پروفسور دیوید ساندرز : پرونده یوفوها
" دیوید ساندرز " استاد روانشناسی دانشگاه " کلورادو " بود . این دقیقا همان دانشگاهی است که از طرف دولت آمریکا عهده دار برنامه ریزی ، تحقیقات و گزارشات اشیاء پرنده در عالی ترین سطحش بود .
پروفسور کاندون condon که مسئول کل پروژه بود به عدم وجود اشیاء پرنده رای داد . اما پروفسور " دیوید ساندرز " شدیدا معترض شده و اعتراضات او حداقل همان جنجالی را بر انگیخت که نتایج کمیته تحقیق ایجاد کرده بود.
به همین دلیل " میشل آنفرول " مصاحبه ای ترتیب داد که در اینجا ذکر می کنم :
.......................................
میشل آنفرول : پروفسور ساندرز چه عاملی باعث شد با نظریات همکارتان پروفسور کاندون مخالفت کنید ؟
پروفسور دیوید ساندرز : فکر می کنم مخالفت من علل زیادی داشته است . بعد از مدتی مسلم شد که پروژه " کاندون" از مسیری که با توجه به انبوه مدارک مستدل و بی چون و چرا بود منحرف شده است .
ما چند نفر بودیم که احساس می کردیم مسئله مهمتر از چیزی بود که در چهارچوب این کار تحقیقی قرار گیرد اما از قبل خواسته شده بود که گزارش بایستی در همان جهتی که سرانجام منتشر شدبرای افکار عمومی مطرح شود .
میشل آنفرول : شما چگونه نتیجه گزارش مدون پروفسور کاندون را توضیح می دهید در حالی که پرونده هایی که توسط بیشتر دانشمندان و محققین تشکیل شده به توضیحات کاملا متفاوتی می رسید ؟
پروفسور دیوید ساندرز : ساده ترین راه توضیح این است که قبل از هر چیز قبول کنیم که از نظر روانشناسی دکتر کاندون بیشتر یک شخصیت سیاسی بود . یا به عبارت دیگر یک سیاستمدار علوم ! . نقش او در این تحقیق به نظر من نقش سیاستمداری بود که یک ماموریت سیاسی داشت و در همان حال که ما پیش می رفتیم عکس العملها و اهداف او با توجه به این نکته کاملا مشهود می گردید .
میشل آنفرول : بعد از آن رفتار شما چگونه بود ؟
پروفسور دیوید ساندرز : در چهارچوب این پروژه شروع به جمع آوری تمام مدارک آماری نمودم تا بتوانم تجزیه و تحلیلی به وسیله کامپیوتر انجام دهم و به این مدارک همچنان وسعت می بخشیدم تا به جایی رسیدم که اکنون شصت هزار گزارش ازهر نوع در دست دارم و به تازگی نتیجه گیری این مفروضات اساسی را آغاز نموده ام.
میشل آنفرول : دیگر اعضای کمیسیون کاندون چه کردند ؟ آیا آنها بی نظر ماندند یا اینکه طرف شما یا پروفسور کاندون را گرفتند ؟
پروفسور دیوید ساندرز : مادر کمیته کاندون گروهی از محققین گردهم آمده بودیم و اگر نظرخواهی نمائید ، اطمینان دارم موارد اختلاف با ما اقلا در یک زمینه مشهود خواهد شد . در میان ما دو شخص نیستند که به یک چیز به طور یکسان بنگرند . من شخصا فکر می کنم موقعی که پروژه کاندون به نتیجه خود رسید اگر می خواستند یک نظرخواهی ترتیب دهند اکثریت می گفتند که چیزی در این مسئله وجود دارد و این زمینه ای است که نیاز به تحقیق وسیعتر دقیقتر و کاملتری داشت ...
...
میشل آنفرول : چند مورد شهادت در کامپیوتر شما به ثبت رسیده است ؟
پروفسور دیوید ساندرز : اکنون 60000 شهادت در پرونده هایم وجود دارد . بیش از 40هزار به ماجراهای گوناگون مربوط می شود و شاید 4000 شهادت به موارد بسیار جالب که روی زمین یا در ارتفاع کم روی داده است .
