پافشاري اينتر براي خريد بالاک
سران اينتر اعلام کردند آماده اند تا با بايرن بر سر خريد ميشائيل بالاک به گفت و گو بپردازند.
نزديک شدن به پايان قرارداد و عدم توافق بر سر تمديد آن فرصتي است که اينتريها مي خواهند با استفاده از آن اين ستاره 29 ساله را به خدمت بگيرند . سران اينتر ارزش او را با پاتريک ويه ري هافبک فرانسوي يوونتوس برابر مي دانند و عقيده دارند حضور بالاک در اين تيم به سود هر دو خواهد بود. بعد از رئال مادريد و منچستر يونايتدي و پيشتر يوونتوس اينتر هم خود را براي مذاکره با سران بايرن آماده مي کند. جاچينتو فاکتي رئيس نراتزوري ها تاييد کرد باشگاهش به زودي پيشنهاد رسمي خود را ارائه خواهد کرد و به رغم اينکه باشگاه هاي بزرگي خواهان خريد بالاک هستند آنها از به خدمت گرفتن وي مايوس نخواهند شد.
کاسانو نمي خواهد جام جهاني را از دست بدهد
آنتونيو کاسانو به دبنال راهي مي گردد تا با رم بر سر تمديد قراردادش به توافق برسد، چون دوست ندارد جام جهاني آلمان را از دست بدهد.
مهاجم ناراضي جالوروسي ها از باشگاه درخواست يک قرارداد مشروط کرده است تا به اين ترتيب از مشکلي که در حال حاضر گريبان او را گرفته رهايي پيدا کند. سران رم حاضرند به او در هر فصل براي 5 سال 2/3 ميليون يورو پرداخت کند ولي کاسانو مايل است اين قرارداد به صورت مشروط باشد تا او فرصت حضور در يوونتوس را از دست ندهد. باشگاهي که حاضر است در هر فصل 5/4 ميليون به او دستمزد پرداخت کند ولي در حال حاضر رمي ها تمايل ندارند بازيکن خود را از دست بدهند و تصور مي کنند مي توانند او را با مبلغي بالاتر به فروش برسانند. آنچه که مشخص است رم هم تمايلي به حفظ کاسانو ندارد
کدوم یکی از پست هام تبلیغ بوده ؟؟
نقل قول:
نوشته شده توسط شوشتر
بي ادبي نشه چقدر تبليغ يوونتوس رو مي كني با اين بازي هاي سرد و سور
من تبلیغ یوونتوس نمیکنم
من اخباری که مهم باشه رو اینجا مینویسم
همین
با تشکر
گفت و گوي اختصاصي فرند با مايلي کهن : نه خطيب هستم نه غمخوار
محمد مايلي کهن، سرمربي اسبق تيم ملي فوتبال کشورمان در خصوص مسائل کلان ورزش کشور و مشکلات باشگاه پرسپوليس به طور مفصل صحبت کرد.
وي در خصوص چگونگي تعامل با پروين در پرسپوليس گفت: اميدوارم به اين نتيجه نرسم که توهم و روياي دوستداران پروين را به هم بزنم.
مايلي کهن در خصوص مشکلات پرسپوليس مسائل و معضلات اين تيم را ريشه در نوع نگرش غيرمنطقي از زواياي مديريتي طي سالهاي اخير دانست و تاکيد کرد، امروز ما نمي توانيم بگوييم بازيکن اين تيم بي غيرت است چرا که جريان غيرتمندي و انصاف از خود مربي شروع مي شود.
متن مصاحبه تفضيلي مايلي کهن متعاقبا ارسال مي شود.
علي پروين در گفت وگوي اختصاصي با فرند: پرسپوليس را از بيماري درآورده ام!
پس از منتفي شدن حضور مجيد جلالي كه به شكلي كاملاً عجيب صورت گرفت مديرفني پرسپوليس بسيار سخت حرف ميزند و دوست ندارد در موقعيت فعلي در مورد مسائل مختلف تيمش صحبت كند.
پروين موقعيتشناس است به همين دليل شرايط فعلي تيمش را بههيچوجه زمان مناسبي براي صحبت نميداند اما هر چه بود عصر روز گذشته با او همكلام شديم و پروين به قول خودش فقط در محدوده و چارچوب فني با فرند سخن گفت.
ازانتخاب سريع مجيد جلالي و پس از آن كنار گذاشتن سريع تر ايشان صحبت كنيد.
دوست ندارم در اين مورد صحبت كنم چون هر چيزي بوده آنها را گفتهام پس نياز نيست گفتههايم را دوباره تكرار كنم.
خب گفتههاي شما قانعكننده نبود.
كجاي آن قانعكننده نبوده است.
همين كه شما گفتيد مسائلي پيش آمد كه فعلاً از جلالي صرفنظر كرديم.
ببينيد من چند بار پس از اين موضوع توضيح دادهام، باز هم آن را ميگويم. آقاي جلالي همين جا نشسته بود درست جاي شما، ساعت 7 شب بود صحبتهايمان را انجام داديم و به توافقات اوليه با هم رسيديم بعد قرار گذاشتيم فردا ساعت 11 برويم پيش خطيب اما ساعاتي پس از اين موضوع، آقاي جلالي در مصاحبهاي عنوان كردند كه سرمربي پرسپوليس شدهاند، پس از آن من در جلسهاي با حضور خطيب شركت كردم و به دلايلي آن را (موضوع انتخاب جلالي)
بهعقب انداختيم!!
اما از قول شما عنوان شد به علت اينكه خطيب حق امضا ندارد نتوانستيد با مجيد جلالي قرارداد امضا كنيد؟
چه كسي گفته خطيب حق امضا و اختيار ساير مسائل پرسپوليس را ندارد؟ گفتم كه مسائلي پس از گفتوگوي من و
آقاي جلالي پيش آمد كه انتخاب سرمربي را به آينده موكول كرديم.
