بيش انباشتي ( hyperaccumulation )وگياهان بيش انباشت كننده( hyperaccumulator)
خاکهای حاوي فلزات سنگين زيستگاه تعداد كمي از گياهان متحمل فلزهستند كه گياهان بيش انباشت كننده ناميده مي شوند. يك تاكسون گياهي زماني يك بيش انباشت كننده ناميده مي شود كه در زيستگاه طبيعي خود رشد كندو اين زيستگاه حاوي بيش از100ميلي گرم كادميوم،بيش از 1000ميلي گرم كبالت،كروم،مس،نيكل،سرب يا سلنيوم يا بيش از 10000ميلي گرم منگنزيا روي بر پايه بيوماس خشك بخش هوايي باشد.مفهوم بيش انباشتي اشاره به زيستگاه طبيعي گياه دارد و نمي تواندبراي گياهاني كه تحت شرايط آزمايشگاهي مصنوعي رشد مي كنند به كار برده شود.تحت شرايط اخير يك گياه ممكن است فلزي را تا حد گياهان بيش انباشت كننده در خود جمع كند،مشروط به اينكه غلظتهاي ماكزيمم فلز در بخش هوايي ايجاد هيچگونه علامتي از سميت ننمايد ياحداقل اين گياهان مقاديري بيشتر از گياهان كنترل كه درهمان شرايط آزمايشگاهي تحت شرايط غير سمي رشد مي كنندرا دارا باشند.از جمله گياهان بيش انباشت كننده مي توان به Thlaspi caerulescens اشاره كرد، گياهي كه غلظتهاي بالايي از روي را ،حدود12000ميلي گرم تا بيش از 48000ميلي گرم در واحد بيوماس خشك بخش هوايي بدون هيچگونه عوارضي از سميت در خود انباشت مي نمايد.يكي از خطرناكترين آلاينده هاي خاك سرب مي باشدو گياهThlaspi rotundifolium قادر است كه8200-130 ميكروگرم سرب را در خود تجمع نمايد. محل تجمع و انباشت فلز در سطح بافت گياهان متفاوت است كه مي توان به سلولهاي اپيدرمي برگ وسلولهاي پارانشيمي ريشه و برگ اشاره كرد.علاوه بر فلزات سنگين، گياهان قادر به جذب عناصر راديواكتيونيز مي باشند كه از جمله اين عناصر مي توان سزيوم و اورانيوم را نام برد. توانايي گياهان بيش انباشت كننده در استخراج،تحمل و تجمع غلظتهاي بالاي فلزات اين ايده را تقويت مي كند كه بتوان از آنها در پاكسازي خاكهاي آلوده استفاده كرد
چرا ميوها در هنگام صبح شيرين تر هستند
وجود قند در سلول گياهي مانع از سرما و يخ ردن مي شود . گياه براي فعاليت قند را به پروتين تبديل مي كند ( در بهار ) . تبديل قند به پروتين و بر عكس در گياه در طول شب و روز هم صورت مي گيرد ، در شب جهت جلوگيري از سرما ، پروتين به قند تبديل مي شود و به همين علت در هنگام صبح ميوه ها شيرينتر هستند و مناسب براي برداشت .
يکی از علل خشبی شدن سبزيجات
بذر توتون٬ کاهو و چمن هرگاه رطوبت جذب کنند باید نور ببینند تا جوانه بزنند و بدین منظور هنگام کاشت آنها را زیر خاک نمی بریم و در سطح خاک پخش می کنیم و برای جذب رطوبت یک لایه نازک کود حیوانی روی آن می ریزیم .
اگر کاهو را در ابتدای ماه قمری بکاریم پس از سبز شدن و مقداری رشد کردن به نیمه ماه می رسیم که هم در روز و هم در شب (نور مهتاب) نور می بیند و سریع به گل می رود که مناسب نبوده برگ خوب ومرغوب تولید نمی کند برای این منظور باید کاهو و تربچه را در نیمه دوم ماه قمری بکاریم ( اصولا سبزیجات را در نیمه دوم ماه می کاریم )
این نوشته از کتاب : خلاصه مباحث اساسی کارشناسی ارشد مهندس کشاورزی (زراعت) است .
