راست میگه
مواظب باشیم طرف دین نره.....( یکی نیست بگه خودت تکامل رو کشوندی به ادیان...)
Printable View
راست میگه
مواظب باشیم طرف دین نره.....( یکی نیست بگه خودت تکامل رو کشوندی به ادیان...)
همینجروی این ب چشمم خورد :31:نقل قول:
----------------------------------------
ببین دوست من ، بر طبق همون قانون علیت که شما قبولش داری خداتون باید علت داشته باشه ... نمیشه که همینجوری تبصره ماده بزنی که نه اینجا دیگه این علت غائیه ... اونم همینجوری بی دلیل ...
وگرنه همون حرف راسل میشه که اگه قراره اینجوری استدلال کنیم پس چرا طبیعت یا هر چیز دیگه ای علت غایی نشه ؟
اگر هم خداتون ناقص میشه اینجوری ، پس یا اشکال از استدلالتونه ، یا خداتون (بر اساس تعریفی ک ازش دارید یا اصل وجودش) ...
اینکه میگید خدا ناقص میشه اگه عت داشته باشه دلیل نیست . یوقت نگید این دلیله و ما ندیدیم. بلکه صرفا یه توجیه که تناقض رو رفع کنه. در حالی که هر توجیهی قابل قبول نیست .
پس اگه واقعا خدای کامل وجود داره ، باید قانون علیت رو بزارید کنار .... یعنی انتخاب بین یکی از این دوتاست . نه هر دوش .
:46:
:31:نقل قول:
نه تبصره نزدیم. خودت تصور کن: چیزی که از ازل تا ابد به صورت یک کامل مطلق موجوده. چنین موجودی اصلاً پدیده نیست (چون همیشه بوده و هست و خواهد بود از ازل تا ابد، بصورت یک کامل مطلق) که بخواد براش بحث علیت مطرح باشه و بگیم علتش چیه؟! همچین سؤالی بی معنیه...
یعنی حرف من اینه که اصلا بحث علیت براش مطرح نیست. نه اینکه مطرحش کنیم و بعد براش تبصره بزنیم بگیم نه این یه مورد استثنائا اینطوریه و..!!
استدلاله که خیلی ساده ست و مشکلی نداره: فرض میکنیم قانون علیت درسته و حقیقت داره. در این صورت برای اینکه دور تسلسل به وجود نیاد، باید حتماً یا علت العللی باشه یا اینکه کلاً باید منکر وجود همه چیز شد (این رو به قول دوستمون آتئیستها هم قبولش دارن و مشکلی درش نیست). چه موجودی به نظرت میتونه علت العلل باشه؟ فقط موجودی میتونه باشه که هیچ نیازی به علت نداره، یعنی از هر حیث کامله، که این، همون تعریف خداست. که بالاتر هم گفتم.نقل قول:
نه چرا کنار بگذاریم... قانونه سر جاشه، ولی برای خدا این قانون دیگه مطرح نیست (چون کامله) که بالاتر توضیح دادمنقل قول:
نمیتونیم این کار رو بکنیم...
اگر خدا وجود ندارد
تسلسل عرض اندام میکنه و نمیتونیم باهاش دست و پنجه نرم کنیم
اگر تسلسل صحیح است
جهان نیست میشه
اگر علیت غلط است
اون موقع هر جا در هر زمان و مکانی پدیده ی بدون علت رخ میده، یه چیزی خود بخود بوجود میاد، یه چیزی خود بخود میمیره.....
پس برای اینکه جهان رو توضیح بدیم
خدا باید وجود داشته باشه که از گردونه علیت به کنار مونده
تسلسل رو خوده خدا بوجود میاره نه اینکه وجودش از بین ببرهنقل قول:
من داشتم مطالب پست های قبلی رو از اول میخوندم
متوجه چیز جالبی شدم
اگر زمان وجود نداشته باشه تسلسلی وجود نداره!
و خدایی هم وجود نداره
پس سوال ما اینکه آیا زمان وجود داره؟
شما یکسری اصول اولیه ی فلسفه رو دارین زیر پا میذارین عزیزم.نقل قول:
هیچ جای فلسفه نمیگن هر موجودی باید یک خالق داشته باشه که شما میگی خداتون باید علت داشته باشه!!!!!