اين مسائل چه بودند؟
ديگر شرمندهام. قادر نيستم آن مسائل(!!!) را براي شما بازگو كنم.
اما اين حرفها جواب قانعكنندهاي نيست. ما در مورد كنار گذاشتن جلالي قانع نشديم.
ديگر در مورد جلالي نپرسيد اگر از اين حرفها باز هم بپرسيد ديگر مصاحبه نميكنم فقط در مورد مسائل فني بپرس، اينكه چرا فلان بازيكن اينطوري بازي ميكند و...
مثلاً چرا محمد محمدي تا اين حد در درون دروازه متزلزل نشان داده است؟
يك مقدار دلهره دارد انشاءا... بزودي اين مشكل او برطرف ميشود.
شما اين مسائل را به او گوشزد ميكنيد؟
حتماً. چند روز قبل از شروع تمرينات تيمملي با او حدود يك ساعت صحبت كردم ضمن اين كه توضيحات لازم را نيز به او گفتم تا مشكلات قبلي تكرار نشود. مطمئن باشيد حرفهاي لازم را نه به او بلكه به همه بازيكنان گفتهام اما مشكلي كه شما داريد اين است كه تا چيزي را خودتان نبينيد و آن را نشنويد نمينويسيد. بابا شما كجاييد من اينقدر با بازيكنان كلكل ميكنم.
چرا حامد به اين حال و روز درآمده است؟
او آماده نيست.
اگر آماده نيست چرا بازيسازي را از او نگرفتيد؟
اتفاقاً بازيساز تيم را به پژمان نوري محول كرديم اما فراموش نكنيد كاويانپور يك سال از فوتبال دور بوده بنابراين براي
رسيدن به فرم ايدهآل به زمان نياز دارد.
با ذوبآهن چكار ميكنيد؟
از ديروز تمرينات را آنقدر فشرده كرديم تا برابر ذوبآهن به پيروزي برسيم و فقط براي برد تمرين كردهايم.
اما ذوبآهن امسال واقعاً عالي نتيجه گرفته است.
اتفاقاً چون اين تيم نتيجه گرفته اينحرفها را ميگويم. ذوبآهن فوتبال بازي ميكند درست مثل پاس، استقلال و چند
تيم ديگر. پس بهراحتي ميبريمشان.
اما مربي ذوبآهن گفته آخرين فرصت پروين بازي مقابل ما است.
ايشان نظر خودشان را گفته، اما گفتم كه مطمئن باشيد ذوبآهن را ميبريم.
از اين موضوع بگذريم مشكل شما فني است يا مسائل ديگر؟
يك طرف قضيه مشكل مالي است و بقيه، مسائل ديگر.
يعني مشكل مالي شما اينقدر حاد است كه در بازي تك تك بازيكنان تأثير گذاشته است؟
بله هنوز هيچكدام از بازيكنان پرسپوليس اعم از كادر فني، بازيكنان، تداركات و... يك ريال در فصل جديد از باشگاه نگرفتهاند آنوقت شما براي خودتان مطالب مختلف رديف ميكنيد و مينويسيد فلان و بهمان.
يعني اين مسائل بر روي بازي بازيكنان نسبتاً متمول پرسپوليس نيز تأثير گذاشته است؟
ببينيد شما اگر ماهي صد ميليون هم درآمد داشته باشيد وقتي با جايي قرارداد ميبنديد روي آن پول حساب ميكنيد و برنامهريزي ميكنيد و وقتي آن را به شما ندهند تمام برنامههاي زندگيتان بههم ميريزد پس اينقدر نگوييد فلان بازيكن به پول باشگاه متكي نيست. ضمن اينكه تقريباً تمام بازيكنان ما با مشكل مالي شديدي مواجه هستند آنها اضافه نميخواهند بلكه حقشان را ميخواهند. همه بازيكنان ما روي قراردادشان و چكهايشان حساب كردهاند ولي
شما...
بالاخره ما متوجه نشديم مشكل اصلي پرسپوليس كجاست؟
آقا جان پرسپوليس «بيمار» است از روزي كه خودم شروع كردم (شنبه) فقط سعي كردم تيم را از اين حالت مريضي دربياورم و امروز (ديروز) سر تمرين خنده و شوخي حرف اول تمرين بود و بچهها واقعاً با روحيه تمرين ميكردند!!
يعني شما به آينده تيم اميدواريد؟
مطمئن باشيد وضعيت پرسپوليس بهتر ميشود. تيم ما «استرس» دارد ما فقط دو برد پشت سر هم ميخواهيم تا از اين وضعيت درآييم ضمن اينكه بدشانس هم هستيم اگر بعد از بازي شهيد قندي با حريفي نه چندان قدر روبرو ميشديم وضعيتمان حالا جور ديگري بود.
و موضوع ديگر به افت شديد ستارههاي پرسپوليس برميگردد؟
آقا جان بازيكنان ما مريض هستند مغزشان خراب است فكرشان خراب است وقتي بازيكني نتواند درست فكر كند و تمركز نداشته باشد نميفهمد در زمين چكار ميكند پس نبايد از آنها توقع معجزه داشت.
يعني باز هم مسائل را به مشكلات مالي ارتباط داديد؟
ببينيد من منكر مشكل فني نميشوم اما اگر شما نتوانيد بازيكن را تأمين كنيد قادر نيستيد از او نيز چيزي بخواهيد
همين!!
همين الان مشكل مالي تيم را حل كنيد بعد به شما ميگويم كه پرسپوليس چگونه متحول خواهد شد.
از اين مسأله بگذريم خطيب عنوان كرده كه از ابتدا نيز با كادر فني فعلي مخالف بوده است اما شما...
صبر كن. خطيب بيشتر از يكسال است كه مديرعامل ماست شما چرا الان اين سؤال را ميپرسيد.
اما...
اما ندارد دنبال جنجال نباش و فقط فني بپرس.
و سؤال آخر. زماني بود كه شما به همه مسائل تيمتان آگاهي داشتيد اما الان...
