تــــو خـوابیدے، جـهاטּ خوابـﮧ
زمیــن دور تـــو مے گـرده، زمــان دسـت تــو افتـاده
شبـــ از جــایی شـروع میشـﮧ، کـه تــو چشــــمات رو مـی بندی
شب از مهتاب سر میره
تمام ماه تو آبه
شبیه عکس یک رویاست
تو خوابیدی جهان خوابه
زمین دور تو می گرده
زمان دست تو افتاده
تماشا کن سکوت تو
عجب عمقی به شب داده
تو خواب انگار طرحی از
شب و مهتاب و لبخندی
شب از جایی شروع میشه
که تو چشمات رو می بندی
تو رو آغوش می گیرم
تنم سرریز رویا شه
جهان قد یه لالایی
توی آغوش من جا شه
تو رو آغوش میگیرم
هوا تاریکتر میشه
خدا از دستهای تو
به من نزدیکتر میشه
تمام خونه پر میشه
از این تصویر رویایی
تماشا کن تماشا کن
چه بی رحمانه زیبایی
با تشکر مهران...