البته دلیل کاشت در نیمه دوم ماه قمری به نظر منطقی تر است :
" چون طیف نوری مهتاب بیشتر آبی و ماورای بنفش است ٬ گیاه در برابر طول موج ماورای بنفش واکنش نشان داده و در نتیجه بافت گیاهیش سفت و ضخیم می شود که اصولا در سبزیجات صفت خوبی نیست و بازار پسندی ندارد. "
گیاهان مقاوم به سرما چگونه عمل می کنند؟
با شروع فصل سرما و کوتاه شدن روزها در پاییز ٬ بتدریج تغییراتی در گیاهانی که مقاوم به سرما هستند انجام میگیرد که مهمترین آنها تغییر در مقدار آب سلولها و وضعیت آب است .طی این جریان ٬ سلولها قسمت اعظم آب خود را از دست میدهند و غلظت مواد قندی سلولها اضافه می گردد تا پتانسیل اسمزی کاهش یافته و نقطه انجماد آب پایین رود .تغییراتی نیز در فرم ساختمان ثالثه مولکولهای بزرگ ایجاد گشته و رابطه این مولکولها با آب اطراف و درونی آنها تغییر پیدا می کند.همچنین مولکولهای بزرگ توسط بعضی ترکیبات از نوع کربو هیدراتها و یا پروتئینها پوشیده می شوند . مجموعه این تغییرات از یخ زدن سلولها و خسارت ناشی از تشکیل کریستالهای یخ جلوگیری می نماید.
مهندسی تولید متابولیت های ثانویه
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بعضی از موجودات زنده خصوصاً گیاهان، طیف وسیعی از ترکیباتی موسوم به متابولیتهای ثانویه را تولید میکنند. در مفهوم کلی، متابولیتهای ثانویه ترکیباتی آلی هستند که نقش ضروری در رشد و نمو موجود زنده ندارند.
گیاهان برای بیوسنتز این مواد انرژی زیادی را به کار میبرند. زمانی که این ترکیبات اثری بر رشد و تمایز گیاه نداشته باشند، قاعدتاً باید منافع دیگری داشته باشند. مطالعه در زمینه وظایف این ترکیبات در گیاهان، یک موضوع جذاب و مهم برای بسیاری از پروژههای تحقیقاتی شده است و نقشهای اکولوژیکی تعدادی از این ترکیبات مورد بررسی و تحقیق قرار گرفته است. با مطالعاتی که تاکنون صورت گرفته است، به نظر میرسد که متابولیتهای ثانویه، به عنوان موادی طبیعی، نقشهای اکولوژیکی مهمی در واکنشهای دفاعی گیاهان و همچنین گردهافشانی و انتشار دانههای گیاهان به وسیله حشرات و حیوانات دارند.
بعضی از این ترکیبات به عنوان علفکش و حشرهکش در صنعت استفاده میشوند در حالیکه برخی دیگر کاربرد صنعتی ندارند. دسته بزرگی از متابولیتهای ثانویه کاربرد دارویی و پزشکی دارند. ترکیباتی دیگری از این گروه نیز نقش مهمی در تغذیه انسان و دام دارند.
● تفاوتهای متابولیتهای ثانویه با متابولیتهای اولیه
سلولها خصوصاً سلولهای گیاهی دو دسته از ترکیبات را تولید میکنند؛ متابولیتهای اولیه و متابولیتهای ثانویه.
▪ متابولیتهای اولیه
متابولیتهای اولیه مستقیماً در رشد و متابولیسم درگیر هستند و شامل کربوهیدراتها، لیپیدها، پروتئینها و اسیدهای نوکلئیک میشوند.
در گیاهان متابولیتهای اولیه طی فرآیند فتوسنتز تولید شده و سپس در ساخت ترکیبات سلول نقشآفرینی میکنند. این ترکیبات در حجم زیاد و با ارزش اقتصادی پایین تولید میشوند و عمدتاً به عنوان ماده خام صنعت، مواد غذایی و افزودنیها کاربرد دارند. روغنهای گیاهی، اسیدهای چرب (برای ساخت صابون و شویندهها) و کربوهیدراتهایی مانند ساکاروز، نشاسته، پکتین و سلولز مثالهایی از متابولیتهای اولیه هستند. قیمت این قبیل ترکیبات به طور میانگین دو دلار در هر کیلو بوده و تولید آنها در حجم انبوه امکانپذیر است. البته برخی از متابولیتهای اولیه مانند میواینوزیتول و بتاکاروتن گران هستند که علت قیمت بالای آنها، سختی استخراج و تخلیص آنها میباشد.
