بچه ها یه خبرهایی درباره اومدن مجید جلالی به پرسپولیس به گوش میرسه .
من که خیلی دوست دارم مجید جلالی به پرسپولیس بیاد چون واقعا دوستش دارم .
Printable View
بچه ها یه خبرهایی درباره اومدن مجید جلالی به پرسپولیس به گوش میرسه .
من که خیلی دوست دارم مجید جلالی به پرسپولیس بیاد چون واقعا دوستش دارم .
دردسرهاى نرفتن به سربازى
زندى نزديك بود ديپورت شود
از آن روزى كه معلوم شد بعضى از لژيونرها قرار است براى بازى در برابر كره جنوبى به تهران بيايند و به اردوى تيم ملى ملحق شوند، بعضى از هواداران سينه چاك تيم ملى هر طور شده مى خواستند از ساعت دقيق فرود هواپيماى بازيكنان تيم ملى مطلع شوند. به خصوص در چند روز اخير تلفن هاى دخترها و پسرهاى جوانى كه دوست دارند ستاره هايشان را از همان هنگام ورود احساساتى كنند شديداً بالا گرفته بود. ديشب يكى از بازيكنان محبوب تيم ملى به قصد پيوستن به تيم ملى به تهران قدم گذاشت. فريدون زندى كه يكى از پرطرفدارترين بازيكنان تيم ملى محسوب مى شود اين بار تنها به تهران سفر كرده بود اما هرگز تصور نمى كرد كه چه ماجرايى در فرودگاه در انتظار او است.
پرواز شماره ۷۲۶ ايران اير قرار بود ساعت ۲۲ مسافرانش را پياده كند اما مثل بسيارى از پروازهاى خارجى تاخير يك ساعت و نيمه مسافران را كلافه كرد. چيزى به نيمه شب نمانده بود كه مسافران فرانكفورت به ورودى فرودگاه مهرآباد و محل كنترل پاسپورت ها رسيدند. در بين مسافران اما فريدون زندى با چهره اى متفاوت ايستاده بود. فرى با چشمان پف كرده كه نشان مى داد تمام سفر را در خواب سپرى كرده طورى كلاهش را پايين كشيده بود كه چهره اش تقريباً ديده نمى شد. در بين مسافران فرانكفورت هم كسى نبود كه او را با اين قيافه بشناسد. مثل هميشه شيك پوش و مرتب بود تى شرت كلاهدار خاكسترى، شلوار قهوه اى و كفش آديداس به او مى آمد. پيش از آنكه مسافران فرانكفورت پاسپورت ها را تحويل دهند، مسافران پرواز توكيو اين مرحله را پشت سر گذاشته بودند و تعداد زيادى از استقبال كنندگان كه براى ديدن فرزندانشان پس از چند سال به مهرآباد آمده بودند نيز فضا را براى يك نمايش رمانتيك و احساسى آماده كرده بود. جناب سروان دگمه باز شدن در را فشار داد و فريدون پاسپورتش را تحويل داد. جناب سروان نگاهى به عكس پاسپورت كرد و با صورت صاحبش آن را مطابقت داد. اما يك مشكل كوچك وجود داشت.
•ديپورت
فريدون بيشتر از ديگران كنار باجه ثبت مهر ورودى منتظر شد چند لحظه بعد جناب سرهنگ از پشت باجه آمد و گفت: «شما بايد با من بياييد.» و فريدون كه حالا فارسى را بهتر از قبل مى فهمد و حرف مى زند دلش فرو ريخت. جناب سرهنگ نگاهى به لباس او كرد و فريدون گفت: «آلمان هوا سرد است.» چند لحظه بعد او روى يك صندلى نشست تا وضعيتش روشن شود. روى پاسپورت تاريخ تولدش اين طور قيد شده بود:
«۲۶/۴/۱۹۷۹» اما مشكل فريدون اينجا بود كه هنوز به سربازى نرفته.
جناب سرهنگ فريدون را شناخت و به همين خاطر رفتارش را باز هم ملايم تر كرد. «شما مشكل سربازى دارى. طبق قانون فقط سالى دوبار مى توانى به ايران بيايى.» فريدون سعى مى كرد با لهجه فارسى توضيح بيشترى بدهد. فريدون حتى چندبار با آلمان تماس گرفت و به آنها موضوع را خبر داد. رفته رفته چند نفر از علاقه مندانش دور او جمع شدند و او را راضى كردند كه از تماس با آلمان انصراف بدهد و خانواده اش را نگران نكند.
فريدون با جمع شدن اين گروه دلگرمى بيشترى پيدا كرد و از آنها پرسيد: «فارسى حرف زدنم خوب شده يا نه؟» و همه سرشان را به نشانه تائيد تكان دادند.
يكى پرسيد در اين مدت در آلمان چه كردى و فرى گفت: «يه ذره خوابيديم، يه ذره خورديم و يه ذره هم فوتبال بازى كرديم.» و همه به اين جواب خنديدند.
ايرانى هاى مقيم ژاپن هم سريعاً خودشان را به او رساندند. يكى از آنها پرسيد: «در بازى ژاپن منتظرت بوديم چرا نيامدى؟». فريدون به زانويش اشاره كرد و گفت: «پام آسيب ديده بود. درد مى كرد.»