ببينيد همين الان هم اگر كلاغ در بالاي سر من در كارگران بپرد من متوجه ميشوم و هيچ چيز در پرسپوليس از زير چشم من دور نميماند اما مثلاً شما چيزهايي را تيتر ميكنيد كه عجيب و قريب است مثلاً اولادي و نيكنظر در تمرين بههم ميخورند تيتر ميزنيد درگيري بزرگ در پرسپوليس و... خونريزي در كارگران و... پس شما خبرنگاران دنبال آن هستيد كه آدمهاي مختلف را به جان يكديگر بيندازيد البته استقلال هم مشكل ما را دارد چون از كاه آنها هم كوه ميسازيد.
اما همين چند روز پيش (تمرين شنبه گذشته) حامد كاويانپور با ناصر ابراهيمي به درگيري لفظي پرداخت.
اصلاً چنين چيزي صحت ندارد حامد كاويانپور دست ناصر ابراهيمي را بوسيد!! من كه بچه نيستم خودم نزديك آنها بودم چرا حاشيه درست ميكنيد؟!!
اما از همين نفرات نزديك به تيمتان گفتند ما هم نسبت به آن فردي كه گفته مطمئن هستيم؟
نه آقا جان آدرس اشتباهي بهتان دادند.
علي آقا شما...
ديگه بسه فعلاً ديگر مصاحبه نميكنم انشاءا... آخر ماه رمضان با شما حرف ميزنم پس از اينكه اوضاع تيم كمي آرام شد.
يعني اينكه...
خداحافظ
مايلي كهن : نميخواهم روياي هواداران پروين را بهم بزنم
محمد مايلي کهن، سرمربي اسبق تيم ملي فوتبال کشورمان در خصوص مسائل کلان ورزش کشور و مشکلات باشگاه پرسپوليس به طور مفصل صحبت کرد که قسمت اول اين مصاحبه را در زير مي خوانيد :
آدم هاي زيادي آمدند توي اين فوتبال و رفتند. آن سال شما را از تيم ملي کنار گذاشتند. با آن شکلي که ديگر تکرار نشد.
خوشحالم که در اينجا حضور دارم. من و سردار آجورلو بر سر مسائل تيم ملي اميد يک بحث و جدل تلفني در برنامه 90 داشتيم. بعد ها آن بحث و جدل تبديل به دوستي و رفاقت شد. قبل از عيد امسال (84) سردار متانت خاصي به خرج داد.
در شرايطي که مادرم در بستر بيماري بود. سردار به عيادتش آمد و (بغض و گريه ...) کاري کرد که صميمي ترين رفقاي من نکردند. سردار قلب رئوفي دارد. ما ممکن است خيلي از مواقع بر سر منافع ملي با هم بحث کنيم، اما يک جايي هست که اسمش را گذاشته اند نقطه مشترک، جايي که بايد از همه بگذريم چون پاي منافع ملي در ميان است.
من نمي توانم به همه جا بروم و با همه روزنامه ها و خبرگزاري ها صحبت کنم، اما به خاطر اداي دينم به اينجا آمدم، ضمن اينکه براي مطبوعات احترام خاصي قائل هستم. در زمينه بازگشت به آن سال هم مشکلي نيست. من آماده پاسخگويي هستم.
وقتي از مادرتان صحبت کرديد، چشمهاتان خيس شد، گريه کرديد، آقاي مايلي کهن! براي اين فوتبال چند بار گريه کرديد؟
(بغض و دوباره گريه ...) من خيلي جاها حتي مادرم را به اين فوتبال فروختم. مادرم غير از من کسي را نداشت. بعضي جاها گفتند پدر من فوت شده است. نه اتفاقا زنده است و در قيد حيات است. ازدواج کرده، من هم به ايشان احترام مي گذارم. اما مادرم (بغض) او غير از من کسي را نداشت. برايش وقت دکتر مي گرفتم، يکدفعه مي خورد به تمرين تيم. من هم چون به نظم و انضباط خيلي اعتقاد دارم نمي توانستم کاري کنم.
خودش مي گفت، شما برو سر کارت. من هم اطاعت مي کردم. به هر حال خيلي جاها اين فوتبال با پيروزي هايش و با باخت هايش من را جلو انداخته و گريه ام را هم درآورده. ما شش گل به کره جنوبي زديم. يادتان هست مربي کره اي گريه کرد؟ من هم گريه کردم، در خلوت خودم برايش گريه کردم و به بي رحمي فوتبال نفرين کردم. من در تمام طول عمرم به دنبال اين نبودم که اشک کسي را ببينم، حتي حريفم، حتي کسي که در مقابلم ايستاده. آمديم ايران شادي هموطنان خودم را ديدم، خنديدم، شاد شدم.
اما آنجا با آن مربي کره اي همدرد شدم. فوتبال هيچ بدي ندارد. حتي موقعي که مي بازي باز در آن چيزي هست که مي توان به آن دقت کرد. فوتبال من را گريه انداخته و خوشحالم کرده. من در آن مقطع که باختم، بغضم را در سينه حبس کردم، اما بعدا در خلوت خودم زارزار گريستم، نمي توانستم جلوي چشم همه گريه کنم، من سرمربي تيم ملي بودم و در واقع نماينده يک ملت.
تعبير خيلي از هم نسلان شما امروز از فوتبال اين است، "فوتبال خيلي کثيف است"
نظرها متفاوت است. فوتبال روح بزرگي دارد. زيباست، فوتبال fair play دارد، فوتبال قواعد دارد. اگر مشکلي هست از خود ماست نه از فوتبال. فوتبال که مشکلي ندارد. ما مشکل داريم. وقتي در مملکت ما معني فوتبال مي شود حقه و نيرنگ...
