-
خوشنويسان
خوشنویسان متقدم
خوشنویسان فقید معاصر
خوشنویسان معاصر
خوشنویسان متقدم
ياقوت مستعصمى
جمالالدين ياقوت ملقب به قبلةالکتاب، مردى اديب، فاضل و شاعر بوده است. وى از تربيت يافتگان المستعصم بالله آخرين خليفهٔ عباسى بود، به همين دليل خود را مستعصمى مىناميد و به همين نام آثارش را رقم مىزد. وى اقلام اسلامى را قاعدهمند کرد. چنانچه نقل شده وى سيصد و شصت و چهار قرآن نوشته است.
وفات وى در سال ۶۹۸ رخ داده است. شاگردانش که به استادان سبعه معروفند عبارتند از: مولانا ارغنون، مولانا عبدالله صيرفي، مولانا ارغون، مولانا عبدالله صيرفي، مولانا يحيى صوفي، مولانا مبارک شاه سيوفي، مبارک شاه قطب، مولانا احمد سهروردي.
سلطانعلى مشهدى
هزاران صفحه و ميليونها کلمه تاکنون دربارهٔ ابعاد شخصيتى سلطانعلى نوشته شده و هنوز براى شناخت آثار و شخصيت او تحقيق و پژوهش بيشترى لازم است. وى القاب فراوانى از سوى بزرگان و اديبان زمان خود گرفت که قبلةالکتاب، زبدةالکتاب، سلطان الکاتبين و ... از جملهٔ آنهاست. سلطانعلى مشهدى شاگردان بىشمارى را تعليم داده است که سلطان محمد خندان، سلطان محمدنور و محمد ابريشمى از برجستگان آنها هستند. از معروفترين آثار وى کتابت ديوان حافظ، ديوان شعر جامي، مناجات خواجه عبدا... انصارى و ... و رسالهٔ موسوم به صراطالسطور دربارهٔ خط و خوشنويسى مىباشد. سلطان على مشهدى در سال ۸۴۱ هـ .ق متولد و در سال ۹۲۶ هـ . ق وفات يافت و در محوطه مرقد امام رضا (عليهالسلام) بهخاک سپرده شد.
ميرعلى هروى
معروفترين خوشنويس پيش از ميرعماد، ميرعلى هروى است. آثار زيادى از وى برجاى مانده که گلستان و بوستان سعدي، يوسف و زليخاى جامي، گوى و چوگان عارفى و ... از جملهٔ آنان است. ميرعلى هروى شاگرد زينالدين محمود بوده، برخى نيز به ارتباط و ملاقات وى با سلطانعلى مشهدى اشاره کردهاند
ميرعمادالحسنى قزوينى
ميرعماد فرزند ابراهيم و ملقب به عمادالملک است، در حدود ۹۶۱ هحرى متولد و در سال ۱۰۲۴ در اصفهان به شهادت رسيد. او شاگرد محمدحسين تبريزى بوده و بعدها از خطوط باباشاه اصفهانى و مالک ديلمى مشق کرده و در پانزده سال آخر عمر شيوهاى را بجاى گذاشت که تا امروز بىنظير است و در نهايت اعجاز و صفا و شأن قرار دارد. از شاگردان ميرعماد مىتوان نورالدين محمد لاهيجي، عبدالرشيد، ميرابراهيم، گوهرشاد، ابوتراب و محمدصالح را نام برد. وى بهدليل حسادت رقباى خود و دشمنى شاهعباس اول به قتل رسيد.
عليرضا عباسى
از معروفترين خوشنويسان دوره صفويه مىباشد و از رقباى ميرعماد بوده است. وى بهعنوان خطاط مخصوص شاهعباس در همه وقت کنار او بوده و براى همين عباسى را رقم مىزده است. در خطوط نستعليق و ثلث تسلط داشته. تاريخ درگذشت عليرضا عباسى سال ۱۳۰۸ هـ .ق است.
اسدا... شيرازى
از خوشنويسان نستعليق در عهد فتحعليشاه و محمدشاه و ناصرالدينشاه بوده است. ملقب به کاتبالسلطان بوده چرا که از کاتبان دربار محمدشاه و مورد توجه او بوده و بسيار عزيز و محترم مىزيسته. ميرزا اسدا... از پيروان شيوهٔ ميرعماد و در زمان خود در اين هنر بلندآوازه بوده وفاتش بهسال ۱۲۶۹ قمرى ضبط شده اما صحيح بنظر نمىرسد و ظاهراً چند سال بعد از اين تاريخ نيز زندگى کرده است. آثار باارزشى از وى بجا مانده که بيشتر آنها در کتابخانهٔ ملى ايران موجود است.
