دیرینه ی تاریخی زبان ترکی
دیرینه ی تاریخی زبان ترکی
1چون شاخه ها و زیر شاخه های زبان ترکی در بیش از 70 درصد مشترکند لذا به جای لفظ ترکی آزربایجان از واژه ی ترکی(تؤرکی) استفاده خواهیم کرد.در واقع با مقایسه ی زبان ترکی با فارسی ، زبان ترکی آزربایجان را با فارسی مقایسه کردیم.
اما اختلاف قریب 30 درصد یا در پسوندها ست و یا در تلفظ برخی حروف.
به عنوان مثال در ترکی آناطولی(ترکیه) گویند:
Gediyorum
حال آنکه در ترکی آزربایجان به همان کلمه گویند:
Gedirəm
در معنای،"می روم"(معادل فارسی)
دقت کنید که هر دو از مصدر:
Getmaq
به معنای رفتن(مصدر)
و اصل کلمه :
Gedir
به معنای" می رود"،می باشد.حال مشخص کننده ی شخص و زمان،پسوند می باشد که در دو شاخه از زبان ترکی فرق می کند.
2.چون ترکی دارای انشعابات فراوانی است.و این تغییرات از جزئی(چند درصد) تا کلی(سی درصد) چنان است که گاهاً متکلم یک شاخه قادر به تشخیص شاخه ی دیگر نباشد.و چون بدنه ی اصلی همه ی آنها یکسان است؛از پسوندی بودن همه ی آنها گرفته تا ترتیب جمله سازی و حتی اکثریت افعال،لذا دادن اصطلاح زبان به هر کدام از این ها اغراق آمیز و از طرفی لهجه و یا گویش دانستن آنها بی مورد است.پس بهترین لفظ در این مورد شاخه و یا زیر شاخه است که همگی از یک زبان واحد به نام ترکی(تؤرکی)سرچشمه می گیرند.
سابقه ی تاریخی:
سابقه ی تاریخی ترکی(تؤرکی)زبان کنونی آزربایجان،از نظر منشأ و پیوستگی تاریخی،از زبانهای منشعب از شاخه ترکی زبانهای آلتائیک می باشد که موطن اصلی آن در ادوار تاریخی،نخست جلگه های وسیع آسیای مرکزی و سواحل یئنی سئی( یئنی در ترکی به معنای نو یا جدید می باشد) بوده و بعداً در طول اعصار و قرون، و در نتیجه مهاجرت و اسکان قبایل و اقوام ترک زبان گسترش یافته و دامنه ی آن از یک طرف تا سوریه و بین النهرین و از طرف دیگر تا شبه جزیره ی بالکان کشانده شده و زبان تکلم و کتابت ملل و اقوام مختلف شده است.
منشأ زبان ترکی:
زبان ترکی از لحاظ نسبی و نژادی جزو زبانهای اورال- آلتائی،و یا به بیان صحیح تر،از گروه زبانهای آلتائی است.زبان های اورال – آلتائیک به مجموعه ی زبانهایی اطلاق می شود که سخنگویان آنها از منطقه بین کوههای اورال و آلتای در شمال ترکستان(بسیاری منشأ تؤرک را از همین ترکستان واقع در کوه های داغستان می دانند) ریشه گرفته و هر گروه در زمانهای مختلف به نقاط مختلف مهاجرت کرده اند.این گروه زبانها شامل زبانهای فنلاند،مجارستان(هونقاری و یا هون + قاری) که اورالیک اند.و زبانها ی ترکی،مغولی،منچو و تونقوز(زبانهای آلتائیک)است.در واقع به صورت زیر مرتب نشان میدهیم:
1.فین – اوغوز:فنلاند،مجارستان و ...
2.تؤرک – تاتار : ترکی،یاقوتی و زبان چووواش
3.ساموید
4.مغولی – منچوئی
5.تونقوز
6.زبان مردم بین دریای سیاه و بحر خزر
استرالنبرگ(1709)
یکصد سال بعد،راسک،زبان شناس دانمارکی، و مولر با مطالعه ی تحقیقات استرالنبرگ کار وی را از سر گرفتند.با افزودن برخی دیگر از زبانها به این مجموعه،نام آنرا اسکیت نامیده و مولر آنها را توران خواند.