کشورهاي صاحب فوتبال را نگاه کنيد، بعد مي فهميد ما اصلا fair play نيستيم. آنها وقتي قرار است توپ را در يک بازي جوانمردانه به حريف بدهند مستقيما توپ را به حريف مي دهند، اما ما اينجا توپ را به نفع حريف به اوت مي زنيم، اما در چه نقطه اي؟ نقطه اي که براحتي مي توانيم با پرس کردن توپ را پس بگيريم.
پس ما fair play هم نيستيم. به نظر من هرجا که عيبي هست، عيب از ماست، فوتبال ذات قشنگي دارد. ما درک نمي کنيم، ما اشتباه مي کنيم. لفظ کثيف من را ناراحت مي کند.
امروز خيلي ها شما را و شخصيت شما را به قضاوت مي نشينند، تعبيرهاي مختلفي وجود دارد. اما يک مسئله اي هست، مايلي کهن امروز دارد داد و بيداد مي کند فرياد مي زند، پرپر مي زند که چه بگويد، حرف حساب مايلي کهن چيست. آيا اين داد زدن ها به اين دليل نيست که ديروز شما به خوبي درک نشديد؟
من هميشه در زندگي مستقل بوده ام. شرايط زندگيم اين طور بود. مادرم از پدرم جدا شد، به دلايلي اين اتفاق افتاد. مادرم نوزده سال داشت که از پدرم جدا شد. سواد بالايي نداشت، اما بزرگ فکر مي کرد، مدير بود، در هيچ مقطعي وارد باند و دسته و گروهي نشدم، چه قبل از انقلاب و بعد از انقلاب. من با تکيه به تيم به جايي نرسيدم. ببينيد، کمي به عقب برگرديم. ما دو دسته دانشجو بوديم. عده اي جذب آموزش و پرورش شدند و عده اي هم جذب سازمان تربيت بدني، اکثر آنهايي که جذب آموزش و پرورش شدند به شکل تيمي حرکت کردند، اما آن گروهي که جذب تيم نشدند امثال من بود. من رابطه ايجاد نکردم، واسطه اي که بخواهد برايم حاشيه امنيتي ايجاد کند و ...
نزديک به ده سال در دفتر امور مشترک فدراسيون ها کار کردم. فائقي که آمد، نزديکي اتاقي که با هم کار مي کرديم باعث شد او يک توانايي هايي را به اشتباه در من ببينيد و ...
چرا مي گوييد پرپر مي زنم، ها؟ من پرپر نمي زنم. من مخالف جريان محافظه کاري هستم، محافظه کاري که قبل از انقلاب وجود داشت، حالا يک عده اي هستند که دردها را مي بينند اما سکوت مي کنند.
جرات نمي کنند که بروز بدهند، بله، من پرپر مي زنم. براي کشورم و براي مردمم حتما پرپر مي زنم. شما از عدم درک من مي گوييد، نه پرپر زدن من علتش اين نيست که ديروز درک نشدم و آن برخورد با من انجام شد، من با آن مسايل خيلي زود کنار آمدم.
مي دانيد چرا؟ چون دل نسبته بودم. هرجايي که کار مي کنم طوري کار مي کنم که انگار سال ها بايد در شرايط عادي کار کنم و از طرفي نگاهم طور ديگري است. طوري که اگر فرداي همان روز که سراغم آمدند من را کنار بگذارند با آن قضيه کنار بيايم. بغض من ناشي از دغدغه هاي اين مردم است.جايگاه ما اينجا نيست.
پس چرا اينجا ايستاده ايم؟
چون اهل مماشات و محافظه کاري هستيم.
البته عده اي معتقدند محافظه کاري از نوع مايلي کهن مترادف است با لجبازي و ...
بله، اين حرف ها را مي زنند. از آدم هايي که با من کار کردند بپرسيد که هستم يا نه. من لجباز نيستم، من مي گويم شما بايد پاي اصول خودت بايستي. اشتباه مي گويم؟ نه اينکه اجازه بدهي از روي تو رد بشوند، نه، نبايد بگذاري.
اصول شما مگر چيست؟
نظم و انضباط . اصول من انسانيت است. دوستي و محبت. راستي و يکرنگي. اينها سخت حاصل مي شود. به من مي گويند تو داري خلاف جريان آن شنا مي کني. خودم هم اين مساله را مي دانم، اما مهم نيست. خسته نشده ام. من
مسووليت دارم، وظيفه دارم. همه زير و بم هاي فوتبال را مي شناسم، فکر مي کنيد نمي توانم ازآنها استفاده کنم، چرا مي توانم. اما در ذاتم نيست. مادرم يکرنگي را به من آموخت و آدم بودن را. برويد از همه آنهايي که با من کار کردند بپرسيد که آيا مايلي کهن تا به حال به شما بي احترامي کرده يا ...
در بدترين شرايط ، باختم، رفتم توي رختکن. نگفتم شماها به من خيانت کرديد، نگفتم شماها بي غيرت هستيد.
توهين نکردم. خودم را مبرا بدانم و عالم و آدم را مقصر بدانم. فوتبال يک بازي تيمي است است، اگر بازيکن بي غيرت است، من مربي هم بي غيرتم. اگر بي غيرتي به تيمي نفوذ کرده و دارد تيمي را ازپا در مي آورد من هم در اين بي غيرتي نقش دارم. اين نيست که خودم را جدا کنم. اصلا بگوييد ببينم چه کسي به بازيکن غيرت مي آموزد، کي غير از مربي؟ آن هم در يک تيم بيست و پنج نفره.
ممکن است چندنفر بي غيرت باشند اما اينکه يک تيم بي غيرت شده اند يعني اينکه من مربي هم مشکل دارم. من هم بي غيرت هستم.
اصول شما با قاعده اي که امروز بر فوتبال ما حاکم است جور در نمي آيد. با قاعده اي که حاکم است.امثال مايلي کهن خرد خواهند شد. شايد هم شده اند.