محمد صالح
محمد صالح فرزند ميرزا ابوتراب و از شاگردان مطرح ميرعماد بوده است. وى علاوه بر نستعليق خط ثلث را به زيبايى مىنوشته و هم اينک برخى کتيبههاى سردر مساجد بهويژه اماکن متبرکه در اصفهان با رقم محمد صالح قابل مشاهده است. آخرين تاريخ برجاى مانده در آثار محمد صالح ۱۹۰۴ هـ . است.
فتحعلى شيرازى
بعد از ميرزا غلامرضا، فتحعلى شيرازى ملقب به حجاب بزرگترين خوشنويس عهد قاجار است. آثار فراوانى از تمامى اقلام از فتحعلى شيرازى برجاى مانده؛ نقل است که گلستان سعدى را چند بار کتابت کرده، در کل کتابت آثار ادبى و ديوان اشعار بزرگان از فعاليتهاى اين خوشنويس بزرگ است. وفات او در ۱۲۶۹ اتفاق افتاد و در صحن شاهچراغ در شيراز بهخاک سپرده شد
-
خوشنويسان فقيد معاصر1
طاهر خوشنویس
جواد شریفی
بوذری
عبدالرسولی
مرتضی برغانی
علیاکبر کاوه
سید حسن میرخانی
علی منظوری
حبیبالله فضائلی
حمید دیرین
ملک الکلامی
اعتضادی
شیبانی
آقاحسینی
زرین خط
سید حسین میرخانی
معصومی
عبدالله فرادی
حسن سخاوت
طاهر خوشنويس
وى در سال ۱۲۶۸ ش در تبريز متولد شد. کتابتهاى وى عبارتند از: جامعالمقدمات، شرح جامى، کتاب رجال، نهجالبلاغه، کفايتالاصول، مکاسب، منتهىالآمال، مفاتيحالجنان و ... ميرزا طاهر خوشنويس به دفعات قرآن مجيد را کتابت کرده است.
ملک الکلامى
وى به سال ۱۲۷۴ ش در سنندج متولد شد و به اميرالکتاب ملقب شد. وى بر خطوط ششگانه تسلط کافى داشت. در شعر و نقاشى و حکاکى از مهارت خوبى برخوردار بود. از آثار برجسته وى کتيبهٔ آرامگاه خواجه حافظ شيرازى است. وى در سال ۱۳۲۸ وفات يافت.
جواد شريفى
در سال ۱۲۹۰ در تهران متولد شد. نستعليق را نزد پدر خود فرا گرفت. از آثار وى خوشنويسى رباعيات خيام، رباعيات باباطاهر، غزليات شمس تبريزي، کليات سعدي، شاهنامه فردوسى و تأليف و تحرير رسمالخط مدارس مىباشد.
اعتضادى
جلالالدين اعتضادى ملقب به صدرالکتاب متولد ۱۲۷۵ ش تهران است. او نزد ميرزا غلامرضا به مشق خط پرداخت. بعدها در جرگهٔ خوشنويسان ارشد درآمد. از وى چندين مرقع و خوشنويسى تفسير قرآن برجاى مانده است.
بوذرى
ابراهيم بوذرى فرزند علىاصغر طالقانى در سال ۱۲۷۵ ش در طالقان ديده به جهان گشود. وى از محضر محمد عماد طاهرى و مرحوم عماد سيفى بهره برد و خط ثلث را از مرحوم اميرالکتاب و نسخ را در مکتب مرحوم على عبدالرسولى آموخت. آثار فراوانى از بوذرى در زمينه کتابت بهيادگار گذاشته است.
شيبانى
متولد ۱۲۸۵ کاشان و از خطاطان گمنام عصر ناصرالدينشاه است. از او خطوط مختلف از جمله خط تحريرى بهيادگار مانده است.
عبدالرسولى
مرتضى عبدالرسولى در محضر استاد عبدالمجيد ملکالکلامى بهره گرفت و خطوط ثلث و نسخ را از وى آموخت. وى در خط نستعليق و شکسته نستعليق تبحر ويژهاى داشت. عبدالرسولى در نوازندگى سنتور نيز شهرت داشته است.
