سر و تفاوت های آن در زنبور کارگر نر و ملکه
الف:سر يك زنبور كارگر
سر هر زنبور كارگر از قسمتهاي مختلف زير تشكيل شده است:
۱.چشمهاي نقطه اي به تعداد سه عدد و در قسمت بالاي پیشانی
قرار دارد.
۲.پيشاني در جلو سر.
۳.چشمهاي مركب در طرفين سر به تعداد دو عدد.
۴.شاخكها يا آنتن به تعداد دو عدد در طرفين سر زنبور قرار داشته كه در ملكه و كارگران 12بند و در زنبور نر 13 بند دارد.
۵.پوششي در جلو سر.
۶.لب جلو.
۷. آرواره هاي جلويي: كه در ملكه و كارگران قوي و در زنبور نر نسبتا ضعيف است. ۸.اعضاي لامسه وسطي آرواره اي.
۹.آرواره وسطي.
۱۰.اعضاي لامسه انتهاي آرواره اي
۱۱.خرطوم يا زبان كه از موهاي بسيار ريز و ظريف پوشيده شده است.
۱۲.قاشق: براي جمع آوري شهد از روي گلها.
ب:سر يك ملكه
سر ملكه از لحاظ شكل و ساختمان ظاهري درست همانند سر يك زنبور كارگر است. تفاوت بين اين دو تنها در كوتاه تر بودن خرطوم ملكه مي باشد.
ملكه به خرطوم درازي هم نياز ندارد زيرا نمي خواهد با خرطومش شهد را از روي گلها جمع آوري كند بلكه در داخل كندو دائما بوسيله كارگران تغذيه مي شود و حال آنكه كارگران بايد اغلب شهد را در پايين ترين و عميق ترين نقطه گلها جستجو كنند.در خيلي از موارد شهد در عميق ترين نقطه لوله هاي نسبتا دراز گلها قرار دارد و زنبور عسل براي جمع كردنش ناچار است كه خرطوم را بداخل آن تا عمق فرو برده و آن را بمكد.بنابراين داشتن خرطوم دراز در زندگي و فعاليتهايش نه تنها بسيار موثر بلكه حتي لازم هم است
.
ج:سر يك زنبور نر
سر زنبور ملكه و كارگر با هم شباهت دارند و تشخيص آنها مشكل است ولي سر زنبور نر با هر دو تفاوت زيادي نشان مي دهد بطوري كه تميزش از آنها حتي با چشم هم ساده است و با چند بار تمرين از عهده همه برمي آيد.مهمترين اختلافها بين آنها عبارتند از:در حالي كه چشمهاي مركب ملكه و زنبور كارگر از دو طرف سر به هم نمي رسند،چشمهاي مركب زنبور نر خيلي بزرگ بوده و از پشت سر از دو طرف به يكديگر مي رسند.اين واضح ترين و مهمترين فرق بين آنهاست و به كمك آن مي توان زنبور نر را حتي در حال پروازش شناخت.
زنبودرارها هم با استفاده از همین موضوع آنها را می شناسند.شناخت سایر اختلافات که در زیر شرحشان می آید تنها پس از گرفتن زنبور و دقت زیاد و یا حتی اغلب در آزمایشگاه امکان پذیر است.
۱.تعداد بندهای هر یک از شاخکها در ملکه و زنبوران کارگر 12عدد و در زنبور نر 13 عدد است.
۲.خرطوم زنبور نر کوتاه تر از زنبور کارگر است دلیلش هم مثل آنچه در مورد ملکه گفته شد دراین است که زنبور نر ازآن در جمع آوری شهد استفاده نمی کند.چون زنبور نر هم مانند ملکه بوسیله کارگران تغذیه میشود.
۳.آرواره های جلوی زنبور نر ضعیف تر از آرواره های جلوی کارگران است.
۴.سه چشم نقطه ای زنبور نر در جلو پیشانی ولی در ملکه و زنبور کارگر در بالای پیشانی قرار دارند.