▪ متابولیتهای ثانویه
متابولیتهای ثانویه از بیوسنتز متابولیتهای اولیه به دست میآیند و به عنوان ترکیبات فرعی و انتهایی متابولیسم اولیه در نظر گرفته میشوند. همچنین این ترکیبات در فرآیندهای متابولیسمی وارد نمیشوند. مهمترین متابولیتهای ثانویه آلکالوئیدها، فنولیکها، روغنهای ضروری، استروئیدها، لیگنینها، تاننها، فلاوونوئیدها میباشند.
متابولیتهای ثانویه عمدتاً در گونهها و خانوادههای خاصی از سلسله گیاهان تولید میشوند. این ترکیبات به مقدار کمی در سلول ذخیره شده و عمدتاً در سلولهای تخصصی و در مرحله خاصی از چرخه زندگی گیاه تولید میشوند و همین امر استخراج و تلخیص آنها را در مقایسه با متابولیتهای اولیه که در تمام سلولها تولید میشوند، دشوار میکند.
گیاهان دارویی از لحاظ میزان متابولیتهای ثانویه بسیار غنی میباشند و ترکیبات آنها را در انگلیسی Medicinal یا Officinal مینامند. این ترکیبات که از گروه متابولیتهای ثانویه میباشند، اثرات فیزیولوژیکی عمیقی بر پستانداران دارند و از مهمترین ترکیبات دارویی هستند.
از این گیاهان و اثرات فیزیولوژیک ترکیبات موثره آنها به عنوان داروی خوراکی استفاده شده و در نتیجه این ترکیبات، داروهای گیاهی یا داروهای طبیعی نام گرفتهاند.
استفاده از داروهای با منشا گیاهی بدون انجام فرآوری خاصی، یعنی استفاده از پودر گیاه یا مواد موثره آن بدون خالصسازی عصاره گیاهی، از قدیم رواج داشته و حتی در حال حاضر و در پزشکی مدرن از طیف وسیعی از داروهای با منشا گیاهی استفاده میشود. گرچه تعدادی از این داروها به طور مصنوعی برای مصارف ساخته میشوند ولی هنوز بسیاری از آنها از منابع طبیعی به دست میآیند.
به محض اینکه اثر فیزیولوژیک یک گیاه دارویی خاص کشف شود، تلاشها برای یافتن خصوصیات دقیق شیمیایی ماده موثره آن (داروی گیاهی) و در پی آن، یافتن روش تولید شیمیایی این ترکیبات به طور تجارتی صورت میگیرد.
برای تعیین خصوصیات شیمیایی و شناسایی یک متابولیت ثانویه، جداسازی آن به صورت کاملاً خالص الزامی و اولین قدم است. روشهای جداسازی گوناگون و مراحل آن اکثراً طولانی است.
متابولیتهای ثانویه به صورت خالص و با نسبتهای مشخص در پزشکی استفاده میشوند. البته در کنار خالص سازی مواد موثره گیاهان دارویی، آنها بدون تغییر نیز در سامانههای مختلف تهیه دارو استفاده میشوند. >
این نکته را نباید فراموش کرد که در کنار متابولیتهای ثانویه، تعدادی از متابولیتهای اولیه نیز اثرات فیزیولوژیکی قوی دارند. اکثر این ترکیبات پروتئینی بوده و عملکردهای مختلفی دارند. هورمونها و زهر مارها مثالهایی از پروتئینهای با اثرات فیزیولوژیکی قوی هستند. آنتیبیوتیکها، واکسنها و تعدادی از پلیساکاریدها که نقش هورمونی دارند، از جمله متابولیتهای اولیه با اثر فیزیولوژیکی قابل ملاحظه میباشند.
● مسیرهای تولید متابولیتهای ثانویه
اسکلت کربنی متابولیتهای ثانویه از کربوهیدراتها تامین شده و طی فرآیند فتوسنتز ایجاد میشود. متابولیتهای اولیه دیگری که در تولید متابولیتهای ثانویه نقش دارند، اسیدهای آمینه میباشند. استیل کوآنزیم و اسید مِوالونیک نیز نقش مهمی در تولید انواع ترپنوئیدها دارند. مسیر اسید شیکیمیک نیز در تولید لیگنینها و ایندول آلکالوئیدها نقشآفرینی میکند. در شکل ۱ مسیر تولید چند گروه عمده از متابولیتهای ثانویه از متابولیتهای اولیه نشان داده شده است.
