-
با سلام
افشین جان :
1. Memo1 داخل دو تا ( ' ) باید باشه و بجاش نام Label ای که در صفحه گزارش قرار دادی رو باید بنویسی.
2. frxreport با Ctrl + Space نمیاد باید خودت دستی بنویسیش. لطفا هر خطایی هم داد اینجا بنویس تا با کمک دوستان جواب بدیم.
بعد اینجوری مقدار دهی کن :
کد:
i := frxrWeek.FindObject('Memo1') as TfrxMemoView;
i .Text := 'Hello';
* . از soldier جان عزیز هم بابت راهنماییش بسیار ممنوم (حالا کلاس شد). :5:
موفق باشین.
-
2باره سلام حالتون چطوره حالتون خوبه .eyval
مشکله من هنوز حل نشده تو خود برنامه freport نباید کاری کنم.یا یه چیزی از fastreport به فرمم اضافه کنم .فردا می خوام دلفی رو از نوع نصب کنم بعدش fastreport4 روش نصب کنم الان 3.5 نصبه شاید خوب نصب نشده باشه ولی بعید میدونم چون واسه چیزلیه دیگه مشکلی نداره.
[در این روزگار که بر لبهایمان قفل خفغان میزنند. برق چشمانمان را نیز نمیخواهند
زیرا این برق را پایانی نیست.
در این روزگار که نفسهامان را آلوده کرده اند از دل لالمان نیز نمیگذرند.
بیایید ، خفه کنید ، لبهامان را مهر داغ بزنید ، بکشیدمان . برق چشمانم حتی بعد
از مرگ سکوت قلب لال و را بیزبانم را نعره میزند.
چقدر دوست می دارم کر شدن گوششان را وقتی که از نعره ی حتی بی صدایم
در عذابند.
انگار این روزگاران را پایانی نیست.... ولی گواه این دل چیز دیگریست.]
-
با سلام
شرمنده دیر جواب میدم چون واقعا وقت نمیکنم ، شما کمپوننت frxreport یا همون گزارش رو رو فرمت بذار و بعد که اونو باز میکنی تا گزارشتو طراحی کنی
یه Memo1 بذار رو صفحه گزارش. بعد، از دلفی بخوای مقدار اون Memo1 رو تغییر بدی باید قبل از نمایش گزارش کدهایی که بهت گفتم رو بنویسی.
موفق باشی
-
سلام خوبین بروبچس.
این کدیه که نوشتم
کد:
procedure TForm1.Button1Click(Sender: TObject);
var
i:TfrxMemoView;
begin
i:=frxrWeek.FindObject('Memo1') as TfrxMemoView;
i.Text:='hello';
end;
این error که به من میده
کد:
[Error] Unit1.pas(32): Undeclared identifier: 'frxrWeek'
[Error] Unit1.pas(32): Operator not applicable to this operand type
[Fatal Error] Project1.dpr(5): Could not compile used unit 'Unit1.pas'
برنامه فست ریپورتم سالمه باهاش کارایه دیگه می کنم .می تونم باهاش از بانکم گزارش بگیرم من فقط تو این مشکل فنی دارم .برسین به دادم
-
با سلام
خب دوست عزیزم قبلا هم بهت گفتم که بجای frxrWeek باید نام کمپوننت گزارش (صفحه ای که باید نمایش داده بشه) رو بنویسی.
در ضمن آخرش یادت باشه که ShowReport کنی.
-
سلام به همگی
من کدم رو تصحیح کردم البته این کد رو هم قبلا تست کرده بودم این کد منه :
کد:
procedure TForm1.Button1Click(Sender: TObject);
Var
Memo1:TfrxMemoView;
begin
Memo1:=Frxreport1.FindObject('Memo13') as TfrxMemoView;
Memo1.Text:=edit1.text;
frxReport1.ShowReport(True);
end;
اما این دفعه برنامه اجرا میشه خطایی هم نمیده ولی وقتی رو کلید کلیک می کنم پیغام خطا میده و تو برگه frxclass متوقف میشه اینجا
کد:
procedure TfrxCustomMemoView.SetText(const Value: WideString);
begin
FMemo.Text := Value;
end;
-
با سلام
- بهتره از Memo1 تو متن کد استفاده نکنی (یه اسم خوب انتخاب کن)
- آیا Memo13 رو تو گزارشت داری یا نه؟
- مقدار Memo1.Text رو 'Hello' مثلا بذار ببین حل میشه یا نه
- توی ShowReport هم میتونی آخرش (True) نذاری.