گروهى از فرصت استفاده كردند و با او عكس گرفتند و در اين فاصله جناب سرهنگ مدام با اين طرف و آن طرف تماس مى گرفت تا شايد كار فريدون را درست كند. او چندبارى به فريدون و طرفدارانش نگاه كرد و يكبار گفت: «بايد هر چه زودتر مسئله خدمت سربازى ات را حل كنى.» يكى گفت: «اگر برى سفارت ايران مى تونى خدمت ات رو بخرى. زياد خرج نداره چيزى حدود ۵ ميليون تومان.» پاسپورت ايرانى فريدون هنوز در دست جناب سرهنگ بود اما چند دقيقه بعد آن را پس داد. سرهنگ گفت: «فقط ۴ روز مى تونى اينجا بمونى، بعد بايد برگردى.» معلوم بود كه جناب سرهنگ سختش بود كه اين جمله را بگويد اما بالاخره قانون بايد اجرا مى شد. بيشتر از يك ساعت از زمان ورود گذشته بود ولى هنوز فريدون در سالن ترانزيت فرودگاه مهرآباد منتظر بود تا كارش راه بيفتد. او مجبور بود يك فرم ۴ صفحه اى را هم پر كند و البته اين كار بدون كمك هموطنان ميسر نمى شد. فريدون فرم را پر كرد و پاسپورت را تحويل گرفت. جالب بود كه هيچ كدام از اعضاى فدراسيون هم در فرودگاه نبودند. تنها كسى كه يكدفعه ظاهر شد صادق درودگر بود كه او هم به خاطر يكى از نزديكانش به فرودگاه آمده بود.
جناب سرهنگ موقع تحويل پاسپورت گفت: «طبق قانون مى توانستيم ديپورتت كنيم، اما به خاطر تيم ملى يك فرصت ديگر به تو مى دهيم. ولى هر طور شده مسئله خدمت سربازى ات را حل كن.» فريدون ديگر خيالش راحت بود كه مى تواند به تمرين تيم ملى برسد.
پدرش هم از آلمان تماس گرفت و با شنيدن اين موضوع دلگرم شد. زندى قبل از آنكه فرودگاه را به قصد هتل آزادى ترك كند به تور خبرنگار شرق افتاد و گفت وگويى كوتاه برقرار شد. يك ربع بعد بستگان زندى او را ديدند كه هنوز كلاه را از سرش برنداشته بود.
•••
• فريدون چرا پروازتان تاخير داشت؟
نمى دانم، من به موقع در فرودگاه فرانكفورت حضور داشتم اما پرواز تاخير داشت و مجبور شدم مدت زيادى در فرودگاه بمانم.
•پرواز چطور بود؟
در طول پرواز خواب بودم و استراحت خوبى كردم اما احساس مى كنم كه كمى خسته هستم.
•بعد از بازى با بحرين كه تيم ملى به جام جهانى رفت ديگر به تهران نيامدى، در اين مدت اتفاقات زيادى رخ داد؟
بله، من به آلمان برگشتم و خيلى زود مصدوم شدم به همين دليل شش هفته دور از تمرين بودم. شرايط بسيار سخت بود. مربى جديد به تيم كايزرسلاترن آمده بود و همه مى خواستند خودشان را به هنكه نشان دهند. اما من به دليل مصدوميت اين فرصت را از دست دادم.
•ولى تو شماره ۱۰ Fck هستى و وضعيت ات كاملاً مشخص است.
بله، اما بازيكن بايد خودش را به مربى جديد نشان دهد تا مربى از شرايط بازيكن باخبر شود.
•چرا كايزرسلاترن خوب نتيجه نمى گيرد؟
نمى دانم. تيم ما خيلى خوب بازى مى كند اما نمى توانيم نتيجه بگيريم اين مسئله براى كل باشگاه سئوال شده است. در بازى با شالكه اصلاً مستحق باخت نبوديم و در بازى هاى ديگر نيز بهتر از حريفان بوديم.
•و فكر نمى كنيد وضعيت اگر به همين منوال پيش رود Fck به اوبرليگا برود؟
نه، چنين اتفاقى نمى افتد زيرا تيم ما دچار بدشانسى شده است.
•چرا بازى نمى كنى؟
نمى دانم، در تمرينات هنكه مى گويد تو بهترين بازيكن من هستى اما در هنگام بازى...
•اگر اين روند ادامه پيدا كند امكان دارد از كايزرسلاترن بروى؟
نمى دانم... نمى دانم، هيچ چيز معلوم نيست. هر اتفاقى احتمال دارد بيفتد.
•چه تيمى را قهرمان بوندس ليگا مى دانى؟
بايرن مونيخ ليگ را خوب شروع كرده است اما هنوز براى انتخاب قهرمان بوندس ليگا زود است.
•نظرت درباره بازى كريمى در بايرن چيست؟
همان طورى كار كرد كه تصورش را مى كردم. او كاملاً در آلمان شناخته شده و طرفداران زيادى پيدا كرده است. على در اين مدت در بايرن جا افتاده و بايد همين روند را ادامه دهد. آلمانى ها مى گويند ديدن بازى كريمى لذت بخش است.
•آيا كايزرسلاترن خواهان جذب كاظميان بود؟
بله، حتى از من هم سئوال كردند كه كاظميان چطور بازيكنى است كه من هم گفتم او به درد تيم ما مى خورد. اما نمى دانم چه اتفاقى رخ داد كه جواد به Fck نيامد.
•تو با كاظميان صحبت كردى؟
نه، من هيچ تماسى با جواد نداشتم.
•چرا؟
چون تلفن همراهم را دزديده بودند و تلفنى نداشتم.
•نظر مديران كايزرسلاترن براى خريد نكونام چيست؟
آنها خيلى مصر هستند تا جواد به كايزرسلاترن بيايد و حتى بار ها درباره او مذاكره كرده اند. او به درد تيم ما مى خورد چون بازيكن بسيار خوبى است. اما تا به حال آنها نتوانسته اند جواد را به كايزرسلاترن بياورند.
•هنوز هم او را مى خواهند؟
صددرصد. فكر كنم جواد خيلى زود به كايزرسلاترن مى آيد.
•چرا براى بازى با ژاپن نيامدى؟
مصدوم بودم و تازه داشتم بدنسازى را انجام مى دادم. مى خواستم بيايم اما امكانش به وجود نيامد.
•الان آماده هستى؟
بله، خيلى آماده هستم و مى خواهم جلوى كره بازى كنم.
•با برانكو صحبت كردى؟
بله با او صحبت كردم و من بازيكن خوبى هستم و بايد به طور ثابت بازى كنم.