آقاحسينى
على آقاحسينى در سال ۱۲۹۰ ش در طالقان بهدنيا آمد. پس از مشق نزد محمدحسين خوشنويسباشى و ميرزا حسنخان عاصى نزد عمادالکتاب رفت و از شاگردان برجسته او استاد عباس اخوين است. آقا حسينى در سال ۱۳۴۱ وفات يافت.
مرتضى برغانى
سيد مرتضى خوشنويس برغانى در تهران متولد شد. وى از محضر محمدرضا کلهر بهره برده و آثار و کتابتهاى زيادى از وى باقيمانده است. دو فرزند فرمند وى بهنامهاى حسن و حسين اثرات زيادى در هنر خوشنويسى برجاى گذاشتهاند. سيد مرتضى در سال ۱۳۰۸ وفات يافت و در جوار حضرت عبدالعظيم به خاک سپرده شد.
-
خوشنويسان فقيد معاصر (۲)
زرين خط
حسن زرينخط متولد ۱۳۱۲ هـ .ق نزد ميرزا طاهر کاتب همايون به مشق خط پرداخت و زرينخط جزو نسختين استادانى بود که از هنر خوشنويسىاش در آموزش و چاپ رسمالخط استفاده کرد و شاگردان زيادى را نيز تربيت نمود.
علىاکبر کاوه
وى در سال ۱۳۱۲ ق در شيراز متولد شد. از محضر عمادالکتاب بهره فراوان برد. استاد کاوه به درجهاى از کمال رسيد که محمدتقى بهار وى را ميرعماد عصر لقب داد.
سيد حسين ميرخانى
سيد حسين ميرخانى متولد ۱۲۸۴ ش در تهران است. تعليم خط را نزد پدرش فرا گرفته و بزودى سرآمد خوشنويسان معاصر شد. کتابت را تا قطعهنويسى با تسلط مىنوشت و از بنيانگذاران انجمن خوشنويسان ايران است. دو نوبت کتابت قرآن کريم به نستعليق از يادگارهاى برجسته استاد مىباشد. آموزش خوشنويسى امروز و رونق اين هنر شريف مديون اين هنرمند بزرگ است.
سيد حسن ميرخانى
سيد حسن ميرخانى متولد ۱۲۹۱ ش در تهران و فرزند سيد مرتضى برغانى است. او خط را نزد پدر آموخت. تمامى خطوط از قبيل: نسخ، ثلث، نستعليق، شکسته و نستعليق را به خوبى مىنوشت. وى از معدود خوشنويسانى است که تمامى متون کهن ادبى شاخص را با استادى تمام خوشنويسى کرده است.
خط جلى نستعليق
معصومى
احمد زنجانى مشهور به معصومى فرزند مرحوم حسين زنجانى سال ۱۲۸۷ در نجف متولد شد. وى در خطوط نسخ، ثلث، کوفي، نستعليق، شکسته، طغرا و ... مهارت داشت. از شاهکارهاى او کتيبههاى آرامگاه ابنسينا در همدان، مسجد آئينه در قم و ... است. از آثار مکتوب وى ۳ بار کتابت قرآن، نهجالبلاغه و ... مىباشد.
على منظورى
على منظورى متولد ۱۲۶۴ ش شهرستان تفرش است. وى از محضر استاد ميرزا سيد حسين خوشنويس تفرشى بهره جست. آثار گرانبهايى از خطوط مختلف جلى و خفى بجا گذاشته است. وى در سال ۱۳۰۰ وفات يافت.
عبدالله فرادى
خوشنويسى را با حضور در کلاسهاى غلامرضا پاکنهاد و على آقاحسينى آغاز کرده و بعدها به محضر استاد کاوه راه يافت. وى فارغالتحصيل رشتهٔ قضا و ليسانسيهٔ زيان فرانسه از دانشگاه سوربن پاريس بود. از استاد فرارى قطعات و مرقعات ارزشمندى برجاى مانده که يک دوره شش جلدى آموزش خوشنويسى از آن جمله است. همچنين مجموعهٔ ارزشمندى از وسايل کتابت بويژه قلمتراش از استاد که در زمان حياتش گردآورى کرده بود، برجاى مانده است.
حبيبالله فضائلى
استاد فضائلى از اساتيد خوشنويسى معاصر است که با تمامى خطوط آشنا بود. خوشنويسى را از پدرش فرا گرفت سپس نزد استادانى چون علىاکبر کاوه، حسن زرينخط، خليقىپور به تکميل آن پرداخت. دو مجله ارزشند اطلس خط و تعليم خط از تأليفات وى بشمار مىرود. که بهعنوان مرجع همواره مورد استفاده علاقمندان و پژوهشگران خوشنويسى بوده و هست. آثار گرانبهايى در زمينه کتيبه برجاى مانده که کتيبههاى عتبات کربلا، نجف، سامرا، کاظمين امام رضا (عليهالسلام)، و غيره از جمله آناند. کتابت يک جلد قرآن مجيد از جمله آثار مانده از استاد فضائلى است.
