعه آثار غیرپیانویی در وهله اول می بایست به پوئم سمفونیك های او اشاره كرد. حتی گاهی این آثار خود به خود از دیگر ساخته های «لیست» به لحاظ بدعت فاصله می گیرند و عده ای معتقدند كه بدون وجود پوئم سمفونیك ها «لیست» در عرصه آهنگسازی شاهكار دیگری خلق نكرده است. البته این نكته را نیز باید تصریح كرد كه ایده اصلی نهفته در دل پوئم سمفونیك های «لیست» پیش از آنها در بعضی از اورتورهای بتهوون به شكلی كاملاً مشخص مطرح شده بودند.
همین نكته نیز بعدها به عاملی بدل شد كه مخالفان «لیست» به عنوان دلیلی بر مخالفت خود اقامه كنند.از مهم ترین مجموعه های دیگر آثار «لیست» می بایست به مجموعه راپسودی های مجار اشاره كرد. این آثار پس از تصنیف و انتشار در میان مدافعان موسیقی مجار از جایگاه ویژه ای برخوردار شدند. همین آثار در واقع عامل اصلی وجهه ای است كه «لیست» در میان مردم كسب كرد. بدین شكل كه بسیاری از ملودی ها و تم های مردمی مردم مجارستان به شكلی سیستماتیك در آثاری جای گرفتند كه موجب شد از موضعی بومی صاحب اعتباری جهانی شوند. امروزه پیانیست های معتبر جهانی راپسودی های لیست را در كنسرت های خود اجرا می كنند و خواه ناخواه تم های بومی مجار را به گوش دیگر مردمان می رسانند. در واقع همین تم ها در راپسودی های مجار از خصلتی آكادمیك برخوردار شدند و همین عامل موجب شده تا مجموعه راپسودی های «لیست» جزء مهم ترین دستاوردهای مصنف قرار گیرند. همانطور كه پیش از این نیز اشاره شد بخش مهمی از مجموعه آثار «لیست» به تنظیم آثار دیگر آهنگسازان اختصاص دارد. تقریباً اغلب آهنگسازان پیش از «لیست» مورد توجه او بودند. اما از میان این تنظیمات بعضی به دلایلی مشخص از اهمیت بیشتری برخوردار گشتند. به عنوان نمونه تنظیم «لیست» از سمفونی های بتهوون برای پیانو این امكان را برای نوازنده فراهم می كند كه او در آن واحد بتواند كلیه عناصر اركستری این آثار را به یك باره توسط تنها یك ساز به اجرا بگذارد و در اصل همین عامل است كه موسیقی شناسان نیاز مطالعه این تنظیمات (ترانس كریپشن ها) را واجد اهمیت بسیار می انگارند. البته بحث در مورد ترانس كریپشن های «لیست» خود به فرصت جداگانه ای نیاز دارد تا به تفصیل تمامی ابعاد آنها تشریح شوند. به نظر می رسد كه «لیست» به توجه بیشتر و نكته بینانه تری نیاز دارد تا بتوان اوج دستاوردهای او را از مجموعه آثارش استخراج كرد و در جهت گسترش نگرش به موسیقی به معنای عام به كار بست. >
توماس كیت
ترجمه: طاها پیشوا
روزنامه شرق
-
شوپن
شوپن در زلازولا شهری در مرکز لهستان به دنیا آمد.پدرش نیکولاس شوپن یک مرد فرانسوی بود که اصلیتی لهستانی داشت.او در سال ۱۷۸۲ به لهستان رفت و با تکلا جوستینا که یک لهستانی بود ازدواج کرد و در لهستان سکنی گزید.
بر طبق گفتههای خانواده این آهنگساز،شوپن در ۱ مارس ۱۸۱۰ به دنیا آمدهاست .او همیشه از این تاریخ ،به عنوان روز تولدش نام میبرد. ولی مدارک مربوط به غسل تعمیدش ۲۲ فوریه را روز تولد او اعلام میکند که به احتمال زیاد این دوگانگی در اعلام تاریخ تولد او رامی توان تنها به عنوان یک اشتباه از سوی کشیش نویسنده این مدرک دانست(مدرک در ۲۳ آوریل نوشته شده بود که ۸ هفته پس از تولد وی بود).
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
شوپن در 1847. اثر وینترهالتر.
خانواده شوپن در اکتبر ۱۸۱۰ به ورشو نقل مکان کردند.استعداد موسیقایی شوپن جوان در سالهای آغاز زندگی اش ظهور کرد تا آنجا که در ورشو به لقب موتسارت دوم مشهور شد.شوپن قبل از ۷ سالگی دو پولونز (در سل مینور و در سی بمل ماژور) نوشت که اولی توسط فادر سیبولسکی-سرپرست مدرسه ارگانیست و یکی از معدود ناشران موسیقی در لهستان- منتشر شد.با انعکاس نبوغ خارق العاده او در روزنامههای ورشو، شوپن کوچک مورد توجه و پذیرش سالنهای کنسرت اشرافی در پایتخت قرار گرفت .او از این زمان اجرای کنسرتهای خیریه خود را آغاز کرد و اولین کنسرت پیانو خود را در ۸ سالگی اجرا کرد.او نخستین درسهای حرفهای پیانو را از زیونی (متولد ۱۷۵۶ در بوهم) آموخت.این دوره از سال ۱۸۱۶ تا ۱۸۲۲ به طول انجامید، شوپن از زیونی به نیکی یاد میکرد گرچه او خیلی سریع از استادش پیشی گرفت.یکی دیگر از کسانی که در پیشرفت شوپن نقش بسزایی را ایفا کرد ویلهلم وورفل (متولد ۱۷۹۱ در بوهم) بود.این پیانیست پرآوازه که استاد کنسرواتوار ورشو بود درسهای گرانبهایی را -گرچه نامنظم- در نواختن ارگ -و احتمالا پیانو- به شوپن آموخت.شوپن در پاییز ۱۸۲۶ نزد جوزف السنر (متولد ۱۷۶۹) آهنگساز کنسرواتوار ورشو شروع به یادگیری تئوری موسیقی، هارمونی و آهنگسازی کرد.
شوپن در ۱۸۲۹ شاهد اجرای یکی از کنسرتهای نیکولو پاگانینی نوازنده بی همتای ویلن در ورشو بود.او همچنین یوهان نپوموکا هومل آهنگساز و پیانیست آلمانی را ملاقات کرد.شوپن در آن سال به وین رفت و دو کنسرت در آنجا اجرا نمود که اجرای آنها باعث شد تا پیامهای متفاوتی را دریافت کند که شامل مقالاتی دلگرم کننده و انتقادهایی در رابطه با آرام نواختن بیش از اندازه او بود.
او در ورشو نخستین اجرا از کنسرتو پیانو در فا مینور را ارائه نمود و اولین اجرا از کنسرتو پیانو دیگرش می مینور را در نشنال تئاتر در ۱۷ مارس ۱۸۳۰ به نمایش گذاشت.در ۱۸۳۰ دوباره به وین رفت و این دو کنسرتو پیانو اش را اجرا نمود.
شوپن در وین خبرهایی درباره شورش ماه نوامبر روسیه علیه لهستان شنید که این باعث شداز تصمیمش برای بازگشتن به کشورش صرف نظر کند.او تا چند ماه دیگر در وین اقامت گزید و پس از آن به مونیخ و اشتوتگارت و سپس در اوایل اکتبر به پاریس رفت.شوپن تا پیش از این بسیاری از آثار مهم خود را تصنیف کرده بود که تعدادی از اتودهای اپوس ۱۰ و دو کنسرتو پیانو اش از آن جملهاند.
فعالیت در پاریس
شوپن در پاریس با چند تن از بهترین پیانیستهای آن زمان آشنا شد که فردریش کالکبرنر، فردیناند هیلر و فرانتس لیست از آن جمله هستند و در همین زمان بود که ارتباط صمیمی او با آهنگسازانی مثل هکتور برلیوز، فلیکس مندلسون و وینچنتزو بلینی شکل گرفت.موسیقی او تا پیش از این توسط آهنگسازان بسیاری مورد تحسین قرار گرفته بود تا جایی که روبرت شومان درباره او به دیگران گفت:آقایان، کلاهتان را به احترام یک نابغه بردارید.
شوپن در ۱۸۳۵ با خانواده اش در کارلسبد ملاقات کرد و آنها را تا محل سکونتشان در دشن و سپس تا ورشو همراهی کرد و پس از آن چند هفتهای را در درسنین اقامت گزید و بعد به لیپزیگ عزیمت کرد و در آنجا مندلسون و شومان را ملاقات نمود. او هنگام بازگشت از این سفر دچار حمله شدید تنگی نفس شد که این حمله به قدری طاقت فرسا بود که روزنامههای لهستانی خبر درگذشت او را منتشر کردند.
شوپن در ۱۸۳۸ با ژرژ ساند -که شش سال بزرگتر از او بود- آشنا شد و این رابطه که به سختی میتوان درباره شیرین یا تلخ بودنش قضاوت کرد تا سال ۱۸۴۷ به طول انجامید.آنها در زمستان ۱۸۳۹ به مایورکا رفتند که هوای نامساعد آنجا و نمناک بودن اتاقهایی که شوپن در آنها اقامت داشت ،تاثیر بسیار بدی بر سلامتی وی گذاشت تا آنجا که آنها مجبور به بازگشت به خانه شدند و شوپن پس از آن دیگر هرگز نتوانست سلامت خود را بازیابد. در سال ۱۸۴۵ مشکلات زیادی در رابطه بین شوپن و ساند ظاهر شد و در ۱۸۴۶ این رابطه با ورود مشکلات خانوادگی تیره تر گردید و این همان سالی بود که ساند یکی از رمانهایش به نام نوکرزیا فلوریانی را که اصلا برای شوپن خوشایند نبود را منتشر کرد.داستان این رمان به داستان یک هنرپیشه ثروتمند و یک شاهزاده بیمار برمی گردد که احتمالا بازتابی از روابط میان خود او و شوپن است. مشکلات خانوادگی سرانجام در سال ۱۸۴۷ به قدری قوت گرفت که منجر به قطع رابطه شوپن با ساند شد.
آخرین سالهای زندگی
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
آرامگاه شوپن در پاریس.
شوپن در ۱۸۴۸ آخرین کنسرتش را در پاریس اجرا نمود و سپس به اسکاتلند و انگلستان رفت اما آب و هوای بسیار بد انگلستان باعث بیمار شدن شدید شوپن شد تا آنکه او در ۱۷ اکتبر ۱۸۴۹ هنگامی که به پاریس باز میگشت، در خانه خواهرش لودویکا درگذشت. روز پس از آن ماسکی از صورت و دستهایش ساختند و سپس بدن او را درقبرستان پر لاکزیا به خاک سپردند.
گاه شمار زندگی شوپن
* ۱۸۱۰ تولد در زلازولا
* ۱۸۱۷ اولین تجربههای آهنگسازی
* ۱۸۱۹ اجرای اولین کنسرت
* ۱۸۲۳ شروع یادگیری کمپوزیسیون نزد السنر
* ۱۸۲۶ آموزش در مدرسه عالی موسیقی
* ۱۸۲۹ اولین سفر به وین
* ۱۸۳۰ دومین سفر به وین
* ۱۸۳۱ رفتن به پاریس
* ۱۸۳۶ آشنایی با ژرژ ساند
* ۱۸۳۸ عزیمت به مایورکا و نوشتن ۲۴ پرلود
* ۱۸۳۹ بازگشت به فرانسه، نوشتن سونات سی بمل ماژور
* ۱۸۴۴ مرگ نیکولاس شوپن، پدر شوپن
* ۱۸۴۵ منازعه با ژرژ ساند و تشدید شدن بیماری اش
* ۱۸۴۷ جدا شدن از ساند
* ۱۸۴۸ سفر به انگلستان و اسکاتلند
* ۱۸۴۹ درگذشتن در ۱۷ اکتبر
آثار
همه آثار شوپن برای پیانو نوشته شدهاند که این آثار یا به صورت سولو هستند یا با همراهی پیانو دوم، ویلن، ویلن سل، آواز و یا ارکستر.