● مهندسی تولید متابولیتهای ثانویه در گیاهان
در حال حاضر دستاوردهای زیاد و گوناگونی در مهندسی متابولیک متابولیتهای ثانویه به دست آمده است. مسیرهای بیوشیمیایی مختلفی با استفاده از ژنهای رمزکننده آنزیمهای مهندسیشده و پروتئینهای تنظیمی بررسی شدهاند. در عین حال از ژنهای آنتیسنس نیز برای مسدود کردن مسیرهای بیوشیمیایی و افزایش تولید متابولیت ثانویه خاصی استفاده میشود.
متابولیتهای ثانویه وظایف مختلفی در طول چرخه زندگی گیاه دارند. از جمله این وظایف انجام نقش ترکیبات واسطه در برهمکنش گیاه و محیط اطرافش و برهمکنش گیاه با حشرات، ریزسازوارهها و حتی گیاهان اطراف میباشد.
تولید متابولیتهای ثانویه همچنین ممکن است بخشی از سامانه دفاعی گیاه باشد. این ترکیبات در تولیدمثل گیاهان نیز نقش دارند که از طریق جذب حشرات گردهافشان این کار را انجام میدهند.
متابولیتهای ثانویه گیاهی نقش مهمی در ایجاد کیفیت مواد غذایی (رنگ، طعم و بو) مختلف دارند. همچنین رنگ گیاهان زینتی و گلبرگ گلها که مهمترین خاصیت این گیاهان دسته از گیاهان است، توسط متابولیتهای ثانویه ایجاد میشود. بسیاری از متابولیتهای ثانویه نیز برای تولید دارو، رنگ، حشرهکشها، طعمدهندههای غذایی و عطر استفاده میشوند. به دلیل کاربردهای فراوان، متابولیتهای ثانویه موضوع جالبی برای تحقیقات اصلاح نباتات از طریق فنون ملکولی و مهندسی ژنتیک محسوب میشوند.
در ده سال گذشته تحقیقات چندانی در ارتباط با متابولیتهای ثانویه انجام نشدهاست. مانع بزرگ در انجام این تحقیقات، اطلاعات اندک از مسیرهای تولید زیستی متابولیتهای ثانویه و برهمکنش آنزیمهای درگیر در این مسیر میباشد. همچنین تعداد معدودی از ژنهای مربوط به متابولیتهای ثانویه در دسترس میباشد.
یکی از مسیرهایی که مطالعات بیشتری در سطح ژنهای دستاندرکار آن نسبت به دیگرمتابولیتهای ثانویه انجام شده است، مسیر تولید فلاوونوئیدها و آنتوسیانینها میباشد. اکثر ژنهای درگیر در مسیر تولید آنتوسیانینها همسانهسازی شده و مطالعات فراوانی در سطح بیوشیمیایی، ملکولی و ژنتیک این دسته از متابولیتهای ثانویه صورت گرفته است. یکی از مهمترین دلایل مطالعات بیشتر در این زمینه، آسانی بررسی این مواد از روی رنگ گلها به فنوتیپ قابل غربالگری میباشد.
دیگر مسیر تولید متابولیتهای ثانویه که در سطح آنزیمهای درگیر و مواد واسط مورد مطالعه قرار گرفته است و اهمیت زیادی در داروسازی دارند، ایندول آلکالوئیدها هستند. اما در این مسیر هم ژنهای محدودی مشخص شدهاند.
هدف از مهندسی ژنتیک مسیر یک متابولیت ثانویه، افزایش مقدار یک ماده خاص یا گروهی از ترکیبات و یا حتی کاهش مقدار این ترکیبات میباشد.
برای دستیابی به هدف دوم که کاهش میزان تولید یک ماده خاص یا گروهی از مواد ناخواسته میباشد، راههای مختلفی وجود دارد. ]این مواد ممکن است ترکیبات سمی در یک محصول گیاهی، مواد مانع خالصسازی یک فرآورده صنعتی یا موادی از این دست باشد.[
یکی از این راهها، مسدود کردن یک مرحله از مسیر تولید متابولیت ثانویه و مختل کردن تولید یا فعالیت آنزیم مربوط به ان مرحله میباشد. این هدف میتواند با کاهش میزان mRNA مسئول تولید این آنزیم، با استفاده از فناوری آنتیسنس، RNAi یا ابراز بالای یک آنتیبادی علیه آنزیم مسئول محقق شود. فناوری آنتیسنس به خوبی برای تغییر رنگ گلها استفاده شده است.
راههای دیگر دستیابی به این هدف، تغییر مسیر به سوی مسیرهای موازی یا افزایش کاتابولیسم ماده نهایی میباشد.
