داغ فراق بین که طربنامهی وصال .......... ای لاله رخ به خون جگر مینگارمت
چند است نرخ بوسه به شهر شما که من ......... عمری است کز دو دیده گهر میشمارمت
دستی که در فراق تو میکوفتم به سر .......... باور نداشتم که به گردن درآرمت
ای غم که حق صحبت دیرینه داشتی ........... باری چو میروی به خدا میسپارمت