آثار طولانی او همانند ۴ بالاد، ۴اسکرتزو، بارکاروله۶۰.Op ،فانتزی ۴۹.Op و سوناتهایش همانند آثار کوتاه تر او مثل ایمپرومتوها، مازورکاها، نوکتورنها، والسها و پولونزهای او، جایگاهی تثبیت شده در بین رپرتوارهای پیانو دارند.دو مجموعه مهم شوپن برای پیانو سلو عبارت اند از ۲۴ پرلود ۲۸.op و اتودهای ۱۰.op و ۲۵.op.
-
كارمن لينارس
خانم كارمن پاچكو رودريگوئز متولد شهر لينارس در جنوب كشور اسپانيا است .( اين شهر زادگاه سگوويا نوازنده شهير اسپانيايي نيز ميباشد) اين خواننده اصيل در سال 1951 در خانواده اي هنرمند به دنيا امد پدرش علاقه زيادي به گيتار و موسيقي فلامنكو داشت و همواره در منزل به موسيقي فلامنكو گوش فرا ميداد .
كارمن در ابتداي سنين جواني براي اموختن اواز به مادريد رفت . در مادريد او مانند بسياري از خوانندگان از خواندن در كافه هاي ارزان قيمت اغاز كرد و در ادامه به رستورانهاي درجه هاي يك راه پيدا كرد و در انجا به خواندن ادامه ميداد.
اين خواننده هميشه اصالت موسيقي فلامنكو را محفوظ نگه داشته است و همواره از مصاحبت با مردم فقير كوتاهي نكرده است .
تواضع و فروتني مثال زدني او زبان زد همگان است و اين تواضع باعث شده است تا او تمام اصول فلامنكو را به خوبي فرا بگيرد.
اثار او همواره به عنوان بهترين اثار فلامنكو به فروش ميرود
-
الكساندر لاگويا
الكساندر لاگويا يكي از نوازندگان برجسته گيتار در سطح جهان است. وي در اسكندريه مصر و از يك پدر يوناني و مادر ايتاليايي متولد شد. از هشتسالگي بهطور حرفهاي شروع به آموختن موسيقي نمود. در سال 1948 به پاريس رفت و در محضر ژان سادري و هيتور ويلا لوبوس به تحصيل موسيقي پرداخت. دراين سال وي كارنامه موفقي در اجراي زنده موسيقي در كنسرتهاي مختلف داشت. بعدها به شاگردي اندره سگويا در سيناي اسپانيا درآمد.
در سيناي اسپانيا و در سال 1950 براي اولين بار همسر خود را ملاقات كرد، ايدا پرستي كه يك نوازندة برجسته گيتار بود. آنها در 1952 باهم ازدواج كردند و فعاليت موسيقي مشترك خود را آغاز نمودند. اما در آن زمان تفكري كه وجودداشت روي سولوبودن ساز گيتار تاكيد ميكرد و آنها ميخواستند فعاليت خود را بهشكل دْوِت گيتار آغاز كنند. بالاخره آن ها اجراهاي خود را با آثار كيبرد باخ، دباسي و فالا آغاز كردند و موردتوجه آهنگسازان برجسته قرارگرفتند. بهعنوان مثال ماريو كاستل نوو- تدسكو، ژاك رودريگو، آندره اليوت و ... . الكساندر و همسرش در طول پانزده سال آثار فراواني را با يكديگر اجرا و ضبط نمودند و در حدود 2000 كنسرت مختلف را ارائه كردند. همسر الكساندر در سال 1967 درگذشت. اين مسئله روح و روان الكساندر را ويران كرد و از هم پاشيد بهحدي كه از صحنه موسيقي كنار رفت. اما در سال 1969 به عنوان استاد در كنسرواتوار پاريس فعاليت كرد. همچنين وي كلاسهاي تابستاني نيز در آكادمي موسيقي نيس اداره ميكرد. شاگردان وي بسيار مطرح و مشهور شدهاند ازجمله آنها ميتوان به گيتاريست برجسته كانادايي ليونا بويد اشاره كرد. پس از گذشت چند سال لاگويا فعاليت حرفهاي موسيقي در زمينه اجراء ضبط را از سر گرفت. دوستي او با آهنگساز مشهور كلودبولينگ بههمكاري نزديك آن دو و اجراي چند كنسرت در 1979 انجاميد. الكساندر در سرتاسر دهه 80 فعال باقي ماند و بعدها در سال 1994 از فعاليتهاي آموزشي خود كناره گرفت.
-
نوربرت كرافت
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
نوربرت كرافت داراي شهرت خاصي در نوازندگي گيتار كلاسيك است و از او بهعنوان استاد نو گيتار ياد مي شود.
نوربرت كرافت كنسرتهاي رستيال فراواني را در شهرهاي مهم آمريكا و كانادا ارائه كردهاست. همچنين اجراهايي را نيز در اروپا، ژاپن و آسياي جنوبشرقي داشتهاست. در نظرسنجي كه از مخاطبان اين اجراها بهعمل آمد، همگي روي حرفهاي بودن و استادانه بودن قطعات وي اذعان داشتهاند (طبق مقاله مجله تايم) وي بهعنوان سوليست در تمام اركسترهاي مهم و مشهور كانادا و نيز در برخي از سمفونيهاي مهم بينالمللي مثل اركتسر نورتون چمبر (منچستر)، راسوموفسكي اسمبل، راديو ملي لهستان، بوستون پاپز، بالتيمور و اركستر سمفوني مالزي فعاليت داشتهاست. وي اجراهاي بسيار وسيعي نيز داشتهاست اجراهايي در حضور نخستوزير كانادا، رئيسجمهور مكزيك، رئيس دولت كانادا، سفراي آمريكا، اندونزي و سنگاپور . وي موسيقي كشور كانادا را در نمايشگاههاي بينالمللي اكسپو در سالهاي 90 و 92 ساختهاست.
آثار فراوان وي به عنوان مجموعهها و آلبومهاي پر فروش در سرتاسر جهان شناخته شده هستند. اخيراً آثار جديد وي مورد ستايش و تقدير نشريههاي مشهوري چون نيويورك تايمز، گيتار كلاسيك، هايفيدلتي، سي دي ريويو و گرامافون قرار گرفتهاست.
وي در دانشكده هاي موسيقي منهتنف دانشگاه تورنتو، كنسرواتوار سلطنتي تدريس ميكند. علاوه بر اين با دعوت بسياري از مراكز آموزشي، وي به تدريس در اين مراكز در سطوح عالي ميپردازد. وي بهعنوان داور نيز در برخي جشنوارههاي موسيقي حضور دارد. كرافت اولين نفر در قارة آمريكايشمالي بود كه جايزة اول جشنوارة موسيقي سگويا (در اسپانيا) را از آن خود كرد.
-
مانوئل كانو
گرانادا ،تولد ، 1926 مرگ 1990
در تمام عمر خود به تدريس و نوازندگي گيتار مشغول بود از گيتاريستهاي هم عصر او ميتوان به رامون مونتايا اشاره كرد كه اثار بسياري از خود باقي گذاشته است و بخصوص تكنيكهاي جديد درباره ارپژ دست راست و نواختن فالستا ها در فرت هاي بالا بوده است و گيتاريست ديگر معروف دنياي فلامنكو اندره سگوويا نيز ازهم عصران ديگر وي بوده است
مانوئل كانو هميشه ميخواست فالستاهاي خود را به روش تمييز و صحيح اجرا كند و اين ايده را از اندره سگوويا تقليد ميكرد
مانوئل كانو گيتارهاي بسياري داشت و در واقع يك موزه كوچك از گيتار داشت او هميشه در كنسرتهاي خود از چند گيتار مختلف استفاده ميكرد و يك اهنگ را با يك گيتار مينواخت و قطعه ديگر را با گيتاري ديگر به عقيده وي هر قطعه گيتار روي گيتار بخصوصي صداي دلنشين تري دارد در كنسرواتوار مادريد و كردوبا كنسرتها و كلاسهاي مختلفي را برگزار كرد و درس داد.
پس از مرگش ژاپني ها با زحمت فراوان توانستند گيتارهايش را بدست اورند و با خود به كشورشان ببرند.
هنوز هم كنسرواتوار مادريد و تمام هنرمندان فلامنكو از او به خوبي ياد ميكنند.
-
اليوت فيسك
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اليوت فيسك پديدآورندة سبك كاملاً جديدي در نوازندگي گيتار كلاسيك است. او بههمين دليل و بهعلت آثار خلاقانه خود و استعداد شگرفش كه از استاد بزرگ خود، آندره سگويا، به ارث بردهاست در تمام نقاط جهان شناخته شده و مشهور است.
وي علاوه بر بازنويسي و توجه فراوان به موسيقي كلاسيك و آثار بزرگاني چون باخ، اسكارلاتي، هايدن، موزات، پاگانيني. مندسون و ...
به موسيقي هنري غرب عشق و علاقه و صفناپذيري دارد. در سال 1996 وي اجراي موسيقي درحضور پادشاه، ملكه و شاهزاده اسپانيا در گرانادا و با حضور بيل كيننون رئيسجمهور وقت آمريكا، برعهده داشت.
اليوت فسيك برنامههاي موسيقي بيمشاري در مراكز مهم موسيقي دنيا در شكلهاي مختلف اجرايي موسيقي داشتهاست. وي علاوه بر اين اجراها گروهي را بههمراه نوازندة فلوت پائولا رابينسون، گيتاريست فلامنكو، ياكو، پنا خواننده اوت لمپر و نوازندة حرفهاي موسيقي از تركيه برهان اوكال و گروههاي كوارتت حرفهاي ديگر داشت كه با آنها به اجراي موسيقي ميپرداخت. برخي از همكلاسان وي در دورة تحصيل موسيقي عبارتبودند از: نوازندة سوپرانو، ويكتوريا، دولوسوس آنجلس نوازندة بتر گيتاجاز، جوپاس، ويولونيستهاي مشهور گيدون كرمر و روجيدو ريچي و نوازندة باس گري كار.
اليوت فليسك اخيراًدو CD از سوناتها و پارتيتاهاي سولو و ؟از آثار باخ را BWV1001-6 ضبط و منتشر نموده است. پيشترها وي 6 سونات تريو ارگ از آثار باخ از BWV525-30 و BWV1014-1019 اجرا، ضبط و منتشر نمودهبود.
دو اثر جديد از فيسك در حال ضبط و انتشار است. يكي براي انجمن ميراث موسيقي كه داراي سبك كاستل نوو- تدسكو است و ديگري براي شركت VGO شامل 18 سونات از دومينكو اسكارلاتي براي ساز گيتار است.
اليوت فيسك بيشتر علاقه دارد تا رپرتوار گيتار را براي آهنگسازان و رهبران اركستر انجام دهد. در ميان آثاري كه تاكنون اليوت در آنها به هنرنمايي پرداخته است ميتوان به موارد زير اشاره كرد.
