فکر می کنم آتش نشانی با کمبود نیرو مواجه شده!!
تبلیغ جالبیه!!!
قشنگ نیست ولی نمی دونم چرا منم می بینم!
Printable View
فکر می کنم آتش نشانی با کمبود نیرو مواجه شده!!
تبلیغ جالبیه!!!
قشنگ نیست ولی نمی دونم چرا منم می بینم!
چرا دیشب پخش نشد.؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:41::13:
کلی حالمونو گرفتن.:13:
ارزش دیدن رو داره
ازش خوشم اومده
علتش هم این هست که درش هم طنزه قشنگی داره هم کلیشه ای و تکراری نیست
خوبم شروع کردن وتا به حال هم خوب اومده
اون دکتره هم جالبه!!!
بهروز افخمی بعد از "کوچک جنگلی" در دهه 60 دیگر برای تلویزیون مجموعه نساخت و اخیرا با تولید "عملیات 125" با موضوع حرفه آتشنشانی دوباره به تلویزیون برگشت؛ حرفهای جذاب که دستمایه اتفاقهایی ملموس قرار گرفت.
از سالها پیش ساخت مجموعههای تلویزیونی با محور قرار دادن یک حرفه خاص همچون پزشکی، پرستاری، آتشنشانی و ... در شبکههای مختلف تلویزیون دنیا رواج پیدا کرد و دستمایه مجموعههای جذابی همچون "هشدار برای کبری 11"، "پرستاران"، "هلیکوپتر امداد" و ... شد و توانست مخاطبان زیادی کسب کند، اما در مجموعههای وطنی کمتر پیش آمده این نوع موضوعات ، به مجموعه های جذابی تبدیل شود.
تعداد این مجموعهها به انگشتان دست هم نمیرسد و میتوان به مجموعههای ضعیفی همچون "بخش چهار جراحی" و "پزشکان" اشاره کرد. شاید هم نیاز آن در تلویزیون ما حس نشد! البته مجموعههای خارجی با این محوریت به کرات خریده شد و از تلویزیون روی آنتن رفت که مورد توجه بینندگان هم قرار گرفت. آمار بالای نظرسنجیها سازمان هم این مسئله را تایید میکند.
اما مجموعه تلویزیونی "عملیات 125" به کارگردانی بهروز افخمی توانست به این پیش فرض که مجموعههای وطنی در این باره موفق نیستند، خط بطلان بکشد. در این مجموعه افخمی به سراغ پر خطرترین و جذابترین شغل دنیا یعنی آتشنشانی رفت که به لحاظ دراماتیک جای پرداخت زیادی داشته است. او با انتخاب و هدایت صحیح نویسندگان این اثر توانست با محور قرار دادن زندگی شخصی و مشکلات یک سری از داوطلبان آتشنشانی داستانهای فرعی جذابی را خلق کند.
این مجموعه روایتگر ماجراهای پنج جوان است که تلاش میکنند وارد آتشنشانی شوند. آنها هر کدام زندگی و مشغله خاص خود را دارند، یکی سرباز است، یکی دانشجو، یکی وضع مالی خوبی دارد و دیگری اعتیاد دارد و ....اگر چه این مجموعه با همکاری و سفارش سازمان آتشنشانی تهران ساخته شد، اما میتوان گفت یکی از نکات ویژه مجموعه "عملیات 125" پرداخت به ریزترین جزییات زندگی این داوطلبان است و این مجموعه را از حالت سفارشی بودن خارج کرد، حتی کارهای عملیاتی آتشنشانی در این مجموعه دیده نمیشود و فقط بحث آموزش مطرح میشود.
افخمی در این مجموعه به جزییاتی توجه کرده که اکثر فیلمسازان به راحتی از آن میگذرند. در این مجموعه شغل شخصیت محوری است و پردازش صحیح شخصیتها و پرداخت به حواشی منجر به برشی واقعی از قشرهای مختلف جامعه امروز شده است و نقطه قوت مجموعه شخصیتپردازی است. افخمی در این مجموعه با قرار دادن عنایت (عبدالرضا اکبری) به عنوان هسته مرکزی و دو آتشنشان قدیمی و کهنهکار حبیب (رضا رویگری) و سعید تمدن در کنار او مثلث خوبی شکل دهد.