حسن سخاوت
متولد ۱۳۰۴ کرمان، تحت تعليم استاد سيد حسين ميرخانى خط را فرا گرفت. وى مدرس انجمن خوشنويسان بود و به سال۱۳۷۳ وفات يافت.
حميد ديرين
متولد ۱۳۱۵ شيراز، وى از شاگردان استاد ميرخانى و استاد بوذرى بوده، به سال ۱۳۷۴ وفات يافت
-
نقاشى خط
در چند دههٔ اخير بعضى از خوشنويسان به ترکيبى از خط و نقاشى دست زدهاند؛ يعنى رنگ و نقاشى را در خدمت خوشنويسى گرفتن يا برعکس؛ و گاه تابلوهايى بديع پديد آوردهاند.
نقاشيخط کلمهٔ جديدى نيست؛ زيرا تلفيق خط و نقاشى از ديرباز در تاريخ خطنگارى ملل مختلف مشاهده مىشود. بهعنوان مثال کاربرد خط در کتيبهها و اماکن مقدس و نيز روى ظروف، مهرها و ... که از قدمت زيادى برخوردارند؛ اما نقاشيخط به سبکى که اکنون انجام مىشود داراى قدمتى حدوداً سى ساله است. مرحوم پيلارام، مرحوم مافي، زندهرودي، استاد افجهاى و استاد احصايى که هر کدام در اين راه زحمت بسيار کشيدهاند، در پيشبرد اين هنر مؤثر بودهاند.
تاريخ نقاشيخط در ايران از دورهٔ قاجار بهطور جدى آغاز مىشود. خوشنويسان اين دوره خط را مىنوشتند بعد کپى مىکردند و داخل آن را رنگآميزى مىکردند و يا گل و بوته مىانداختند. در حقيقت نقاشيخط اوليه، کتيبهنويسى است. امروزه ما با شکلهاى متنوع و جديدى از تلفيق خط و رنگ و نقاشى مواجه هستيم و نقاشيخط امروزه رواج بيشترى يافته و مخاطب خود را پيدا نموده است.
ابداع و ابتکار هنرمند معاصر در زمينهٔ نقاشيخط بر تجربيات گذشته استوار است. در هر گونهاى از بناهاى اسلامى گاه در زير ذرهبين نمونهاى از نقاشيخط وجود دارد. و يا مرغ بسما... الرحمن الرحيم که هنرمندان ابرانى در قرون گذشته ترسى و تحرير کردهاند، در تاريخ خطاطى - نقاشى ثبت شده است.
در نقاشيخط هدف در درجهٔ اول ايجاد و ترکيببندى با فرمهاى زيبا و چشمنواز است. مثلاً در خط طغريٰ خوشنويسى وجود ندارد؛ بلکه هدف ايجاد فرم و کمپوزيسيون بوده و هدف اصلى چه بسا نقاشيخط باشد.
يک اثر تصويرى زبان خودش را دارد. در ساختن يک اثر احساسات و کوشش دهنى خالق آن با مهارت در بکارگيرى اشياء درهم مىآميزد و براى ديدن، نياز به توضيح ندارد.
اما هنرمند خوشنويس بايد اطلاع کافى از خط و مراحل خوشنويسى داشته باشد، چون پايه و اساس هنر نقاشيخط خوشنويسى است و بعد نياز به داشتن آشنايى دربارهٔ سواد بصرى و مبادى آن دارد يعنى بايد عناصر بصرى مثل نقطه، خط، سطح، حجم، نور و رنگ را بشناسد و با ترکيب رنگها و ويژگى رنگها آشنا باشد. مواد را بشناسد، و تجربه کند. و بعد با کمک خلاقيّت و ذهن آفرينشگر مىتواند در اين عرصه به موفقيتهاى چشمگيرى نائل شود.
-
کتيبهنويسى
کتيبهنويسي، يکى از اشکال و گونههاى ارائه خوشنويسى است که در تزئينات معمارى بخصوص در دورهٔ اسلامى رواج داشته است. در کتيبهنويسى بيشتر از خطوط عربى و کوفى استفاده شده است. از دلايل اين امر اتصال حروف به يکديگر در خطوط عربى است و اين پيوستگى با خطوط عمودى ساختمان آهنگى ايجاد مىکند و خطوط افقى ايجاد توازن مىنمايد.
