بی انصافی نیست که انسان در قیافه خود دستی ندارد؟ این قیافه را به او قالب کرده بودند. آدم میتواند دوستانش را خود انتخاب کند اماٰ انتخاب خودش دست خودش نیست. حتی بشر بودنش هم دست خودش نیست.
دنیای سوفی
Printable View
بی انصافی نیست که انسان در قیافه خود دستی ندارد؟ این قیافه را به او قالب کرده بودند. آدم میتواند دوستانش را خود انتخاب کند اماٰ انتخاب خودش دست خودش نیست. حتی بشر بودنش هم دست خودش نیست.
دنیای سوفی
آنچه درباره کسی می دانیم مانع شناخت ما می شود .
رفیق اعلی
دوستت داشته ام ، دوستت دارم ، دوستت خواهم داشت . برای زاده شدن تنها جسم کافی نیست ، این کلام نیز لازم است .
رفیق اعلی
همیشه از کوچک ترین رخنه است که امور بزرگ فرا می رسد .
رفیق اعلی
او زنی زیباست چون عشق خویش را به مانند جامه ای از تن به در می کند تا با ان عریانی کودک را بپوشاند . او زنی زیباست چون هر بار که به اتاق کودک می رود ، خستگی را با گام های بلند پشت سر می گذارد . تمامی مادران از این زیبایی برخوردارند . تمامی آنها از این درستی و حقیقت و تقدس نصیب برده اند . تمامی مادران از این لطافت بهره مندند که خدا نیز بدان غبطه می خورد .
رفیق اعلی
مادر در برابر فرزند تظاهری نمی کند . او در برابر فرزند نیست ، گرداگرد آن ، درون آن ، بیرون آن ، همه جای آن است .
رفیق اعلی
مادر بودن رازی مطلق است ، سری است که با هیچ چیز در نمی آمیزد ، امر مطلقی است که با هیچ چیز نسبت ندارد ، وظیفه محالی است که با این همه انجام می پذیرد ، حتی به دست مادران بد .
رفیق اعلی
زیبایی از عشق به وجود می آید و عشق از توجه .
رفیق اعلی
ما ان چیزی را می بینیم که چشم امید بدان داریم و اندازه هر چیز را به قدر امیدی که بدان بسته ایم می بینیم .
رفیق اعلی
ما درون شهرها و حرفه ها و خانواده ها زندگی می کنیم . اما جایی که به راستی در ان زندگی می کنیم ، مکانی مادی نیست ، جایگاه راستین زندگی ما همان مکانی نیست که روزهایمان را در آن سپری می کنیم ، بلکه جایی است که در ان امید می بندیم بی آنکه بدانیم چه چیز امیدوارمان ساخته است ، جایی است که در آن اواز سر می دهیم بی انکه بدانیم چه چیز به اواز خواندنمان واداشته است .
رفیق اعلی
نباید ستیزه کرد . ابدا نباید ستیزه کرد . باید رفت . برای پسران هیچ چیز زیان بار تر از آن نیست که رو در روی پدران خویش بایستند . چرا که وقتی با کسی به مخالفت بر می خیزیم ، کمابیش همرنگ او می شویم . پسرانی که به خود جسارت می دهند و با پدرانشان به ستیزه برمی خیزند ، خود نیز در شامگاه زندگانی خویش به طرز شگفت آوری همانند آنان می شوند .
رفیق اعلی
برای مخالفت ورزیدن باید خانه ای مشترک و زبانی مشترک و علایق مشترک داشت .
رفیق اعلی
پدر حقیقی کسی است که دعای خیر می کند نه ان که نفرین می کند .
رفیق اعلی
نور حقیقت در نهاد ان نهفته است و نه در وجود کسی که آن را بر زبان می آورد .
رفیق اعلی
اگر بخواهیم انسانی را بشناسیم ، باید ببینیم زندگی او در نهان به چه کسی گرایش دارد .
رفیق اعلی
سنگ هایی که جاده های ما را فرش می کنند آسوده خاطرند . می دانند که هرگز چنین اهانتی در حقشان روا نمی داریم که آنها را در دیوارهای بلند کنار هم بفشاریم تا روز را از شب و آدمی را از برادرش جدا سازند .
رفیق اعلی
به دیگری باید آن چیزی را داد که برای خودش می خواهد ، نه آن چیزی را که برای خویشتن می خواهید . انچه او می خواهد ، نه انچه در وجود شماست .
