همراهی صدا با تصویر برای بیان اندیشه در تلویزیون
در برنامه سازی برای تلویزیون ، صدا فقط همراهی کننده تصویر نیست، بلکه قدرت و توانمندی تاثیرگذاری را به تصویر اهدا میکند. به وسیله اثر موسیقی یا جلوههای صوتی میتوانید براحتی تصوراتی راخلق کنید؛ مثل به نظرآوردن زمان یا مکان یا موقعیتی مشخص. میتوانید حالت روحی خاصی راخلق کنید و با آن ،تلخی اضطراب و دلهره و وحشت ،شیرینی طنز و کمدی را به تصویر بکشید.
یک تصور واحد،بسته به صدایی که آن راهمراهی میکند،میتواند معانی کاملا متفاوتی را القا کند ؛ مثلا گلها و گلخانه را نشان دهید و تصوری از یک مراسم عروسی یا مراسم تشییع جنازه را باآن بسازید.
اگر هنگام تصویر برداری یک صحنه ، صدای مناسب برای همراهی تصویر در درسترس نباشد،میتوان آن را بعدا بر روی تصویر اضافه کرد.
حتی میتوانید صداهایی را با تصاویر ویژه همراه سازید ؛ مثلا صدای پرجنب و جوش کارگران و تولید محصول خاصی، با تصاویر کارخانهای مخروبه تلفیق گردد.
نقش صدا در برنامه سازی تلویزیونی
- برای توصیف تصویر؛ مثل افتادن تیغه گیوتین وفریادهای جمعیت، که مظهر انقلاب فرانسه است.
- تفسیر و تشریح تصویر؛ مثلا موسیقی نامشخصی که روی تصویر راه رفتن فردی گیج و خوابآلوده در خیابان پخش میشود.
- بهبود بخشیدن به معنی تصویر؛ مثلا کابین یا اتاق کشتی و صدای شیپور خاصی که خبر از مهآلود بودن هوا میدهد.
- قدرت بخشیدن به مفهوم تصویر؛ مثلا نماهایی از توفان همراه با صدای رعد.
- غنا بخشیدن به جذبه تصویر؛ مثلا تصاویری از گلهای بهاری و موسیقی روستایی.
ارتباط دادن صدا با تصویر
در ترکیب کردن صدا و تصویر برای ساخت یک برنامه تلویزیونی، یاد آوری چند اصل کلی و معین ضرورت کامل دارد:
- ابعاد و اندازه و شدت و کیفیت صدا و تصویر باید باهم تطابق داشته باشند. مثلا ، صدای طنیندار مناسب برای تصویری است باز و گسترده از محیط
- اغلب مرسوم است که برش بین تصاویر را با توجه به ضرب موسیقی انجام میدهند و ترجیحا برش تصویر در پایان جمله موسیقی صورت میگیرد. برش دادن تصاویر کمی زودتر یا دیرتر از ضرب موسیقی ،ملالآور و خسته کننده و نامطلوب خواهد بود.
- میتوان از صدا به عنوان پل رابط ،در خلق تداوم برنامه استفاده کرد؛ مثلا جهت به هم پیوستن مفهوم مجموعهای از نماها ،که چندان ارتباط تنگاتنگی باهم ندارند، اما به هر حال به نحو خاصی با یکدیگر مربوطند.
- صدا و تصویر به طور معمول باید باهم آغاز شوند و باهم به پایان برسند. این مساله بویژه باید در ابتدا و انتهای برنامه مراعات گردد. اگر اهدافی مثل تزلزل، هیجان یا دلهره داشتن را دنبال نمیکنید، با پایان گرفتن صدا یا موسیقی ، تصویر را نیز بتدریج محو کنید.
- اگر بخشی از صدای صحنه بعدی، زودتر از زمان خود شروع شود و روی قسمتی از تصویر صحنه قبلی قرار گیرد ،احتمال دارد تصوری از تداوم را القا نماید. اما همیشه این طورنیست و بسیاری اوقات بیننده را گیج و سردرگم میکند.
