یکی چو باده پرستان طراحی اندر دست
یکی چو ساقی مستان بکف گرفته ایاغ
Printable View
یکی چو باده پرستان طراحی اندر دست
یکی چو ساقی مستان بکف گرفته ایاغ
غصه اگر هست بگو تا باشد
معني خوشبختي، بودن اندوه است
اين همه غصه و غم اين همه شادي و شور
چه بخواهي و چه نه! ميوه يک باغند
همه را با هم و با عشق بچين...
وقتي تو نيستي
نه هست هاي ما
چونان که بايدند
نه بايد ها…
مثل هميشه آخر حرفم
و حرف آخرم را
با بغض مي خورم
عمري است
لبخند هاي لاغر خود را
در دل ذخيره مي کنم:
باشد براي روز مبادا!
اما
در صفحههاي تقويم
روزي به نام روز مبادا نيست
آن روز هر چه باشد
روزي شبيه ديروز
روزي شبيه فردا
روزي درست مثل همين روزهاي ماست
اما کسي چه ميداند؟
شايد
امروز نيز روز مبادا باشد!
---
خوش باشین دوستان !
برا منم دعا کنین !
دو زلفونت شب و روي تو ماهه
از اين شب روزگار مو سياه
دلم شد راهي درياي چشمت
از اين پس كار چشمم رو براهه
همیشه از همه نزدیکتر به ما سنگ است
نگاه کن
چشم ها همه سنگ است و قلبها همه سنگ
چه سنگبارانی....!!
گیرم گریختی همه عمر
کجا پناه بری؟
خانه خدا هم از سنگ است!!!!!!!!!!
تو باور نکن
اما من از نزدیک ترین جاده ها
دورترین مسیر را به تو
و برای رسیدن به تو پیموده ام.
منو میبینی و حیرون نمیشی .....
چی بگم ابری و بارون نمیشی درد و میفهمی و درمون نمیشی
چی بگم ، با کی بگم ، راز تو رو داری آتیش میگیری ، خون نمیشی
من که هر شب تا سحر قصه ی عشقو تو گوشت میخونم
بازم افسانه ای ، افسون نمیشی .....
تو بزرگی مثل دنیای خیال آدما دل زخمی ، لاله ی دشت بلا
نکنه غصه ی لیلی رو داری واسه این قصه ها مجنون نمیشی
سلام ای دوستان بی وفا.از غم بیاموزید.غم با همه بی وفایی هر شب به ما سر میزندها!!!1
يار بيگانه مشو تا نبري از خويشم
غم اغيار مخور تا نكني ناشادم
می سوزم از تب عشق تو
چه زیباست وقتی به آغوش می کشم
تن گرم خیالی تو را
و می بوسم لبانت را
و در خیال خود تو را تمنّا می کنم
بر صخره ای نشسته ام
و از روزنه ی افق
تو را تماشا می کنم
اما فقط در عالم خیال...
من ندانم که کیم
من فقط میدانم
که تویی
شاه بیت غزل زندگی ام