در فلسفه گفته میشه هر پدیده ای باید علت و بعبارتی خالق باید داشته باشه.
پدیده به چی میگن؟؟
به چیزی که قدیم نیست.یعنی ازلی نبوده و بعداً ایجاد شده.یعنی حادث.
طبق اونچه فلاسفه گفتند خدا پدیده نیست چون قدیم بوده یعنی خدا حادث نیست.
پس با این روش و با این صورت مسأله ی اشتباه دنبال جوابی برای علت برای خدا نباش.
+++++++++++++
ضمناً حس کردم این کلمه ی خداتون رو یکجوری دارین استفاده میکنین که انگار چماقه و باید توی سر زد! البته من از گذشته های دور شما رو میشناسم و بهمین خاطر امیدوارم اشتباه کنم.
شبکه ی 4
جمعه ها ساعت 19:05
تکرار : یکشنبه ها ساعت 16
سلسله سخنرانیهای جناب دکتر دینانی رو ببینین جواب دقیق خیلی از همین سوالات در صحبتهای ایشونه.
از نظر من فیلسوفی بسیار عالیقدر و نایاب که زبانش کاملاً قابل فهم است....
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بازم فرق چندانی نکرد . هنوز شامل حرف راسل میشید ...نقل قول:
میخواید بگید خدا این جها ن رو با وجود قوانین علیت درش خلق کرد ... خودشم هم علیت براش برقرار نیست ...
این حرفتون فقط ممکن الوجود بودن یک علت آغازین (خدا) رو مطرح میکنه ،نه اینکه اثباتش باشه . چون بالاخره یه موجودی رو که علت نداشته باشه تونستید تصور کنید ... من هم میتونم بگم همین جهان خودش از پایه بی علته و فقط درونش قوانین علیت حکم فرماست.
چندان فرقی با حرف شما نداره که یه موجود دیگه رو بی علت فرض کردید .
من نگفتم این حرف فلسفست ... گفتم این نتیجه ی حرف خود اونهاییه که عیلت رو بدیهی میدونن !نقل قول:
این تعاریف و فروض رو ک گفتید هم قبول میکنم.
بحث سر همینه که این جهان هم میتونه بی علت باشه .
بالاخره باید یه دلیلی داشته باشیم ک بگیم خدا بی علته . دلیلی که برای جهان قابل استفاده نباشه ...
نه من قصد چماق کردن چیزی رو ندارم . اندیشه ی خداباوران هم برای من قابل احترامه . صرفا منظورم این بود که بین خدا و اون استدلال اختلاف هست :46:
نتایج تحقیقات دانشمندان آمریکایی و کانادایی نشان می دهد که هر انسان در حدود 60 جهش ژنتیکی جدید نسبت به والدین خود دارد.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
تاکنون فیلم های علمی تخیلی بسیاری درباره «ابَر انسان ها» و «ایکس- انسان ها» ساخته شده است.
این فیلم ها مربوط به انسان هایی است که به دلیل جهش های ژنتیکی از توانایی ها و قدرت هایی برخوردارند که در انسان های عادی وجود ندارد.
اکنون تازه ترین نتایج تحقیقات محققان «موسسه Wellcome Trust Sanger» و دانشگاه مونترال نشان می دهد که هر یک از ما در نوع خود یک «ابر انسان» و یک «ایکس- انسان» هستیم.
این دانشمندان کشف کردند که هر انسان در حدود 60 جهش ژنتیکی متفاوت از والدین خود دارد. ژنتیک ما از 23 جفت کروموزوم ساخته شده است. این تحقیقات نشان می دهد که ژنوم انسان هم در اسپرم و هم در تخمک ها جهش می یابد و به همین دلیل DNA ما از DNA والدینمان متفاوت است.
این دانشمندان به منظور دستیابی به این نتایج، ژن های دو خانواده که هر یک از آنها شامل پدر و مادر و یک فرزند بود را مورد مطالعه قرار دادند و در تلاش برای یافتن جهش های جدید در فرزند، محققان 6 هزار جهش ممکن در هر توالی ژنوم را بررسی کردند.