4000 تعداد خوبی برای گزارشات آماری است اما اگر بخواهید وارد جزئیات شوید و اگر این 4000گزارش را بخواهید به اعتبار کیفی یعنی آثار الکترومغناطیسی ، فیزیولوژیک ، از دست رفتن حافظه و ... دسته بندی نمائید متوجه خواهید شد که در پایان کار موارد کمی وجود دارند که شما در هر دسته استفاده کنید و همین نکته مامورین آمار را در موقعیت مشکلی قرار می دهد ، آنها ناچارند بالاخره به یک طبقه بندی محدود قناعت نمایند .
یکی از کارهایی که انجام دادم طبقه بندی شهادتها به ترتیب وقوع آنها در روزهای هفته بود ...و زمانی تعجبم افزایش یافت که متوجه شدم روزهای آخر هفته مشاهدات بیشتری صورت نمی گیرد حتی برعکس . به عبارت دیگر آنچه من دریافتم با این ایده مغایر بود که اکثر شاهدین عینی که در روزهای آخر هفته بیشتر با اشیاء مرموز مواجه می شوند ممکن است از افراد لاابالی ، عیاش ، هوچی یا جنجال برانگیز باشند .
گزارشات را به گونه ای طبقه بندی کردم و با این هدف که ببینم کدام مناطق با شدت بیشتری با انبوه مشاهدات ارتباط دارند... بعد با حیرت متوجه شدم در هر منطقه افرادی که از سوابق تحصیلاتی بیشتری برخوردارند گزارشات بیشتری به ما می فرستند...
میشل آنفرول: آیا بعضی از مناطق می توانند چند بار مشاهدات جالب توجهی را در اختیار بگذارند یا اینکه هربار پدیده سر از منطقه جغرافیایی خاصی بیرون می آورد؟
پروفسور دیوید ساندرز : فکر می کنم چند منطقه وجود دارد . گرچه بهتر است بگویم چند ناحیه قابل شناسایی از نقطه نظر جغرافیایی ...
مهمترین چیزی که به مطالعات من می تواند کمک کند ایجاد یک منبع اطلاعاتی جدید می باشد. شاید مرکز یوفو دکتر هاینک چنین امکانی را فراهم نماید ...
.................................................. .........
این مصاحبه طولانی بود و من بخشی از آن را به طورخلاصه اینجا آوردم .
منبع
کتاب : آنسوی فضا
نویسنده : ژان پیر بوره
برگرفته از مستندات و مصاحبه های رادیو فرانس انتر
سفینه «ویجر۲» را بیگانگان دزدیدهاند!
به گزارش فارنت و به نقل از پایگاه اینترنتی “”Tgdaily، محققان علوم فضایی در آلمان اعتقاد دارند که سفینه فضایی “ویجر “۲ (Voyager 2) که متعلق به سازمان فضایی آمریکا یا همان ناسا است توسط بیگانگان دزدیده و به سرقت رفته است .
چندی پیش یک سری امواج مزاحم و سیگنالهای تحریف شده از طرف سفینه بدون سرنشین ویجر ۲ که در حال طی منظومه شمسی است ارسال شده است و ممکن است که این سیگنالها بنا بر ادعای آلمانیها پیامهای جالبی بودهاند.
این محققان علوم فضایی به روزنامه بیلد گفتند که به احتمال فراوان این سفینه توسط بیگانگان ربوده شده تا به وسیله آن به کره زمین پیغام دهند.
البته ناسا در این میان بیکار نمانده و اعلام کرده که این سیگنالهای نامفهوم بیشتر یک اشکال در سیستم رادیویی این سفینه است و بوسیله یک نرم افزار ساده مشکل برطرف میشود.
گفتنی است که ویجر ۲ حاوی پیامدهای خوشامد گویی به بیش از ۵۵ زبان زنده در دنیا است و البته هیچ کدام از پیامهای دریافتی ناسا شبیه این پیامها نبودند.
ویجر ۲ و خواهر بزرگترش یعنی ویجر یک در دورترین نقاط قابل دسترس توسط بشر هستند و ویجر ۲ تاکنون سیارات مشتری،زحل،اورانوس و نپتون را پشت سرگذاشته و با زمین در حدود ۸۶۰۰۰۰۰۰۰۰ مایل فاصله داشته و هنوز هم در حال دورشدن و کشف فضاهای جدید است.