یک روز ملانصرالدین زیر روشنایی کوچه داشته دنبال چیزی می گشته و یه نفر می پرسه آقا شما چیزی گم کرده اید؟
ملا نصرالدین جواب میده: آره،کلید خونمون رو گم کرده ام!
مرد می پرسه:خب حالا کجا گم کردی؟
جواب میده:توی زیرزمین خونمون!
مرد می خنده و میگه خب حالا چرا داری این جا رو می گردی؟
ملانصرالدین جواب میده:چون زیرزمین تاریک هست و چیزی نمی بینم ... ولی این جا روشن هست!
....
این داستان رو توی یکی از سخنرانی های دکتر الهی قمشه ای از شبکه4 شنیدم و به همین خاطر زبان محاوره ای داره.
بد جوری این داستان روی من تاثیر گذاشت .... چون خیلی وقت ها کلید حل مشکلات رو جاهایی می گردم که اصلا اون جا گم نکردم و چون قبلا مشکلاتمون رو جاهای خاصی حل کردیم،همیشه دیگه اون جا رو جست و جو می کنیم و سعی نمی کنیم که دیگر جوانب رو هم بررسی کنیم!نقل قول:
سلام لطفا بعد از خواندن بگید چه دستگیرتون شد...
کلا احساسم رو نمی تونم توصیف کنم:31: .. بسیار برای من تاثیر گذار بود!