•نظرت در مورد بازى با برزيل چيست؟
برزيل ...wow... بازى خيلى خوبى مى شود، مشتاقانه در انتظار اين بازى هستم حالا اين بازى كى هست؟
•هنوز قطعى نشده است.
اما بازى بى نظيرى مى شود.
•فكر مى كنى بتوانيم كره را ببريم؟
بله مى بريم، چون ما خوب هستيم.
•فريدون فارسى ات هم خوب شده است؟
در آلمان خيلى تمرين كردم.
منبع: روزنامه شرق
شماره ده دوست داشتنى لاترن در گفت وگو با خبرنگاران ايرانى گفته: «هنكه، هميشه سر تمرينات مى گويد تو بهترين بازيكن تيم هستى، اما وقتى نوبت به بازى ها مى رسد، بايد روى نيمكت باشم.» ماجراى اختلاف زندى با هنكه، سوژه جديدى نيست. آنها از اوايل فصل با هم به مشكل خورده بودند و حالا هم خبر مى رسد كه يك درگيرى تقريباً جزيى در رختكن پيش آمده. زندى روز مسابقه با شالكه فقط هفت دقيقه در زمين بود. به اضافه يك باخت سنگين كه ستاره محبوب كايزرسلاترن را حسابى كلافه كرد. او با عصبانيت به رختكن رفت و جلوى بقيه بازيكنان، به سرمربى تيم اعتراض كرد. بعد زودتر از ديگران لباس پوشيد و از رختكن بيرون آمد. عكس العمل باشگاه به اين اتفاقات يك جريمه نقدى نه چندان سنگين بود. و البته بازى ندادن در مسابقه اين هفته با هامبورگ كه احتمالاً باز هم تكرار خواهد شد.
اما فريدون زندى عقيده دارد كار هنكه در كايزرسلاترن تمام است. پنج باخت در هشت بازى بوندس ليگا و چسبيدن به پله سيزدهم جدول، عواملى است كه او را به آينده اميدوار مى كند. اتفاقى كه فصل قبل نيز با اخراج موزر سرمربى وقت شرايط را به حالت عادى برگرداند. با اين همه فعلاً زندى راه حل ديگرى در پيش گرفته. او مى خواهد در تعطيلات ژانويه از لاترن جدا شود. پولتيكى كه شايد مسئولان باشگاه را زودتر از موعد مقرر به فكر حل اين مشكل بيندازد. زندى يا هنكه؟ همه چيز به دو سه بازى بعدى در بوندس ليگا بستگى دارد و به همان نسبت كيفيت نمايش زندى در يك مسابقه تقريباً مهم. ايران با كره جنوبى كه صددرصد توجه ميشائل هنكه و بيش از آنها، مسئولان باشگاه را به خود جلب خواهد كرد.
منبع: روزنامه شرق
دقيقه صفر
پرسپوليس در احتضار
پرسپوليس بعد از شكست قابل پيش بينى در برابر فولاد خوزستان در آستانه موقيعت ويژه اى قرار گرفته است.
به نظر مى آيد پاييز سال ۸۴ از آن روزهايى باشد كه بعدها در تاريخ باشگاه پرسپوليس تحت عنوان «نقطه عطف» بررسى مى شود. حالا نوبت آن رسيده كه مديران باشگاه، كادر فنى و حتى هواداران كارى بكنند. بيش از همه اما هيات مديره باشگاه و مسئولان سازمان تربيت بدنى هستند كه توانايى تغيير شرايط فعلى را دارند. اينجاست كه تفاوت يك مدير و نبوغ او آشكار مى شود. شايد يك اقدام دسته جمعى كارگر بيفتد، چيزى شبيه استعفا يا تحصن. هركسى مى تواند تشخيص دهد كه موضع فعلى مديران باشگاه و سازمان تربيت بدنى بسيار خنثى و حتى انفعالى است. اگر اوضاع بر همين منوال پيش رود پرسپوليس از بين خواهد رفت و آن وقت آيندگان آنچه در اين پنج سال اخير بر پرسپوليس رفت را تقبيح خواهند كرد و البته مديران نا توانش را.
باشگاه نحيف پرسپوليس حدود پنج سال است كه در چنبره درگيرى هاى مديريتى گرفتار شده و حالا بحران در نقطه اوج خود قرار دارد.
از پنج سال پيش به اين طرف نام هايى چون امير عابدينى، على ميرزايى، عباس انصارى فرد، محمدعلى زم، سعيد فائقى، سيدمصطفى هاشمى طبا، اكبر غمخوار و حجت الله خطيب سعى كردند بنا بر شرايط و بنيه سياسى يا اجتماعى شان تغييرى در اداره باشگاه ايجاد كنند يا به تعبيرى پرسپوليس نوينى را پايه گذارى كنند اما تا اينجا مجموع تلاش هاى اين گروه به جايى نرسيده و پرسپوليس چيزى نمانده كه به ورطه سقوط و تباهى بيفتد. اين بار حتى على پروين كه همواره مرد شماره يك منازعات داخلى و بيرونى پرسپوليس تلقى مى شود نيز از اداره تيم محبوبش درمانده است. احوال پرسپوليس نسبت به دهه ۶۰ تغييرات بسيارى كرده و ديگر مجهز بودن به سلاح «غيرت» و «تعصب» هم كافى نيست. پروين صراحتاً اعلام كرده كه نمى تواند بيمارى پرسپوليس را تشخيص دهد و علائم بالينى بيمار چندان آشكار نيستند. حتى اخراج حميد استيلى و ناصر ابراهيمى كه به فاصله نزديكى بعد از شكست در آبادان به وقوع پيوست نيز چاره اى بر درد پرسپوليس نخواهد بود. اينچنين كه اوضاع پرسپوليس پيش مى رود حتى ممكن است كه هيچكس تن به همكارى با پروين هم ندهد. صحبت از مجيد جلالى هم به نظر چاره ساز نيست. چه مجيد جلالى خود قربانى مسائل حاشيه اى پاس شد و مجبور شد اين تيم را ترك كند. وقتى اوضاع روانى يك تيم از هم مى پاشد هيچكس حاضر نيست اعتبار خود را به خطر بيندازد.