خوشنويسى در ايران مايهٔ اصلى تزئينات در فن معمارى بهحساب مىآيد. حروف نوشتههاى نقش رستم در دورهٔ هخامنشى اولين نمونههاى اين کاربرد است. سپس در دورهٔ اسلامى اين زمينه بيشتر فراهم گرديده که بيشتر از الفباى عربى براى اين قالب استفاده مىشود. حروف الفباى عربى از ترکيب خطوط عمودى و افقى تشکيل شده، با طرحى پيوسته و لذا هم از جهت ترکيب يکديگر، خود را در اختيار تزئينات معنوى قرار مىدهد و هم از نظر ترکيب با ساير عوامل ترئيني. در بناهاى سلجوقى مانند داخل برج پير علمدار دامغان از خط کوفى استفاده شده است. انواع خطوط کوفى در آثار معمارى اسلامى ايران با روش حجاري، گچبري، کاشىکارى و آجرکارى بکار رفته است.
از نمونههاى بکارگيرى خط کوفى يکى مسجد نائين است مربوط به قرن چهارم هجرى که محراب و طاق بالاى آن داراى تزئينات هندسى و خطى است. نمونهٔ ديگر برج مسعود غزنوى است که در بالاى آن يک حلقه کتيبه به تاريخ ۵۰۸ هجرى کار شده است.
در گچبرىهاى مسجد اردستان نيز بکارگيرى حروف کوفى بچشم مىخورد و بسيارى نمونههاى ديگر از جمله مسجد امام اصفهان.
آنچه در کتيبهنويسى مهم است ترکيببندى و اجراست. کتيبهنويسى نستعليق از دورهٔ صفويه آغاز شد و از عليرضا عباسى کتيبههاى زيادى در دست است. در امامزاده عبدالله تهران و نيز در شاهچراغ کتيبههايى وجود دارد که متعلق به کاتب همايون است.
در باغ ارم نيز کتيبهاى از ميرزا آقاى زنجانى وجود دارد. اثرى نيز از ميرزا غلامرضا اصفهانى در مسجد سپهسالار کار شده است. و نمونههاى ديگرى که در مکانهاى مختلف اجرا شده است.
خط در بناها بصورت کاشىکارى و گچکارى اجرا مىشده است. روى سنگ بطور مستقيم نوشته مىشده است؛ اما در کاشىکارى و گچکارى خط ابتدا نوشته مىشده و بعد به وسيلهٔ کاشىکار يا گچبر اجرا مىشده است.
-
نستعلیق
نستعلیق به عنوان خط مادر عمومیترین خط زمانه ماست و در قیاس با سایر خطوط استقبال بیشتری از آن میشود.
بیژن بیژنی با اعلام این مطلب گفت: "خوشنویسی حیطه ای است که باید همواره در جهت اعتلا آن کوشید. در واقع اگر تمام هنرمندان خوشنویس آثار خود را در عین دقت و ظرافت انجام دهند، خوشنویسی دارای عمری طولانی و مستمر می شود."
وی در خصوص تالیفاتی که در سال های اخیر در زمینه خوشنویسی توسط خطاطان صورت گرفته نیز تصریح کرد: "هر حرکتی از جمله برگزاری نمایشگاه، تالیفات متعدد و آموزش صحیح می تواند این هنر را به مسیر پیشرفت و تعالی نزدیکتر کند. به خصوص که در این سال ها ورود کامپیوتر به پررنگ کردن شاخه های خوشنویسی دامن زده است. تالیفات و آثار منتشرشده و مکتوب که در این زمینه وجود دارد نیز می تواند به بالندگی هنر خوشنویسی کمک کند. امروز این تالیفات توسط استادان فن با استقبال گسترده ای از سوی علاقمندان رو به رو می شود."
بیژنی به کمرنگ شدن مقوله کتابت در حوزه خوشنویسی اشاره کرد و افزود: "در روزگاری بسر می بریم که اساسا کتابت کاربردهای گذشته را در جامعه امروز دارا نیست. یکی دیگر از دلایل کمرنگ شدن کتابت نیز این است که سفارش دهنده به آن شکل که باید در این حوزه به چشم نمی خورد. البته طیف سفارش دهنده در زمینه های دیگر نیز کمرنگ است و خرید و اصولا رویکرد به آثار خطی منحصر به دوستداران این هنر شده است."