Sequenza X1 اثر لوچيانو بريو براي اجراي گيتار سولو در سال 1988
Chemin V اثر لوچيانو بريو براي اركستر و گيتار در سال 1992
Muse of five اثر جرج روچبرگ براي فلوت و گيتار در سال 1991
Eden out of time and space براي گيتار جمعي در انجمن موسيقي كنگرة آمريكا در 1998
Mountain Songs اثر رابرت بيسر براي دوت گيتار در سال 1987
در سال 1985 به پيشنهاد نوازندة معروف گيتار آندره سگويا اليوت فيسك براي اجراي مجدد «كنسرتي براي اركستر و گيتار» به افتخار هشتادمين سالگرد تولد اين نوازنده با ارنست هفته به همكاري پرداخت. اين كنسرت توسط اركستر ملي اسپانيا و با رهبري ويكترو پابلو درمادريد برگزار شد. اليوت فيسك در سال 2001 نيز با لئوناردو بالاده براي ضبط اثري باعنوان Concier to magico همكاري نمود. در اين اثر خوزه سربير و اركستر سمفوني بارسلونا نيز بههنرنمايي پرداختند. اين اثر در سايت Amazon .com بهعنوان يكي از برترينهاي سال لقب گرفت.
در سال 1996 اميليا سگويا حقوق مربوط به اجرا و ضبط برخي از آثار آندره سگويا را به اليوت فسيك واگذار كرد. كه با اجرا و ضبط بعضي از اين آثار اليوت فيسك ضمن افزودن به ارج و قدر آندره سگويا، به شهرت فراواني دست يافت.
اليوت فيسك آثار پر فروش فراواني دارد:
اجراي OP.1 Capricci اثر پاگانيني كه در سرتاسر جهان مورد توجه و اقبال قرار گرفت.
اجراي Caprice Variations اثر روچنبرگ و شركت در اجراي اثري برگرفته از سونات ويولون از كريستوبال هفته.
علاوه بر اجراي موسيقي در اشكال مختلف، اليوت فيسك به آموزش و تدريس موسيقي نيز اهتمام خاصي ورزيده است. كلاس بينالمللي بررسي آثار موزارت در سالزبورگ اتريش كه تدريس خود را در پنج زبان انجام ميدهد. بسياري از شاگردان وي در اين كلاس خود از بهترينهاي موسيقي هستند. در سال 1996 فيسك به كنسرواتوار موسيقي دانشگاه نيوانگلند در بوستون پيوست و به اجراي موسيقي زنده در مراكز اجتماعي مختلف پرداخت.
در سال 2002و2003 نيز وي با حضور در اجراي گروه Carnegie Hall Neighborhood به اجراي كنسرتهاي آزاد و غيررسمي در سطح شهر نيويورك پرداخت.
اليوت فيسك اصالتاً اهل ايالت فيلادلفياست. وي داراي مدارك ليسانس و فوق ليسانس از دانشگاه بيل است. درست پس از فراغت از تحصيل وي مأمور تشكيل دپارتمان گيتار در مركز آموزش موسيقي آن دانشگاه شد. در 1974 او به آندره سگويا معرفي شد كه به مدت چند سال بهطور خصوصي به آموزش گيتار نزد وي پرداخت. در 1981 سگويا اظهار داشت كه اليوت فيسك يكي از باهوشترين بزرگترين و با استعدادترني هنرمندان و نوازندگان در سطح جهان است. تكنيك او مثالزدني و بسيار حرفهاي است.
اليوت فيسك بههمراه همسرش استلا و دختر 2 سالهاش راكوئل در بوستون، سالزبورگ و گرانادا زندگي ميكند.
-
خوان سرانو
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
كوردوبا ،1934 گيتاريست.او تا حدود زيادي در اسپانيا فراموش شده است. به علت اينكه مدت زيادي است كه در ايالت متحده زندگي كرده است،كه بيشتر به دليل موفقيتش در انجا به عنوان يك گيتاريست كنسرت ميباشد.او در كنار نواختن ،كار مهم ديگري را بصورت تدريس هنر خود در دانشگاه كاليفورنيا و جاهاي ديگر انجام داده است .در 1966 ، دانشگاه فيرفيلد به او دكتراي حرفه اي داده شد . در 1970 او انجمن بين المللي فلامنكو ميشيگان ،و در1980 انجمن گيتار فرسنو ر ا تاسيس كرد او ميزانهاي يك سولئا را براي زنگ ساعت تندليس در شهر خودش تنظيم كرد. او كه پسر يك گيتاريست و يك رقاص بود در سن 13 سالگي يك حرفه اي شده بود.در 1977 كرسيه استادي فلامنكو شناسي خِرز جايزه بين المللي گيتار فلامنكوي خود را به او عطا كرد
-
رامون سانچز گومز
رامون سانچز گومز نوازنده گيتار متولد 1938 در شهر بندري كاديز كشور اسپانيا ميباشد وي برادر بزرگتر پاكو د لوسيا و معلم نوازندگي اين هنرمند بزرگ دنياي فلامنكو ميباشد.
اين دو برادر يعني پاكو و رامون سالهاي بسيار شاگرد يكي از بزرگترين گيتاريستهاي فلامنكو يعني نينو ريكاردو بودند. نينو ريكاردو و رامون مونتويا از پدران فلامنكو در اسپانيا محسوب ميشوند
رامون سانچز در سال 1957 همكاري خود را با گروه Juanito Valderrama شروع كرد گيتاريست اول اين گروه نينو ريكاردو بود و رامون به مدت يازده سال با اين گروه و نينو ريكاردو همكاري كرد بعد از بازنشستگي نينو ركاردو رامون همچنان به همكاري با اين گروه ادامه داد.
رامون در سالهاي 1966 تا 1968 با گروه antonio نيز همكاري داشت .
در سالهاي اخير رامون به همكاري با برادرش پاكو د لوسيا پرداخته و ميپردازد.
-
مارك تيكولز
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
مارك تيكولز نوازندة گيتار كلاسيك در سال 1989 برندة جايزة اول انجمن بين المللي گيتار آمريكا، برندة جايزه سال 1991 در رقابتهاي «هنرمندان شرق و غرب» در نيويورك، برندة جايزة پاگانيسني در سال 1986 و رتبه برتر موسيقي در جشنوارة Pro Musicis در سال 1992 است.
وي عضو شوراي ايالتي كاليفرنيا در بخش هنري است. وي بهعنوان سفر هنري و فرهنگي U.S.I.A (سازمان اطلاعاتي آمريكا) در كشورهاي جنوبشرق آسيا فيجي و نيوزلاند مأمور بوده است. وي بهعنوان سوليست در گروه اركستر خاور دور در روسيه، گروه اركستر متروپوليتن در ليبون، اركستر كوردوبا در اسپانيا و سمفوني مائويي شركت داشتهاست. تمام نقاط ايالات متحده آمريكا توسط «جشنوارة چهار» شاهد هنرنمايي و اجراي موسيقي توسط مارك تيكولز بودهاست. مارك تيكولز آثار رستيال و سولوي فراواني دارد كه توسط شركتهاي مختلف منتشر شدهاست. او در دانشكدة كنسرواتوار S.F كاليف و دانشكده ايالتيهاي وارد مشغول فعاليت است. وي قبلاً در دانشكدة ايالتي كاليفرنيا در دورههاي تابستاني هنر در كاليفرنيا و در ورمونت نيز تدريس كردهاست.
مارك تيكولز با درجه عالي و نمرة ممتاز از دانشكدة ييل در سال 1985 فارغالتحصيل شد. از طرف مدرسة موسيقي ييل به درجة استادي موسيقي رسيد. همچنين وي داراي مدرك J.D از طرف دانشگاه U.C بر كلي، مدرسه حقوق بالت در سال 1990 ميباشد.
-
جنگو راینهارت
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
جنگو راینهارت نوازنده گیتار جز بلژیکی از جمله برجسته ترین نوازندگان موسیقی جز متولد اروپاست که در23 ژانویه سال 1910 متولد شد و در 16 ماه مه سال 1953 زندگی را بدرود گفت.
در بلژیک بدنیا آمد اما دوران نوجوانی را درقرارگاه کولی های باسک در نزدیکی پاریس سپری کرد. از سنین نوجوانی کار نوازندگی بانجو، گیتار و ویولن را به صورت حرفه ای در سالن های رقص پاریس آغاز کرد.
هرچند موسیقی را با ویولن آغاز کرد اما در نهایت آنرا با بانجو و گیتار به اتمام رساند. اولین آلبومش را در سال 1928 تهیه کرد که در آن بانجو می نواخت.
از دست دادن دو انگشت دست چپ
در سن 18 سالگی بر اثر یک سانحه آتش سوزی در کاروانی که راینهارت با همسر اولش در آن زندگی می کرد، یک پایش را از دست داد و در عین ناباوری انگشت های سوم و چهارم دست چپ او دچار سوختگی شدید شد. نا امید نشد و از آن پس تنها با استفاده از سه انگشت سالم بر نواختن گیتار و توسعه سبک خاص نوازندگی اش تمرکز کرد.
گروه پنج نفری
در سال 1934، لوئیس ولا (Louis Vola) با راینهارت گروه پنج نفره Quintette du Hot Club de France را تشکیل دادند. در آن هنگام استفان گراپلی (Stéphane Grappelli ویولنیست مشهور)، ژوزف برادر راینهارت و راجر چاپوت (Roger Chaput)، نوازندگان گیتار ریتم و لوئیس ولا نوازنده باس، او را همراهی می کردند.
در این سالها او با اکثر چهره های سرشناس موسیقی جز در آمریکا همچون کلمن هاوکینز(Coleman Hawkins)، بنی کارتر (Benny Carter)، رکس استوارت (Rex Stewart) و لوئیس آرمسترانگ (Louis Armstrong) همکاری کرد که حاصل آن آلبوم های متعددی است که به دنیای موسیقی عرضه شده است.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
او با کمک دو انگشت فعال دست چپ، به خلق آثار زیبا می پرداخت.
دوران جنگ جهانی
هنگامی که جنگ جهانی دوم اعلام شد، این گروه پنج نفره در حال برگزاری تور در انگلیس بود، راینهارت همسرش را در آنجا رها کرد و فورا به پاریس بازگشت. اما از آنجایی که گراپلی تا پایان جنگ در انگلیس ماند، راینهارت هابرت راستینگ (Hubert Rostaing) نوازنده کلارینت را جایگزین گراپلی کرد و گروه پنج نفره همچنان به کار خود ادامه داد.
در حالیکه در جنگ جهانی دوم بسیاری از کولی ها در کمپ نازی ها به هلاکت رسیدند، راینهارت با حمایت یکی از صاحب منصبان نیروی هوایی ارتش آلمان که از طرفداران او بود و نبوغ موسیقی اش را ستایش می کرد، از این مخمصه جان سالم به در برد.
او در سال 1943 با سوفی زیگلر (Sophie Ziegler) ازدواج کرد و صاحب فرزند پسری به نام بابیک راینهارت (Babik Reinhardt) شد، بابیک راینهارت بعدها با ادامه دادن سبک پدر، نوازنده گیتار صاحب نامی شد.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
Quintette du Hot Club de France
پس از جنگ جهانی
پس از جنگ، گراپلی مجددا در انگلیس به گروه پیوست، آنها به همراه دوک الینگتون (Duke Ellington) و بسیاری از آهنگسازان و نوازندگان سرشناس آمریکایی توری در این کشور برگزار کردند. اما متاسفانه بر خلاف آنچه انتظار می رفت و علی رغم هیجان و افتخاری که راینهارت از کار در کنار دوک الینگتون حس می کرد، در افتتاحیه این تور تنها چند قطعه کوتاه در انتهای برنامه نواخت که چندان هم مورد توجه طرفدارانش قرار نگرفت.