توليد مثل و تشکيلات کندوي زنبور عسل
زنبورهاي يک کندو شامل يک ملکه، چند صد زنبور نر ون چندين هزار زنبور کارگر مي باشد. در تابستان و بهار که زنبورها فعاليت زيادي براي جمع آوري شيره دارند کندو ممکن است 5-7 کيلو زنبور داشته باشد و تعداد زنبورهاي نر در اين موقع زيادتر از هر موقع ديگر در کندو ديده شوند. هر يک از اين دو نوع زنبور وظيفه خاصي دارند ولي منظوري که يک کندو تعقيب مي نمايد عبارت از بقاي نسل و يا دفاع و نگهداري کندو مي باشد و نظر انفرادي در بين نيست و هيچکدام از آنها در نتيجه سعي انفرادي قادر نيستند که براي مدت طولاني زنده بمانند و بنابراين هدف آنها به طور دسته جمعي انجام مي گيرد.
ملکه
ملکه زنبور عسل بسادگي از کارگران و زنبور نر مشخص مي شود. ملکه نسبتا درشت تر و درازتر از کارگران و درازتر از زنبوران نر است، ولي پهن تر از آنها نيست. از آنجا که شکم ملکه طويل و در سطح زيرين پهن است، طول بالهايش نسبت به بدن از بال کارگرها و زنبوران نر کوتاه تر است.
نيش ملکه کمي خميده است و نسبت به نيش کارگر داراي دندانه هاي کمتري است و فقط براي از بين بردن ملکه هاي رقيب به کار مي رود. حرکت ملکه در حالت عادي ملايم است ولي در مواقع احتياج مي تواند با سرعت حرکت کند. ملکه اي که جفتگيري کرده و در حالت تخم گذاري است روي شانه هايي قرار دارد که جوانترين نوزادان در آن زندگي مي کنند. ملکه در اين حالت، اغلب بوسيله عده اي محافظ احاطه شده است. سر محافظين اغلب به طرف ملکه مي باشد. محافظان در اين حالت، با شاخک هاي خود ملکه را آرايش مي کنند و با دهان خود او را مي ليسند يا غذا مي دهند؛ بعلاوه مدفوعات وي را بيرون مي برند.
امروزه کاملا واضح است تمام تخمهايي که در سلولها قرار دارد، بوسيله ملکه واحد کندو گذاشته مي شود. اين ملکه در جواني در هواي آزاد با يک يا چند نر پشت سر هم جفتگيري و براي خود تا آخر عمر اسپرم ذخيره مي کند. زنبورهاي کارگر مي توانند تعداد کمي تخم بگذارند ولي قادر به جفتگيري نيستند و معمولا در حالتي که ملکه کندو زنده است تخمگذاري براي آنها ممنوع است. نوزاداني که از تخم زنبوران کارگر بوجود مي آيند به علت اينکه فکنده نيستند تبديل به زنبورهاي نر مي شوند. چنين نرهايي معمولا از نرهاي طبيعي که از ملکه بوجود مي آيند، کوچکترند.
فصل پرورش نوزادان در شرايط آب و هوايي معتدل، به مقدار کم، از اواسط ديماه شروع شده مرتب توسعه مي يابد؛ و اوايل ارديبهشت، به حداکثر خود مي رسد. در صورتيکه شرايط اجازه دهد، فعاليت توليد مثل آنها، به همين وضع، تا اواخر خرداد ماه ادامه پيدا مي کند و از آن به بعد رو به نقصان مي گذارد. در ماههاي آبان و آذر فعاليت زاد و ولد بکلي متوقف مي گردد. نژادهاي مختلف زنبورعسل از اين حيث داراي خصوصيات متفاوت هستند. هنگامي که توليد مثل کلني در حداکثر توسعه خود مي باشد، يک ملکه ممکن است 1500 تا 2000 تخم در روز بگذارد.
اگر چه يک زنبور کارگر بتنهايي مي تواند يکي دو هفته در قفس زنده بماند ولي هيچ زنبور کارگري مايل نيست که به حالت انفرادي زندگي کند و در اولين فرصت، به يک کلني مي پيوندد. زنبورهاي کارگر اغلب بوسيله بو، ارتعاشات صوتي، ديد و حرارت به هم جذب شده به صورت دسته در مي آيند. زنبورهاي يک کندو وقتي که فاقد ملکه نيز باشند از هم پراکنده نمي شوند و باز هم تقسيم کار در بين آنها حکمفرما مي باشد. عده اي به صورت دسته جمعي در کندو مي مانند و عده قليلي براي آنها غذا مي آورند.