این تحقیقات نشان داد که به طور متوسط در هر 100 میلیون حرف DNA تنها یک حرف در هر نسل تغییر می کند.
این محققان همچنین جهش هایی که در زمان تولید مثل در اسپرم و تخمک وجود دارند و جهش هایی که در زمان تولد دیده می شوند را با هم مقایسه کردند.
نتایج این بررسی ها که در تازه ترین شماره مجله نیچر ژنتیک منتشر شده است دانشمندان را شگفت زده کرد. این بررسی ها نشان داد که در یکی از این خانواده ها، 92 درصد از جهش های فرزند از پدر آمده بود، درحالی که در خانواده دوم تنها 36 درصد از جهش ها از پدر به فرزند رسیده بود.
این محققان در این خصوص توضیح دادند:«اکنون ما می دانیم که در بعضی از خانواده ها بیشترین جهش ها ممکن از مادر برسد و در بعضی دیگر از پدر. این بسیار شگفت انگیز است. در حقیقت به دلیل اینکه ژنوم برای ساختن یک اسپرم به تعداد دفعات بیشتری نیاز دارد که کپی شود بسیاری از مردم انتظار دارند که در تمام خانواده ها بیشترین جهش ها از پدر به فرزند برسد».
پروژه بعدی این تیم تحقیقاتی بررسی این نکته است که فاکتورهایی چون سن والدین و تاثیرات محیط چگونه بر تعداد جهش ها اثر می گذارند و منجر به بروز بیماری های ژنتیکی و مادرزادی می شوند.
دروود بر تمام دوستان گرامی من میخوام وارد بحث بشمنقل قول:
اینکه شما می گی خدا خود وجود باز خودش نیاز به اثبات داره قضیه تغییری نکرده
ابن سینا که فیلسوف نبود یه سری از اشتباهات ارسطو رو تکرار کرد چیزی که بش مشهور اینکه طب یونانی و هندی رو خیلی مطالعه کردهنقل قول:
من به جز امام محمد غزالی کسی ندیدم تو این طیف فلسفه بلد باشه که اونم در اخر گفت همه فیلسوفا کافرن
شما حدوث دگرشی رو با حدوث افرینشی یکی فرض کردینقل قول:
تو علم فقط حدوث دگرشی وجود داره چیزی از هیچی بوجود نماد
مثلا درخت از هیچی بوجود نمیاد از خاک اب و غیره بوجود میاد تبدیل ( حدوث دگرشی)
اصولاً در باره ی علیت آفرینشی سخنی نمیتوان گفت چون نه آفرینش هرگز دیده و آروین شده و نه اینكه میتوان آنرا نیاز مند به علت دانست
در ضمن علیت یه رابطه مادی تو مجموعه ای به نام وجود اینکه بگیم علت وجود چیه یه سوال اشتباست
مغالطه تعمیم جز به کل
ما تو مجموعه ای به نام وجود برسی کردیم دیدیم رابطه علیت بین اعضاش برقرار
اینو نمی تونیم به بیرون از مجموعه وجود تعمیم بدیم
---------- Post added at 07:46 PM ---------- Previous post was at 07:42 PM ----------
نقل قول:
شما خورشید رو با خدا مقایسه میکنید ؟
خورشید مادی خدا غیر مادی
شاید منظورتون یه خدای مادی؟
اثبات "وابسته بودن رابطه علیت به تجربه" توسط دیوید هیوم
این اثبات بخشی از کتاب "آشنایی با معرفت شناسی و مابعدالطبیعه هیوم" میباشد که از صفحات 71 و 72 آن برداشت و ترجمه کرده ام .
(Hume`s Epistemology and Metaphysics, An Introduction)
دو برهان زیر را با هم مقایسه نمایید :
1-
باران میبارد یا برف میبارد .
برف نمیبارد.
پس :
باران میبارد.
2-
رویداد الف رخ میدهد .(برق صاعقه دیده میشود).
پس:
رویداد ب رخ میدهد. (صدای صاعقه شنیده میشود).
برهان 1 یک برهان قیاسی معتیر است در حالیکه 2 مثالی از استدلال علی و معلولی میباشد.
چه فرقی بین آنها وجود دارد ؟
سعی میکنیم این فرق را با پذیرفتن مقدمات و انکار نتیجه هرکدام نشان دهیم.
