روش خوب اینه که متناسب با نوع جامعه حرکت کرد اگه تربیت فرزندتون با سایر فرزندای همسال متفاوت باشه فقط بچه هاتون اذیت میشن تو این دوره زمونه والدین خیلی کم به تربیت فرزند اهمیت میدن درحالی که این نسل خیلی باهوش ترن
Printable View
روش خوب اینه که متناسب با نوع جامعه حرکت کرد اگه تربیت فرزندتون با سایر فرزندای همسال متفاوت باشه فقط بچه هاتون اذیت میشن تو این دوره زمونه والدین خیلی کم به تربیت فرزند اهمیت میدن درحالی که این نسل خیلی باهوش ترن
ممنون بله تربیت تاثیر گذار هست ضمن اینکه ژن خوب هم شرط هست :n02:
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
متناسب با جامعه وقتی جامعه داره راه رو اشتباه میره میشه مثل همین الان.امثال من و خیلی از جوان های دیگه که از بچگی فقط بهشون گفتند درس بخوان.نمره بالاتر = شغل بهتر = اینده ای بهترنقل قول:
الین چیزی بود که از بچگی مرتب به همه ما گفتند.ولی از طرفی امکانات در حد صفر.دهه شصتی ها میدونن من چی میگم.به بدبختی درس خوندیم دانشگاه رفتیم لیسانس گرفتیم.پشت کنکور فوق لیسانس موندیم.هنوز دغدغه درس داشتیم که گفتند باید به فکر ازدواج هم باشیم.توی ماراتن ازدواج افتادیم.الان توی گروه های همکلاسی های دختر دانشگاه که نگاه کنید کسانی که فوق لیسانس دارند یا ازدواج کردند جزو افراد موفق محسوب میشوند:n04::n21:
حالا اون گذشت.الان تربیت فرزند چجوری شده؟ فرزند شده رییس خانواده .جناب رییس هر چه امر کنند فورا اماده میشود.وگرنه جیغ گریه ناله از طرف بچه و سرزنش از طرف اطرافیان نصیب پدر و مادر بیچاره میشه.پسر ها لوس و دختر ها لوس تر بار می ایند.به پسر 15 ساله فامیل که پدر ندارد و وضع زندگی خیلی خیلی معمولی دارند میگوییم بیا یک روز کمک کن 50 تومن پول با نهار بهت میدیم میگه برو بابا کفش من فقط 200 تومنه.یه ست ورزشی برای کلاس فوتبال خریدم 500 تومن.
بچه های همسایه خونه رو با زمین فوتبال اشتباه گرفتند.ساعت 1 شب وقتی به پدر و مادرشان تذکر میدهیم ناراحت هم میشوند
واقعا این نوع تربیت به نظر شما درسته؟
:n41::n41:نقل قول:
سلامنقل قول:
یه اصلی در فلسفه به ما گفتند و اون اینه که"یگانه اصل ثابت این جهان بی ثباتی عالم است"
هیچ وقت شرایط زمان خودتون رو برای تربیت بچه ها در نظر نگیرید،مثال بزنم
در دوران راهنمایی معلم ها میدیدن اگر بیشتر درس میخوندن الان مهندس ،دکتری بودند و داشتند بهترین حقوقو میگرفتند،و به خاطر همین میان بچه ها رو تشویق میکنند که دکتر مهندس بشند،غافل ازاینکه اینها داشتند شرایط زمانی خودشون رو نگاه میکردند و طبق شرایط زمانی خودشون برای بچه ها نسخه پیچیدند.و الان می بینید شرایط چطوریاست،دکتر،مهندس داریم ولی بیکار و بی مهارت
حالا چون شرایط فرق کرده نمیشه گفت پس بچه سعی کن کار اولویتت باشه نه درس،مثل یکی از اساتیدمون که به ما گفت بچه ها اگر پدر پولداری داشتید اصلا درس نخونید،برید یه شرکت بزنید و چندتا مهندس و دکتر بیارید زیر دستتون،میگفت من اصلا به ادبیات علاقه داشتم به خاطر اجبار پدرم اومدم مهندسی
در کل ببینید شرایط و جو جامعه چی رو میطلبه و بعد برای بچه ها نسخه بپیچید
من اول دبیرستان بودم معلم زیست میگفت برین کابینت سازی درس به جهنم :n02::n02: مدرسه بده درس نخونین
منکه از همون روزی که بدنیا بیاد مجبورش می کنم درس بخونه تا کم کمش دکترا ... : دی
اینم سخنانی از کانت فیلسوف آلمانی.بخونید ببینید درست میگه یا نه
كانت مى گويد متأسفانه يكى از مفاسدى كه در جامعه ما وجود دارد اين است كه اطفال را براى اينكه «سازگارى هر چه بيشتر با وضع موجود» پيدا كنند پرورش مى دهند ولى اصلا چنين منظورى صحيح نيست بلكه «بهبود بخشيدن به وضع موجود» بايد هدف تربيت باشد. يعنى بايد بچه ها را طورى پرورش داد كه وقتى بزرگ شدند اين وضع موجود جامعه را بهتر كنند نه اينكه خودشان را با وضع موجود هماهنگ و همرنگ سازند كه در نهايت مثل ما شوند. پدر و مادرى موفقند كه بچه ها را براى اينكه بهتر ازخودشان شوند تربيت مى كنند نه براى اينكه مثل خودشان شوند. كانت مى گويد:« پرورش مناسب پرورشى است كه عطف توجه به حال ندارد بلكه به آينده دارد.» سخن كانت نظير آن مطلبى است كه از حضرت على بن ابيطالب نقل شده كه بچه هاى خود را براى زمانِ خودتان تربيت نكنيد بلكه براى زمان آتى تربيت كنيد.
