تضمين المزدوج يا اعنات القرينه
تضمين المزدوج يا اعنات القرينه
و آن هماهنگ کردن دو (يا چند) جمله، به وسيله رعايت قافيه در فعل آخر دو جمله و تقابل انواع سجع در حشو هر جمله است. سجع باعث مي شود که در هر جمله پاره هاي قرينه هم به وجود آيد:
فلان به سيرت گزيده و عادت پسنديده، معروف است و به خدمتکاري دولت و طاعت داري حضرت موصوف است.
(مدارج البلاغ)
رابطه ي موسيقيايي دو جمله و اساس آهنگ آن مبتني بر دو سجع متوازي «معروف» و «موصوف» است. اما در حشو هر جمله نيز اسجاعي آمده است. در جمله اول بين سيرت/ عادت سجع متوازي و بين گزيده / پسنديده سجع مطرف است. درجمله دوم بين خدمتکاري/ دولت داري و بين دولت / حضرت، سجع متوازي است. (در اين مثال بين سيرت و عادت جمله اول و دولت و حضرت جمله دوم سجع متوازي است. اما چنين رابطه اي لازم نيست، زيرا در آن صورت يکي از دو وجه ترصيع يا موازنه پيش خواهد آمد.) در ضمن سجع باعث شده است که هر جمله به قرينه هائي تقسيم شود: سيرت گزيده/ عادت پسنديده، خدمتکاري دولت/ طاعت داري حضرت، معروف است/ موصوف است.
چون اوقات محسوب به اجل مضروب رسيد و ايام معدود به شب موعود کشيد .
مقامات حميدي 26 (ص 187)
سجع اصلي يا پيوند، رسيد و کشيد است. اما در جمله اول بين محسوب و مضروب و در جمله دوم بين معدوم و موعود سجع متوازي است. توجه به اين که کلمات قرينه اول با کلمات قرينه دوم سجع متوازن هستند ضرورتي ندارد) و در ضمن سجع باعث شده است که اوقات محسوب / اجل مضروب، ايام معدود/ شب موعود قرينه يکديگر باشند.
تبصره1 : لازم نيست که دو پاره قرينه مساوي باشند:
وقتي در اقبال شباب، در اثناي اغتراب به نيشابور رسيدم و آن خطه آراسته پرخواسته ديدم.
مقامات حميدي (ص 193)
تبصره2: هر چند در کتب قدما، کلمات حشو را به سجع محدود کرده اند، اما ممکن است کلمات حشو جناس باشند:
ابکار افکار هر يک ار باز جويد و بخور و بخار هر يک را ببويد.
مقامات حميدي (ص 187)
بين بخور / بخار، جناس اختلاف مصوت بلند (اشتقاق) است.
تبصره3: گاهي به جاي قافيه ، رديف (فعل يا اسمي که تکرار مي شود) دو جمله را به هم پيوند مي دهد:
اين چه اطناب است و اسهاب و اين چه تطويل است و تهويل
مقامات حميدي (ص 71)
تبصره4: فرق تضمين المزدوج با ترصيع و موازنه در اين است که در تضمين المزدوج، کلمات مسجع و متجانس در کنار همند و رابطه آنها به هم افقي است.
و فقط سجع آخر جملات در محل فعل، دو جمله را به هم مربوط مي کند و از اين رو ممکن است طول قرينه ها مساوي نباشد. اما در ترصيع و موازنه، اسجاع هر جمله در تقابل با اسجاع جمله ديگرند و رابطه عمودي دارند.
و لذا جملات از نظر طول مساوي اند.
تبصره4: از نظر آماري ، نمونه هاي ترصيع و تضمين المزدوج کم و نمونه هاي موازنه زياد است.