وجدان یک احساس درونی انسان، و یکی از قابلیت های مغز انسان و بسیاری از حیوانات است که
خوب و
بد رو از یکدیگر تشخیص می دهد. مهمترین مرکز پردازش وجدان در مغز Anterior prefrontal cortex است که در صورت آسیب دیدن، انسان این قابلیت رو از دست میده.
وجدان انسان بطور پیش فرض و از بدو تولد قابلیت تشخیص خوب یا بد رو از همدیگه نداره، بلکه این یک قابلیت ذهنی است که شخص در دوران کودکی یاد می گیره چه مفاهیمی رو خوب بدونه و چه مفاهیمی رو بد و بعدها از این قابلیت استفاده می کنه برای تشخیص خوب از بد، و مغز انسان به شخص موقع انجام کاری که وجدانش اون رو خوب می پنداره براش جایزه در نظر می گیره و موقع انجام کاری که اون رو بد می پنداره برای اون پنالتی در نظر می گیره و برای همین است که موقع انجام کار
به اصطلاح خوب ما احساس خوبی داریم و موقع انجام کار
به اصطلاح بد، احساس بد. برای همین هم صحبت هایی مثل اینکه اخلاقیات از وجدان میاد، با اینکه محل پردازش این اطلاعات در مغز انسان همون وجدان هست، حرف بی معنی و کاملا اشتباهی است و برای استفاده از وجدان ابتدا شخص یاد می گیره چه چیز خوب است و چه چیز بد، و بعد بر اون اساس وجدان خودش رو می سازه. حرف هایی مثل "وجدان صدای عدالت است" و "وجدان صدای خداست" و ... که در فیس بوک حتی از صفحه هایی که به خیال خودشون مردم رو به گسترش علم دعوت می کنند می بینیم حرف های کاملا بی معنی و اشتباه و کاملا از روی جهالت و ناآگاهی هستند.
خلاصه این ایده که خوب و بد رو وجدان ما می سازه، از نظر علمی غلط است.
برای اینکه ببینید وجدان و اخلاقیات چگونه در تکامل ایجاد شد (چون موضوع تاپیک نیست توضیح نمی دم)، کتاب های زیر توصیه میشه:
Why Good is Good / از رابرت هیندل
The Science of Good and Evil / از مایکل شرمر