انکار نتیجه برهان 1 معادل است با گزاره :
باران نمیبارد.
این گزاره به همراه مقدمه دوم برهان مذکور (که بنا به فرض صحیح است) به گزاره زیر منجر میشود :
باران نمیبارد و برف نمیبارد.
اما این گزاره با دیگر مقدمه برهان (باران میبارد یا برف میبارد) در تناقض است .
به عبارت دیگر با پذیرش مقدمات برهان و انکار نتیجه آن داریم میگوییم :
"باران میبارد یا برف میبارد اما برف نمیبارد و باران نمیبارد " که تناقض گویی است (بیانی از p و نقیض p ) زیرا میگوید حداقل یکی از گزاره های "باران میبارد" و "برف میبارد" درست هستند و همچنین هر دو گزاره مذکور همزمان غلط میباشند .
حال همین تحلیل را درباره برهان 2 انجام میدهیم.
به عبارت دیگر فرض کنید که گزاره زیر را بیان میکنیم :
رویداد الف رخ میدهد (برق صاعقه) اما رویداد ب (صدای صاعقه) رخ نخواهد داد.
بر اساس تجربیات گذشته ما ، چنین گزاره ای ابلهانه است اما تناقضی در بر ندارد !
گفتن "صاعقه روی میدهد اما صدای غرش وجود نخواهد داشت" مانند گفتن گزاره ای به صورت p و نقیض p نیست.
بنابراین یک برهان علی و معلولی مانند 2 برهانی قیاسآ معتبر نمیباشد .
این ثابت میکند که رابطه علی و معلولی با استلزام منطقی یکسان نیست و نوع خاصی از آن هم نمیباشد .
روابط علی و معلولی اساسآ با روابط منطقی تفاوت دارند.
پس آگاهی ما از رابطه علیت از نوع پیشینی (a priori) نیست بلکه به تجارب قبلی ما وابسته است.
ممکن است کسی بگوید اگر برهان 2 بصورت زیر بیان شود تبدیل به برهانی قیاسآ معتبر خواهد شد :
اگر رویداد آ (دیدن برق صاعقه) رخ دهد آنگاه رویداد ب(شنیدن صدای صاعقه) رخ خواهد داد.
رویداد آ رخ میدهد .
پس :
رویداد ب رخ خواهد داد.
در واقع به نظر میرسد که مقدمه اول باید اضافه شود زیرا دلیل ما برای نتیجه گرفتن صدای صاعقه پس از دیدن برق آن دقیقآ بر اساس باور به مقدمه مذکور است.
آیا اضافه کردن این مقدمه اندیشه پیشینی بودن رابطه علیت را تقویت میکند ؟ (یعنی میتوان از رخ دادن علت بصورت پیشینی و ماقبل تجربی به رخ دادن معلول آن پی ببریم ؟)
پاسخ منفی است .
زیرا مقدمه مذکور خودش ماقبل تجربی نیست و به تجربیات قبلی (این واقعیت مشاهدتی که رویدادهای ب در گذشته همواره پس از رویدادهای الف رخ داده اند) وابسته است.
بدین ترتیب ملاحظه میشود که اصل علیت که برخی آنرا بدیهی میدانند پایه ای در منطق قیاسی ندارد بلکه نوعی از استقرا میباشد و بر این فرض مبتنی است که وقایع آینده همواره مشابه وقایع گذشته خواهند بود.
اما این فرض هم زیر سئوال است زیرا بر اساس استدلال منطقی قیاسی قابل اثبات نیست و بدیهی هم نیست پس استقرا و به تبع آن علیت از راه استدلال قیاسی قابل اثبات نیست و بدیهی نیز نمیباشد.
