Printable View
زمان مفهومیه که فقط در صورت وجود حرکت معنا پیدا میکنه. برای خودتون سعی کنید که زمان رو تعریف کنید و در تعریفتون از مفهوم حرکت (هر نوع حرکت و جابجایی) استفاده نکنید. خواهید دید که امکان پذیر نیست. بنابراین اگر فرض کنیم که هر نوع حرکتی را بتوانیم متوقف کنیم (از حرکت کهکشانها تا حرکت الکترونها و زیراتمها) اونوقت میتونیم ادعا کنیم که زمان وجود نداره. ولی تا وقتی که حرکت وجود داره (حرکت به معنای عدم سکون) زمان هم وجود خواهد داشت.
حرف شما کاملا درسته. اما در صورت توقف حرکت همه چیز، در حقیقت زمان رو متوقف کردیم، و این باعث نبودنش نیست! تا وقتی که حرکت وجود نداره، در حقیقت زمان ثابته، و باید تعریف رو در این جهت گردوند: تا وقتی که زمان ثابت باشه، حرکتی وجود نداره، یعنی حرکت در سایه زمان معنی پیدار می کنه، این نکته رو خیلی ساده می شه از روی مفاهیم ابتدایی فیزیک روشن کرد. مثلا تعریف سرعت که عبارته از مسافت بر زمان. یعنی سرعت تابعی از مسافت و زمانه و یا مومنتم یا تکانه که جرم در مسافت بر زمانه. فراموش نکنیم که زمان یکی از پارامترهای پایه ای در مبحث دیمانسیونه و این چهار بعد (زمان، جرم، فاصله و دما) هستند که بقیه مفاهیم رو بر مبنای اونها تعریف می کنن.نقل قول:
:31:
ولی اگه به فرمول ها نگاه کنی میبینی برعکسه ولی استدلال شما هم جالبه.نقل قول:
زمان مفهومیه که فقط در صورت وجود حرکت معنا پیدا میکنه.
---------- Post added at 05:47 PM ---------- Previous post was at 05:46 PM ----------
مبنای خود نسبیت زمان است وبر پایه ی زماننقل قول:
درباره ی نظریه ی نسبیت زمان میتونیم صحبت کنیم شاید این مشکل حل شد.
ما باید از چیزی غیر از اون استفاده کنیم
صحبت های شما در زمینه فیزیک نیوتونی درسته ولی در نظریات انیشتین نه. مثلا با همین استدلال خودتون، انبساط و انقباض زمان و مکان رو برای دو جسم با سرعت های متفاوت در نزدیکیهای سرعت نور، چطور توجیه میکنید. اینشتین در نظریه ی خودش اصل رو بر سرعت میذاره و اون رو کمیت اصلی میدونه که مکان و زمان خودشون رو طوری با اون وفق میدن که قوانین نسبیت به هم نخوره.نقل قول:
باهاتون موافقم ولی شما اگه نتونید یک مسئله را حل کنید یک چیز باید به صورت مسئله اضافه کنید؟نقل قول:
صحبت های شما در زمینه فیزیک نیوتونی درسته ولی در نظریات انیشتین نه. مثلا با همین استدلال خودتون، انبساط و انقباض زمان و مکان رو برای دو جسم با سرعت های متفاوت در نزدیکیهای سرعت نور، چطور توجیه میکنید. اینشتین در نظریه ی خودش اصل رو بر سرعت میذاره و اون رو کمیت اصلی میدونه که مکان و زمان خودشون رو طوری با اون وفق میدن که قوانین نسبیت به هم نخوره.
اگه كسي ديگه حرفي نداره پس طبق راي گيري همه قبول دارند كه زمان وجود دارد
پايان