این هنرمند در خصوص اینکه چه راهکارهایی باید برای احیاء مقوله خط در ایران در نظر گرفته شود خاطرنشان کرد: "اگر مراکز آموزشی حمایت شوند و رسانه هایی چون مطبوعات به خصوص تلویزیون با ویِژگی دربرگیری عمومی به اطلاع رسانی و خبرسازی در این حیطه بپردازند، مسلما خوشنویسی می تواند مورد بازنگری و احیاء واقع شود. البته برپایی نمایشگاههای خط نیز در گسترش این هنر تاثیر دارد. خوشنویسی هنری کاملا ایرانی و ملی است و باید با آموزش های صحیح تداوم یابد."
بیژنی در ادامه سخنان خود گفت: "در حال حاضر خط نستعلیق یکی از خطوطی است که با استقبال زیادی همراه است. شاید به این خاطر که از نستعلیق همواره به عنوان یک خط مادر یاد می شود و عمومی ترین خط زمانه ماست. در عین اینکه سایر خطوط نیز مانند شکسته زیبایی خاص خود را دارند. همین طور نسخ و ثلث که از دیرباز کاربرد مذهبی داشته و در معماری ما به کار رفته اند. اما به این معنی نیست که خطوط دیگر فراموش شده و از یاد رفته اند. بلکه از آنها نیز در تابلوهای تزئینی و کاشیکاری ها استفاده می شود. اما در مجموع رویکرد عموم نسبت به خط نستعلیق مطلوبتر است."
------------------
منبع : آفتاب
-
خط كرشمه
خط كرشمه
احمد آریامنش ابداع كننده خطوط كرشمه و سفیر است كه خط كرشمه را پس از ۵۰۰ سال از خط میخی برگرفته است و خط «سفیر» را نیز فرزند خط كرشمه میداند.
احمد آریا منش ابداع كننده خط كرشمه درباره این نوع خط گفت: كرشمه نوعی خط ناب ایرانی است كه پس از ۵۰۰ سال متولد شده است. وی با بیان اینكه خط كرشمه زاییده خط میخی است میافزاید: كرشمه از پیچشهای طبیعی نظیر موج دریا و حركت گیاهان در باد برخوردار است.
آریامنش كرشمه را نوعی خط موسیقایی رقصنده توصیف میكند و ادامه میدهد: كرشمه بدون پایبندی به قید و بندهای خطوط سنتی، بسیار رها و آزاد است و قابلیتهای بسیار زیادی برای كارهای گرافیكی دارد.
این هنرمند خوشنویس همچنین خط دیگری با عنوان سفیر ابداع كرده است كه خود او این خط را فرزند خط كرشمه میداند و در این باره میگوید: خط سفیر با معنای بیشتری همراه است كه نوع ارتباط و خوانا بودن آن از اهمیت بیشتری برخوردار است.
وی با اشاره به اینكه هنوز كتابی درباره خط سفیر به چاپ نرسانده است، میافزاید: كتابی درباره خط كرشمه چاپ و منتشر كردهام كه دركتابخانه ملی نیز موجود است و به زودی كتابی از خط سفیر نیز چاپ و منتشر خواهم كرد.
این هنرمند مبدع با بیان اینكه خوشنویسی ایران همچنان درجا میزند تصریح میكند: درجا زدن خوشنویسی ما به دلیل سیاستهای نادرست انجمن خوشنویسان است كه مصرانه به خطوط سنتی پایبند است و اجازه نمیدهد خط رها شود و خط مدرن هم اجازه رشد پیدا كند.
آریامنش با بیان اینكه بازهم اقدام به ابداع خطوط دیگری در آینده خواهد كرد ادامه میدهد: میتوان با نگرش دیگری به خطوط فارسی و اندكی جسارت نوآوری كرد كه خوشبختانه این جسارت درنسل جوان یافت میشود.
وی خوشنویسی را از جمله هنرهای كاملا ایرانی میداند و میگوید: خوشنویسی ما برخلاف سایر هنرها مثل تئاتر،موسیقی،نقاشی و... كه وام گرفته از هنرهای غربی و خارجی است هویت كاملا ایرانی دارد.