نه، من خرد نشده ام، تا معني خردشدن چه باشد. من الان در مقابل شما هستم. بزرگترين نعمتي که تا آخر عمرم به خاطر داشتنش به عالم فخر مي فروشم قناعت است، قناعت. من قانع بار آمده ام. من ثروتمندترين آدم روي زمين هستم چون قانعم. من از شما سوال مي کنم. چرا من هنوز خبر ، سوژه يا تيتر داغ مطبوعات هستم. من مخاطب دارم حمل بر خودستايي نشود اما با تمام جسارت بايد بگويم حرف من خريدار دارد. من خرد نشده ام شايد به حرف خودم نرسيده باشم اما من يک دل خوش دارم. دلخوش به اينکه حرف اين مردم را مي زنم و جيب بزرگي ندارم.
داريد مبارزه مي کنيد؟
من سرمربي پيکان شدم. مساوي مي گرفتم چند هفته. بازي با شموشک در زمين خودمان بود. نيمه اول دو گل عقب بوديم. فوروارد حريف صاحب توپ شد طوري که مي رفت با دروازه بان ما تک به تک شود و گل سوم را براي شموشک بزند.
يکي از مدافعان ما که اتفاقا الان هم هست و خشن بازي مي کند او را به عمد زد. در رختکن مي داني چه کردم؟ بايد تحسين مي کردم که نگذاشت گل سوم را بخوريم اما به مدافع خودمان معترض شدم که آقا شما فکر نکردي که ممکن است پاي حريف بشکند. ما براي چه داريم فوتبال بازي مي کنيم. برد بايد توي زمين اتفاق بيفتند نه با حرکت کردن يا حمله کردن به سمت و سوي داوري و حاشيه هايي که همه مي دانند. تيم بايد فني ببرد. فوتبال يعني اين. براي اين فوتبال هزينه مي پردازم. از اين بيشتر هم هزينه مي پردازم.
خيلي از مربيان دوست دارند از بازيکن استفاده ابزاري کنند. متوجه هستي؟ مي گويند به جهنم که بازيکن در ساعاتي که به خودش تعلق دارد چه مي کند و چه نمي کند. براي من بايد خوب کار کند. من اصلا از اين طرز تفکر خوشم نمي آيد. اين مغاير است با آن اصولي که از آن دم مي زنم.
از اين اصول امروز چيزي هم باقي مانده است؟
من کسي را مجبور نمي کردم. از خودم شروع مي کردم. اگر نظمي بود، اگر نکته مثبتي بود به اين دليل بود که خودم هم رعايت مي کردم. من اگر به بازيکنانم مي گفتم مواظب چشمانتان باشيد که به گناه نيفتد خودم دنبال ناپاکي نمي رفتم، اول مراقب گردش چشم خودم بودم. مگر مي شود با يک جفت چشم هرزه به بازيکن گفت نگاه بد نکن.معلوم است که نه من دنبال تظاهر نبودم. به خدا تنفر دارم از اين چيزها. خيلي از مواقع حتي اجازه نميدادم که دوربين ها مراسم هاي مذهبي مارا به تصوربکشند، از ترس اينکه مبادا دچار ريا و تظاهر بشوم. حتي در مراسم هايي هم که شرکت مي کرديم نظم را فراموش نمي کردم.
شرط مي گذاشتم که تنها از اين ساعت تا اين ساعت مي توانيد روي حضور بچه ها در مراسم مذهبي حساب بازي کنيد. از آن ساعت مقرر شده اگر تجاوز کنيد بايد به اتاق هايشان بروند چون کار ما چيز ديگري است. ما مراسم مذهبي را خوب برگزار مي کنيم و بعد برويم توي زمين بد عمل کنيم مردم را خوشحال کرده ايم يا کسي به ما جايزه اي مي دهد؟ مارادونا را يادتان هست، الان رونالدو يا رونالدينيو گل مي زنند چه مي کنند غير از اين است که با نشانه هاي مذهبي خود از خدا تشکر مي کنند. بايد باشد. اما کار ما و وظيفه اصلي ما فوتبال است.
قرعه کشي جام باشگاه هاي جهان؛ ليورپول در گروه دوم قرار گرفت
قرعه كشي رقابت هاي جام باشگاههاي جهان انجام شد در حالي که گفته مي شود جوايز مالي قابل توجهي براي تيم هاي حاضر در اين رقابت ها در نظر گرفته شده است.
کميته برگزاري اين رقابت ها اعلام کرد مبلغ 5/4 ميليون دلار براي مقام اول ، 5/3 ميليون دلار براي مقام دوم، 5/2 ميليون دلار براي مقام سوم ، دو ميليون دلار براي تيم چهارم 5/1 ميليون دلار براي پنجمين تيم و 1 ميليون دلار براي تيم ششم در نظر گرفته است. قرعه کشي اين رقابت ها در شهر سائوپائولو برزيل انجام شد.
طبق قرعه کشي انجام شده قهرمان آمريکاي جنوبي به همراهي قهرمان آسيا (الاتحاد عربستان يا العين امارات) ، قهرمان آفريقا (که يکي از تيم هاي الزمالک و الاهلي مصر و الرجا و النجم تونس خواهد بود) در گروه اول به رقابت خواهند پرداخت.
در گروه دوم اين رقابت ها ليورپول انگليس (قهرمان اروپا) سيدني اف سي استراليا (قهرمان اقيانوسيه) وديپورتيو سابرسيا کاستاريکا (قهرمان کونکاکاف) حضور خواهند داشت.
در مرحله اول از رقابت هاي گروه اول قهرمان آسيا با قهرمان آفريقا ديدار مي کند که برنده اين مسابقه با تيم سائوپائولو در مرحله نيمه نهايي بازي خواهد کرد. همچنين اولين مسابقه از گروه دوم ميان تيم هاي سيدني اف سي و ديپورتيوو سابرسيا برگزار مي شود و برنده اين ديدار نيز با تيم ليورپول به رقابت خواهد پرداخت.