با اينکه ملکه در بهم آمدن افراد يک کلني تاثير عمده ندارد ولي براي بقاي کلني نهايت ضرورت را دارد.
الف - پرورش ملکه: در يک کلني زنبور عسل، پرورش ملکه ممکن است به يکي از علل زير صورت گيرد:
1)نشاندن ملکه جديد به جاي ملکه اي که به علت نا معلوم معدوم شده است.
2)تعويض ملکه اي که پير شده ولي هنوز مايل است فعاليت داشته باشد.
3)براي ازدياد کلني يا بچه بيرون کردن.
در هر يک از حالات فوق، کارگزاران موقعي اقدام به ساختن خانه ملکه و پرورش آن مي کنند که ماده بخصوص جلوگيري کننده به آنها نرسد.
در حالت اول، چندين ملکه در خانه هاي اضطراري که با تغيير شکل خانه کارگران ساخته شده، پرورش داده مي شوند. در اين خانه ها اغلب يک لارو يا ندرتا يک تخم قرار دارد. چگونگي انتخاب اين خانه ها و لاروها براي پرورش ملکه کاملا روشن نيست. در چنين خانه هايي، قسمت تحتاني سلول به خط وسط شانه موم منتهي مي شود و بر عکس، خانه هايي که در شرايط عادي ساخته مي شوند قسمت ضخيم سلول، بوسيله ساقه کوتاه مومي، به سطح يا لبه قاب چسبيده است. در اين حالت، نوزاد بطرف پايين آويزان است. در ابتداي ساختمان خانه اضطراري، سلول اصلي (سلول کارگر) بوسيله مايع بخصوصي که از غده زير فکي کارگران ترشح مي شود، انباشته شده، لارو داخل سلول اصلي در سطح آن شناور مي شود. به اين ترتيب، لارو وارد قسمت ويژه اي که براي پرورش ملکه ترتيب داده شده مي گردد. لاروهايي که براي پرورش اضطراري ملکه انتخاب مي شوند اغلب دو روزه هستند ولي لاروهاي سه روزه هم مي توان يافت. معمولا کارگران کوشش مي کنند که در پرورش اضطراري ملکه از لاروهاي مسن تر استفاده کنند. تجربه ثابت کرده است، لاروهايي که از سه روز بيشتر عمر داشته باشند براي پرورش ملکه مناسب نيستند و در آنها نقايصي يافت مي شود.
در صورتي که لارو انتخاب شده براي پرورش ملکه دو روزه باشد، در حدود 11 روز بعد، ملکه کامل از سلول خارج مي شود و اگر شرايط هوايي مساعد باشد، در فاصله 10 روز بعد جفت گيري کرده خود را براي تخم گذاري آماده مي کند. در اين صورت، از وقتي که کندو ملکه اي را از دست مي دهد تا هنگامي که ملکه تخمگذاري جانشين آن گردد حداقل سه هفته طول مي کشد.
ملکه هايي که از لاروهاي دو روزه يا کمتر به دست مي آيند فرقي با ملکه معمولي که از طريق تخمگذاري مستقيم ملکه در خانه ملکه به دست مي آيند ندارند. بايد توجه داشت که در هر خانه ملکه بيش از يک بار ملکه پرورش داده نمي شود و پس از آن خانه منهدم مي گردد. اندازه و شکل ظاهري سلولهاي ملکه اغلب با هم تفاوت دارند. طول آنها در حدود 5/2 سانت است و قطرشان از قاعده به بعد تقليل مي يابد. و دهانه آن اغلب حدود يک سانتي متر است.