اینکه اتش میسوزونه یه قضیه تجربی اگه تا حلا تجربه نکرده باشی ممکنه بپری تو اتیش ایا خدا هم یه قضیه تجربی؟نقل قول:
شما یه قضیه تجربی را با یه قضیه غیر تجربی قیاس کردی که تو منطق بش میگن قیاس معالفارق
نقل قول:
این تسلسلی که پیش فرض درست قرارش دادی خودش مشگل داره
اشکالی که این "برهان" دارد این است که قیاسی مع الفارق انجام میدهد،
منظور از تسلسل "سلسله در عربی یعنی زنجیر" برخی اوقات دایره وار بودن مجموعه علتها است، مانند علت های زیر
-> A -> B -> C -> D -> E -> F -> G -> A -> B -> C
که برخی معلول ها دوباره به علت علت های خودشان تبدیل میشوند،
و برخی از موارد نیز این است که مجموعه علت ها تا بی نهایت در گذشته امتداد می یابد و ابتدایی ندارد.
اما در مقایسه ای که فارابی انجام داده است هیچکدام یک از این دو حالت فرض نشده است، فارابی ماجرایی را نقل میکند که کراندار و با نهایت است، چه مسابقه دو را فرض کنیم چه مثال معروف جبهه جنگ او را، در هر دو مثال، ماجرا یک ابتدایی دارد، این در حالی است که اگر تسلسل درست باشد نمیتوان "ابتدایی" برای مجموعه علت ها در نظر گرفت.
بنابر این، فارابی دارد دو مقوله (1) مسابقه دو (2) سلسله علت ها را که علی رغم یک شباهتی که باهم دارند یعنی تقدم زمانی علت بر معلول تفاوت اساسی دیگری با یکدیگر دارند و آن نیز ابتدا داشتن مقوله نخست و بی ابتدا بودن مقوله دوم است با یکدیگر مقایسه میکند و این قیاس کاملاً غلط است پس او مرتکب فلسفه قیاس مع الفارق شده است،
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
به نگر دیگر اگر بخواهیم به این مثال بطور دقیق تر نگاه کنیم او میگوید که n دونده وجود دارد که
n = {1,2,3,4,5,....,n}
و دونده شماره n حرکت نمیکند مگر اینکه دونده شماره n-1 حرکت کند.
تنها در این شرایط است که میتوان یقین داشت اگر دوندگان در حال حرکت باشند، دونده شماره 1 یقیناً حرکت را آغاز کرده است. اما در مورد علت ها به هیچ عنوان با درست فرض کردن تسلسل نمیتوان علت نخستینی را در نظر گرفت، بعبارت دیگر این برهان قرار است نشان دهد که علت اولیه ای وجود دارد، اما قبل از اینکه آنرا اثبات کند آنرا موجود فرض کرده است، یا بعبارت دیگر دچار سفسطه مصادره به مطلوب شده است
لذا این "استدلال" نمیتواند باطل بودن تسلسل را نشان دهد.
من قصدم این نیست بگم خدا وجود داره یا نداره این حرفا در حیطه توان من نیست
ولی مغالطات منطقی رو تشخیص میدم
بعد از اسم خدا اولین چیزی گه در موردش بگیم خدا رو در صفات غلو شده انسانی و مادی محدود کردیم یه ابر انسان صفاتی که محصول نقصان های ما هستند
خدا به واسطه خدا بودنش نقصانی نداره
به نظرم موضوع اصلی فلسفه باید این باشه ما الان هستیم با هر دین و ایین و نژادی مهم اینه انسان باشیم بتونیم انسانیت رو به جا بیاریم
تو انسان بودن تلاش کنیم
! oh oh
کولاک کردی آقای amirfazaaaaaaaaaaa !
ایول ادامه بده.:10:
فرض کنیم علیت یه رابطه که تو جهان و مجموعه ای که ما هستیم و نقض نمیشهنقل قول:
حالا من یه سوال دارم یه مجموعه می تونه خاصیتی متفاوت با زیر مجموعه خودش داشته باشه؟
بر فرض مثال مجموعه اعداد طبیعی خودش یه عدد نیست
مجموعه شاگردان یک مدرسه خود یک شاگرد نیست.
مجموعه ای از معلولها میتواند خود معلول نباشد.
