من هر چه را که بایدبه او می باختم
باخته ام
و تک خوابه خانه ای را که باید در دلم می ساختم
ساخته ام
با چنین آغوش در باد بازگشته ای
ترس دارد خیلی
بیرون پریدن
از وسط قصه ای که بانی آن فقط تو باشی
و راوی آن تو نباشی
این قصه آخر ندارد
برای فرار در ندارد