در این مجموعه شاهد بازی متفاوت عبدالرضا اکبری نیز هستیم. او که خواهان آموزش ویژه به نیروهای جوان است، تصمیم میگیرد برخلاف دورههای قبل عمل کند و این بار نیروهای جذب شده به آتشنشانی به طور ویژهای آموزش ببینند. مجموعه "عملیات 125" تصویری کلیشهای از آتشنشانان نیست. علاوه بر آن بازیگرانی که در این مجموعه نقش چند داوطلب جوان را بازی میکنند، با هدایت درست افخمی توانستهاند بازی قابل قبولی ارائه دهند.
از میان آنها بیشتر به شخصیت ایمان صفا (حسین لطیفی) میتوان اشاره کرد که خیلی رئال این نقش را ایفا کرده است. به ویژه آنکه شوخیهایش شخصیت او را بامزه کرده و احساس میشود افخمی به او اجازه داده بداهه داشته باشد و او هم به خوبی از این فرصت استفاده کرده و توانست این نقش را به خوبی ایفا کند.
یکی دیگر از نکات مثبت این مجموعه چهرهپردازی است. جلال الدین معیریان که بعد از "کوچک جنگلی" دیگر با افخمی کار نکرده بود در مجموعه "عملیات 125"موقعیتی برای همکاری دوباره پیدا میکند. او در این مجموعه از گریمهای اغراق شده استفاده نکرده و از تجربیات چندین ساله خود بهره برده است. معیریان برای گریم شخصیتها از متعادلسازی استفاده کرده تا بازیگران بیشتر به نقشهای خود نزدیک شوند.
سری دوم مجموعه تلویزیونی "عملیات 125" آبانماه کلید میخورد که امیدواریم این مجموعه بتواند همچون سری گذشته موفقیت خود را تکرار کند.
حتما تا به حال با آتش نشان شوخ طبع « عمليات 125» آشنا شده ايد؛ همان بچه لوطي بامعرفت خاني آبادي سريال كه يك لحظه هم شوخ طبعي اش فراموش نمي شود. " ايمان صفا " – بازيگر نقش « داش حسين » - متولد 1362 است و ديپلم رياضي فيزيك دارد. او تا به حال حداقل 60 كار تئاتري انجام داده است. ( مي گويد 11 سال سابقه تئاتر دارد.) و همچنين 2 فيلم « فرصت هاي فردا » و « قرنطينه » ( هردو به كارگرداني منوچهر هادي) را در كارنامه بازيگري خود دارد.
كاوه سماك باشي ليسانس مكانيك دارد.3 سال و نيم پيش وارد دنياي بازيگري شده است ،در ابتدا به بازيگري تفنني نگاه مي كرده ولي الان برايش جدي شده است . شروع كار سماك باشي با سريال " براي دوست داشتن"بوده و حالا هم در سريال « عمليات 125» ، نقش يك پسر زبر و زرنگ را بازي مي كند.
ظاهرا شما جايي گفته بوديد نقشتان در « عمليات 125» بهترين نقشي بوده كه تا به حال بازي كرده ايد . درست است؟
در واقع مي توان بگويم بهترين نقش در كارنامه كاري ام . از جميع جهات سريال « عمليات 125» يكي از خالص ترين سريالهاست . تا به حال هر نقشي بازي كرده ام ،از شخصيت واقعي خودم در اجراي آن وام گرفته ام و فقط در تله فيلم « زيارت » نقش يك آدم لوده را بازي كردم كه با خودم متفاوت بوده است. « عمليات 125» هم شخصيت آرش به شخصيت واقعي خودم ربطي نداشت و كاملا با من متفاوت بود.
يعني به صرف متفاوت بودن نقش قبول كرديد در اين سريال بازي كنيد ؟
در انتخاب هر كاري در وهله اول به فيلم نامه و بعد نقش اهميت مي دهم اما در اين كار فقط به خاطر اسم آقاي بهروز افخمي انتخاب كردم.