پرسپوليس اما چندى است كه صاحب جديدى پيدا كرده است. مهندس على آبادى رئيس جديد سازمان تربيت بدنى كه پدر معنوى پرسپوليس محسوب مى شود هنوز اظهار نظر دقيقى درباره پرطرفدارترين باشگاه فوتبال ايران نكرده اما به نظر مى آيد او هم چندان به سايه افكندن دولت بر تيم هاى ورزشى معتقد نيست. از طرف ديگر شرايط فعلى پرسپوليس هم هرگز مناسب واگذارى به بخش خصوصى نيست. كدام سرمايه گذارى حاضر است بر روى اسب مريض و فرتوتى چون پرسپوليس شرط بندى كند؟ چه كسى حاضر است سهام موسسه اى را خريدارى كند كه فقط دهانى گشاد براى بلعيدن پول است و نمى داند با اين همه بدهى چه كند. به نظر مى آيد تاخير در معرفى رئيس سازمان تربيت بدنى بيش از همه دامن پرسپوليس را گرفته باشد. مدير پيشين اين تيم كه هنوز امضاى پذيرش استعفايش نمناك است مثل بسيارى از نقاط تصميم گير سازمان ورزش مدتى را بلاتكليف گذراند و تيم هم مثل او در هنگام روزهاى پيش از آغاز فصل جديد گيج و منگ بود.
حالا حتى على پروين هم ديگر حاضر نيست آبروى خود را بفروشد. آژير قرمز براى پرسپوليس به صدا درآمده و چيزى نمانده كه نبض كند آن نيز قطع شود. پرسپوليس در حال احتضار است و فقط يك معجزه مى تواند اين تيم را برگرداند. اين دست معجزه گر از كجا خواهد آمد؟
در دقيقه 80 ديدار تيم هاى فولاد و پرسپوليس يک تماشاگرنماى ضد فوتبال! با پرتاب يک شى سنگين عليزاده را مصدوم کرد تا او نتواند اوت پرتاب کند و بدين ترتيب يکى ازتاکتيک هاى پرسپوليس خنثى شد. جالب اينکه بقيه بازيکنان بدون توجه به اين مسئله بازى را دنبال کردند و پرسپوليس نتوانست از پرتابهاى بلند عليزاده استفاده کند.
ديروز هم مهاجمان استقلال به داد اين تيم رسيدند. در نيمه دوم بازى استقلال - راه آهن ابتدا سياوش اکبرپور و سپس رضا عنايتى به ترتيب يک و دو گل به ثمر رساندند تا امير قلعه نوعى نفسى به راحتى بکشد. عنايتى و اکبرپور که حالا به هماهنگى خوبى رسيده اند با حمايت نيکبخت از چپ براى هر حريفى خطرناک هستند. آنها در بازيهاى قبلى هم بسيار خوب کار کرده بودند اما اوج هنرشان ديروز بود که دروازه راه آهن را در 20 دقيقه ابتدايى نيمه دوم به توپ بستند.
عنايتى چند سالى است که مدام گل مىزند و آماده نشان مىدهد اما معلوم نيست بايد چه کار کند که برانکو او را به تيمملى دعوت نمايد. اين مهاجم ديروز هم شايستگى هاى خود را براى حضور در تيمملى ايران نشان داد اما برانکو بدون او تيمش را به کره جنوبى خواهد برد.
در کنار عنايتي، سياوش اکبرپور هم خوب بازى کرد. البته او در نيمه اول توفيق چندانى بدست نياورد اما با شروع نيمه دوم يک گل کمرشکن به ثمر رساند که تمام برنامه هاى فيروز کريمى را خنثى کرد. حسن زوج طلايى استقلال اين است که هم با هم هماهنگ هستند و هم هر دو در اوج آمادگى به سر مىبرند. در واقع اگر هافبک هاى استقلال در کار توپسازى موفق عمل کنند، هيچ تيمى نمىتواند زوج خطرناک خط حمله استقلال را مهار کند. مگر اينکه مثل ابومسلم کاملاً بازى را ببندد و يا خوش شانسى بياورد. استقلال در بازى ديروز هر کار کرد با مهاجمانش کرد آن هم در حالى که يک نيمه اول تقريباً بد را پشت سر گذاشته بود.
اگر عنايتى و سياوش اکبرپور بتوانند اين روند را در بازيهاى آينده هم ادامه دهند، مسلماً استقلال يک مدعى بسيار جدى براى کسب عنوان قهرمانى خواهد بود اما اگر تيم هاى حريف اين زوج طلايى را مهار کنند، کار استقلال مشکل خواهد شد.