نقل قول:
فرض کن ماده ازلی باشه یعنی ابتدایی نداره و همیشه بود دیگه نیازی نیست ماده خودش رو خلق کرده باشه
خلق تو دیدگاه ازلی بی معنی خلق و قتی اتفاق می افته که یه پدیده ابتدایی داشته باشه و وجود نداشته با شه
شما باید نیستی رو پیش فرض درست قرار بدی تا به خلق برسی
که نیستی خودش نیاز به اثبات داره
شما یه مثال از نیستی بزنی؟
نیستی خلع ذهن انسان
ژان پل سارتر تو کتاب هستی و نیستی میگه اگه نیستی وجود داشته باشه که اسمش دیگه نیستی نیست نیستی چیزی که وجود نداشته باشه
هستی میتونه ادامه پیدا کنه تناقضی توش نیست
ولی نیستی زاینده نیست تناقض پیش میاد
علیت به تنهایی سازنده هیچ چیز نیست.
علیت یک قانون است که بر اساس مواد اولیه که در دسترس باشد عمل میکند.
ابتدا باید چیزی موجود باشد تا قانون علیت درباره اش عمل نماید.
برای همین نمیتوان خود علیت را علت دانست .
اول جهان خارج رو تعریف کنیدنقل قول:
ما هنوز داخل رو نشناختیم
کدوم خارج رو می گی؟
سلامنقل قول:
نوشته شده توسط amirfazaaaaaaaaaaa [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
چقدر زیبا شما نقد میکنید. جدی میگما:46:
قبلا هم گفتیم سوزانده شدن را امر تجربی نمیدانیم، ناشی از طبعیت اتفاقات از قانون علیت میدانیم.
(تجربی گرفتنش به خاطر ادامه یافتن بخث بود)
به هیوم یسم و راسل یسم معتقد نیستیم. (خودشون هم معتقد نبودند زیاد به تجربی بودن علیت)
پس قیاس مع الفارق انجام نمیدیم.
قرمز را اثبات کنید.نقل قول:
نوشته شده توسط amirfazaaaaaaaaaaa [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
مثالی بزنید که معلول در طی گذر از نیستی به هستی، وسط کار برتر از علت خود شده و خالق علت خود شود. مثال ذکر کنید.
سبز
برهان متحرک لایتحرک
جهان حرکت کرده است و باید محرک نخستین داشته باشد.
اگر محرک نخستین نداشته باشد پس جهان ایستا است. آیا جهان ایستا هست؟
نارنجی
مصادره به مطلوب انجام نشده است
از معلول به سمت علت حرکت کرده ایم و در فرایند توضیح ناگزیر به علت العلل میرسیم.
نیازی به مصادره به مطلوب علت نداریم. چون از علت العلل شروع نکرده ایم.
نمیتونیم پایه رو بر نیستی بگیریم چون نیستی زاینده نیستی میشه و هستی از نیستی مطلق نمیتواند پدید آید چون همه جا نیستی هست و هستی معنا ندارد و تا ابد همه چیز نیست میماند.نقل قول:
نوشته شده توسط amirfazaaaaaaaaaaa [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
خاکستری
حرف ما هم همین است. علیت قانون طبیعت است نه خالق
کره زمیننقل قول:
نوشته شده توسط amirfazaaaaaaaaaaa [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
تصور کنید.
این نکته ی جالبی بود.نقل قول:
اگه نیستی وجود داشته باشه که اسمش دیگه نیستی نیست نیستی چیزی که وجود نداشته باشه
قابل تامل هست و همینطور قابل بحث ...
شما یه مثال بزن که نیستی تبدیل به هستی میشه یا یه مثال از نیستی بزن یا نیستی رو ثابت کننقل قول:
من میگم نیستی وجود نداره شما میگی به من یه مثال بزنم از تبدیلش؟:18:
شما جهان رو ثابت فرض کردی مثل یه توپ که یکی اومده شوتش کردهنقل قول:
اون برهان مال دوران تیر کمون که نمی دونستن انرژ جنبشی و پتانسیل چیه
ماده همیشه در حال جنبش و حرکت تعریف ماده همون جنبش و حرکت
١- رویداد هایی كه بعنوان علت و معلول میشناسیم،با مكانیم مادی جابجایی نیرو انجام میشوند و بهرروی میان این دو رویداد زمان است و مكانیسم دیگری هم در كار نیست و
شما می توانید مكانیسم علی دیگری نشان دهید ؟
٢- نشان داده شد كه علیت تنها در دگرش كارگر است و نه درآفرینش و جز آن
۳- نشان داده شد كه علیت مكانیسم مادی است و نه غیر مادی.