این هنرمند خوشنویس همچنین درباره برخورد مسئولین با این نوآوری با بیان اینكه املای نانوشته غلط ندارد میگوید: "معمولا هر نوآوری و حركتی با مخالفتها و موافقتهایی همراه است و هنرمندان سنتی ما نیز كه معتقدند خط فقط نستعلیق است، نوآوریها را به حساب تفنن و بازیهای آنها میگذارند ولی جوانان هنرمند ایرانی و مردم عادی، بسیار از این نوع خطوط استقبال كردند و مسئولین هم برایشان جالب بود و قول مساعدت دادهاند ولی من تاكنون از آنها چیزی نخواستهام."
--------------
منبع: سرّ عشق
-
استاد یدالله کابلی
بی هیچ تردید استاد ید الله کابلی خوانساری یکی از تاثیر گذارترین هنر مندان معاصر است که با پدید آوردن شیوه ای تلفیقی در خط شکسته توانسته است بسیاری از نیاز های جامعه هنری امروز راجوابگو باشد . استاد یدالله کابلی متولد 1329 هجری شمسی در خوانسار است که فعالیت های رسمی خوشنویسی خود ار از سال 1347 آغاز نموده است .
خط نستعلیق را حدود سه سال در نزد استاد , شادروان سید حسن میر خانی آموخت. چنانچه که خود استاد می گوید در آن زمان جز اندک نسخه های خط شکسته نستعلیق که هر از چند گاه در نشریات چاپ می شد اثری از این نوع خط یافت نمی شد لیک همان چند عکس بی رمق چنان استاد را به خود مجذوب کرد که پس از کسب اجازه از استاد خود به سمت احیاء این خط کشیده شد تا اینکه بعدا آموزش این هنر اصیل در دستور کار انجمن خوشنویسان قرار گرفت.
از اساتید شکسته نویس دیرین باید استاد درویش عبد المجید – خورشید پرفوغ و بی غروب شکسته نویسی – را نام برد که بعد از آن میرزا حسن اصفهانی , محمد رضا اصفهانی , میرزا کوچک اصفهانی , محمد علی شیرازی و نهایتا سید گلستانه را نام برد که پل ارتباطی بود بین نسل گذشته با دوران معاصر. استاد کابلی از جمله نادر هنر مندانی است که نه تنها نسوخ ذوق هنری افراد را در شیوه نگارشرا نفی نمی کند بلکه چنانچه بدعت ها خارج از اصول و قواعد مقبول نباشد یکی از نقاط قوت خط می داند و همین نگرش باعث شده که سبک خود استاد , شمایل شکسته نویسی را به سر حد اعلی برساند و همین باعث احیاء دوباره خط و گرایش جوانان امروز به این خط شده است.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
-
خط و خوشنویسی
برگرفته از کتاب خوشنویسی ایران
رحمان دلفراقی
::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
خطی از در عشق خوانی همه را ز دهر دانی
که کلام آسمانی سخن خطا نباشد
بشر از روزیکه می خواست اندیشه ها و مفاهیم ذهنی خود را ، صور اشیا را بر استخوانهای حیوانات و سنگ ها و دیوار غارها نقش میکرد .
پس از گذشت هزاران سال و افزایش عقل و فکر و تجربه به کمک نقاشی خط تصویری را به وجود آورد . اما تصاویر قادر نبود نیات آدمیان و اندیشه های درونی آنان را کاملا نشان دهد . پس از گذشت روزگاری دراز در خط تصویری نیز که روشنگر کوشش بشر در راه ثبت مفاهیم ذهنی وی بود نقاشی ساده در آن تجلی کرده بود تحولی یافت بدین صورت که تصویر ها و اشکال مختصر شد و در آنها اصلاحاتی به وجود آمد یعنی صورت ها از خط تصویری به علامت مبدل شد . این مرحله پیشرفت خط را که مفهوم نویسی و اندیشه نگاری گویند بایستی کلید به وجود آمدن مراحل دیگر در پیشرفت خط دانست و بالاخره بتدریج در روزگارانی دیگر آخرین مرحله که خط الفبایی یا صوتی باشد به وجود امد .