کلمه ی تورانی سابقه ای تاریخی دارد و ایرانیها یقدیم به مردمانی که تابع آنها نبودند تورانی می گفتند.
شاخه های زبان ترکی(تؤرکی):
1.یاقوت ها
2.چوواش ها
3.قیرقیز ها
4.قازاق ها
5.اویغورها(ترکان ترکستان شرقی)یک دلیل بر اینکه اولین ساکنان ترکی در همین نواحی ترکستان بوده،همان اویغور ها ست.در واقع از قدیمی ترین خط های ترکی همین خط اویغور می باشد.البته خطهای قبل از اویغور هم موجود است ولی خطی که به صورت مکتوب در دست باشد همین خط اویغور است.و الا خطهای قبل آن دبر روی سنگها و دیواره ی غارها نمایان است.
6.ازبکها(أوزبکها)(ترکی جاغاتای نیز جزء این دسته محسوب می شود)
7.ترکمنها(تؤرکمن ها)
8.ترکان غازان،باشقرد(تؤرکان غازان،باشقورد)این طایفه نیز قدمتی بالا دارد،در واقع نماد(پرچم) ترکان شاید از همین باش قوردها گرفته شده است.
9.ترکان شمال قفقاز(قوموق،نوقای)
10.ترکان غرب:آناطولی(ترکیه)،آزربایج ن،عراق و سوریه
11.ترکان کریمه
12.قاقاووزها یا کوک اوغوزها(ترکان مسیحی رومانی)
14.ترکان آلتای
15.ترکان خاکاس – آباقان
16.ترکان سویون یاتووا
17....
از بین این شاخه ها،زبانهای یاقوت و چوواش با سایر زبانهای و لهجه ها ی مختلف ترکی تفاوت زیادی دارد.چوواش،زبان ترکان اطراف رود وولگا یا ایدیل(به معنی نهر)است.و بقایای بلغارهای قدیم و محتملاً ترکان خزر را تشکیل می دهند.
هرچند که اطلاع دقیقی از تاریخ ترکان وجود ندارد اما تابه حال دیرینه ی آن تا 7000 سال اثبات شده است.
و قدیمی ترین قبیله ی آن را هون نامیده اند.هون به دو دسته ی هودن غربی و هون شرقی متمایز است.(البته این تقسیم بندی استاتیک است)
شاخه ای که ترکی آزربایجان در آن قرار دارد:
هون غربی ← گروه اوغوز ← نیم گروه اوغوز - سلجوق ← زیرشاخه ی آس یا همان آز یا همان آزربایجان
شاخه ای که ترکی ترکمن در آن قرار دارد:
هون غربی ← گروه اوغوز← نیم گروه اوغوز - ترکمن ← ترکمن
شاخه ای که ترکی جاغاتای در آن قرار دارد:
هون غربی ← گروه اوغوز ← نیم گروه اوغوز - بلغار ← زیر شاخه ی أوزبک ← جاغاتای
نزدیک بودن زبانهای ترکی آزربایجان،آناطولی،جاغاتای و ترکمن دلیل بر همگروه بودن این جهار دسته می باشد.
(تقسیم بندی آ.باسکاکوف)
طبق آمار های جهانی در دنیا 6000 زبان موجود است که نیمی از آنها کمتر از 10000 و یک چهارم آن ها کمتر از یک هزار متکلم دارندو تنها 20 زبان هستند که در دنیا صد ها میلیون نفر بدان ها سخن می گویند.زبان شناسان بر این باورند که ،یک زبان به شرطی می تواند زنده بماند که لااقل 100000 متکلم داشته باشد.بنابراین بیش از نیمی از زبانهای دنیا در حال نابودی هستند.هر سال 10 زبان از بین می رود.که عامل اصلی آن دولتها و سیاست های اتخاذ شده از جانب ایشان می باشد.در همین راستا بیانیه ی سازمان بین الملل متحد بیانیه مربوط به حقوق اشخاص متعلق به اقلیت های قومی یا ملی- مذهبی و زبانی را به تصویب رسانیده است.