۴- نشان داده شد كه جنباننده همان انرژی است و انرژی هم جاودان است و هیچ نمیشود و بر این پایه نیازی به محرك نخست، آنهم غیر مادی نداریم و این انگاشت پوچ كسانی بوده كه میدیدند كه
اگر خر گاری را نكشد، گاری می ایستد!، غافل از اینكه انرژی وجنبش آن، از میان نمیرود و از حالت جنبش كلان ( macro movement )به جنبش ریز ( micro movement ) و یا همان گرما، در میاید.
اگه شما هم قبول داری علیت یه رابطه بین اعضای درون طبیعتنقل قول:
اینکه می گی علت خود طبیعت چیه معنیش چیه؟:41:
یکی از شروط اساسی معلول بودن تقدم زمانی
فرض کنیم ماده ازلی نیست و حرف شما درسته با اینکه شما نمی تونی در رد ازلیت دلیل بیاری فرض کنیم ازلیت محال باز مشگل براتون حل نمی شه
زمان با جهان آغاز شده باشد، شرط "تقدم زمانی"دال بر آن است که وجود جهان نمی تواند معلول باشد زیرا هیچ زمان پیش تری نیست که علت بتواند در آن رخ دهد.
خوب کره زمین رو در نظر گرفتیم به عنوان جهان خارج حالا چه کار کنیم دوست عزیز :31:نقل قول:
بشینیم سریال v نگاه کنیم:5:
آقای amirfazaaaaaaaaaaa شما دیدگاهتون خیلی شبیه saeeddz
خودشین؟
من تونستم با saeeddz تماس برقرار کنم به کمک دوست عزیزم آقا نیما
و گفت که دیگه نمیاد اینجا اما قول گرفتم یه روز بیاد
هنوز موفق نشدم با cleeev ارتباط برقرار کنم
این جونورای فلسفه به قول angel of darkness نمیان صحب کنن که
نه دوست عزیز سعید رو نمی شناسم نمی دونم کیه
saeeddz جاش خالی حرفاشو طرز فکرش جالب بود من نمیدونم کسی نتونست جوایشو بده یه دفعه بنش کردن واقعا دمش گرم این میزگردو هم اون راه انداخت
چرا جوابای amirfazaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaa نقطه چینن؟
چرا اينجا خوابيده؟؟؟؟؟
كسي نيست يه شبهه بندازه وسط و ما بشنيم روش چونه بزنيم؟؟:5:
به بن بست فلسفی خورده در نتیجه نظرش راجع به پستهای قبلش عوض شده و اونشکلی کرده!:31:نقل قول:
بفرمایید:نقل قول:
چرا اينجا خوابيده؟؟؟؟؟
كسي نيست يه شبهه بندازه وسط و ما بشنيم روش چونه بزنيم؟؟ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
آیا ممکن است عدم، وجود شود یا وجود، عدم شود؟ چرا؟
سلام به نظر من اصلا اثبات خداوند سخته آیا اصلا خدتوند موجودیت دتره چطوری باید اونو حس کرد؟
چطوری باید بفهمی که اصلا افریننده ای هست؟
ممنون میشم کمکم کنید واقعا درگیرم:12::question:
ببین دوست عزیز...یه روز وارد نمایشگاهی می شی یه اتوموبیل زیبا چشمت رو می گیره...از دوستت می پرسی کدوم شرکت این رو ساخته...دوستت جواب می ده کسی نساخته خودش همین جوری بوده...این حرف کاملا نامعقولانه به نظر می رسهنقل قول:
حالا این جهان با داشتن این همه پیچیدگی اصلا نمی تونه بدون خالق و آفریننده باشه .
