-
نقش من در دفتر خط خط وجودت
تکه ای را به خود اختصاص داده است
بگذار هوایی که در سینه ام میرود بوی کوی تو را داشته باشد
آرزویم را به تباهی مکشان
و به سیاهی چشمانت که به سیاهی شبهای تیره ی زنگیم است سوگند می خورم
که همیشه تا همیشه دوستت خواهم داشت
و خواهم گفت
(عشق یعنی با تو بودن بی تو بودن با تو بودن)
-
نیم خیز می گردم
زیر لب می گویم:
آه ! آری چندیست
که در این دایره چرخ کبود
صحبت از بودن هجر است و وصال
ترس پایان غروب
آرزوهای محال
و ز جا می خیزم
-
من و غم همخونه ایم همه میدونن ما دو تا دیوونهایم همه میدونن
روی دیوار دلم سایه دردهاست غم رفیق شب و روز من تنهاست
-
تا آخر عمر در دلم خواهی ماند
تنها تو چراغ محفلم خواهی ماند
ای پاکترين زلال جوشان دلم
ای آينه در مقابلم خواهی ماند
-
فرانک--
در میان خلق سر درگم شدم
عاقبت آلوده مردم شدم
بعد از این با بی کسی خو می کنم
طالعم شوم است،باور می کنم
من که با دریا تطلاطم کرده ام
راه دریا را چرا گم کرده ام
-
من از پاییز می فهمم
که عصر کستازی های صدرنگ است
و ذهن نوجوانان هم
پر از افیون...
پر از بنگ است
و اینترنت...
پر از جذابیت های دروغین ، لیک پررنگ است
منو صدا کردید؟
-
تو که تازه رسیدی از گرد راه
تو که تازه به دل ما رسیدی
تو چه جوری ما را دیوونه دیدی
تو چه جوری نقشه برامون کشیدی
عمریه عاشق خدایی این دل ما
آخر خط و باز فدایی این دل ما
تو یکی بیا واز پشت دیگه خنجرش نزن
ذولفقار عشقتو تو یکی بر سرش نزن
دل ما را تو یکی دیگه در به در این در و اون درش نکن
گل ما رو به خزون ِ
تو با عشقت دیگه پرپرش نکن
بیچاره خوش باور و ساده و پاک دل ما
واسه بک ذره وفا عمری هلاک ِ دل ما
بیا با ما تو یکی از ته دل یار بشو
راست راستی بیا با ما عمری گرفتار بشو
*--
اره گفتم زدی دنده 5 داری با 230 تا میریا.خیلی وقت اینجوری مشاعره نکرده بودم
-
و گلوم اگرشد
گنجشک و
اگرشد
گهواره باشد اگرشد.
(دارد خوابِ ديشبِ من شکل می گيرد)
چشمت شور بود محمد ها چون دارم می رم دیگه :دی
-
در قوافیش شرح سینهی تنگ
بحر او رهنما به کام نهنگ
گه در او ذکر یار و منزل او
وصف شیرینی شمایل او
-
خوش آمديد بستني؟گلاسه؟يا...........چايي؟
ومن تمام حواسم به ميز بالايي....
کمي سکوت وهرهرکسي به من خنديد
اشاره کرد به يک صندلي که-مي آيي؟
......زني که پا به دلم زد درست شکل تو بود
سکوت کرد و پرسيد-قهوه يا چايي؟
عجب شباهت تلخي.....نه؟....قهوه ترجيحآ
ـ زني که پا دلت زد؟! عجب معمايي!...