راینهارت ناموفق و ناامید به فرانسه بازگشت و به تلاش هایش در نوازندگی و ضبط آلبوم های متعدد ادامه داد. بازگشت به فرانسه باعث شد او مانند دوران نوجوانی، به زندگی اش در کنار کولی ها برگردد.
جنگو راینهارت جزو اولین افراد ساکن فرانسه بود که هنر موسیقی افرادی چون چارلی پارکر (Charlie Parker) و دیزی گلیسپی (Dizzy Gillespie) را درک کرده و ارزش نهاد. بعدها او گروه جدیدی شامل ساکسفون، ترومپت، پیانو، باس و درام را تشکیل داد.
در سال 1951 خود را بازنشسته کرد و شهری کوچک در حومه پاریس را برای ادامه زندگی برگزید. به مدت دو سال در آنجا زندگی کرد تا 16 ماه مه سال 1953 که بر اثر خونریزی مغزی زندگی را بدرود گفت.
تاثیر راینهارت بر موسیقی
• چت آتکینز (Chet Atkins) در جواب این سئوال که 10 تن از بزرگترین گیتاریست های قرن بیستم کدامند؟ جنگو راینهارت را در رتبه اول لیست قرار داد و خودش را در رده پنجم.
• جیمی هنریکس (Jimi Hendrix) نام گروهش را با ارادت به جنگو راینهارت، Band of Gypsies انتخاب کرد.
• ملودی آهنگ Piggies بیتلز از آهنگ Eveline گراپلی که توسط راینهارت ضبط شده، اقتباس شده است.
• افرادی چون B.B. King ، Willie Nelson ، Bob Wills ، Les Paul ، Charlie Christian و کارلوس سانتانا از جمله نوازندگانی هستند که از سبک موسیقی او الهام گرفته اند.
• Miles Davis و بسیاری دیگر از نوازندگان جز، سبک نوازندگی راینهارت را دنبال می کردند و می کنند.
• اردات David Crosby به او سبب شد نام فرزند پسرش را "جنگو" بگذارد.
• آهنگی که جانی دپ در صحنه مهمانی فیلم کارخانه شکلات می خواند، Minor Swing راینهارت و گراپلی است. در فیلم ماتریکس نیز Minor Swing راینهارت شنیده می شود.
• قطعات Rhythm Futur و Cant Give You Anything But Love راینهارت در فیلم هوانورد به تصویر کشیده شده اند.
• آهنگ Nuages راینهارت در فیلم Gattaca (اتان هاوک) استفاده شده است.
• موسیقی متن فیلم L.A. Story (استیو مارتین) از آثار راینهارت است.
• در اکثر فیلم های وودی آلن از جمله Stardust Memories از آثار راینهارت استفاده شده است.
• در فیلم Head in the Clouds، جان جورگنسون (John Jorgenson) او را به تصویر کشیده است.
-
ديويد تاننبوام
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ديويد تاننبوام بهعلت اجراهاي فراوان زنده و استوديويي جذاب و استادانهاش در سرتاسر جهان شناخته شدهاست. وي در نوازندگي گيتار كلاسيك بسيار حرفهاي ست و مورد توجه علاقمندان گيتار قراردارد. او در بيشتر كشورهاي مهم جهان به هنرنمايي پرداخته است. در سال 1988 وي اولين نوازندة گيتار آمريكايي بود كه در كشور چين و در حضور دولت مردان چيني به اجراي موسيقي پرداخت. وي سوليست اركستر فيلارمونيك، لوسآنجلس، سان فرانسيكو، مينهسوتا، لندن، اوكلند و ORF وين بوده است. ضمن اين كه همكاريهاي فراواني با آهنگسازان و رهبران مشهور جهان داشته است مانند اسا- پاكا سالونن، كنت ناگانو، جان آدامز.
وي در جشنوارههاي مختلف جهاني نيز اجراي سولو داشتهاست. بهعنوان نمونه در جشنوارههاي بات، لوزرن، فرانكفورت، بارسلونا و وين و نيز جشنوارههاي تخصصي گيتار.
در سال 1989 بهعنوان رئيس كنگره گيتار كلاسيك آمريكا، پنج اثر جذاب و قابل توجه را اجرا كرد. يكي از اين آثار Rose wood براي كنسرت گيتار از هنري برانت بود. اين اثر بارها و بارها توسط وي در مناطق مختلف جهان اجرا شد. وي هنرمند پركاري است. بهعنوان نمونه 134 اجرا فقط در فرانكفورت آلمان داشتهاست.
اجراهاي ديويد تاننبوام منحصر به يك سبك خاص نيست بلكه وي داراي تبحر در اجراي سبكهاي مختلف و متفاوتي است. كارهاي فراواني براي اجراي وي توسط آهنگسازان معروف نوشته شدهاست. قطعاتي براي كنسرت گيتار اثر هانس ورنر هنتز كه توسط ديويد در سرتاسر مناطق اروپا بهطور زنده اجرا شد و بهصورت استوديويي نيز ضبط گرديد، قطعاتي براي كنسرت گيتار اثر تريريلي، آدون جي كرنيس، روبرتو سيرا و لوهريسون درحال حاضر او با تريريلي براي اجراي قطعاتي براي گيتار همكاري ميكند. تورهاي فراوان او با استيو ريچ بسيار معروف و مشهور است. او در سال 1991 از طرف تورو تاكيميتسو به ژاپن دعوت شد و به اجراي موسيقي پرداخت. وي براي مدتهاي طولاني با گروه آنسامبل مدرن همكاري داشت.
وي بهعنوان يك نوازندة رسمي با گروه هاي موسيقي فراواني نظير كرونوس، شانگهاي الكساندر و چستر استرينگ همكاري داشته است. او اكنون يكي از اعضاي جمعيت جهاني گيتار است كه به سفر و اجراي موسيقي در سرتاسر اروپا ميپردازند.
ديويد تننبوام با بيشتر مراكز نشر موسيقي و كمپانيهاي بزرگ استوديويي همكاري كردهاست. وي به اجراي موسيقي بهعنوان سوليست در اركستر فيلارمونيك لوسآنجلس در سال 2002 پرداخت كه اين اثر نامزد جايزه گرمي Grammy شد. وي كتابها و نوارهاي آموزشي فراواني درخصوص نوازندگي گيتار منتشر كردهاست.
ديويود تننبوام درحال حاضر رياست گروه (دپارتمان) گيتار را در كنسرواتوار موسيقي سان فرانسيسكو برعهده دارد. وي در اين كنسرواتوار در سال 1995 به درج استادي ارشد دست يافت. وي در مدرسه موسيقي منهتن نيز فعاليتهاي آموزشي دارد. علاوه بر اينها وي از سرتاسر جهان پيشنهادهايي براي كارهاي آموزشي دريافت ميكند. شاگردان وي جايزههاي فراواني را از جشنوارهها و رقابتهاي مختلف كسب كردهاند و در امر آموزش نيز موفق بودهاند.
ديويد ساز گيتار را بههمراه دولاند والذر- بلين، آدون شيدر و مايكل لوريمر در كندواتوار موسيقي سان فرانسيسكو و پيبادي آموخت. پس از تكميل تحصيلات تئوري و عملي او در كلاسهاي عالي آندره سگويا شركت جست.
-
پاكو پنيا
فرانسيسكو پنيا پِرِز – 1942 كوردوبا – گيتاريست
يكي از نادرترين حرفه اي هاي گيتار فلامنكو وقتي كه بسيار جوان بود در لندن اقامت داشت و از انجا به تمام دنيا سفر كرد هم به عنوان گيتاريست كنسرت و هم به عنوان برگزار كننده نمايشهاي فلامنكو ، او گاه گاهي به كشورهاي مختلف سفرهايي را انجام ميداد. او همچنين يك مدرك تحصيلي در گيتار فلامنكو از هنرستان موسيقي روتردام ايجاد كرد كه بر اساس پنج واحد درسي ميباشد كه اين رشته هيچ مشابهي در اسپانيا ندارد او اين دروس را خودش اداره ميكند در سفرهاي دوره اي كه در انها مطالب درسي را انطور كه مناسب ميبيند اموزش ميدهد.قبل از ان او در سال 1980 فستيوال بين المللي گيتار را در كوردوبا ايجاد كرد كه بعدها بسيار اهميت يافت وي در سال 1983 جايزه Ramón Montoya را براي بهترين نوازنده گيتار كنسرت دريافت كرد به عتوان اهنگساز او تقريبا تمامي اهنگها يي را كه مينوازد خودش ميسازد از اهنگهايش ميتوان به يك قطعه گروهي فلامنكو اشاره كرد كه با همراهي نوازنده هاي فلامنكو وگروه كر انگليسي سن مارتين اجرا شده است اشاره كرد
-
دوسان بوگدانويچ
دوسان بودانويچ بهعنوان يك آهنگساز، تنظيم كننده و نوازندة حرفهاي گيتار در جهان موسيقي مطرح است. وي سبكهاي خاصي در موسيقي كلاسيك جاز و بومي بنا نهاد.
وي بهعنوان سوليست در گروههاي مختلف در سرتاسر جهان موسيقي اجرا كرده است. وي با گروههاي بسيار حرفهاي و رسمي با انواع مختلف موسيقي همكاري كرده است. تريو، دْوِت و موسيقيهاي جاز با آهنگسازان و نوازندههاي مشهور.
وي آثار ضبط شده و استوديويي زيادي براي شركتهاي مختلف تهيهكرده است كه ميتوان از اين شركتها به سوني/ گلوبال پاسيفيك، اماي ركوردينگ و ... اشاره كرد.
نوع اين آثار از باز اجراي آثار باخ تا موسيقيهاي كاملاً مدرن تنوع زيادي دارد. آثار مكتوب او و قطعات نوشته شده توسط او، توسط شركتهاي معتبر چاپ و نشر در سرتاسر جهان به چاپ رسيدهاند. از آثار جديد و قابل توجه وي ميتوان موسيقي باله Crow اشاره كرد كه توسط او در مركز نمايش لوسآنجلس اجرا شد. يك سكستت با نام سودالينكا كه باري دْوِت گيتار نومن- اولتمن و كوارتتت ترتل آي لند نوشته شده است.
دوسان آثار زيادي را براي نوازندگان و آهنگسازان نوشته است. ازجمله آنها ميتوان به آلوار و پيري. ديويد استاد وبين ، ادوارد ايساك و ... اشاره كرد.
بوگدانويچ در سال 1955 در يوگسلاوي به دنيا آمد. او در زمينة آهنگسازي و تنظيم موسيقي و گيتار كنسرواتوار موسيقي جنوا تحصيل كرده است. در ابتداي فعاليت حرفهاش در سال 1977 جايزه اول رقابتهاي موسيقي جنوا و برنده لوح تقدير در مؤسسه كارنگي ايالات متحده گرديد. وي در دانشگاه كاليفرنياي جنوبي نيز تحصيل كرده است و درحال حاضر در كنسرواتوار و پولي متريك است. همچنين وي كتابهايي درخصوص كونترپوان سه صدايي براي گيتار و همچنين بداهه نوازي همراه با بررسي ساختاري تغييرات مهم در آهنگسازي و بداههنوازي نوشته است.(انتشارات بربن) وي همچنين علاوه بر موسيقي در زمينه روانشناسي فلسفه و هنرهاي زيبا نيز فعاليت كرده است.