نكته ديگر در باب آموزش و پرورش از ديدگاه كانت، نظر او در باب آموزش است. كانت مى گويد اهداف آموزش هم زودگذرتر از پرورش است و هم تخصصى تر از پرورش. وقتى ما اطفال خود را پرورش مى دهيم، ايشان را از آن جهت كه مى خواهند انسان باشند پرورش مى دهيم ولى آموزش از آن جهت كه انسان شوند در موردشان صورت نمى گيرد بلكه از آن جهت كه مهندس شوند، پزشك شوند، معلم شوند، پل بسازند و... مى آموزند. از اين نظر است كه آموزش، تخصصى است يعنى انسان براى انسانيت طرف نيست بلكه براى اين است كه فرد بتواند فلان حرفه خاص را بلد باشد. پس پرورش براى همه انسانها لازم است ولى آموزش ويژه هر فردى متناسب با خواست شغلى اوست. نكته ديگر اينكه آموزش زودگذر است; يعنى جامعه وقتى تطور پيدا كرد آموزش هايش هم به سرعت متطور و متغير مى شود ولى پرورش اينگونه نيست; پرورش به غايت قصوايى نظر دارد كه گويا فوق اين تطورات اجتماعى است، او مى خواهد انسان درست كند و انسان را در هر زمانى بايد با يك لوازم خاصى بپرورد، لذا پرورش ديرگذرتر از آموزش است. ولى در عين حال، كانت مى گويد: با اينكه آموزش بايد تخصصى باشد ولى بايد جنبه هرمى خودش را حفظ كند. يعنى در سالهاى ابتدايى ما بايد از هر رشته علمى يكسرى معلوماتى به بچه ها ياد دهيم، علوم تجربى، علوم فلسفى، علوم تاريخى و بعد آهسته آهسته اين دامنه را تنگ تر كنيم و يك علوم خاص ترى ـ وابسته به آن شغل و حرفه اى كه فرد مى خواهد انتخاب كند ـ ياد دهيم و به اين ترتيب اين دامنه تنگ تر و تنگ تر شود تا در نهايت براى آن شغل يك تعليم خاصى داشته باشيم. ما بايد به صورت هرمى آموزش دهيم تا اينكه بچه در هر سنّى اگر از آموزشهاى بيشتر محروم شد، لااقل در آن مقدار كارائى داشته باشد. آموزشها بايد هر چه تخصصى تر مى شوند تعداد آنها كمتر شود ولى آن علومى كه باقى مى مانند به صورت عمقى ترى ياد گرفته شوند. در عين حال، در اين مدت نبايد به گونه اى آموزش داد كه فضل فروشى در بچه ها افزايش و رواج پيدا كند. كانت مى گويد متأسفانه در نظام تعليم و تربيت ما، وضع چنين است كه الفاظ و اصطلاحات زياد است و اينها فقط به درد بازارگرمى و فضل فروشى مى خورد. به اعتقاد او، از هر علمى يك مقدار دقيقش را ياد بدهيد ولى زياد وارد الفاظ و اصطلاحاتش نشويد كه اينها به درد لفّاظى مى خورند و بس. از هر علمى يك محدوده كم ولى عمقى و دقيق ياد دهيد.مصطفی ملکیان،تاریخ فلسفه غرب،جلد 3
به نظرم باید در خانواده به تربیت احساسی و عاطفی فرزندانمان بیشتر بها دهیم.
به آن ان بیاموزیم چگونه رفتاری محترمانه و در عین حال قاطعانه با دیگران داشته باشند
مهارت تفکر و تصمیم‌گیر ی را تمرین کنند
و در یک کلام خلاء آموزش‌های مدارس را خودمان پر کنیم.
خودش باید تصمیم بگیره اما تحصیلات اولیه رو مجبور میکنم