منبع:خبر ورزشی
بيست سال و ۸۰۳ بازى در ليگ ايتاليا با پيراهن ميلان. در حقيقت پائولو مالدينى تاريخ زنده و موفق ميلان است كه همچنان ادامه دارد. اين بار ميلان در ورزشگاه سن سيرو فقط با گل هاى پائولو مالدينى پيروز مى شود و شب باشكوهى را رقم مى زند: «براى من موقعيت هاى گل زيادى پيش نمى آيد اما از همين تعداد هم بهترين استفاده را مى برم.» او غيرممكن را به بهترين نحو انجام مى دهد و بار ديگر سزاوارى اش را به سادگى نشان مى دهد: «هميشه گل هايم را به همسرم تقديم مى كردم اما در اين بازى مادرم هم در تريبون نشسته بود و اين گل ها را به او تقديم مى كنم. از شرايط خاصى بيرون آمديم و فكر كنم در جاده پيروزى قرار گرفته ايم. هر بار كه به ميدان مى روم خودم را آماده و سرحال مى بينم. اين بار شرايط فيزيكى ام بهتر از قبل شده بود و توانستم طى يك هفته، سه بازى انجام دهم.» به نظر مى رسد كه پائولو دوباره آماده شده است و با گل هاى حساس اين هفته قول مى دهد كه ميلان بدون بحران هفته هاى بعدى را شروع كند: «راز موفقيت من اين است كه هميشه دوست دارم بازى كنم و خواهيد ديد كه تا حد ممكن تلاش خودم را مى كنم.» پائولو سعى خود را مى كند اما كريستين وى يرى از تمام موقعيت هاى به دست آمده حتى يك گل هم نمى زند و انتقادات بسيار زيادى نسبت به او وجود دارد، اما كاپيتان از او دفاع مى كند و مى گويد: «واقعاً ديوانه شدم كه او نتوانست گل بزند. اما ايرادى ندارد، كرسپو هم خيلى دير موتور گلزنى اش روشن شد. قابليت هاى وى يرى را نمى توان ناديده گرفت.»
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
در روزهاى گذشته لژيونرهاى تيم ملى يكى پس از ديگرى خود را به تهران رساندند و مهدى مهدوى كيا تنها ايرانى شاغل در اروپاست كه نمى تواند از اين فرصت پيش آمده استفاده كند و به وطن سفر كند. مصدوميت دو هفته پيش مهدى هنوز بهبود نيافته و او در اين روزها تحت نظر پزشك و بدنساز هامبورگ تلاش مى كند تا خود را براى بازى هاى بعدى هامبورگ آماده كند.
«از دوشنبه دويدن را شروع كردم و به تدريج دارم آماده مى شوم. اين طور كه پزشكان تيم مى گويند از سه شنبه هفته آينده مى توانم با تيم تمرين كنم و براى بازى ده روز بعد برابر ولفسبورگ هيچ مشكلى نخواهم داشت.» در اين روزها تمامى ملى پوشان تيم هاى اروپايى براى حضور در بازى هاى ملى هفته آينده همراه تيم هاى ملى شان هستند و همين مسئله باعث مى شود تمرينات تيمى مثل هامبورگ با حضور ۶- ۵ نفر به صورت نه چندان تاثيرگذارى ادامه پيدا كند و از طرفى مهدوى كيا به علت آسيب ديدگى از ناحيه عضله دوقلوى پاى چپ نمى تواند در همين تمرينات نصف و نيمه شركت كند.
آيا بهتر نبود مهدوى كيا هم از اين فرصت استفاده مى كرد و در اين مدت سفرى به تهران مى كرد؟ مهدوى كيا اين مسئله را امكانپذير نمى داند.
«در فوتبال حرفه اى هنگامى كه يك بازيكن مصدوم شود حتماً بايد زيرنظر پزشك و بدنساز تيم به مداواى آسيب ديدگى اش بپردازد و اجازه ندارد كه باشگاه را ترك كند و براى من هم بهتر است كه در هامبورگ بمانم و خودم را آماده كنم.» و به اين ترتيب كيا باز هم فرصت پيش آمده براى همراهى تيم ملى و تجديد ديدار با دوستان و اقوام را از دست داد. البته براى مهدوى كيا كه داراى تفكرات كاملاً حرفه اى است مهمترين هدف رسيدن به شرايط بازى و حضور مجدد در تركيب هامبورگ است.
در اين هفت سالى كه مهدى در هامبورگ حضور دارد اخبار اين تيم به صورت دقيق در ايران پيگيرى شده و در اين سال ها هيچ وقت هامبورگ اينقدر خوب نتيجه نگرفته. اين تيم در بازى هفته هشتم خود موفق شد در خانه كايزرسلاترن با سه گل به پيروزى برسد تا به مكان دوم جدول بازگردد و در يك قدمى بايرن صدرنشين قرار گيرد. مهدى معتقد است كه تيمش در بازى يكشنبه شب با بدشانسى مواجه شد، وگرنه با ۸-۷ گل زمين را ترك مى كرد. «البته من به همراه تيم به كايزرسلاترن نرفتم. پنجشنبه به دانمارك رفته بودم ولى ترجيح دادم يكشنبه در هامبورگ باقى بمانم و بازى را از تلويزيون نگاه كنم. آنها خيلى ضعيف بودند و ما قوى.
سه تا زديم و شش تا نزديم.» در اين روزها رافائل فن درفارت به ستاره اول هامبورگ تبديل شده و روز يكشنبه هم درخشش اين بازيكن هلندى موجب شد كه هامبورگ به مكان دوم جدول صعود كند. شماره ۷ هامبورگ در اين مورد مى گويد: «فعلاً كه فن درفارت حسابى روى فرم است. يكشنبه هم عالى بازى كرد، دو گل زد و يك گل ساخت.» و همين گل ها باعث شد كه هامبورگ به چهارمين برد خارج از فصل خود در اين فصل دست پيدا كند. چهار بازى خارج از خانه و چهار برد اين تيم و كارنامه فوق العاده باعث شد، كه همگان هامبورگ را در اين فصل يك مدعى بدانند. يكى از اين افراد مهدى مهدوى كيا است.