-
جوليان بريم
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
جوليان بريم يكي از نوازندگان برجسته گيتار است كه در سرتاسر جهان شناخته شدهاست. در هفده سالگي، هرچند كه هنوز در خارج از مرزهاي بريتانيا برنامهاي اجرا نكرده بود، اما باهم در سرتاسر جهان شناخته شده بود.
خانواده و محيط او همگي اهل موسيقي بودند. چه او كه يك تبليغات چي و تصويرگر بود، داراي يك گروه رقص كوچك نيز بود كه خود درآن گيتار جاز مينواخت. جوليان بريم نوجوان بدين وسيله مجذوب نواختن گيتار شد سبك جاز جانگو راينهارد براي او بسيار جالب و قابل توجه بود. پدر جوليان او را به نواختن پيانو ترغيب ميكرد اما در عين حال بهوي نواختن گيتار پلكترام را نيز آموخت.
در سال 1945 وي برندة جايزه موسيقي آماتور در نواختن پيانو شد. همين مسئله علتي شد تا وي در كالج سلطنتي موسيقي شروع به فراگرفتن پيانو و سلو كند. درهمان سال وي در همايش انجمن گيتاريستهاي فيلارمونيك لندن به اجراي موسيقي پرداخت كه نبوغ وي را بيش از پيش مشخص نمود. پس از اتمام جلسه دكتر بوريس پروت دبير انجمن پيشنهاد داد تا خود بهوي گيتار كلاسيك بياموزد.
پس از گذشت يكسال دكتر پروت و نيز ويلفريد اپلباي جوليان بريم را به آندره سگويا معرفي كردند و جوليان در آن سال فقط سيزده سال داشت، شروع فعاليت حرفه اي جوليان در سال 1947 در چلتنهام بود. با تشويق پدرش وي شغل خود را بهعنوان نوازنده موسيقي و بهطور تخصصي ساز گيتار انتخاب كرد و رؤياي كريكت باز شدن حرفهاي را از سر خود بدر كرد. در پانزده سالگي در كالج سلطنتي موسيقي دانشجوي رسمي شد و بهمدت 3 سال پيانو نواخت. چرا كه درآن سالها كالج دورة گيتار نداشت. بين سالهاي 52و 55 عليرغم اين در ارتش انگليس به خدمت سربازي مشغول شد اما بهطور متناوب در برنامههاي راديويي و تلويزيوني و نيز كنسرتهاي عمومي ظاهر ميشد.
اولين تورهاي اروپايي وي در سالهاي 1954 و 55 شكل گرفت . پس از آن نوبت به آمريكاي شمالي، كشورهاي خاور دور، هند، استراليا و جزاير اقيانوس آرام هم رسيد. وي كلاسهاي آموزشي فراواني در كانادا و آمريكا و انگليس دارد.
آثار ضبطشده توسط وي براي كمپاني RCA او را در تمام دنيا مشهور ساختهاست و جايزههاي فراواني را براي وي به ارمغان آورده است. جايزة آكادمي ملي هنر و دانش او جوايز گرمي (Grammy) در سال هاي 1963 و 1966 جايزة اديسون (1968) . وي داراي القاب رسمي از طرف دستگاه سلطنتي انگلستان نيز ميباشد. در سال 1952، جوليان بريم پس از اجراي موسيقي توسط ساز عود (lute) مورد توجه فراواني واقع شد و ارزش هنري خود را افزايش داد. او علاوه بر اجراهاي رسيتال فراوان در نقاط مختلف جهان با بسياري از رهبران اركستر مشهور و آهنگسازان به نام جهان بههمكاري پرداختهاست. مانند بنجامين بريتن، ويليام والتونف هانس ورنر هنز، پيتر راسين فريكر، ريچارد راندي بنت، مالكوم آرنولد، آلن راتورن، لينوكس بركلي و مايكل تيپت.
جوليان بريم با همكاري دوست و همكار خود جان ويليافر سه اثر را بهصورت استوديويي ضبط نموده و به ارائه كنسرتهايي پرداخت كه هركدام منجر به موفقيتهاي قابل توجهي شدند.
شبكه BBC و شبكه 4 برنامههاي ويژهاي درخصوص زندگي و آثار جوليان بريم پخش كردهاند.
در اكتبر 2003 يك DVD با عنوان «جوليان بريم، زندگي در موسيقي» منتشر شد كه خود جوليان بريم درخصوص زندگي حرفهاي خود درآن صحبت ميكند.
-
مانوئل باروكو
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
مانوئل باروكو نوازنده مشهور گيتار امروزه در سرتاسر جهان شناخته شدهاست.
هنر او قابل ستايش و تقدير است و تسلط خوبي روي ساز دارد. وي داراي تبحر در آوازخواندن و سرودن شعر نيز مي باشد.
او تورهاي فراواني را در سرتاسر جهان و در مراكز مختلف موسيقي اجرا ميكند. مي توان گفت كه تقريباً در تمام شهرهاي مهم جهان برنامه اجرا كرده است.
علاوه بر رستيالهاي سولو، وي سال گذشته به همراه اركستر فيلارمونيك لوسآنجلس در هاليوود باول به هنرنمايي پرداخت. همچنين وي به همكاري با سمفوني كلرادو، بالتيمور راديو فرانكفورت، فيلارسونيك آوكلند دوزلند نو نيز پرداخته است. وي داراي توركنسرت دوت باهمكاري مايل پتري و نوازنده معروف جاز الدي مولا نيز بوده است. در تابستان امسال در تور موسيقي با اجراي سولو به آسيا مي رود، با اجراي كوارتت به اسپانيا و با اركستر سمفوني تنزيف به آلمان و اتريش...
آثار ضبط شده مانوئل فراوان است. از ميان آثار برتر او ميتوان به «icubal» اشاره كرد كه بهعنوان اثر خلاقانه و بزرگ موسيقي نامگرفت. اجراي ديگر او متعلق به ژاك رودريگز، Aranjuez ، به همراه رهبر اركستر فيلارمونيا، پلاسيدو، دومينگو مورد استقبال و توجه فراوان واقع شد و اثري پر فروش و موفق گرديد. آلبوم «نايلون و فولاد» برگزيدهاي از آثار دْوِت گيتار است.
علاقه شديد مانوئل به موسيقي معاصر و گسترش و بسط رپرتوارهاي گيتارش سبب شد كه او بههمكاري با برترين استادان و آهنگسازان در عرصه موسيقي مثل تورو تاكيميستو، روبرتو سيرا، استيون استاكي و آرو پارت بپردازد.
اجراهاي وي توسط بسياري از شبكه هاي معتبر تلويزيوني جهان پخش شده است مانند NHK ژاپن و يا RTVE اسپانيا و CBS آمريكا.
مانوئل باروكو نواختن گيتار را از سن 8 سالگي آغاز كرد و در زادگاه خود سانتياگو كوبا به عضويت كنسرواتوار استبان سالاس درآمد. وي بههمراه خانواده خود در سال 1967 به ايالات متحده مهاجرت كرد و بعدها در كنسرواتوار پيبادي به فعاليت پرداخت.
-
اندرياس باتيستا
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
وي متولد 1937 ،بارسلون ، گيتاريست
وي سالها شاگرد بوراي يكي از اساتيد برجسته فلامنكو در اسپانيا بود او هميشه علاقمند بود تا با رقصنده ها و خوانندگان برنامه اجرا كند و وي هميشه به اين كار عشق مي ورزيد، از جمله اين همكاري ها ميتوان به همكاري با Vicente Escudero و Carmen Amaya اشاره كرد.
وي هميشه گيتاريست محبوب كارمن امايا بوده است و كارمن احترام زيادي براي وي قائل است
وي هم اكنون بيشتر وقت خود را صرف نوشتن كتابهاي فلامنكو و تدريس به شاگردانش ميكند
-
رالف ون ويليافر
ويليافر در 12 اكتبر 1872 در گلو چستر شاير به دنيا آمد. در كالج سلطنتي موسيقي ، شاگرد « پري » و استانفورد بود، سپس در برلين شاگرد « حاكس بروخ» شد.
در 1896 در « بايروت» واگذ را كشف كرد. اما جاذبه هاي آوازه هاي عاميانه انگليسي، اجازه نداد تا او زير نظر نفوذ « واگز» قرار گيرد. در 1901، پس از گذراندن دوره دكتري موسيقي در دانشگاه كمبريج ، به تحصيل موسيقي ادامه داد و عضو انجمن « فولك سانگ» شد.
سپس شروع به جمع آوري آوزهها و رقص هاي « نورفولك» كرد، به نحو فعالي جلي فستيولا كنكور آن ناحيه شد.
با اين كار به نفوذ قطعي موسيقي عاميانه كشورش ، نفوذ آثار «پرسل» هم افزوده شد.
او با شركت در چاپ « پرسل سوسايتي » امكان يافت، آثار اين آهنگساز بزرگ را عميقا بشناسد.
1909 براي آن كه نزد او دانش خودرا تكميل كند، به پاريس رفت و بعد از جنگ استاد گالج سلطنتي موسيقي (1919) و رئيس گرباخ (1920) شد.
ويليافر نخستين موسيقيدان ملي انگلستان ، پس از « پرسل» بود و از نظر تكنيكي زير نفوذ استادان خارجي خود يعني «ماكس بررخ» و « راول» بود.
هر چند كه سبك كار او بسيار شخصي و ريشه در موسيقي محلي داشت.
همچنين چهار باله، موسيقي صحنه و فيلم ، اثار متععد كرال، مذهبي و پرونال ، معوديهاي فراوان و بازسازي آوازهاي عاميانه ، 9 سمفوني با نام هاي « سمفوني دريا» ، « لنيدن سمفوني» ، « پاسقورال سمفوين» و ...
از ديگر آثار اوست.
-
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
كنسوئلو ولاسكوئز در روز 21 اوت سال 1916 ميلادي در شهر سيوداد گزمن در ايالت جاليسكو متولد شده بود. پدرش يك نظامي با قريحه شاعري بود.
كنسوئلو كه بعدها نام كوچك كنسوئليتو را برگزيد نخستين كنسرت پيانو خود را در حالي كه دختر بچه اي 6 ساله بود برگزار كرد. در سن 17 سالگي او عنوان استادي موسيقي را يافت و به عنوان يك تكنواز عضو اركستر سمفونيك ملي و اركستر فيلارمونيك دانشگاه ملي مكزيكو بوداز آهنگ هاي بسيار مشهور كنسوئليتو ولاسكوئز كه از شهرت جهاني برخوردار هستند مي توان به آهنگ هاي «بزامه موچو» ، «كه سئاس فليز» ، «كاچيتو ، كاچيتو» ، «نومه پيداس نونكا» و «پاسيونال» اشاره كرد. هنرمندان و گروه هاي موسيقي مشهور جهان مانند بيتلز ، لوييس ميگوئل ، ديانا كرال ، سارا مونتيل ، الخاندرو فرناندز ، پلاسيدو دومينگو و خوائو گيلبرتو آثار كنسوئليتو ولاسكوئز را به زبان هاي مختلف اجرا كرده اند
-
تيبور وارگا
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
تيبور وارگا نوازنده مشهور ويلون سوييسي مجار تبار روز پنجشنبه 4 سپتامبر به دليل سكته قلبي در سن 82 سالگي درگذشت.
