اين دو هنرمند چند کار مشترک هم با هم انجام داده اند که از جمله آن ها مي توان به "بيداد همايون" و "در آستان جانان" اشاره کرد. آلبوم "بيداد همايون" به اعتقاد کارشناسان هنري يکي از بهترين کارهاي شجريان است و عموم متخصصان اين فن، مهمترين دليل برجستگي اين اثر را سنتورنوازي مشکاتيان مي دانند.
اما پس از مدتي، اختلاف عميق و شديدي بين شجريان و مشکاتيان پيدا مي شود که اين اختلافات و درگيري ها در سال 1365 به اوج خود مي رسد.
بعد از اين ماجراها حق و حقوق اجراها و همکاري هاي مشکاتيان نيز پرداخت نمي شود و از اين تاريخ به بعد است که مشکاتيان در اوج شهرت و توانمندي و در نهايت استعداد براي رسيدن به مدارج عالي کاري ، به يکباره منزوي و بايکوت مي شود.
اين جريان يادآور سرگذشت "ايرج بسطامي" هنرمند و خواننده توانمند کشور است که در زلزله بم جان خودش را از دست داد. بسطامي هم مدتي را به شاگردي نزد شجريان سر کرد و درست هنگامي که نامش بر سر زبان ها افتاد ه به شيوه اي مرموز از صحنه موسيقي کنار گذاشته و بايکوت شد به گونه اي که حتي بيشتر کارها و آلبومهاي او نيز پس از مرگش منتشر گرديد.
البته پيش از درگذشت بسطامي در زلزله بم ، مشکاتيان و بسطامي به هم پيوستند و کارهاي هنري مشترکي را با هم ساختند که البته به دليل وجود همان فضاي بايکوت ، نتوانست انزواي اين دو را از بين ببرد.
شايد خالي از فايده نباشد که روشن شود چرا اين دو هنرمند- مشکاتيان و بسطامي- پس از مدتي نزديکي با شجريان به يکباره بايکوت مي شوند؟