استفاده از صداهای ضبط شده
صداهای ضبط شده در عین حالی که صداهای زمینه و جلوههای صوتی راتامین میکند،کاربردهای نامحسوستر دیگری هم دارد:
- صدای فرد غایب در قاب تصویر(voice off ) صدای شخصی که دوربین او را نمیبیند( صدای کسی که پشت در یا آنسوی تلفن است)
- صداگذاری روی تصاویر(sound over ) گفتگو یا تفسیر یا صداهای ویژه که روی تصاویر ضبط شده بدون صدا گذاشته میشود.
- صداهای رابط(sound inserts ) مثلا صدای یک شاهد معینی از تلفن روی نماهای مربوط به اخبار.
- نوار ضبط شده جایگزین درزمان تولید برنامه زنده : بازیگر یا خوانندهای که به اصطلاح لب میزند و در فضای دکور یا محل ضبط حرکت میکند. نوار صدا از اتاق کنترل و فرمان استودیو ، پخش میشود و همزمان همراه تصویر بازیگر یا خواننده ضبط میگردد.
طرح ابعاد اندازه ومقاطع دکور در تلویزیون
دو طرح مهم، اساس برنامهریزی برای تولید است: نقشه صحنه و مقاطع صحنه
نقشه صحنه
کشیدن نقشه استودیو درواقع ابتدا ترسیم تمامی ابعاد استاندارد یک استودیوی خالی است. این ابعاد در حال حاضر با سیستم متریک و با نسبت 1:50 اعمال میشود.
این نقشه روی نوعی کاغذ خاص چهارخانه رسم میشود و یژگیهای زیر را نشان میدهد :
- محل قرار گرفتن انبار و فضاهایی مثل اتاق چهرهپردازی، تعویض لباس و غیره .
- تمامی ورودیها ، خروجیها ،قفسههای ذخیره موقت وسایل صحنه ،راهپلهها ،نقاط دسترسی به منابع اصلی نیرو و غیره.
- ناحیه یامنطقه صحنه پردازی با دکوری که بایدبرپاشود.
- فضای ایمنی یک متری ( تقریبا سه فوت) ، یا فضای آتشنشانی دور استودیو)) .
- موقعیت قرار گرفتن منابع تدارکات مثل (گاز ،آب و برق)
- موقعیت قرار گرفتن پریزها و رابطهای خاص وسایل فنی برای دوربینها ، وسایل صدا و نور.
- موقعیت قرار گرفتن میلههای آویز و نردههای هدایت کننده نورهای بالاسری و غیره.
- موقعیت قرارگرفتن نردههای محافظ پرده اصلی استودیو.
- ارقام و اطلاعات مربوط به ارتفاع ، ظرفیت تحمل وزن ، و اندازه وسایل و لوازمی که باید داخل استودیو)) شود و غیره.
نقشه استودیو چه کاربردهایی دارد
از نقشه استودیو)) اطلاعات اساسی و لازم در مورد محل تولید به دست میآید:
- طرح صحنه( staging plan ) : طراح صحنه ،نقشه محدوده قرار گرفتن دکور را در روی نقشه مربوطه ترسیم میکند . در یک تولید مفصل و پیچیده ،نسخههای متعدد شفافی ، به طور جداگانه ، از نقشه استودیو)) برای گروه دوربینها وگروه نور و صدا تهیه میگردد و جهت دستیابی به کیفیت مطلوب کار ، روی هم منطبق میشود تا در مجموع ، تمامی شکل اجرایی کار در استودیو ،با تطبیق این نقشهها بر روی یکدیگر مشخص گردد.