تيبور وارگا در روز 4 ژوييه سال 1921 ميلادي در شهر گيور مجارستان متولد شده بود.
براي نخستين بار در سن 4 سالگي آرشه را روي سيم هاي ويلون كشيد.
تيبور وارگا نخستين كنسرت خود را در سن 10 سالگي با اجراي كنسرتو براي ويولن اثر مندلسون برگزار كرد.
وي تحصيلات خود در رشته موسيقي را در كنسرواتوار فرانتز ليسزت بوداپست انجام داد.در سن 14 سالگي دست به نخستين سفر دوره اي خود در اروپا براي اجراي كنسرت زد ، با آغاز جنگ ، وي وارد دانشكده فلسفه شد.
پس از پايان جنگ بار ديگر به موسيقي پرداخت و در سال 1947 ميلادي براي هميشه كشور خود مجارستان را ترك كرد و ابتدا در لندن و سپس در سال 1956 ميلادي در منطقه واله كشور سوييس اقامت گزيدپس از اجراي كنسرت هاي بسيار در سراسر جهان ، تيبور وارگا ، مدير اركستر «مستركلاس» آكادمي دتمولد در آلمان شد و از سال 1956 تا 1986 در اين مقام باقي ماند.
وي در سال 1964 ميلادي فستيوال بين المللي تيبور وارگا را تاسيس كرد.
همچنين يك كنكور بين المللي ويولن به نام وي در سال 1967 ميلادي ايجاد شد كه مديريت آن نيز به عهده تيبور وارگا بودسپتامبر سال 1997 ميلادي ، تيبور وارگا از مديريت هنري اين كنكور ويولن استعفا داد و پسرش ژيلبر جانشين وي شد.
تيبور وارگا تا قبل از مرگ همواره در فستيوال هاي ويولن حضور مي يافت و نام وي مترادف با بزرگترين ويولنيست هاي قرن اخير بود
-
هندل
اهنگساز الماني تبار انگليسي در اواخر دوران باروك كه به ويژه اپراها و اوراتوريوها و اثار سازي وي مشهور است گئورك فريدريش يا جورج فريدريك هندل در 23 فوريه 1685 در هاله المان بدنيا امد وي تحصيلات موسيقي خود را در 1694 با ويلهلم زاخو اهنگساز و نوازنده ارگ اغاز كرد . از سال 1703 ويلن نواز دوم و اهنگساز اپراي الماني در هامبورگ بود.بين سالهاي 1706 تا 1710 به ايتاليا رفت و در انجا با كورلي دومينكو و الساندرو ملاقات كرد.در سال 1710 به عنوان جانشين استفاني به عنوان كاپل مايستر يا رهبر گروه كر الكتور هانور برگزيده شد در 1712 به لندن رفت و اندكي پس از ان در 1714 حامي وي الكتور جورج اول پادشاه انگلستان شد.
در اين دوران وي مورد توجه ملكه و شاه بود و در سال 1717 به عنوان جانشين پپوش رهبر گروه كر دوك چندوس شد. در سال 1720 مديريت نهاد تازه تاسيس اكادمي سلطنتي موسيقي را بر عهده گرفت و در همين ايام به تصنيف اپراهاي ايتاليايي پرداخت. وي همچنين در بين سالهاي 1729 تا 1734 بويژه با همكاري هيدگر ساخت اپراهاي ايتاليايي را ادامه داد
پس از 1737 در پي ناكامي سومين اپراي خود و بيماريش بيشتر به ساختن اوراتوريو مشغول شد هندل در 1741 تا 42 به دوبلين رفت و در انجا مسيحا را ساخت وي در باره ايت اثر گفته است : نميدانم در هنگام ساخت اين اثر در جسم خويش يا بيرون از ان بودم اين را پروردگار ميداند .
در سال 1751 عمل جراحي ناكامي بر روي چشمش انجام شد كه منجر به نابينايي كامل وي در اخرين سالهاي حياتش گرديد وي را به عنوان فردي متولد المان مقيم انگلستان و اموزش ديده سبك هاي ايتاليايي ميتوان يك موسيقيدان جهان وطني محسوب نمود او همچون ديگر هم عصرانش از اساتيد موسيقي پلي فونيك محسوب ميشود.وي در 14 اوريل 1759 در لندن در گذشت.
-
كلود هلفر
كلود هلفر در روز 18 ژوئن سال 1922 ميلادي در شهر پاريس متولد شد.
او از نخستين سال هاي نوجواني در خانواده هنرمند مشهور كازادسوس به ويژه توسط روبركازادسوس پيانيست برجسته نواختن اين ساز را فراگرفت.
كلود هلفر در عين حال به تحصيلات عالي خود ادامه داده و در سال 1942 ميلادي وارد مدرسه عالي پلي تكنيك پاريس شد و پس از جنگ جهاني دوم از اين مدرسه عالي فارغ التحصيل شد علاقه هلفر به موسيقي كلاسيك موجب شد تا در سال 1948 ميلادي به مدرسه عالي موسيقي وين برود و آموزش تئوريك موسيقي را فرا بگيرد.
از سال 1954 ميلادي همكاري خود را با موسيقيدان معروف فرانسوي پير بولز آغاز كرد.
به زودي ، مهارت و هنر هلفر در نواختن پيانو در اروپا شهره شد و آهنگسازان مشهور اروپايي از جمله اشتوكهاوزن ، سروكي ، گزاناكيس ، دوتيو ، آمي و بوكورچيلو آهنگ هايي را براي اجرا به صورت تك نوازي و كنسرتو توسط كلود هلفر تنظيم كردند.
از سال 1969 ميلادي ، كلود هلفر علاوه بر اجراي حرفه خود به عنوان يك تك نواز پيانو به تدريس در مدرسه موسيقي موزارتئوم سالزبورگ در اتريش پرداخت.
كلود هلفر داراي تاليفات بسياري در زمينه هنر موسيقي كلاسيك
-
برنارد هایتینك
رهبر هلندی (متولد 1929 در آمستردام) ابتدا در 1955 بهعنوان نوازنده ویولن كار موسیقی خود را آغاز كرد، اما بعد كار رهبری در اركستر رادیو آمستردام را به عهده گرفت. در 1961 به رهبری كنسرتگبو Concertgebouw در هلند پرداخت و از این زمان بهعنوان رهبر دائمی این اركستر بازشناخته شد.
از 1967 به رهبری اركستر فیلهارمونیك لندن پرداخت، اما سرانجام از 1978 در اپراخانه گلینده بورن Glyndebourn به كار رهبری اشتغال ورزید. هایتینگ به كشورهای جهان سفر كرد و غیر از رهبری باید او را مفسر تحسینكننده آثار بروكنر Bruckner آهنگساز اتریشی و مالر Mahler به حساب آورد.
-
ادو ميچيچ
ادو ميچيچ متولد 1961 زادار ـ كرواسي
داراي تحصيلات ابتدائي و متوسطه در رشتههاي آكاردئون، كلارينت و تئوري موزيك در هنرستان موسيقي زادار، 1980 ديپلم در بخش سازهاي بادي، 1981 ورود به آكادمي موسيقي زاگرب، در (بخش تئوري موسيقي و تدريس) ، 85-1983 رهبر كر در زاگرب، 1987 اتما تحصيلات در آكادمي زاگرب با درجه عالي، 1987 ورود به مدرسه عالي موسيقي گراتس در رشته رهبري در كلاس پرفسور «ميلان هروات» و «مارتين تورنفسكي»، 1993 اتمام تحصيلات در مدرسه عالي موسيقي گراتس با در درجه عالي، سال 1994 مدرس مدرسه موسيقي گراتس در بخش آهنگسازي و رهبري با سمت رهبري اركستر موسيقي قرن بيستم.
بخشي از كنسرتها و قطعات اجرا شده توسط ادو ميچيچ : 1991 كنسرت با اركستر دانشگاه لئوين، 1992 كنسرت با اركستر مدرسه عالي موسيقي گراتس، 1992 تا 1993 گرپتيتور در انجمن موسيقي تئاتر نوين در كلاگنفورد، 1992 آسيستان رهبري قطعه غروب در بهشت اثر والتر مولر و استفان سينگر اجرا در كلاگنفورد و پراگ، 1993 آسيستان در فستيوال موزيك جوانان در دويچلندزبرگ از سري كنسرتهاي «پاييز اشتابري» اولين اجراي اپراي اثر كورت شورتسيك و ولفانگ باكر، 1993 رهبري قطعه «قيصر آتلانتيس» اثر ويكتور اولمان و پتركين اولين اجرا در كلاگنفورد و پراگ، 1993 كنسرت با اركستر سمفوني پراگ، 1994 اجراي مجدد قطعه «قيصر آتلانتيس» و ضبط در راديو تلويزيون اتريش، 1995 رهبري در گراتس، 1995 رهبري در سي و پنجمين فستيوال موسيقي در زادار با اركستر مجلسي زادار 1995 رهبري كنسرت افتتاحيه ، 1996 رهبري در هفته گردهمايي گراتس، 1996 رهبري با اركستر مجلسي زادار، رهبري كنسرت ميهمان با اركستر زادار در فرانسه، رهبري مسابقه آهنگسازي در گراتس، رهبري سي و ششمين فستيوال موسيقي اينترنات در آياتسيا كنسرت سال نوي مسيحي با اركستر سمفوني كرواسي در اسپريت، 1997 رهبري اركستر سمفوني ارتش كرواسي در زاگراب، رهبري اركستر مجلسي زادار، رهبري اركستر موسيقي مدرن در گراتس و يرمن و لهستان و غيره. در كنسرتهاي ياد شده قطعات كلاسيك، رومانتيك و نوين متعددي اجرا شده واين دومين بار است كه به عنوان رهبر ميهمان با گروه كر همكاري مينمايد
-
ژوزف موريس راول
راول در هفت مارس 1875 در سيبور ناحيه پيرنه در فرانسه متولد شد وي در چهارده سالگي براي تحصيل موسيقي و نوازندگي ساز پينو به كنسرواتوار پاريس راه يافت و نزد گابريل فوره اهنگسازي را فراگرفت يكي از مهمترين ويژگيهاي اثار او تبحر در رنگ اميزي هاي اركسترال و برگرفتن سونوريته هاي بديع از ساز پيانو است بسياري از قطعات وي در اصل به عنوان قطعاتي براي پيانو اغاز شد در برخي از اثار راول تاثير امپرسيونيسم نيز مشاهدا ميشود اما در مجموع طبقه بندي اثار وي در قالب سبكهاي معمول غالبا دشوار است اگر چه مدرنيسم نهفته در زبان هارمونيك او و رنگ اميزي هاي باشكوهش سبك وي را تا اندازه اي به دبوسي نزديك ميكند اما راول بر استقلال سبكي خويش اصرار و اعتقاد داشت كه سبك شخصي وي پيش از اثار دبوسي پايه ريزي شده بود
استفاده از مدهاي كليسايي ملودي هاي تغزلي و وضوح ضرب و الگوهاي ريتميك بسيار تكرار شونده از ديگر ويژگي هاي اثار وي محسوب ميشود همچنين او از ريتمها و رنگهاي صدايي جاز نيز در اثار خود بهره جسته است .