تعداد خانه هاي ملکه که در يک کلني ساخته مي شوند، کاملا متفاوت است و بستگي به نژاد و اندازه کلني دارد. بطوري که اظهار مي شود، نژادهاي ايتاليايي و قفقازي کمتر از نژادهاي ديگر براي بچه بيرون کردن خانه ملکه مي سازند. کلني هاي نژادهاي قبرسي، سوري و مصري گفته مي شود که گاهي تا صد عدد ملکه در هر دفعه پرورش مي دهند. اينکه مي گويند، تعداد ملکه هاي پرورش داده شده در حالت تعويض ملکه کمتر از حالتي است که زنبورها بچه مي کند، تقريبا حقيقت به نظر مي رسد. در حالتي که کلني بخواهد ملکه عوض کند، عده ملکه هاي تازه از 2 تا 3 تجاوز نمي کند ولي در بعضي موارد به تعداد بيشتر نيز مشاهده شده است.
خانه هاي ملکه همگي در يک لحظه ساخته نمي شود و لاروهايي که براي پرورش انتخاب مي شوند ممکن است همگي در يک سن نباشند. نکته جالب اين که هميشه اولين ملکه که از خانه خود بيرون مي آيد به عنوان ملکه کندو انتخاب نمي شود و چه بسا که ملکه هاي بعدي اين سمت را به عهده بگيرند.
...
راهنمای پرورش و نگهداری زنبور
كندو
خصوصيات يك كندو ازورود زنبورهاي مهاجم جلوگيري كند. مقاوم در برابر اثرات مخرب نور خورشيد و باران باشد. مانع از نفوذ موريانه ها گردد. اغلب كندوها چوبي هستند و رايج ترين آنها به نامهاي مدرن يا ملي هستند.
قسمتهاي مختلف يك كندو از پائين به با لا تخته تحتاني - طبقه - پنجره ملكه - قابها و زيرسازي آنها - صفحه جدا كننده - سرپوش
ابزارآلات زنبورداري لباس كار زنبورداري - يك جفت پوتين يا چكمه خوب - يك جفت دستكش - توري جهت پوشاندن صورت - دودي يا دودكن - كاردك زنبورداري - كلاه - برسي يا شاه پر- قفس ملكه - بچه گير - يك قوطي كبريت
دودي يا Smoker زنبوران عسل تندخو به سادگي به زنبوردار اجازه خارج كردن عسل از كندو را نخواهند داد. براي تخفيف دادن حملات آنها و يا اداره كردن زنبوران زماني كه كندو مورد بازديد قرار مي گيرد از وسيله اي بنام دودي يا دود كن استفاده ميشود. برخي از دودكن ها از قلع و برخي از مس يا استيل ضد زنگ ساخته شده اند ويك دودكن بايد دمنده قوي (ماق) و مخزن آتش مناسب داشته باشد. بسته هاي مقواي نازك ،گوني كنف خشك و بخصوص پوسيده ،تكه هاي پارچه يا لباس پشمي كهنه ،چوب پوسيده و پهن گاو بهترين سوختها براي دودكن به حساب مي آيند.
چند نكته راجع به زنبورداري 1-رنگ كندوها را اغلب به علت تشخيص بهتر آنها و انعكاس حرارت و جلوگيري از نفوذ گرما به داخل كندو سفيد انتخاب مي كنند. 2- فضاي مورد نياز براي فعاليت هر زنبور در كندو حدود 8 ميلي متر مي باشد. 3- زنبورها از رنگهاي سياه و قهوه اي خوششان نمي آيد و در هنگام كار از بكار بردن وسايل اين رنگي بايد خودداري كرد.
آناتومي وانواع زنبور عسل زنبور عسل موجودي است كه به صورت اجتماعي زندگي مي كند و به دو صورت نر و ماده مي باشد كه ماده ها شامل ملكه و زنبور كارگر مي باشند. قسمتهاي مختلف بدن يك زنبور سر: (چشمها- شاخك ها- ضمائم دهاني- مغز و غدد گوناگون ) سينه : ( بالها و پاها به آن اتصال دارند و مركز حركتي بدن زنبور است ) شكم: ( دستگاه گوارش – تنفس و گردش خون – نيش يا زوائد توليد مثلي است) چشمها: دوعدد چشم مركب با چندين عدسي در دو طرف سر و سه چشم بسيار ساده كوچك بر روي فرق سر
دستگاه گوارش شامل فك و خرطوم است .