- طرح و نقشه اثاثیه و وسایل صحنه : این طرح صرفا نقشه چیدن وسایل صحنه و اثاثیه است ، که نشان میدهد کدام وسیله در کجا قرار میگیرد یا کدام پرده در کجا آویزان شود یا تزیینات لازم چگونه نصب گردند و..؟
- طرح و نقشه محل دوربینها : کارگردان روی یک نسخه از طرح و نقشه استودیو ،تعداد و موقعیت دوربینها )) ، بومهای صدا و حتی محل عبور وکشیده شدن کابل دوربینها را مشخص میسازد. این نقشه ،در جلسات هماهنگی برای تولید ، وقتی کارگردان افکار و ذهنیات خود را درباره حرکت دوربینها بیان میکند، کاربرد دارد. همچنین ،گروه دوربین ، گروه صدا و ... به نقشه استودیو و حرکت دوربینها نیاز دارند؛ این نقشه در زمان تمرین ،آنان را در چیدن وسایل راهنمایی میکند.
- طرح و نقشه نور را میتوان جداگانه یا روی همان نسخه مربوط به دوربینها کشید. نشانههای مربوط به منابع نوری ،با تعیین مسیر کابلها و رابطهای برق ،وسایل کمکی و غیره ، روی نقشه نورمشخص میگردد.
شرح تصویر
نقشه استودیو
خطوط کلی طرح و محل قرار گرفتن دکور روی نقشه استودیو کشیده شده است.
مقاطع و ابعاد
این نفشهها جزئیات مربوط به ابعاد عمودی دکور،اندازهها ،سبک و شکل و سطح ظاهری دیوارها را ، همراه با ویژگیهای خاصی که یک دکور شامل آن است ،نشان میدهد.
مقاطع و ابعاد دکور
این نقشه اندازه و مقاطع دکور و وسایل را با همان ابعادی که در نقشه استودیو وجود دارد ، از نمای جانبی نشان میدهد و تمامی جزئیات بعد عمودی دکور ،ساخت و پرداخت دیوارها،پلهها وغیره را نشان میدهد. این نقشه در وهله اول مورد بهرهبرداری کارگاه دکور وگروه سازنده و نصب کننده دکور است و آنها به کمک این نقشه ،دکور تمام شده را در ذهن خود مجسم میکنند.
چهره پردازی برای تلویزیون
اهداف چهره پردازی :
چهره پردازی برای تلویزیون به سه شکل وسیع و کلی است:
1- چهره پردازی ساده :در حقیقت نوعی پرداخت معمول و سادهای است که ظاهر اساسی صورت راتغییر نمیدهد.
2- متوازن سازی یا چهره پردازی اصلاحی: در واقع وظیفه این نوع چهرهپردازی ،کم کردن اثر جلوههای ناخوشایند و افزونسازی ویژگیهای خوب صورت ومتعادل سازی اعضای صورت است.
3- چهرهپردازی برای شخصیتسازی: تغییر دادن ظاهر بازیگر ،به طوری که باشخصیت مورد نظر سازگار باشد.
ارزش چهرهپردازی:
گاهی رنگ چهره طبیعی شخص یا آرایش معمول روزانه او ،برای تصویربرداری ویدئو مناسب و کافی است و نیازی به هیچ اقدام دیگری نیست ( غیر از حالت دادن به موها ، خشک کردن عرق روی شقیقهها و ابروان ، از بین بردن حالت براق روی پیشانی و سر طاس بازیگر ). چهرهپردازی ساده ،به طور کلی ساخته و پرداخته کردن خوب بازیگر ،با تغییرات جزئی ممکن ،است.
گریم یاچهرهپردازی ،چهرهای را که در مقابل دوربین تقریبا فاقد جزئیات به نظر میرسد ،سرزنده و شاداب جلوه میدهد . در حالی که از ویژگیهای اغراقآمیز چهره میکاهد روی نقاط جذاب صورت تاکید میگذارد .مثلا ، با واضحتر کردن مرز رویش موها ، تقویت عضلات آرواره ،چانه و دماغ ،با سایه کاریهای ظریف روی اعضای گوناگون چهره.
رموز چهرهپردازی:
چهرهپردازی بر مجموعهای از اصول بسیار ساده استوار است . اما هنر و رموز مهم چهره پردازی ،درکاربرد بسیار ظریف این اصول نهفته است .
1- رنگهای روشن خودنمایی میکنند . نقاطی که رنگ روشن دارند ، برجستهتر و بزرگتر به نظر میآیند.