درباره پیدایش خط الفبایی سخن بسیار گفته شده است . بیشتر دانشمندان اختراع خط الفبایی را به فینیقی ها نسبت داده اند این مردم که از کنعانیان و بازرگانان و دریانوردان چیره دست و آزموده بودند در قطعه باریک و کم ارضی از خاک سوریه در کرانه دریای مدیترانه سکنی داشتند ضمن سوداگری هاییکه در مدیترانه شرقی بعد در دریای سرخ یا کشورهای مختلف داشتند رسوم و عقاید از جمله خط الفبایی را که خود وضع کرده بودند رواج دادند اگر این عقیده درست باشد که این قوم که خط را از صوت نگاری خارج نمودند و صورتی دیگر به آن دادند . پس منشا خطوط الفبایی دنیا بغیر از خط چینی که از منشا دیگریست از همین خط الفبایی اختراع فنیقی ها است . اما عقیده برخی از دانشمندان اینست که خط پیش از فینیقی ها در جزیره کرت موجود بود . در هر حال خواه خط الفبایی و صوتی از جزیره کرت سرچشمه گرفته و یا بوسیله فنیقی ها اختراع شده باش و قوم مذکور نیز از عبریها اخذ کرده باشند یا نه و یا بالاخره عقیده برخی دیگر از دانشمندان و محققان را درست بدانیم که اختراع خط الفبایی بوسیله فنیقی ها افسانه ای بیش نیست .
اختراع خط از کیست ؟
اختراع خط در نقطه ای از زمین آن هم با یک گام به وجود نیامده است و برای پیدایش آن نمی توان زمان خاصی تعیین کرد . بنا به تحققیق مورخین و کارشناسان مخترع خط فنیقی ها بوده اند و یونانیان و سایر اقوام از انان اقتباس کرده اند و پس از دگرگونی و جرح و تعدیل خط رو به کمال رفته است . مراحل تطور و تکاملی خط را بعصی از مولفان اینطور ذکر کرده اند .
1- خط تصویری Pictorial
در قدیمی ترین ایام که هنوز بشر زبان باز نکرده بود و هنوز لغتی نمی شناخت تا حرف بزند و برای نمایش فکر و اندیشه خود نشانه ها و خطوطی بر خاک و یا سنگ و غیره ترسیم میکرد و به وسیله این لال بازی ها منویات خود را به طرف حالی میکرد. این نوع خط که یادگار تمدن مصر باستانی است خط تصویری نامیده می شود . در تاریخ آمده است که مصریان برای نوشتن مطالب خود یکنوع خط اختراع کردند که هیروکلیف ( خط مقدس ) نامیده می شد.
2- ایدئوگرام ( مفهوم نگاری )
کیفیت نگارش خط در این قسمت به این صورت انجام میگرفت که به جای کشیدن تمام شکل شی مورد نظر قسمتی از آن را به طور رمز یا اختصار روی صفحه کاغذ می آوردند و همه از دیدن آن علامت بخصوص پی به مقصود می بردند . گفته می شود این دوره را که دوره پندار نگارش خوانده می شود آشوری ها به وجود آوردند . ناگفته نماند که خط مصریان قدیم به همین ترتیب بوده و در خطوط پارسی و سومری و نیز عیلامی وجود داشت که دلالت بر معنی و مفهوم کلمه یا اندیشه ای میکرد .
3- خط هجایی Syllabic
با گذشت زمان نیز حروف مصور تبدیل به حروف هجایی شد . در خط هجایی برای هر هجا علامتی موجود است مانند خط فارسی کنونی که در صورتیکه اعراب را در نوشتن نگذارند قسمتی از آن هجایی است مانند خطوط بابلی ، سومری ، عیلامی مخلوطی از ایدئوگرامی و هجایی بوده اند .
4- خط الفبایی Alphabetic
این دوره که آخرین مرحله تکامل یافته خطوط بشمار میرود صنعت خط گام بلندی به پیش گذاشت و برای هر یک از صداها علامت خاصی وضع شد بنام زبر ، پیش . زیر و تنوین ، جزم و غیره و اگر در خط کنونی فارسی این علامات که اعراب خوانده می شود رعایت شوند خط الفبایی است . از خطوط الفبایی قدیم خط میخی پارسی البته مخلوطی از الفبایی یا خجایی بوده و خط اوستایی که کاملا الفبایی بوده است .
لغت الفبا از زبان فنیقی گرفته شده و اسم " الف با " مدت ها ثابت میکرد که فنیقی ها مخترع آن بودند زیرا اسم آن از دو کلمه آلفا و بتا که در زبان فنیقی به معنی گاو و خانه است تشکیل گردیده و این بواسطه شباهتی است که صورت گاو و نقشه خانه به این دو حرف دارند .
اگر حرف A وارونه و B افقی بنویسید این شباهت را خواهند داشت و حرف دوم را که بت نامیده می شود هم اصل با بیت عربی به معنی خانه است .
""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""
:19:
-
سلام
مطالب فوق العاده و مفیدی در این تاپیک هست .
بنظرم اگه اموزش خوشنویسی هم اینجا گذاشته بشه ، نور علی نور میشه .