اما ممکن است هدف از انجام تحقیقات، افزایش تولید یک ترکیب خاص در گیاه بوده یا انتقال ژنهای مربوط به مسیر تولید یک متابولیت ثانویه به یک گیاه یا یک ریزسازواره مورد نظر باشد. همچنین ممکن است تولید یک ماده جدید که به صورت طبیعی در گیاهان تولید نشود، هدف یک پروژه تولیدی-پژوهشی باشد.
در برخی روشها با تغییر میزان ابراز یک یا چند ژن، بر موانع تولید یک ماده غلبه میکنند و در روشهای دیگر، با حذف مسیرهای موازی (رقابتی) یا کاهش کاتابولیسم ماده مورد نظر، مقدار آن ماده را در گیاه میافزایند.
ایجاد تغییراتی در ابراز ژنهای تنظیمی که کنترل مسیر تولید زیستی متابولیتهای ثانویه را بر عهده دارند نیز از جمله روشهای افزایش یا کاهش تولید ترکیب مورد نظر میباشد.
درحضور گیاهان مراقب رفتارتان باشید!
در حضور گیاهان مراقب رفتار و افكارتان باشید، چون آنها میتوانند شما را ببینند، افكارتان را بخوانند و از تصمیمات شما آگاه شوند.
گیاهان می توانند احساسات خود را بیان كنند، عكسالعمل نشان دهند، بترسند و خوشحال شوند.
در سال ۱۹۹۶ میلادی کلیو باکستر (۱)دست به آزمایشی زد. او میخواست بفهمد وقتی به گیاهی آب میدهیم چه اتفاقی می افتد. او در محل کارش یک دستگاه دروغ سنج(۲) داشت. کلیو یقین داشت كه آب دادن به گلدان باعث جذب تدریجی آب به ساقه و برگ گیاه و پائین آمدن تدریجی مقاومت الكتریكی آن خواهد شد.
باكستر الكترودهای دستگاه دروغسنج را به برگها وصل و تعادل جریان الكتریك را برقرار كرد. بر خلاف تصور باكستر به محض رسیدن رطوبت به برگ، دستگاه عبور جریان كمتری را نشان داد یعنی عكسالعمل گیاه شبیه انسانی بود كه در یك لحظه دچار هیجان شدید شده باشد. گیاه با دریافت رطوبت حیاتبخش آب دچار هیجان شده بود و آن را بروز میداد. او نتیجه گرفت: «گیاهان احساسات خود را بیان میكنند».
او به آزمایشاتش در مورد گیاهان ادامه داد، در قدم بعد تصمیم گرفت گیاه را در واكنش شدیدتری قرار دهد. تصمیم گرفت برگ متصل به الكترودهای دستگاه دروغسنج را با آتش بسوزاند. بهمحض اینكه این فكر از ذهن او گذشت و قبل از اینكه حركتی برای برداشتن كبریت یا فندك بكند، عقربه گالوانومتر با یك جهش، واكنش شدید گیاه را نشان داد. بله: « گیاهان میتوانند فكر ما را بخوانند ».
باكستر با بیمیلی و اكراه تداركات سوزاندن برگ را آماده میكرد. این بار منحنی صعودی كوچكتری مشاهده شد. او متعاقباً وانمود كرد كه قصد سوزاندن برگ را دارد، ولی هیچگونه واكنشی از طرف گیاه نشان داده نشد به نظر میرسید كه: «گیاه قادر به تشخیص تصمیم در مقابل تظاهر به تصمیم است».
باكستر ابتدا تصور میكرد كه چون گیاه فاقد اعضاء حسی شبیه انسان است، بنابراین باید حس دیگری در این ارتباط دخالت داشته باشد. او به تدریج به این عقیده رسید كه سیستم ارتباطی گیاه یك سیستم كلی تر و فراگیرتر است. سیستم ارتباطی كاملتری كه در گیاهان و همه موجودات وجود داشته و دارد. آزمایشات آشكارا و بهطور غیرقابل انكار نشان میداد كه: «گیاهان فاقد چشم هستند ولی بهتر از ما میبینند».
باكستر تصمیم گرفت كه آزمایشگاه خود را تبدیل به یك آزمایشگاه علمیِ مناسب كند. آزمایشات با برگ جدا شده از گیاه و حتی با قطعهای كوچك از یك برگ عیناً به نتیجه رسید. علاوه بر عكسالعمل ناشی از تحریكات اعمال شده به وسیله انسان و گیاه، نسبت به هر نوع حادثه غیرمترقبه مانند ورود ناگهانی سگ واكنش نشان میدادند.