2- رنگهای تیره تخفیف دهندهاند . نقاطی که رنگ تیره دارند، کوچکتر و تا حدودی با برجستگی کمتر به نظر میرسند.
3- سایه کاری تشدید کننده میتواند مرزهای اصلی ظاهر یک سطح را تغییر دهد . به طور مثال ،چانه راکوچکتر نشان دهد.
4- با گریم میتوان یک عضو چهره را حذف کرد و به وسیله نقاشی یا طراحی مجدد کشیدن ابروان ، سایهکاری یا برجستهتر نشان دادن ، آن را دوباره به دلخواه خلق کرد.
5- چهرهپردازی میتواند روی یک ویژگی خاص چهره تاکید بگذارد ؛ برای مثال چشمها را تاثیرگذارتر جلوه دهد.
6- اعضای سرو صورت را میتوان بطور ظاهری تا حدودی تغییر داد . مثلا گوشها را با روش خاصی عقبتر کشید.
7- میتوان پوست را کشید ؛ جمع کرد یا چیزهایی به آن اضافه کرد . به عنوان مثال زخم شدن یا داغمه بستن پوست رانمایش داد.
8- میتوان روی اعضای صورت چیزهایی اضافه کرد وبه اصطلاح تکه گذاری نمود . مثلا نصب تکهای ساخته شده از موارد ویژه چهرهپردازی روی بینی بازیگری که نقش یک گورکن یامامورکفن ودفن را بازی میکند.
9- برای ایجاد شخصیتی ویژه ، گریم میتواند بخشهایی از سرو صورت بازیگر رابپوشاند. مثلا باساختن نوعی پوشش ( از لاتکس(latex) یا وسایل مشابه ) کلاه نازکی تهیه کرد و روی موهای بازیگر کشید و یک سر طاس کاملا تراشیده شده را ارائه داد.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
شرح تصویر:
کاربرد جلوههای اساسی چهرهپردازی:
گریم میتواند به تقویت و برجستهسازی یا کاهش و پنهان ساختن اشکالات گوناگون تصویری ( در ارتباط با چهرهپردازی) کمک کند.
1- سرطاس وبراق ، موهای آشفته و پریشان ،کف سر که از میان موهای کمپشت هویداست . موهای با رنگ بسیار روشن ،تیره یا پرپشت ، به طور کامل توسط دوربین دیده خواهد شد .
2- دانههای عرق که برق میزنند ( روی ابروها ،وسط پیشانی ،نوک دماغ ،چانه و...)
3- حدقه چشم بسیار گود ، چشمان بسیار برآمده ،چشمان به اصطلاح بیحالت .
4- نوک دماغ براق ،بینی را برجستهتر نشان میدهد.
5- تهریش که با وجود اصلاح و تراشیدن دقیق دیده میشود.
6- گردن چروک خورده .
7- دوربین تلویزیونی لبهای انسان را خیلی روشن یا خیلی تیره نشان میدهد . لبها نیاز به آرایش خاص دارند.
8- خطوط پیشانی ( خطوط سن) ، که چروک نقاط مختلف پوست و نقاط برجسته صورت .
9- گوشها دارای رنگ روشن و متفاوت با رنگ قسمتهای همجوار پوست ،با برجستگی بیشتر.
10- ابروهای نامنظم و آشفته و پریشان ، خیلی برجسته ،تقریبا کمرنگ و ناپیدا .
تجربه و ممارست :
در بسیاری از اوقات راح چهرهپردازی باید بسرعت و بدون صرف زمان زیادی کار خود را به انجام برساند . در این زمان تجربه چهرهپردازی است که میتواند با ارزشترین سرمایه باشد . البته بهتراست که حتی موقع تمرین با دوربین هم بازیگر با گریم جلوی دوربین برود . چراکه دراین صورت ، طراح چهرهپرداز با دقت نماها را نگاه میکند و نکات لازم برای هرنما و در کل را به همکاران چهرهپرداز خود گوشزد مینماید . به این شکل جلوی بسیاری از اشکالات احتمالی گرفته خواهد شد .