کسی اطلاعات کاملتری راجع به آلبوم نداره
بالاخره واقعیه خبرش یا شایعه است
Printable View
کسی اطلاعات کاملتری راجع به آلبوم نداره
بالاخره واقعیه خبرش یا شایعه است
اگه دقت کرده باشی.... تو همدل چاووشی سایت هواداران رو معرفی کرده...تو اونجا هم نوشته که اصلا چنین چیزی نیست.
راستی کسی نمیدونه چرا تاپیک اومده اینجا...آخه ربطی به دانلود نداره....
ممنون بابک جان متوجه شدم
البوم جديد كه الكيه...شك نكنيد...
درضمن در مورد كليپ هم بايد بگم با اينكه به محسن ضربه اي نميزنه خيلي مسخره بود...من هم خودم پشيمون شدم از دانلودش...
آهنگ پست صحنه که محسن چاوشی به همراه چند نفر دیگه خودند رو دارین ؟
عزيز من الان دارم نيم ساعت ميگردم بدبختي لينكا همه خرابه...بدبختي سرعت ما هم ماشاالله خيلي بالائه...نميشه اپ كرد...بهتره در قسمت درخواست اهنگ مطرح كني...نقل قول:
dametoon garm bacheha mamnoon az clip
ویرایش شد ... !
اين روزا كه هيچ خبري نه از محسن و نه از سنتوري هست...پس مجبوريم يه سري مطالب جالب بذاريم...
اين مطلبي كه ميذارم براي مقايسه دو فيلم سنتوري و اخراجي هاست از دو منتقد...ديگه خودتون بايد بدونيد منظورم چيه...
سنتوري
شاهكار
نگاهی به فیلم « سنتوری »
در زندگی فیلم هایی هست كه مثل « ساز « روح را آهسته و نه در انزوا، می نوازند و جلا می دهند،این فیلمها غالباً آنچنان وجودت را تسخیر می كنند كه هنگام خروج از سالن تاریك سینما، خودت را در تاریكی دیگری به نام دل اسیر می بینی . تو دیگر از آن خودت نیستی، فكرت و ذهنت آنقدر درگیر فیلم و آدمهایش شده است كه دیگر این جهان و آدمهایش را به هیچ می انگاری و پوچ می بینی!
سنتوری از آن دست فیلم هاست،شاهكار دیگری از كارگردان شاهكار سینمای ایران،داریوش مهرجویی!كارگردانی كه در طول تمامی این سالها هر بار به نوعی غافلگیرمان كرده است. كارگردانی كه می داند چه بسازد كه شگفت زده،گیج و دیوانه مان كند.
سنتوری قصه ی خواننده و نوازنده ی مشهور و چیره دستی است كه اعتیاد او را از پای در می آورد و او را روانه ی آشغالدونی ها می كند. داستان دردناك مردی كه به تدریج از عشق آسمانی اش « سنتور » فاصله می گیرد و عاشق شیطانی به نام « دوا » می شود.
اگر « مهمان مامان » خاطره ی اجاره نشین ها را در یاد ها زنده می كرد، سنتوری به شدت یادآور « هامون » است، هامون مدل 85. علی سنتوری همان سرگشتگی ها، تنهایی ها، خل بازی های حمید هامون را تجربه می كند و به دنبال یك راه گریز است.او عاقبت راه گریز را در « دوا » می یابد و به تدریج همه چیزش را بر باد می دهد.اعتیاد همسرش،هانیه را از او می گیرد، دوستانش را از او دور می كند و دردناكتر از همه اینكه سنتورش را از او جدا می كند تا جایی كه او سنتور را به زمین می اندازد و می گوید: « تو چی میگی تو بغل من؟ هرچی كشیدم از دست توئه! »
علی بدبخت، علی تنها و علی پرغم كه روزگاری با صدایش و با نوای سنتورش آدمها را به وجد می آورد ،حالا تنهای تنها در میان كارتن خواب ها سر می كند و در میان آشغال ها به دنبال غذا می گردد.
سكانس سوسیس سرخ كردن علی و آمدن تدریجی فقرا و شریك شدن آنها در غذای ساده ی او، به همراه موسیقی بی نظیر اردوان كامكار و صدای دلنشین محسن چاوشی در ترانه ی سنگ صبور، یكی از فوق العاده ترین صحنه های فیلم است. از آن سكانس های خیره كننده ای كه كاركرد هماهنگی میان صدا و تصویر را به زیبایی به معرض نمایش می گذارد.
رفیق من سنگ صبور غم هام / به دیدنم بیا كه خیلی تنهام
هیشكی نمی فهمه چه حالی دارم/ چه دنیای رو به زوالی دارم
مجنونم و دلزده از لیلی ها/ خیلی دلم گرفته از خیلی ها
نمونده از جوونی هام نشونی/ پیر شدم پیر تو ای جوونی
مهرجویی حتی در این تلخ ترین اثرش هم دلش نمی آید كه ناامید رهایمان كند. بازگشت شكوهمند علی سنتوری به زندگی و آشتی دوباره ی او با سازش سنتور، می توانست خنده دارترین پایان برای چنین فیلمی باشد، اما مهارت استاد در پرداخت این صحنه ها آنقدر چشمگیر است كه تو چاره ای جز باورنداری!
