-
یاد پاییزم من ..... میشوم هی تکرار باز در فصل بهار
باز تکرار کنم
همه حرفام همه شعرام دیگه تکراری شدن
پر شدم از تکرار
من نیز خواهم رفت ..........من نیز از بر خود خواهم رفت
و تو خود خواهی ماند.........خود تنها ........خود با تکرارها
..............
باز تکرار شب است
خسته از تکرارم
حال من تنهایم
وکنون خاطره ها می شوند باز تکرار.........
آن حرف که با تو نگفتم روزی ....میکنم هی تکرار ...هی تکرار
-
ره این است اگر خواهی آموختن
به کشتن فرج یابی از سوختن
مکن گریه بر گور مقتول دوست
قل الحمدلله که مقبول اوست
اگر عاشقی سر مشوی از مرض
چو سعدی فرو شوی دست از غرض
فدائی ندارد ز مقصود چنگ
وگر بر سرش تیر بارند و سنگ
به دریا مرو گفتمت زینهار
وگر میروی تن به طوفان سپار
*-*
خیلی نیاز داشتم امشب بمونم ولی مجبورم برم
فعلا
-
باز من ماندم و خلوتی سرد
خاطراتی ز بگذشته ای دور
یاد عشقی که با حسرت و درد
رفت و خاموش شد در دل گور
روی ویرانه های امیدم
دست افسونگری شمعی افروخت
مرده یی چشم پر آتشش را
از دل گور بر چشم من دوخت
-
تا قله بلند آلاچیق ِ شب
آتش گرفت و سوخت ...
وقتی که فصل پنجم این سال آغاز شد
و روح سرخ بیشه
از آب رود خانه گذر کرد
فصلی که در فضایش هر ارغوان شکفت نخواهد پژمرد .
عشق من و تو زمزمه کوچه باغ ها خواهد بود ;
عشق من و تو ,
آنچه نهانی ,
گاهی نگاه محتسبی را
__ چون جویبار ِ نرمی
از بودن و نبودن ,
خاموشی و سرودن __
در خویش می برد.
-
اهم اهوووووووووم سلام دوستای ادیب تاپیک مشاعره
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اینم اولین شعر چهارشنبه صبح
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
دور خواهم شد از این خاک غریب
که در آن هیچ کسی نیست که در بیشه ی عشق
قهرمانان را بیدار کند
دور باید شد
مرد آن شهر اساطیر نداشت
زن آن شهر به سرشاری انگور نبود
هیچ آیینه ی تالاری سرخوشی ها را تکرار نکرد
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
فعلا بای من رفتم آماده شم برم مدرسه ! دعام کنین امتحان هندسه تحلیلی دارم !
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
-
درست فکر کن
کجاست هسته پنهان این ترنم مرموز؟
جه چیزی پلک تورا می فشرد
چه وزن گرم دل انگیزی
-
یادم آرد روز باران :
گردش یک روزز دیرین ;
خوب و شیرین
توی جنگل های گیلان :
کودکی ده ساله بودم
شاد و خرم
-
باور نکن تنهاییت را
من در تو پنهانم تو درمن
از من به من نزدیک ترتو
ازتو به تو نزدیک تر من
باور نکن تنهایی را تا یک دل و یک عهد داریم
تا درعبورازکوچه ی عشق بردوش هم سرمیگذاریم
-
میدونم درد کشیدی و هیچکسی کبریت نخرید
بمیرم ای شکسته دل هیشکی به دادت نرسید
اما من اومدم تموم کبریتاتو بخرم
میخوام تورو ای نازنین از قصه بیرون ببرم
کجای قصه ای که پیدا کنمت به من بگو
از آخر قصه نگو ای دختر بی آرزو
بیا تن سردتو از پیراهن تنم بپوش
کبریتاتو من میخرم آی دختر کبریت فروش
-
شاید بودن هم نبودنی است که نیست و نیست و شاید هم هیچ چیز نیست جز او
به کدامین کس پناه برم ،اگرم براند
به چه کسی بگویم ،اگرم نشنود
واگر
واگر
شاید باز سکوت بهترین گزینه باشد و چه انتخاب زیبایی