گفتني است: مسابقات قهرماني جام باشگاه هاي جهان از تاريخ يازدهم تا هجدهم دسامبر آينده در کشور ژاپن برگزار خواهد شد.
مایلی کهن : پرسپولیس را بهتر از پروین میشناسم ( قسمت پایانی )
محمد مايلي کهن، سرمربي اسبق تيم ملي فوتبال کشورمان در خصوص مسائل کلان ورزش کشور و مشکلات باشگاه پرسپوليس به طور مفصل صحبت کرد که قسمت پاياني اين مصاحبه را در زير مي خوانيد :
از آن سال که به قول شما سعي مي کرديم آن اصول را با تکيه بر منطق مهرورزي در تيم ملي پياده کنيد تا کنون چه اتفاقي رخ داده که دوربينهاي صدا و سيما امروز جرات نمي کنند حتي از صورت فلان بازيکن تصوير بگيرند. چه چيزهايي هزينه شده. چه کرديم؟
آدمهايي که طي اين سالها کار مي کنند در کنار مسايل فني با بازيکن رفيق نبوده اند. من نمي خواهم همه زحمتها را زير سوال ببرم.
اما مي توانستند يک جاهايي حتي از اين بازيکنان خواهش کنند که مراقب خودشان و رفتارشان باشند. دليل چيست؟ ترسيديم، وارونه عمل کردند. آمده ايم هشت ماده اخلاقي گذاشته ايم که آقا بايد چنين و چنان بشود. اين با اصول دين ما در تناقض است، اسلام يعني مهرورزي. من يك جا بايد براي بازيكن بشوم پدر و يك جاهايي بايد بشوم رفيق، برادر.
مهرداد ميناوند آن سالي كه سجده كرد من به او گفتم «ياا... سجده كن»، ها، بپرسيد. بعد كه كمي تغيير رويه داد چرا... از خودش بپرسيد. تقصير بازيكن نيست. امروز نميتوانيم فقط بازيكن را متهم کنيم. داريم از چي فرار ميكنيم، از مسؤوليتي كه به خوبي انجامش ندادهايم.
شما چرا امروز با فدراسيون همكاري نداريد؟
چون اختلاف ديدگاه داريم.
خيلي از جاها منتقدان با آغوش باز مورد استقبال قرار ميگيرند؟
وقتي يكي از آقايان كارمند فدراسيون يك عكس يك متري از آقاي رئيس ميزند توي اتاقش. همان عكسي كه نشان لياقت ملي گرفتهاند و بعد در دفاع از اين حركت عنوان ميكند كه اين صرفاً يك علاقه شخصي است، شما اين را بگذاريد كنار حركت رئيسجمهوري ما، اگر اين چاپلوسي نيست پس چيست؟
اين عكس نميتواند در خانه من به ديوار كوبيده شود؟ حتماً بايد بخورد توي محيط كارم؟ تازه اگر من، من رئيس خوشم نيايد بايد اعتراض كنم، بگويم آقا اين عكس را جمع كن.
اين چاپلوسيها باعث شده كه از من بدشان بيايد و انتقادهاي منطقي مرا نپذيرند .
ارتباط شما با دادكان چطور بوده است؟
هيچوقت ارتباط تنگاتنگي نداشتهايم. من با بعضيها رفت و آمد خانوادگي داشتم. من به شرح وظايف فدراسيونها آشنا هستم. هر فدراسيوني بالاترين مرجع رسيدگي به مسائل آن دسته يا رسته ورزشي است و سازمان تربيت بدني تنها نقش نظارتي دارد و نه نقش دخالتي. شما عملاً ديديد كه تيمملي اميد وقتي باخت گفتند مايليكهن را سازمان كنار گذاشت. گفتم وظيفه سازمان نيست. در ضمن استعفا داده بودم. شدم سينه سپر فدراسيون. فدراسيون بايد ميگفت، من گفتم. فدراسيون از من حمايت نكرد. در مراسم توديع سازمان گفتند، سازمان طي اين چند سال اجازه داده فدارسيونها مستقل عمل كنند.
اين حرف تهوعآور بود. خدا پدر چوپان دروغگو را بيامرزد. بيچاره يك دروغ گفت تا به امروز داريم در كتابهايمان او را سرزنش ميكنيم، اسمش ثبت شد، هيچ كس هم ديگر حرفش را باور نكرد ما هر روز داريم به هم دروغ ميگوييم و باز...
من به خاطر ميزداري حذف شدم.
فدراسيون فوتبال امروز به حرفهاي دو سال پيش من رسيده، ميگويد رأي ديوان عدالت اداري تأثيري در تصميم من ندارد، درست است. اما آقاي فدراسيون، من دو سال پيش گفتم شما مستقل هستيد. آقاي فدراسيون شما برانكو را برديد توي سازمان قراردادش را امضا كرد. اين يعني كوچككردن فدراسيون.
من هميشه پاي حرفم ميايستم. امروز حرف نميزنم، كه فردا تكذيب كنم، چون با اعتماد حرف ميزنم، باشهامت. آقايان امروز يك حرفي را با صراحت ميزنند فردا تكذيب ميكنند. جرأت ايستادگي روي حرف خودشان را هم ندارند. فدراسيون فوتبال به عنوان متولي فوتبال نبايد خودش عامل ايجاد اختلاف باشد. اگر اختلافي هست، حل كند، نه اينكه آنجا بنشيند تا مايليكهن حرفي زد زود جواب بدهد و...
يكسال است كه استاديومهاي ما نور كافي ندارد.
امسال ليگ را تعطيل ميكنيم چون نورافكن نداريم. پول نداشتيم؟ بودجه اينها بعد از هاشميطبا چهل برابر شد. چطور پول داشتيم كه توي يك سري از فدراسيونها تزريق كنيم كه برود توي ستاد انتخاباتي آقاي x. اما پول چهارتا نورافكن نداشتيم، نه، ما فكر نداريم، فكر ما اين است، مايليكهن امروز چي گفت؟ مصطفوي چي گفت؟ امروز صدوپنجاه نفر دارند در فدراسيون كار ميكنند. كار بزرگي ميكنند؟ يك روز پاناماييها از روي آسمان ما رد ميشوند، زود ميآوريم بازي ميكنيم. ليگ را تعطيل ميكنيم و...