روش بازي گرفتن آقاي افخمي چطور بود ؟
آقاي افخمي به جزء جزء مسائل پشت صحنه آگاهي دارند . بزرگترين نقطه مثبتشان دانش و بينش ايشان است به كار. آنقدر آرامش بخش هستند كه فراموش مي كرديم در مقابل دوربين هستيم و اگر اشكالي مي ديدند، دم گوشمان خيلي آرام تذكر مي دادند.
مي گويند تعداد برداشت ها به خاطر حساسيتهاي ايشان خيلي زياد بوده ؟
خيلي از دوستاني كه از تلويزيون به سينما مي آيند ، فكر مي كنند كار تلويزيون از حساسيت كمتري برخوردار است در حالي كه اينطور نيست. در اين كار تعداد برداشت ها زياد بود ولي جزء شيريني كار بود. اگر صحنه اي 20 بار هم تكرار مي شد ما مطمئن بوديم كه اين به خاطر اعتماد نداشتن كارگردان به ما نيست. بلكه قدمي است در جهت بهتر شدن بازي ها. كار با بهروز افخمي براي من كلاس درس بود.
قبل از بازي در اين سريال آشنايي اي نسبت به حرفه آتش نشاني داشتيد ؟
در طول كار متوجه شدم اين افراد بسيار فداكار، جسور و نترس هستند . بايد خيلي بيشتر از اين به آن ها بها داده شود و خوشحالم كه سهم كوچكي در نشان دادن ان فداكاري ها داشتم.
از اول هم براي نقش حسين انتخاب شده بودي ؟
بله. حسيني كه آقاي افخمي در ذهن داشتند و من، هردو اهل ورزش بوديم ؛ با اين تفاوت كه حسين بدنسازي كار مي كرد و من تكواندو و رزمي كار مي كردم و چون با اصطلاحات اين ورزش ها بيشتر آشنا بودم، قرار شد كه در سريال تكواندو را جايگزين پرورش اندام بكنيم.
اين شخصيت حسين از كجا آمد؟
راستش حسين لطيفي خيلي به من نزديك نيست. او مثل من زندگي نكرده،در جامعه نبوده و فقط در محدوده محل زندگي خودشان رشد كرده ولي اهل خلاف هم نيست. بسيار ساده و زودباور است ، بر عكس من كه تا چيزي برايم ثابت نشود باورش نمي كنم ؛ كم اهل بلوف زدن نيست.
با وجود اين تفاوت ،در آوردن نقش برايتان سخت نبود؟
مي توانستم تيپ سازي كنم. اما آقاي افخمي مي خواستند شخصيت شود كه كار سختي بود. با توجه به بداهه هايي كه براي اين نقش گذاشته بوديم بايد حواسم به شخصيت بود تا گم و خراب نشود.
حتي اگر خودتان مي خواستيد بيشتر مايه بگذاريد ؟
نه، ببينيد، ايشان براي ما نقش را بازي نمي كردند يا بايد و نبايدي براي كار ما نمي گذاشتند، همه چيز را به شما واگذار مي كردند تا خلاقيت را از شما نگيرند. مقل مومي كه به شما مي دادند و چيزي مثل آدمك مي خواستند. همه چيز به خلاقيت و ابتكار شما برمي گشت كه چگونه يك شخصيت را بسازيد.
تجربه كار با بهروز افخمي چطور بود؟
ايشان يكي از بزرگترين هدايت كننده هاي بازيگر است. خيلي راحت و خونسرد بازيگر را جلوي دوربين مي فرستند و آرامش را كه بزرگترين نياز بازيگر است به او مي دهند و هر نابازيگري را هدايت مي كنند. به من بسيار اجازه بداهه پردازي داده شد و من تا جايي كه به متن لطمه نمي زد از آن استفاده مي كردند.
پس به همين خاطر بازي ها اينقدر طبيعي و راحت از آب در آمده ؟
بله، حتي از نظر من خيلي بازي در آن نيست و مثل زندگي است كه جريان دارد.
اينكه كارگرداني سريال از اواسطش به راماقويدل سپرده شد چي ؟تاثيري نداشت ؟
راما قويدل انتخاب آقاي افخمي بود. كسي كه دكوپاژهايش، فرم هدايت كردنش و اخلاقش به خودش نزديك است و در كار پله اي ايجاد نشد – طوري كه تماشاچي حس كند تفاوتي به وجود آمده – و كار نشكست.