رفیق اعلی
سخن عشق دیرینه تر از هر چیز است ، حتی از خود عشق .
رفیق اعلی
زمانی که کامم از تو بر نمی آمد
شب ها چه کند می گذشت
چنان که گویی ابدی بود.
اکنون چه خوشبخت توانم بود
اگر در سراپرده ی من باشی و شب همچنان کند بگذرد .
عاشقانه های هندی
باران خانه ی سست پی را فرو ریزد
و شهوت اندیشه ی خام را
باران خانه ی پی استوار را زیان نرساند
همچنان که شهوت اندیشه ی استوار را .
عاشقانه های هندی
خدا در آرامش ابدی است....پس روح تو هم باید یک استخر کوچک آرام و صاف شود
تا نور متین خدا بتواند از آن انعکاس یابد .
هدیه ی مخصوص برای تولدت
فقط عشق انسانیت را رشد می دهد
به این خاطر که عشق زندگی را به وجود می آورد و تنها صورتی از انرژی است که همیشه باقی می ماند .
هدیه ی مخصوص برای تولدت
شادی تقسیم نشده، اندوهی است بزک شده...
میرا
رنی کشیش نداشت . نه نماز جماعتی برگزار می شد و نه مراسم دیگری . مثل وحشیان زندگی می کردند . این امر در ابتدا اندکی باعث شگفتی مردم شد . ولی در واقع راستش اوضاع بدتر از پیش نبود . مردم کم کم عادت کردند . نه باران بیشتری بارید و نه باد بیشتری وزید .
زمین
سه جمله ای که اگر بخواهم به آرامش برسم باید آن ها را
از ذهنم بیرون کنم عبارتند از :
"اگر..." "اگر فقط...." " چرا من ....؟"
هدیه ی مخصوص برای تولدت
اینجا آدم ها عوض می شوند نه اوضاع .
گفتگو در کاتدرال
به یک جور چیزها اهمیت می دادیم ، از یک جور چیزها بدمان می آمد ، سر هیچ مساله ای هم توافق نداشتیم . این هم برای خودش خیلی خوب بود .
گفتگو در کاتدرال
به دوستت حسادت می کردی حسادت هم بدترین زهرهاست .
گفتگو در کاتدرال
من بدبین نیستم ، اما ما همه اش حرف می زنیم و حرف می زنیم و همانجایی که بودیم هستیم .
گفتگو در کاتدرال
توی زندگی اش بیشتر از هر چیز نگران همین بود ، این که بفهمد چرا دیگر دوستش نداشتی .
گفتگو در کاتدرال
بهترین چیز برای آدم همین است ، آمبرسیو ، اعتقاد داشتن به حرفی که می زند و دوست داشتن کاری که می کند .
گفتگو در کاتدرال
برای اینکه عمل کنی باید به چیزی اعتقاد داشته باشی و اعتقاد به خدا هیچ چیز را تغییر نداده
گفتگو در کاتدرال
همیشه خط مستقیم به ترین راه نیست
ازبه
آقا!شفیع من باشید..... از خدا بخواهید مرگم را برساند، اگر نه کاری بکند که بفهمم زنده ام ......
ازبه
برای دوست داشتن یک نفر وقت لازم است، برای نفرت گاهی فقط یک حادثه، گاهی یک ثانیه کافی ست
دل کور - اسماعیل فصیح
من مثل تو نیستم . اصلا اراده ندارم . می خوام اونو فراموش کنم ، اما تنها کاری که می تونم بکنم اینه که درباره اش فکر کنم .
عصر قهرمان
بدترین چیز در دنیا ترسو بودن است .
عصر قهرمان
تو باید مغزت معیوب باشه که یه نفر وقتی به حد اعلا مجازات شده ، رنجش هم بدی .
عصر قهرمان
وقتی دشمن دستش را بالا می آرود و تسلیم می شود ، سربازی که حس مسئولیت داشته باشد به او شلیک نمی کند . نه فقط بابت دلایل اخلاقی ، بلکه به خاطر دلایل نظامی ، به خاطر اقتصاد . حتی در جنگ هم نباید کسی را بیهوده کشت .
عصر قهرمان
بالاخره ارواح ما را آموزش میدهند.چون ارواح تنها موجوداتی هستند که به طور تجربی از اهداف نهایی انسان با خبر میباشند
اسپیریتیسم