تا ابد به دنیای گذشته زنجیر شده
این کافی نیست ,این کافی نیست
خونش یخ زده و از ترس لخته شده بود
زانوانش لرزیده و شب از پا در آمده بود
در لحظه حقیقت دستانش سست شده بود
گام هایش متزلزل شده بود...
[pink floyd-sorrow]
Printable View
تا ابد به دنیای گذشته زنجیر شده
این کافی نیست ,این کافی نیست
خونش یخ زده و از ترس لخته شده بود
زانوانش لرزیده و شب از پا در آمده بود
در لحظه حقیقت دستانش سست شده بود
گام هایش متزلزل شده بود...
[pink floyd-sorrow]
دلگير دلگيرم مرا مگذار و مگذر
از غصه ميميرم مرا مگذار و مگذر
با پاي از ره مانده در اين دشت تبدار
اي واي ميميرم مرا مگذار و مگذر
سوگند بر چشمت که از تو تا دم مرگ
دل بر نميگيرم مرا مگذار و مگذر
رونق عهد شبابست دگر بستان را
می رسد مژده ی گل بلبل خوش الحان را
ای صبا گر به جوانان چمن باز رسی
خدمت ما برسان سرو و گل و ریحان را
ویرایش شد ....
اي قلب تو پر شراره از عشق بگو
وي درد تو بي شماره از عشق بگو
اميد رهايي ام از اين دريا نيست
اي پهنه ي بي كناره از عشق بگو
تاشب پره ها باز ملامت نكنند
با اين شب بي ستاره از عشق بگو
وا فـریادا ز عشـق وا فـریــــــــادا
کـارم بیـکی طرفه نگار افتـــــــادا
گــــــر داد مـن شکسته دادا دادا
ور نه من و عشق هر چه بادا بادا
آه بگذار گم شوم درتو کس نیابد زمن نشانه من
روح سوزان آه مرطوبت بوزد بر تن ترانه من
دانی از زندگی چه میخواهم منت تو باشم,پای تاسرتو
زندگی گرهزاره باره بود بار دیگر تو بار دیگر تو
آنچه در من نهفته دریاییست کی توان نهفتنم باشد
تا تو زین سهمگین طوفانی کاش یارای گفتنم باشد
آری آغاز دوست داشتن است
گرچه پایان راه ناپیداست
من به پایان دگر نیندیشم که همین دوست داشتن زیباست
ترازو گر نداری پس تو را زو رهزند هر کس
یکی قلبی بیاراید تو پنداری که زر دارد
تو را بر در نشاند او به طراری که میآید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
دوست دارم بروم ، سر به سرم نگذارید
گریه ام را به حساب سفرم نگذارید
دوست دارم که به پابوسی باران بروم
آسمان گفته که پا روی پرم نگذارید
این قدر آینه ها را به رخ من نکشید
این قدر داغ جنون بر جگرم نگذارید !
چشمی آبی تر از آیینه گرفتارم کرد
بس کنید ، این همه دل دور و برم نگذارید
آخرین حرف من این است زمینی نشوید
فقط ... از حال زمین بی خبرم نگذارید
*-*
سلام
دستها می سايم
تا دری بگشايم
بر عبث می پايم
که به در کس آيد
در و ديوار به هم ريخته شان
بر سرم می شکند
سلام