-
2باره سلام
خوب هستین که.آقا من این memo رو خوب نگرفتم چیه .من میام تو گزارشم یه memo از جنس شئ متن می زارم .حالا نمیدونمم این کارم درست باشه .که اسمش memo1 هم هست.بعد می رم تو دلفی برنامم رو می نویسم.اگه میشه درست بگین من تو گزارشمم چی باید اضافه کنم .البته هنوز کد بالا رو ننوشتم هنوز تستش نکردم. راستی من کاردانی به کارشناسی قبول شدم باید برم انتخاب رشته کنم .تبریک میگم به خودم ایول .عینه خوشالا.
-
با سلام
شما تو داخل گزارشت یه کمپوننت میذاری واسه اینکه نوشته ای رو توی اون نشون بدی ، اسم اون اتوماتیک Memo1 هستش
حالا اسم اونو که Memo1 هست باید در قسمت FindObject بنویسی. اون کدی هم که نوشتی در قسمت Var بجای Memo1 از نام دیگه ای استفاده کن.
موفقیتت رو هم بهت تبریک میگم.
-
آقا مشکل حل شدش دست همتون درد نکنه .ایول
تاریخ
(از جنایات تازیان باز هم بدانید)
بعد از اینکه سپاهیان پست عرب در جنگ هایی که بین آنها و ایرانیان در زمان خلافت عمر ابن خطاب صورت گرفت وناجوانمردانه پیروز شدند،ایرانیان زیادی را اسیر کرده ودر اردوگاه هایی اسکان داده بودند.البته اردوگاه های زنان ومردان از هم جدا بود
یک روز عمر بن خطاب وچند تن از بزرگان عرب از اردوگاه زنان ایرانی بازدید می کنند.در این بازدید عمر سه نفر از زیباترین وجوان ترین دختران اردوگاه را انتخاب می کند و دستور می دهد که آنها را در سه خیمه جداگانه ساکن کنند.به گفته مورخان یکی از دختر ها ۹ سال داشته(لولو) و آن دو نفر دیگر ۱۴/۱۵ سال بیشتر نداشتند.قبل از ادامه باید بگویم که عمر ۲۲۰cm قد داشته با چهره ای بسیار کریح وزشت وزخمی که بر پیشانی او بوده چهره اش را بسیار زشت تر کرده بود. و حالا ادامه داستان:روز بعد عمر به داخل چادر اول میرود و بعد از ۱۰دقیقه ای بیرون آمده ودو رکعت نماز می خواند ،وارد چادر دوم می شود و هنگام خارج شدن باز دورکعت نماز می خواند چادر سوم را نیز به همین ترتیب.بعد از خواندن سومین نماز یکی از تازیان می گوید:یا خلیفه چه وقت نماز است بگو اگر صلاح می دانید جماعت بر پا کنیم. عمر میگوید نه برو وکاتب را صدا بزن،کاتب که می آید عمر مگوید:بنویس کاتب من عمر ابن خطاب در تاریخ فلان و در فلان جا بکارت سه دختر کافر (ایرانی) را پاره کرده ام برای خدمت به اسلام امیدوارم که خداوند متعال این نظر مرا مورد پذیرش خود قرار دهد
گویند که لولو دختر ۹ ساله ی ایرانی در زیر دستان آن رذل کثافت،آن جانور پست و وحشتناک طاقت نیاورده و همانجا شهید می شود
آری این چنین است برادر، همین تازیان پست دارند بر ما حکومت میکنند ، اسلام میراث این چنین مردمانی است،تازه این کار خلیفه ی مسلیمین بود حال آن تازیان وحشی تمدن ندیده را تصور کنید که بعد از فتح خاک پاک ومقدس ایران با صاحبانش چه برخوردی داشته اند
خورشید تو همه ی اینها راشاهد بودی وآن روز باید شهادت بدی
روزگار خوبی است!!!!!! اسلامی است،اسلامی،اسلامی........!!!!!