او مدتي به صورت نزديك با سرگئي دياگيلف همكاري داشت ، راول در سال 1932 در يك تصادف رانندگي دچار ضربه مغزي شد و ديگر نتوانست تا پايان عمر خويش به تصنيف اهنگ بپردازد تا اينكه در پي يك عمل جراحي كه براي بهبود وضعش صورت گرفت در 28 1937 در پاريس به درود حيات گفت
-
ژاك مودويي
21 اوت 1627 (مصادف با 30 مرداد) سالروز درگذشت ژاك مودويي استمودويي، عضو دومين آكادمي آبايف بود كه براي موسيقي گذاشتن روي اشعار قديمي كوشش بسيار كرد.
از كارهاي مهم او ميتوان به چندين مس، پسوم، موتت، آواز، آوازهايي در چهارصدا و موسيقي تنظيم شده براي بالههاي درباره اشاره كرد
-
فليكس مندلسون
1809-1847
ياكوب لودويگ فليكس مندلسون بارتولدي، نوازنده پيانو، رهبر اركستر و آهنگساز برجسته اوايل دوران رومانتيك، در 3 فوريه 1809 متولد شد. وي در طي دوران تحصيل با نواختن سازهاي پيانو و ويلن، چند زبان خارجي و هنرهاي تجسمي آشنان شد. وي همچنين سفرهاي بسياري به مناطق مختلف اروپا داشت و بسياري از اين قاره را تا پيش از بيست سالگي در نورديد. تأثيرگذارترين استادش كارل فريدريش تسلتر در آكادمي موسيقي برلين بود كه وي را با موسيقي باخ آشنا كرد و او را به ديدار گوته برد. در مارس 1829 مندلسون اجراي پاسيون سنت ماتيو از باخ را رهبري كرد كه اين رويداد منجر به شناخته شدن وي به عنوان يك رهبر اركستر توانا و نيز تجديد علاقه جامعه به باخ شد. چند هفته بعد وي نخستين سفر از سفرهاي دهگانهاش به انگلستان را، به عنوان رهبر اركستر و تكنواز پيانو، آغاز كرد. ديدار وي از اسكاتلند در همان تابستان منبع الهامي براي تصنيف اوورتور غار فينگال و در نهايت سمفوني اسكاتلندي شد. مندلسون به طور كلي آهنگسازي مورد علاقه انگليسيها و به ويژه مورد توجه ملكه ويكتوريا بود كه به وي پيانو آموزش ميداد. پس از دو سال سفر در قاره اروپا (31-1830) مندلسون كه هنوز جوان بود رهبري كنسرتهاي مشهور لايپزيك گواندهاوس را پذيرفت و در طي چند سال وي و همكارانش كنسرواتوار لايپزيك را نيز تأسيس كردند. مع هذا وي براي ادامه زندگي حرفهاي خويش به عنوان يك اريستوكرات خانه به دوش باقي ماند و به ارائه برنامهها و كنسرتهايي در فرانكفورت، برلين، لندن و بسياري مناطق ديگر پرداخت. در 1846 كه وي در اوج فعاليت خويش بود به رهبري نخستين اجراهاي اوراتوريوي عظيم خويش اليجاه در بيرمنگام پرداخت و اين اثر به يكي از پرطرفدارترين آثار قرن تبديل شد. اما فشارهاي ناشي از كار سخت در طي تصنيف، اجراي نخستين، بازنگريها و اجراهاي متعاقب اين اثر وي را عصبي و ضعيف كرد. در ماه مه 1847 وي با شنيدن خبر در گذشت خواهرش، فني مندلسون هنزل، كه يك آهنگساز نيز بود، دچار ضربه روحي شديدي شد. سپس وي دچار يكسري حمله مغزي شد كه در نهايت منجر به درگذشت وي در همان سال، در 4 نوامبر 1748، گرديد. خبر فوت نابهنگام وي براي عالم موسيقي تكان دهنده بود و در نقاط مختلفي حتي در امريكا بازتابي وسيع يافت. آثار مندلسون براي اركستر شامل دوازده اثر سمفونيك براي سازهاي زهي و پنج سمفوني پخته است. همچنين چهار كنسرت اوورتور برجسته از جمله غار فينگال (1832) و نيز اوورتور و موسيقي صحنهاي براي روياي يك نيمه شب تابستاني (1826و1842). شماره گذاري سه سمفوني پاياني وي از لحاظ گاهشماري و تقدم زماني برعكس است: سمفوني سوم موسوم به سمفوني اسكاتلندي در 1842، سمفوني چهارم ، سمفوني ايتاليائي، در 1833، سمفوني پنجم، اصلاح / تحول، در 1832 تصنيف شد. اين مسئله به دليل ترتيب زماني انتشار آثار مذكور است. دو كنسرتو پيانوي وي، اپوسهاي 25(1831) و 40(1837) نيز آثاري پرطرفدار هستند و كنسرتو ويلن (1844) نيز از نقاط قوت رپرتوار وي محسوب ميشود.
-
آلبريك مانيار
سوم سپتامبر 1914 (مصادف با دوازدهم شهريور سالروز در گذشت آلبريك مانيار موسيقيدان فرانسوي است مانيار در نهم ژوئن 1865 در پاريس به دنيا آمد.
او در كنسرواتوار پاريس شاگرد “دوبوآ” بود.
چند اجراي نادر از آثار او تنها هيجان گروه كوچكي از ستايشگران او را برانگيخت و البته افراطي اين گروه كوچك در ستايش او به اندازهي بيتفاوتي عموم مردم بود.
سرايرا (يولاند، گركور، برينس) چهار سمفوني يك كوارتت زهي، يك سونات براي پيانو و ويلن و چند ملودي از كارهاي مهم مانيار است
-
كارلو ماریا گیولینی
رهبر ایتالیایی (متولد 1914) كه از 1951 تا 1956 مدیریت مؤسسه موسیقی اسكالای میلان را بر عهده گرفت.
برای نخستین بار در 1958 در كاونت گاردن ظاهر گشت و به رهبری پرداخت.
گیوینی ركویمهای وردی Verdi آهنگساز ایتالیایی را بهگونه تحسینآمیزی رهبری كرد.
-
لولابوبسكو
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
لولا بوبسكو ويولنيست مشهور بلژيك روز جمعه 5 سپتامبر در سن 82 سالگي در سارت له اسپا درگذشت لولا بوبسكو ويولنيست بلژيكي رومانيايي تبار روز جمعه در سن 82 سالگي درگذشت ، اما همواره خاطره سونات هاي وي به همراه ژاك جنتي پيانيست مشهور در يادها باقي خواهد ماند.
ويولتا بوبسكو در روز 9 اوت سال 1921 ميلادي در شهر كرايووا روماني متولد شده بود
وي هنر نوازندگي ويولن را در سنين كودكي از پدرش اورل بوبسكو ويولنيست مشهور آن دوره كشور روماني فرا گرفت و نخستين كنسرت خود را در سن 6 سالگي به همراه پدرش برگزار كرد.
ويولتا ملقب به لولا براي ادامه تحصيلات در رشته موسيقي به فرانسه و كنسرواتوار پاريس رفت و نزد ژول بوشري استاد مسلم ويولن به تكميل مهارت خود پرداخت.
وي نخستين جايزه خود را در سن 13 سالگي در سال 1934 ميلادي دريافت كرد.
به توصيه هاي ژاك تيبو و ژرژ انسكو استادان برجسته ويولن نخستين كنسرت هاي انفرادي خود را در سال 1936 ميلادي در شهر كلن آلمان برگزار كرد.
اما با دريافت جايزه كنكور ويولن اوژن يسايه در سال 1937 ميلادي در صحنه بين المللي شهرت يافت لولا بوبسكو سپس در بلژيك سكونت كرد و تبعه بلژيك شد. لولا بوبسكو براي مدتهاي طولاني يك اركستر دو نفره ويولن و پيانو را با ژاك جنتي پيانيست بلژيكي تشكيل داد.
از آنها سونات هاي آثار بتهوون ، فوره ، برامس ، فرانك و دوبوسي به صورت صفحه و نوار به يادگار باقي مانده است
-
پي يترو لوكاتلي
سوم سپتامبر 1695 (مصادف با دوازدهم شهريور) سالروز تولد پي يترو لوكاتلي نوازنده ويلن است اطلاعات دقيقي از زندگي شخصي لوكاتلي وجود ندارد ولي او در رم شاگرد كرلي بود و به نظر ميرسد پيش از آنكه در آمستردام (جايي كه به صورت منظم كنسرت ميداد) اقامت گزيند، سفرهاي زيادي كرده باشد لوكاتلي در كنسرتو و سوناتهايش، سنت استاد خود را جاويدان كرد اما در كاپريس، .. تنها به تنظيم خالص براي اركستر بسنده كرد هر چند كه جسارت عجيب او خاطرهي پاگانيني را براي دوستداران موسيقي زنده ميكند.
از آثار مهم او ميتوان به هنر ويلون اپوس، پيشن درآمدهاي تئاتري، شش كنسرتواپوس، شش كنسرتو كوارتت اپوس، كنتراستوآرمونيكو، سوناتهايي براي ويلن و فلوت و سوناتهايي در تريو و كاپريسها اشاره كرد
-
فرانچسكو لانديني
دوم سپتامبير 1397 (مصادف با يازدهم شهريور) سالروز درگذشت ” فرانچسكو لانديني” (لاندينو) ، نوازنده ارگ، بوت و فلوت است لانديني كه در سال 1325 در فلورانس به دنيا آمد، در كودكي در پي ابتلا به آبله، بينائي خود را از دست داد، در زمينه همهي سازهاي فرهنگي وسيع و استعدادي بينظير داشت و آثار او اوج ” ارنودا” ي فلوراني است.
اين شاعر و موسيقيدان بزرگ ايتاليايي به استثنائي اقامتي كه در ” ورون” در خدمت ” مارتينو ولاسكالا” و در ميلان 1362 داشت، به نظر ميرسد كه هرگز در فلورانس (كه تا اين حد در آنجا مشهور بود) زندگي نكرده است.
از كارهاي مهم او ميتوان به بالتها، كه همان ويرولههاي فرانسوي است و مادريگال و كاچيهايي در دو يا سه صدا اشاره كرد.
لانديني سرانجام در دوم سپتامبر 1397 چشم از جهان فروبست و در كليساي ” سن لورنتسو” كه خود ارگ نواز آنجا بود، به خاك سپرده شد
-
ادوارد گريگ
ادوارد هاگروپ در 15 ژوئن 1843 در برگن، نروژ متولد شد. وي به تشويق اله بول نوازنده برجسته ويلن براي تحصيل موسيقي به كنسرواتوار لايپزيك رفت و در آنجا به آثار مندلسون و بويژه شوبرت بسيار علاقمند شد. وي در سال 1862 به نروژ بازگشت. اما پس از مدت كوتاهي به كپنهاك، پايتخت فرهنگي اسكانديناوي رفت و در محافل فرهنگي و هنري دانمارك با آهنگساز نامدار دانماركي «نيلز گاده» و نيز ادبياتي همچون هانس كريستين اندرسن آشنا شد. پس از چندي وي به تشويق آهنگساز جوان نروژي «ريكارد نوردراك» در جهت شكلگيري رپرتواري اسكانديناويايي تلاش كرد. وي همچون ديگر آهنگسازان مليگراي دوران رومانتيك به تدريج تلاش كرد تا سبك موسيقايي خاصي بر اساس ويژگيهايي ملي براي خويش بيابد و از سلطه موسيقي آلمان و حتي دانمارك رهايي يابد. بنابراين پس از مرگ دوستش به نروژ بازگشت و با حمايتهاي مالي دولت نروژ و حمايتهاي معنوي اله بول و هنريك ايبسن آثار ارزشمندي را تصنيف كرد. وي علاوه بر آهنگسازي، به نوازندگي پيانو، همراهي و رهبري آثار خويش نيز ميپرداخت. گريگ در 4 سپتامبر 1907 در برگن موطن خويش درگذشت
-
جرج گرشوين
جرج گرشوين با نام مستعار “لالالوچيله“ آهنگساز هاليوودي است در 21 سالگي مشهور شد به طوري كه ميليونها نسخه از كارهايش به فروش ميرفتند بهترين آثارش ميتوان به ”راسپودي اين بلو“ و “پورگي وبس” اشاره كرد جرج گرشوين 27 سپتامبر (6 مهر ماه) سال 1898 در امريكا متولد شد. او ذوق خود را در موسيقي بسيار دير كشف كرد اما به سرعت در اين زمينه به كار پرداخت و در يك مغازه نوازنده شد و در همين زمان هارموني را آموخت. نخستين كمدي موزيكال خود را در بيست و يك سالگي زير نام ”لالالوچيله“ به اجرا گذاشت.