مقایسه ی زبان تؤرکی و فارسی:
مقایسه ی زبان تؤرکی و فارسی:
بر طبق طبقه بندی گرینبرگ رده شناسی سازه ای بر پایه ی یک پیکره ی نمونه ای از زبانها آرایش جمله از لحاظ بسامد از معمول ترین تا نادرترین به ترتیب زیر اعلام شده است:
SOV>SVO>VSO>VOS>OVS>OSV
زبان های ترکی و فارسی جزء طبقه ی اول می باشند،یعنی:
SOV(فاعل-مفعول-فعل)
زبانهای SOV اغلب صفت را قبل از اسم،پس اضافه را بیشتر از پیش اضافه،بند موصولی را قبل از اسمی که به آن اشاره می کند به کار می برند.در این زبانها افعال کمکی ، بعد از فعل اصلی به کار رفته است و حروف و ادات خاصی برای تشخیص فاعل و مفعول وجود دارد.
مثال:
Əli topi virdi
Əli=S
topi=O
virdi=V
علی توپ را زد
علی=S
توپ را=O
زد=V
شناسه مفعول در جمله ی فارسی،"را"
و در جمله ی ترکی،"i " است.
بعضی از زبانها نسبت به ترتیب سازه های اصلی حساسیت ندارند.در فارسی هر نوع ترکیبی از V,O,S
یک جمله ی قابل قبول دستوری به دست می دهد به خصوص در زبان محاوره ای که جابه جایی سازه ها در ظرایطی از قبیل تأکید،جلب توجه و ... کاملا امکان پذیر است.با این حال تنها یک آرایش ،بنیادی محسوب می شود که همان SOV است.
در زبان فارسی ضمایر متصل مفعولی به دنبال فعل می آیند در صورتی که دیگر مفعول ها قبل از فعل واقع می شوند.
در زبان فارسی، آرایش جمله ی بسیط با جمله ی مرکب تفاوت دارد(کمری)
به این دو جمله توجه کنید:
هوشنگ کتاب را خوانده است. SOV
من می دانم که هوشنگ کتاب را خوانده است. SVO
گروه اسمی:
سازه های یک گروه اسمی را ممکن است دو اسم(اضافه)،یا یک اسم و صفت،و یا حرف اضافه و اسم تشکیل دهند.هر یک از این موارد خود یک پارامتر مستقل برای رده شناسی به حساب می آید.
الف:در مورد اضافه(ملکی و جزء آن)دو آرایش ممکن است وجود داشته باشد:
مضاف قبل از مضاف الیه(NG)
مضاف الیه قبل از مضاف(GN)
آرایش اول در فارسی و آرایش دوم در ترکی دیده می شود.
بعضی از زبانها هر دو آرایش را دارند مانند انگلیسی.
[php]
این بحث ادامه دارد و ممکن است طولانی باشد لطفاً تا پایان آن که ممکن است بالای 20 پست باشد از بحث کردن متفرقه خودداری کنید تا مخاطبان سردرگم نشوند.
[/php]
ادامه ی زبان های فارسی و فنلاندی که هر دو ساخت را دارند خارج از موضوع پارامتر گرینبرگ اند.
آرایش پیشوندی - پسوندی:
در زبان های پیشوندی،شمار بزرگی از پیشوند ها قبل از پایه قرار می گیرند.در این زبان ها که کمیاب هستند،معمولاً پسوند دیده نمی شود.در زبان ها ی پسوندی یک رشته ی طولانی از پسوند های مختلف می تواند به دنبال پایه بیاید.ترکی از این جمله است.در این گونه زبانها عملاً هیچ پیشوندی وجود ندارد.
در فارسی هم پیشوند وجود دارد و هم پسوند.ولی ظاهراً گرایش بیشتر به پسوند دارد تا پیشوند،زیرا حداکثر تعداد پیشوند 3 و حداکثر تعداد پسوند در آن 4 است،چنانچه در"بر نمی دارم" و "مردانگی ها"دیده می شود.
چنین زبانهایی را نمی توان به آسانی در یکی از این گرو هها جای داد.