«من قبلاً هم بارها گفته بودم كه ما امسال تيم خوبى داريم و ديديد كه عالى شروع كرديم و فعلاً هم جزء تيم هاى بالانشين هستيم و اميدوارم كه تا آخر فصل هم همين جا باقى بمانيم. در فوتبال روزهاى خوب و بد وجود دارد، مهم اين است كه در روزهاى سختمان هم شرايط خوبمان را حفظ كنيم تا در بالاى جدول باقى بمانيم.» قديمى ترين بازيكن هامبورگ با احتياط در مورد آينده تيمش صحبت مى كند و هدف را حضور در جمع تيم هاى بالانشين مى داند. آيا او و دوستانش به قهرمانى فكر نمى كنند؟ «درست است كه تيم خوبى داريم. ولى الان زود است كه در مورد قهرمانى صحبت كنيم ما در جام يوفا هم حضور داريم و در ماه هاى آينده بايد در هفته دو بار بازى كنيم. بايد ببينيم تيم از نظر بدنى براى آن بازى ها جواب مى دهد؟ اگر بتوانيم دوام بياوريم آن موقع مى توانيم به قهرمانى فكر كنيم. فعلاً كه شرايط ايده آل است.» پخش مستقيم بازى هاى بوندس ليگا براى علاقه مندان فوتبال در ايران مشخص كرد كه بايرن آنچنان هم قدرتمندتر از هامبورگ نيست مهدى هم با اين نظر كاملاً موافق است.« آنها شخصيت قهرمانى دارند وگرنه در اين هفته ها اصلاً زيبا بازى نمى كنند. اكثراً يك بر صفر پيروز مى شوند و اين به دليل همان شخصيت قهرمانى شان است كه در روزهايى كه خوب بازى نمى كنند هم برنده مى شوند. ديديد كه وقتى آمدند و در خانه ما بازى كردند چگونه باختند. بازى هاى سخت آنها هنوز مانده. بايد ديد در خانه تيم هاى بزرگ چطور نتيجه مى گيرند. در هفته نهم بايرن با شالكه بازى دارد و ما ميزبان ولفسبورگ هستيم و اين فرصت خوبى براى ما است كه به صدر جدول برسيم. من حدس مى زنم بايرن متوقف مى شود و ما مى بريم. روز صدرنشينى نزديك است. شنبه آينده (۲۳ مهر) ما به صدر صعود مى كنيم.» كيا با اطمينان از صدرنشينى در بازى بعدى هامبورگ صحبت مى كند اما حضور خود او در تركيب تيمش در بازى با ولفسبورگ مشخص نيست. «بد موقعى مصدوم شدم. تازه در تركيب جا افتاده بودم كه مجبور شدم از تركيب كنار بمانم. تيم هم در اين چند بازى بسيار خوب كار كرده و نتيجه گرفته و اين كار من را براى بازگشت به تركيب اصلى سخت مى كند. البته من در وهله اول به فكر اين هستم كه كاملاً از مصدوميت رهايى پيدا كنم و بعد تلاش خواهم كرد كه به تركيب راه پيدا كنم. اين مصدوميت حسابى مرا عقب انداخت.»
هامبورگ در اين چند بازى در غياب مهدوى كيا با اين آرايش بازى كرده است كه رافائل ويكى پس از بازگشت از مصدوميت در ميانه ميدان قرار گرفت، باينليش به پست اصلى اش گوش چپ رفت و ديويد ياروليم به جاى مهدوى كيا در سمت راست بازى كرد و اين مسئله بازگشت كيا به تركيب هامبورگ را سخت تر از گذشته مى كند.
با اين حال مهدى نسبت به آينده كاملاً خوشبين است چرا كه هامبورگ درگير بازى هاى جام يوفا هم هست. جام حذفى را هم نبايد فراموش كرد. تعداد زياد بازى هاى اين تيم باعث خواهد شد كه فرصت كافى به گوش راست ايرانى هامبورگ برسد.
جام يوفا ديشب قرعه كشى شد. هامبورگ و ۳۹ تيم ديگر حاضر در اين بازى ها در هشت گروه پنج تيمى قرار گرفتند. تيم ها چهار بازى انجام مى دهند و در نهايت سه تيم از هر گروه صعود مى كنند و به همراه هشت تيمى كه در مرحله گروهى ليگ قهرمانان سوم مى شوند ۳۲ تيم مرحله بعدى جام يوفا را تشكيل خواهند داد و مهدوى كيا نسبت به نتيجه گيرى تيمش در اين بازى ها خوشبين است. «سه تيم از هر گروه صعود مى كنند و ما دو بازى در خانه داريم و به نظر من به دور بعد صعود مى كنيم.»
درخشش هامبورگ در بوندس ليگا و جام يوفاى اين فصل توجه تمامى رسانه هاى ورزشى اروپايى را به خود جلب كرده و هر روز گزارشى از اين تيم در رسانه هاى مختلف منتشر مى شود. به اعتقاد مهدوى كيا اين مسئله كاملاً طبيعى است «هامبورگ يكى از تيم هاى بزرگ اروپا در دهه ۸۰ و اواخر دهه ۷۰ بوده و تيم شناخته شده اى در اروپا است.
ما در سال هاى گذشته شرايط خوبى نداشتيم ولى امسال بسيار خوب بوديم و طبيعى است نظرها جلب شود.
آخرين قهرمانى هامبورگ به سال ۱۹۸۳ برمى گردد و به نظر مى رسد ما توانايى تكرار افتخارات آن سال ها را داريم.» شايد رسيدن به قهرمانى كمى روياپردازانه براى كيا و دوستانش باشد اما قرار گرفتن در مكان هاى بالاى جدول و رسيدن به ليگ قهرمانان فصل آينده، هدف اصلى شاگردان توماس دال خواهد بود. آنها اگر در هفته هاى بعد هم به اين روند ادامه بدهند بيش از گذشته مورد توجه قرار مى گيرند.
طرفداران مهدوى كيا هم از ماه آينده مى توانند بهتر از قبل از حال و روز بازيكن محبوبشان خبردار شوند.
سايت مدرن مهدوى كيا به آدرس [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] در هفته هاى آينده به سه زبان انگليسى، فارسى و آلمانى راه اندازى مى شود. براى بازيكنى كه يكى از اركان اصلى يكى از موفق ترين تيم هاى اروپا در اين روزهاست داشتن چنين سايتى لازم است. او و دوستانش منتظر ۱۰ روز بعد هستند، روزى كه مى خواهند به صدر جدول برسند.