چنانچه گیاه در مقابلِ تهدیدِ بسیار شدید قرار بگیرد یا صدمه شدید به آن وارد شود، سیستم دفاعی حیات او عیناً مشابه سیستم دفاعی انسان عمل میكند، یعنی ممكن است پس از مدتی واكنش و مقاومت، دچار بیهوشی شود یا اصلاً بمیرد. چنین حادثهای وقتی اتفاق افتاد كه یك روانشناس كانادایی برای مشاهده دستاوردهای باكستر به آزمایشگاه او رفت. اولین گیاه مورد آزمایش هیچ واكنشی نشان نداد و همین طور گیاه دوم تا پنجم، و تنها گیاه ششم واكنش بسیار ضعیفی از خود نشان داد.
باكستر وسایل آزمایش را بررسی كرد، ولی هیچ نقصی در آنها مشاهده نشد. در جستجوی علت شكست آزمایشات باكستر از روانشناس كانادایی در مورد كار و فعالیت او سؤالاتی كرد و معلوم شد كه این شخص یك كشنده گیاه، و كارش این است كه گیاهان مختلف را در كوره برقی آزمایشگاه میسوزاند تا وزن خشك و مواد آنها را برای آزمایش تعیین كند. حدود چهل و پنج دقیقه پس از خروج روانشناس كانادایی از آزمایشگاه، گیاهان مورد آزمایش به هوش آمدند و مجدداً در مقابل آزمایشات واكنش نشان دادند.
در یك سری آزمایش دیگر، باكستر متوجه نوعی ارتباط ظریف و ناگسستنی بین گیاه و پرورنده آن شد. در یك سخنرانی علمی در فاصلهای دور باكستر با نمایش اسلاید رفتار اولین گیاهِ خون سیاوشان خود را میكرد. در مراجعت مشاهده كرد كه همزمان با نمایش اسلاید در آن سخنرانی، همان گیاه در آزمایشگاه روی نوار پلیگراف، نوعی واكنش نشان داده است. به نظر میرسد كه وقتی یك گیاه با انسان مرتبط و وابسته شد، این ارتباط و وابستگی را فارغ از فاصله و حتی در میان هزاران فرد دیگر حفظ میكند.
در پرفروشترین كتاب سال ۱۹۷۳ تحت عنوان «راز زندگی گیاهان» نوشته «پیتر تامپكینز» و «كریستوفر بردز» بخش وسیعی از تحقیقات كلیو باكستر ارائه شده است. باكستر تحقیقات خود را با بیش از بیست و پنج نوع گیاه و میوه، مانند كاهو، پیاز، پرتقال و موز انجام داد. حاصل این آزمایشات، همگی شبیه یكدیگر بود.
باكستر اعتقاد دارد كه میوهها و سبزیجات ممكن است علاقمند باشند كه خورده شوند و جزو انسان یا حیوان بشوند، مشروط بر اینكه این عمل با نوعی انگیزه ایجاد ارتباط همراه باشد. این اظهار نظر البته با بعضی عقاید سنتی و مذهبی تطبیق دارد. باكستر میگوید كه محتمل است میوه و سبزی خشنودتر باشند كه با خورده شدن، جزئی از یك موجود زنده و فعال بشوند تا این كه پس از رسیدن به زمین بیفتند و بپوسند. همانطور كه انسان ترجیح میدهد پس از مرگ به عالم بالاتری برود.
ینوشت:
۱- cleve Bakster
۲-دستگاه دروغ سنج یك وسیله الكترونیكیست كه با ثبت تغییر مقاومت یا رطوبت پوست بدن انسان، تغییر حالات او را نشان میدهد. دو الكترود دستگاه به پوست دست بدن انسان وصل و مقاومت آن را تعیین میكند. وقتی شخص مورد آزمایش به دلیل اظهار دروغ یا موضوع خلاف واقع، تغییر حالت بدهد، دستگاه فوراً تغییر مقاومت پوست را نشان میدهد، بهطوری كه هر آزمایشكننده با تجربهای مثل یك بازپرس میتوان این تغییر حالت و علت آن را درك و از آن نتیجهگیری كند.
ترجمه و تآلیف: تینا پورشاهید
فصلنامه علوم باطنی
aftab.ir
::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
جستجو کردم تو فروم چیزی با این عنوان نبود
اگه تکراری شد دیگه شرمنده