روابط بین پارامترهای آرایش جمله:
به منظور دستیابی به تعمیم ها و گرایش های زبانی در زمینه ی پارامتر های یاد شده،گرینبرگ ترکیب 4 پارامتر اصلی آرایش جمله را ملاک رده بندی کلی تری قرار داده است.این چهار پارامتر عبارتند از:
آرایش بنیادین اصلی
آرایش صفت و اسم
آرایش مضاف و مضاف الیه
آرایش حرف اضافه و اسم
ترکیب این چهار پارامتر 24 رده ی زبانی بالقوه را به وجود می آورد که از این تعداد عملاً 15 رده دارای مصداق است،زیرا زبان های گروه نمونه با توجه به آرایش های آنها در این 15 رده جای می گیرند.نکته ی قابل توجه این که اکثریت بزرگی از زبان ها فقط در این 4 رده قرار می گیرند.به سخن دیگر،هر یک از این چهار رده به مراتب بیشتر از هر یک از رده های دیگر،زبان جذب می کند.
چهار رده ی مذکور عبارتند از:
VSO/NA/NG/Pr
SVO/NA/NG/Pr
SOV/AN/GN/Po
SOV/NA/GN/Po
بر اساس این گرایش ها تا حدودی می توان از روی یک پارامتر حضور یا غیبت پارامتر دیگر را پیش بینی کرد.مثلاً حضور آرایش NG در یک زبان به معنی حضور Pr در آن زبان است.
و یا آرایش SOV معمولاً با آرایش AN و حضور Po ملازمت دارد.
لئمان معتقد است که جای فاعل از دیدگاه یک رده شناسی عمومی نامربوط است و از این رو می توان آن را حذف کرد،بدون آنکه اغتشاشی در رده بندی کلی پدید آید.
چون مطالب این بحث تخصصی هستند به خاطر همین، بحث آرایش بنیادین و نظریه های آن را در همین سطح تمام می کنیم.علاقه مندان می توانند به کتاب های لاتین مانند مطالعه ی ساختار نحوی زبان ها از دیدگاه رده شناسی از گرینبرگ و یا لئمان و یا وه نئمان مراجعه کنند.
البته کتابی مجزا منتخبی از 60 نظریه رده شناسی زبان از برجسته ترین زبان شناسان تاریخ که به طور تحلیلی به این موضوع پرداخته اند با نام "مطالعه ی ساختار نحوی زبان ترکی از دیدگاه ردی شناسی" به چاپ رسیده است.( تألیف حسین خوش باطن/انتشارات تبریز/چاپ سهیل/مقدمه ی پروفسور صدیق)
زبانهای ضمیر انداز:
در این زبان ها ضمایر اگر از لحاظ کاربرد شناسی قابل استنباط باشند می توانند حذف شوند.در میان زبان های بزرگ،واضح ترین مورد زبان های ضمیر انداز،ترکی و ژاپنی است.
که مشخصه ی حذف ضمیر را نه تنها برای فاعل بلکه عملاً برای تمام بافت های دستوری داراست.ماندارین نیز اغلب مشخصه های پر بسامد ضمیر انداز را از خود نشان می دهد.
بعضی از زبان ها تا قسمتی ضمیر انداز هستند و تنها حذف ضمیر فاعلی را دارند.این زبانهای فاعل خنثی شامل بسیاری از زبان ها ی رومانیایی مثل پرتقالی،اسپانیایی و ایتالیایی می باشد.مثال های زیر از زبان ژاپنی است:
Shiranai.ki ni itta?
(من) نمی دونم (شما) (آن) دوست داشتید؟
از ترجمه ی مثال فوق از زبان ژاپنی معلوم می شود که فارسی نیز زبان ضمیر انداز است.در واقع می توان از ضمیر های من،شما وآن، صرف نظر کرد بدون این که مشکلی در معنی پیش آید.
فراگیران زبان ژاپنی به عنوان زبان دوم،به خصوص کسانی که زبان اول آنها زبان غیر ضمیر انداز است مانند انگلیسی و فرانسه،اغلب در آوردن ضمایر شخصی در جائی که از لحاظ دستور قابل برداشت است به اشتباه می افتند.