ما در تيمملي الان كار تركيبي داريم؟ آقا دست شما درد نكند كه رفتيم جامجهاني. ما كه توقع هلند شدن را نداريم اما توقع داريم كه دفاع ما درست شود و...
درست نيست كه اسم ببريم، الان يك بازيكن كه در تيمملي هست كه فقط پاس رو به عقب ميدهد آقا به خدا اين بازيكن، ديگر بازيكن ملي نيست.
حالا مربي ميگويد ما احترام ميگذاريم. اما من نظر خودم را ميگويم.
دقيقاً انتقاد شما به فدارسيون چيست؟
فدراسيون ما خيلي بزرگ شده. صدوپنجاه نفر كار ميكنند. 10 ميليارد تومان هزينه ميكنند. اما علمگرايي اين فدراسيون كجاست؟ ميبينيد؟
ما امروز نميتوانيم از دانشجويان استفاده كنيم؟ بگوييم آقا شما پاياننامهات را پيرامون مشكلات فوتبال ما بنويس. به او پول بدهيم كار تحقيقي انجام شود. محمد فناييها، عاقلي، شاملي و خيليهاي ديگر را نميتوانيم در مدارس داوري به كار بگيريم؟ زماني انتقاد ميكرديم كه چرا بعضيها ماركوپولو هستند ودر هر سفري حضور دارند، خود ما الان شدهايم ماركوپولو. خودمان كه نه، نايب رئيس و دبيرمان هم... امروز اين آقايان به همه استانهاي ما سر زدهاند؟ رفتهاند زاهدان؟ بويراحمد چطور؟
هر سه اين آقايان به 10 استان ما رفتهاند؟ پايشان به كردستان باز شده است؟ بپرسيد. درد مردم را چطور ميخواهيد بفهميد. من دارم راهحل ارائه ميدهم. آقاي متولي فوتبال! تو بايد بزرگ فكر كني. به فكر خرج انرژي فدراسيون در تقابل با مايليكهن نباش.
آقاي مايليكهن! شما در اين مبارزه به نظر خودتان برنده خواهيد شد؟
بازنده نيستم. ميگويند تو باختهاي چون تيم نداري. امسال اين تيمها مرا ميخواستند. استقلال اهواز باواسطه، مس كرمان آقاي ايرانمنش، تراكتورسازي تبريز آقاي ابهران، شهيدقندي يزد باواسطه، پيام مخابرات مشهد، آقاي محمدي (مديرعامل)، پگاه خوزستان آقاي دهكردي، رئيس هيأت فوتبال استانشان و چند تاي ديگر.
چرا نرفتيد؟
به خاطر پرسپوليس. تا حالا هم پايش ايستادهام. حالا من بازندهام؟ من حاضرم در منافع فردي ببازم اما منافع ملي به خطر نيفتد.
شما از پرسپوليس چه شناختي داريد؟
هيچ كس مثل من پرسپوليس را نميشناسد.
حتي پروين؟
حتي پروين. هرچه كه دارم از پرسپوليس دارم. منت نگذاشتم روي سر اين تيم. پرسپوليس به ما شهرت داد.
پرسپوليس امروز به بدترين تيم تاريخ فوتبالش تبديل شده. چه بلايي سر اين تيم آمده است؟
خيلي بلاها. سالهاست كه دارد بلا ميآيد بر سر اين پرسپوليس. دستهايي بود كه حتي ميخواستند اين تيم را تضعيف كنند. ما با وحدت بازي ميكرديم صدهزار نفر ميآمد، جمعيتها كه دو برابر شده، پس چرا تماشاگران نصف نصف شده.
آدمهايي بودند كه بدشان ميآمد از پرسپوليس و استقلال. زمان آقاي درگاهي كه معاونشان آقاي سجادي بود، آن مسأله استعفاي دستهجمعي ملي پوشان رخ داد. پنجعلي، عربشاهي و چند تاي ديگر كه در پرسپوليس هم بودند. آمدند براي اينكه با اينها مقابله كنند، به بنياد مستضعفاني كه اموال پرسپوليس را مصادره کرده بود گفتند اداره اين تيم را هم برعهده بگيريد اما نه با اسم پرسپوليس، با اسم پيروزي. اين يك جريان. يك جريان ديگر اينكه بعضيها آمدند مظلومنمايي كردند كه آقا ما زمين نداريم و... در صورتي كه ميتوانستند زمين بخرند.
علي پروين در مصاحبهاي گفته است كه 50 گوسفند نذر ميكنم كه بگويند نيا.
ميان حرف تا عمل فاصله زياد است. اگر من واقعاً اين طوري نذر كنم پس چرا ميآيم. يعني چه؟ كدام مدير بگويد نيا؟ شرايط بدتر از اين ميشود. نه، اينها همه طرفند است. من دنبال حذف پروين نبوده و نيستم.
اما پروين يك مانع است براي حضور شما در پرسپوليس؟
نه، آدمهايي كه در مقابلش قرار گرفتهاند بزرگ نيستند. آدمهايي هستند كه زماني فقط دوست داشتند با پروين عكس بگيرند. وقتي عكس گرفتند تازه به فكرشان رسيده كه مدير بشوند. كار مديريتي در مقابل كسي كه زماني دوست داشتند با او عكس بگيرند. يعني چي؟ بعد از يك مدت ميخواهند بگويند من مديرم. نه، نميشود. متأسفانه هركس كه چهار روز ميرسيد و چهار تا حرف ورزشي بلد ميشود خودش را از من كه بيشتر از بيست سال در ورزش اين كشور بودهام بهتر و باتجربهتر ميداند.