بهرام رادان بی نظیر است. او چه در روزهای اوج و چه در شبهای سقوط علی سنتوری و نیز در تمامی سكانس های مربوط به كنسرت ها، درخشان ظاهر می شود و نشانه هایی از یك بازیگر حرفه ای كامل را بروز می دهد. سكانس های مشترك میان رادان و گلشیفته فراهانی، شیطنت های عاشقانه شان (بخصوص سكانس بازی با شال گردن)،مسحور كننده از آب در آمده است.
بی صبرانه متظر اكران عمومی « سنتوری » هستیم. « سنتوری » را باید بارها و بارها دید و كیف كرد و به كارگردان بزرگش درود فرستاد و آنگاه درباره ی ارزش هایش و اندك كاستی هایش مفصل نوشت!
اخراجي ها
گر تو قرآن بدین نمط خوانی
نگاهی به فیلم « اخراجی ها »
این روزها در تهران سینماهای بسیاری « اخراجی ها » را در اکران دارند. از فیلم های منتخب جشنواره فجر سال ۱۳۸۵ که پُر چهره نیز هست، با کارگردانی مسعود ده نمکی که به اعتراض در مراسم اختتامی همان جشنواره اعلام کرده بود که نه مرغ میخواهد نه سیمرغ ! و میدانسته که فیلم جایزه ای نخواهد برد و ... الی آخر !!
بنا بر شنیده ای، یکی از داوران یا منسوبین به این امر در همان جشنواره در پاسخ خبرنگاری که به استقبال تماشاگران نسبت به فیلم اشاره کرده و علت بی جایزگی(!) فیلم را مورد سوال قرار داده بود ، عنوان کرده بود : " گنج قارون هم بسیار مورد استقبال قرار گرفته، آیا باید به آن فیلم هم جایزه بدهیم؟!" براستی که پاسخ متینی است، نه ؟
مسعود ده نمکی با کمک گرفتن از سلیقه عامه خصوصا" علاقمندان به تکه پرانی های لفظی، با شلیک مسلسلی بی پایان از لودگی های لفظی به سوی مخاطبین نشان می دهد که تفاوت طنز و کمدی و حتی هجو را با مسخرگی نمی داند. دریغ از یک موقعیت کمیک در سراسر فیلم.
بازیگران نیز چیز جدیدی ندارند. با رقم های نجومی دستمزدی که در خصوص بازی در این فیلم بر زبان ها جاری است، بنظر می رسد باید حداقل شاهد یکی دو بازی درخشان در فیلم می بودیم حال آنکه اکبر عبدی همچنان درگیر دیر شدن مدرسه است و شریفی نیا در « دنیا » معلق می زند. ارژنگ امیرفضلی معتادی تکه پران است که دائما" نشئگی اش با صدای انفجار دارد می پرد و دیرباز نیز « آقا مهدی » ای است که هیچگاه وارد نمی شود! او حتی « دوئل » را هم فراموش کرده است! این « اخراجی ها » را می توانید با همان « برزخی ها »ی اوایل انقلاب مقایسه کنید و بس!
گفته شده که سر صحنه ء فیلمبرداری این فیلم یک دوربین ۳۵ میلیمتری شکسته است ، دوربینی که در سینمای ما بسیار مورد نیاز است و فیلمسازان بسیاری در صف اجاره آن می باشند! احتمالا" علت برداشت از زاویه ء بالایی است که در آن مربی و سرکرده نظامی و بعد بقیه رزمندگان به پشتیبانی از اخراجی ها خود را با "بشین و پاشو" بجای آنها تنبیه می کنند، آنهم با آن کادر غلط و بی حس و زودگذر.
تلطیف جبهه و جنگ و آشنایی نسل جدید و نوجوان با جنگ به جای خود، جنگ و رزمنده را به میان مردم آوردن و به صاحبان اصلی آنها که ملتند سپردن هم بجای خود، ولی آیا اینکار با « لیلی با من است » بهتر انجام شده یا با این فیلم. ده نمکی بهتر است به امور جدی تر و خشن تری که قبلا" به آنها مشغول بوده بپردازد. سینمای غریزی ایشان پیشکش خودشان باد! « اخراجی ها » تقلیدی سودجویانه است از « لیلی با من است » و « مارمولک ».
گر تو قرآن بدین نمط خوانی *** ببری رونق از مسلمانی
منبع:اختصاصی سینمانت
به احتمال زياد خيلي هاتون هر چي فحش هست داريد بهم ميديد...چرا؟به اين دليل كه اينطوري بيشتر اب دهنتون براي ديدن سنتوري و شاهكار محسن چاووشي راه ميفته....اقلا كمتر فحش بديد..!!