منبع: روزنامه شرق
فيفا از آزمايش توپ هاى مجهز به ميكروچيپ در مسابقات رسمى رضايت دارد. پيشتر مسئولين فيفا تصميم گرفته بودند ميكروچيپ هايى با قطر ۱۲ ميلى متر را در توپ هاى تهيه شده توسط آديداس جاسازى كنند و آنها را در مسابقات جام جهانى نوجوانان اخير در پرو به كار گيرند. دوازده آنتن كوچك نيز در گوشه هاى زمين نصب شده بودند تا به سرعت گذشتن توپ از خط دروازه را در صورت لزوم تاييد كنند. اين آنتن ها نيز سيگنال هاى الكترونيكى را به يك كامپيوتر تعبيه شده در كنار زمين مى فرستند و داور در كمتر از يك ثانيه از طريق ساعت خود متوجه مى شود كه در صحنه مورد نظر، توپ از خط دروازه عبور كرده يا نه؟ تعداد توپ هايى كه در جام جهانى نوجوانان از ميكروچيپ بهره مى گرفتند، ده توپ از جمع پانزده توپ به كار گرفته شده بود كه با بررسى مسئولان ثابت شد هيچ بازيكنى تفاوت ميان اين توپ ها را متوجه نشده است. پس از تجربه موفق «توپ هاى هوشمند» فيفا قصد دارد در تورنمنت باشگاه هاى جهان در توكيو نيز از آنها استفاده كند. سپ بلاتر و اروس لينسى نيز اخيراً از تكنولوژى به كار گرفته شده اظهار رضايت كردند و در عين حال يادآور شدند كه باز هم داور حرف اول و آخر را در مسابقات خواهد زد و اين «توپ هاى هوشمند» كه ميكروچيپ داخلشان جاسازى شده، تنها براى كمك به آنها استفاده خواهد شد.
منبع: روابط عمومى فدراسيون فوتبال
از روبه روى دانشگاه امام صادق كه وارد خيابان علامه مى شوى، پنجاه متر بالاتر، داخل كوچه دوم، تابلوى باشگاه كاملاً مشخص است. باشگاه فرهنگى ورزشى استقلال ايران. با پنجره هاى آبى كه مثل در ورودى، نماى بيرونى را تقريباً يكدست كرده. ساختمان جديد جمع و جورتر به نظر مى رسد و حتى در قياس با روزهاى حضور على فتح الله زاده در خيابان لارستان، امكانات بهترى دارد. يك طبقه مجزا براى مربيان و بازيكنان و طبقه چهارم كه مختص كنفرانس هاى خبرى است. خريد ساختمان سعادت آباد، ۵۸۰ ميليون خرج روى دست استقلالى ها گذاشته كه به واسطه كمك پانصد ميليونى فدراسيون، تنها هشتاد ميليون سهم باشگاه است كه از قرار معلوم فعلاً همين رقم نه چندان قابل توجه هم، سنگ بزرگى براى كاظم اوليايى محسوب مى شود. قبل از تجهيز باشگاه، آنها اميدوارند ديگر مجبور به فروش مايملك خود نشوند.
•••
•دو روز قبل از افتتاحيه باشگاه، مصاحبه از ماجراى رفتن شروع شد. حرف هاى كاظم اوليايى كه از قرار معلوم به آخر خط رسيده، فقط دو ماه بعد از حكم مديرعاملى، كمى عجيب نيست؟
من با اراده خودم نيامدم. هيات مديره من را مامور كرد.
•اما قبل از آمدن شما بحث آقاى فتح الله زاده بود؟
بله. اصلاً صحبتى از من نبود. قرار بود ايشان مديرعامل شود. حتى با يك شركت براى دادن پست قائم مقام باشگاه توافق كرده بودند.
•و بعد!؟
هيات مديره با اكثريت من را پيشنهاد كردند. من هم به خاطر اداى دين و جلوگيرى از آسيب هاى بعدى به باشگاه آمدم.
•اما همان موقع خيلى ها مى گفتند حكم شما موقت صادر شده.
خب، اين به خاطر تغيير و تحول در دولت بود. آن زمان خيلى از كارها به دولت بعدى محول مى شد.
•رفتن آقاى قريب چطور؟
ايشان بريده بودند. آن ماجراها هم كه پيش آمد، بهانه خوبى شد.
•يعنى خودشان مى خواستند بروند؟
صددرصد. حتى در هيات مديره باز هم بحث آقاى قريب مطرح بود. اما ديگر نمى خواستند بمانند.
•به چه علتى؟
فكر مى كنم انگيزه اى نمانده بود. دو سال سروكله زدن با اين همه مشكل كم نيست.
•اما شما با انگيزه جلو آمديد؟
هيات مديره با توجه به سوابقى كه از من مى دانستند، به سراغم آمدند. من وقتى آمدم، اول بايد بحران ها را رد مى كرديم و خيلى زود هم تيم بايد مجهز مى شد.
•برنامه خاصى داشتيد؟
من يك برنامه پنج ساله نوشته بودم. براى بحث منابع و درآمدها. بعد كادر فنى را تقويت كرديم و آقاى اقبالى اضافه شدند. از نظر بازيكن ها هم ما كمترين جابه جايى را داشتيم و البته بيشترين خريدها را.
•در مورد درآمدزايى باشگاه ريزتر توضيح مى دهيد؟
نگاه كنيد سيگنال تلويزيونى در كل دنيا، حداقل شصت درصد هزينه ها را تامين مى كند. تبليغات ميدانى هم هست. تبليغات انفرادى و البته فروش بليت. اما ما بخش اصلى آن را نداريم. دولت هم مثلاً قرار بود دويست ميليون به ما كمك كند.
•دولت آقاى خاتمى يا احمدى نژاد؟
نه، مربوط به زمان دولت قبلى بود. ولى هنوز پرداخت نشده. حتى پيش آقاى الهام هم رفتم، اما فعلاً كه به نتيجه نرسيده.