پيش از اين درباره « آتش نشاني »تصوري داشتيد كه با الان تفاوت كرده باشد
والله ايمان صفا آنقدر مشغله ذهني و فكري دارد كه به شغلهاي پيرامونش فكر نمي كند؛ تصوري نداشتم كارشان سخت باشد يا آسان. اما خيلي مشكلات متحمل مي شود ، مثلا در تابستان و فضايي نزديك بهشت زهرا لباسهايي مي پوشند كه من وقتي به آنها دست مي زدم از سنگيني شان دستم درد مي گرفت. يا اينكه در چنين گرمايي بايد آتش خاموش كنند...
براي اين مجموعه آموزش كامل ديده ايد ؟
آموزش ما در هنگام فيلم برداري بود چون لوكيشن ما از قسمت 9 به بعد خود محل آتش نشاني بود و زماني كه ما فيلم برداري مي كرديم آنها مشغول آموزش بودند. من هم تا off مي شدم از فرصت استفاده مي كردم و مي رفتم آموزش آنها را مي ديدم تا بهتر بتوانم با نقشم ارتباط برقرار كنم.
تصميم داريد بازيگري را ادامه دهيد ؟
غير از بازيگري كار ديگري بلد نيستم ! ( خنده ) از وقتي چشم باز كردم روي صحنه بودم و بازي مي كردم.
منبع : همشهري جوان
از اینکه این تاپیک رو کشیدم بالا معذرت میخوام [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ولی حیف دیدم اون پایینا بمونه
من خودم سری اولش رو کامل دیدم و سری دومش رو یک قسمتش رو اونم اتفاقی دیدم...فقط نمیدونم چرا نصف اونایی که تو سری قبل بودند نیستن؟
من دیروز تکرار قسمت قبلشو دیدم...واقعا که قشنگ بود...فیلمای قدیم که توش از پلیس و اینا تعریف میکرد انقدر مسخره بود که آدم حوصلش نمیشد نگاه کنه...ولی این خوب رفتن تو فاز تعریف از آتش نشانا
یه سوال؟آخرش مسعود با اون دختره ازدواج کردن یا فعلا در حد نامزدی بوده؟ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
انگار اینا دونه دونه میمیرن و بعد دیگه این ایستگاه رو میبندن [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
وووی این حسین و پسر اون فرماندهه(اسمشو یادم نیس [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] )بمیرن دیگه کی حوصلش میشه این فیلمو ببینه دیگه؟ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
هر چند فکر کنم تو اینجا هم کسی به جز من نمیبینه این سریال رو [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
منم این سریال را میبینم خیلی قشنگه و خوب کار شده هر چند نمونه های مشابه خارجی اش را زیاد دیدم ولی ایرانی اش نه
تصادفات و انفجارات در حد تلویزیون ایران خیلی عالی کار شده و واقعا براش خرج کردن
همین که مشخص نیست کی میمیره و کی زنده میمونه هیجان انگیزش کرده وگرنه اگه میدونستی که دیگه هیجانی نداشت
این نکته هم که هر قسمت قهرمان داستان یک نفر نیست و هر قسمت به یکی شون میپردازه خیلی جالبه نمیدونم چرا این سریال را کسی نمیبینه اگه هم میبینه نظر نمیده
سریال خوش ساختی هست و امیدوارم سری سومی هم ساخته بشه
از جلوه ویژه خیلی خوبی هم برخورداره مخصوصا اون صحنه ریختن خونه که به هیچ وجه سه بعدی نبود!
ولی هیچ تناسبی با قسمت اولش نداره و یکسری از بازیگراش عوض شدن و در ضمن یکسری مسائل رو فراموش کردن
مثلا یکی بود که تو قسمت اول ریش داشت و قلبش مشکل داشت اسمش متاسفانه یادم نیست تو سری اول این فقط راننده ماشینهای آتش نشانی بود ولی تو این سری اصلا گواهینامه پایه 1 نداره!
در کل در بین سریالای درپیت داخلی دیدنش می ارزه