من حرف پروين را ميفهمم و او هم حرف مرا. او گفته من پشت سر مايليكهن نماز ميخوانم. من هزار و يك عيب دارم، حالا به كنار. چطور ميشود كه شما پشت سر من نماز ميخواني اما هيچوقت با من كار نميكني.
چرا؟ چون من نميتوانم جلوي او پشتك بزنم و او هم. ميداند كه من خريدني نيستم.
مگر ديگران را خريده؟
خريدن هميشه با پول نيست. گاهي من هر حرفي ميزنم شما ميپذيري، چون اسير يك چيزهاي ديگري هستي.
غمخوار توانست پروين را حذف كند؟
خود غمخوار از جمله كساني بود كه اوايل ميخواست با پروين عكس بگيرد و... بعدها رسيد به احساس مديريت. غمخوار جزو خانواده پرسپوليس بود. خطيب آدم نجيبي است. به كسي نميتواند بگويد، «نه». زحمت ميكشد اما اگر برود حتماً با يكي، دو ميليارد بدهي ميرود. مثل غمخوار.
آقا يكي تا امروز نيامده با من راجع به پرسپوليس صحبت كند. اين خندهدار نيست؟ عنوان شده كه با پيشكسوتان صحبت نميشود. ما پيشكسوت هم نيستيم؟ من سمت كسي نميروم. اگر توانايي دارم، بيايند دنبالم. خودم نميروم كه بعداً مجبور بشوم كولي بدهم.
زبان پروين را ميفهميد.
بله. زبان همديگر را خوب ميفهميم. عدهاي هستند كه پروين را دوست دارند، درست يا غلط پروين را دوست دارند. اما اگر روزي احساس كنم اين رؤيا دارد پرسپوليس را دچار اختلال و بيچارگي ميكند اين رؤيا را ميشكنم، حرف ميزنم و مسائل زيادي را مطرح ميكنم.
براي برون رفت از بحران چه بايد كرد؟
به جاي اينكه هيأت مديره تزريق كنيم و عوض كنيم. رديف بودجه بگذاريم، جاري و عمراني. آدمهاي با فكر را بگذاريم. ميگويند اين تيم مربي بزرگ خارجي ميخواهد. بهخدا مشكل اين تيم فقط مربي نيست. تيمداري و باشگاهداري حلقههاي زيادي دارد. داشتن مربي بزرگ، بازيكن خوب، عدالت حلقههايي هستند كه كارسازند. عدالت آقا، عدالت. اگر ميگويم غيرت. از خودم شروع كنم. اتفاقاً اين بازيكنان خيلي باغيرتند كه دو تا گل ميخورند، اگر بيغيرت بودند بايد شش تا ميخوردند. محمد پروين آينده خوبي دارد من معتقدم. اگر نان پدرش را نخورد، چوب پدرش را نخورد. اما اگر الان ميخواهد بيايد كنار تيم بايد يك مبلغي را هم بپردازد، نه اين كه يك مبلغي هم برايش درخواست شود. متوجه هستيد؟ بيغيرتي يعني چي؟ تيم به شموشك ميبازد.بازيكنان ميشوند بيغيرت، بعد هم شما ميآيي براي خودت جشن تولد ميگيري. بچه گريه كند تو بخندي، آن وقت ميخواهي غيرت هم تزريق كني. اگر در كارگران به بازيكنان ميگويند بيغيرت بايد اسم مربي را هم بياورند. نميشود امروز به بازيكن گفت چهار بيا و خودت پنج بروي سر تمرين. نميشود هزار و يك مشغله داشته باشي و آن گوشههاي ذهن هم يك تيمي مثل پرسپوليس را جا بدهي. امروز همه كارهاي ما بياصول شده. هيأت مديره را سازمان انتخاب ميكند، مديرعامل را هم باز سازمان انتخاب ميكند. يعني چي؟ آقايان مثلاً دارند وقت ميگذارند. از دروازه تا دو. درست موقع ناهار در مورد پرسپوليس ميخواهند حرف بزنند و بهنتيجه هم برسند. خندهدار نيست؟
تعريف شما از پروين چيست؟
اجازه بدهيد براي اولين بار محافظهكار باشم. بهنفع پرسپوليس نيست.
آيا او همه را قرباني منافع شخصياش ميكند؟
اينكه خيلي جاها اتفاق افتاده، اما اجازه بدهيد رؤياي دوستداران پروين را بههم نريزم.
به شما برنخورد كه رفتند دنبال آقاي جلالي؟
آمدند به من رودست بزنند.(ميخندد) خواسته خود من بود. آقا مجيد را قبول دارم. به آقا مجيد چند ماه پيش در مورد پرسپوليس حرف زدم و در مورد خيلي از مسائل. اما متأسفانه آقا مجيد اينجا هم ما را كمي ارزان فروخت، كه بعد به اينجا خورد. مسير طبيعي را طي نكرد و اينطوري هزينه شد. آقا مجيد باز هم من را قال گذاشت.
آدم بايد با فكر برود توانير، با فكر. آقا مجيد عجله كرد.
كادر فني دلخواه شما را چه كساني تشكيل ميدهند؟
انصاريفرد، پنجعلي و درخشان. و حتي مجتبي محرمي. اگر خودش سر به راه باشد و دلسوز چرا كه استفاده نكنيم. او پرسپوليسي است. نياز به كمك دارد. حالا نه همه اينها. اما همه اينها حق دارند. حضور آقا مجيد عاملي براي كسب موفقيت نميشد. شايد كار از اين بدتر نميشد. تيم بايد پشت تيم باشد، متوجه هستيد. كار يك نفر نيست.
درهرم قدرتي كه مايليكهن ترسيم ميكند پروين كجا قرار ميگيرد؟
پروين آن بالاست. اما با شرح وظايف. من نه غمخوارم نه خطيب. من مايليكهن هستم.
جالب بود نه
این مایلی کهن بیاد پرسپولیس چی میشه