كار فك يا مانديبول mandible گزش، جويدن ، مكش و عمل ليسيدن آلت چنگ زدن به منظور: جمع آوري گرده – موم كاري – تميز كردن كندو – جنگيدن – برداشت كردن و چيدن – كار با بره موم و تثبيت آن - پرستاري نوزادان
انواع زنبور: هر كلني شامل ملكه ، چند زنبور نر ، هزاران كارگر و نوزاد (تخم- لارو و شفيره مي باشد.)
ملكه:زنبور ملكه بزرگتر از زنبور كارگر و طويل تر از زنبور نر است و تنها يكبار جهت جفتگيري از كندو خارج مي شود.وظيفه عمده ملكه تخم گذاري بوده و در طول اوج فصل پرورش نوزادان بين 1500 تا 3000 تخم مي گذارند.
جفتگيري ملكه اصطلاحا اين عمل را پرواز عروسي (Neptune) مي گويند كه 5 روز پس از خروج ملكه از سلول نوزادي اتفاق مي افتد.ملكه به همراه بسياري از زنبور هاي نر به پرواز در مي آيد او در ارتفاعات بالا پرواز كرده و تنها چند نر از 500 نر موفق به جفتگيري مي شوند. ارگان نرينه زنبور نر موفق, پس از جفتگيري شكسته و در ارگانلهاي حياتي ملكه گير مي كند و باعث مرگ زنبور نر مي شود و ملكه 3 الي 4 روز بعد از جفتگيري تخمگذاري مي كند.
زنبورنر:تنبل ترين زنبورهاست و تنها وظيفه آنها جفتگيري با ملكه است.
زنبور كارگر:كوچكترين و پرجمعيت ترين زنبوران عسل هستند و 98 درصد جمعيت كلني را تشكيل مي دهند .
وظايف يك زنبور كارگر عمل پاكسازي و نظافت - تغذيه و مراقبت از نوزادان - شان سازي - كمك كردن به ملكه - پرواز جهت يابي - تهويه كندو - وظايف محافظتي - جاسازي عسل ، گرده ، شهد و آب در سلولها - جلوگيري از غارت
اقداماتی که باید در اردیبهشت ماه برای کندو انجام شود عبارتند از:
1.برای جلوگیری از بچه دادن کندو کادر موم آجدار به کندو اظافه کنید
2.وقتی که ۱۰ کادر پر از زنبور شد می توانید روی آن طبقه دوم بگذارید.
3.تعویض ملکه را می توان در همین ماه انجام داد .
4.در صورتی که مایل به برداشت عسل بیشتری هستید بایستی به هر نحو ممکن از بچه دادن کندو جلوگیری کنید.
قدرت ملكه زنبورها در كنترل ذهني زنبورهاي كارگر
نتايج تحقيقات گروهي از حشره شناسان نيوزلندي نشان مي دهد كه زنبورهاي ملكه از نوعي توانايي برخوردارند كه مي توانند به كمك آن رفتارهاي زنبورهاي جوان كارگر را دستكاري كنند.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
نتايج بررسي هاي دانشمندان دانشگاه "اوتاگو" در نيوزلند كه در تازه ترين شماره ماهنامه علمي ساينس منتشر شده، حاكي از آن است كه زنبورهاي ملكه از توانايي كنترل ذهن و رفتار زنبورهاي جوان كارگر برخوردارند.
درحقيقت زنبورهاي ملكه مي توانند با استفاده از "اسيد همووانيليك 1" كه بخشي از فرومون آرواره اي زنبوراست، رفتار زنبورهاي كارگر را تغيير داده و آنها مهاجم كند.
فرومون رايحه مخصوصي است كه جنس ماده بسياري از جانوران در فصل جفت گيري به منظور جذب و جلب توجه جنس نر از خود متصاعد مي كنند.
اين كنترل ذهني و بروز رفتارهاي تهاجمي باعث مي شود كه زنبورهاي جوان كارگر توانايي يادگيري خود را از دست داده و نتوانند فعاليت هاي مرتبط به وظيفه خود را كه شامل شناخت رنگها، عطرها و محل هاي گل ها است را ياد بگيرند و انجام دهند.
در حقيقت ملكه به اين روش مي تواند زنبورهاي جوان كارگر را طوري تربيت كند كه به جاي تهيه غذا، تبديل به محافظان ملكه و لانه شوند.