دوست عزیز. فکر میکنی موجودی که از خاک و گل ساخته شده و در یه فضای چهار بعدی داره زندگی میکنه اصلاً ممکنه خدا رو با این حسهای ضعیف و محدود برامده از خاک درک کنه؟؟ حتی اگه در کنار شما موجودی 5 بعدی باشه(که از نظر دانشمندان, فضاهای چندین بعدی قطعاً متونن وجود داشته باشن) شما حتی این موجود 5 بعدی کنار دستت رو نمیتونی بهیچوجه و با هیچ ابزاری حسش کنی دیگه خدا که فراتر از ابعاد هستش رو حتی فکر و خیالش را هم نکن!نقل قول:
خدا رو در همه ی ادیان و آیینها با قلب و دلشون حس میکنن. شما مسیحی ها و یهودی های بسیار باورمندی رو در کشورهای غربی میتونی ببینی که شدیداً و بیشتر از ما به خدا اعتقاد دارن فکر میکنی از راه حس رسیدن؟؟ نه از راه رفتار و زندگی درست و همنوع دوستی و از خودگذشتگی به این ارتقای روحی رسیدن به همین دلیل از راه تعالی روح تونستن خدا رو درک کنن.(در تعالیم دینی قبل و دل و روح یه چیزه و به قلب بیولوژیکی داخل قفسه ی سینه ربط نداره) شما فقط برای نمونه و مشت نمونه ی خروار: زندگی مادر ترزا رو مطالعه کن و کلمات قصارش رو. تا متوجه شی چطور میشه خدا رو حس کرد.
بستگي به وجود , وجود برتر دارهنقل قول:
بفرمایید:
آیا ممکن است عدم، وجود شود یا وجود، عدم شود؟ چرا؟
عدم يعني نيستي يعني وجود نداشتن
مثلا ما مي تونيم يه وسيله رو اختراع كنيم
وقتي اين وسيله اختراع شد اون عدم و وجود نداشتن در اومد و وجود شد
اون وجود هم مي تونه خود به خود به وسيله طبيعيت يا به وسيله ما از بين بره
ولي اگه منظور شما اينه كه بدون علت اين اتفاق بيفته فكر نمي كنم اين طور باشه
مثلا وقتي نه ماده اي وجود داشت و نه ضد ماده يا هر چيز ديگه اي خود به خود يه بيگ بنگ صورت بگيره و دنيا به وجود بياد يا اين كه فردا بدون هيچ علتي يه دفعه همه چيز از بين بره و مثل اول بشه
در كل فكر كنم اگه يه موجود برتر يا يه علت وجود داشته باشه همچين چيزي امكان پذيره و در غير اين صورت نه
خدا -اگه وجود داشته باشه- موجوديت نداره بلكه وجود دارهنقل قول:
سلام به نظر من اصلا اثبات خداوند سخته آیا اصلا خدتوند موجودیت دتره چطوری باید اونو حس کرد؟
چطوری باید بفهمی که اصلا افریننده ای هست؟
براي حس كردنش هم بايد فلسفه رو ول كرد و به عرفان چسبيد
براي فهميدن اينكه آفريده اي وجود داره يا نه هم بايد به فلسفه متوسل شد
دوست عزیز جوابش اینجاست وقتی من سوال فلسفی بپرسم تایپیک بسته میشه من به احترام دوستانی که تو این تایپیک هستم پست هامو نقطه چین کردم که تایپیک بسته نشهنقل قول:
مراجعه کنید به لینک پایین
کد:
http://forum.p30world.com/showthread.php?p=6225483#post6225483
كي به شما اين مطلب رو گفته؟
اين تاپيك اساسا براي اين جور مباحث زده شده و توش هم كلا به اين مباحث پرداخته شده
من نمي دونم شما چه جوابهايي رو داديد ولي اگه جوابهاي شما در چهارچوب فلسفه و منطق بوده باشن و اگه زياد تو عمق مذهب نرفته باشيد فكر نكنم مشكلي داشته باشن مخصوصا اينكه شما به پست هاي ديگران جواب داديد و در واقع دنباله حرف اونها بوده
شما یه بار این تایپیک رو بخون سوال من در مورد مذهب نبود در مورد خدا بود که تایپیک بسته شدنقل قول:
سوالی بود که ابن سینا هم براش پیش اومده بود کلی سال پیش اگه من حرفام غیر منطقی بود خوب با یه جواب منطقی از سوی بقیه دوستان دروغ من مشخص می شد نه این که بسته بشه
تایپیک به این دلیل بسته شد که سوال من فلسفی بود و بقیه دو ستان سوداشون در این زمینه کم بوده