•پس منتفى شد؟
نه، ما دنبالش هستيم. اما نكته مهم اين است كه بايد تكليف ما را روشن كنند.
•دولت آقاى احمدى نژاد؟
بله. اگر ما مى گوييم ورزش را بايد تكريم كنيم، پس بايد هزينه هاى ورزش را هم بدهيم. نمى شود كه فقط شعار داد. وضعيت ما الان شتر، مرغ، پلنگ است.
•خب، اين چيز جديدى نيست...؟
درست است. اما اين بار بايد تكليف را يكسره كنيم. اگر مى گويند دولتى، دولت بايد حمايت كند. وقتى به دفتر آقاى الهام رفتم، فضا طورى بود كه اصلاً نشد حرفى بزنم.
•بقيه درآمدها چى؟
پخش تلويزيونى در درجه اول است. اما متاسفانه در مجمع تشخيص بدسليقگى به خرج دادند.
•بحث تلويزيون ماهواره اى را دنبال نكرديد؟
خب، آنجا هم جلوى ما را گرفتند. ما مى خواستيم پخش تلويزيونى بازى هاى خودمان را به خارجى ها بفروشيم.
•مشكل قانونى داشت؟
بالاخره مانع تراشى كردند. اين براى ما يك فرصت است.
•اما آقاى كروبى مثل اينكه تلويزيون خودشان را يكى دو ماه ديگر راه مى اندازند.
ايشان حتماً Ngo داشتند.
•از تبليغات دور زمين چقدر درآمد داريد؟
ما كل پولى كه سال قبل از فدراسيون گرفتيم ۱۳۲ ميليون تومان بود. ۲۵ ميليون تبليغات دور زمين، ۴۹ ميليون جايزه براى سومى و ۵۸ ميليون از بليت فروشى. بعد ليست هزينه هايمان شده بود، ۱۵۲ ميليون. يعنى تازه بيست ميليون هم كم آورديم.
•خيلى كم نيست؟
خب، چه كار مى توانيم بكنيم. ما را از حق خودمان محروم مى كنند. قرارداد تبليغات دو ميليارد است، آن وقت ۷۵ ميليون به ما مى رسد.
•اينجا كه بحث دولت مطرح نيست. در سازمان ليگ نمى توانيد مطرح كنيد؟
ما فقط يك راى داريم. با پرسپوليس مى شود دو راى. اما آنجا تيم هايى كه عقبه مردمى ندارند، تصميم مى گيرند.امير قلعه نويى زنگ مى زند. پشت خط، او دنبال صد و پنجاه ميليون ساژم است كه آيا پول اسپانسر دست مديرعامل رسيده يا نه؟
•مثل اينكه آقاى قلعه نويى هم پول نگرفته اند؟
بله. هنوز اسپانسر پول نداده. فقط كمى از پيش پرداخت ها را داديم.
•بازيكن ها چى؟
آنها هم همين طور.
•اما آقاى قلعه نويى تاكيد داشتند كه كسى پول نگرفته؟
نه، اين طورى نيست.
•عقب افتادن پول ها، بعداً بحران نمى شود؟!
خدا را شكر الان هر كس حد و حدود خودش را مى داند. مشكلى پيش نمى آيد.
•از اوضاع تيم راضى هستيد؟
تا اينجاى بازى ها، بله. آقاى قلعه نويى انتظارات را برآورده كرده.
•چقدر به قهرمانى اميدوار هستيد؟
طبيعتاًامسال بازى ها سخت تر شده. اما قلعه نويى سومين سالى است كه با ما كار مى كند. بايد نتيجه بگيرد.
•پس سال تعيين كننده اى است؟
خب، سه سال گذشت. بايد ببينيم آخر كار چه مى شود.
•مهاجم جديد نمى گيريد؟
دنبالش هستيم. بازيكنى كه در حد و اندازه استقلال باشد.
•از انگليس؟
مليتش مهم نيست. شايد هم ايرانى باشد. ما دو تا جاى خالى داريم.
•مصدوميت مجتبى جبارى به كجا رسيد؟
مثل اينكه خيلى جدى نيست. منتظريم برگردد.
•يك سئوال هم درباره خريدهاى اول فصل؛ راضى هستيد؟
تقريباً. طبق ليست آقاى قلعه نويى بازيكن خريديم. ما نظرى نداشتيم.
•مهدى رحمتى چطور؟
پيشنهاد كادر فنى بود.
•اما به نظر مى رسيد آوردن يك مهاجم سوم بيشتر ضرورت داشت تا استخدام دروازه بان.
چرا اينطورى فكر مى كنيد؟ ما به رحمتى نياز داشتيم.
•ولى حالا طالب لو هم به تيم ملى دعوت نشده.
اين داستان ها ديگر عادى شده. هر چقدر هم اعتراض كنيم، بى فايده است. ربطى هم به چرخشى بازى كردن گلرهايمان ندارد.
•بگذريم! تركيب هيات مديره تغيير نمى كند؟
تا امروز كه خبرى نبوده. اما اگر تغيير هم بكند، طبيعى است.
•و وضعيت شما؟
من براى رفتن آماده ام. همين الان هر كس مى تواند تيم را بگيرد، بايد جلو.
•كمى خسته به نظر مى رسيد؟
بله. تا كى بايد دوام بياوريم؟
•بعد از دو ماه؟
اما به اندازه شش سالى كه قبلاً در استقلال بودم، زجر كشيدم. من از سال ۶۸ تا ۷۴ در استقلال بودم. آن وقت تنها كارى كه مى كرديم، اين بود كه باشگاه را اداره كنيم. ولى الان كارمان دعوا است. بايد بجنگيم.
•با چه كسى؟
با دولت! من حاضر نيستم قربانى شوم. خودم ۲۳ سال است كه كارمند وزارت كشور هستم. مى دانم اين حرف زدن ها تبعات دارد.
•به آينده اميدوار هستيد؟
من جنگ را شروع مى كنم...
منبع: روزنامه شرق