به نظر من وقتي انسان كتاب مي خونه مي خواد يه چيزي ياد بگيره نه وقتش رو با خيال بافي هاي مضحك نويسنده پر كنه من زياد رمان نمي خونم ولي وقتي تعريف رمان يلدا رو شنيدم مشتاق شدم بخونم كه چيزي جز وقت تلف كردن عايدم نشد دو نفر دلقك كه نيما دلقكتر كه كل كتاب به ديالوگ هاي اونا صرف شده همش هم با هم هستن ,صبح رفتم خونه نيما ظهر امدم خونه بعد از ظهر اون اومد خونه ما شب من رفتم اونجا رفتيم پياده روي ... اينا انگار كار ديگه ايي ندارن نه كاري نه زندگي نه درسي اگه هم دارن خيلي گذرا بهش اشاره شده و بيشتر هم دوست داره به بند وباري هاي جامعه بپردازه در حاليكه جوان هاي امروزي از طرف پدر مادر زياد مواخذه مي شن تو اين كتاب پدر مادر هم قاطي جوونا .