آخرين سال زندگي كوتاه گرشوين، سال 1937 در هاليوود جايي كه ميخواست خودش را وقف موسيقي كند درگذشت.
اپراي سياه پورگي وبس، دوازده كمدي موزيكال، راسپودي اين بلو، يك كنسرت و دومين راسپودي براي پيانو و اركستر، يك امريكايي در پاريس، جاز پيانو پرلودها و آوازهاي بيشمار، بخشي از آثار او را تشكيل ميدهند
-
آرنولد شوئنبرگ
سه شنبه 23 تير ماه برابر با 13 جولاي مصادف با سالروز تولد آرنولد شوئنبرگ آهنگساز اتريشي استشوئنبرگ آهنگساز اتريشي متولد سال 1874 وين است.
در كودكي ويولون را به خوبي مي نواخت. به سبب مخالفت والدين او با تحصيل موسيقي ، ناچار شد كمپوزيسيون را نزد خود فرا گيرد.
نخستين اثرش يك كوارتت زهي در سال 1897 عرضه شد.
آثار پيشروانهي شوئنبرگ، به ويژه اثر آتومال او در سال 1908 (قطعه اي براي پيانو) اپوس 11 و نخستين اثر دوره كافونيك او در 1922 كه آخرين بخش اپوس 23 براي پيانو روي دوازده صدا بود، هر كدام انقلابي در سبكهاي موسيقي ايجاد كردند.
از مشهورترين آثار شوئنبرگ مي توان به شب دگرگون، وارياسيون اپوس 31 وچند كوارتت زهي را مي توان نام برد.
آرنولد شوئنبرگ در لسآنجلس، در13 ژوئيه 1951 درگذشت
-
آنتونيو سالييري
اوت 1750 (مصادف با 27مرداد) سالروز تولد آنتونيو سالييري موسيقيدان ايتاليايي است او همزمان با تحصيل در ونيز با “گاسمان“ به عنوان آهنگساز دربار، مدير اپرا و كاپل مايستر امپراطور انتخاب شد.
آنتونيو در سفرهايي كه به پاريس، ميلان، ونيز و رم داشت، با “هايدن“ دوست شد و به عنوان استاد “شوبرت” به فعاليت پرداخت.
به گفتهي برخي از مورخان، او با اينكه خيلي ساده و بلند نظر بود ولي برخي معتقدند كه نزد امپراطور، براي كنار گذاشتن رقيب خطرناك خود، يعني “موتسارت” فعاليتهاي زيادي كرده است، حتي برخي او را متهم به شركت در قتل “موتسارت” كردهاند، هر چند كه بعدها بيپايگي اين حرف ثابت شد.
از فعاليتهاي سالييري ميتوان به 33 اپراي ايتاليايي، سه اجراي آوازي، چهارده اپراي فرانسوي، كانتات و اورتوريوها و از آن جمله آخرين قضاوت، شش مس، موتت و برخي از آثار تنظيم شده براي اركستر اشاره كرد. آنتونيو، سرانجام در هفت مي 1825 در وين چشم از جهان فروبست
-
فکر میکنم جان لنون از همه اینا معروفتر باشه البته که آره
-
کارل فلیپ امانوئل باخ (به انگلیسی: Carl Philipp Emanuel Bach)، آهنگساز آلمانی، فرزند یوهان سباستیان باخ، زادروز وی (۸ مارس ۱۷۱۴) در شهر وایمار در استان تورینگن است. باخ در تاریخ (۱۴ دسامبر ۱۷۸۸) در شهر هامبورگ درگذشت. او از معروفترین پسران باخ است.
زندگی
کارل فلیپ امانوئل باخ بهعنوان دومین پسر یوهان سباستیان باخ و ماریا باربارا دیده بهجهان گشود. گئورگ فلیپ تلهمان هنگام غسل تعمید کارل فلیپ امانوئل باخ، پدرخواندگی وی را تقبل نمود. او سهسال بیشتر نداشت که بهاتفاق خانواده بهشهر کوتن نقل مکان نمود و در همان شهر وارد مدرسه لاتین شد. در سال ۱۷۲۳ یوهان سباستیان بهسمت مدیر هنری گروه کر توماس در شهر لایپزیک انتخاب و خانوادهاش مجبور بهترک محل اقامت خود در کوتن و مهاجرت بهلایپزیک شد. امانوئل در سن دهسالگی بهمدرسه توماس که پدرش علاوه بر مدیریت آن تدریس زبان لاتین را نیز بهعهده داشت، وارد شد. وی در سال ۱۷۳۱ تحصیلات عالی خود را در رشته حقوق قضایی در دانشگاه لایپزیک آغاز و پس از یکسال خود را بهدانشگاه ویادرینا در شهر فرانکفورت/ اودر منتقل نمود.
پایان تحصیلات
امانوئل باخ تحصیلات خود را در سال ۱۷۳۸ با موفقیت بهپایان رساند اما بهدلیل علاقه و عشق بهموسیقی از فعالیت در این رشته چشم پوشید و تمام زندگی خود را وقف این هنر نمود. در سال ۱۷۴۰ امانوئل بهعنوان نوازنده چمبال در ارکستر شاهزاده پروس- فریدریش که در همان سال به سلطنت رسید- به شهر روپین خوانده شد. باخ در این دوره از زندگی یکی از بهترین نوازندگان کلاویر در اروپا محسوب میشد. ساختههای او که از سال ۱۷۳۱ آغاز شده بود در برگیرنده سی قطعه سونات و کنسرت است. از جمله معروفترین سوناتهای باخ سونات پروسی (۱۷۴۲) و سونات وورتمبرگی (۱۷۴۴) است که اولی را به افتخارفریدریک کبیر و دومی را در بزرگداشت حکمران کل وورتمبرگ ساخت.
زندگی در برلین
زندگی پربار امانوئل در برلین و انتساب لقب باخ برلینی بهوی همراه با آثار شکوهمندی است که موسیقی لاهوتی و ناسوتی را تشکیل میدهند. آثار کارل فلیپ امانوئل باخ سرشار از پیامهای نیرومند دوران خروش و طوفان روشنفکری اروپاست و تلفیق موسیقی باروک با سبکهای برگزیده و احساساتی در قالبی از شور و تنشهای توفانی، نمایشی از هنرمندی اوست.
جدایی از باروک
موسیقی دوران خروش و طوفان، موسیقی گسست ملودیها و جهشهای ناگهانی است. گذری آرام از گذرگاههای پرفراز و نشیب است که پیوند خود را با سنت دیرینه باروک میگسلد و امانوئل باخ این هنرمند بزرگ سده هیجدهم آن را در اوج شکوهمندی اعلام میدارد. تحولی را که یوهان ولفگانگ گوته، فریدریش شیلر و سرانجام گئورگ بوشنر در زمینه ادبیات این دوره طوفانی بهوجود آوردند امانوئل باخ این دگرگونی را در قلمرو موسیقی پدید آورد. در سال (۱۷۵۳) باخ مهمترین کتاب خود را در باب آموزش هنر صحیح نوازندگی کلاویر تألیف نمود که جلد دوم آن در سال (۱۷۶۲) در برلین منتشر شد.
اقامت در هامبورگ
کارل فلیپ امانوئل باخ در سال (۱۷۶۸) پس از درگذشت پدرخواندهاش- گئورگ فلیپ تلهمان- بهسمت مدیریت و سرپرست هنری گروه کر یوهانیوم در هامبورگ انتخاب و به لقب باخ هامبورگی مفتخر شد. باخ در راستای مسؤلیت جدید خود بیش از پیش بهموسیقی کلیسایی روی نمود و آثاری جاودانه خلق کرد. ساختههای او در این دوره عبارتاند از: کرهای مذهبی- آوازهای گروهی با همراهی کلاویر در بزرگداشت معراج و رستاخیز مسیح- سرگذشت قوم اسراییل در صحرا و هفتاد قطعه کر کلیسایی. علاوه بر این مجموعه سوناتهای متعددی برای دوستداران کلاویر خلق نمود.
پایان زندگی باخ
کارل فیلیپ امانوئل باخ در سال ۱۷۸۸ در هامبورگ درگذشت. آرامگاه وی در کلیسای میشاییلی مقدس قرار گرفته و برای بازدید عامه مردم آزاد است. باخ یکی از مهمترین آهنگسازان و موسیقیدانان بین دوره باروک و کلاسیک وین محسوب میشود. وی در زمان خود بهنسبت، از پدرش یوهان سباستیان باخ معروفتر بود
آثار باخ
مجموعههای بی شماری از آثار باخ موجود است که اکثرأ از کاتالوگ آلفرد وتکن با علامت اختصاری (Wq) و اویگن هلم با علامت اختصاری (H) استفاده میشود.
* کنسرت چمبالو، کلاویر و ارکستر در Es-Dur
* سونات وورتمبرگی شماره یک در a-Moll
* سونات وورتمبرگی شماره ۶ در h-Moll
* کنسرت فلوت در B flat Major
* کنسرت فلوت در E flat Major
* سونات برای فلوت سولو در A Minor
* سمفونی در D Major
* کنسرت چمبالو Wq ۲۰
* کنسرت فلوت d-Moll Wq ۲۲
* سونات فلوت عرضی و زیر و بم (شماره یک D-dur Wq ۸۳/ شماره دو E-dur Wq ۸۴/ شماره سه G-dur Wq ۸۵/ شماره چهار G-dur Wq ۸۶/ شماره پنج C-dur Wq ۸۷)
* سونات ویولنسل در D Major Wq ۱۳۷
* فلوت دو صوتی با ویولن Wq ۱۴۰
* فلوت سه صوتی با ویولن، صدای بم مداوم در C-dur Wq ۱۴۷
* سونات سه صوتی در B flat Major Wq ۱۵۸
* سونات سه صوتی، مالیخولیایی و پرشور در C minor Wq ۱۶۱/۱
* کنسرت فلوت A-dur Wq ۱۶۸ / G-dur Wq ۱۶۹
* کنسرت ویولنسل Wq ۱۷۰
* سمفونی Wq ۱۷۳-۱۷۸
* سمفونی برلین (Es-dur Wq ۱۷۹/ F-dur Wq ۱۸۱/ C-dur Wq ۱۸۱/ C-dur Wq ۱۷۴/ F-dur Wq ۱۷۵)
* سمفونی ارکستر چهار صوتی Wq ۱۸۳
* فیلیس و تیرسیس Wq ۲۳۲